هدایت شده از داروخانه معنوی
#ختمهای_روز_پنجشنبه
#باب_حاجات
#حاجت
📢 نماز_حاجت_روز_پنجشنبه
نمازروزپنجشنبه
نماز
🔷آیتالله بهجت قدسسره اطرافیان وشاگردان خود رابسیار به خواندن نماز روز #پنجشنبه توصیه میکردند ومیفرمودند:«آیتالله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز رامیخواند، هدیهای برای اومیرسید».
📃شیوه خواندن نماز از کتاب جمالالاسبوع
#چهار_رکعت(دونمازدورکعتی)
1⃣در رکعت اول بعدازحمد 11بارسورۀ توحید
2⃣در رکعت دوم بعدازحمد21 بار سورۀ توحید
3⃣در رکعت سوم بعدازحمد 31 بار سورۀ توحید
4⃣در رکعت چهارم بعدازحمد 41بار سورۀ توحید
5⃣بعد ازسلام نمازدوم 51 بار سورۀ توحید
6⃣و 51 بار«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَ آلِ مُحَمَّد» رابخواند
7⃣وسپس به سجده برود و 100 بار
«یاالله یاالله» بگویدوهرچه میخواهدازخدادرخواست کند.
✅پیامبراکرم ص فرمود:
اگر ازخدا بخواهدکه کوهی رانابودکندکوه نابودمیشود؛
#نزول_باران رابخواهدبهیقین باران نازل میشود؛
هماناهیچچیز مانع رسیدن با حاجتش نشود.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#خواندن_یس_در_پنجشنبه_برای_حاجت
#باب_حاجت
#حاجت
🌸✨ روز #پنجشنبه از برای
مال و ثروت دو رکعت نماز و بعد
《سوره یس》 را بخواند و این
عمل را تا سه رو انجام دهد
مجرب خواهد بود✨
📚 دو هزار ختم 1298
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#رسیدن_به_ثروت
#باب_رزق_وروزی
#رزق
#ثروت
💰 برای رسیدن به #ثروت
🌸 دورکعت_نماز حاجت خوانده:
در هر رکعت بعداز حمد《 300》بار آیه را بخوان:
بسم الله الرحمن الرخیم
✨مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّةُ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعا✨
💥بعضیاز علماءمیگوینداین نماز باید روز پنجشنبه خوانده شود
📗تحفة الرضویة ص45
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سوره_درمانی
ختم_مجرب_سوره_حمد
باب_حاجات
#حاجت
ختم سوره حمد از روز پنجشنبه سریع الاثر و مجرب
از حاج آقا نصر بروجردی
🌸اگر به جهت برآمدن حاجات روزی یکصد《100》 مرتبه سوره #حمد را به این شکل بخواند، جمیع حوائج جزئی و کلی او را خداوند روا فرماید.
👈روز پنجشنبه شروع کند و در دو جا #حاجت را از ذهن بگذراند:
یکی در
✨{{اَلرَّحمنِ الرَّحیم}}✨
و #دوم در
✨{{اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین }}✨
بعد از نمازصبح 《21》،
بعد از نمازظهر 《22》 مرتبه،
بعد از نمازعصر 《23》 مرتبه،
بعد از نمازمغرب 《24》 مرتبه،
بعد از نمازعشاء 《10》 مرتبه که جمعا
صد《100》 مرتبه می شود.
اگر در هفته اول در ادا شدن #حاجت تاخیر واقع شود ناامید نشود و هفته دوم بخواند که تجربه شده و آزمایش گردیده است
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
ذکردرمانی
باب_عشق_ومحبت
محبت
📌ويژه روز پنجشنبه و جمعه
💞جلب معشوق از راه دور💞
🥀اگر کسی عاشق شده ونمی تواند به وصالش برسد روز پنج شنبه و جمعه :
بعد از نماز « صبح وعشاء»ابتداء صلوات بفرستد ،
سپس 《101》 مرتبه اسم اعظم « الحلیم »را تکرار کند .بعد از ان یک صلوات بفرستد.
سپس چشمان خویش را بسته ودر خیال خود معشوق را تصورکند وظاهر نماید وبه سینه ی او بدمد ،بی شک معشوق او به او رجوع خواهد کرد🥀
✅مجرب است.
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است..
روز دلتنگی وغربت
روزیکه طلوع وغروب خورشیدش باهمه روزها متفاوتست
از افتاب هم بردل تنگ دلتنگی میبارد
همان روزیکه دل میگیرد و جویبار اشک پهنای صورت را پر میکند
همان روزیکه دلگیر میشوی از نبود عزیزانت😢😢😔😔🌷🌷🌷
روحشان شاد🥀
روحت شاد عزیز آسمانی من پنجشنبه ات بخیر🥀🖤
🌟بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ🌟
اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ علیٌّ وَلِیٌّ الله
پنجشنبه_های_دلتنگی #پنجشنبه_و_یاد_درگذشتگان
اموات فاتحه
#صلوات
@Manavi_2
@Manavi_3
#حاجت
💎 ختم بسم الله الرحمن الرحیم 💎
✅ منقول است که هر کس حاجتی دارد که از نوع مقام یا عزت یا #ثروت باشد یا رفع بلایی که بر سر او نازل شده و
یا حبس و مریضی جسمی و روحی فرقی نمی کند شب جمعه در اواخر شب برخیزد وضوی کامل بگیرد و دو
رکعت نماز حاجت بخواند و بعد از نماز صد صلوات بفرستد سپس《 ۱۰۰۱ 》مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید بعد
از آن صد صلوات فرستاده و مطلب خود را از خداوند بخواهد. این عمل را سه شب انجام دهد
در استجابت تخلف ندارد و بارها به تجربه رسیده است
📚منبع : منتخب الختوم ص ۱۱۳
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۳) استاد حسن زاده خود مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۳) استاد حسن زاده خود مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز در
#احسن_القصص
☘آیت الله حسن حسن زاده آملی(۴)
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا- روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مىدانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على- علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی
🔴شد یک بار به عشق #امام_زمان علیه السلام اینکارو بکنی!شد؟
🎙دکتر محمد دولتی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#خواص_سوره_های_قرآن
《خواص برخی از سوره های مبارکه قرآن》
🔴توجه: این خواص ذکر شده فقط قسمت کوچکی هستند از خواص بیشمار و بینظیر سوره
ها،، به دلیل طولانی نشدن متن ،فقط یک مورد از
خواص هر سوره ذکر شده است
▫️سوره جمعه برای پیدا شدن مال
▫️سورهمجادله برای برای مهر و محبت همسرو معامله
▫️سورهطور برای پایدار بودن و برگشت مال
▫️سورهحجر برای برکت مال
▫️سورهنمل برای شفا مریض و برآوردن هر حاجتی
▫️سوره تغابن برای ادای قرض
▫️سوره حج برای کامل شدن دین
▫️سوره مریم برای هدایت دختران
▫️سورهاحزاب برای گشایش بخت
▫️سوره یونس برای بچه دار شدن
▫️سوره محمد برای اخلاق
▫️سورهاعلی برای هدایت جوانان
▫️سورهن برای آسان شدن و درس خواندن
▫️سورهمزمل برای مهر و محبت
▫️سورهجن برای وسوسه
▫️سورهفتح برای گشایش کار
▫️سورهحشر برای آرامش در زندگی
▫️سورهکهف برای بیدار شدن،شهادت
▫️سورهحجرات برای زیاد شدن مال
▫️سورهحدید برای محکم شدن و آرامش بدن
▫️سورهانبیا برای رها شدن از بند و گرفتاری
▫️سورهمومنون برای به راه راست رفتن
▫️سورهصف برای فتح و پیروزی
▫️سورهاسرا برای شفای مریض و بهانه گیری
▫️سوره یوسف برای عظمت و بزرگی
▫️سوره مدثر برای حافظه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات 👤داستان تشرف یک پیرمرد محضر آقا بقیه الله... 🌱یاد مداوم امام به شدت تربیت سازه #امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تشرفات
💠کسی که با امام زمان عجل الله فرجه الشریف شوخی می کرد.
📹استاد عالی (زیدعزه)
#تشرف
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭«کار کردن برای #امام_زمان»
💠اصلا حواست هست کار برای امام زمان یعنی چی؟
امام صادق فرمودند:
اگر در زمان ظهور قائم بودم تمام عمرم را صرف خدمت به ایشان میکردم!
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#سلام_امام_زمانم
دِلَـــــم بہ ايـــــن هَمہ آيـــــينہ
⇠ رو نَخـــــوٰاهـــــد كــَـــرد۔۔۔
□بہ جُـــــز نـــــگٰاه تـــُــو رٰا ؛
⇠جُســـــت و جـــــو نـــَــخوٰاهـــــد کَـــــرد...
_«عــَـــزيز غــٰـــايب مـــَــن۔۔𔘓»،
⇇ اِ؎هَمـــــيشہ دَر خــٰـــاطر۔۔۔
بہ جـُــــز تـــُــو رٰا دِل مـَــــن ⇩⇩⇩
⇦آرزو نَخـــــوٰاهـــــد كــَـــرد...
#﴿سَـــــلٰامآقــٰـــا؎خـــــوبیهـــٰــا𑁍⇉﴾
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان♥
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
-هَـــــرگٰاه بہ قَبرستـــٰــان مےرَو؎۔۔۔
﴿ســـــوره تُوحیـــــد𑁍﴾ رٰا؛
مکـــــرّراً بخـــــوٰان۔۔۔
کِہ أز کنـــٰــار تــُـــو نـــــور؎ بُلنـــــدمےشَـــــود۔۔۔
کِہ أروٰاح طیــــّـبہ تـــُــو را مےبیـــــنَند..!
•آیـّتاللهسیّدعلّےقٰـــــاضے•
#سخن_بزرگان
#یاددرگذشتگان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تکنیک_های_مهربانی 💞 ۱۶ #استاد_شجاعی مهربانی و #تنبلی در یک انسان جمع نمی شوند! برای مهربان بودن؛ ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تکنیک های مهربانی 17.mp3
9.71M
#تکنیک_های_مهربانی 💞 ۱۷
#استاد_شجاعی
تمرینِ مهربانی رو
باید از خونه ی خودت شــروع کنی!
نمیشه اهلِ خیر باشی،
اما با اهلِ خانه ات،
نامهربان و بی خیر باقی بمانی...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
⇠غِيـــــر أز ﴿حَضـــــرت وَلےعَصـــــرﷻ﴾
⇇هيچـــــکَس رٰا بہ،
◇◇ رَسميـــــَت نشنــٰـــاسيـــــد..! 𑁍⇨
«•شِیـــــخجَعفَـــــرمُجتهد؎•»
#امام_زمان 💛
#سخن_بزرگان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
یِہ قِســـــمتے أز «ســـــوره یــٰـــس𔘓⇉»
⇠تـــــو قُـــــرآن هَســـــت کِہ نـــِــوشـــــتہ:
◇◇"کــُـــلِ فے فـَــــلَک" ◇◇
⇠کِہ مَعنـــــیش میـــــشہ ⇩⇩⇩
⇦(هَمہ چیـــــز دَر گـــــردِش أســـــت)
جــٰـــالب اینجــــٰـاست کِہ:
⤸⤸ أگـــــر هَمیـــــنوبـــَــرعَکـــــس بِخـــــونے۔۔
۔۔۔ بــٰـــازم میـــــشِہ:
□_کــُـــلِ فے فَلــَـــک_□
╰─┈➤
﴿یَعـــــنےخـُــودِ آیِہ هَـــــم دَر گـــــردِشہ!✿﴾
#تلنگرانه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_بیست_ویکم ✍ بخش دوم 🌹حالا چی به شکوه خانم گذشته ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_بیست_ویکم ✍ بخش دوم 🌹حالا چی به شکوه خانم گذشته ب
#رمان "
#رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی
قسمت_بیست و یکم✍ بخش سوم
🌹تورج اومد حرف بزنه عمه دستشو به علامت ساکت جلوش گرفت و گفت : ای دختر نادون خیلی احمقی …. همه رو تو درد سر انداختی خودتم مریض کردی سر هیچی خوب می خواستی بیای از خودم بپرسی … ما در مورد حمیرا حرف می زدیم اونم جدی نبود ، علیرضا خان هر وقت از دستش ناراحت میشه همین ها رو میگه اونشب هم پیله کرده بود بیان بشینین و تکلیف حمیرا رو روشن کنیم ، می گفت ببریمش آسایشگاه ولی نه اون این کارو می کنه نه من می زارم همین طوری حرف می زدیم …. واقعا که گل کاشتی …
🍃گفتم : آخه عمه جون چه فرقی می کنه من چطوری راضی بشم اونجا بمونم و حمیرا بره یا موندنم باعث نگرانی و ناراحتی شما بشه … سرشو با بی حوصلگی تکون داد که ای بابا ..کی گفته ؟ علیرضا یک حرفی می زنه اون فقط فکر آسایش خودشه فکر بچه نیست که…… نه تو و نه حمیرا هیچ کدوم جایی نمیرین …….
باید سعی کنیم با هم بسازیم ، یواش یواش خوب میشه, الان بهتره؛ من مطمئن هستم خودش متوجه میشه و همه چیز درست میشه تو نگران نباش ……. صد دفعه بهت گفتم تو یادگار برادر منی اصلا اگر هم جایی داشته باشی بری من نمی زارم … باید پیش خودم باشی چه خوب چه بد ….. اصلا ببینم فوقش ناراحت شدی چرا تو اتاقت نموندی ؟ یعنی خونه ی حیدری بهتر از اونجا بود؟ هر چی باشه اونا غریبه هستن حاضری منت حیدری و زنشو بکشی ؟ وقتی می خوای یک کاری بکنی اول فکر کن مثل احمق ها رفتار نکن …به خدا یک بار دیگه حرف تو دلت نگه داری و از این کارا بکنی هر چی دیدی از چشم خودت دیدی …..
🌹تورج گفت : اگر از این کارا بکنی می دیمت به حمیرا تا می خوری کتکت بزنه … اصلنم جلوشو نمی گیریم …..
عمه گفت : الله و اکبر خفه شو تورج بهت صد دفعه گفتم از این شوخی ها نکن ای بابا شورشو در آوردی چقدر این حرفو تکرار می کنی از مزه در اومده هر چیزی حدی داره ……..
تورج اخمهاشو کرد تو هم و ابروشو انداخت بالا و گفت : باشه بابا دیگه نمیگم …. ولی ببین مامان اگر بازم دوباره کتک خورد بگم ؟ و خودش قاه قاه خندید …..
عمه برام سوپ آورده بود به تورج گفت تخت رو یک کم بیار بالا و خودش آهسته اونو به من داد ….
ادامه_دارد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_بیست و یکم✍ بخش سوم 🌹تورج اومد حرف بزنه عمه دستش
#رمان "
#رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی
قسمت_بیست و یکم ✍ بخش چهارم
🌹گفتم عمه ؟
گفت :جانم ….
گفتم دوباره دارم لوس میشم ….
عمه گفت : فدات بشم تو اگرم بخوای لوس نمیشی( و آه بلندی کشید )هر چی بگی حق داری …..
همون موقع پرستار اومد تو تا به من رسیدگی کنه ….به تورج گفت شما بیرون باش….. تورج رفت بیرون و عمه هم وسایلشو بر داشت منو بوسید و سفارشات لازم رو کرد و رفت ….
تورج که برگشت تو اتاق گفت آخ جون دیگه تنها شدیم و می تونیم حرف بزنیم …
🍃ولی من گیج خواب بودم و اصلا نفهمیدم اون چی گفت و من کی خوابم برد ….
وقتی دوباره چشممو باز کردم اون کنار پنجره نشسته بود … و بیرونو نگاه می کرد گفتم : تورج میشه یک کم بهم آب بدی ؟ از جاش پرید و دستهاشو بهم زد و گفت : آخ جون بیدار شدی ؟ دق کردم الان سه ساعته خوابیدی الان وقت ملاقاته همینو گفت و یک لیوان آب ریخت برای من که با نی بخورم که در اتاق باز شد و مینا و سوری جون اومدن تو با یک دسته گل …. مینا اومد کنارم به سوری جون گفتم تو رو خدا منو ببخشین باعث اذیت شما شدم .. خیلی بد شد ….گفت : نه عزیزم ..خدا رو شکر خوب شدی الهی شکر ، می دونی چقدر نذر و نیاز کردم ؟ گفتم این اشتباهی بود که من کردم و همه رو تو درد سر انداختم مخصوصا عمه رو که خیلی هم به من محبت داره ناراحت کردم ….
🌹تا اومدم با مینا حرف بزنم عمو و خانمش اومدن و پشت سرشم چند تا از همکلاسی هام اتاق شلوغ شده بود و تورج از اونا پذیرایی می کرد و طبق معمول مزه می ریخت …..
نتونستم با مینا درست و حسابی حرف بزنم فقط به من گفت من همه ی جزوه ها رو برات میارم در ضمن کلاس کنکور میرم تست های اونجا رو هم برات کنار گذاشتم بهت میدم به شرط اینکه خوب شدی با من ریاضی کار کنی …..
تورج شنید و گفت : می خواد با منم کار کنه یک کلاس می زاریم همه با هم درس می خونیم ….
🍃بالاخره همه یکی یکی رفتن و باز منو تورج تنها شدیم به من گفت: می خوام باهات حرف بزنم تو رو خدا نخواب…… گفتم دست خودم نیست به خدا خوابم میبره ….. خوب بیا بشین …با خوشحالی اومد و کنار من نشست که در باز شد و ایرج اومد تو ….. یک سبد گل دستش بود و یک نگاه عاشق تو صورتش نگاه مشتاقش قلبم رو لرزوند ، طوری که نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم دلم براش تنگ شده بود و آرزو داشتم همون لحظه منو در آغوش بگیره …..
🌹تورج گفت : ای بابا داداش چند تا سبد می خوای بخری ؟ این سومیه آخه من عقب موندم رویا اون گلای بغل تختت رو من خریدم بقیه اش مال ایرجه ….ایرج گلا رو گذاشت و گردن تورج رو گرفت و با هم شوخی کردن معلوم بود ایرج خیلی خوشحاله و ذوق و شوق شو این طوری نشون می داد.
گفت : دلم می خواست وقتی به هوش اومد اتاقش پر از گل باشه تا دلش نگیره .. رویا جون می دونی این مدت بیشتر تورج مراقب تو بوده هر کاری از دستش بر میومده کرده تا حالا اونو به این بامسئولتی ندیده بودم ….
تورج گفت : خوب یکی باید مراقب اون باشه تا زود خوب بشه ببریمش خونه دوباره بزنیمش راهی بیمارستانش بکنیم ….. و هر سه خندیدیم……
🍃ایرج گفت : تورج جان تو برو غذا بگیر با هم بخوریم بعد برو خونه ….
گفت : ای داداش جان از اون طرف اومدی خوب سر راهت می گرفتی دیگه حالا من کجا برم این طرفا غذای خوب نیست ….
ایرج گفت : رویا چلوکباب دوست داره برو همون جا که همیشه میگیریم …. بگیر و بیا ….. گفت حالا من و تو که چلو کباب دوست نداریم چیکار کنیم (و خودش خندید) عیب نداره به خاطر رویا امشب می خوریم………… وقتی داشت می رفت لای در وایساد ، به ایرج و گفت شوخی نابجا نکن ، مواظب حرف زدنت باش تا من بیام … ای بابا هر چیزی حدی داره ….و همین طور که می خندید رفت.
#ادامه_دارد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2