هدایت شده از داروخانه معنوی
🔔 #ختم_بسم_الله_در_روز_یکشنبه 🔔
♦️ختم روز #یکشنبه♦️
🔶ختم ذکر
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم بحق بسم الله الرحمن الرحیم 🔹
به این صورت👇
ذکر بسم الله الرحمن الرحیم بحق بسم الله الرحمن الرحیم
را تا 《40》 روز انجام میدهید به این صورت که:👇
🔹 روز اول 《100》 مرتبه
🔸روز دوم 《200》 بار
🔹 تا روز چهلم 《4000》 بار
🔺 حتما باید یکشنبه شروع بشه و چهل روز بعدش حتما پنجشنبه هست که تمام میشه......🔺
🔘 این ختم خیلی زود حاجت میده حتی در همین زمان 40 روز...روزی که ختم تمام شد یه بسته خرما بگیرین و خیرات کنین...
⏫⏫⏫⏫
🔰این ختم برای تمام حاجات هست و بستگی ب نوع مشکل نداره🔰
🌀هرروز از ساعت 24تا 24 وقت خوندن دارین .
استثنایا روز اول یعنی یکشنبه رو بعد از طلوع خورشید تا ساعت 24وقت دارین بخونین .👍
میتونین تو روز تقسیم کنین .هرساعتی قسمتی شو بگین.✅
تو شرایط خاص شرعی مشکلی نداره حتی غسل گردنتون باشه هم✅
خودتون تنهاباید بخونین بدون کمک ✅
👇👇
💯و نیت یادتون نره حتما
و با یقین ب اجابت بخونین و توسل ب امیر مومنان 💯
#باب_حاجات
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیتالله محمد تقی بافقی (٨) : آقای سید مرتضی حسینی که یکی از سادات متدین قم بوده است م
#احسن_القصص
☘آیتالله محمد تقی بافقی (٩):
تا آنکه نزدیک صبح مرا مختصر خوابی ربود، در عالم رؤیا حضرت ولی عصر ارواحنافداه را دیدم که وارد منزل ما شدند و به من فرمودند:"سید مرتضی چرا ناراحتی؟" گفتم: ای مولای من، ناراحتی ام برای آقای شیخ محمد تقی بافقی است زیرا او امشب به مسجد رفته و نمی دانم به سر او چه آمده است. فرمود: «سید مرتضی گمان می کنی ما از حاج شیخ دوریم! همین الان به مسجد رفته بودم و وسایل استراحت او و همراهانش را فراهم کردم.»
▪️▫️▪️
فردای آن شب از منزل بیرون رفتم به یکی از همراهان آیتالله بافقی برخوردم. گفتم: دیشب بر شما چه گذشت؟!گفت: جایت خالی بود، دیشب همان اول شب آیتالله بافقی ما را بطرف مسجد جمکران برد، ما یا بخاطر شوقی که در دلمان بود و یا کرامتی شد، برایمان حالتی پیش آمد که انگار اصلا برفی نیامده و زمین خشک است! بطرف مسجد جمکران رفتیم و خیلی هم زود به مسجد رسیدیم ولی وقتی به آنجا رسیدیم و کسی هم آنجا نبود و سرما به ما فشار آورده بود، متحیر بودیم که چه باید کنیم؟! ناگهان دیدیم...
ادامه دارد
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
👤 #استاد_عالی
❇️ #پیشنهادی
🟢 تاثیرات عجیب #صلوات روی انسان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#دعای_افزایش_حافظه_وقدرت_یادگیری
#حافظه
#هوش
برای افزایش قدرت حافظه و یادگیری
👈این آیات مبارکه را 《21》 مرتبه بر کندر دم کند(فوت نکند) و با نیم_مثقال شهد یا عسل مخلوط کند و شبانه روزی سه《3》 مرتبه بخورد .
✨وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِسَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ
إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ . مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ. ✨
📚علوم غریبه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت دوم): #امام_زمان ﷻ 💥وقتی به درب مسجد رسیدیم، گفتم مرا پیاده کنید، به مسجد
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت سوم):
#امام_زمان ﷻ
💥شب بعد که پنجشنبه باشد، برادرم بیرون رفته بود، مادرم خوابیده بود و من هم دراز کشیده بودم. ناگهان همان آقایی که شب قبل زیارتشان کرده بودم، با لباس روحانی، همراه با خانمی که پوشیه ای بر چهره داشت، وارد اتاق شدند، آقا آمدند کنار من نشستند، خانم(حضرت زهرا سلام الله علیها) هم رفتند پیش مادرم، چند دقیقه ای با آقا به زبان عربی گفتگو کردیم، تا اینکه بلند شدند و تشریف بردند.
✨💫✨
من فریاد زدم:"مادر، مادر بلند شو، آقا امام زمان اینجا بودند، داخل همین اتاق، یک خانم هم همراهشان بود" بعد بسرعت آمدیم بیرون اما کسی را ندیدیم. سپس به بیمارستان آیت الله گلپایگانی مراجعه کردیم که قبلا در آنجا بستری بوده و پرونده پزشکی داشتم، بعد از معاینات لازم توسط پزشکان متخصص و رادیولوژی از ناحیه پا، اعلام کردند که اثری از غده های سرطانی نیست و این تنها یک معجزه الهی بوده است.
✨💫✨
به یمن عنایت ملوکانه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه آقا سعید، پدر، مادر و دوازده نفر دیگر از اقوامشان شیعه شدند اما کوردلانی که توانایی تحمل نور را نداشتند سعید را به موالیان طاهرینش ملحق نموده و او را به سفره شهدا میهمان می نمایند.
روحش شاد.
📗مجله منتظران شماره ۱۶
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#سلام_امام_زمانم
﴿بہِ شُما سَـــــلٰام مےڪُنَم..𑁍 ﴾
و نٰاگهآن غُصہ هآیم؛
رَنگ مےبٰازَد ۔۔
و رَنگیـــ🌈 ــن ڪمآنے أز اُمیـــــد،
بومِ زندگےأم رٰا ؛
پُرأز ا؏ـــجآز رَنگ هـــــآمےڪُند ...♡
أز شمــᰔـــآ سِپـــــآسگزارم ڪِہ ؛
رُخصَت مےدَهید سَلامتٰان ڪُنم۔۔ ...
#امام_زمان ﷻ
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
﴿امآم خُمینے(ره)۔۔𔘓﴾:
جَنـــــگ مٰا فَتـــــح« فِلسطیـــــنْ..𑁍» را؛
بِہ دُنبـــــآل خٰواهد دٰاشتـــــ.۔۔♡
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#حاج_قاسم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
سه دقیقه در قیامت قسمت0⃣6⃣ 🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مداف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5783158543347615948.mp3
32.51M
سه دقیقه در قیامت
قسمت1⃣6⃣
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه شصت و یکم
* بخشش حقالناس
* حقالناس سن و سال ندارد
* داستانهایی جالب از شیخ حسین انصاریان پیرامون امانت و حقالناس
* انواع امانتداری
* اجازه در سه مورد لازم نیست
* بشارت به افراد حریص در امانتداری
* دو ویژگی که مقام امیر المومنین ع را نزد پیامبر اکرم ص را بالا برد
* پیامدهای خطرناک خیانت در امانت در دنیا و آخرت
* قابل توجه مستاجران و صاحبخانهها
* فضیلت جبران حقالناس
* هاویه در قرآن
* دچار حقالناس تاوان نشویم
⏰ مدت زمان: ۱:۳۰:۱۱
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت (100) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۴١) 🔸ایمان به غیب و ایمان به شهود 🎤: حضرت استاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5931581355988092064.mp3
1.86M
#بیداری_از_خواب_غفلت (101) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۴۲)
❓چرا در صورت گرانی، غصه رزق و روزی را می خوریم؟ چون ایمان نداریم!
🎤: استاد حاج آقا زعفری زاده
زمان: ده دقیقه
#سخنرانی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#معجزه_چله_شهدا #قسمت_چهارم علی اصغر خنده ای کرد و گفت بله☺️ همه ی ما شهید شدیم☺️ مگه شما نمی دانست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#معجزه_چله_شهدا #قسمت_چهارم علی اصغر خنده ای کرد و گفت بله☺️ همه ی ما شهید شدیم☺️ مگه شما نمی دانست
#معجزه_چله_شهدا
#قسمت_پنجم
به سمت یخچال رفتم قابلمه غذا را برداشتم در حالی که برای دو فرزندم غذا کشیدم خودم هم یک شکم سیر غذا خوردم و گویا از قحطی برگشته بودم.
احساس سردرگمی داشتم.
خدایا باید خوابمو باور کنم؟? در پذیرایی روی مبل نشستم و هر لحظه که میگذشت چیزهای بیشتری از خوابم رو بیاد میاوردم و حالت شرمندگی و بندگی …. واقعا نمیتونم بگم چه حالی داشتم.
شک و تردید دست از سرم بر نمیداشت. پیش خودم این را مرور میکردم که من بنده ی خوبی برای خداوند نیستم و فرد خاصی هم نیستم مگر میشود یک انسانی که نه عالم است نه اعمال مستحبی و…… انجام میده و فقط به نمازهای یومیه و اعمال واجب اکتفا میکنه رویای صادقانه ای آن هم با این عظمت ببیند آیا یک فرد بسیار معمولی می تواند شهدا را با این وضوح در خواب ببیند ؟؟؟؟?
با این افکار منتظر بودم تا مجدداً خواب آلودگی و ضعف و سایر علائم به سراغم بیاد ولی بعد از گذشت یک ساعت متوجه شدم که خبری از این علائم وجود نداره.
به فکر افتادم که بهتره در مورد خوابم تحقیقی کنم. آیا افرادی که در خواب دیدم واقعی بودن؟؟؟ آیا شهیدی بنام علیرضا یاسینی با آن چهره داریم؟؟ آیا علی اصغر قلعه ای واقعا همان شهید بود؟؟؟؟و…………
گوشی تلفن را برداشتم و به دو تن از بستگانی که اهل جبهه و جنگ بودند تماس گرفتم. در مورد خوابم چیزی نگفتم و فقط از ایشان در مورد چندتن از شهیدانی که در خواب دیده بودم سوال کردم.
و هنوز تردید داشتم و احتمال میدادم که شاید چنین شهدایی نداشته باشیم.
ولی هر چه بیشتر پرسش و پاسخ و تحقیق میکردم حال روحیم بدتر میشد چون به صادق بودن خوابم نزدیکتر میشدم.?
احساس میکردم که اگر صد در صد صحت خوابم تایید بشه چه باید کنم؟؟؟ ?
برای خداوند بواسطه ی لطفش قربانی کنم ، مستحبات رو انجام بدم، زندگی رو رها کنم و فقط عبادت کنم ?
خدایااااااااا چه کنم؟؟؟
چه جوری جبران کنم چنین لطف و مهربانی رو ?
فقط یک عبادت خشک و خالی؟؟؟
قربانی کنم به نیت شهدا؟؟؟؟
ولی…………… بالاخره
متوجه شدم که این عزیزان کاملا حقیقی بودن? واقعا شهدایی که در خواب دیدم وجود داشته و چهره های زیباشونم کاملا همان بوده که در خواب دیدم.?
و جزو شهدای دفاع مقدس می باشند بی اختیار اشک از چشمانم جاری شد ضربان قلبم به گونه ای بود که گویا قفسه سینه من گنجایش قلبم را نداشت به گونه ای می زد که گویا قلبم می خواست از قفسه سینه بیرون بزند.
خدایا این چگونه آزمایشی است که بنده ای غافل از عظمتت را اینگونه مورد عنایت خود قرار می دهی در حالی که از دست من برای تشکر و قدردانی کاری بر نمی آید و نمی توانم آنگونه که شایسته و بایسته است تشکر و قدردانی کنم یا عبادت خاصی داشته باشم در حد عبادت های روزانه و روزمره.
ذهنم بسیار درگیر بود مانند مرغ پر کنده بودم و می خواستم فریاد بکشم از شهدا بگویم درحالیکه نمیدانستم اجازه تعریف کردن خوابم را برای کسی خواهم داشت؟؟؟؟
? تمام کانالهای تلویزیون شده بود صحبت در مورد شهدا ? یا نماهنگ و تصویر شهدا ?
خدایا مگه اینها همگی میدونن که من چه خوابی دیدم و چه اتفاقی افتاده؟؟؟
در افکارم سرگردان بودم.?
از منزل بیرون رفتم. سر تمام کوچه ها تابلوهای آبی رنگی نصب شده که با نام زیبای شهدا مزین شده است. روی دیوارهای شهر عکسهایی از شهدای عزیز کشیده شده.
بیشتر دقت کردم. ?
این عکسها جدید هستن؟؟?
از روی چکه های آب باران که بر روی عکس شهدا نقشی انداخته بود مطمئن شدم که مدتهاست این تصاویر و این تابلوها و نماهنگ های تلویزیون به یاد شهدا و قدردانی از ایثار و فداکاریهایشان کشیده و ساخته شده ولی……………………….. ?بنده …عجب غافل بودم??? گویا چشم و گوشم بسته بوده.
حالا رنگ و بوی شهر برام عوض شده بود.
تمام خیابانها و کوچه ها بوی عطر شهدا رو میدادن.
از در و دیوار شهر و انسانهایی که در خیابانها با خیال راحت و با آسایش و آرامش و بدون نگرانی در حال انجام امور روزمره ی زندگی خود بودند چیزی را نمیشد دید ، جز ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی دلیر مردان بی ادعایی که حالا شاااید روزهای زیادی حتی فراموش کنیم اسمشان را یاد کنیم.???
ادامه دارد..
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
☘༻﷽༺☘
﴿آیَت اللّہ بِهجَـــــت رَحمة اللّہ ؏َــلیہ﴾:
چِرا بہ اینْ مـَــــ؏ــرفـــت نَرسیده ایم ڪِہ؛
هَرحَرفے مےزَنیــــم۔۔!
قَبل أز این ڪِہ مٰا بِشنوَیـــم؛
بہ گوشِ۔۔،
« اِمــــٰـام زَمـــــآن۔۔𔘓» مےرسَد۔۔!
أگر اینْ مَطلب رٰا دَرڪ ڪردیــمْ،
حُضور و غیـــٰــاب حَضرت بَرا؎ مـٰــا یِڪســٰان مےشَود.۔۔♡
📚«زمـــزم ؏ــرفان..❁»
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
#تلنگرانه
#سخن_بزرگان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
﴿◇_اِمآم خٰامِنہ ایے۔۔۔𔘓﴾
اِنشٰاءاللّہ هَمہ؎ شُماهـــــآ ؛
زَوال دُشمنٰان بَشریّت۔۔!
یَعنے هَمین تَمدّنِ آمریڪٰایےمُنحَط و
زَوال اِسرائیـــــل رٰا ؛
بِہ لُطفِ اِلٰهے خٰواهید دیدْ۔۔۔.
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#حضرت_ماه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#غم_و_شادی 💫 قسمت (ششم ) اصالت ما به چیست🍂 #استاد حاجیه خانم رستمی فر «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا