#جدایی
#سردی
♦️دعای #جدایی و #سردی_میان_دو_نفر که به #حرام مشغولند♦️
👈صرفا در امر حلال استفاده شود.
برای جدایی و دلسردی میان دو نفر که به حرام مشغولند، دعای قرآنی ذیل را در کاغذ بدون خط بنویسد و آنرا در آب راکد بیاندازد :
☀️بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَاقَّةُ مَا الْحَاقَّةُ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ *الْقَارِعَةُ مَا الْقَارِعَةُ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ* إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا* وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا*
عداوت فی فلان بن فلان علی بغض فلان بن فلان
📚علوم غریبه و جفر
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۱۸)
خیلی عجیب است این دو روایت و یک آیه مطلب را چنان ثابت کرد که حرفی برای گفتن باقی نگذاشت. یعنی: اول آنکه فاطمه پاره تن من است هرکس او را به غضب بیاورد مرا به غضب ورده و هر کس او را بیازارد مرا آزار داده و هر کس مرا آزار دهد، خدا را اذیت کرده است.
و دوم آنکه: حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام خطاب به آنها فرمود و خود آنها هم تصدیق کردند که شما مرا به غضب در آوردید و اذیت کردید.
و سوم آنکه: خداوند در فرآن فرموده است که آنان که خدا و رسولش را اذیت می کنند خدا در دنیا و آخرت آنها را لعنت می کند.
نتیجه آنکه آنهایی که ما لعنت می کنیم به تصدیق خودشان لعنت شده خدا و رسولش هستند.
⚡️⚡️⚡️
پیرمرد قمی گفت: وقتی مطلب تمام شد، دیدم بزرگتر آنها به شرطه ها دستور داد مرا بگیرند و دستبند زدند و به زندان بردند. آن صدای غیبی هم قطع شد. چند ساعتی گذشت سر شب غذایی آوردند خوردم، همان بزرگتر آن گروه به سراغم آمد و من فهمیدم او شخصیت مهمی از لحاظ سیاسی است، به من اظهار محبت کرد و گفت: ببخشید ما نمی دانستیم شما از دانشمندان و علمای شیعه هستید و من به این خاطر گفتم شما را اینجا بیاورند که چند نفر از آن افراد از قضات بودند و شما هم اثبات کردید بعضیها را خدا لعنت کرده و دیگر حرفی باقی نگذاشتید، لذا اینها اگر مقداری فشار می آوردند ممکن بود بلایی سر شما بیاورند و حتی نمی شود شما در کوچه و خیابان راه بروید و من کاری از دستم ساخته نیست. شما را باید تحویل آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی بدهیم.
⚡️⚡️⚡️
لذا ما را در کوتاهترین زمان به عراق و خدمت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی فرستادند و از ایشان خواستند نامه کتبی بنویسند که ما را صحیح و سالم تحویل گرفته اند و ایشان هم رسید کتبی دادند. بعد مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی جریان را از من پرسید که چی شده، تو چکار کردی؟! من هم قضیه را برای ایشان گفتم. ایشان گریه زیادی کرد و فرمود: «آن صدا، صدای مادرم فاطمه زهرا سلام الله عليها بود.
📗مجله منتظران شماره 19
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حاجت_روایی_تضمینی
#باب_حاجات
#حاجت
💎برای حاجت روایی تضمینی نقل است از سید کائنات رسول گرامی اسلام محمد مصطفی صل الله علیه و آله:
که جهت حاجت روایی اگر کسی را مشکلی پیش آید و
#دورکعت_نماز بخواند و بعد از آن سر به #سجده گذارد و سی 《30》مرتبه بگوید :
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيم َ الْأَكْبَرِ الْأَكْبَرِ الَّذی إِذَا دُعِيتَ بِهِ أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَيْتَ أَنْ تَقْضِيَ حَاجَتِي بِحُرمَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَین
📚رهنمای گرفتاران ص349🔹
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت دوم)
آن بزرگوار دو عدد مهر و تسبیح به من دادند و فرمودند که اینها را به آن سید بده (منظور همان دوستم که جلوتر نشسته بود). من دوستم را صدا زدم و گفتم آن مهر و تسبیح را آن آقا دادند، تا برگشتم او را نشان بدهم دیدم نیست و این جا بود که دوستم فهمید ایشان امام زمان ارواحنا فداه بوده اند. این طرف و آن طرف دوید اما هیچ اثری نیافت. ناگهان همان جا مریض شد، به حدی که دیگر نمی توانست راه برود او را به بیمارستان بردند (و پزشکان بعد از معاینه گفتند ریه او عفونت کرده و علاج ندارد او می میرد او را به ایران منتقل کنید.)
✨💫✨💫
کاروان به کربلا برگشت. هنگامی که به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام مشرف شدیم ناگهان دیدم همان سیّد که در مسجد سهله زیارتش کردم دو زانو و خیلی مؤدب در قسمت پایین مرقد مطهر نشسته. من سراسیمه به طرفش رفتم و او از جای خود بلند شد. من گفتم آقاجان دوستم سیّد...مریض شده دارد می میرد. آن بزرگوار لب به سخن گشودند و فرمودند: سیّد خوب! سیّد خوب!! و من دوباره سر و سینه آن جوان زیبای عرب را که جانم به فدایش باد بوسیدم در حالی که تبسم می کرد و مرا عقب نمی زد. گفتم: آقاجان نام شما چیست؟ آن بزرگوار فرمودند: نامم عین الرسول (چشم رسول) است. گفتم کجا تشریف دارید؟ انگشت دست خود را در آسمان چرخاندند و فرمودند: در این طرف؛ و اشاره به سمت عراق و ایران کردند.
✨💫✨
در همین هنگام شخصی مرا صدا زد که از من مقداری پول بگیرد. همین که متوجه او شدم و دوباره برگشتم آن بزرگوار را ندیدم. هنگامی که آمدم مسافرخانه، جریان آن سید عرب و بشارتی را که درباره شفای دوستم داده بودند به او که روی تخت بستری بود بازگو کردم. ناگهان ایشان از جا بلند شد و لحظه به لحظه حالش بهتر شد و سپس غسل کرد و به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شد. در حالی که قبل از این فلج و زمین گیر شده بود. در این جا از این نشانه های غیر عادی متوجه شدم که به فیض عظمای ملاقات با امام زمان ارواحنا فداه نائل شده ام.
📗مجله منتظران شماره ٨
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة