ایستاده در راه
ز نخل مصطفی چیدند بی رحمانه حاصل ها
چقدر آتش ازین مجمر خدا ، افتاد بر دل ها
نباشد سخت تر زین مرحله از بعد عاشورا
که باید چشم ما افتد به چشم خیل قاتل ها
به روی ناقه ی عریان نشسته کوهی از ایمان
که افتاده به دست و پای او زنجیر باطل ها
به گِل افتاده اکنون قافله ای ساربان بنگر
ز اشک زینب کبراست مانده ناقه در گِل ها
برای آن که ننشیند به قلب داغداران غم
ز روی نیزه می تابند سرها سوی محمل ها
سری بر نیزه و زینب کنارش، نیست اندوهی
کنار دوست آسان می شود اینگونه مشکل ها
رود منزل به منزل کاروان با داغ عاشورا
خداوندا درین وادی چه دلگیرند منزل ها
« شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها »
به خط عشق «یاسر» می نویسد روی لوح دل
نباشد هيچ نُقصانی میان جمع کامل ها
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا عقیله العرب(س)
از ضربِ عشق جمع مکسر شکسته بود
آیینه وار قلب پیمبر شکسته بود
پروازدرهوای اسارت محال بود
بال و پرِ کبودِ کبوتر شکسته بود
پیشانی برادر او را شکست؟نه
از دست سنگ ها دلِ خواهر شکسته بود
باچشمِ خویش دید که امواجِ آفتاب
در بین تیغ و نیزه و خنجرشکسته بود
انگار کربلای نگاهش مدینه شد
انگار باز پهلوی مادر شکسته بود
اصلا معادلات به هم خورده بود چون
خودکار پاره پاره و دفتر شکسته بود
#محمدمعین_پوریلان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه حضرت زینب سلام الله علیها
ایام اسارت آل الله
گریه پشت گریه/غصه پشت غصه
روزای اسارت/زینبو کشته غصه
غصه یکی دو تا نیس
غصه که قحط آب نیس
این روزا روضه اینه
جای زینب و سکینه
تو مجلس شراب نیس
میشه با این یه جمله هم جون داد
اسم زینب سر زبون افتاد
واسه روضه همین بسه امشب
دخلت زینب علی ابن زیاد
ــــــــــــــــــــــــ
سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه
چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟
غصه یکی دو تا نیس
غصه که بی شماره اس
روضه همینه آره
میگم با یه اشاره
روضه لباس پاره اس
روضه خون امشبو نزن فریاد
نرسه روضه هات به گوش باد
چشم سقا رو نیزه ها بسته س
دخلت زینب علی ابن زیاد
وحید محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾بازار کوفه و شام
بخواب ناز رفته اصغر من
به روی نی سر نیلوفر من
نگفتی بعد من بیچاره میشه
به راه شام و کوفه مادر من
😢
سربازار دیدم قد کشیدی
ز روی نیزه مادر را ندیدی
دو دستم بسته و قدم خمیده
تمام نالههایم را شنیدی
😢
سرت بر روی نی سردار گشتی
روانه جانب بازار گشتی
تمام نیزهداران مست هستند
تکان داده سرت بیدار گشتی
😢
الا ای کودک ببریده حنجر
بیا پایین ز بالا پیش مادر
چرا چشمان خونبار تو بازه
سرت بادا سلامت پای تا سر
◾بازار کوفه
خورشید فاطمی ز سر نیزه سر زده
تا منتهای عرش برین بال و پر زده
رنگ شفق گرفته زخون لالهگون شده
آیات کهف خوانده به دلها شرر زده
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
Voice changer with effects - https://thevoicechanger.comvoice-changer-۲۰۲۴-۰۷-۲۰-۱۷-۵۹.mp3
زمان:
حجم:
881.2K
◾نوحه سینهزنی
◾بازار کوفه و شام
◾سبک و ملودی جدید
◾بنداول
سر زده از نیزه شکوفه
زینب رسیده است به کوفه
رو نیزه سرها
راس شهیدا
هلال زینب
عزیز زهرا
وای.....
سرعلی اکبر لیلا
راس ابوالفضل که شده سقا
راس گل نجمه که شد قاسم
گرفته روی نیزهها ماوا
واویلا....واویلا....
واویلا....واویلا....(۲)
◾بنددوم
حرفای کوفیان دروغه
بازار کوفه چه شلوغه(۲)
هلهله برپا
شادی زنها
میون بازار
زینب کبری
وای.....
اهل حرم در ملاءعامند
زنان کوفه همه بر بامند
سنگ جفا و خاک و خاکستر
گویی که طفلان همه در دامند
واویلا....واویلا.....
واویلا....واویلا.....(۲)
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
Voice changer with effects - https://thevoicechanger.comvoice-changer-۲۰۲۴-۰۷-۲۰-۱۷-۴۸.mp3
زمان:
حجم:
1.16M
◾نوحه سینه زنی
◾بازار کوفه و شام
◾باسبک و ملودی جدید
◾بنداول
طعنه و زخم زبان بشنیدم
برادر حسین جان
بر سر نیزه سرت را دیدم
برادر حسین جان
از روی......
نیزه تکلم کن تا من جان بگیرم
در بین......
کوفیان برادر اسیرم اسیرم
دختر کبرای علی منم من منم من
کوثر زهرای علی منم من منم من
ای مه تابانم قاری قرآنم
ای جانم ای جانم (۴)
◾بنددوم
دختر کوچکت داره میمیره
میمیره میمیره
دستشو رو صورت خود میگیره
میگیره میگیره
نگاش کن....
تا جان تازه ای بگیره
از داغت....
روی دستام داره میمیره
دلم به درد و داغ تو مبتلاست
مبتلاست
مقتل من بعد تو در کربلاست
کربلاست
ای مه تابانم قاری قرآنم
ای جانم ای جانم(۴)
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
صدای زخمی
بیا ودرد دلم را دوباره درمان کن!
مسیرسخت مرا بانگاه آسان کن!
صدای زخمی خودرا به گوش من برسان
«مراز نیزه به یک یا اُخیّه مهمان کن»!
دلم گرفته برادر، برای خواهر خویش
بیا و باز تلاوت کلام قرآن کن!
اگرچه سنگ زنندت بخوان ودشمن را
زمعجزات نفس های خودپشیمان کن!
هلال یک شبۀ من،که گفته رویت را
به پشت دراین شام تار پنهان کن!
به اشک چشم یتیمان کسی نظر نکند
گهی نگاه زنیزه به اشک طفلان کن!
تمام دور وبَرم پُرشده زنامحرم
نگاه تُند براین اهل نامسلمان کن!
حدیث غُربت مارا همیشه می خواند
حسین من به«وفایی» نگاه احسان کن!
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیهسلاماللهعلیها
#غزل #مرثیه #اسارت
عمه مگر که بابا از من خبر ندارد؟
ای کاش لحظه ای از من چشم برندارد
از چشم های تارم باران اشک جاریست
عمه ببین که گریه، دیگر اثر ندارد
می ترسم آخرش زجر جان مرا بگیرد
ای عمه این بیابان پایان مگر ندارد؟
بابا تو رفتی و من آتش به جانم افتاد
این دخترت پس از تو که بال و پر ندارد
عمه دعا کن امشب بابای من بیاید
شب های شام بی او اصلاََ سحر ندارد
در کنج این خرابه طاقت نمانده دیگر
عمه مگر که بابا از من خبر ندارد؟
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب هفت حسین
#روضه_امام_حسین
بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود
شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود
بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست
که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود
بنویسیدميان لشكری بلوا شد
سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود
بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند
شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود
بنویسیدکه غارت شده پیراهن او
مادری شاهداین واقعه در آنجا بود
به سرنعش حسین بود که آمدمادر
ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب هفت امام حسین ع
سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین
گاه راست هدف سنگ بلابود حسین
سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت
حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین
کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین
لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین
جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود
خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین
باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است
ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین
درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود
دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین
دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست
به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین
📝شعر .آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب هفت امام حسین ع
سرتوبرفرازنیزه هابود
لبانت قاری طشت بود
سرت زخمی زسنگ کوفیان شد
سرت مجروح چوب خیزران بود
سرت از بهرمن دریای نور است
سرتو سرتوسوخته ی کنج تنوراست
لبانت بوسه گاه بوتراب است
سر توشاهدبزم شراب است
چودیدم نیزه ی روزخیانت
بدیدم جای چوبی برلبانت
عدومیزدمراباصدجسارت
ببین اموال مارا کرده غارت
تنت راپیش مامسلوب کردند
سرت آویزه بریک چوب کردند
طلای دختران غارت نمودند
ببین(مجنون)که معجر می ربودند
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
https://eitaa.com/Maddahankhomein