eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6030786983037502607.mp3
2.57M
🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول گل بستانم  ماه تابانم ای علی اصغرم خشکیده لبهات ای عزیزمن ای گلم ای مادرم ماه گهواره  ای جگر پاره خیلی شرمنده م برات ندارم آب و  ندارم شیر ی برسونم به لبات 🔘 آه ای تشنه لب بی شیر رباب(س) عموت زودمیاد  بامشک پر آب 🔘 آه ای اصغرم  آه ای اصغرم 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم عزیز جونم ای مهربونم غنچه ی پر پر علی (ع) حنجرت پاره مادرت داره می زنه به سر علی(ع) مادرت گریون  شده اویزون به پوستی نازک سرت رو نی می بندن  سر تو اصغر پیش چشم مادرت 🔘 می بندن سرت رو روی طناب پیشِ چشمای   گریونه رباب 🔘 آه ای اصغرم آه ای اصغرم 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای همه هستم  به روی دستم زدی بال و پر علی(ع) تیر مثل خنجر خورد به اون حنجر تورو کرد بی سر علی (ع) زدی دست و پا بغلم بابا به کدوم جرم و گناه با چه رویی من  ببرم اصغر(ع) تورو سمت خیمه گاه 🔘 ای سوزم علی ای سازم علی(ع) بودی آخرین سربازم علی (ع) 🔘 آه ای اصغرم آه ای اصغرم 💠💠4⃣6⃣7⃣💠💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_444037946970997664.mp3
8.1M
🌷🌷🌷 ✅بنداول تو این کویر بی اب کاشکی بارون بباره طاقت بیار علی جون عباس رفته که اب بیاره 💧💧💧 گریون شدن اهل حرم طاقت بیار ای پسرم نور دوچشمای ترم 💦💦💦 ببین رباب بی تابه دلش برات کبابه حسییییین وااااااااااااای 💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم ببین که ازغم تو حزین و دل شکستم شش ماهه ی عزیزم اصغر پرپر نزن رو دستم 💧💧💧 جون دادی تشنه بابایی تو هم شدی کربلایی بخواب رو دستم بابایی 💦💦💦 علی بریده حنجر فدات بشم ای اصغر(ع) حسییییین وااااااااااااای 💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم حنجر بریده ی من تموم برگ و برم بگو که باچه رویی برم به سمت حرم 💧💧💧 اهل حرم دراضطراب از غم تو دلها کباب علی الخصوص خود رباب 💦💦💦 ببین شدم  سرگردان طفل ذبیح العطشان حسییییین واااای 💠💠1⃣7⃣💠💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای آخرین یارم علی_1_1.mp3
3.63M
زمرمه یا واحد خیلی سنگین حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی ای آخرین یارم علی ، ای مُهر طومارم علی ششماهه ی ناز ، سرباز جانباز کردی گلویت را سپر ، از قلب من دفع خطر ششماهه ی ناز ، سرباز جانباز شب تاسحر بهر شهادت ناله کردی تیرآمد و خنده شبیه لاله کردی شرمنده ایم از یکدگر ، من از تو و تو از پدر من از برای خنده ات ، تو بهر این چشمان تر وای وای وای ، علی علیِ اصغرم 2 ای جان فدای باورت ، تر کن ز خون حنجرت لبهای سوزان ، زبان بگردان در سینه آه آخرت ، مانده به پشت حنجرت رها کن ای جان ، زبان بگردان تیری که بر گلوی تو مثل تبَر شد بیرون کشیدنش علی جان دردسر شد ترسم جدا گردد سرت ، بر دست من از پیکرت پشت حرم دفنت کنم، شاید نبیند مادرت وای وای وای ، علی علیِ اصغرم 2 آواز دشتی https://eitaa.com/Maddahankhomein
قتیل انتقام خیبر_1_1.mp3
3.16M
نوحه یا زمزمه سبک شماره یک محرم ۱۴۰۳ علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی قتیل انتقام خیبر ۲ شدی شبیه غنچه پرپر ۲ لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ الا گلو بریده ی من غم و بلا کشیده ی من نه آب نیست روی لبهات ز خون خود چشیده ی من سه شعبه زخمی ، زده چو خنجر که گوش تا گوش ، بریده حنجر لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ غم تو با دلم چه ها کرد لب تو داغ و پیکرت سرد کنون که فهمیدم چرا این گلوی من شده پر از درد ز آشیانم کشیده ای پر ز تیر صیاد ، چنان کبوتر لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ به روی جسم کوچک تو چگونه خاک را بریزم به روی لب های پر از خون داری چه لبخندی عزیزم برای این تیر ، تو پر عطش تر بودی که باشی ، شهید بی سر لالایی اصغر ، عزیز مادر ۲ https://eitaa.com/Maddahankhomein
دو دمه های حضرت علی اصغر علیه السلام تا ابد کرده جدا حق را ز باطل اصغرم ۲ این بریده حنجرم ۲ شد به تنهایی عليِ اصغرم یک لشگرم ۲ این بریده حنجرم ۲ 🥀🥀🥀🥀🥀 تیر بر حنجر نشست و خنده کرد این حیدرم ۲ وای عليِ اصغرم ۲ گفت با خون گلو دنبال فتح خیبرم ۲ وای عليِ اصغرم ۲ «حسین رئوفی» https://eitaa.com/Maddahankhomein
چه کربلایی که گشته محشر_1_1.mp3
1.83M
نوحه حماسی علی اصغر علیه السلام در مایه چهارگاه از حسین رئوفی چه کربلایی ، که گشته محشر ز گریه ی حسین و از خنده اصغر وای علی وای علی ۲ شش ماهه ی من ، بزن پر و بال پس از تو خواهد رفت بابا هم به گودال وای شود مادر تو همسفر این سر تو وای علی وای علی ۲ خدا هم از این ، ستم بر آشفت که جبرئیل بر حسین تسلیت گفت تمام اهل آسمان برای تو ، سینه زنان وای علی وای علی ۲ https://eitaa.com/Maddahankhomein
با تیر حرمله آخر.mp3
2.06M
نوحه یا زمزمه یا واحد حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی با تیر حرمله آخر رفتی به خواب علی اصغر واویلا واویلا ای وای ، چگونه تا خیمه برم ای وای ، تو را علی اصغرم ۲ ،ای وای علی لالایی ۴ وای از من و از این حنجر گویا که دیده یک خنجر واویلا واویلا با دست خود کنم دفنت شاید نبیندت مادر واویلا واویلا افتاد ، آتش غم به هست من افتاد ، سر تو روی دست من ۲ ، افتاد علی لالایی ۴ بعد از سه شب فقط گریه با تیر ، از چه خندیدی واویلا واویلا مهر غریبی ام با این زخم گلوت گردیدی واویلا واویلا شش ماه ، عمر تو رنج و ماتم است شش ماه ، برای تو عمر کم است شش ماه ، گربه و خنده و غم است علی لالایی ۴ https://eitaa.com/Maddahankhomein
شاید بارون بگیره.mp3
3.45M
زمینه یا واحد حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی شاید بارون بگیره ، ورنه اصغر می میره تیر سه شعبه کند ، روزم را چون شب تیره نشد که سیرابت کنم با جرعه آبی اصغرم زد آخرین خنده ی تو آتیش به قلب و جگرم می گردی ، شام و کوفه سر به سر می گردی ، دیگه همراه پدر می گردی ، روی نیزه همسفر لای لای علی اصغر ۳ دیدی ای طفل رباب ، از بهر یک قطره آب با تیر زهرآلوده ، حرمله داده جواب سه شعبه ای که اصغرم ، گلوی تو دریده است به نزدیکی قلب من ، تو سینه ام رسیده است حیرانم ، ز گلو و حنجرت حیرانم ، چی بگم به مادرت حیرانم ، که جدا نشه سرت لای لای علی اصغر ۳ https://eitaa.com/Maddahankhomein
آن ماهی که بی همتایی علی.mp3
3.08M
زمینه یا شور حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی آن ماهی که بی ، همتایی علی پشت ابر خون ، زیبایی علی لالایی علی ۴ تو مهر غربت سپاه منی بهانه ی سرشک و آه منی تو مایه ی بقاء نهضت من الی الابد دوام راه منی جان مادر و بابایی علی دنیایی علی دنیایی علی لالایی علی ۴ چگونه تا حرم تو را ببرم بریده شد گلوی تو به برم دفنت کنم که مادرت نبینه گلوی پر خون تو را پسرم تو خود حضرت دریایی علی یکتایی علی یکتایی علی لالایی علی ۴ https://eitaa.com/Maddahankhomein
میمیرم خونیه لبات میمیرم.mp3
840.1K
زمزمه یا حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی ((میمیرم خونیه لبات میمیرم میمیرم یاد خنده هات میمیرم)) * می برید ای کاش حنجرم جای شیرخواره اصغرم آخه‌ من هم یه مادرم بشکنه دست حرمله کاشکی میزد سه شعبه رو‌ بجای تو بر جگرم لالائی قربون چشات لالائی لالائی سرد دست و پات لالائی ((میمیرم خونیه لبات میمیرم میمیرم یاد خنده هات میمیرم)) هر زمان بوسه میزدم‌ جای گلبوسه ام علی می افتاد بر روی نکوت به خدا که روا نبود که سه شعبه ، ای پسرم بزند بوسه بر گلوت لالائی می باره بارون لالائی لالائی همه چشامون لالائی ((میمیرم خونیه لبات میمیرم میمیرم یاد خنده هات میمیرم)) https://eitaa.com/Maddahankhomein
حرمله به دل ها زده شرر.mp3
3.8M
زمزمه یا واحد سنگین حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی حرمله به دل ها زده شرر ای خدا ای خدا خنده ی پسر ، گریه ی پدر ای خدا ای خدا ۲ خشک این لبات خیس ابر چشمات خون تو شود آبروی بابات مهر غربتم میشوی علی قبله گاه حاجات ۲ لالایی به برم بخواب لالایی پسرم بخواب ۲ ای دلاورم مثل اکبرم اصغرم اصغرم یک تنه شدی کل لشگرم اصغرم اصغرم می سپارمت دست مادرم اصغرم اصغرم جان فشاندی و غرق در سپاسم شیشه ی شکسته ز عطر یاسم رو زدم برات دیده ای علی شرم التماسم لالایی به برم بخواب لالایی پسرم بخواب ۲ https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6023834672230827454.mp3
2.8M
زمینه یا شور حضرت علی اصغر علیه السلام گریه نکردم از سوز عطش اینجا که تشنه ی این تیر بوده ام و حالا گرفته ام حاجت ببین که میخندم با این لب پر خون رو دست تو بابا شده شیرخواره ات مدهوشت شده قتلگاه من آغوشت دیگه بایدم بخندم بابا که منم شهید شدم بر دوشت شده ام کشته ی تو ثارالله چه غریبی یا ابا عبدالله * مرا مبر خیمه منتظره مادر دق میکنه گر که ببینه این حنجر تا نبینه مادر ببر و دفنم کن گلوی ببریده غرقه به خون اصغر شده ام مهر غریبی ت بابا فدای شیب الخضیبی ت بابا برا تو شدم حبیب و مسلم بمیرم به بی حبیبی ت بابا شده ام کشته ی تو ثارالله چه غریبی یا ابا عبدالله https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5832334694821135188.mp3
2.59M
زمزمه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی ای آخرین یارم علی جان تنها تو را دارم علی جان چشمان بیمار تو کرده اینگونه بیمارم علی جان شده لبات از عطش ترک ترک نمی کنه جاریه اشکت کمک رو صورتت اشکاتم شده نمک لالایی اصغر ٣ به دشمنان برات علی جان رو میزنه بابات علی جان لباس جدمو پوشیدم میگره جان لبات علی جان گریه نکن پسرم بیار دوام با جرعه ای تشنگیت میشه تمام می خندی و بر میگردیم به خیام لالایی اصغر ٣ مزن علی جنگ ندارد رمق در این چنگ ندارد تحمل تیر سه شعبه گلوی بی رنگ ندارد مزن دگر حرمله مکن شتاب مزن اگر نمیدید یه جرعه آب مزن که از غصه می میره رباب لالایی اصغر ٣ چیکار کنم با حنجرِ تو کامل جدا شده سرِ تو چیکار کنم که این گلو رو دیگه نبینه مادرِ تو دفنت کنم اصغرم پشت حرم که لااقل بدنت ای اصغرم پامالِ اسب نشه مثل پیکرم لالائی اصغر 3 https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5832334694821135180.mp3
2M
نوحه علی اصغر علیه السلام از حسین رئوفی از حنجرت بر گوش عالم مانَد ندائی در راه دین باید صبوری به هر بلایی آه ، لالایی علی جان لالایی ٢ جلوه ی غربتم رخ گلگون تو اصغر امضا شده حق بودنم از خون تو اصغر آه ، نوایی که در نینوایی فریاد من و کربلایی لالایی علی جان لالایی ٢ زنده بمانَد نهضت من تا روز محشر از قطره قطره خون طفلم علیِ اصغر آه ، ذبح روی دست بابایی تو شور آفرین ، عاشورایی لالایی علی جان لالایی ٢ https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه سنگین یا واحد علی اصغر۱۴۰۲(شاهمندی).mp3
1.59M
زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) کودک جانباز من شیرین زبانم اصغرم آخرین سرباز من ای نور دیده ی تَرَم غنچه ی خندان من چرا اینقَدَر بی تابی خوابیدی یا بی حالی مگر که تشنه ی آبی ای گل نیلوفرم علی اصغر پسرم لایی لایی اصغرم (۴) داغ مرگ تو علی آتیش زده بر جگرم مادرِ غم دیده ات با ناله گوید پسرم من جواب مادرت ، رُو چی بدم ای اصغرم جسم غرق به خونت چطور سوی خیمه بَرَم تویی گل پرپرم تویی علی اصغرم لایی لایی اصغرم با تیر سه شعبه ای سَرِ شش ماهه جدا شد توی میدون بَلا اصغر تقدیم خدا شد بر سر شونه ی من هدف تیر بلا شد ای خُدا تو شاهد باش شهید کرببلا شد بر سرِ دست بابا می زنی تو دست و پا لایی لایی اصغرم @Maddahankhomein
سوزانده کام خشک تو جان رباب را اشکت خراب کرده جهان حباب را ای غنچه محمدی گلشن حسین نشکن به بغض، شیشه اشک گلاب را بر ساحل فرات عطش دست و پا نزن سوزی نمانده است لب مشک آب را ششماهه ام بیا و پدر را وداع کن محکم بزن برای رسیدن، رکاب را شیری نمانده است مرا، تا به لطف آن شیرین کنم به کام لبت شهد خواب را آنان که کرده اند ز تو آب را دریغ از یاد برده اند حساب و کتاب را لا لا لا لا لا لا گل لب تشنه ام علی برده است بی قراریت از سینه تاب را آرام گیر بغض مرا بیشتر نکن دامن مزن به جان، عطش التهاب را باید روی که خون تو سازد امیدوار چشمان مانده بر در یوم الحساب را باید روی که حرمله بنشاندم علی تا روز حشر بر لب دل، داغ آب را از دور خیره ام به خیالت که ناگهان غم می دمد درون رگم اضطراب را قنداقه تو است به کف یا گرفته است خورشید روی دست رگ ماهتاب را خاموشی آنچنان که تو گوئی نشانده است دستی به مهر آتش جان کباب را گوشم تمام! تا ز گلوی تو بشنوم فریاد سرخ حنجره های جواب را رفتی میان حادثه تنها گذاشتی با درد و داغ و غصه و حسرت رباب را رفتی و نیستی که ببینی به قتلگاه عریان و پاره پاره تن آفتاب را برخیز باز غنچه شیرین باغ باش کم کن به خنده تلخی حال خراب را @Maddahankhomein
🍃🏴 در عزای شب هفتم محرم الحرام 🏴🍃 غصه دارد؛ آسمانِ بی ستاره خوب نیست حالِ هر کس که ندارد راهِ چاره خوب نیست خود به خود از شاخه می افتد گلی که تشنه است سمت گلبرگی که پژمرده؛ اشاره خوب نیست بوسه حتی هست سنگین؛ حنجرِ شش ماهه را تیرِ شیرافکن برای شیرخواره خوب نیست گفت شاید شمر(لع): دلسوزی نکن ای حرمله(لع) کارِ خیر است و بزن!..که استخاره خوب نیست جای آن کودک که در آغوش مادر خواب بود دیدنِ قنداقهٔ خونین و پاره خوب نیست از تکان افتاده؛ خالی از علی-اصغر(ع) شده بد به غارت رفته! حالِ گاهواره خوب نیست حضرتِ زهرا(س) گمانم هست گریانِ رباب(س) حالِ مریم، حالِ هاجر، حالِ ساره خوب نیست مادری که داغ دیده، دستهایش بسته و... قاتلَ فرزند او باشد سواره خوب نیست خوانْد لالایی برای رأس ِ طفلِ بی گناه غصه دارد! آسمانِ بی ستاره خوب نیست! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
وی لاووه لاووه روله ی ، شش مانگه ی نه و بَرِم رو بیلا ئراد بکم وی ، قطاره ی لشکرم رو (۲) عمو زرّین سوواری ، چیه ئِرای آو باری عطش له لیو دراری، حسین چه رّی براری شیران علی له میدان، هر دو سینه سِپَّر دان سپای یزید هزارِن ، له ترسه دو پهلوان وی لاووه ،لاووه روله ، شش مانگه ی نه وبَرِم رو ای قهرمانه باووه ، یه ی کورپه ی اصغرم رو بخه ف شیره دیاری ،گل غُنچه ی نه و وُّهاری له آسمان شه ووه اری ، شاید واران بوواری وی لاووه لاووه روله ، گافاره گد ، بچینم تا ماچ بِکه م له لیووه د ، آگر ها له دریونِم هشکی زوانه د روله هر چَن سانه وه آوو که ی هر کس منی بکشتا، له ی کاریه سوواو که ی خزینه ی گل چِنینه ، یه حرمله س چپاو که ی له خیونه گیانه روله م ،کفار مزه ی کوواو که ی وی لاووه لاووه روله شش مانگه ی نه وبرم رو (۲) : ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم نذرحضرت رباب در سرآغاز محرم قصه را از سر بخوان از شب دلواپسی‌ها، از شب آخر بخوان از فرات، از آب، از دریا، از امواج عطش از کمان، از تیر، از شمشیر، از خنجر بخوان ای رباب آرام و تنها گریه‌کن مانند ابر شعرهایت را برای غنچه‌ی پرپر بخوان در کنار خیمه‌ها بنشین و باگریه فقط از هجوم نیزه‌های وحشی لشکر بخوان همدم گهواره باش و باصدایی دل‌نشین زیرلب آرام "لالایی علی‌اصغر" بخوان خطبه‌ای از ماجرای قدکشیدن روی نی از زبان کودک شش‌ماهه بر منبر بخوان اهل عالم نوحه‌خوانان گلوی اصغرند ازغم شش‌ماهه در شش‌گوشه‌ی محشر بخوان یا گریزی هم بزن گاهی به‌سمت علقمه از علمدار و علم، از مشک آب‌آور بخوان در مدینه در کنار حضرت ام‌البنین لااقل این روضه‌ی مکشوف را کمتر بخوان با سه‌شعبه، چارپاره می‌شود شعر گلو این غزل‌مرثیه را در قالبی دیگر بخوان دست پدر منبر شدو با نای زخمی با واژه هایی غرق درخون خطبه خواندی هرچند لشکر کور و کر بودند اما پیغمبری کردی،پیامت را رساندی گهواره ی بی تاب تو در طول تاریخ فریاد مظلومیتت را ثبت کرده ست یعنی حدود چارده قرن است دنیا با دشمنان ظالم تو در نبرد است در کربلا در شام در کوفه ،مدینه آیینه ای مانند تو در آسمان نیست از منظر چشم گرفتاران عالم مثل تویک باب الحوائج درجهان نیست بعد از تو چشمان رباب اصلا نخشکید باران و ابر از همنفسهای ربابند درعمق اقیانوس ها رازی نهفته ست سرچشمه ها از چشم دریای ربابند بین زمین وآسمان بودی مردد تیرسه شعبه سرنوشتت راعوض کرد آرام جان دادی به روی دست بابا یعنی خداجای بهشتت راعوض کرد نام توقفل چشمها را باز کرده در اوج روضه اوج گریه اوج احساس تو جان زینب جان بابا و سکینه جان ربابی جان زهرا جان عباس https://eitaa.com/Maddahankhomein
✨نذر به صحرا نغمه‌ی لالاییِ زن‌ها تماشایی‌ست نگاه سوزناک و تشنه‌ی صحرا تماشایی‌ست اگرچه کاری از دستانِ سقا برنمی‌آید پس از شش ماهه اما خجلتِ دریا تماشایی‌ست تمام فکر و ذکر اهل خیمه جرعه‌ای آب است به این خیمه به آن خیمه دویدن‌ها تماشایی‌ست نمانده گرچه نایی در میان خیمه‌ها اما شکوه بی‌مثال زینبِ کبری تماشایی‌ست گرفته روی دست خود پدر شش ماهه‌ی خود را کسی اینگونه جانش را کند اهدا تماشایی‌ست بخواب ای کودک شش ماهه‌ام بر سینه‌ی بابا که خوابی این‌چنین بر سینه‌ی بابا تماشایی‌ست | | @Maddahankhomein 🏴
238.4K
⏺اللهم عجل لولیک الفرج⏺ ⬛️⬛️⬛️ا⬛️⬛️⬛️ ⬛️⬛️⬛️ا⬛️⬛️⬛️ ✔️بند اول از گریه هات اصغر دل میگیره از  عطش  دیگه  داره  میمیره گر چه باشد شیرخواره،او تمام لشکرم است حیدر شش ماه ی من، او سربازه آخرم است ⬜️آه و واویلا⬜️ ⚫️ا⚪️ ✔️بند دوم حرمله   آتش  زدی  جگرم رو دستم پرپر کردی پسرم بر گلوی کودک من،تیر تو  ماننده شمشیر تا دیدم حلق بریدش از خجالت گشته ام پیر ⬜️آه و واویلا⬜️ ⚫️ا⚪️ ✔️بند سوم این قربانی کن قبول خدایا چی بدم  جواب مادرش را ای علیه اصغره  من،سیر  شدی  با  نوک  پیکان من بمیرم واسه ی تو،جان دادی با لعل عطشان ⬜️آه و واویلا⬜️ ✍ @Maddahankhomein
270.2K
▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ 🔳بند اول لایی لایی،بخواب کودک شیرخواره ای علی جان،چقدر  مادرت بیقراره خورد ترک لبهای خشکت ای بابا قحط آب  شده در بین خیمه ها آه،تلظی نکن طفل عطشان آه،بیآ  تا  بریم سمت میدان ⏹وای،امان از غریبی⏹ ☑️ا☑️ 🔳بند دوم اهل  کوفه ، ترحم  کنید   و  اَمانی قطره آبی،به جسمش نمانده توانی حرمله ، جوابم  را  دادی  به  تیر اصغرم با سه شعبه گردیده سیر آه،دادی  توی  آغوش  من  جان آه،شده رأست از پوست آویزان ⏹وای،امان از غریبی⏹ ☑️ا☑️ 🔳بند سوم لایی لایی،بخواب ای علی اصغر من پشت خیمه ، بریم ای  گل  پرپر من مادرت  ایستاده  جلو خیمه گاه می‌زند به سینه با صد سوز و آه وای،تورا در دل خاک نهادم وای،نری زیره مرکب نگارم ⏹وای،امان از غریبی⏹ ✍ @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 🔹 🏴🏴🏴 ... نقل کرده خوش صفات در بحارش، از (عیون المعجزات) در زمان حضرت مولا علی کز ولایش ، قلب ها شد منجلی خشکسالی ، کوفه را در بر گرفت شهر را اندوه ، سرتاسر گرفت کامِ مردم ، از عطش خشکیده بود خاک کوفه ، تشنه و تفتیده بود این گمان می رفت ، کز کمبودِ آب کِشت و زرعِ کوفیان گردد خراب کوفیان درمانده و مضطر شدند پس به سوی ساقیِ کوثر شدند شکوه ها بردند ، نزد بوتراب از چنان وضعِ بد و قحطیّ آب عرض کردند : ای امیر المؤمنین نَفسِ احمد ، رحمهٌ للعالمین تشنگی ، ما را ز پا افکنده است ریشه ی اُمّیدواری ، کنده است باغهامان را نمانده بار و برگ می روند احشامِ ما ، در کامِ مرگ بیم داریم از چنین قحطیّ آب که نشانی نیست ، حتّی از سراب نیستی ، گردد تمامِ هستِ ما اهل و مال و جان، روند از دستِ ما ای که بر ما حجّتی بی گفتگو نزد حق داری مقام آبرو مُستجاب الدّعوه ای ، بنما دعا بهر ما باران طلب کن از خدا حضرتش فرمود با مولا حسین کای مرا آرامِ جان و نورِ عین کن دعا ، اندوهشان زایل شود رحمت حق ، بر همه نازل شود دست بگشا سوی درگاهِ اله از خدایِ مهربان ، باران بخواه ز امرِ مولا ، کرد فرزندش قیام تا زداید غم ز قلبِ خاص و عام دست حاجت ، سوی معبودش گشود گفت : حق را حمد و احمد را درود عرض کرد: ای کردگار مهربان بهر ما رحمت فرست از آسمان ای خداوندی که هر نعمت ز تو است خیر و برکت ، عزّت و قوّت ز تو است ابرِ لطفت را به شهرِ ما بیار گو : ببارد ، کشت ها آرد به بار شاد گردان ، مردم افسرده را زندگی دِه ، این زمینِ مُرده را رحم کن بر بندگانِ ناتوان آبِ بسیاری در این جو، کن روان گفت چون : آمینَ ربّ العالمین گشت نازل رحمتِ حق بر زمین ز ابرِ رحمت ریخت بارانِ زیاد خشکسالی رفت مردم را ز یاد کرد با بارن به فصلِ قحط آب حق دعایِ حجّتش را مستجاب چشمه ها و چاه ها، پُر آب کرد آن زمینِ تشنه را سیراب کرد با دعایِ خود ، شفیعِ سیّئات کوفیان و کوفه را دادی نجات بعدِ چندی رفت در نزدِ امام مردی از اطرافِ کوفه ، با سلام گفت حضرت را که بعد از چند روز موج می زد آب در صحرا هنوز الغرض بگرفت غمها خاتمه از عنایاتِ عزیز فاطمه کوفیان گشتند ممنونِ حسین خویش را دیدند مدیونِ حسین پس بگفتند : ائتلافی می کنیم این عنایت را تلافی می کنیم سال هایِ سال ، خیلِ کوفیان بودشان این داستان ، وِردِ زبان چند سالِ بعد، شد آن مقتدا میهمانِ کوفیان ، در کربلا در جوابش ، زیرِ تیغِ آفتاب بر حسین و عترتش بستند آب روز عاشورا ، عزیز فاطمه شد به میدان در برِ چشمِ همه کودکِ شش ماهه اش را رویِ دست برگرفت و گفت با آن قومِ پست هان ! مگر زاریّ او نشنیده اید؟! یا (تلظّی) کردنش، نادیده اید؟! گر که با من از جفا دارید جنگ بهرِ مهمان ، عرصه را کردید تنگ نیست اصغر را سرِ جنگ سپاه نزد هر ملّت بُوَد او بی گناه رحم بر حالِ پریشانش کنید یک نظر بر کامِ عطشانش کنید ... «ایزدی» برگیر از آن بند قماط تا شود راحت عبورت از صراط 1 ـ شیخ حسن بن عبد الوهّاب ؛ عیون المعجزات ؛ ص ۸۷ ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار؛ ج ۴۴ ؛ ص ۱۷۸ ؛ ح ۱۶ به نقل از عیون المعجزات.🏴🏴🏴 🤲 http://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم رب الحسین علیه السلام ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ حضرت علی اصغر علیه السلام ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️▪️▪️ روزی که در دیار بلا ، انقلاب بود قحطیّ آب در حرمِ بوتراب بود در گاهواره ، کودکِ بی شیر ، ناله داشت از کف ، قرار داده و در پیچ و تاب بود هَلْ مِنْ مُعینِ خون خدا را شنید او شیون بلند کرد و همینش جواب بود یعنی منم فدایی ات ، ای سبط مصطفی از داغ بی کسیّ تو ، قلبم کباب بود می کرد حس ، امام زمانش بُوَد غریب بر یاری اش مجاهد پا در رکاب بود وقتی حسین نالة ششماهه را شنید آمد به سوی خیمه، دو چشمش پر آب بود گفتا : بیاورید برم شیر خواره را در انتظارِ طفل خود ، آن مستطاب بود دست خدا گرفت قماطش به روی دست بر دشمنان سنگدل ، او را خطاب بود گر رحم بر حسین نکردید و از جفا بر کشتنش یکایتان را شتاب بود رحمی کنید بر پسرِ شیر خواره ام کاند مَثَل چو ماهیِ بیرون ز آب بود در سنّتِ رسول خدا، جدّ اطهرم بر کامِ تشنه، آب رساندن، ثواب بود این طفلِ شیر خواره ندارد توان جنگ گرچه وِرا به شیر خدا انتساب بود دیدند در سپاه ستم پیشه گانِ شام زاین صحنه و کلامِ حسین، انقلاب بود گفتند عدّه‌ای که به طفلش دهید آب برخی مخالفِ سخنِ آن جناب بود ترسید ابن سعد، سپاهش رود ز دست در دل وِرا ز آخرِ کار ، اضطراب بود در فکر گندم ری و حُکمِ امارتش غافل ز قهرِ خالقِ مالک رقاب بود گفتا به حرمله که کند کار را تمام آن تیره دل ، شگفت زده ، زاین عتاب بود پرسید: زاین دو، تیرِ سه شعبه، که را زنم؟ در چلّه داشت تیر و گهِ انتخاب بود گفتا : ببین سپیدیِ حلقومِ کودکش رخشد چنان که در نظرت زرّ ناب بود یک کامِ خشک ، شد هدف تیرِ آبدار خورشید سوخت زین غم و گویی مذاب بود تیر از کمان پرید و به حلقِ علی نشست و آن صیدِ غرقِ خون شده در پیچ و تاب بود در منطق یزید و سپاهِ پلیدِ او شش ماهه را، سه شعبة سمّی، جواب بود لبخند زد به روی پدر ، شد فدای دوست خاموش شد ز گریه، تو گویی به خواب بود جاری شد از گلوی علی، خونِ خونِ حق در غنچة خزان زده ، قدری گلاب بود پاشید چند قطره از آن بر رخِ حسین روی عزیز فاطمه از خون خضاب بود بابش حسین ، خونِ وِرا بر فلک فشاند هر قطره اش به سرخیِ یاقوت ناب بود گر قطره ای بخاک از آن خون چکیده بود ارکانِ نُه فلک ، همه از بُن ، خراب بود آن تیر سوخت جان حسین و دل رباب بر خرمنِ وجود ، چو برقِ شهاب بود یارب ! مباد مرد ، خجل گردد از عیال دارم گمان ، امام ، خجل از رباب بود وقتی رباب بوسه ز حلقومِ او گرفت در عرش و فرش، شورشِ یوم الحساب بود بابا نماز خوانْد و سپردش به مهدِ گور آن خاکِ تیره، بر رخِ اصغر، نقاب بود خاکم به سر، شراره به دل، عقده در گلوست کاین تلخْ قصّه، ثبت به چندین کتاب بود برخی نوشته‌اند: مزارش شکافتند [1] شاهد بر این قضیّه، دو چشم رباب بود نَبْوَد عجب اگر که بگویم: به راه شام بر نی سرش به جلوه، چنان آفتاب بود می خواست مادرش که در آغوش گیردش افسوس! دستِ خستة او در طناب بود زینب به گریه گفت: امان از دل رباب هر چشم، چشمه سار و دلِ او کباب بود گاهی به یاد اصغرِ شیرین لبش، به شور کنج خرابه، ذکر شبش، ذکر خواب بود هر کس گریست بهرِ علی، او دعاش کرد دانم، دعای خسته دلان، مستجاب بود باب الحوائج است علی اصغرِ حسین یادش به شهرِ فیض، مرا فتحِ باب بود شکر خدا که «ایزدی» از صدق و اعتقاد مدحتسرای عترتِ ختمی مآب بود [1] ریاض القدس محمد قزوینی ج ۲ ص ۱۰۳ *شیخ سبزواری جامع النورین مجلس ۲۸ 🤲التماس دعای فرج ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حاج امیر ایزدی همدانی http://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم 🌴حضرت اصغر به امان آمده🌴 معنی غربت به عیان آمده صحبت غیرت به میان آمده نوبت طفل کاروان آمده اصغر پاک قهرمان آمده «اصغر من کِی به زبان آمده حرمله با تیر و کمان آمده» ثروت دنیاست برای حسین جسم به قربان صفای حسین عالم هستی به فدای حسین زنده شود جان به نوای حسین اصغر و خون آسمان آمده حرمله با تیر و کمان آمده غزهء مظلوم شده نینوا کودک معصوم شود جان فدا حرمله بر اوج رسانده جفا لعنت حق باد بر آن اشقیا گرگ زبون، زوزه کشان آمده حرمله با تیر و کمان آمده باب حوایج، تو دعایی نما خیر دو دنیا تو عطا کن به ما حاجت ما را تو بفرما روا محو کن از امت ما هر بلا روضهء طفل پهلوان آمده حرمله با تیر و کمان آمده ما به تو شش ماهه توسل کنیم بعد به رب تو توکل کنیم چشم امیدی به تفضل کنیم با کمکت رو به تحول کنیم حضرت اصغر به امان آمده نصرت صاحب الزمان آمده 🌴🌴🌴 سروده سجاد محمدیاری @Maddahankhomein