eitaa logo
ماوی
914 دنبال‌کننده
1هزار عکس
51 ویدیو
4 فایل
•🪄• وَخداوندآگاه!بہ‌نامِ‌او^^ مأوَی به معنای پناهگاه ! دو سھ قدم‌جنون‌کنارِماباشید، راھِ دوری‌نمی‌رود :) با ما سخنی هم اگرت هست بگو🥛 https://harfeto.timefriend.net/17145901041992
مشاهده در ایتا
دانلود
شکیب و طاقت و صبر و قرار ممکن نیست! - ☕️' Mava | مأوی
باید ﺍﻣﺸﺐ ﻟﺐ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻟﺐ ﺗﻮ ﺟﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﺁﯾﻪ‌ﺍﯼ ﺗﺎﺯه ﺑﯿﺎﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺠﻮﺯ ﺑﺪﻫﺪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺳﻮﺭه‌ﯼ ﺍﻭ ﺳﻮﺭهﯼ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﯿﺎﻡ ﺁﻭﺭ ﻣﺴﺖ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺷﻮﺩ؟ ﻫﺮﮐﻪ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺍ ﺍﻧﮓ ﺯﻧﺪ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﺯ ﺳﺎﺣﺖ ﺩﺭ ﮔﺎه ﺗﻮ ﺍﻭ، ﺩﻭﺭ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﺷﺪه‌ﺍﻡ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﺯﮔﻬﻮﺍﺭهﯼ ﺗﺎ ﮔﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﺍﻃﻠﺐ ﺍﻟﻌﺸﻖ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻬﺪ ﺍﻟﯽ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺷﻮﺩ! - 🌙' Mava | مأوی
ام کیف اشکو الیک حالی؛ و هو لا یخفی علیک! آیا شکایت از حالم کنم؟! حالم که بر تو مخفی نیست:) - ☕️' Mava | مأوی
من وفادارم به این خودکار و این اشعارِ غم می نویسم تا "قلم"، تنها نماند مثل من.... - ☕️' Mava | مأوی
به یاد چشم‌های قشنگِ گیرنده‌اش افتادم. وقتی که به من نگاه می‌کرد، چیزی از او به من سرایت می‌کرد...:) - ☕️' Mava | مأوی
اگر بدانند در دل ما چه جایگاهي دارند از شرمساریِ رفتارشان، به گریه می افتند... :) - ☕️' Mava | مأوی
بی تو با خاطره ات هم سر دعوا دارم… قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم ! - ☕️' Mava | مأوی
در قسمتی از فیلم "Short Time" داستانی تعریف می‌شود: اختاپوس تنهایی در اقیانوس زندگی می‌کرد، روزی کوسه‌ای به او نزدیک می‌شود و می‌گوید: دوست داری با هم دوست شویم؟ اختاپوس خوشحال می‌شود که قرار است دوستی داشته باشد و پاسخ مثبت می‌دهد. کوسه می‌گوید: اما یک شرط دارم! - چه شرطی؟ - که یکی از بازوهایت را بدهی بخورم! اختاپوس بازوهایش نگاه می‌کند و می‌گوید: من که بازو زیاد دارم ایرادی ندارد، یکی از آن‌ها مال تو! کوسه بازوی اختاپوس رو خورد و دوستی آن‌ها شروع شد. آن‌ها خیلی با هم شاد بودند، با سرعت شنا می‌کردند و با هم خاطره می‌ساختند. به هردوی آن‌ها خیلی خوش می‌گذشت و اختاپوس خیلی خوشحال بود، اما هر وقت که کوسه گرسنه می‌شد، از اختاپوس می‌خواست یک بازوی دیگر به او بدهد و اختاپوس برای ادامه‌ی دوستیشان این کار را انجام می‌داد. تااینکه یک شب دیگر بازویی برای اختاپوس باقی نمونده بود و کوسه گفت من گرسنه‌ام! اختاپوس گفت: اما بازویی نیست! کوسه گفت: حالا همه خودت را می‌خواهم و اختاپوس خورده شد. بعد از این‌که کوسه گرسنگی اش رفع شد یاد خاطراتش با اختاپوس افتاد و دلش تنگ شد، خیلی خیلی دلش تنگ شد! او یک دوست واقعی بود. کوسه غمگین شد و رفت تا یک دوست دیگر پیدا کند... - ☕️' Mava | مأوی
هدایت شده از ڪافونھ🇵🇸
اگه توام مثل من این ۴جمله رو درک میکنی؛سلام.
نه اینکه من شاعر خوبی باشم .. نه! "تو"خیلی بیشتر از آنچه فکرش را هم بکنی غزلی! - ☕️' Mava | مأوی
لطفا برایِ خودتان ارزش قائل باشید من نمی فهمم با چه منطقی اسم رابطه ای که غرور و شخصیتتان را له می کند می گذارید "عشق"! من به شما می گویم عشقِ واقعی چیست؛ "عشق" علاقه و انگیزه ایست "دو طرفه" که وقتی درست به وقوع پیوست، باعث کمالِ شخصیت و وقارِ دو طرفِ رابطه شده و هرلحظه آنها را به رشد و پیشرفت بیشتری می رساند... اگر در رابطه ای غیر از این بودید، یا عشق نیست یا یک طرفِ معادله می لنگد... - ☕️' Mava | مأوی
و أما أنا فقد زرعتک ورداً بین أضلعی! و اما من به راستی که تو را چون گلی در میانِ دنده‌های سینه‌ام کاشتم! - ☕' Mava | مأوی