eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
60102_1398812224947_475554.mp3
570K
▪️نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام سامرا غرق شور عزا شد هر کجا سوگواری بپا شد عسکری شد فدا در ره دین مهدی فاطمه گشته غمگین یاحسن یاحسن یاحسن جان... بهر مولا حسن زهر کینه شد برای شهادت زمینه بار دیگر گلی پاک ومعصوم/با ید ظالمی گشته مسموم یاحسن یاحسن یاحسن جان... جان بسوزد که مولا جوان است در دم آخرش ناتوان است با دل خون کشد درد بسیار/یک شبی تا به صبح مانده بیدار یاحسن یاحسن یاحسن جان... آمده مهدی اش در براو روی زانو نهاده سر او کام عطشان او کرده سیراب حال او دیده وگشته بیتاب یاحسن یاحسن یاحسن جان... ✍ اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
58716_1398631114820_407085.mp3
501.7K
▪️نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام غريبانه ميروم از دار دنيا بيا مهدي اي نور ديده ء بابا تو اي نورچشمانم بببين چشم گريانم رسيده بر لب جانم واويلا ترك خورده از زهركينه لبهايم جوان مرده ميروم مثل زهرايم دم آخر اي دلبر تسلاي اين مضطر بخوان روضه از مادر واويلا بيار آب و يادي كن از تشنه كامان بياد آن گودال و شاه مظلومان به موج خون غوغا شد زخون مقتل دريا شد سر نعشش دعوا شد واويلا يل خيبر تنها و بي سپر مانده بيا مهدي كه زهرا پشت در مانده به اين در آذر افتاد كه زهرا با سر افتاد روي جسمش در افتاد واويلا ✍مجتبی صمدی شهاب https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم آنکه بر محضر شما نرسد مطمئناً که تا خدا نرسد بهتر است اینکه زیر خاک رود آن سری که به سامرا نرسد عطرِ سرداب را نفهمیده آنکه بر "سُرَّ مَن رَا ...نرسد چشم بر خاکِ آن اگر بکشیم آسمان هم به گَردِ ما نرسد سامرا رفته‌ها به من گفتند هیچ جایی به کربلا نرسد از کفن کردنی دوباره بخوان تا که روضه به بوریا نرسد با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو یا حسن هستیم نام ما را که از قدیم نوشت از گدایانِ این حریم نوشت تا خدا حال و روز ما را دید بعدِ نام حسن کریم نوشت تاکه پیشِ تو درد دل کردیم نام ما را خدا کلیم نوشت دلِ ما را اسیر کرد آنکه بال جبریل را گلیم نوشت رفته بودیم مشهد و آقا باز هم روزیِ عظیم نوشت سامرا واجبیم ، امام رضا نه کبوتر که یا کریم نوشت با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو یا حسن هستیم این طرف صحن صاحب کرم است آن طرف یک غریب بی حرم است این طرف هرچه هست زائر هست آن طرف بی چراغ بی علم است این طرف احترام می‌بینی آن طرف ناسزا که دَم‌به‌دم است سامرا شد خراب فهمیدم چقدر روضه‌ها شبیه هم است مادری اند هر دوتا آقا مو سپید است هرکه غرقِ غم است پیش هر دو به گریه می‌شنوی روضه‌ی پهلویی که محترم است با حسینیم با حسن هستیم ما گدایِ دو یا حسن هستیم کاش پلکت کمی تکان بخورد به زمین ورنه آسمان بخورد پسرت آمده است تا جگرت زخم کمتر از این و آن بخورد ظرفِ آبی به دستهایش تا پدر آبی نفس زنان بخورد می‌خورد ظرف هِی به دندانت چه کند آب نیمه جان بخورد خوب شد کودکت ندیده لبت ضربه از چوبِ خیزران بخورد روی پیشانی‌ات فقط چین است آه اگر سنگ بی امان بخورد * * * عمه مانده است زیر هر ضربه که مبادا به دختران بخورد دختران تشنه‌اند و با خنده لقمه‌ی خویش را سنان بخورد با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو یا حسن هستیم حسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم به آسمان نرسم تا هوایی‌ام نکنی کجا روم من اگر سامرایی‌ام نکنی بگو میانِ گدایانِ خویش جایی هست نگاه بر من و بی دست و پایی‌ام نکنی بقیع پنجره فولاد کُنجِ شش گوشه خوشم به این دو سه جا هرکجایی‌ام نکنی سرم به چوبه‌ی سرداب میزنم به سرم اسیرِ این شبِ سردِ جدایی‌ام نکنی هنوز از سفرِ اربعین مریضِ توام دوا ندارم اگر    کربلایی‌ام نکنی نگاه کن به بزرگیِ خود ولی نظری به طرزِ نابلدیِ گدایی‌ام نکنی غریبِ شهر  مرا کُشت آتشِ جگرت مرا بِبَر که بمیرم به خانه‌ی پدرت حسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم به لبِ خشکِ تو انگار که باران میخورد آب میخوردی و هِی ظرف به دندان میخورد پسرِ کوچکِ تو مانده چه سازد با تو زهر وقتی که بر این سینه‌ی سوزان میخورد آه میسوخت از این آه دوتا گونه‌ی او نفَست تا که بر آن چهره‌ی گریان میخورد فقط از کنده و زنجیر و فلک خالی بود ورنه این حجره‌ی پُر درد به زندان میخورد بارها شد که تو پیچیدی و اُفتاد سرت بارها خاک بر این زُلفِ پریشان میخورد پسرت اینطرف و مادرت آنسو مُردند دستهاشان به سر از وای حسن‌جان میخورد دیدی از بسترِ خود شام و سَر و آتش را آنهمه زخم که از بام به طفلان میخورد یک به یک با سرِ خود رویِ زمین میخوردند ضربِ شلاق که بر پشت و گریبان میخورد خیره بر چشمِ پدر بود نفهمید که سوخت آتشی را که بر آن دخترِ بی جان میخورد دخترک زد به لبش گفت که دندانش کو آنقدر سنگ که بر آن لب و دندان میخورد حسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم آجرک الله یا صاحب الزمان هشت روز است که با درد مدارا دارد کوهِ صبری که در این بسترِ غم جا دارد هشت روز است که از زهر به خود می‌پیچد هشت روز است که از مرگ تمنا دارد هشت روز است که جان کندنِ او را دیده همسری که به کنارش غم عُظمی دارد کاش می‌شد که به یکباره بسوزد اما هشت روز است فقط ناله‌ی اُمّا دارد ذره ذره نفسش سوخت تنش آب شده هشت روز است که اینگونه تقلا دارد هشت تَن کشته‌ی زهرند از اجدادش لیک..‌. زهر این دفعه چرا شکلِ معما دارد قاتلش گفت فقط زود خَلاصش نکنید دیدن ناله‌ی این مرد تماشا دارد سرِ او روی زمین مانده در این مدت نه پسری هست به دامن سرِ بابا دارد خانه‌اش کرببلا حجره‌ی او گودال است هشت روز است به لب وای حسینا دارد هشت روز است که در خلوت خود می‌خواند چقدر گودی گودال مگر جا دارد ؟ روضه می‌خواند چرا آنهمه طولش دادند یک نفر تشنه مگر آنهمه بلوا دارد وقت دارند سه ساعت سرِ فرصت بزنند شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد آه از آن سینه که سنگینی پا را حس کرد  وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد شمر مشغولِ حسین است گَهی هم می‌زد خواهری را که به سر چادرِ زهرا دارد... حسن لطفی *حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام در روز اول ماه ربیع مسموم و در هشتم ماه ربیع مظلومانه به شهادت رسیدند. https://eitaa.com/Maddahankhomein
اگرچه مهبطِ وحیِ ملائک هست درگاهم تمام عمرِ خود، زندانیِ دژخیمِ گمراهم اقامتگاهِ من، تبعیدگاه و قتلگاهم شد نمی‌داند کسی از ظلم‌های خصمِ بدخواهم ز سختی‌های گوناگون، مصیبت‌های روزافزون نمانده هیچ در تاریخ، غیر از عمرِ کوتاهم مرا این عمر کوته، یادگار مادرم زهراست هماره بود داغِ حضرتِ مظلومه همراهم شبیهِ مجتبی تنهائی‌ام شد، دردِ بی‌درمان که بود از کودکی، دردِ غریبی دردِِ جانکاهم جوازِ گفتگو با شیعیان، هرگز نمی‌دادند مگر یک گفتگویی بود، تنها در گذرگاهم چو می‌بردند روز و شب مرا دژخیم، تحت الحفظ اگر می‌شد، کسی را گاه می‌دیدم سرِ راهم معارف را چنان، رمز و رموزی خاص می‌گفتم پیامی می‌رساندم شیعه را، در هر بِزنگاهم سکوتِ محض حاکم بود، در بینِ محبانم نبود از شیعیانم، هیچ فریادی هواخواهم نه مهدی پیشِ رویم بود، نَه فردی ز اصحابم مرا پیوسته مونس بود، چشمِ مانده بر راهم مرا کشتند اَعدا در جوانی، جرمِ من این بود که من فرزندِ زهرایم، اَمینِ دینِ اَلّاهم برای قتلِ فرزندم، مرا هم زهر نوشاندند بیاید روزِ دلبندم، همانکه هست خونخواهم چو آید، انتقامِ سیزده معصوم می‌گیرد بزودی می‌کند خود، از ظهورِ خویش آگاهم دهد تکیه به کعبه، تا بخوانَد اهلِ عالم را شبانگاهی که باشد صبحِ آن، زیبا سحرگاهم بگیرد انتقامِ ضربتِ شمشیر و سیلی را دهد پاسخ به هر اشکم به هر سوزم به هر آهم تنِ صد چاکِ جدّم، بی کفن، بی پیرهن مانده بخونِ سرخِ او، تابَد شبی آن جلوه‌ی ماهم قسم بر آن سری که روی نیزه بود، قرآن خوان صدای مهدیِ من، می‌رسد بر گوش ناگاهم اَنابنُ المصطفای او به گوش خلق می‌آید که من در انتظارِ آن قرارِ سبز، هرگاهم بزودی بشنوی بانگِ لِثارات الحسینش را به او لبیک میگوئید، از هر راه و بیراهم دعا هر لحظه بر آن یاورِ مستضعفان باید که آید با دعای منتظرها، يوسف از چاهم حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
پایان عزا😭 شصت و نه روز عزا رفت ونشد یک خبری چشم ها خیره به در مانده ولی در سفری صاحب ِخانه ای و خانه ی تو غصب شده از چه در بین بیابان همه دم دربه دری دق نکردیم چرا از غم تنهایی تو سالها منتظر سیصد و اندی نفری یک خبر می دهی از خود، نگران تو شدیم ناخوش احوال، از آن روضه ی شام و سحری موقع روضه کسی هست به دادت برسد؟ کاش می شد که مرا هم به خیامت ببری هشتم ماه ربیع، باز رسید ای مظلوم سامرا رفته ای و فکر عزای پدری تن لرزان پدر، آتش قلبت شده است شده تبدار و تو از ناله ی او خون جگری کاش می بود کسی بابت دلداری تو آن زمانی که تو از داغ پدر محتضری داغ سنگین پدر دیده ای اما صد شکر روبروی تو نرفته به روی نیزه سری او شده کشته ولی پیکر او دست نخورد تو ندیدی تن عریان شده و پُر شرری نشدی همسفر قاتل او شهر به شهر بر سرت سنگ نخورده ست میان گذری مجلس باده نرفتی و ندیدی که پدر خیزران خورده لبش در وسط طشت زری آخرین روز عزا، روضه مدینه برود پس تو هم لطمه زنان،از غم مسمار دری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری از پیاده‌روی زائران و عاشقان اهل بیت ع بسوی شهر مقدس سامرا در آستانه‌ی اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
مداحی_آنلاین_سامرا_باز_با_صفا_شده_ای_سید_رضا_نریمانی.mp3
4.9M
🏴 سامرا باز با صفا شده‌ای در حریمت برو و بیا داری اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سامرا، از غم تو، جامه‌دران است هنوز چشم نرگس به جمالت نگران است هنوز🏴 مهدی_رسولی اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
مداحی آنلاین - نه که روضه‌هات - حسین ستوده.mp3
4.12M
🖤نه که روضه‌هات 😭خود سامرات 😭گریه داره🏴 اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
شال مشکی عزا بر دوشتان صاحب زمان(عج) از غم هجران بابا اشکتان مولا روان دشمن خونخوار دین از کینه مسمومش نمود شد شهید راه دین مولای مظلوم جوان تسلیت آقا سرت باشد سلامت ای عزیز تسلیت از سوی جمع عاشقان و شیعیان "عاصی" 🍃🖤🍃😭 🌹 در روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام هدیه نثار حضرت و عرض تسلیت خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ۳صلوات
دوبیتی محضر امام زمان عج بر سینه ی منتقم نشسته صد آه چون فاطمه، عمر پدرش شد کوتاه در بین عزا زمزمه دارد بر لب عجل لولیک الفرج یا الله 🥀🥀🥀🥀 مضطر شده ای؛ امام ما، می دانیم از گریه ی تو بهر پدر ، گریانیم با نیّت دلداری تو هر لحظه عجل لولیک الفرج می خوانیم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم مدح شهادت امام عسکری ع مدام نه‌تنها دوست، دشمن فکر حفظ احترامش بود کسی که «آیه‌ی تطهیر» بخشی از مقامش بود تمام سهمش از دنیای ما شد گوشه‌ی زندان! همان آقا که سرتاسر همه عالم به نامش بود چنان با دشمنان خود هوای مهربانی داشت که زندان‌بان او یک‌عمر دربند مرامش بود اگرچه قدر او را مردم دنیا ندانستند ولی در عرش تسبیح ملائک ذکر نامش بود دلش می‌خواست تا روز ابد می‌ماند با آن‌ها که دنیا بیشتر در جمع محرومان به‌کامش بود به هر زندان که می‌بردند آقای غریبان را دل هر شیعه مانند کبوتر روی بامش بود عبادت بود کارش در تمام روزها، شب‌ها ولیکن گریه قوت غالب هر صبح‌وشامش بود چرا باید إبا می‌کرد از عمّال عباسی...؟ کسی‌که جمع حیوانات وحشی نیز رامش بود دل ما هر تپش در اشتیاق دیدن او سوخت که حتی کعبه هم مشتاق دیدار امامش بود حسن فرقی ندارد مجتبی یا عسکری باشد که تنها ماندن و بی‌یاوری ارث مدامش بود عطش بالا گرفت و زهر آخر کار خود را کرد در آن لحظه فقط ذکر مصیبت در کلامش بود؛ خدایا...! مادر مظلومه‌ام را بی‌هوا کشتند! یکی ای کاش از آن‌ها بپرسد که؛ «چرا کشتند؟» https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوستان و همراهان عزیز سلام🙏 سالروز شهادت جانسوز یازدهمین ستاره فروزان سپهر ولایت و امامت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را به محضر مقدس قطب عالم امکان حضرت ولیعصر (عج) و شما خوبان تسلیت و تعزیت عرض می‌نمایم. از اینکه صبورانه ما رو همراهی می‌کنید و باعث دلگرمی ما هستید سپاسگذارم 🙏💐
ای نگاهت روشنی بخش ِ تمام نورها ذکرِ خیرت مایهٔ آرامش رنجورها جذبهٔ چشمت به قدری هست پُر تأثیر که می برَد خشم و غضب از سینهٔ مغرورها مجتبی(ع) شد با جزامی همنشین و میشود- -دست هایِ مهربانِ تو عصایِ کورها پا به پایم؛ تا که میگویم امام ِ عسکری(ع) دانه دانه مستِ نامت میشوند انگورها ماهِ زندان بودی و هر شب اسیرت می شدند اکثراً زندانیان و غالباً مأمورها دل برایت بیقرار است و گمانم باز هم سامرایت دلبری ها کرده از آن دورها عاشقت باشم إلهي...کاش تأییدم کنی عاشقم باشی! نباشم کاش از منفورها امر فرمودی شوَم زینت برای اهل بیت(ع) ای به روی چَشم! تا باشد از این دستورها! ‌🌺 قال العسکری(ع): «إتقوا الله وَ کُونُوا لَنَا زَیناً ولا تَکُونوا لَنَا شَیناً» امام حسن عسکری(ع) فرمودند: «پارسایی و تقوای الهی پیشه کنید و مایه افتخار و زینت ما باشید، نه مایه سرشکستگی ما» 📚بحارالانوار، ج٧٨، ص٣٧٢ شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾شب جمعه ◾شب زیارتی ارباب ◾السلام علیک یا اباعبدالله شبهای جمعه زائر قبر تو مادر است گریه‌برای‌راس‌پر از خون و حنجر است سینه زنان ز عرش بهمراه جبریل فوج ملک به کرببلا بهر اکبر است با ناله‌های مادر قامت کمانیت قامت‌کمان به‌سوگ‌عزایت پیمبر است جمعند انبیا گرد نبی ضجه میزند دیدم کنار فاطمه ساقی کوثر است با ذکر یا بنّیَ صدا زد حسین من بر آسمان کرببلا خون اصغر است تیر آمد و به حنجر ششماهه بوسه زد کار سه‌شعبه‌،سخت‌تر از نیش‌خنجر است گویا دوباره ظهر عطشبار کربلا است شرمنده از سکینه هنوز آب‌آور است https://eitaa.com/Maddahankhomein
شبِ جمعه ست و دلم کرب و بلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین نور و جلا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است ولی دلِ بشکسته وُ صد شور و نوا می خواهد شبِ جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد کی شود قسمتِ من هم بشود کرب و بلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد! https://eitaa.com/Maddahankhomein
هرکسی که خویشتن را مستمندش می‌کند گر زمین خورده‌ست آقایم بلندش می‌کند تلخ کامی‌های دنیا را چو قندش می‌کند از جهان آزاد و بر این خانه بندش می‌کند خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است خوشبحال آنکه از این سفره برکت می‌برد بُخل هم از این کرمخانه سخاوت می‌برد هرکسی که آمده از سفره راحت می‌برد شاه اینجا هدیه‌ها را سوی رعیت می‌برد این سخاوتمندی از ارثیه‌های مادر است بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست صبح محشر کار دست بچه‌های حیدر است هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین خوب و بد درهم خریده، آبرو داده حسین جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین گر نباشد او خدا، قطعا خدا را مظهر است یک شد و قلب همه دنیا گرفت هر ملک یک گوشه از شش گوشه‌اش مأوا گرفت روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت اهل عالم! این حسین من غریب مادر است خواهرش از روی تل، شاه شهیدان را که دید ناله‌های آب آب شاه عطشان را که دید رد نعل اسب‌ها بر جسم عریان را که دید چکمه‌های شمر بر آن جسم بی جان را که دید گفت: شرمت باد که او زینت پیغمبر است آسمان نیلی شد و مهتاب می‌ریزد زمین مثل تسبیحی که در محراب می‌ریزد زمین آیه آیه پیکر ارباب می‌ریزد زمین نانجیبی پیش چشمش آب می‌ریزد زمین طعنه و زخم زبان، از زخم پیکر بدتر است یکنفر عمامه، یک تن پیرُهن را می‌کشید آن طرف‌تر یک نفر خلخال زن را می‌کشید یک نفر با زورِ نیزه، هی بدن را می‌کشید نانجیبی گیسوی ارباب من را می‌کشید این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت آیه آیه سوره‌ی قرآن به روی خاک ریخت کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت هی سنان زد با سنان، دندان به روی خاک ریخت شاه زیر نیزه‌ها چشمش به سمت خواهر است وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد با چهل تا نعل، جسم پور حیدر چال شد وای زینب، وقت غارت کردن اموال شد زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد روضه‌خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه به دل هوا دارم در سرم شور کربلا دارم شب جمعه دوباره پَر بزنم در خیالم به دوست سر بزنم گوشه‌ی قتلگاه می‌آیم با دَمِ آه آه می‌آیم مادرش آمده‌ست می‌دانم روضه‌ی "یابُنَیَّ" می‌خوانم دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت دل من پا به پای زهرا رفت (تا كه او بيشتر نفس مي‌زد بيشتر مي‌زدند زينب را) (تيغشان مانده بود در گودال با سپر مي‌زدند زينب را) شب جمعه‌ست روضه‌خوان زهراست مجلسی گوشه‌ی حرم بر پاست یکی از گودی زمین می‌خواند یک نفر روضه این‌چنین می‌خواند (لب گودال خواهر افتاده ته گودال مادر افتاده) (آن طرف‌تر برادری تنها بین یک مشت خنجر افتاده) (عزت آب و آبروی حرم زیر یک چکمه بی سر افتاده) شب جمعه‌ست مبتلا شده‌ایم باز مهمان کربلا شده‌ایم رو به سمت حرم بایست به او السلام علی الحسین بگو ✍ حجت‌الاسلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شب زیارتی ارباب اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند اين راه عشق پيچ و خمش فرق مي کند اينجا گدا هميشه طلبکار مي شود اينجا که آمدي کرمش فرق مي کند شاعر شدم براي سرودن برايشان اين خانواده، محتشمش فرق مي کند “صد مرده زنده مي شود از ذکر يا حسين” عيساي خانواده دمش فرق مي کند از نوع ويژگي دعا زير قبه اش معلوم مي شود حرمش فرق مي کند تنها نه اينکه جنس غمش جنس ماتمش حتي سياهي علمش فرق مي کند با پاي نيزه روي زمين راه ميرود خورشيد کاروان قدمش فرق مي کند من از "حسينُ منّي" پيغمبر خدا فهميده ام حسين همش فرق مي کند https://eitaa.com/Maddahankhomein
جمعه شب السلام‌ علیک یا ابی عبدلله چقدر تیر بر تن تو نشست چقدر صورتت تَرَک خورده چشمهایت دگر نمی بینند وای از آن پلک های پژمرده تکیه ات را بده به شمشیرت قدرتی ده به جسم خسته ی خویش سر عمّامه را ببند آقا دور پیشانی شکسته ی خویش نیزه ها روبروت صف بستند سعی خود را نما زمین نخوری روی پایت باییست چون زود است از رباب و رقیه دل ببُری سمت گودال میروی باشد ولی ای عشق قدری آهسته از همان بوسه بر گلو خواندم خنجری بر تو راه را بسته چقدر تیر در پرت جا شد بالهایت اگر چه کنده شده ماندن یک ۳شعبه در قلبت کار زجر آور و کشنده شده وقتی از ذوالجناح افتادی زینب از روی تل تو را می دید ناگهان چشم او سیاهی رفت تا سرت روی نیزه ای تابید بدنت بر زمین و اطرافت مملو از گرگهای بی پروا نیزه ها هم زدند و هم بردند تا نماند برای تو اعضا حسین جعفری https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شب زیارت ارباب # یاحسین (ع) ادرکنی آقا چه میشود به غلامت  کرم کنی با گوشه ی نگاه  دلش را  حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم  نگه  به دل  مضطرم  کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا   مدال  نوکریت  را  ز  من   نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا  شود  مرا   تو  مقیم  حرم   کنی؟ یک جرعه ای  بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن  شراب و مِیِ  کوثرم کنی 🌾🌾🌾🌾🌾 https://eitaa.com/Maddahankhomein