#امام_حسین_ع
#حضرت_اباالفضل_ع
لب تشنه نگویید حسین را به مَنِ آب
او آب حیاتست و منم تشنه ی بی تاب
این ولوله در جان من از حسرت آن است
منعم بنمودند از آن گوهر نایاب
عباس مرا کرد نگاهی به ملامت
چون ریخت مرا ریخت دل من هم از آن باب
بر دامن او چنگ زدم تا دهدم کام
پر کرد ز من مشک و شدم زین همه شاداب
می رفت و من از شوق به رقص آمده بودم
شاداب تر از پیش چو بگرفت به انیاب
دراند چو تیری دل مشک و جگرم را
امید زمین خورد شدم نقشه ی بر آب
ای عسکری از درد دل من شدی آگاه
وقتی که تو را منع نمودند ز مهتاب
ما منتظرانیم که یک روز بیاید
در رجعت او بلکه بگردیم ز اصحاب
#سید_عسکر_رئیس_السادات
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#محرم #امام_حسین_ع
«آزادگان عالم در خیمه ی حسینند»
مولایشان جنان را آنها به دهر زینند
گیرند اگر که حتی از خیمه اش کناره
پا در رکاب بر او آخر چو ابن قینند
گر پادشاه باشند هستند جندی او
با افتخار عبد مولای نشأتینند
در موسم فرح هم آید اگر محرم
در جای جای عالم مشغول شور و شینند
باشد اگر که دنیا در عین و یاء و شین هم
آشفته سر اگر چه در شین و قاف و عینند
ای عسکری اگر از اهل نظر بپرسی
«آزادگان عالم در خیمه ی حسینند»
#سید_عسکر_رئیس_السادات
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴
زبان حال حضرت زینب سلام الله علیها:
بی من خسته جان چرا، می روی ای نگار من
میوهء عترت رسول ، می روی از کنار من
مونس و ای حبیب دل، دلخوشی و طبیب دل
بعد خداحافظی ات، وای به روزگار من
آیهء غیرت و وفا، این من و این همه جفا
کیست که بی تو حل کند،مشکل بیشمار من
با تو فقط امید من، میشدم از غصه رها
بعد تو میشود خزان، عمر من ای بهار من
بعد خودت مرا ببر، زود به نزد مادرم
نیست دگر عزیز دل، طاقت انتظار من
نیست دگر برادری، دل به چه خوش کنم اخا
قامت من شکسته و، نیست دگر قرار من
مختصری نگاه کن ، خواهر دلشکسته را
ای که همیشه بوده ای، مرهم حال زار من
قافله بی تو می رود، سوی کدام منزلی
چیست حسین فاطمه ، توشهء کوله بار من
🌴🌴🌴
زبان حال امام حسین علیه السلام:
این همه صبر کردهای، در غم هجر هر عزیز
حال دوباره صبر کن ، خواهر بردبار من
کاخ ستم شود ز تو، شاکلهاش زیر و زبر
قافله را پیش ببر، مایهء افتخار من
ای نوهء پاک رسول،حاصل کوثر بتول
نهضت ما به دست توست، حافظ اعتبار من
راه و پیام کربلا، میشود از تو ماندگار
اسوهء عفت و حجاب، ای همه یادگار من
با صلوات و با دعا، بدرقه می کنم تو را
دست خدا به همرهت، خواهر داغدار من
شیون و ناله سر مکن،می رسد آخر این فراغ
می رسی ای عزیز دل، زود تو هم جوار من
تربت پاک کربلا ، عطر بهشت می دهد
پناهگاه عاشقان ، می شود این مزار من
من به مشیت خدا، راضی و مرضی شده ام
تو نیز می شوی رضا، به امر کردگار من
🌴🌴🌴
سروده سجاد محمدیاری
@Maddahankhomein
#امام_حسین_ع_مدح_شهادت
یا حسین ای واژه ی زیبای عشق
یا حسین ای قامت رعنای عشق
یا حسین ای زلف مشکین خرمنت
ریخته بر دیده ی شهلای عشق
از جبینت نور می تابد چو ماه
در دل تاریکی شب های عشق
شد کمان ابرویت چون ذوالفقار
تا زند بر گردن اعدای عشق
چشم هایت دُر غلتان در صدف
گوهر دردانه ی دریای عشق
تیر مژگانت به قلبم خوش نشست
تا که گشتم واله و شیدای عشق
گونه ات خیس از نماز عاشقیست
اشک های جاری ات معنای عشق
ای زبانت همچو شمشیر و کلید
گه بُرد گه بر گشایش های عشق
زنده گردد از دَمت هر مرده ای
ای مسیح حضرت زهرای عشق
از لبت بشنید هل من ناصرا
هر چه عاشق بود در صحرای عشق
جملگی مجنون شدند از عاشقی
بی سر و بی پا پی لیلای عشق
سینه ات سینای طور کربلاست
گشته گلگون پهنه ی سینای عشق
دست تو بالله یداللهی دگر
همچو دست حضرت مولای عشق
جان نثارانت به دشت کربلا
گشته هفتادو دو رهپیمای عشق
کربلا شد محفل عشاق خون
غرق خون شد ساغرِ مینای عشق
ای که کفر از هیبتت لرزد به خود
سنبل رندان بی پروای عشق
آب هم شرمنده گشت و آب شد
نزد آن لب های لعل آسای عشق
بر رخت خورشید تابان سجده کرد
ظهر عاشورا بر آن سیمای عشق
وعده گاه عاشق و معشوق شد
قتلگه در ظهر عاشورای عشق
قامتت مبنای عشق و عاشقیست
نزد عاشق،ای قد و بالای عشق
عاشقان در حسرت کرب و بلا
می کشند آه از دل و از نای عشق
کربلا را نینوا خواندند چون
نِی نوای غم سروده پای عشق
#جواد_کریم_زاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
❣️ای به قربان نام اعظم تو
ماه خون سرزد و دوباره رسید موسم سوگواری و غم تو
همه عالم اسیر توست حسین، به فدای تو و محرّم تو
باز خورشید، سربرهنه دمید، دمِ "باز این چه شورش است" رسید
باز با ذکر "یا حسین شهید" دل ما گشت خانۀ غم تو
نای ما باز نینوایی شد، دل عشاق تو هوایی شد
چهرۀ شهر کربلایی شد، همهجا پر شده است پرچم تو
ذکر روی تو نور محفل ماست گریه بر تو تمام حاصل ماست
داغ قتلت همیشه در دل ماست نشود سرد داغ ماتم تو
نام شیرینت ای حسین عزیز، میبرد هول روز رستاخیز
جان شد از نام تو عبیرآمیز ای به قربان نام اعظم تو
ساحل و کشتی نجات تویی آرزوی دم ممات تویی
به دل مردگان حیات تویی صد چو عیسی است زنده از دم تو
از ازل ریزهخوار خوان توییم همهجا زیر سایبان توییم
هم غلامان آستان توییم هم فدایی و یار و مَحرم تو
شاعران تو محتشم شدهاند سائلان تو محترم شدهاند
همه پروانۀ حرم شدهاند عالَم عاشقی است عالَم تو
بینوایان نینوای توییم همۀ عمرمان گدای توییم
خادم مجلس عزای توییم داغداران چشم پرنَم تو
روضهخوانت نبیّ خاتم شد مادرت در عزا مقدّم شد
زیر بار مصیبتت خم شد قامت خواهر مکرّم تو
به دل شیعیان فکند شرر روضۀ ساربان و انگشتر
عطش و زخم و حنجر و خنجر، هیچکس هم نبود مرهم تو
با لُهوفت همیشه گریانیم اشکبار مُثیرُالأحْزانیم
پیش فیضُالدُّموع بارانیم، کشتۀ مقتل مُقَرّم تو
کاش سرباز لشکرت بودیم پیشمرگان اصغرت بودیم
یا فدایی خواهرت بودیم یا که بر روی نیزه همدم تو
✍️#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Maddahankhomein
اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلا
----------
ای روحِ کربلا یا وارِثَ الْحُسَیْن
فریاد نینوا یا وارِثَ الْحُسَیْن
دستِ تو دستِ حق تیغِ تو ذُوالْفَفار
فرزند مرتضی یا وارِثَ الْحُسَیْن
فرزند خیبر و ، فرزند حیدری
از نسل مصطفی یا وارِثَ الْحُسَیْن
فرزند فاطمه حَبْلُ الْمَتینِ عشق
گلواژه ی صفا یا وارِثَ الْحُسَیْن
یا فارِسَ الْحِجاز آقای ما بیا
ای مُنْتَقِم بیا ، یا وارِثَ الْحُسَیْن
در کوی مِهر تو تا روز وصل تو
داریم اِلْتِجا یا وارِثَ الْحُسَیْن
یَاابْنَ الصِّراطِ عشق آئينه دار نور
معنای هَلْ اَتی یا وارِثَ الْحُسَیْن
اَلْغَوْث و اَلْاَمان یا صاحِبَ الزَّمان
یا سامِعَ الدُّعا یا وارِثَ الْحُسَیْن
هَلْ مِنْ مُعینِ من بشنو طنین من
در حُزْن و در بُکا یا وارِثَ الْحُسَیْن
اَوْ غَیْرِها شنو ، اَمْ ذیِ طُوی شنو
هستی کجا ، کجا یا وارِثَ الْحُسَیْن
وَالشَّمْس ِ وَالْقَمَر در صبح و در سحر
ای نورِ اِنَّما یا وارِثَ الْحُسَیْن
ماه مُحرّم و ماه طلوع غم
ای غرقِ در عزا یا وارِثَ الْحُسَیْن
ما دل شکسته و دل خسته زین عزا
دل خسته تر شما یا وارِثَ الْحُسَیْن
خونین جگرترین آشفته دل ترین
صاحِب عزای ما یا وارِثَ الْحُسَیْن
خون گریه می کنی از بهرِ جدِّ خود
در صبح و در مَسا یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ کربلا ، از داغِ نینوا
از داغِ خیمه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ اکبر و از داغِ اصغر و
از داغِ عمِّه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ قاسم و ، سقّای تشنه لب
از آن همه نوا یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ کودکان ، از داغِ مادران
از عمقِ این بلا یا وارِثَ الْحُسَیْن
خونگریه های تو باشد ز قتلگاه
بهر سری جدا یا وارِثَ الْحُسَیْن
با اشکِ لاله گون دریاب ای عزیز
کنج خرابه را یا وارِثَ الْحُسَیْن
«یاسر» ازین عزا دارد به دل شرر
می سوزد از جفا یا وارِثَ الْحُسَیْن
محمود تاری «یاسر»
@Maddahankhomein
#عاشورایی
#محرم
تقدیم به حضرت عبدالله ابن حسن(ع)
برده است بنده سوی مولا هر زمان دست
شد واسطه بین زمین و آسمان دست
جز از در این آستان خیری ندیده
وا کرده هر کس رو به دست این و آن دست
در سجده و بر خاک افتادن زبان : سر
وقت قنوت و ربنا گفتن زبان : دست
در پهنه تاریخ اگر کنکاش باشد
دارد برای ما هزاران داستان دست
خیبر برای خود دژ مستحکمی بود
تا آن زمان که زد به در یک پهلوان دست
اسلام را پیروز میدان کرد حیدر
حق زد برای قدرت این بازوان دست
جانها به قربان مرام آن که از لطف
در اوج قدرت میگرفت از ناتوان دست
با دست پر برگشته مسکینی که حتی
یکبار برده بر در این آستان دست
با قصد بیعت سوی او آمد که آن روز
انداخت بر دستان مولا ریسمان دست
یک روز در جنگ احد آقای عالم
تهدید را از جانب مولاش رانده است
یک روز حیدر در دفاع از پیامبر
امروز عبدالله پای کار مانده است
تا گفت پیر کل عالم ینصرونی
در بیعتش بالا گرفت این نوجوان دست
راه گلو را داشت طی میکرد خنجر
سد کرد راه حمله اش را ناگهان دست
مانند ابراهیم شد در آزمونش
چون سربلند آمد برون از امتحان دست
آمد به مهمانی آغوش عمویش
هدیه چه آورده برای میزبان؟دست
زینب دو دستی بر سرش میزد در آنجا
میرفت وقتی سمت چوب خیزران دست
.
.
هر قدر کمتر در غم او زد به سینه
روز قیامت بیشتر بیند زیان دست
#عباس_جواهری_رفیع
@Maddahankhomein
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
در عشق، بنای نیکنامی دارند
جسماند که یک جان گرامی دارند
در مقتل گودال، یکی باز دوید...
این جانبهکفان مگر تمامی دارند
فهمید که لحظه، لحظهای جانکاه است
در معرکه دید فرصتش کوتاه است
گودال که ختم ماجرا نیست، ببین
این تازه شروع رزم عبدالله است
میخواست چو قاسم بشود فرجامش
از خیمه دوید جان ناآرامش
در معرکه دست او قلم شد امّا
نگذاشت که از قلم بیفتد نامش
✍ #عباس_همتی
↳ @Maddahankhomein
از زبان ام وهب:
سر میدهیم تا که برایت سپر شویم
مانند شمع، پای غمت شعلهور شویم…
از جانب مسیح به سوی تو آمدیم
تا با دَمت شهید شده، زنده تر شویم
ما را مباد مثل طِرِمّاح آمدن
در راه دوست کاش که آسیمهسر شویم
از تو به ما همیشه فراوان رسیده است
حاشا اسیر زندگی مختصر شویم
ما کی در این مسیر سر از پا شناختیم؟
گیرم که در هوای تو بی پا و سر شویم
ما را پسر برای همین روز داده اند
ای کاش در رکاب شما بی پسر شویم
#عاطفه_جوشقانیان
@Maddahankhomein
Recording ۰۸۴۹۱۴-۰۷۰۴۲۴.mp3
2M
واحد سنگین شب پنجم محرم
بند اول
دستش توو دستای عمه بود و از روی تل
میدید عموش افتاده زخمی توی مقتل....
خون حسن توو رگهاشه
عمو شبیه باباشه
باید که واسش فداشه...
یاره و یاور حسین
سرباز آخر حسین
ای گل پرپر حسین...
///واویلتا واویلتا///
بند دوم
تا دید که دشمن قصد سر عموشو داره
دستو جلوی عمو گرفت تا که نزاره...
دستش به پوست شد آویزون
بی حال و زخمی نیمه جون
جسم کوچیکش غرق خون...
تن کوچیکش جا به جا
میشه زیر سم اسبا
واویلتا واویلتا...
///واویلتا واویلتا///
✍مهدی ندرخانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمزمه یا زمینه ی حضرت عبدالله ع
#شب_پنجم_محرم_۱۴۰۳
بند اول:
دستمو عمه رها کن پر بگیرم
جون بدم تا زندگی از سر بگیرم
بین یک لشکر عمو غریب و تنهاست
توو دل من عمه می بینی که غوغاست
میرم تا که
برا عمو منم سپر باشم
توو معرکه مرد خطر باشم
یه نووجونِ با جگر باشم
بند دوم:
ای عمو سمت تو با شتاب دویدم
تا که هل من ناصر تو رو شنیدم
نوجوونم من ولی مردِ جهادم
مثل قاسم جونمو برا تو دادم
با تیغ و تیر
پیکرمو به پیکرت دوختن
ببین به فرق من زدن آهن
شروع شده غارته پیراهن
#علی_علی_بیگی
@Maddahankhomein