بنام خدا
ظهر عاشورا و ایما و اشاره به مصائب حضرت زینب س و....
"" "" "" "" "" "" ""
ظهر عاشورا زمان ایستاده بود
ماه گردون بر زمین افتاده بود
می نمود گریه سماوات و زمین
ماخلق بودند هریک دل غمین
تا نیامد ساقی از نهر فرات
بسته شد بر آل حق راه نجات
تا که خورد بر مشک او تیر بلا
گریه کردبرحال او ارض وسما
تا صدای و اَخایش شد حزین
ناخدای فلک دین شدبی معین
شد شرار آه زینب جان فزا
تا رسید بر خیمه بانگ وا اَخا
برزد او سر بر سرای کودکان
داد دلداری برآن لب تشنه گان
همت بی حد او شد کار ساز
صبرو طاقت پیشه کرد آن پاک
باز
گرچه او دید هر بلا را بالعیان
لیک او سازش نکرد با ناکسان
ظهر عاشورا خدا بود وحسین
سرزمین کربلا بود و حسین
حرمله تا که کمان را برکشید
قامت مردانگی آن دم خمید
خیز برداشت تا که آن تیرسه
پر
آتش آلام وغم شد شعله ور
تا که بی جان گشت هفتادو
دو تن
شد سرازیر سیل اندوه ومحن
هر چه بر گفتند از غارت کم
است
زین جسارت قامت عالم خم
است
هست غارت گرچه کاری نا صحیح
هست مرسوم لیک این فعل
قبیح
جمله ای گویم که سهل است
باورش
گشت غارت شاه دین انگشتر
ش
پس چه آمد برسر انگشت او
برشکست از این جنایت پشت
او
تا به امروز فاخرا چشم جهان
همچو روزی را ندیده بی گمان
هرچه برگوئیم سراسر جانفزا
ست
قطره ای ازیک یَم بی انتهاست
"" "" "" "" ""
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا ابا عبدالله
عاشورا
طبق سنوات گذشته شعر هر ده شب محرم در کانال بارگذاری می شود
برخواست از زمین و هوا ناله ای عجیب
گودال سرخ سرخ شد از خون یک غریب
این سی هزار خنجر و شمشیر و نیزه است
یک دانه اش نمانده ز جسم تو بی نصيب
وقتی که استخوان گلوگاه تو شکست
احساس شد شکستن یک شیشه عطر سیب
عیسایی و تنت به زمین متصل شده
این نیزه ها چو میخ و زمین مثل یک صليب
بی جشن و پایکوبی از اینجا نمی روند
حالا که شد محاسنت از رنگ خون خضیب
تا قتله گاه پای پیاده دویده است
از خیمه گاه زینب مضطر چه بی شکیب
بر صورت کبود خودش لطمه می زند
قدیسه ی شکسته قدی مادری نجیب
افسوس با امام کشی هم دوا نشد
درد حرام خواری یک عده نانجیب
حسين جعفري
http://eitaa.com/Maddahankhomein
.
#وداع
#روضه_وداع_امام_حسین_با_اهلبیت_علیهم_السلام
قدم از قدم برندارم حسین
مگر جایِ پایت گذارم حسین
مرو اینچنین از برم با شتاب
که قلبم شود از فراقِ تو آب
به که میسپاری حرم را، به من؟!
من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟!
مرو از برم، سایه ی بر سرم
که بایست محکم کنم معجرم
گمانم که هنگام غربت شده
خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده
ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد
از این جمع، بوی اسیری رسد
کنون که ز پیشِ حرم میروی
چرا باشتاب از برم میروی
بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت
پیام از جدایی دهد رفتنَت
کمی صبر کن، علتِ آه من!
بیا قدری آهسته رو ماه من!
مَجالی به خواهر ز رویت بده
بمن بوسه ای از گلویت بده
ز مادر ترا جوشن آورده اَم
ببین کهنه پیراهن آورده ام
خودت پاره آنرا به خنجر نما
که عریان نسازند جسم ترا
ترا چونکه کشتند، نامردمان
چسازم من و خیلِ نامحرمان
پس از اینکه حلقِ ترا میدرند...
از اینجا حرم را کجا میبرند؟
رباب از غمت بیقراری کند
سکینه پِیَت گریه زاری کند
رقیه ندارد توانِ فراق
رسد سرنوشتش به شام از عراق
حریمِ تو وقتی به غارت رسد
اسارت، جسارت، خسارت رسد
من و قافله داری اَم بعد از این
پرستاری از سیدُ الساجدین
اگر حکمِ حمله شود بر صِغار
به گوشی نمانَد دگر گوشوار
همه زخمها مان نمک میخورند
یکایک یتیمان کتک میخورند
چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو
نه عباس هست و نه اکبر نه تو
مگر از سرِ نی نگاهم کنی
کسی را علمدارِ راهم کنی
مبادا شوم با عدو همسفر
که جانِ یتیمان شود در خطر
#محمود_ژولیده ✍
http://eitaa.com/Maddahankhomein
چند بیت زبان حال عمه سادات سلام الله علیها «گودال قتلگاه»:
ای سینه شکسته در چه حالی؟
جنگاور خسته در چه حالی؟
ای یوسف بی گناه تشنه
ای بین هزار گرگ گشنه
«دیدم لگد از قفا زدن را
افتادن و دست و پا زدن را»
«آن لحظه پشت و رو شدن را
سد نفس گلو شدن را»
دیدم ضربات بی عدد را
ابروی شکسته از لگد را
گودال و مقطعات تن را
سرنیزه ی رفته در دهن را
شمر و روش دریدنش را
کیفیت سر بریدنش را
دیدم که چگونه می کشید و
با خنجر کند می برید و
می کرد نثار نور عینم
هی نسبت بد به والدینم
مظلوم غیور، در چه حالی؟
مقتول صبور، در چه حالی؟
قربان محاسن خضیب ت
خونریزی گونه ی تَریب ت
قربان تو و دل کبابت
خشکیده لب نخورده آبت
ای آینه ی هزار تکّه
ای کشته ی بردگان سکّه
انگشتر مرتضایی ات کو
عمٌامه ی مصطفایی ات کو
کو پیرهنت عزیز خواهر
کو هدیه ی اشکباف مادر
بردند مرا، خدا نگهدار
ای خون خدا، خدا نگهدار
«محمدحسین رشیدی»
#عاشورا
#گودال_قتلگاه
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مداحان عزیز لطفاً این شعر رو فقط امروز بخوانید.
#شور_لطمه_ای_مقتل
☑️بند اول
حسین(ع)
با ذکر بسم الله رسیدن قتلگاه
همه حرومیا حسین(ع))
حسین(ع)
تو گودال بلا میزدی دست وپا
شهید نینوا حسین(ع)
حسین (ع)
افتادی روی خاک با بدن صد چاک
ذبیحا باالقفا حسین (ع)
حسین(ع)
ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن
کشته ی کربلا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
☑️بند دوم
حسین(ع)
غریب تشنه لب ای سالار زینب
غریب سرجدا حسین(ع)
حسین(ع)
شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت
توو گودال بلا حسین(ع)
حسین(ع)
زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر
تو زدی دست و پا حسین(ع
حسین(ع)
زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح
مقطع الاعضا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
☑️بند سوم
حسین(ع)
روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت
بمیره خواهرت حسین (ع)
حسین (ع)
شیب الخضیب حسین(ع)
خد التریب حسین(ع)
کجاست انگشترت حسین (ع)
حسین(ع)
ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن
کشته ی کربلا حسین(ع)
حسین(ع)
غریب تشنه لب ای سالار زینب
غریب سرجدا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
☑️بند چهارم
حسین(ع)
شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت
توو گودال بلا حسین(ع)
حسین(ع)
زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر
تو زدی دست و پا حسین(ع)
حسین(ع)
زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح
مقطع الاعضا حسین(ع)
حسین(ع)
تو گودال بلا میزدی دست وپا
شهید نینوا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
☑️بند پنجم
حسین (ع)
افتادی روی خاک
شد جسم تو صد چاک
ذبیحا باالقفا حسین (ع)
حسین(ع)
روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت
بمیره خواهرت حسین (ع)
حسین (ع)
شیب الخضیب حسین(ع)
خد التریب حسین(ع)
کجاست انگشترت حسین (ع)
حسین سیدنا العطشان سیدنا العریان
خون خدا یا حسین(ع)
حسین(ع)
کشته ی بی کفن شاه عریان بدن
عزیز زهرا یا حسین(ع)
حسین آقام آقام آقام حسین(ع)
#مجید_مرادزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا ابا عبد الله
ای که هستی به جهان نقطه ی پرگار حسین (ع)
محور گردش این گنبد دوار حسین
سر بریدند تو را تا که صدایت بِبُرند
سر بریدند و شدی بر همه سر دار حسین
فرق ها بین تو و یوسف کنعانی هست
تو به سر نیزه شدی بر سر بازار حسین
دشمنت پیش تو آمد که پریشان حالم
بغلش کردی و انگار نه انگار حسین !
همه جا سر زده ام ، مثل تو آقایی نیست
تا شود بر من ناچیز خریدار حسین
نذر مردم همه بر رفع گرفتاری هاست
نذر دارم که شوم بر تو گرفتار حسین
خیل نوکر به در خانه ی خود داری تو
هیچم اما تو مرا هیچ مپندار حسین
محمد درّودی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا
دلها همه حق جو شد از نهضت ثارالله
بگرفته همه عزّت با عزّت ثارالله
از خون خدا بنگر ویرانی کفر و کین
یعنی که خدا باشد در نهضت ثارالله
گفتا که سر و جانم بادا به فدای دوست
جز عشق نمی بینی در صحبت ثارالله
هر کس به جهان سهمی دارد به بقای دین
احیای ره قرآن شد قسمت ثارالله
گر گوش به فرمانیم آئينه ی ایمانیم
هستیم درین عرصه ما ملّت ثارالله
فریاد حسین آید از صحنه ی عاشورا
ما آمده ایم اینجا با دعوت ثارالله
ما ریزه خور عشقیم از عشق تو سرشاریم
ما را نگهی فرما یا حضرت ثارالله
از کرب و بلا یاران تا کوفه و شهر شام
ای وای چها می شد با عترت ثارالله
از درگه آن مولا جایی نرویم ای دل
هستیم همه زیرا در بیعت ثارالله
سرچشمه غیرت اوست ای خلق جهان اکنون
افتاده به دل ما را این غیرت ثارالله
حق داده به دست او سر رشته رحمت را
«یاسر» شده برخوردار از رحمت ثارالله
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#غزل
در همه عالم ندیدم جز تو نور دیگری
با تو باید عشق را فهمید جور دیگری
گشته از روز ازل این دل نمک گیر غمت
رزق ما را داده اند از اشک شور دیگری
آتش عشقست ما را سینه سوزی می کند
یا هوای شعله دارد کوه طور دیگری
یاد لبهای تو می افتم ، به آتش می کشد
برگ برگ خاطراتم را مرور دیگری
می چکم درخویش ، قطره قطره باران می شوم
زینبی کو تا شود سنگ صبور دیگری
جز خیالت نیست در سیر جنون آزاده را
کربلا تا کربلا راه عبور دیگری
می رود ماه محرم ، می رسد ماه صفر
تا از این آتش بسوزم در تنور دیگری
#محمد_رضا_کاکایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شور_قتلگاهی
#می_دیدمت_توی_گودال
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
می دیدمت توی گودال
میون اون جار وجنجال
به زیردست و پا بودی
جسم نحیفت شدپامال
خودم دیدم نامردا رسیدن
خودم دیدم موهاتو کشیدن
خودم دیدم که اون بی حیاها
توی گودال سرتو بریدن
😭
خودم دیدم افتادی زیر دست و پا
خودم دیدم میزدنت چه بی هوا
😭
حسین غریب مادر
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
دورو برت رو می دیدم
چشم ترت رو می دیدم
نشست رو سینت با پاشو
برید سرت رو می دیدم
نشد عقده از این دل درارم
موتو از چنگه قاتل درارم
نشد جسم پاک تو رو. داداش
از چنگ این اراذل در ارم
😭
بارونه تیر. شده نصیب تن تو
غارت شده حتی حسین پیرهن تو
خودم دیدم افتادی زیر دست و پا
خودم دیدم میزدنت چه بی هوا
حسین غریب مادر
🔘➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
دیدم سرت رو رو نیزه
دیدم تنت رو روی خاک
دیدم روخاکا افتادی
با تن پرخون صدچاک
😭
یکی داداش پیرهن تو دزدید
یکی داداش اومد سرتو برد
یکی داداش انگشت تو برید
جلو چشمام انگشترت رو برد
😭
یادمه که شد پاره پاره بدنت
سنان پست با نیزه زد تودهنت
خودم دیدم افتادی زیر دست و پا
خودم دیدم میزدنت چه بی هوا
😭😭😭😭
حسین غریب مادر
#مجیدمرادزاده
#رضا_نصابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای شیعیان امشب شام غریبان است
ای شیعیان امشب زینب پریشان است
ای شیعیان امشب شام غریبان است ۲
ای شیعیان صحرا گرم است و سوزان است
طفلان (آل الله) آتش به دامان است
ای شیعیان امشب شام غریبان است۲
ای شیعیان امشب مهدی پریشان است
شال عزا بر سر از دیده گریان است
ای شیعیان امشب شام غریبان است ۲
عالم عزادار شاه شهیدان است
زینب بمیرم من صبرش فراوان است
دردانه ی بابا سر در گریبان است
اینجاشده مسلخ چون عیدقربان است
ای شیعیان امشب شام غریبان است
۲
بیقرار اصفهانی التماس دعا
🏴 اشعار #شب_عاشورا
========================
#امام_حسین
@shere_aeini
رسید قصه به سر،هر سری که بود افتاد
دوباره ماه به چشمان ِشب ،کبود افتاد
دوباره سیلی نامردها به صورتِ گل
شمیم ِعطر ِحسینی به روی عود افتاد
چقدر سر که به تیزی نیزه ها تن داد
چقدر دل که به سر نیزه ی حسود افتاد
چه آتشی که بر اندوه مادران رقصید
چه خار ها که به پاهای غنچه زود افتاد
نه ابر بود و نه باران نه هق هق ِ آبی
هزار خون ِگلو در دهانِ رود افتاد
هزار مرثیه گویای یک محرم نیست
هزار مرثیه از آه ِدل فرود افتاد
همیشه آتشِ عشقِ حسین(ع) سوزان است
کلاف قافیه ام ناگهان به دود افتاد
شاعر: #صفیه_قومنجانی
@Maddahankhomein
#مصائب_گودال_قتلگاه
🩸باید سه دسته بشویم تا او را از پای در بیاوریم … عدهای شمشیر و نیزه … عدهای تیر … عدهای هم سنگ و آتش …
در نقلها آمده است:
🥀 آنچنان سیدالشهداء علیهالسلام مثل یک شیر غضبناک در دل میدان میجنگید که شمر ملعون با مشاهده این مبارزهٔ بیبدیل ، به نزد عمر بن سعد ملعون آمد و گفت:
📋 أيُّهَا الْأميرُ إنَّ هٰذا الرَّجُلَ يُفنينا عَن آخِرنا مُبارِزَةً!
▪️ای امیر ! این مرد از اول تا آخر ما را با مبارزه تن به تن از بین خواهد برد.
🥀 عمر گفت: چه کنیم؟ شمر گفت:
📋 نَتَفَرَّقُ عَلَيْهِ ثَلاثَ فِرَقٍ: فِرقَةٌ بِالنِّبالِ و السِّهامِ، و فِرقَةٌ بِالسُّيُوفِ و الرِّماحِ، و فِرقَةٌ بِالنَّارِ و الْحِجارَةِ، نُعَجِّلُ عَلَيْهِ
▪️باید سه دسته بشویم؛ عدهای تیر بیاندازند؛ عدهای با شمشیر و نیزه او را بزنند؛ عدهای نیز، پارههای آتش و سنگ به سمت او پرتاب کنند ؛ و بر او باید شتاب کنیم.
📋 فَجَعَلوا يَرشُقونَهُ بِالسِّهامِ، و يَطعَنونَهُ بِالرِّماحِ...
▪️پس تیرها را به سمت امام علیهالسلام پرتاب میکردند و با نیزهها به او ضربه میزدند.
📋 فَجَعَلَ يَنزِعُ السَّهمَ بِيَدِهِ، و يَتَلَقَّىٰ الدَّمَ بِكَفَّيْهِ و يُخَضِّبُ بِهِ لِحيَتَهُ و رأسَهُ الشَّريف
▪️آن حضرت هم تیرها را با دست از بدن مطهرش در میآورد و کف دستش را پر از خون کرده و سر و صورتش را با آن خضاب میکرد و میفرمود:
📋 هٰكَذا ألقَىٰ رَبِّي، و ألقَىٰ جَدِّي، و أشكُو إلَيْهِ ما نُزِلَ بِي و خَرَّ صَريعاً مَغشيّاً عَلَيْهِ
▪️اینگونه پروردگارم را ملاقات میکنم؛ اینگونه جدم را میبینم و آنچه را که به سرم آوردند برایش شکایت میبرم و در همین حال بی هوش بر روی زمین افتاد.
📚معالی السبطین، ج۲ ص۳۶؛ و وسيلة الدّارين، ص۳۲۱
لشگریان خیره سر، چند نفر به یک نفر؟
فاطمه میکند نظر ، چند نفر به یک نفر؟
خواهر دل شکستهاش، همره دختران او
زند به سینه و به سر، چند نفر به یک نفر؟
بین زمین و آسمان، جنت و عرش و کهکشان
پر شده است این خبر: چند نفر به یک نفر؟
حور و ملک به زمزمه، وای غریب فاطمه
حضرت خضر نوحهگر، چند نفر به یک نفر؟
آه و فغان مادرش ، به قلب سنگیِ شما
مگر نمیکند اثر؟ چند نفر به یک نفر؟
یاد مدینه زنده شد، روضهی رنج فاطمه
که ناله زد به پشت در، چند نفر به یک نفر؟
@Maddahankhomein
زمین سیاه شد و چشم ماهتاب گریست
زمان ز غم متوقف شدآفتاب گریست
برای تشنه لبان آب کیمیا شده بود
برای این عملِ ظالمانه آب گریست
گلوی طفل به تیر سه شعبه آذین شد
تمامِ عرش فلک در غمِ رباب گریست
برای حمله به ناموس و اهل بیت حسین(ع)
عفاف اشک شد و جوی خون،حجاب گریست
کسی که دینِ درستی نداشت هم حتی..
برای داغ تو در پرده ی نقاب گریست
طنینِ ظلم و ستم را چه پاسخی باید؟
جواب خواستم و ناگهان جواب گریست
بریز ساقیِ کوثر،شراب در جامم
که در فراقِ حسینت،شراب ناب گریست
✍محمد ثاقبی
@Maddahankhomein
#مصائب_گودال_قتلگاه
🩸سهساعت بیحال در بین گودال افتاده بود … | چهلحرامی به دنبال بریدن «سر» بودند که در آخر شمر …
ما را کُشته است آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشتهاند:
📜 ... وَ بَقِيَ الحُسينُ علیهالسلام مَكبُوبًا عَلَى الأرضِ مُلَطّخًا بِدَمِهِ ثَلاثَ سٰاعاتٍ
▪️حدود سه ساعت بود که سیدالشهدا علیهالسلام بیرمق بین گودال، در خون خودش غوطهور افتاده بود.
🥀 دائماً لبهای خشکش به هم میخورد و میفرمود: صَبرًا عَلَى قَضائِك لا الٰهَ سِواكَ يا غياَث المُستَغيثين
📜 فَابْتَدَرَ إلَيْهِ أربَعونَ رَجُلاً كُلٌّ مِنهُم يُريدُ حَزَّ نَحرِهِ و عُمَرُ بنُ سَعدٍ لَعَنَهُ اللّهُ يَقولُ: يا وَيلَكُم! عَجِّلوا عَلَيْهِ
▪️در آخر چهل حرامی پیشی گرفتند تا سرِ مطهر سیدالشهداء علیهالسلام را جدا کنند؛ عمر بن سعد ملعون هم دائمًا میگفت: وای بر شما! هرچه زودتر کارش را تمام کنید!
🥀 شَبث و سنان ملعون به ترتیب وارد گودال شدند تا سر مطهرش را جدا کنند؛ اما پس از لحظاتی یکی پس از دیگری وحشتزده از گودال قتلگاه بیرون آمدند.
🥀 تا اینکه در نهایت شمر ملعون به سنان لعین گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چرا دست کشیدی؟ سنان گفت: وای بر تو! چشمانش را به رویم باز کرد و شجاعت پدرش را به خاطرم آورد که از کشتن او دست کشیدم. پس شمر به او گفت:
📜 إنّي لأقتُلُهُ سَواءً شَبِهَ المُصطفىٰ أو عَلِيّ المُرتضىٰ؛ فأخَذَ السّيفَ مِن يَدِهِ، و رَكِبَ صَدرَ الحُسينِ علیهالسلام...
▪️این من هستم که او را میکشم؛ حال چه شبیه مصطفی صلیاللهعلیهوآله باشد و چه شبیه علیّ مرتضی علیهالسلام؛ پس شمشیر را از دست سنان گرفت و وارد گودال قتلگاه شد و از سینه مبارک سیدالشهداء علیهالسلام بالا رفت...
📚مقتل أبومخنف (مشهور)،ص۹۳
📚اسرارالشهادة ص ۴٢۶
📝 ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر
زینب بیا ، این شمرِ با پا رفته منبر را ببر
چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیرزن
از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر
این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست
دامن کشان، دامن بیاور با خودت سر را ببر
ناله بزن، فریاد کن؛ اما همهش بیفایده است
این شمر، از اینجا نخواهد رفت؛ مادر را ببر
ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن
پیراهنش را بر زمین بگذار، معجر را ببر
انگشتری که ضربه خورده در نمیآید ز دست
جایش، النگوی من و این چند دختر را ببر
من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام
از بین نامحرم بیا عباس! خواهر را ببر...
@Maddahankhomein
یا امام حسین(ع)
تشنه ی کربلا امام حسین(ع)
کُشته ی نینوا امام حسین (ع)
بر همه تشنگانِ این عالم
داده آبِ بقا امام حسین (ع)
ماهمه مُدّعیِ یاری او
شد ولی یارِ ما حسین(ع)
دستمان را گرفت با لطفش
بعد گفتیم یا امام حسین(ع)
با تمام وجود و هستیِ خویش
شده وقفِ خدا امام حسین (ع)
کرده دار و ندار خود یکسر
در رهِ حق فدا امامحسین(ع)
یک دم از حق جدا نشد،تاشد
سرش از تن جدا امامحسین(ع)
دردها را به جان خرید و شده
چاره ی دردها امامحسین(ع)
در غریبی اگرچه بود،شده
باهمه آشنا امام حسین (ع)
می کند با شفاعتش در حشر
حشرِ دیگر به پا امامحسین(ع)
کاش باشیم بعد از این ایام
بر سر عهد با امام حسین(ع)
شد زمان نماز ،هان بشتاب
کرده دعوت تو را امام حسین(ع)
#نماز
#محرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@Maddahankhomein
#گودال_قتلگاه
سه ساعت است که در قتلگاه افتادی
محاصره شدی و بی پناه افتادی
سه ساعت است که خون از تنت شده جاری
میان هجمه ی سر نیزه ها گرفتاری
سه ساعت است که زینب عجیب دلتنگ است
جواب هر سخن و آیه ات، فقط سنگ است
سه ساعت است که ناله زدی " أنا العطشان"
ترک ترک شده لب هات، قاری قرآن
سه ساعت است پرت را به خاک می مالی
چه نیمه جان شده ای و چقدر بی حالی
سه ساعت است که دلواپس حرم هستی
به چشم تار، نگهبان معجرم هستی
سه ساعت است که در فکر غارتند این ها
به فکر بردن سود از غنیمتند این ها
سه ساعت است که بالاسرت شده دعوا
شدی مقابل زینب، مُقَطَّعُ الأعضا
سه ساعت است که جز تیر و نیزه مرهم نیست
هزار و نهصد و پنجاه ضربه که کم نیست
سه ساعت است نظاره سوی گلویت کرد
به ضربه ی لگدش، شمر پشت و رویت کرد
سه ساعت است تو را می زند به هر حربه
به حنجرت زده قاتل دوازده ضربه
سه ساعت است ولی پیر کرده زینب را
سرت به نیزه زمینگیر کرده زینب را
چقدر داد زدم تا سه ساعتت طی شد
میان قتلگهت، گریه ام پیاپی شد
به گریه خواندمت از روی نی بیا پایین
سرت ز نیزه زمین خورد و رفت در خرجین
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
عاشقم، با سوز دل، از هجر دلبر مینویسم
در خمارم هردم از ساقی و ساغر مینویسم
از بهارانی که آماج خزان گردید، روزی
از لهیب آتش و از نخل بیسر مینویسم
میکنم یاد از یلانی صفشکن در وادی طف
از غم افتادن سرو و صنوبر مینویسم
از جفای کوفیان در حق ثاراللّٰه گویم
از حسین(ع) آن سید و سالار و سرور مینویسم
ارباّ اربا گشت جسم اطهر شهزاده اکبر
تا قیامت از غم جانسوز اکبر مینویسم
باز هم از ساقی از لب تشنگان یعنی اباالفضل
از علمدار و سپهسالار لشکر مینویسم
گوش تا گوش علی شد پاره با تیر سه شعبه
از جفای حرمله بر حلق اصغر مینویسم
از قفا در قتلگه، رأس حسین از تن جدا شد
از جنایاتی که کرد آن شمر کافر مینویسم
هم به چشم خویش داغ نور چشمان، دید زینب(س)
هم اسارت، دید از آن از صبر خواهر مینویسم
پایمال سم اسبان، لالههای کربلا شد
تا ابد از لالههای سرخ پرپر مینویسم
آه! یا صاحب زمان(عج) من همنوا با داغهایت
با دلی خونین و با این دیدهی تر مینویسم
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی_عاشقانه_شاعران
۱۴۰۳/۰۴/۲۳
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#عاشورا
#حضرتزینبسلاماللهعلیها
#سیدالشهداسلاماللهعلیه
هر چه تاریخ را ورق بزنی
سر نخ ها به دست می آید
از دو چشم رقیه جاری شد
اشک چشمان فاطمه شاید
قصه از کربلا شروع نشد
در سقیفه حسین را کشتند
بی حیاها میان آن کوچه
مادر زینبین راکشتند
باید از کوچه ی بنی هاشم
جستجو کرد حال زینب را
از همان کودکیش میدانست
معنی تازیانه و تب را
ماجرا باز میشود تکرار
آتشی که به خیمه می افتد
بوی دود از مدینه می آید
شعله بر جان عمه می افتد
باز هم مثل دست های علی
دست سجاد بسته شد این بار
در مسیر هزار حسرت شام
دارد آن قصه می شود تکرار
داستان پراز غم و رنجی ست
کینه ها مثل تیغ ها تیزند
این تقاص حُنین و خیبرهاست
که نمک روی زخم می ریزند
مادر اکنون چهارده قرن است
ولدی الغریب می خواند
بین دیوار و در برای فرج
ذکر امن یُّجیب می خواند
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
عاشورا شام غریب-AudioConverter3.mp3
553.9K
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
#تک_ضرب #سه_ضرب
شد شام غریبان،خون تمام دل هاست
از داغ شهیدان،کربلا چه غوغاست
هر دلی بود سوزان
دیده ها همه گریان
وای از این مصیبت۲
یک طرف فتاده،جسم علی اکبر
از ظلم و ستم شد،پاره پاره پیکر
شد خزان بهار او
غرق خون عذار او
وای از این مصیبت۲
یک طرف فتاده،گل ز آل هاشم
دو گل ولایت،عبد الله و قاسم
اهل حرم آزرده
بس غصه و غم خورده
وای از این مصیبت۲
پشت خیمه قبر،شش ماهه ی مولاست
حنجرش بریده،آن ماه دلاراست
دیده تر شده مادر
خونجگر شده مادر
وای از این مصیبت۲
در کنار علقم،پیکری به خاک است
بی دست و بی سر،آن پیکر پاک است
نور دل خیر الناس
افتاده تن عباس
وای از این مصیبت۲
در مقتل خونین،پیکر حسین است
غرق خون و بی سر،نور هر دو عین است
روزشان شده چون شب
خون گریه کند زینب
وای از این مصیبت۲
✍حاج رضا یعقوبیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein