برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
چه دردی آمده در این حرم دوا نشده؟
چه حاجتی به نگاه شما روا نشده؟
که بوده است گرفتارِ آبرومندی
که در پناه تو از بندها رها نشده؟
که بوده است غریبی که سویت آمده و
تمام عمر در این خانه آشنا نشده؟
که بوده است که گفته گره به کارش هست
وبعد از آن گره از کارهاش وا نشده؟
که آمدهست به سوی طبیبهی مظلوم
که عاشقانه به این عشق مبتلا نشده؟
که آمدهست به کوی شریفه بنت حسن
که جان تشنهی او مملو از رضا نشده؟
که بوده است که حاجت به قلب او بوده
و پیش از آنکه بخواهد به او عطا نشده؟
کسی که آمده و دیده است لطف تو را
خودش جدا شده اما دلش جدا نشده
کدام دست نیازی به سویت آمده است
که بیشتر ز نیازش به او عطا نشده؟
رسیدهاند به کوی تو حرفهایی که
مجال گفتنشان نزد مجتبی نشده
که شرطهها همه آنجا به اشک حساسند
وسالهاست که راهی بر اشک وا نشده
چقدر پارچههای تشکر آوردند
که وقت نصب به دیوار صحن جا نشده
غریب تا که نماند سزاست گفتن از این
حکایتی که روایت به شعرها نشده
ز ماست کاهلی ای بانوی کریمه! یقین
که ذکر نام شما سهم شعر ما نشده
✍ #احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
وضوی اشک گرفتم تمام دوران را
مگر طواف کنم خانهی کریمان را
حسن حسن به لبم آمده به این امید...
که بر دلم بگذارند نور ایمان را
سلام من به شریفه، عقیق سرخ حسن
کریمهای که از او دیدهایم احسان را
کرامتش نبوی، نور عصمتش علوی
دخیل چادر او کردهاند عرفان را
بگو به هرچه گرفتار، وقت وقتِ عطاست
شریفه پُر بکند کیسهی گدایان را
خدا گواه که هر حاجتی روا بشود
به او قسم بدهی گر خدای سبحان را
نوشتهاند که با عمهاش اسیری رفت
گذشت پای برهنه همه بیابان را
نوشتهاند که خیلی زدند بانو را
به حکم بغض حسن میزدند ایشان را
عذابِ زخم زبان بیشتر ز شلاق است
چه حرفها که نگفتند این اسیران را
صبا برو به مدینه بگو به بابایش
که دخترت چه کند ناقههای عریان را...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
290.7K
بیستممحرم به روایتی
#شریفه_بنت_الحسن_علیهماالسلام1
تو امید دل ِ مردم حِلّه ای
از تبار حسن، باغ آلاله ای
مرقد باصفات، باب حاجت شده
هر که شد زائرت، باسعادت شده
ای کریمه ،مجتبایی خصال
مثل بابات، مظهری بر کمال
دوری از تو، تا ابد شد محال
شریفه بنت الحسن......
🌸🌸🌸🌸🌸
یادگار حسن،بر همه نور عین
ثانی مجتبی،بردی غم از حسین
تو شدی مونس ِ دیده ی زینبین
رفتی کربوبلا با سپاه حسین
ای کریمه، ماه جود و کرم
در دودنیا ، تاج روی سرم
تا ابد من،واسه تو نوکرم
شریفه بنت الحسن......
🌸🌸🌸🌸🌸
من بمیرم شدی ، شاهد هر جفا
از نگاهت گذشت ،مقتل کربلا
قامت سرو تو، مثل عمّه خمید
از غم طف شدی،چون رقیّه شهید
ای کریمه، ای گل هل أتی'
اربعین کن،حاجت ما روا
تا بریم از ،حلّه تا کربلا
شریفه بنت الحسن......
✍عبدالمحسن
https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شریفه_بنت_الحسن_علیهماالسلام
#بند_سوم_حضرت_مهدی_علیه_السلام
#شور_حماسی
طبیبه ی آل الله
یا شریفه بنت الحسن
تا حسن بهترین راه
یا شریفه بنت الحسن
در آسمان حلّه
یا شریفه بنت الحسن
از نورت شد روشن ماه
یا شریفه بنت الحسن
شده شهره ی
جهان ، کرمت
شفاخانه حلّه شد حرمت
دوای شیعه
شده یک نگاه به اوج علمت
تو نور قلب حسن،اسوه ی کریمانی
برای مردم حلّه، تو بهتر از جانی
سند،نوشته ی دیوارهای صحن توست
که صاحب همه ی نسخه های درمانی
السلام علیکِ یا شریفه بنت الحسن...
🌸🌸🌸🌸🌸
دختر فاتح جمل
یا شریفه بنت الحسن
ذکرت شیرین تر از عسل
یا شریفه بنت الحسن
مانند بابایت شدی
یا شریفه بنت الحسن
وارث صبر بی بدل
یا شریفه بنت الحسن
شبیه بابا
تو سفره داری
تو هم مظهر بخشش و ایثاری
میان دشمن
کنار زینب کردی علمداری
تو باب حاجتی و معدن سخا بانو
شود به اذن تو هر درد ما دوا بانو
به یک نگاه تو این اربعین روم ای کاش
پیاده از حرم تو به کربلا بانو
السلام علیکِ یا شریفه بنت الحسن...
🌸🌸🌸🌸🌸
وارث شمشیر دو سر
یا حجة بن العسکری
بهتر از مادر و پدر
یا حجة بن العسکری
ای منتقم کربلا
یا حجة بن العسکری
منتظِران را منتَظَر
یا حجة بن العسکری
تو هستی تنها
امام موعود
تویی بر شیعیان، کعبه ی مقصود
مذلّ الاعداء
بیا دشمن شیعه را کن نابود
تویی مفسر قرآن، حیات ایمانی
بیا زمین بزن این تاج و تخت شیطانی
بیا و لات و هبل رو بکش برون از قبر
که پیش چشم همه ،آن دو را بسوزانی
السلام علیک یاحجة بن العسکری...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
شورسیدهشریفه - محرم ۱۴۰۳.mp3
5.67M
شور سیده شریفه سلاماللهعلیها (دختر امام حسن مجتبی، شهادت ۲۰ محرم)
بند۱
خیلی عفیفه ، پاک و حنیفه
حسرتم زیارت مزارِ ، سیده شریفه
بنت الکریمه ، قدرش عظیمه
تو کرامت و کرم با باباش ، مجتبی سهیمه
اسمشو عراقیا گذاشتن
چه قشنگ طبیبهء اهلُ الْبیت
مث معصومه مث رقیه
شریفهست حبیبهء اهلُ الْبیت
بی بی سیده شریفه
صاحب مقام عظمیٰ
توی کربلا و کوفه
یاور زینب کبریٰ
إِشفعی لَنا فی الجنة یا شریفه
بند۲
خیلی وجیهِ ، فوق مسیحه
وجناتش خدایی به فاطمه ، خیلی شبیهِ
مثل عقیله ، خیلی جلیله
هر مریضی که جواب میشه ببین ، به بیبی دخیله
أُختُ الْقاسمْ بِنتُ الْحسنه
دست رد به سینهمون نمیزنه
هر دفعه میرم زیارت به عراق
حِلّه رفتن اولویت منه
رفته به عموش ابوالفضل
تو روا کردن حاجات
رو بنرهای تو صحنش
ثبت شده خیلی کرامات
إِشفعی لَنا فی الجنة یا شریفه
📝 شاعر : سعید نوروزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا
آمده لاله گون پیام قرآن
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
خوانده تو را خدای حَیِّ سبحان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
ای که تویی ترجمه ی حقایق
رحمت حق بهر همه خلایق
روی تو لاله گون تر شقایق
آینه دار تو همه شهیدان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
نهضت تو نهضت احیای دین
رشته ی گیسوی تو حَبْلُ الْمَتیِن
آیه ی قرآن ز لبت در طنین
گرچه بُوَد لعل لبت خون فشان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
مِهر تو آئينه ی قلب همه
عشق کند نام تو را زمزمه
بوسه به لب های تو زد فاطمه
این تویی از احمد و حیدر نشان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
ای ز تو خشنود خداوند تو
راضیه مرضیه ز پیوند تو
عاشقی و نیست همانند تو
عشق تو بر حضرت حق بی کران
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
مرد خدا کشته ی راه حبیب
پرچم تو ، پرچم فَتْحٌ قَریِب
جلوه ای از روی تو شَیْبُ الْخَضیِب
روی تو همرنگ رخ ارغوان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
هیچ کسی مثل تو مظلوم نیست
کُشتنِ مظلوم که مرسوم نیست
جز غم تو در دل مغموم نیست
می چکد اشک از غم تو بی امان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
ای گل زهرا ، گل خَیْرُالْبَشَر
ای ز عطش بوده دلت در شرر
ای که تو بودی ز همه تشنه تر
ای جگرت تشنه تر از آسمان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
غصب حقوق تو همه غصب هاست
کار عدو بردن این کَسْب هاست
پیکر تو زیر سُم اسب هاست
ای تو شهیدی که شدی جاودان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
پیرُهنت رفت به غارت حسین
عترت پاکت به اسارت حسین
دشمن تو کرده شرارت حسین
ای شده گلزار شریفت خزان
اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
حسین جان ادرکنی
به غیر از تو ندارم در جهان یک آشنا حتی
قرار من! تویی تنها قرارم با خدا حتی
منی که قد کشیدم ساقه ساقه از دل غربت
نبودم لحظهای از ریشهٔ مهرت جدا حتی
نه تنها من _که از بیتابیام سر میرود شوقت_
صدایت میزنند این روزها گنجشکها حتی
کجای عالمِ تنهاییام دیدار تو حتمیست؟
به عشقت حاضرم پر وا کنم تا ناکجا حتی!
شنیدم مهربانی، بیشتر از هر خیال و وهم…
شنیدم دوست داری روسیاهان را… مرا حتی…
به کویت هرکه رو آورد، برگشتن نمیدانست
که از کوه غم تو برنمیگردد صدا حتی
***
سفر جای خودش، آنقدر دورم از وصالت که
نمیبینم منِ بیچاره خواب کربلا حتی
#فاطمه_عارفنژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#قمر_بنی_هاشم
صبح ازل دمیدهی کنج نگاه توست
جسمِ زمین و جان زمان در پناه توست
احرام در مطاف رضایت گشودهای
عالَم حریم سجدهای از بارگاه توست
مردی که داغ بر جگر آبها گذاشت
مردی که کهکشان ادب بود، ماه توست
این خارها که بر تن صحرا خلیده است
بر گامهای آبله خونین گواه توست
بارانِ خونِدل شد و بر تشنگی چکید
این ابرها که تفزدهی روسیاه توست . . .
#فاطمه_مظفری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
💔تقدیم به دلتنگیهای رباب(س)...
هنوز عطر تو جامانده بین آغوشم
چگونه زندهام و بی تو آب مینوشم
قسم به سرخیِ قندانهی سپیدت که
تمام عمر لباس سیاه میپوشم!
چگونه خونِ تو باران شد و نریخت زمین؟!
چگونه چشمه شدم گریه گریه میجوشم؟!
چقدر گریه کنم تا به خیمه برگردی؟
چرا به جای تو غم سر گذاشت بر دوشم؟
میان خواب تو را...، بین ظرف آب تو را...
چگونه میشود آن خندهها فراموشم؟!
و لای لای مرا باد برد سوی فرات
فرات موج مزن! خالی است آغوشم
#فائزه_امجدیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیهالسلام
#غزل
🔹معجزۀ تازه🔹
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد
هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد
صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد
صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد
به نیزه تکیه زد، از راه مستقیم سخن گفت
سوار باد شد، از کوچههای فتنه گذر کرد
صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه
گذشت و سینهزنان را برای روضه خبر کرد
صدات ابر شد و بر کویر دغدغه بارید
صدات شعر شد و فتح قلههای هنر کرد
صدات بیرق هل من معین به بام فلق زد
صدات یکتنه شب را به خون کشاند و سحر کرد
صدات در همهجا، در تمام پهنۀ تاریخ
درون بتکدهها چرخ خورد و کار تبر کرد
به داد کوخنشیان رسید و سنگ بنا شد
بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد
و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود
و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد
و هرکجا که به بنبست خورد راه تکامل
صدات معجزۀ تازهای برای بشر کرد
صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد
📝 #فاطمه_عارفنژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_ع
#تنور_خولی_ملعون
آه و ماتم ز عصر روز دهم
آه از ضربه ی دوازدهم
قاتل و کهنه خنجرش ای وای
سر جدا شد ز پیکرش ای وای
لحظهای بعد با سری پرخون
شمر آمد ز قتلگه بیرون
خولی نحس و شوم بد آیین
سر خونین نهاد در خورجین
سوی کوفه روان به سرعت باد
شد که سر را دهد به ابن زیاد
نیمه ی شب به حالتی خسته
دید دارالاماره در بسته
رو سوی خانه کرد رذل شرور
سر خونین نهاد کنج تنور
همسرش گفت ، گو چها کردی
از سفر با خودت چه آوردی
گفت سوغات، بهترینها را
سر فرزند پاک زهرا را
گفت از کربلا سر آوردم
تحفه ای بهر همسر آوردم
گفت هر کس که از سفر آید
بهر سوغات سیم و زر آرد
تو به همراه خود سر آوردی ؟
سر سبط پیمبر آوردی؟
زدی آتش به پیکر و جانم
با تو هرگز دگر نمی مانم
چون جدا شد ز وصله ای ناجور
چشمش افتاد ناگهان به تنور
دید تابیده از زمین به سما
نور زیبای سیدالشهدا
محو شد در کمال شیدایی
محو انوار بس دل آرایی
نور میدید از درون تنور
نور ساطع ز روی حضرت نور
سر خونین به روی خاکستر
همره صوت ناله ی مادر
ناله بود و فغان و زمزمه بود
ناله و اشک و آه فاطمه بود
ناله ی یا بُنَیَّ یا مظلوم
بوسه ی بر گلو و بر حلقوم
مادری دیده پیکری پامال
آمده در تنور از گودال
آنچنان خسته که خدا داند
روضه ی قتلگاه میخواند
آه در قتلگاه بلوا شد
بر سر غارت تو دعوا شد
با سر نیزه میکشیدند ات
با لب تشنه سر بریدند ات
پسرم با تنت چها کردند
سرت از پیکرت جدا کردند
بعد از آن هم دلم به شور افتاد
چون سرت داخل تنور افتاد
باز بر زخم دل نمک خورده
من بمیرم لبت ترک خورده
من بمیرم برایت ای مادر
از چه بالشت توست خاکستر
زن خولی نظر به سر میکرد
مات بر صحنه او نظر میکرد
سر شکسته پر از جراحت و زخم
ابرو بشکسته زخم گونه و چشم
در تنوری که غرق نور شده
زلف مشکین نمای بور شده
سر درآورد و غرق حیرت شد
و سراپا غرور و غیرت شد
تا سحر غرق شور و ماتم بود
همچو زهرا به ماتم و غم بود
سر نداد و به دست خولی مرد
آه سر را به زور خولی برد
#جواد_کریم_زاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😭😭😭😭😭
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
#گریه_میکنی
گریز به روضه ی اسارت
ای که در صبح و مساء بسیار گریه میکنی
روز و شب از غصه صدها بار گریه می کنی
نوکرت یک عمر از درد تو غافل شد ولی
او همین که می شود بیمار گریه می کنی
دشمنت که جای خود، وقتی که یک شیعه تورا
با جسارت می کند انکار گریه می کنی
وای از من!چون گناهی می کنم غمها همه
می شود روی دلت آوار گریه می کنی
من تو را نشناختم وقتی کنارم رد شدی
این چنین در موقع دیدار گریه می کنی
خواب بر چشمت نمی آید به یاد عمه ها
تا سحر هر شب تویی بیدار گریه می کنی
یازده قرن از دوچشمت می چکد خون جای اشک
یاد رقص و طعنه و آزار گریه می کنی
در محرم وَ صفر نه، در تمام طول سال
روضه ها می خوانی از بازار گریه می کنی
بین روضه می زنی فریاد: وای از سنگ بام
شد گذر از کوچه ها دشوار گریه می کنی
خورد روی سینه ی یک نازدانه کعب نی
باز یاد سینه و مسمار گریه میکنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein