eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5969616409540430761.mp3
491.9K
سرود امام مجتبی علیه السلام تبری بند اول: تو سخاوت دریا حسنه تو شجاعت مولا حسنه عشق بی بی زهرا حسنه کرمش بی همتا حسنه حرمش تو دلها حسنه کربلای ما با حسنه حسنی باش و با عزت داره اسمش چقد لذت دل ما مجتباییه از مغیره داریم نفرت بگید لعنت به کسی که از علی برید لعنت به بنی امیه و ولید لعنت به معاویه ابایزید لعنت بند دوم: جانشین حیدر حسنه شیر شیر خیبر حسنه یک تنه صد لشکر حسنه زاده ی پیغمبر حسنه بوتراب دیگر حسنه روح و جان مادر حسنه میگم امشب به شادیه دلایی که خداییه لعن الله ابوسفیان لعن الله معاویه هزار لعنت بگو بر یزید نابکار لعنت به زنیکه شترسوار لعنت بگو بر مغیره بیشمار لعنت بند سوم: دلتو امشب یک دله کن وسط شادی هلهله کن بیا لعنت بر حرمله کن روی پات وایسو زلزله کن با همین جشنا ولوله کن بیا لعنت بر حرمله کن بگو رحمت به تو مختار نمیشه مثل تو تکرار رو لب حضرت سجاد گله خنده نشست یکبار چکار کردی مثه شیر دشمنا رو شکار کردی همه ی اونا رو تار و مار کردی حرمله رو راهی سوی نار کردی بند چهارم: نوری واسه ظلمت بفرست کم نذار با همت بفرست به روح زجر لعنت بفرست کربلاشه قسمت بفرست اگه داری غیرت بفرست به روح زجر لعنت بفرست با عدو که نمیسازی توی محشر سر افرازی بگو لعنت به روح زجر تا رقیه بشه راضی دل افروزه شیعه ی اهل تبری پیروزه عید واقعیه ما همونروزه که میبینی زجرو داره میسوزه https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح امام حسن مجتبی ع با قدومش راه هر گمگشته پیدا میشود جلوه ای از حی سرمد باز افشا میشود ما ز بالای عیارش اینچنین دانسته ایم ، واژه های شعر با نامش مُطَلّا میشود ارث دارد از پدر رفتار را،ابن الکریم، در دل این خانه یک دنیا گدا جا میشود با حلول جوشش این چشمه ی ماه شِگَرف سرزمین آسمانها بکر و زیبا میشود نور اسماعیلی اش خورشید وار آمد ز ره، پیش پایش هر سرابی موج دریا میشود گاهِ قحطی دید چشم کوفه ی آن روزها با دعایش دست ابر آسمان وا میشود صبحدم یعنی شب میلاد آقا جانمان آن که پای طلعتش خورشید هم پا میشود سالها با عشق او سر کرده ایم و میکنیم عاشقی اینگونه با معشوق معنا میشود در جُزام غفلت از جان رسته ایم و عاقبت با مسیح فاطمه این مرده احیا میشود از غبارانیم و امیدیست ما را زین سبب، خاک راهش هرکه باشد اهل بالا میشود در بیان وصفش این تعریف هم گنجاندنیست هر که گوید یا حسن دلبند زهرا میشود http://eitaa.com/Maddahankhomein
سلام ای عزیز دل ما حسن قمر طلعت و شمس زیبا حسن خدا منظر و سرو رعنا حسن کریم کریمان و آقا حسن یل حیدر و عشق زهرا حسن (نوشتم به عشق وصال خدا منم عبد و شاه دلم مجتبی) کرم کرد و گشتم مسلمان حسن مثال علی روحِ قرآن حسن مرا کرده بر سفره مهمان حسن منم نوکر و شاه و سلطان حسن ولیّ خدا ، روحِ ایمان حسن (نوشتم به عشق امام سخا منم عبد و شاه دلم مجتبی) ز کنج لبش میتراود عسل تولّایِ او اصلِ خیرالعمل کَرَم دارد و در کَرم بی مثل به رزم آوری چون علی بی بدل منم عاشق شور فتحِ جمل (نوشتم به شوق دل مصطفی منم عبد و شاه دلم مجتبی) سر و سرور و شاه و رهبر حسن یلِ کار و زار و دلاور حسن علی شیر حق،شیرِ حیدر حسن به پا کرده طوفان مکرر حسن به میدان زد و میزند سر حسن (مدد گیرم از تک یل مرتضی منم عبد و شاه دلم مجتبی) منم مستمندِ عطای حسن گدایم به زیر لوای حسن اسیر دم باصفای حسن دل مست من مبتلای حسن امید دل من ولای حسن (نوشتم نوای دل مبتلا منم عبد و شاه دلم مجتبی) فرج میرسد میزند او علَم بنا میکند در مدینه حَرم برای خدای سخا و کرم به دستم نهاده دوات و قلم بکش دست مِهرَت به روی سرم (نوشتم به عشق ظهور شما منم عبد و شاه دلم مجتبی) /عبدِ کریم/ http://eitaa.com/Maddahankhomein
مولودی ولادت امام حسن (ع) - شب نیمه ماه رمضون جشن کریمه - حاج محمدرضا طاهری.mp3
2.17M
🌺 🎙 شب نیمه ماه رمضون جشن کریمه تو هم با سائلا بخون جشن کریمه ای دل دعا کن مولا رو صدا کن هر چی که داری نذر مجتبی کن قاصدک خبر میاره که خدا مهمونی داره نمک سفره رو امشب داره تو سفره میذاره روح رحمان و رحیمه که روی بال نسیمه شب میلاد کریمه شب نیمه ماه رمضون جشن کریمه تو هم با سائلا بخون جشن کریمه ای دل دعا کن مولا رو صدا کن هر چی که داری نذر مجتبی کن همه ملائک اومدن شهر مدینه خونه زهرا و علی عرش برینه لبخند مولا جون میده به طاها آی دنیا امشب مادر میشه زهرا دعای لب رسوله، ذکر داره بتوله هر کی مجتبی رو داره نماز و روزش قبوله یوسف آل پیمبر پسر ارشد حیدر عصای دستای مادر شب نیمه ماه رمضون جشن کریمه تو هم با سائلا بخون جشن کریمه ای دل کن دعا کن مولا رو صدا کن هر چی که داری نذر مجتبی کن خدا هوای عاشقت و داره همیشه محب تو روز جزا گریون نمیشه کوثر سرشتی رمز سرنوشتی تو با داداشت آقای بهشتی همه حسن خدایی قبله و قبله نمایی تو امام و مقتدای پادشاه کربلایی آسمونیا غلامت کرم و جود و مرامت دل عباس و تو دامت ای دل کن دعا کن مولا رو صدا کن هر چی که داری نذر مجتبی کن http://eitaa.com/Maddahankhomein
358.9K
سرود شور ولادت امام حسن مجتبی(ع) بند اول💚 وُلِدَ الحسن/وَلَدُ البشیر وُلِدَ الحسن/وَلَدُ النذیر وُلِدَ الحسن/وَلَدُ الرسول وُلِدَ الحسن/وَلَدُ البتول حسن جانم،تویی تو بی مثل و بدل حسن جانم،شیرین اسمت چو عسل حسن جانم،حسن جانم... اهلا و سهلا/صراط مستقیم اهلا و سهلا/آقای کریم اهلا و سهلا/اُمید زندگی اهلا و سهلا/دلیل بندگی... (حسن جانم،جانم جانم) بند دوم💚💚 وُلِدَ الحسن/وَلَدُ النبی وُلِدَ الحسن/وَلَدُ الوصی وُلِدَ الحسن/وَلَدُ الهدی وُلِدَ الحسن/وَلَدُ الولا حسن جانم،با اِهدِنا مانوسی حسن جانم، یا نورُ یا قُدّوسی حسن جانم،حسن جانم... اهلا و سهلا/ای لیلای ما اهلا و سهلا/ای مولای ما اهلا و سهلا/نور منجلی اهلا و سهلا/فرزند علی (حسن جانم،جانم جانم) @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم هر کسی وقت گرفتاری سراغش را گرفت روزی سالانه ی دیگِ اجاقش را گرفت رو به رو شد هرکسی با حُسنِ زیبای حَسَن او وفاقش داد و از قلبش نفاقش را گرفت دست خالی هر‌ کسی آمد به دیدار کریم دست پر برگشت و عمری ارتزاقش را گرفت نوکری،در بین روضه گفت؛ آقا کربلا! بعد هیئت رفت ویزای عراقش را گرفت خواب دیدم فرش‌های دست‌باف اصفهان در حرم سرتاسر صحن و رواقش را گرفت شاعری میخواست مدحش را بگوید ناگهان غم به جان او نشست و اشتیاقش را گرفت https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم ما را که مُفلِسیم  اگر هم خریده‌اند لطفِ کریم بوده که دَرهم خریده‌اند عاشق شدیم اگر همه‌اش کارِ عشق بود عشاق را بدون نظر هم خریده‌اند ما جنس بنجولیم، به دردی نمی‌خوریم ما را - بدون هیچ ثمر هم - خریده‌اند حتی قرار نیست دخیلِ درش شویم آن را که رد شده زِ گذر هم خریده‌اند پیشِ کریم فرق ندارد زیاد و کم از جبرئیل تا دو سه پَر هم خریده‌اند هِی بنده می‌خرند و هِی آزاد می‌کنند آزاد کرده‌اند اگر هم خریده‌اند گفتند ناسزا و ولی عاشقش شدند از بِین دشمنان چقدر هم خریده‌اند اصلاً به کم نمی‌رود این دستِ با کرم ما را ببین به قیمت زَر هم خریده‌اند این عشقِ داغ، سوختنش فرق می‌کند در پیش فاطمه حسنش فرق می‌کند اشراق می‌کنی و همه طور می‌شوند انگور زاده‌ها همه انگور می‌شوند اصلا نیاز نیست که ما دست و پا زنیم اسباب عاشقی خودشان جور می‌شوند با ابترانِ مکه بگو با همین حسن... امشب حسودهای علی کور می‌شوند دنیا به دست نسل خدیجه است، هر‌که هست جز بچه‌های فاطمه هاشور می‌شوند یکجا محمد است و علی هست و فاطمه با جلوه‌ای که نور علی نور می‌شوند برخیز از مسیر، برو، بند آمده است گیسو بهم مریز که مسحور می‌شوند باید که سجده کرد تو را قبلِ روز حشر یک روز عاقبت همه مجبور می‌شوند ما را به عشق پاره گریبان نوشته‌اند بشکاف سینه را که "حسن جان" نوشته‌اند باید که چشم‌های تو پیغمبری کند تو آمدی که فاطمه هم مادری کند مدیون توست خانه‌ی سادات بعد از این زهرا نشسته است علی پروری کند شهر مدینه با تو بهم ریخت حق بده در کوچه‌ها نبود کسی دلبری کند در هر سحر نسیم خدا می‌وزد که باز در بِینِ گیسوان تو خنیاگری* کند کُشتی بگیر تا که بگویند جان حسین تاکه حسین، جای تو جلوه‌گری کند این‌قدر هم بهانه به دست دلم مده هر روز سجده‌ات کند و کافری کند این نذر چشم ماست که جارو ببافد و هر صبح بِینِ صحن تو رفتگری کند ما را شریک خویش نموده عطای تو نیمی برای ماست و نیمی برای تو تا که عوض نکرده علی قبله‌گاه را پنهان بکن نقاب بزن  قرصِ ماه را   باید جمل سوار ببیند حسن که هست پیچانده‌ای به تیغ خودت رزمگاه را راحت نشسته است علی بین رزم اگر رفته حسن بهم بزند صد سپاه را با نیزه‌ای که سینه‌ی لشگر شکافتی برهَم زدی تَوَهّم آن فتنه‌گاه را هر جا زدی به پشت سرِ تو حسین بود دیدند وقت جنگ همه پادشاه را رم کرده‌اند پیش تو انبوه راه راه بردار از جماعتِ حیران، نگاه را راهی نمانده است مگر تار و مارِ جهل بسته است ذوالفقارِ تو هر دو جناح را   دور و بر تو هیمنه‌ای از ملائکه است فهماند تیغ تو پسر فاطمه که هست باید برای خاک تو مرقد درست کرد شهری به وسعت دو سه مشهد درست کرد با اشک‌های عاشق و با خشت‌های دل شهری به نام آل محمد درست کرد ایوان طلای شاه نجف را دوباره ساخت آنجا برای فاطمه گنبد درست کرد با غنچه‌های یاس ضریح تو را کشید دورش رواق‌های زبرجد درست کرد باید که زائران تو را باخبر کنند نقاره خانه‌های زبانزد درست کرد در جمع خادمان مؤدب به سمت تو راهی برای رفتن و آمد درست کرد صحنی برای حضرت ام‌البنین ولی باید که از بهشت سرآمد درست کرد باید حرم برای تو قبل از ظهور ساخت پایین پای فاطمه مسند درست کرد آوای کربلا، حرمین است یا حسن پنجاه و هشت سال حسین است با حسن * آوازخوانی ✍حسن لطفی Https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای قلمِ راز، بِربِ الحسن نامه کن آغاز، بِربِ الحسن قلقله انداز، بِربِ الحسن ثبت کن اعجاز، بِربِ الحسن از یمِ طاها بنویس ای قلم از دُرِ زهرا بنویس ای قلم فاش کن ایدل که قیامت رسید صاحب دریای کرامت رسید حجتِ حق، نورِ زعامت رسید کوثرِ زهرای امامت رسید سبطِ کبیر، آیتِ اکبر حسن جانِ علی، شبهِ پیمبر حسن آینه‌ی جان علی مجتبی ماه درخشان علی مجتبی زینت دامان علی مجتبی عشق محبان علی مجتبی سِرّ خدا، سَرور ما آمده شکر که تاج سر ما آمده فطرت ما با نفَسَش آشناست طاعتِ تکوینیِ اَمرش بجاست تا که حسن بر همه فرمانرواست راه نجات بشر از مجتباست حب حسن تا به ابد دین ما پیروی از او رهِ آئین ما حای حسن، حافظ دین خدا سین حسن، سِرّ همه هَل اَتا نون حسن، نور همه اولیا حُسن حسن، برتری از انبیا یوسف زهراست حسن جان ما شافع فرداست حسن جان ما ای همه‌ی علتِ مِنّا شدن حاکمِ من، سَرور و سلطان‌ من عبد خدا، اُسوی هر مرد و زن ذوالکرم و ذوالنِعم و ذوالمِنَن هر که شود مستِ خدا، مستِ توست دست کریمانۀ حق، دست توست صاحب آفاق تویی یاحسن باعث اِنفاق تویی یاحسن رازقِ اَرزاق تویی یاحسن آخرِ اخلاق تویی یاحسن کیست فرآورده‌ی خُلقِ عظیم غیرِ تو ای یوسفِ آل کریم ای همه‌ی علتِ دین داشتن با تو به توحید یقین داشتن بی تو کجا دینِ مبین داشتن بلکه شیاطین به کمین داشتن ای به همه خَلق ولی، الدخیل سبطِ نبی، یَابنَ علی، الدخیل ای همه عمرت، سر و سامانِ وحی وی ز ازل، ناشرِ قرآنِ وحی تا به ابد، بر سرِ پیمانِ وحی لعلِ لبت، ساغرِ جوشانِ وحی فعلِ تو و قولِ تو در هر زمان وحیِ خدا را به یقین ترجمان زانکه تَوَلّای تو از داور است طاعتِ تو طاعتِ پیغمبر است پیروی اَت، پیروی از حیدر است مَردِ رهَت، هر که ترا یاور است ما که دَم از یاریِ تو می‌زنیم باده‌ی غمخواریِ تو می‌زنیم سیره‌ی تو اُسوه و الگوی ماست یاریِ افتاده ز پا، خوی ماست هر که در این قافله رهپوی ماست از قِبَلِ توست ثناگوی ماست تا که تویی سید و مولا حسن پرچم یارانِ تو بالا حسن صلحِ تو پیوسته فراروی ما جنگِ تو نیز آیتِ ما، خوی ما رزمِ تو شد قوّتِ بازوی ما حمله‌ی صِفّینِ تو الگوی ما گر شترِ سرخِ جمل پِی کنی شیرِ جمل! راهِ علی طی کنی یاحسن ای فاتحِ ایرانِ ما تحفۀ تسخیرِ تو، ایمانِ ما ما حسنی ها و رگ و جانِ ما نذرِ تو و عترت و قرآنِ ما اَمرِ تو هر جا که رود با توئیم جنگ شود، صلح شود، با توئیم رهبر ما، یارِ خراسانی است کشور ما روضه‌ی رضوانی است خِطّه ی سلمان و سلیمانی است حیدری و همت و مَهقانی است کشته‌ی میلادِ تو میلاد ها پیرورِ مقدادِ تو مقداد ها تا که به فرمانِ شما می‌رویم راهِ امام و شهدا می‌رویم گر ز بقیع کرب و بلا می‌رویم از حرمِ پاکِ رضا می‌رویم مقصدِ ما، قدسِ شریف است و بس راهِ یمن، سوی قطیف است و بس راه تو امروز، به دین نصرت است نصرتِ دین، در گِروِ عزت است عزتِ ما در گِروِ غیرت است غیرتِ ما در گِروِ عفت است هست پیامِ علیِ انقلاب راه امام است ز حفظ حجاب استاد محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
ریزی چو جرعه جرعه کرَم از سبوی خویش هر بار می کشی دل ما را به سوی خویش از بس نبی کشیده در آغوشِ خود، تو را هر لحظه مست میکنی ای گل ز بوی خویش کوچه به کوچه رهگذران در پی تو نه پشت سرِ حسن، همه در جستجوی خویش محراب هم ندیده شبیهت بایستد از شام تا به صبح کسی روبروی خویش حیوان گرسنه مانده، خدا نیز مانده است این مرد می زند همه جا از گلوی خویش شرم از شفاعت تو، عذابِ محبت است محشر برای من مزن از آبروی خویش از برکت کرامت دریایی تو بود قاسم چو موج ریخت به پای عموی خویش محمد رضا طالبی https://eitaa.com/Maddahankhomein
سرود عرض ارادت به محضر امام کریم به نام خداوندِگار حسن دوباره شدم بی قرار حسن به حکم ولایش همی از ازل به سر دارم از سایه سار حسن فدایش که از دست او می رسد به ما رحمت بی شمار حسن سلام و درودِ پیمبر بُوَد به هر روز و هر شب نثار حسن فدای جمال و کمالش دلم سرم هم فدای وقار حسن الهی که ایل و تبارم شوند به قربان ایل و تبار حسن منم عبد آن افتخار جمل منم عاشقِ کارزار حسن همه عُمر من نذر فرزند او بُوَد قاسم آئینه دار حسن اَلا لعنت حق بر آن فتنه گر که شد دشمنِ نابِکار حسن همه آرزوی گدایانش است بقیعی که باشد مزار حسن خدایا مدد کن به روزِ فرج مدینه شود لاله زار حسن شدم«ملتمس»بر دو دست کریم منم شاعر و عبد و یار حسن https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح قلم میزنم در ثنایت حسن به امید لطف و عطایت حسن چه فخری بِه از این که از کودکی غلامی نمودم برایت حسن همه هستی ام را دهم در رهت پدر مادر من فدایت حسن الهی بریزم در ایامِ عمر همه هستی ام را به پایت حسن تویی معنیِ جود و احسان و فضل کرامت نخی از عبایت حسن کرم کن به حقِ علی ای کریم ز کویت نکن رد گدایت حسن گره از امورات من باز کن به یک گوشه چشم و دعایت حسن (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein
نام تو را تاج کریمان می‌نویسم با خط زر در عرش رحمان می‌نویسم از تو سخن گفتن اگر چه کار من نیست مدح تو را در حد امکان می‌نویسم آنگونه که زهرا تو را می‌خواند من هم بعد از حسن هر بار یک جان می‌نویسم وقتی خدا شأن تو را معلوم کرده من هم به توصیف تو قرآن می‌نویسم اللهُ یَهدی مَن یَشا، با حُسنِ خلقت پس مرد شامی را مسلمان می‌نویسم باید به راه روشن تو اقتدا کرد یعنی تو را خورشید ایمان می‌نویسم آنقدر زیبایی که تمثالی نداری زیبایی‌ات را وجه یزدان می‌نویسم یک روز می‌آید که با حُسنِ جمالت یک مثنوی نه بلکه دیوان می‌نویسم شهر مدینه روزی از دست تو خورده است بر سفره‌ات یک شهر مهمان می‌نویسم جنگ جمل در حیرت از جان‌بازیِ توست جنگ جمل را جنگ حیران می‌نویسم تیغ دو دم هر چند دست مرتضی بود اینجا تو را شمشیر بُرآن می‌نویسم هیهات‌من‌الذله با صلحت شد آغاز کرببلا را خط پایان می‌نویسم وصف کریم آل طاها بودنت را شیواتر از تصویر باران می‌نویسم دست کریم فاطمه از برکت توست این سفره‌هامان را پر از نان می‌نویسم وقتی تصور می‌کنم شش گوشه‌ات را از گنبد و از صحن و ایوان می‌نویسم معماری صحن و سرایت را به دستِ معمارهای قوم سلمان می‌نویسم بر طاق سقاخانه‌ات با اشک دیده از غربت ساقیِ عطشان می‌نویسم آقا اگر اذنم دهی حالا برایت این سطر را با چشم گریان می‌نویسم جانم فدای آن ضریحی که شکستن کربلایی رضا باقریان http://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح دلبری آمد و ناز قدمش دل، دل شد آمد، انگار که قرآن به علی نازل شد علی و احمد زهرا، _کرم و رحمت و نور_ جمع بودند و حسن گرمی آن محفل شد رحمت عامه ی حق منتظر واسطه بود که حسن آمد و ماه رمضان کامل شد سفره ای داشت که دنبال گداها می گشت آنچنانی که در آن شهر گدا کاهل شد و به اطعام فقیران جهان بیرون زد هر گدایی به کرمخانه ی او داخل شد ++++ نیزه در دست که افتاد که در جنگ جمل شتر کینه ای از خون خودش در گل شد ناکثین صوت انا بن العلی اش را دیدند و خیالات انالحقی شان باطل شد سحرم دولت بیدار به بالین آمد، که غزل گفتن از او با من ناقابل شد.. Https://eitaa.com/Maddahankhomein
خدا به حیدر و زهرا چه گوهری داده به آسمانِ ولایت چه اختری داده به خاندانِ رسالت چه دلبری داده به کامِ شیعه چه قندِ مکرری داده ندا رسیده بیایید سائلان از راه که جلوه کرده به عالم کریم آل الله ملائکه همه مشغولِ طوفِ قامت او کریم ها همه مبهوت از کرامتِ او زبانزد است میان همه شهامتِ او جمل نشانه ی خوبی است از قیامتِ او شتر سوارِ جمل را به خاک میمالد به او امیرِ دوعالم عجیب میبالد برای رفعِ نیازِ همه شتاب کند به این پسر به خدا فخر ، بوتراب کند به نام مادرش او را کسی خطاب کند دعاش را به خدا زود مستجاب کند به عشق فاطمه مشغولِ ذره پروری است عجیب این قدمِ نو رسیده مادری است ! رسیده او که پناهِ فقیر ها باشد امیدِ آخرِ جمعِ اسیر ها باشد و بارشی به دلِ ما کویر ها باشد که شاه راهِ تمامِ مسیر ها باشد به جز درِ کرمش هیچ در نباید زد (به سینه احدی دستِ رد نخواهد زد) به سر رسید شب ما و میدمد خورشید شبیه نور به شامِ سیاه ما تابید خدا کند که شود حب او به دل تشدید ‌کنار اوست که ما میرسیم بر توحید (دلِ رمیده ی ما را انیس و مونس شد) هزار شکر که حُبَّش نصیبِ (یونس) شد ! ✍ (یونس) Https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم امام زمان عج در سحر ولادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) چه مبارک سحری بوی خدا می آید بوی عطر از نفس باد صبا می آید جانب خاک نشینان رسد آن عرش نشین یارب آن یار کجا بود و کجا می آید به جگر سوختگان غم او باید گفت مژده ای تشنه لبان آب بقا می آید او طبیب است بیا با دل مجروح امشب بر جراحات تن خسته دوا می آید شب گذر می کند و صبح گواهی بدهد آخر آن یار سفر کرده ی ما می آید چشمتان روشن اگر چشم به راهید هنوز یوسف آل علی نزد شما می آید منتظر باش تو ای سائل درمانده ی عشق شاه اقلیم کرم سوی گدا می آید نیمه ی ماه صیام آمده ماهی کامل که ز رخساره ی او نور و ضیا می آید ای که محتاج ترینی به در خانه ی دوست آن کریمی که کند لطف و عطا می آید زاده ی کعبه علی آمده لبخند زنان چون که بر گلشن چشماش صفا می آید روزه را مُهر قبولی بزند این مولود آن که بر عشق دهد قدر و بها می آید تا که روشن بشود بار دگر خانه ی مِهر اوّلین آینه ی بیت ولا می آید مجتبی زاده ی آزاده ی زهرای بتول آن که بر عشق دهد شور و نوا می آید می رسد آن مه روشنگر شب های امید بر لب اهل دعا حمد و ثنا می آید تا خورَد دانه ز دستان کریمش امشب بر زمین بال زنان مرغ هوا می آید این حَسَن مظهر حُسْن است ببین ای دیده که بر این آینه ، آیینه سرا می آید یوسف مصر وجود است عزیز زهرا چون به بازار ملاحت ز وفا می آید از قدومش بخدا جُرم و خطا می بخشند باعث بخشش هر جُرم و خطا می آید "یاسر" از پنجره ی عشق افق را بنگر ماه روشنگر حق جلوه نما می آید محمود تاری «یاسر» Https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته_میلاد امام حسن علیه السلام صف ببندید سائلانِ کریم همه هستیم میهمانِ کریم فاطمه می‌نهد سرِ سفره نمکِ مرتضی و نانِ کریم شکرُلِلَّه که از اَزل گِره خورد رشته‌یِ دل به گیسوانِ کریم سربلندیم چون که خَم نشده سرِ ما جُز در آستانِ کریم وقتِ توبه صدا زدیم خدا بُگذَر از بنده‌ات به جانِ کریم به وصیِّ به حقِّ شاهِ نجف به کریمِ حرم کریم اَلعفو اِی خدایِ کریم نیمه‌یِ ماه تو مُقدَّر نموده‌ای از راه ... برسد ماهِ خانه‌ی مولا یوسفِ فاطمه سلام‌ُاللّه جانِ شیرینِ حضرتِ خاتم جانشینِ به حقِّ صولتِ شاه پسرِ مرتضی که سرداری‌ست خیبراَفکن فقط به نازِ نگاه قوّتِ ذوالفقارِ مولا را دارد این چشم قبلِ گفتنِ آه.... کوه را مثلِ کاه می کَنَد و ... ضربه‌اش پایِ فتنه می‌زند و ... می‌زند دَم به دَم دَم از حیدر شد علمدارِ دینِ پیغمبر جملِ فتنه‌ها زمین‌گیر و .... اَلفرار است نعره‌یِ لشکر زاده‌یِ شیر می‌زند شمشیر با هر اَللّه‌ُاکبری صد سَر.... می‌کند پیکرِ خودش را گُم چون پسر را دعا کند مادر.... آسمان می‌شود به فرمانش جان‌نثارش شوند شمس ُو قمر ماه و خورشید بی‌قرارش بود کربلا هم در اختیارش بود تو اِمامِ امامِ عبّاسی ضربِ احساسِ سینه‌یِ یاسی پسر پادشاهِ لو کَشَفی مردِ میدانی اَشجعُ‌النّاسی روزِ محشر شبیهِ بابایت سنگِ میزان و مترِ مقیاسی پیشِ ما سائلان تو واٰ کردی سُفره‌یِ لطف با چه وَسواسی روضه‌خوانِ کریم خواهم شد پایِ پرچم به یاد «آقاسی» (این اسیرِ بندِ قاف و شین و عین گاه می‌گوید حسن گاهی حسین) ای غریبی که غربت از تو سرود پادشاهِ کریم راهِ سجود یاد داری که کوچه را بستند رویِ گلبرگِ یاس ردِّ چه بود بر رویِ گونه جایِ پنجه‌یِ گرگ بر روی چادر است خاک و دود تکّه‌ای گوشواره خواهد شد سندِ فتنه‌یِ نفاق و یهود رازِ خود را به گور خواهی بُرد مَرهمِ زخمهایتان موعود اِی دعایِ مُدامِ من برگرد ای تقاصِ غمِ حسن برگرد http://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم رسم اهل کرم صبا که عطر به نام بهار می‌بخشد صفا به آینه‌ی روزگار می‌بخشد بهار می‌رسد و نشئه‌ی هوای خوشی به جان خسته‌ی باغ خمار می‌بخشد به دانه‌دانه‌ی بی‌آب، آب می‌ریزد به شاخه‌شاخه‌ی بی‌بار، بار می‌بخشد عبای خون به تن دشت لاله پوشانده قبای سبز به قد چنار می‌بخشد طرواتی به لب غنچه‌ها می‌افشاند حلاوتی به صدای هَزار می‌بخشد به خشک‌سالی لب‌ها شکوفه‌ی لبخند به بی‌قراری دل‌ها قرار می‌بخشد اگر‌چه باد صبا هر بهار را به زمین هزار صورت و نقش و نگار می‌بخشد ولی بهار و صبایش فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد کریم فکر حساب‌و‌کتاب بخشش نیست به رسم اهل کرم بی‌شمار می‌بخشد به اسم و رسم توجه نمی‌کند هرگز به آشنا و غریب دیار می‌بخشد برای اینکه شود حفظ آبروی گدا بدون منت و بی‌ننگ و عار می‌بخشد مقابل بدی و طعنه پاسخش خنده است سکوت کرده و آیینه‌وار می‌بخشد برای گفتن یک‌بیت ساده یک ممدوح کجا به دشمن خود سی‌هزار می.بخشد؟ به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد ازآن که عادتش احسان، سجیّه‌اش کرم است عجیب نیست که بی‌اختیار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که در مدینه به سائل انار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد که بین معرکه‌ی کارزار از سر لطف به دشمن سر خود ذوالفقار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد برادرش هم از او ارث برده بخشش را اگر به راه خدا شیرخوار می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد https://eitaa.com/Maddahankhomein
نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن نشنیده است کسی خواهش روزی از ما می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سفرایش همه رفتند و یکی بازنگشتت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن و بدانند همه کوفه صفت های زمان که فروشی نبود عشق محبان حسن می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن https://eitaa.com/Maddahankhomein
حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامی گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستان خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مناجات نیمه‌ی ماه مبارک رمضان مدح‌ امام حسن مجتبی علیه‌السلام حسن گناه‌کارترین بنده‌ی توام یارب به‌جان فاطمه شرمنده‌ی توام یارب ببین به‌پا شده بت‌خانه در دلم، اما هنوز معتقدم بنده‌ی توام یارب تمام عمر مرا سربلند کردی و من تمام عمر سرافکنده‌ی توام یارب گناه، خیمه‌ی غم در دلم زده اما هنوز منتظر خنده‌ی توام یارب به روسیاهی من بیشتر اضافه شده که بین خلق نماینده‌ی توام یارب اگر نظر کنی از لطف، رام خواهم شد منی که عبد گریزنده‌ی توام یارب گناه‌کارترین بنده‌ام، ولی دل‌خوش به‌دست رحمت بخشنده‌ی توام یارب در این سیاهی دنیا امید ما حسن است که دست رحمت بخشنده‌ی خدا حسن است کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد گرفته هرکس عیدانه‌ی امام‌حسن هزارشکر که نام تو بر زبان من است "حسن" قشنگ‌ترین واژه‌ی جهان من است تمام شهر سر سفره‌ی ضیافت اوست که روزی همه‌ی خلق از کرامت اوست اگر چه خم نشده پیش هیچ‌کس، اما همیشه گردن ما زیر بار منّت اوست کریم قابل تعریف نیست، پس چه عجب! اگر که دشمن او شامل شفاعت اوست عجیب نیست که لبخند و مهربانی و عشق جواب آن‌همه بی‌حرمتی به ساحت اوست "سکوت" حکم خدا و رسول بود، ولی جمل نمونه‌ای از قدرت و شجاعت اوست فقط نه این که کرم کرد و رزق ما را داد نفس کشیدن ما نیز با عنایت اوست مرا به حج چه‌نیازی‌ست تا حسن دارم اگر به کعبه بیایم هدف زیارت اوست وجود عالم امکان به خاطر حسن است خوشابه‌حال هر آن‌کس که شاعر حسن است همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد تمام زندگی من فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد همیشه گفته‌ام از تو ولی کم است حسن غلام کوی تو آقای عالم است حسن کریم اوست که در اوج بی‌مرامی‌ها نشسته است سر سفره‌ی جزامی‌ها که نیک‌نام‌ترین است و خورده‌اند قسم به نیک‌نامی او کل نیک‌نامی‌ها کج است گردن‌شان پیش او، چرا که شدند به احترام حسن محترم گرامی‌ها غلام آل علی باش چون که می‌ارزد به پادشاهی عالم همین غلامی‌ها در این مقام که شهرت در اوج گمنامی‌ست همیشه در پی گمنامی‌اند نامی‌ها به یک نگاه کریم تو می‌شود شیرین برای دشمن تو اوج تلخ‌کامی‌ها همیشه گرم بماند به حق حضرت عشق به شوق دم زدن از او دم "کلامی" ها " چه مِدحتی بنویسیم در مقام حسن که هم غلام حسینیم و هم غلام حسن" تو را که دیده غم از شوق ریشه‌کن شده است همه اویس شدند و جهان قرن شده است برای هرکه تو را دیده نیست جای گله که هم‌ردیف ترانی همیشه لن شده است زبان شعر کم آورده است هرجایی که از فضائل بسیار تو سخن شده است به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است حرام باشد اگر دست بی‌وضو بزنم به هر نگین که مزین به یاحسن شده است مگر به خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است! تمام شهر برای حسین سینه زدند ولی حسین برای تو سینه‌زن شده است‌... امید ما کرم توست یا امام‌حسن زیارت حرم توست یا امام‌حسن https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا لطیف السلام علیک یا سید شباب اهل الجنة علیه‌السلام به نام خدای کرم‌ها؛حسن نوشته به روی دل ما حسن چنان عشق را کرده معنا حسن که مائیم مجنون و لیلا حسن نداریم معشوقی اِلّا حسن به وقت سحر،سوختن دیده شد در آن شعله ها بال من دیده شد چه ذکر خوشی در دهن دیده شد در این "یاخدا"، "یاحسن" دیده شد رسیدیم با ربّنا تا حسن شعف با دل شیعه راه آمده چه نوری ز عرش اِلٰه آمده سحرگاهِ شامِ سیاه آمده شب نیمه‌ی ماه،ماه آمده به خورشید گویند حالا:حسن چنین ذاتِ حق‌گُستری دیده ای جمالی به این محشری دیده ای؟! همانند او دلبری دیده ای؟! پسر این‌قَدَر مادری دیده ای! خلاصه کنم..،جانِ زهرا؛حسن سخا اصل رفتار این طایفه است گداپس‌زدن عارِ این طایفه است فقیر محل یار این طایفه است نمک‌پروری کار این طایفه است همه سفره‌دارند امّا حسن...! همان دم که جود از خیالش گذشت کرامت ز حد کمالش گذشت تهی‌دست‌بودن مجالش گذشت سه بار از تمامیِّ مالش گذشت به بازی گرفته کرم را،حسن قدم‌های آغازی اش را ببین پر و بال پروازی اش را ببین دلِ از خدا راضی اش را ببین بیا دست و دلبازی اش را ببین گدا را نشانده است بالا حسن دو خط مدح در وصف دریا بگو کمی از مرامش به دنیا بگو رفیق جذامی شدن را بگو غذا دادنش را به سگ ها بگو به وللهِ آقاست،آقا..،حسن شبی جنگِ عاشق‌کُشی در گرفت دل ما تمایل به دلبر گرفت گدا دید این خانه را..،پر گرفت چُنان خصلتش را برادر گرفت؛ علی اکبرش شد سراپا حسن منم سائل مجتبای علی فدای همه بچه های علی نجف؛آرزوی گدای علی رسیدی به ایوان‌طلای علی بگو یا حسین و بگو یا حسن به تو دِین خود را ادا می کنیم میان بقیع‌ات چه‌ها می کنیم شب‌ات را شبِ کربلا می کنیم ضریحی برایت بنا می کنیم به زیبایی مشهد ما؛حسن ✍بردیامحمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام شرمنده اند از تو ، تمام کریم ها افتاده است لرزه به گام کریم ها خوابیده بخت تخت سلیمان و یوسف و از هم گسسته است زمام کریم ها وقتی که نخل خشک به اذنت رطب دهد پس شهدتان رسیده به کام کریم ها آیا سه بار هستی خود بذل کرده است؟ حاتم که شهره است به نام کریم ها؟ آیا رسد برادر کوچک به ارث ؟ آه ارثی بزرگ قدر مرام کریم ها پرواز کرده اند دو تا یاکریمتان در آسمان سرخ به بام کریم ها وقتی که خوانده اید شما روضه بر حسین یعنی که بوده اید امام کریم ها باور نمی کنم که نبودید پیش او ثابت نمی شود به کلام کریم ها طعم طهور نور شما کربلایی است "احلی،من العسل" لب جام کریم ها بی صحن و بی حرم شده این شعر زائرت بی ساغر است سکر مدام کریم ها داریم یک کریم که می آید و حرم..... دارند باز قصد ادامه کریم ها بااین دو خط خطی شده شیدای زینبت خواهنده ی جواب -سلام کریم ها زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
چه والاست با او مقام فقیر عجب با شکوه است نام فقیر به آب و غذا، "جود" محدود نیست حسن می‌شود هم‌کلام فقیر کریمانه آغوش او باز بود به وقت جوابِ سلامِ فقیر گدایی بهانه‌ست تا لحظه‌ای رسد بوی او بر مشام فقیر همه زندگانی او بوده است به نامِ کریم و به کامِ فقیر عجب نیست گر یار مسکین شود پدر چون علی شد، پسر این شود... ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
رباعی میلاد امام حسن علیه السلام ای دلخوشیِ مادرِ سادات حسن نجوایِ علی وقتِ مناجات حسن با ضربه‌یِ تو فتنه زمین‌گیر شده سردارِ جمل دارِ مکافات حسن اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرِ این سفره بیمارِ جوزامی همیشه داشته چه احترامی نگو جا نیست پایِ سفره وقتی .... شده مهمانِ مِهرش مردِ شامی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پایِ عَلمِ حسن شدم اهلِ ولا هستم حسنی مثلِ شَهِ کرب‌وبلا یک روز حسن حسن حسن خواهم گفت در صحنِ تو روبه‌رویِ اِیوانِ طلا اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Maddahankhomein