eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
680 ویدیو
357 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که دارد هر کلامت رنگ‌وبویی از نفاق خارِ چشمِ دشمنان را خوانده‌ای موی دماغ؟ پاسخت را حاج‌قاسم می‌دهد با خون خویش می‌شوی از لطف حق با رأی مردم نقره‌داغ
4_5926800056660266130.mp3
زمان: حجم: 5.14M
به حکم این که فقط کربلاست منزل ما معطر است به ذکر حسین محفل ما به زرق و برق جهان دل نبسته‌ایم دمی خوشیم تا که همین نوکری‌ست حاصل ما برای سینه زنان تا ابد همین کافی‌ست همین که ذره‌ای از تربت است در گِل ما صدای پای محرم به گوش می آید.. دوباره عکس ضریح است در مقابل ما گناه با دل ما هر چه کرده بود گذشت... از این به بعد حسین است صاحب دل ما @Maddahankhomein
هر که دارد بر حسین، عشق و ارادت بیشتر حضرت مولا به او دارد عنایت بیشتر گرچه زهرا روز وانفسا شفاعت می‎کند می‌کـند اما حـسـیـنِ او شـفـاعت بیشتر اولیاء الله در لطف و کرامت شاخصند می‎برد مـولا ولی سـهـم کرامت بیشتر چارده معصوم کـشتی نجاتـند و حسین کشتی‌اش دارد مساحت بیش و سرعت بیشتر هرکه در بازار عشقش کم‎فروشی می‎کند روز محشر می‎کند خود را ملامت بیشتر مجلس‌آرایان اشک و روضۀ داغ حسین می‎برند از اهل عالم رزقِ جنت بیشتر دعوت عام است اگرچه سفرۀ احسان او اهل اشک و زمزمه دارند دعوت بیشتر داغ دیـدنـد و مصیبت، شاهدان کـربلا دیـد اما زینب کـبـری مـصـیبت بیشتر سـیـد سـجـاد در شـرح تـمــام مــاجـرا داشت از شام بلا طرح شکـایت بیشتر زخم شمشیر و سنان بر جسم، طاقت‎سوز بود دید از زخم زبان دل‎ها جراحت بیشتر بین ارباب و رعیت‎های عالم ای «کمیل» دارد اربابم محـبت با رعـیـت بـیـشـتر ارباب صدای قدمت می آید @Maddahankhomein
😭🙏🏻 تقدیم به ............ کاروان منزل به منزل کربلا را دیده است خوشه خوشه در مسیرش، بی وفایی چیده است هر که همراهی کند با ما، بهشتی می شود ای بسا مومن که از «کرب و بلا» ترسیده است ای بسا پا منبری ها که پُر از بیداری اند ای بسا شیخی که روی منبرش خوابیده است گاه تشخیص حقیقت، غیرممکن می شود چون همان اندازه که ساده ست حق، پیچیده است! از زهیرِ گمشده باید بپرسی راه را او که خورشیدِ امامت بر شبش تابیده است سد راهت شد امیری که اسیر خویش بود حر، همان که روز عاشورا تو را فهمیده است کعبه شد مولا و هفتاد و دو حاجی، گِرد او ای به قربان قمر که دورِ وی گردیده است نینوا را می شناسد از ازل مولای ما در پی یار است اگر از دیگران پرسیده است این زمینِ ظاهراً پَست است معراج حسین خاکِ سردی که پس از او بر خودش بالیده است هم اذان گوی حرم، هم کودک شش ماهه را با خودش آورده و از غم نیندیشیده است ای بنازم شاهِ عالم را که از شوق پدر هرچه که فرزند دارد را علی نامیده است ابرِ رحمت چشم های حضرت سجاد بود او که در خود، روضه ها را با عطش باریده است خیمه ی عباس را روی بلندی داده جا زینبش آسوده چون اوضاع را سنجیده است زینبی که در وداعش آنچنان بی تاب شد زینبی که حنجری بی پرده را بوسیده است با صفِ مژگان به جنگ دشمنان رفت آخرش با سپاه خود بساط ظلم را برچیده است قم المقدسه @Maddahankhomein
😭🌹شاید اگر روزنامه نگاری در سال ۶۰ هجری قمری می خواست یک تیتر خبری بزنه اینجور می نوشت: با به می رود! حضرت باران ...................... «کعبه»، «احرام» به دیدار عزیزی بسته دل به دریا زده... با شوق به او پیوسته می رود حضرتِ باران به تماشای کویر می رود با همه ی خویش ولی دلخسته خورد خرمایی و گفت: آه...کجایی مادر!؟ کرد تسبیح درست از دلِ چندین هسته کوفه آمد سر راهش که تلافی بکند - هرچه خوبی که علی کرد، همان وارسته از علی گفتم از آن بلبل محزونی که نام او می رسد از حنجر هر گلدسته کربلا، مقصد و... پایان جهان، عاشوراست می رسد...! هر که به اولاد علی دل بسته نگذارید بگویم که چه ها کرد سنان بگذارید بخوانم غزلی سربسته تبری آمد و با بادِ پَرَش پرپر شد بر سر شانه ی او شاخهْ گلی نورسته همه ی دشت پر از زینب کبری شد آه همه دیدند که از پا نفسی ننشسته حال باید که چگونه بکَند دل از او او که بوده ست همهْ عمر به او وابسته!؟ «» است به گودالِ عطش در «حرم»، زمزمه ی وا اَسَفا... پیوسته عده ای «سعی» نمودند و به او سنگ زدند عده ای سنگ شدند، آه از آن یک دسته فقط آنقدر بگویم که به لطف ده تن سینه ی حضرت ارباب شده برجسته قم المقدسه @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهر ما ماتم سرا شد😢 محرم    آمد   و    ماه  عزا  شد دوباره   شهر  ما  ماتم  سرا شد شده مشکی سراسرکوچه هامان عزاداری  و  روضه ها  به پا  شد دوباره    بیرق    شاه    شهیدان به   همراهش   نوای نینوا   شد دوباره   مادری  در   خیمه   آمد ز   یُمن چادرش حاجت روا  شد دوباره  سینه زن   با  آه و افغان فضای روضه ها  چون کربلا شد بود   چائی   روضه   نوش  دارو دوباره   درد های   ما   دوا  شد عزادار   حسین   و    (بیقراریم) دوباره  شهر  ما  ماتم  سرا  شد بیقرار  اصفهانی @Maddahankhomein
آمده ماه محرم😔   آمده ماه محرم دل پریشان می شود شیعه مشکی بر تن ودر سوگ وحیران می شود با نوای  کاروان عزم سفر  دل  میکند یاد ۷۲ تن  گل در گلستان  می شود ای محرم ماه خون ماه شرف ماه حسین شیعه در ماتم رود گریه فراوان می شود یاد  عباس  دلاور یکه  تاز   کربلا  یاد مَشک  و  العطش طفلان گریان می شود ای محرم  ماه زینب ماه عشق و معرفت دل پریشان گشته و یاد از جوانان می شود یاد اکبر شبه پیغمبر عزیز مصطفی اربن اربا می‌شود لیلا هراسان می شود ای محرم اصغر شش ماهه بر  دست پدر با تلظی اینچنین پرپر که قربان می شود قاسم آن دردانه و  پور حسن  در  نینوا با  رشادت بر عمو یاری به قرآن می شود ای  محرم  راوی خون و  شرف ای  ماه  عشق این دلم شد (بیقرار) و بس پریشان می شود بیقرار اصفهانی ( پرویز بیابانی) @Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹یومَ تَبیَضُّ وُجوه🔹 من به غم‌های تو محتاج‌تر از لبخندم من به این ناله به این اشک، ارادتمندم کوچه پس کوچه خیابان به خیابان همه تو قطره‌ام باز به دریای تو می‌پیوندم دائماً ذکر تو‌ را زیر لبش می‌گوید هم‌صدا با همۀ سینه‌زنان سربندم عشق دنیای عجیبی‌ست؛ که با بودن آن از غم و سوختن و آه شدن خرسندم پای داغت همۀ هستی من می‌سوزد و چه خوش‌بختم اگر دانه‌ای از اسپندم «یَومَ تَبیَضُّ وُجوهٌ» اثر روضۀ توست با همین آیه چه خوب‌ است که بشناسندم 📝 @Maddahankhomein
شور شب اول محرم ۱۴۰۳صادق اویسی.mp3
زمان: حجم: 450.8K
شور تعویض سلام ای غم محترم_سلام ای بیرق و علم۲ دارن پرچمو - عوض میکنن_ کاش ما هم بودیم تو حرم مصباح الهدی حسین ای خون خدا حسین سلطان کربلا شاه سر جدا حسین کدوم شاه اینهمه گدا، داره تو دربارش بروبیا، داره خدایی کاش الان حرم بودم دلم هوای کربلا، داره یا اباعبدالله @Maddahankhomein
#مرثیه عطش بود و بیابان، آب هم نایاب تر می شد در آغوش پدر هی کودکی بی تاب تر می شد سه شعبه آمد و حلقی برید آشفته شد زینب به جای اشک با خون صورت ارباب تر می شد به روی او که دریای کرم بود آب را بستند فرات از شرم بی شرمی آنها آب تر می شد برادر رفت سمت علمقه آن گاه خواهر دید پس از شقُّ القمر مهتاب هم مهتاب تر می شد امان از عصر عاشورا که پیش چشم یک خواهر برادر آن زمان از خون خود سیراب تر می شد پس از هر داغ هی داغی می آمد بر دل زینب پریشان بود هر لحظه دلش بی تاب تر می شد _________ @Maddahankhomein