eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم مسیر راه شام تا دروازه ساعات کارِ ما گرچه به جز گریه‌ی پیوسته نبود کارِ این قوم ولی خنده‌ی آهسته نبود آنقدر ضربه‌ی نیزه همه را ساکت کرد بِینِ ما در پِیِ تو  یک سرِ نشکسته نبود پشت دروازه‌ی ساعات معطل شده است آن کریمی که درِ خانه‌ی او بسته نبود خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت پایِ ما با تو در این راه ولی، خسته نبود فقط از دور تو را دخترکانت دیدند نیزه ای‌کاش به تو اینهمه وابسته نبود گرچه از دور ولی باز زمین می‌اُفتند زخمِ حلقومِ تو ای‌کاش که برجسته نبود گرمِ تزئین و پذیرایی شام‌اند همه ورنه دروازه‌ی این شهر چنین بسته نبود (حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۱۶) امام صادق (ع) از زبان امام زین‌العابدین (ع) نقل کرده‌اند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزه‌ی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند. جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزه‌ها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند. هرگاه یکی از ما گریه می‌کرد، بر سرش می‌زدند.» https://eitaa.com/Maddahankhomein
یه عمره تویه هیئتا نوکر نوکراتونم چاییِ روضه هاتونو دوای دردام میدونم از بچگی تا به حالا عشق شما تو قلبم ایشالله وقت مردنم نام شما رو لبمه سائل هر شبه تو ام نگاهی کن به این گدات دوای دردای منه ذکره قشنگه دلربات ببین توحالو روزمو قربون لطف و کرمت بارون اشکامو ببین من و ببر تاحرمت من و ببر تاحرمت دستم به دامن تو و ورد لبم نام شما یه کربلا بزار بیام آقاجونه امام رضا(ع) لحظه ی جون دادن من بیاو راحتم بکن نزار که تنها بمونم بیاشفاعتم بکن آقاتوتاریکی قبر که خیلی زارو مضطرم یاوقتی از دنیا میرم خودت بیا بالاسرم یعنی میشه وقت حساب بیان بگن بخشیدنم از کرم امام حسین خوش به حالش خریدنم من و ببر تاحرمت https://eitaa.com/Maddahankhomein
🩸با امرِ عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ، زمین «شمرِلعین» را در خود فرو می‌برَد... در نقلی آمده است: 🥀 چون اسرا به نزدیکی شهر شام رسیدند، در دروازه شام، عُليا مخدّره حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها، شمر را طلبيده و فرمود: 📋 حاجَتی إلَیکَ اَنْ تَدخُلَنا مِن بابٍ غَیرِ مُزدَحمٍ و تَسلُکَ بنا طریقاً قلیلَ النّظّارة ▪️حاجتى به تو داريم، و آن اینکه ما را دروازه شلوغی وارد شهر نکنید و از راه خلوتى داخل شام نماييد تا کمتر به ما نظر کنند. 📋 فَکانَ جَوابُهُ قَرَعَها بِسَوطِهِ و زَجَرَها بِغَمَدِ سیفهِ ▪️آن ملعون به خواسته حضرت اعتنا نکرد و چند تازيانه بر آن مخدّره زد و بعد با غلاف شمشیرش، بر پشت آن بانوی مظلومه ضربه‌ای زد. 🥀 آن معدن صبر و وقار از فرط‍‌ غيرت منقلب و متاثّر شد. لذا امر به زمين نموده و فرمود: 📋 يا أرض! خُذِيهِ! ▪️ای زمین! او را بگیر! 📋 و اِذاً تَنفرجُ الارضُ و تَبتَلعُ شمرَ إلیٰ ظَهرِه ▪️ در آن حال ناگهان زمين، دهان باز کرد و شمر را تا كمر فرو بُرد. 🥀 در این هنگام بود که سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام بر فراز نیزه‌ها به سخن درآمد و فرمود: 📋 يا اُختاه! اِصبِرى وَ احْتَسبى في مَرضات اللّه. ▪️ای خواهرم! صبر کن و همه این دردها را به حساب خدا بگذار. 🥀 پس آن مكرّمه امر نمود به زمين و زمین آن ملعون را رها کرد. 📚الخصائص الزینبیّه ص١٨۵ ✍ علی با چادر زهرا،چه غوغایی،چه تصویری حسین بن علی دارد،عجب همشیره‌ی شیری من از آن خطبه‌هایی که عقیله خواند،فهمیدم حریف حرف حق هرگز نخواهد گشت شمشیری زنی با دست بسته کرد مُشت حیله‌‌ها را رو زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری به هر جمله که می‌گوید،‌به روی منبر محمل ز سرهای بریده می‌رسد آوای تکبیری ... ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✍ رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال ز داغ تو پیر شد زینب سه چهار مرتبه با شمر هم‌کلام شده نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب همان زمان که به سرنیره ها هُلش دادند نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب نبودن تو و عباس کار خود را کرد و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد.. بلند شو همه رفتند دیر شد زینب! https://eitaa.com/Maddahankhomein
قافله تا رسید واویلا موی ما شد سپید واویلا ما عزادارو شامیان دادند همه تبریک عید واویلا کودکان و زنان، بدون پناه صفدوا فی الحدید واویلا سخن آهسته، روضه سربسته سبی کالعبید واویلا بین بازار برده ها دیدند قدّ زینب خمید واویلا سر اصغر زمین که خورد، رباب رنگ رویش پرید واویلا با اشاره به رأس پاک حسین یکنفر می‌دوید واویلا گفت این سر، سر مسلمان نیست خار بر دل کشید واویلا این سری که به نیزه جلوه‌گر ست چه بلاها که دید واویلا هست پیدا ز گردنش، قاتل بد گلو را برید واویلا آنکه سر را برید با دشوار عمه را میزند سرِ بازار https://eitaa.com/Maddahankhomein
علیهاالسلام 🔹تا پای جان🔹 کاش در دروازۀ ساعت زمان می‌ایستاد نیزه‌ها می‌رفت اما کاروان می‌ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می‌تپید قلب دنیا می‌گرفت و ناگهان می‌ایستاد کوفیان دیدند وقتی لب به گفتن می‌گشود ناگهان زنگ شترها از تکان می‌ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می‌شدند آن‌چنان که گفته‌اند، آب روان می‌ایستاد او که با صبر و شکوه و همت زهرایی‌اش با حجابش، روبه‌روی دشمنان می‌ایستاد زینبی که خطبه‌ها را حیدری می‌خواند و بعد روی حرفش چون علی تا پای جان می‌ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت همچنان می‌ایستاد و همچنان می‌ایستاد.. 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای دل! مگر نه خاتمه، ماه محرّم است؟ «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟» گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت «باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق «کآشوب در تمامی ذرّات عالم است» صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن «کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است» سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه‌ها «سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است» آن محشری که کرد به پا چوب خیزران «بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است» رشک مَلَک خرابه‌نشین شد که «محتشم» گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است» :: ویرانه و دل شب و دردانه و پدر آری؛ بساط عشق به‌خوبی فراهم است فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود بر گِرد شمع دید که پروانه‌ای کم است ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
1722806671900_-2147483648_-212479.ogg
2.25M
زمینه ورود کاروان اهل بیت به شام روضه ی امشب یه کلام، ای وای از شام روو نیزه ها سر امام، ای وای از شام زینب و مجلس حرام، ای وای از شام ای وای از شام باید با اشاره، باید بی صدا گفت باید روضه هاشو، با این واژه ها گفت سنگ و، سیلی، رویِ، نیلی کوچه، بازار، بینِ، انظار دستِ، بسته، پایِ، خسته ترس و، غربت، رنج و، محنت ای وای... زینب شلوغه کوچه های شام، ای وای زینب آتیش و سنگ روی بام، ای وای زینب رقیه بین ازدحام...، ای وای زینب ای وای زینب نمی چرخه امشب، به روضه زبونم باید واژه واژه، براتون بخونم طشت و، اون سر، اشکِ، دختر چوب و، دندون، لب ها، پرخون بی کس، تنها، پس کوو، سقا؟ رختِ، پاره، مُردن، داره ای وای... زینب وحید محمدی ۱۵ مرداد ۱۴٠۳ https://eitaa.com/Maddahankhomein
1722863328895_-2147483648_-212505.ogg
1.45M
شور حضرت زینب سلام الله علیها (به صورت زمینه هم قابل اجرا می باشد.) وارث ذوالفقار حیدر، سیده زینب جلوه ای از وقار حیدر، سیده زینب خطبه ی ماندگار حیدر، سیده زینب وقت خطبه خوندنت باید ملائک خدا منبری برا تو از توو آسمونا بیارن طوری که تو حیدری خطبه میخونی بایدم اسمتو کنار اسم شخص مولا بیارن یاری زینب، فداکاری زینب بعد از عباس، علمداری زینب نوری زینب، تو مستوری زینب مثل حیدر، سلحشوری زینب زینب زینب مدد زینب زینب بانوی صاحب مقامات، سیده زینب فاتح سربلند شامات، سیده زینب عمّه ی قهرمان سادات، سیده زینب تو همونی که می تونه با کلام نافذش تا ابد یزیدُ اینجوری بی آبرو کنه کی می تونه غیر دختر علیِّ مرتضی با یه دختر سه ساله شامُ زیر و رو کنه برتر زینب، سر و سرور زینب فاتح بودی، تو بی لشکر زینب کوهی زینب، تو نستوهی زینب تو این کشتی، خود نوحی زینب زینب زینب مدد زینب زینب وحید محمدی ۱۵ مرداد ۱۴٠۳ https://eitaa.com/Maddahankhomein
اول ماه صفرسال۶۱ هجری ورودکاروان اسرا به شام اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین» راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین ته بازار یکی نام محلّی را گفت مردک مست عجب فتنه گری بود حسین آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط کاش این شام بلا را سحری بود حسین حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین  چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین سیدحسین_میرعمادی https://eitaa.com/Maddahankhomein
159K
نوحه شام بلا کربلا سخت ولی شام بلا سخت تر است گذر از کوی یهود از همه جا سخت تر است زیهودی چه توقع که به ما سب نکند گر مسلمان بزند طعنه تو را سخت تر است۲ به آبی انت وامی یاحسین بفدای لب عطشان حسین۲ پشت دروازه نگه داشته اند قافله را بعد دروازه از آن هم به خدا سخت تر است یا اخا مادر من فاطمه میداند و بس گذر از کوچه باریک چرا سخت تر است۲ به آبی انت وامی یاحسین بفدای لب عطشان حسین۲ دست بسته به روی ناقه عریان سخت است گر ببارد به سرت سنگ جفا سخت تر است سر عباس به نی بود و مرا باز زدند سایه اش کم بشود از سر ما سخت تر است۲ به آبی انت وامی یاحسین بفدای لب عطشان حسین۲ همه شهر نوامیس تو را گرداندند سر بازار ولی بر اسرا سخت تر است به سر طفل تو هم رحم نکردند حسین دیدن او ز تمام شهدا سخت تر است۲ به آبی انت وامی یاحسین بفدای لب عطشان حسین۲ بزم نامحرم اگر پا بگذاری سخت است گر نگه دارد عدویت سرپا سخت تر است سر نی سنگ اگر خورد سرت ،جام ندید پس برای سر تو تشت طلا سخت تر است۲ به آبی انت وامی یاحسین بفدای لب عطشان حسین۲ زخم شمشیر کجا زخم زبان واویلا۲ به خدا شام غم از کرببلا سخت تر است۳ به آبی انت وامی یاحسین بفدای لب عطشان حسین۲ (عبدالحسین) http://eitaa.com/Maddahankhomein
وداع با ماه محرم این سی شبه از دست ما راضی شدی یا نه ارباب جانم از گدا راضی شدی یا نه سی روز میخواندیم سی شب گریه می کردیم هم پای تو هم پای زینب گریه می کردیم روضه به روضه گشتن ما را خودت دیدی جانم حسین سینه زنى ها را خودت دیدی چه دستهایی که برای دیگِ نذری سوخت این سوختن را دخترت اصلا به ما آموخت از برکت تو بی نوا هم بانوا می شد هرسفره خالی پر از ظرف غذا می شد یک ماه غرق نوکری شب تا سحر بودیم ازعالم و آدم به جز تو بی خبر بودیم دم را که میدادند نوکرها شنیدن داشت قل قل زدنهای سماورها شنیدن داشت هر خستگی را با شراب ناب در کردیم لب را همیشه ما ز چای روضه تر کردیم در میکده جز با دو پیمانه نمی رفتیم از روضه با دست تهی خانه نمی رفتیم جارو زدیم و از قبالش خیرها دیدیم باگریه فرش روضه را صد بار بوسیدیم عشق تو حتی حال بدها را خدایی کرد یک بر مشامم می رسد ما را خدایی کرد از نوکرت خوبی بدی دیدی حلالش کن از کارهایش گر تو رنجیدی حلالش کن ما بی شما ارباب خیلی بی کس و کاریم اما به جان مادرت که دوستت داریم باورکن آقا از تو جز عزت نمی خواهیم ما جز گدایی از در هیات نمی خواهیم دردیم ما اما شفا را میدهد زهرا مزد عزاداری ما را میدهد زهرا او قلب ما را با غم تو آشنا کرده با دستهای بی رمق ما را جدا کرده شاعر: ...... ؟؟؟! http://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا