eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
400 ویدیو
235 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
ا─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎༅࿇❃﷽❃࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ آقا ســـلام ! ای گلِ بستان سرمدی ای آخرین ســـلالهٔ گلــــزار احمدی ای ماه پشت ابر، بگو تا کی انتظار آقــا رسیـد ماه مبـــارک ، نیــامدی 🤲 @Maddahankhomein
🤲 کسی آغوش وا کرده است و میخواهد مرا آنجا دل از من زودتر رفته است و میپرسم کجا؟آنجا شروع داستان اینجاست، اینجا در اتاق من نمی‌دانم چه پایانی است با این ماجرا آنجا نمی‌دانم چه خواهد کرد با این قلب سر سنگین  همین عشقی که حتما می کند  غوغا به پا آنجا در آن بی حد و  بی مرزی که حرف از کبریا باشد چه می‌خواهند از من، از من یک لا قبا آنجا؟ چه نامی  بود باد آورد بر لبهام و نجوا شد؟ چه نامی برده ام اینجا که می‌پیچید صدا آنجا؟ کسی که کاشت دستان دعا بر شانه ام اینجا خودش تحویل می‌گیرد سرِ این شاخه را آنجا خدا را شاکرم  این راه با سجاده ها  وا شد و گرنه ما چگونه راه می‌بردیم تا آنجا سحر پر بودم از اسرار عشق و روزه من را برد کجا افطار  خواهم کرد با  این رازها؟ آنجا @Maddahankhomein
ماه رحمت! سلام، آمده ام با ذنوب العظام آمده ام زخمی از هر حرام آمده ام در پی التیام آمده ام من خرابِ خراب آمده ام سوی تو با شتاب آمده ام عهد ها داشتم، شکسته شده کشتی من به گل نشسته شده دلم از دست خویش خسته شده همه درها به روم بسته شده این در آن در زیاد من زده ام به امیدی به این در آمده ام جز به این در کجا فرار کنم؟ آمدم بلکه دیده زار کنم دل خود پاک از غبار کنم سبک این وزن کوله بار کنم میکُشد ای خدا محبت تو باز هم بنده و ضیافت تو باز آغوش وا کنی، بخری این زمین گیر تا سما ببری داری از هر گناه و خیره سری چشم میپوشی و تو میگذری باز خواهی خجالتم بدَهی کی کنم صاف با تو این بِدِهی؟ کاش عبد تو بی ریا بشود هر شب این ماه را گدا بشود کاش این دل پر از خدا بشود حرم شاه کربلا بشود گفتم از شاه و آب زد به سرم لب طفل رباب زد به سرم قطره آبی در این کویر که نیست سوت و خنده جواب پیر که نیست قصد حمله در این صغیر که نیست حلق شش ماهه جای تیر که نیست رو زد آبی بَرَد برای پسر ریخت خون گلو به روی پدر محمدرضا زادسرور @Maddahankhomein
😔 مهمان روسیاه 😢 رسید ماه تو و دل هنوز مانده سیاه بتاب بر دل تاریک و مرده یا الله بدون یاد تو شب‌ها چه سرد و غم‌بار است ببین که روز مرا دوری از تو کرده سیاه نشد شبی به‌هوای تو ترک خواب کنم که نور از تو بگیرم به بامداد پگاه دوباره آمده ماه تو و تهی‌دستم ببین که می‌کشم از حسرت و ندامت آه "فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی" کشید لطف تو دل را به‌سوی این درگاه به پای خویش به مهمانی‌ات نیامده‌ام که يُرْجَعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلىٰ مَوْلاه ببین در آینۀ اشک‌ها نیازم را به حال زار من این روی زرد و خسته گواه چه می‌شود که صدایم کنی، حبیب غفور؟ چه می‌شود که مرا هم کنی به‌لطف نگاه؟ امید من، همۀ هستی‌ام، خدای عزیز نخواه بندۀ خود را چنین ذلیل گناه بگیر دست مرا تا نرفته‌ام از دست بیار حبل متین را که مانده‌ام در چاه جز آستانۀ مهرت بگو کجا بروم؟ کجا روم که ندارم به‌جز تو پشت و پناه به دست قهر و عُقوبت، وَلا تُؤدِّبْنی اگرچه عمر شریفم شد از گناه تباه به‌جز محمد و آلش مرا شفیعی نیست که گشته معصیتم کوه و طاعتم پَرِ کاه تو گفته‌ای که "فَإنّی قَرِیب" آمده‌ام نخواه دست مرا از وصال خود کوتاه نگیر خرده که با دست خالی آمده‌ام نداشت این دل بیچاره در بساطش آه @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه پنهان السلام اي ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو مي گرديم و تو دنبال ما ماه پيدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم رؤيت اين ماه يعني نامه ي اعمال ما خاصه اين شب ها که ابر و باد و باران با من است خاصه اين شب ها که تعريفي ندارد حال ما کاش در تقدير ما باشد همه شب هاي قدر کاش «حوّل حالنا»يي تر شود احوال ما اين سحرها در زلال ربّنا گم مي شويم اين سحرها آسمان گم مي شود در بال ما ما به استقبال ماه از خويش تا بيرون زديم ماه با پاي خودش آمد به استقبال ما گوشه ي چشمي به ما بنماي اي ابرو هلال تا همه خورشيد گردد روزي امسال ما نیایش بهار و انتظار 🆔 @Maddahankhomein
در خود خزیده بودم ، تو بی خبر رسیدی من خواب مانده بودم ، وقت سحر رسیدی حتی صدای پایت من را نکرد بیدار من منتظر نبودم ، تو از سفر رسیدی تو در زدی ولی باز ، نشنید گوشم انگار تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی ای ماه روزه خیلی خشکیده بود چشمم اما به جای من تو با چشم تر رسیدی دیدی فرار کردم ، دیدی گریز پایم هم بیشتر دویدی ، هم بیشتر رسیدی من در گناه بودم ، نزدیک چاه بودم می خواستی نیفتم ، آسیمه سر رسیدی دست مرا گرفتی ، در روضه ام‌ نشاندی هم روضه‌خوان شدی و هم خون جگر رسیدی هر روز وقت افطار ، هر روز مثل هر بار رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی لب تشنه بود ارباب ای روضه خوانِ بی تاب بردار با خودت آب ، فردا اگر رسیدی @Maddahankhomein
🔹نسیمِ نیایش🔹 سحر دمیده و بر شیشه می‌زند باران هوا مسیح‌نفس شد، به مقدم رمضان جوانه‌ها همه دست دعا به شاخه بلند شکوفه‌های بهاری به ذکر الرحمان وضو گرفته شقایق به جرعه‌ای شبنم نسیم غرق نیایش، درخت محو اذان گل محمدی و نغمۀ خوش صلوات نگاه نرگس سرمست همچنان نگران خوشا تلاوت قرآن به وقت آمدنت خوشا دعای سحر در نمازخانۀ جان اگرچه زخمی صد داغ کهنه است زمین نگاه لطف تو کافی‌ست تا بگیرد جان سلام بر تو که اصل سلام دیدن توست سلام بر سحرستان اول رمضان 📝 @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. رسید ماه تو و دل هنوز مانده سیاه بتاب بر دل تاریک و مرده یا الله نگیر خرده که با دست خالی آمده‌ام نداشت این دل بیچاره در بساطش آه ✍️ @Maddahankhomein
🍃 دعوت جانان ماه رمضان آمد و شد جان تازه شد عطر خوش بهار قرآن تازه در ماه خدا و ماه مهمانی دوست شد جان و دل از دعوت جانان تازه ✍️ @Maddahankhomein