voice-changer-۲۰۲۴-۰۷-۲۰-۱۷-۵۹.mp3
881.2K
◾نوحه سینهزنی
◾بازار کوفه و شام
◾سبک و ملودی جدید
◾بنداول
سر زده از نیزه شکوفه
زینب رسیده است به کوفه
رو نیزه سرها
راس شهیدا
هلال زینب
عزیز زهرا
وای.....
سرعلی اکبر لیلا
راس ابوالفضل که شده سقا
راس گل نجمه که شد قاسم
گرفته روی نیزهها ماوا
واویلا....واویلا....
واویلا....واویلا....(۲)
◾بنددوم
حرفای کوفیان دروغه
بازار کوفه چه شلوغه(۲)
هلهله برپا
شادی زنها
میون بازار
زینب کبری
وای.....
اهل حرم در ملاءعامند
زنان کوفه همه بر بامند
سنگ جفا و خاک و خاکستر
گویی که طفلان همه در دامند
واویلا....واویلا.....
واویلا....واویلا.....(۲)
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
voice-changer-۲۰۲۴-۰۷-۲۰-۱۷-۴۸.mp3
1.16M
◾نوحه سینه زنی
◾بازار کوفه و شام
◾باسبک و ملودی جدید
◾بنداول
طعنه و زخم زبان بشنیدم
برادر حسین جان
بر سر نیزه سرت را دیدم
برادر حسین جان
از روی......
نیزه تکلم کن تا من جان بگیرم
در بین......
کوفیان برادر اسیرم اسیرم
دختر کبرای علی منم من منم من
کوثر زهرای علی منم من منم من
ای مه تابانم قاری قرآنم
ای جانم ای جانم (۴)
◾بنددوم
دختر کوچکت داره میمیره
میمیره میمیره
دستشو رو صورت خود میگیره
میگیره میگیره
نگاش کن....
تا جان تازه ای بگیره
از داغت....
روی دستام داره میمیره
دلم به درد و داغ تو مبتلاست
مبتلاست
مقتل من بعد تو در کربلاست
کربلاست
ای مه تابانم قاری قرآنم
ای جانم ای جانم(۴)
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
صدای زخمی
بیا ودرد دلم را دوباره درمان کن!
مسیرسخت مرا بانگاه آسان کن!
صدای زخمی خودرا به گوش من برسان
«مراز نیزه به یک یا اُخیّه مهمان کن»!
دلم گرفته برادر، برای خواهر خویش
بیا و باز تلاوت کلام قرآن کن!
اگرچه سنگ زنندت بخوان ودشمن را
زمعجزات نفس های خودپشیمان کن!
هلال یک شبۀ من،که گفته رویت را
به پشت دراین شام تار پنهان کن!
به اشک چشم یتیمان کسی نظر نکند
گهی نگاه زنیزه به اشک طفلان کن!
تمام دور وبَرم پُرشده زنامحرم
نگاه تُند براین اهل نامسلمان کن!
حدیث غُربت مارا همیشه می خواند
حسین من به«وفایی» نگاه احسان کن!
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیهسلاماللهعلیها
#غزل #مرثیه #اسارت
عمه مگر که بابا از من خبر ندارد؟
ای کاش لحظه ای از من چشم برندارد
از چشم های تارم باران اشک جاریست
عمه ببین که گریه، دیگر اثر ندارد
می ترسم آخرش زجر جان مرا بگیرد
ای عمه این بیابان پایان مگر ندارد؟
بابا تو رفتی و من آتش به جانم افتاد
این دخترت پس از تو که بال و پر ندارد
عمه دعا کن امشب بابای من بیاید
شب های شام بی او اصلاََ سحر ندارد
در کنج این خرابه طاقت نمانده دیگر
عمه مگر که بابا از من خبر ندارد؟
#عباس_گودرزی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب هفت حسین
#روضه_امام_حسین
بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود
شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود
بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست
که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود
بنویسیدميان لشكری بلوا شد
سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود
بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند
شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود
بنویسیدکه غارت شده پیراهن او
مادری شاهداین واقعه در آنجا بود
به سرنعش حسین بود که آمدمادر
ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب هفت امام حسین ع
سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین
گاه راست هدف سنگ بلابود حسین
سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت
حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین
کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین
لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین
جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود
خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین
باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است
ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین
درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود
دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین
دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست
به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین
📝شعر .آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب هفت امام حسین ع
سرتوبرفرازنیزه هابود
لبانت قاری طشت بود
سرت زخمی زسنگ کوفیان شد
سرت مجروح چوب خیزران بود
سرت از بهرمن دریای نور است
سرتو سرتوسوخته ی کنج تنوراست
لبانت بوسه گاه بوتراب است
سر توشاهدبزم شراب است
چودیدم نیزه ی روزخیانت
بدیدم جای چوبی برلبانت
عدومیزدمراباصدجسارت
ببین اموال مارا کرده غارت
تنت راپیش مامسلوب کردند
سرت آویزه بریک چوب کردند
طلای دختران غارت نمودند
ببین(مجنون)که معجر می ربودند
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب هفت امام حسین ع
راهبا من زاده ی پیغمبرم
من حسینم نور چشم حیدرم
من کیم عشق خدای عالمم
راهبا کوی خدارامظهرم
بوده هرجا بر سرم تاج شرف
راهبامن عرش حق رالنگرم
ایکه تمجیدیم به قرآن آمده
راهبامن ماسوا رامفخرم
من که خودقدرت به هستی داده ام
راهبا من خود ولی داورم....
درکتاب آسمانی آمده
راهبا برماسوا من سرورم
جدمن احمدبود بابم علی
راهبا زهرای اطهر مادرم
من حسینم رحمت بی واسطه
راهبامن برخلایق سرورم
کوفیان مهمان نوازی کرده اند
راهبا کردند غمگین خاطرم
کوفیان یاران ماراکشته اند
راهبامن بی کس وبی یاورم
بعدمن شداهلبیتم خار وزار
راهبارفته اسیری خواهرم
راهبا(مجنونم)ازاین واقعه
شاعرم امابه کویش ذاکرم.
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)...
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_هفت_شهادت_امام_حسین
دیدگانم گریه کرده هفت روز
داغ تو با من چه کرده هفت روز !
هفت روزِ آه تاثیریّ من
ترجمانی گشته از پیریّ من
از تبسم غنچه ی لب بسته شد
تا تو رفتی دست زینب بسته شد
بوده ایم دلبند هم دو سینه سوز
من جدا از تو ، تو از من ، هفت روز !
نه ، جدایی کی روا باشد چنین ؟
تو به نیزه خواهرت محمل نشین
هفت روزِ هر چه آمد بر سرم
ای فدای تو عزیزم ، دلبرم
هفت روزِ بی تو پرپر میزنم
گاهی از محمل به تو سر میزنم
نیست آیا مِهر دیرین با مَنت
هفت روزِ پیش چشمم کُشتنت !!
هفت روزِ در کجایی ذات نور ؟
روی نیزه ! بر طبق یا در تنور ؟
هفت روزی شد به گردون پر زدی
با سرت بر عرش داور سر زدی
هفت روزِ بوریا بر پیکری
بی عبا عمامه ، بی انگشتری
آسمان با ابر خونین هفت روز
کربلا را کرده آذین هفت روز
هفت روزِ خاک را دادی بها
کربلا با تو شده کرب و بلا
محسن غلامحسینی ..✍
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#هفتم_شهدای_کربلا
شنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه
چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی
بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار
دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت
دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان
دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه
دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه
دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم
دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه
دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم
سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم
عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش
بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم
به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان
سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد
چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان
نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب
#باقری_پور
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شب_هفتم_شهدای_کربلا
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است
کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است
حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر
در کربلا امشب زند بر سینه و سر
هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا
هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا
امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند
بهر حسین و آن شهیدان در نوایند
امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است
بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است
زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد
بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد
ختم رسل بهر حسین خود عزادار
هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار
درکربلا بنگر چسان شورونوائیست
درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست
این هفتمين شامِ جدايي ازحسین است
اندر عزا زین العباد و زینبین است
دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند
هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند
اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار
باشند از بهرِ حسین امشب عزادار
آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب
اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب
نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان
اندر دلِ زندان همه در آه و افغان
دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر
اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر
از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند
از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند
گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر
از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر
زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزان
شدذکرشان جانم حسين جانم حسين جان
ای باقری آلِ نبی باشد عزادار
هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار
#باقری_پور
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein