eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
377 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مسجدِ شهر بود شعبه ی رای پیرمردی عصا زنان آمد مادری دست کودکی در دست بین مردم در آن میان آمد پسری رای‌اولی با شوق آمد انجا شناسنامه به دست یک زن خانه دار با زنبیل بین آن صف به انتظار نشست دختری رو گرفته در چادر دختری شال صورتی بر سر آمدند و میان صف پیچید عطر گل‌های یاس و نیلوفر سرِ انگشت من نشانه گرفت جوهری را که رنگ آبی داشت جوهری را که رنگ زیبایش خبر از روزی آفتابی داشت در دل ازدحامی از مردم ورق سرنوشت در مشتم سر صندوق رای می رفتم صفی از مردم محل پشتم ماشه آماده شد،هدف معلوم خون خودکار روی کاغذ ریخت نام تو در میان برگه ی رای قطره‌قطره به اشک من آمیخت! یاد آن سرو ها که سر دادند پای این سررسید، افتادم یاد آزادگیِِ صد جانباز یاد صدها شهید افتادم! به دعای فرج شهادت داد سرِِ انگشت های جوهری‌ام باد تندی وزید و باز زدم گره محکمی به روسری ام! وقت برگشت با خودم گفتم یعنی امروز روسپید شدم؟ ناگهان روی عکس دیواری چشم در چشمِ یک شهید شدم! صف مردم شلوغ تر شده بود مادری با دو تا جوان امد خسته، اما امیدوار و صبور پیرمردی عصا زنان امد!
🔹وطن🔹 از جهانی که پر از تیرگی ما و من است می‌گریزم به هوایی که پر از زیستن است می‌گریزم به همان‌جا که همه می‌گویند هر که از آینه‌ها دم بزند خویشتن است همه یک‌پارچه، یک‌دست سیه‌پوشان‌اند بر تن مردم این طایفه یک پیرهن است می‌گریزم به جهانی که پر از یکرنگی‌ست به جهانی که پر از گریه‌کن و سینه‌زن است به همان‌جا که نفس قیمت دیگر دارد اشک‌ها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است به همان‌جا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحۀ پنج تن است اشک یک پیرغلام آتش بزم است آن‌جا چشم او روضۀ باز است ولی بی‌سخن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه‌ست همان‌جا وطن است دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانۀ اولاد علی قلب من است 📝 @Maddahankhomein
🩸به فدای آن آقایی که با دست خود حتی به اسب‌های لشگر دشمن هم آب داد؛ همان اسب‌هایی که چند روز دیگر ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در منزل «ذو حَسْم» بود که لشکر هزار نفری حرّ ، از راه رسید و جلوی قافله سیدالشهداء علیه‌السلام قرار گرفت؛ إمام علیه‌السلام تا مشاهده نمود آنان تازه از راه رسیدند و تشنه هستند، رو به اصحاب خود نمود و فرمود: 📋 اُسْقُوا الْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ رَشِّفُوا الْخَیْلَ تَرْشِیفاً ▪️اين لشگر را آب دهيد و سيرابشان كنيد و دهان اسبان‌شان را نيز تَر كنيد. 🥀 پس چنان كردند، و پيش آمده كاسه‌ها و جام‌ها را از آب پر كرده نزديك دهان اسب‌ها مى‌بردند و همين كه سه دهن يا چهار يا پنج دهن مى‌خوردند، از دهان آن اسب دور مى‌كردند و اسب ديگرى را آب مى‌دادند تا همه را به اين كيفيت آب دادند. 🔖 على بن طعان محاربى گويد: 🥀 من آن روز در لشكر حرّ بودم و آخرين نفرى بودم كه دنبال لشكر بدان جا رسيدم. چون امام حسين عليه‌السّلام تشنگى من و اسبم را ديد، فرمود: «بياشام!» 🥀 من هرچه مى‌خواستم بياشامم، آب از دهانه مشك فرو‌ مى‌ريخت. آن حضرت تا دید من نتوانستم آب بنوشم، فرمود:«سرِ مشك را بپيچان! » من ندانستم چه بكنم. 📋 فَقَامَ فَخَنَثَهُ فَشَرِبْتُ وَ سَقَیْتُ فَرَسِی. ▪️پس خود آن حضرت از جای خود برخاست و آمد دهانه مشک را پيچاند. پس آشاميدم و اسبم را نيز سيراب كردم. 📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۳۷۵ ✍ بر روی جسمش رَدِی مانده ز پای اسب‌ها کو نجابت؟ کو ملاحت؟ کو وفای اسب‌ها نعل های تازه غوغا می‌کند بر جسمِ شاه ناله هایش گم شده در زیرِ پای اسب‌ها بر سرش دستی نهاد و ناله زد کاش ای‌خدا خواهرش سدّی شود در لابلای اسب‌ها کی فراموشم شود با خاک و خون در هم‌شدن منزجر هستم حسین جان از جفای اسب‌ها سینه‌ات بُرده مرا پشتِ در آتش زده... شکلِ مادر گشته‌ای از این بلای اسب‌ها کاش می‌مُردم نمی‌دیدم چنین تصویرِ بد بر تنت مانده رَدی از ضربه های اسب‌ها @Maddahankhomein
امام_حسین_ع_مناجات_محرمی شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مرا کرامت آقا گرفته است شکر خدا که چشم همیشه حسینی‌ام اشکی برای روز مبادا گرفته است بالِ فرشته است برای تبرکش اطراف چشم‌های ترم را گرفته است اینجا حسینیه‌ست ملائک نشسته‌اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریۀ ماه محرمم امروز بوی چادر زهرا گرفته است... @Maddahankhomein
دوبیتی های ماه محرم و 🌸🌸امام زمان عج🌸😢 با اشک نوشتم که نیا اربابم اینجا شده نایاب؛ وفا اربابم من منتظرت بر سر نی می مانم حالا که شده سرم جدا اربابم 😢😢😢😢 خواهش کنم از فراز این بام نیا ارباب قسم به اشک ایتام نیا تا قسمت خواهرت نگردد دیگر در کوفه و شام؛ سبّ و دشنام نیا 😢😢😢 در سینه ی من نشسته آه سردی در کوفه ندیده ام به جز نامردی بر دختر خود وعده ی زیور دادند ای کاش که از مسیر خود برگردی 😭😭😭😭😭 برگرد؛ که بر تو داغ اصغر سخت است بر روی عبا چیدن اکبر سخت است برگرد؛ که بهر خواهر مظلومت بوسیدن پاره پاره حنجر سخت است اللهم عجل لولیک الفرج... یارب فرجش رسان به حقّ مسلم بر شیعه بده امان به حقّ مسلم ما را بنویس: نوکران مهدی از خیمه ی او مران به حقّ مسلم اللهم عجل لولیک الفرج از هجر تو یابن فاطمه گریانیم در خیمه به انتظار تو می مانیم در ماه محرم همه دم با امّید عجّل لولیّک الفرج می خوانیم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
جان جان جانان.mp3
2.1M
‌زمزمه امام حسین علیه السلام مناسب برای ابتدا یا انتهای جلسه ((حسین جان ای آبروی دوعالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جانم)) حسین جان ای بیت و مشعر و زمزم نوای قلبم، همیشه دمادم حسین.جانم تو معشوق حوری و مَلَک السّلامُ علیک حمد و قدر و طاها یا عزیزَ الزّهرا کُشته ی عاشورا جان یا مولا زیرِ شمشیر و سَنان بر لبت یا رب غرق خون جان داده اي در برِ زینب بی کفن، خونین بدن دین و قرآنِ من اصلِ ایمانِ من جانِ جانِ جانان؛ ای حسین جان... شعروسبک:امیرعباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهر ما  ماتم  سرا شد محرم    آمد   و    ماه  عزا  شد دوباره   شهر  ما  ماتم  سرا شد شده مشکی سراسرکوچه هامان عزاداری  و  روضه ها  به پا  شد دوباره    بیرق    شاه    شهیدان به   همراهش   نوای نینوا    شد دوباره   مادری  در   خیمه   آمد ز   یُمن چادرش حاجت روا  شد دوباره  سینه زن   با  آه و افغان فضای روضه ها  چون کربلا شد بود   چائی   روضه   نوش  دارو دوباره    درد های   ما   دوا  شد عزادار   حسین   و    (بیقراریم) دوباره   شهر  ما  ماتم  سرا  شد بیقرار  اصفهانی
ستاد انتخاباتم تو را تبلیغ خواهد کرد به شرطی که به من گویی گنهکارم بیا برگرد بگویی دوستم داری که دل را می کنم صندوق اگر چه رای تان بر قلب من آرد هزاران درد اگر در شعله های آتشم سوزند در دوزخ من از تو از ضریح تو نخواهم شد کمی دلسرد شما اذن فرود برف و بارانید بر امت گنهکاری نشد هرگز ز درگاه سخاتان طرد من امشب نیت رای ام برای مهدی است آقا که جمهوری اسلامی شبی از او خبر آورد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم به غیر دربه‌دری‌ها، پناه گاه ندارم شب گذشته به هر خانه جای بود مرا، لیک به هیچ خانه در این شام تیره راه ندارم ز خستگی‌ست به دیوار طوعه تکیه زدم من و گرنه جز به خداوند تکیه‌گاه ندارم کِشَند جانب دارالاماره با چه گناهم؟ عزیز فاطمه جز عشق تو گناه ندارم به زیر تیغم و بالای بام، وقت شهادت حسین از تو جز امید یک نگاه ندارم به راه عشق تو سر می‌دهم که وای به حالم اگر که حرمت عشق تو را نگاه ندارم... غم تو کرده سیه، روزِ من که در همه عمرم قسم به خال تو یک نقطه ی سیاه ندارم سلام بر تو دهم لیک با زبان اشارت نگاه من به تو و طاقت نگاه ندارم... مرحوم @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا