eitaa logo
مطلع عشق
279 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
💝مردان کلی نگر هستند موقعیت ها و اوضاع را بطور کلی درک می کنند و تفکر کلی و جامع دارند. 💞در حالی که زنان بیشتر بر روی جزئیات و نکات ظریف تمرکز می کنند. ‼️پس خانم محترم از همسرت توقع نداشته باش مسائل ریز و جزئی را بفهمد. ‼️همچنین شما آقای گرامی از جزیی نگری خانمت ناراحت نشو. ‌❣ @Mattla_eshgh
: سلام عليكم ! مى خواستم بدانم با خانم و حضور در جمع خانوادگى ايشان در عقد ، چه مقدار مطلوب است ؟ : عليكم السلام . و تفريط ( زياده روى يا كم روى ) در اين مسأله درست نيست ؛ اين است كه : ١- هفته اى يك شب تعطيل براى شام به منزل تشريف ببريد و تا قبل از ظهر روز بعد بمانيد و كنار باشيد ؛ ٢- هفته اى يك بار هم هفته براى شام يا ناهار تشريف ببريد و ساعاتى پس از صرف غذا برگرديد ؛ ٣- هفته اى دو بار هم با با مادر يا پدر همسرتان بيرون ( رستوران ، كافى شاپ ، پارك ، زيارتگاه و ... ) برويد . ماهى يك بار هم ، ، عروس خانم را كنند . شما دنبالشان برويد و ايشان را به منزل ببريد . در پناه حق باشيد . 🌸 ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
چیک چیک...عشق قسمت ۱۴۵ می خواستم عکس العملش رو با دیدن چادرم ببینم ، اگر براش عادی بود که معلو
...عشق ۱۴۶ می دونی چرا ؟ چون الان داغون تر از دیروز و روز قبلشم ! اینهمه مدت می گذره از اون روز کوفتی که تو کوه کنار پارسا دیدمت از اون روز که توی مهمونی بودی ، از اون روز که اومدی و پاتو گذاشتی توی دفترم ... ولی هنوز که هنوزه نتونستم فراموشت کنم تو باعث شدی که قیافه ی بیتا رو فراموش کنم ! کسی که سالهاست عاشقشم ، کسی که با وجود اینهمه دختری که دورم می پلکید همیشه طرحه خنده و برق چشماش توی ذهن و قلبم بود ! ولی با اومدن تو همه ی معادلاتم ریخت بهم ، همه ذهنیاتم قاطی شده ، دیگه نمی دونم اونی که مدام جلوی چشممه تویی یا بیتا ! می تونی بفهمی ؟ تو عاشق شدی ؟ نشدی ! چون تنها کسی که توی زندگیت بوده همون پارسای آشغال بوده و بس ، کسی که فقط گند زد به زندگیت کسی که عشق اولمو ازم گرفت و اتفاقا همون کسی که باعث شد دوباره عاشق بشم و دل ببازم هه ! اونم من ... منی که فکر می کردم تا ابد العمر پای بیتا می شینم ! اما اشتباه بود همه چیز اشتباه بود ... همه چیز ! نشست روی نیمکت و دستاشو فرو برد توی موهای بلندش نمی تونستم حرفایی رو که شنیده بودم هضم کنم ! شوک عظیمی بود و البته ناگهانی ! دهنم خشک شده بود به زور زبونمو تکون دادم و خیلی آروم گفتم : _چرا ؟ چرا فکر می کنید بازم می تونید منو بازی بدین ؟! این حرفا رو به دخترایی بزنید که ... _به خداوندی خدا هیچ کس نیومده تا شما رو بازی بده ، من چند ماهه که دارم فکر می کنم با خودم کلنجار میرم اما از هر طرف که رفتم خوردم به بن بست ته تمام اون بن بست ها هم فقط یه چیز بود ، آخرشم نتونستم از این نگاه دل بکنم با ترس گفتم : _منظورتون چیه !؟ رو به روم وایستاد و ادامه داد : _فکر کنم فهمیدی منظورمُ ! اما واضح تر میگم . سخت بود، غافلگیرانه بود ، حتی برای خودم ولی من عاشق شدم ! نمی گم برای بار دوم چون دیگه مطمئن نیستم که حسم به بیتا عشق بوده ! من عاشق تو و تموم چیزاییت شدم که پارسا بخاطر داشتنش ازت دست کشید ، نجابتت ، حرف زدنت ، فکرات ، فرار کردنت و حالا همین چادر مشکیت که یه فاصله به اندازه ی یه دریا کشیده بین قبلت و حالا قلبم تند میزد ، نمی دونستم چیکار کنم ، چشمم روی شاخه گل بنفشه ی تو چمن ها خیره مونده بود ولی فکرم معلوم نبود کجا سیر می کرد باید چی می گفتم که دست از سرم برداره !؟ نگاه گیجمو چرخوندم روی صورتش و به زور گفتم : ‌❣ @Mattla_eshgh
رمانسرا چیک چیک.... عشق قسمت ۱۴۷ _من ... نمی خوام کسی عاشقم باشه یا عاشق بشم ، بهتره به همون بیتا فکر کنید ، دیگه اینجا نیاید لطفا دو قدم که رفتم گفت : _عاشقی دسته دله نه عقل ! نه تو می تونی جلوشو بگیری نه من _آدمی که دلش افسار گسیخته باشه همیشه و همه جا می تونه عاشق باشه ، این نشد یکی دیگه ! عاشق باشین تا همیشه تا ابد ولی نه عاشق کسی که بهتون نمی خوره هیچ جوری ، چون میشه قضیه ی بیتا _بیتا رو یه نامرد از چنگم در آورد ، بابام می گفت که قسمتم نبوده اما من نمی فهمیدم ، ولی الان که فکر می کنم می بینم همین قسمت بوده که الان کشوندم اینجا ! من ازت توقع ندارم انقدر زود جواب بدی ، یا برسی به جایی که من هستم ، فکر کن ولی خوب فکر کن دیگه فشارخونم زد بالا ، صدامو بلند کردم و گفتم : _به چی ؟ به گذشته ی قشنگتون فکر کنم ؟ به اینهمه کشته مرده ی عاشقتون فکر کنم ؟ به عشق قبلیتون فکر کنم که با وجود شوهر داشتن هنوزم میرین ملاقاتش ؟ به تیپ مردونتون فکر کردم ؟ به مهمونی های پر از عیش و نوشتون !؟ آره ؟ بعد ببینم که می تونم باهاتون کنار بیام یا نه !؟ با این همه فاصله و تفاوت می تونم کنار بیام !؟ من با دخترایی که دو روزه عاشقتون میشن فرق دارم ! شاید اونها کنار بیان ولی من نه .... عقلم خوب چیزیه ! _قبول ! هر چی گفتی قبول ، ولی من اگر 23 سال اشتباه رفتم و پامو کج گذاشتم حالا نمی خوام بازم تو فرعی بتازونوم می خوام بیام تو جاده اصلی ، اونایی که تو میگی خودشون هزاربار بدتر از من تو همین فرعی ها موندن ! چجوری برم به اونها دل ببازم ؟ فقط تو بودی که نزدی تو خاکی ، تو بودی که ته چشمت معصومیت و نجابت موج میزد نه اونا ! من نمی خوام برم دنبال کسایی که برام پشت چشم نازک می کنند ، دنبال تو اومدم چون فهمیدم چند مرده حلاجی ، بخدا بخاطر تو حاضرم پا رو همه ی گذشته کوفتیم بذارم بشم مرد زندگی ، همونی که یه دختر نجیب ازش توقع داره ، خوب بلاخره هر آدمی خطا میره خبط می کنه ، ولی می تونه برگرده خود خدا گفته که برگرده ، خوب منم با همه ی بدی بنده اشم ! یعنی نمی تونم آدم بشم ؟ یعنی آدم شدن انقدر سخته که به من نمیاد ؟ _من مسئوله جبران اشتباهات شما نیستم ! شما در مورد من چی فکر می کنید ؟ اصلا چرا من !؟ مگه دختر کمه !؟چرا همه می خوان سر منو بکوبند به طاق ؟ تو من چی دیدی آقا اشکان ؟ هان ؟ تو من چی دیدی ؟ فکر کردی چون یه بار حماقت کردم و شدم بازیچه ی دست یه عوضی الانم می تونی بیای و منو بکنی عروسک خیمه شب بازیه خودت ؟ ‌❣ @Mattla_eshgh
چیک چیک...عشق قسمت ۱۴۸ اونم فقط برای اینکه با افتخار جلوی پارسا درم بیاری و بگی بیا اینم فتح من ! بیتا ارزونیه خودت ... من یکی دیگه رو از چنگت درآوردم ؟ متاسفم ... واقعا برای خودم و بیشتر از اون برای شما متاسفم که تمام زندگیتون صرف یه حماقت بچگانه شد که اسمشو گذاشتین عشق ! حالا اومدین اینجا و بی مقدمه به من میگین که از عشق من خواب و خوراک ندارید ... اونم از کی ! از همون بار اولی که منو تو کوه دیدید کنار گرگ دیدی و عاشق شدی و پا پس کشیدی ! هه مثل این می مونه که یه روباه عاشق بره بشه ولی به احترام یا از ترس گرگی که کنارشه پا پیش نذاره حالا فوقش یا گرگه بره رو میبلعه یا اینکه بلاخره با زرنگی طعمه ی روباه میشه دیگه ! از این دو حالت که خارج نیست ولی کور خوندی آقای شکیبا من از اونهایی نیستم که فکر می کنی ... حداقل دیگه نیستم ! نه می خوام و نه می تونم که به همچین آدمی اعتماد کنم ، گذشته شما آینده اتون رو هم میسازه دیگه نمی خوام ببینمتون ! از همین راهی که اومدین برگردین و این مزخرفاتم تو گوش اونایی زمزمه کنید که عاشق چشم و ابروی امثال شما میشن نه من ! شاید فکر نمی کرد انقدر راحت دستشو بخونم شایدم من اشتباه می کردم ، ولی سکوتش در مقابل اینهمه حرف برام کمی عجیب بود و به درستیه حدسم در مورد به رخ کشیدن من برای رو کم کنی جلوی پارسا مهر تایید می زد! نمی دونستم باید چجوری بهش بفهمونم که من از هر چی که مربوط به گذشته ام یعنی همین چند وقت پیش باشه متنفرم ، حتی از خودش ! اینجوری نمیشد ، مطمئن بودم اگر یکم نرم بشم و دلم براش بسوزه اونی که نباید بشه میشه بخاطر همین از سکوتش استفاده کردم و خیلی بی فکر و ناگهانی گفتم : _در ضمن لطفا دیگه هیچ اسمی از من نیارید اشکان : چرا !؟ دلم سوخت نمی دونم برای خودم یا اون ! ولی مجبور بودم _چون ... چون که من ... من نامزد دارم با داد گفت : _چی !؟ سرمو انداختم پایین و ادامه دادم : _گفتم که نامزد دارم ، ولی مطمئن باشید اگر پای کس دیگه ای هم در میون نبود من بازم به شما جواب منفی می دادم چون تازه فهمیدم اصلا آدم اهل ریسکی نیستم ، متاسفم که نا امیدتون کردم اما همه ی اون چیزایی که گفتین دلیلی برای کنار اومدن من با شما نبود ! ‌❣ @Mattla_eshgh
چیک چیک...عشق قسمت ۱۴۹ ازتون خواهش می کنم به حرمت همین یه ذره احترامی که هنوز براتون قائلم دیگه اینجا نیاید و مزاحم من نشین بابت همه چیز متاسفم ... خداحافظ هنوزم توی چشم هاش بهت موج می زد که برگشتم سمت کتابخونه و راه افتادم . نزدیک در ورودی بودم که خودشو بهم رسوند و گفت : _چرا دروغ میگی ؟ فقط برای اینکه ازم می ترسی؟ _نه ! اصلا ، من از کسی نمی ترسم چون حالا یه حامیه قوی دارم از جنس خودم _هه ! بازم داری دروغ میگی دیگه داشت کفرمو در می آورد ، با عصبانیت زل زدم تو چشمش و گفتم : _دلیلی برای دروغ گفتن نمی بینم اونم به شما ! اگر خیلی شک داری می تونی با چشمای خودت ببینی هر روز میاد دنبالم چون پسر عمه ام هست ! یه پسر صاف و ساده که هیچ گذشته ی ناپاکی نداره در ضمن با گذشته ی منم کاری نداره ، انقدرم غیرت داره که جلوی همه بخاطر من وایسته... دیگه چیزی نگفتم و با همون قیافه ی داغونه عصبی در ورودی رو باز کردم و رفتم تو امیدوارم بودم که باور کنه و بره ، چه غلطی کردم پای حسامو کشیدم وسط اونم بیخودی ! ولی تنها فکری بود که به ذهنه دره پیتم رسید ... خدایا خودت کمکم کن تا دیوونه نشدم رفتم سمت آبسرد کن و چند تا مشت آب خنک زدم به صورتم ، ولی هنوزم داغه داغ بودم کتایون چیزی نپرسید انگار خودش فهمید که اوضاع زیاد مناسب و آروم نیست ، دلم شور میزد نکنه کار بدی کردم که این چیزا رو گفتم بهش ؟ وای خدایا اگر گیر بده به حسام چی ! مدام چشمم به ساعت بود که زودتر از این کتابخونه ی لعنتی بزنم بیرون ، دلم می خواست خودمو به ساناز برسونم بالاخره این عقره هاب کوفتی حرکت کرد و وقت رفتن شد ، با یه خداحافظی سرسری اومدم بیرون . نگاهم چرخید سمت نیمکت ، باورم نمی شد که هنوز اشکان نشسته بود! با دیدنم حرکتی نکرد مثل همیشه سر ساعت ماشین حسام ترمز زد ، مردد بودم . یه لحظه ترسیدم از اینکه حسام رو ببینه نکنه بعدا به فکر انتقام و این چیزا بیفته ؟ خدایا چرا مخمصه هایی که من توش میفتم تمومی نداره ؟ گمونم وقتی حسام دید مثل چوب خشک وایستادم و هیچ حرکتی نمی کنم شک کرد ، چون پیاده شد و با اشاره پرسید چرا نمیای ؟ دیگه موندنو جایز ندونستم ، آب دهنمو قورت دادم و راه افتادم . صدای اشکانو پشت سرم شنیدم _ازش خوشم اومد ، شنیدی میگن طرف با یه نگاه به دلم نشست ؟ انگار تو خانوادت ارثیه ! سوالی رو که بیخ گلوم گیر کرده بود باید می پرسیدم ! می خواستم شر همه چی یدفعه کم بشه .... خیلی سریع گفتم : ‌❣ @Mattla_eshgh
🌺 رویشهای انقلاب اسلامی در عرصه زنان جراح نابغه ایرانی 🔻سهیلا سامی متولد سال ۶۸ با ۳۰ سال سن تاکنون ۵۰۰ عمل جراحی مغز و اعصاب داشته است❗ این بانوی جوان که دوره رزیدنتی خود را در مرکز مغز و اعصاب هانوفر آلمان گذراند و جراحی را در کنار پروفسور سمیعی آموخت. ایشان یک بانوی است. نظر سهیلا سامی درمورد حجاب: «من با انتخاب و آگاهی حجاب را برگزیدم و این دیگر داخل و خارج از کشور ندارد.» و در پاسخ به این سؤال که حجاب برایش محدودیت ایجاد کرده است یا نه، پاسخش شنیدنیست: «حجاب در زمینه جراحی برای من محدودیتی ایجاد نکرده و حتی در اتاق عمل که یک محیط کاملا استریل است و مدام باید دست‌های خود را شست و در کنار همکاران آقا و خانم کار کرد، تاکنون هیچ مشکلی برای من ایجاد نشده است.» ‌❣ @Mattla_eshgh
﷽؛ یه چند خطّیم بنویسم راجع به حجاب و ✍به کسی که ماسک میزنه کسی ایراد نمی گیره، جلب توجّه می کنی با این کارت! امّا به کسی که پوشیه می زنه افراد مختلف ایراد می گیرن این چه کاریه! جلب توجّه می کنی با این کارت! 👆این حرف مسخره هست.. اولآ خانمی که انتخاب کرده پوشیه بزنه به طور معمول یا درصد زیبایی بالایی داره و بر خودش واجب می دونه بیشتر مراعات تقوی کنه، ثانیآ چطور مانتوهای بدن نما و شلوارهای پاره پوره تن می کنند جلب توجّه نمیشه، یکی پوشیه می زنه جلب توجّه میشه؟! اصلآ جلب توجّه بشه! کسیکه سراپاش پوشیده هست اگر عدّه ای مریض نگاهش کنند و توجّه کنند، مشکل چشم ناپاک اون هاست نه بانویی که به خودش سختی می ده اون طور خودش رو می پوشونه! آنهایی که مریضند! برایشان فرقی ندارد، چشم چرانی شیوه ی آنهاست! ثالثآ برخی بانوان طبق فرهنگشون نقاب می زنند و کسی حق نداره بهشون کوچک ترین توهینی کنه! به کسی که ماسک می زنه کسی نمی گه گرمت میشه نزن! امّا در مخالفت با حجاب می گن ، گرممون میشه حجاب چیه؟! به کسی که ماسک می زنه کسی نمی گه مگه اُمّلی! امّا اونی که روشو می گیره ، برخی ها بهش میگن اُمّل! به کسی که ماسک می زنه، بی احترامی نمیشه، چون این فرهنگ محسوب میشه و برای محافظت از جانه؛ امّا به کسی که محجّبه هست ، برخی ها بی احترامی و متلک پرانی می کنند!😒 مگر نه اینکه حجاب برای محافظت از جسم و جان و روان افراده؟ این اگر اسمش فرهنگ نیست پس چیست؟! چرا برخی ها از درک این مسئله عاجزند؟!..🤔 در عجبم! این روزها شدید امر به منکر میشه و نهی از معروف! اگر دختری تا ده دوازده سالگی اندامش رو نمایش بده و روسری سر نکنه ، به رگ غیرت کسی برنمی خوره(مگر عدّه ای معدود)، امّا کافیه یه دختر بچّه از سنین طفولیت حجاب کنه، همه مدّعی العموم میشن! این چه وضعشه! بچّه گناه داره! 🙄 گرمش میشه و... دیدم که میگما.. حالا بچّه خودش عشق❤️💚می کنه با اون روسریش و هر وقتم گرمش بشه درمیاره.. بگذار تمام دنیا مسخره ام کنند..همین که ذرّه ای شبیه بی بی باشم غرق خوشی اَم ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
💠 بی عفتی های بزرگ بر دو نوع هستند. ◻️ عفتی های علنی ◻️ عفتی های مخفیانه 💠 بی عفتی های از قبیل: ▫️رقص (نمایش در سریال های تلوزیون) ▫️ قیادت؛ واسطه گری در خصوص روابط نامشروع (به صورت اپلیکیشن موبایل) ▫️رابطه دختر و پسر ▫️ مجالس لهو و لعب ▫️تشبّه به جنس مخالف 💠 بی عفتی های از قبیل: لواط، خود ارضایی، مساحقه، زنا، لمس و... 💠 : 1️⃣ قبح آن در جامعه شکسته می شود و جامعه کم کم برخی از این موارد را از دایره بی عفتی خارج می کند. مثل رقص یا شراب 2️⃣ فراوانی تعداد گناهان جنسی؛ از آنجایی که موارد علنی ذکر شده به شدت تحریک کننده هستند، افراد را، برای انجام اصل التذاذ جنسی (هر چند مخفیانه) آماده می کنند. 3️⃣ افراد وقیح جرأت می کنند از ارتکاب علنی گناهان جنسی سخن به میان آورند. مانند طنزپردازی ها در تلوزیون و سینما و فضای مجازی و... 4️⃣ مقابله با بسیاری از بی عفتی ها، به صورت رسمی و حکومتی سخت می شود. 💠 علنی شدن بی عفتی ها در جامعه 1️⃣ انجام علنی مراتب مقدماتی بی‌عفتی 2️⃣ کثرت عدم قبح اجتماعی 3️⃣ کثرت گناهان جنسی مخفیانه 4️⃣ جرأت طرح علنی مفاسد جنسی 5️⃣ تضعیف گفتمان عفاف در جامعه 6️⃣ عدم توان حکومت برای مقابله رسمی 7️⃣ قفل شدن گفتمان 📌 راه حل: باید ریشه بی عفتی را یافت. ✍️ ‌❣ @Mattla_eshgh