اے تڪنواز نابغہ نینوا حسین
اے تڪسوار واقعہ ڪربلا حسین
هم جان فداے راه وفا ڪرده،هم جهان
هم جان و هم جهان بہ وفایٺ فدا حسین
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتان حسینی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین
نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین
من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام
شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین
من عهد کرده ام که به پایت بایستم
سرباز لشکر حرم زینبم حسین
گریه برای توست همان اصل دین ما
با این حساب مؤمن این مذهبم حسین
با یاد اربعینِ حرم گریه می کنم
شکر خدا که خادم این موکبم حسین
شیرین ترین عبادت من گریه بر شماست
شیرین ترین عبادت روز و شبم حسین
من را غلام خانه ی زینب حساب کن
نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین
لطفی کن و دوباره به من کربلا بده
رحمی کنید، کرببلا واجبم حسین
تا وقت مرگ نام تو را جار می زنم
زیباترین ترانه ی روی لبم حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
اگر از حال دل نـوکر خود جویـایی
به خدا هیچ ملالی نَبُوَد، غیر حرم
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهیدان_مدافع_حرم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
زمین و زمان جمله درهم شده
فلک، آسمان جمله درهم شده
صفِ کهکشان جمله درهم شده
جهان و جنان جمله درهم شده
که زهرای مرضیه در غم نشست
به دلها خیامِ محرم نشست
اگر آسمان عقده وا میکند
ز غم گریه بر کربلا میکند
که شِکوه ز اهل جفا میکند
اگر مهدی آید چها میکند
بگیرد همه انتقامِ حسین
که اِحیا نماید قیامِ حسین
اَلا ای محبان، مهیا شوید
به هیئت درآئید و شیدا شوید
به گریه، به خون، یارِ مولا شوید
کنید التماس، اَهل معنا شوید
بگوئید لبیک را با حسین
بخوانید با هم ز دل یاحسین
سیاهی بکوبید در خانه ها
بگیرید روضه به کاشانه ها
بگِریید بر جمع دردانه ها
بسوزید مانند پروانه ها
که زهرا شده باز صاحب عزا
نمانید از فیضِ روز جزا
نوا، شور، شعر، آه، نوحه، صدا
بیارید از داغِ خونِ خدا
نگردید از اهلِ ندبه جدا
که باشید در راهِ مولا فدا
به نخهای پرچم تمسک کنید
ز چادر، ز معجر، تبرک کنید
علَم در خیابان بیارید باز
کُتل ها به تکیه گذارید باز
و با طبل و سنج، دسته آرید باز
لب از خنده ها باز دارید باز
بپوشید از دم، لباسِ سیاه
که گردید، بی شبهه پاک از گناه
محرم پر از روضه، روز و شب است
علمدارِ هیئت به تاب و تب است
دگر فصلِ برپاییِ موکب است
هنر، گریه با گریه ی زینب است
محرم، به شمشیر اشک و دعا
بتازید بر ظالمین، هر کجا
قسم بر صفات کریمِ حسین
به احسان و جودِ قدیمِ حسین
به گلدسته های حریمِ حسین
جهان پر شود از شمیمِ حسین
اگر چون شهیدان حسینی شویم
و یارِ قیامِ خمینی شویم
هر آنکس که عشقش، سلیمانی است
دلش در ولیِ خدا، فانی است
که او کیست؟ یارِ خراسانی است
به سلمان، که عشقِ هر ایرانی است
به سالارِ این قوم، بیعت کنید
به هر کوی، دعوت به هیئت کنید
هر آنکس که "هل من معین" را شنید
ز رَاهدار، تبیینِ دین را شنید
خود اَسرارِ صوتِ حزین را شنید
ز فریاد زینب، نگین را شنید
مَرو ساربان، باز کن مشت را
بیانداز از دست، انگشت را
ببَر همرهِ خویش انگشتری
مَزن بر سرِ نیزه ها، هر سری
ببَر دستبند از کفِ دختری
مَبِر دست، بر غارتِ معجری
به صحرای محشر در آن همهمه
چگونه دهی پاسخِ فاطمه
حاج محمودژولیده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#یا_حسین_علیه_السلام_ادرکنی
کربلای عمر هرکس بی گمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید
عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان
ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید
دست و پنجه نرم کردن با شهادت ساده نیست
هرکسی کرب و بلایی شد ، به آن خواهد رسید
نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان
پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید
غم مخور ، پای پیاده ،کربلا ، روزی نشد
عاقبت یک روز ، جا مانده ، دَوان خواهد رسید
دستِ بی مهری نباید داد با ارباب، چون
دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید
آزمایشهای تو در تو ، به دل صیقل دهد
وانگهی ، روزی ، جواب امتحان خواهد رسید
اشک عاشق ، تازه روز اربعین گل می کند
آشنا باشیم ،زنگ کاروان خواهد رسید
ناله زینب کند کاری که بر "هل من معین"
پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید
گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان
طالب خون خدا،صاحب زمان خواهد رسید
حاج محمودژولیده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#یا_رب_الحسن_و_الحسین_ادرکنی
ایکه عفوت را ز بیداران نمیداری دریغ
بخششت را از گنه کاران نمیداری دریغ
گریه کم میآورد از عفوِ بی اندازه اَت
رحمتت را از گرفتاران نمیداری دریغ
تو کریمی و رحیمی و غفوری و رئوف
تشنگانِ عشق را، باران نمیداری دریغ
ما خمارانِ میِ نابیم و چون مستت شویم
باده را از دستِ میخواران نمیداری دریغ
باده ی نابِ میِ عشقِ حسن درمانِ ماست
درد و درمان را ز بیماران نمیداری دریغ
چِلّه ی اشکِ حسینی، میدهد عطرِ حسن
اشک را از اربعین داران نمیداری دریغ
سینه زن های حسینند، یارهای مجتبی
این سعادت را تو از یاران نمیداری دریغ
آنقدر گِرییم از داغِ حسن، تا جان دهیم
این عطا را از عزاداران نمیداری دریغ
هر که گِرید بر حسن، گریان نگردد روز حشر
لطفِ زهرا را ز غمخواران نمیداری دریغ
سینه زن های حسن، کرب و بلایی میشوند
این وفا را از علمداران نمیداری دریغ
حنجرِ پاره، عزادارِ جگر پاره شده
ایدل از فریادِ خونباران نمیداری دریغ
مادری دارد نوا، گاهی حسن گاهی حسین
ایخدا قهرت، ز خونخواران نمیداری دریغ
انتقامِ هر دو با مهدی میسر میشود
یارب این حق را ز حقداران نمیداری دریغ
حاج محمودژولیده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#قصیده
🔹گل یاسِ حسن🔹
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟
کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر
یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود
یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت
که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود
یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او
چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود
باغبان در ورق چهرهٔ گرمازدهاش
گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود
صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم
صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود
بیکلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت
بسکه از تاب تجلّی به سرور آمده بود
قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی
به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود
به طواف حرم عشق ز آغوش حرم
دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود
عجب از این همه مستی چو برادر را دید
که چهها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود
طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان
آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود
بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ
نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود
دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد
طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود
گرچه لبتشنه به دامان امامت جان داد
بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود...
📝 #سیدرضا_مؤید
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#مثنوی
🔹بلاگردان🔹
آمدم تا جان کنم قربان تو
پیش تو گردم بلاگردان تو
در حرم دیدم که تنها ماندهام
همرهان رفتند و من جا ماندهام
رفتی و دیدم دل از کف دادهام
خوش به دام عقل و عشق افتادهام
عقل آن سو، عشق این سو میکشانْد
از دو سو، این میکشانْد، آن مینشانْد
عقل گفتا: صبر کن، طفلی هنوز
عشق گفتا: کن شتاب و خود بسوز
عقل گفتا: هست یک صحرا عدو
عشق گفتا: یکتنه مانده عمو
عقل گفتا: روی کن سوی حرم
عشق گفتا: هان! نیُفتی از قلم
عقل گفتا: پای تو باشد به گِل
عشق گفت: از عاشقان باشی خجل
عقل گفتا: نی زمان مستی است
عشق گفتا: موسم بیدستی است..
راهیام چون دید، عقل از پا نشست
عشق، دست عقل را از پشت بست..
::
خاطر افسردهام را شاد کن
طائر روح از قفس آزاد کن
هم دهد آغوش تو بوی پدر
هم بُوَد روی تو چون روی پدر
بین ز عشقت سینۀ آکندهام
در برِ قاسم مکن شرمندهام
من نخواهم تا به گردت پر زنم
آمدم، آتش به جان یکسر زنم
دوست دارم در رهت بیسر شوم
آنقَدَر سوزم که خاکستر شوم..
مُهر زن، بر برگۀ جانبازیام
وای من! گر از قلم اندازیام
هست، بعد از نیستی، هستی من
شاهد عشق تو، بیدستی من..
گو شود دست من از پیکر جدا
کی کنم دامان عشقت را رها؟
📝 #علی_انسانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#غزل
🔹فاصلهها🔹
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
از چه در خیمه بماند اگر او میداند
چشم در راه غزالان حرم آبلههاست؟
آفتاب است که از زین به زمین افتادهست!
شیهۀ اسب یقیناً خبر از زلزلههاست
نه که هنگام نماز است، عمو در سجدهست
نکند وقت به پا داشتن نافلههاست؟
این طرف محفل پر اشکترین زمزمههاست
آن طرف مجلس پر شورترین هلهلههاست
به یتیمی ز نوک تیر، محبّت کردن
جلوۀ بارزی از خُلق خوش حرملههاست!
خواستند آینۀ باغ شقایق باشد
سینهای که پر آواز پر چلچلههاست
📝 #جواد_محمدزمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#غزل
🔹بوی گل🔹
چون باد در حرارت دشت و دمن دوید
چون بوی گل بلند شد و در چمن دوید
وارونه است شیوۀ صحرای ابتلا
رو به شکارگاه، غزال ختن دوید
میخواست ایستاده نسوزد شبیه شمع
خورشیدوار با همۀ سوختن دوید
مردان، زره به قامت مردانه بستهاند
این نوجنونِ کیست که با پیرهن دوید؟
با اشتیاق رفت به آغوش قتلگاه
غربتکشیده بود و به سوی وطن دوید
تیغ برهنه منتظر دستبوسیاش
با سر به پایبوس تن بیکفن دوید
آغشته شد به خون خدا خون پاک او
وانگاه در رگان عقیق یمن دوید
یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟
زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید
📝 #هادی_جانفدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#دودمه #شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
▪️دودمه ١
پسر شیر به تاراج سپاه آمده است
قرص ماه آمده است ۲
با نیابت ز حسن یاری شاه آمده است
قرص ماه آمده است ۲
▪️دودمه ٢
ای شده در باور تو مرگ احلی من عسل
قاسمم ای قاسمم ۲
سوی میدان میروی حی علی خیر العمل
قاسمم ای قاسمم ۲
▪️دودمه ٣
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا
ای عمو جانم بیا ۲
تیر باران شد تنم همچون امام مجتبی
ای عمو جانم بیا ۲
▪️دودمه ۴
داغ من بهر تو از داغ على سنگين تَر است
اى عمو جانم حسين (٢)
مرگ نزد من به والله از عسل شيرين تَر است
اى عمو جانم حسين (٢)
https://eitaa.com/Maddahankhomein