قدیمترها که او هنوز نبود
موهایم این همه پیچ و تاب نداشتند
صاف بودند و بلند... با بیحوصلگی میریختمشان روی شانههایم،
هنوز دستی برای بافتنشان نبود،
وقتی که او آمد دیگر موهایم باز نبود، هر روز با حوصله میبافتشان و با ربانهای رنگی که خودش خریده بود میبست.
موهایم هم دیگر به دستانش عادت کرده بودند...
بعد از رفتنش دیگر هیچ چیز مثل سابق نشد
حتی این موها...
بعد از رفتنش موهایم از غصه در هم پیچیدهاند و خودشان را در آغوش گرفتهاند؛
او رفت... و من هم به جمع فرفریها پیوستم !
#شاخه_نبآت
🌿. @Mava_a
ماوی
ازتوچیزی به آنهانگفتم اما آنها خودشان تورادیدند که درچشمانم غوطه وربودی.. #عربیات #مجهول 🌿. @Mava_
من دربارهٔ تو به آن ها چیزی نگفته ام
اما تو را دیده اند که درچشمانم شنا می کنی؛
من دربارهٔ تو به آنها نگفته ام
اما تو را در کلمات نوشته شده ام دیده اند
عطر عشق
نمی تواند پنهان بماند.
- #نزار_قبانی
#مجهول
🌿. @Mava_a
|أنا الَّذی عَلی سَیِّدِهِ اجتَرَأَ|'منم کسی که بر آقای خودش جرات یافته!' #زینالعابدین #غریق 🌿. @Mava_a
https://eitaa.com/joinchat/137429096Cb4cb26e104
گروه دختران مأوی^^
لطفا فقط دختر ها تشریف بیارند:)
ماوی
• .
•
.
سلام
و ارادت🌿
باتوجهبهپیامیکهدیشب
ازیکیازاهالیِمأوی دریافت کردیم؛
تصمیمگرفتیم برایرضایتمندیشما
یکنظرسنجیانجامبدیم
تاباتوجهبهسلایقشما برنامهمأویروادامهبدیم(:
لذا
ازتکتکشماخواهشمندم
درنظرسنجیزیرشرکتفرمایید!
اوقاتتوننبآت🌻
♨️ EitaaBot.ir/poll/sbu3f