پایان شب هجر
«روز سه شنبه 7 ع 1 سنه 1412 ه ق= 26 شهریور در 1370 ه ش در قم بعد از درس صبح، حالم سخت دگرگون شد، به نحویکه مقدّمات کفن و دفنم را فراهم کرده بودم و این غزل را از رویداد آن حال گفته ام :
مژده ای دل که شب هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب جانان آمد
زان دلارا که در این باغ وجودت آراست
جنّت ذات طلب کردی و خواهان آمد
جز خداوند نبوده است در اندیشۀ تو
که جزای تو خداوند به احسان آمد
سنگ زیرن رحی بوده ای از گردش چرخ
عرصۀ گردش تو روضۀ رضوان آمد
هر چه بُد محنت ایّام زَبَد بود و برفت
هر چه باقی است همه منحت یزدان آمد
آنچه در مزرع دل تخم وفا کاشته ای
همه نور و همه حور و همه غلمان آمد
آفرین بر قلم صنع که لوح و قلمی
همه برهان همه عرفان همه قرآن آمد
چشمۀ آب حیاتس دهانی که از او
همه درس و همه بحث و همه تبیان آمد
تن خاکی بسوی خاک روانست ولی
دل عرشی بسوی عرش خرامان آمد
ای عزیزان من این نشأۀ دنیاوی ما
به مثل این که چو زندان و چو زهدان آمد
چو بگورم بسپردید نشینید به سور
نه که در سوگ کسی باشد و نالان آمد
خویش را بهر ابد نیک بسازید به علم
عمل و علم دو سازندۀ انسان آمد
حمدلله که حسن تا زِ ندای خوش دوست
اِرجعی را بشنیده است غزلخوان آمد
📖دیوان اشعار /ص۴۷۴.
عارف کبیر، علامه حسن زاده ی آملی
🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 خاطرۀ شنیدنی عارف و دانشمند بزرگ، استاد اسماعیل منصوری لاریجانی( مجری برنامه ی "معرفت" شبکه ۴ ) از کرامات عارف کبیر علامه حسن زاده آملی که خود، شاهد آن بودهاند:
بنده با حضرت علامه حسنزاده آملی خیلی حتی غیر از اینکه حالاتش را لمس کنم خودمان باهم داشتیم مکاشفاتی که برای ما اتفاق افتاد و طی الارضی که باهم انجام دادیم ...
احضار ارواح شدیدی داشت ...
با ارواح امامزادگان شبها گفتگو میکردند و میپرسیدند پسر کی هستی از کجا آمدهای ...
هر کسی را میخواستی احضار میکرد و میگفت سوال کن ازش ...
روح سید حیدر آملی، ابن سینا و ملاصدرا را احضار میکردند ...
🌸🌸🌸🌸🌸🥺
✅ عالم ربّانی، حکیم الهی، نابغه ی جهانی،
دانشمند کم نظیر، کوه ایمان، نادره ی دوران،
فخر زمین و زمان، افتخار طبرستان، اعتبار ایران، مرد میدان، الهی گوی کوی جانان، شکوه اسلام و شیعه، جامع معقول و منقول،
فقیه، مفسّر، متکلّم، حکیم، فیلسوف، عارف، منجّم، ریاضی دان، طبیب، شاعر و ادیب فارسی و عربی، نویسنده چیره دست و زیبانویس، خوشنویس ماهر، صاحب آثار روشنگر و نورانی و کتب و رسالات مبارک و ملکوتی،
آخرین ذخایر ملایان کتابی و عالمان مکتبی،
غوّاص قهّار علوم ظاهری و باطنی و غریبه،
جامع تدریس و تحقیق و تصحیح و تالیف،
جمال السالکین، بقیه السلف الصالحین،
جامع علم و عمل و سلوک نظری و عملی، مفسّر ظاهر و باطن قرآن، شارح کبیر ابن عربی و ملاصدرا، انسان شناس قَدَر (معرفت نفس)، مسلّط بر علوم غریبه و تسخیر شیاطین و اجنّه،
فقیر الی الله، شیفته آل الله، ناصح خلق الله،
وارسته از دنیا و ماسوا، آراسته به شهود خدا،
کاشف عالم معنا، عرش نشین خلوت گزین، سورنشین کوی آه، سحرنشین شکسته دل، غزل خوان کعبه دل، بیدار دل همیشه بیتاب،
صائم دایم رجب و شعبان و رمضان،
اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، جلیس غار حرای ایرا، سالک ساکن ملکوت، سائر مجذوب محبوب، واجد مقام عندیّت، مبتهج به لذات روحانی، صاحب مکاشفات سبحانی، منوّر به اربعینیات کلیمی، مستقیم بر ریاضات عرفانی، زاده ی عشق الهی، مست می ازلی، سوخته ی وصال الهی، شوریده ی شراب طهور قرآنی، گوهر شیدای عرشی،
عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی،
علامه ی ذوالفنون، مصباح الهدایه،
فلک الافلاک، نجم الدین، ابوالفضائل، راحل رستگار، آیت الله حسن #حسن_زاده آملی
🌹🌹🌹
🌷پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
🔸إنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأً كَصَدَإِ اَلنُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالاِسْتِغْفَارِ
🔹دلها نيز، همچون مس، زنگار مى بندد، پس آنها را با استغفار صيقل دهيد
📗وسائل الشیعه ج7 ص176
#حدیث_زندگی ۳۹۶
🌸🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف، خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسنزادهی آملی رحمةاللهعلیه را دریافت کردم.
این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد.
نوشتهها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود انشاءالله.
اینجانب به همهی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۴ مهر ۱۴۰۰
🌹🌹🌹
💢 عالمی بزرگ در سایه غفلت زمانه
🔘 دیوان علامه حسن زاده آملی می تواند منبع درسی عرفان باشد. اگر برخی از آثار را به درس و بحث بیاوریم کم از منابع درسی رایج نیست بلکه فراتر و مهمتر از آنهاست.
🟡 معتقدم همین مثنوی «دفتر دل» هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی بالابلند است و جای تدریس و مطالعه دارد.
🎙 #علی_اکبر_رشاد
📆 همایش ملی فلسفه معنویت با تاکید بر آرا علامه حسن زاده آملی(رض)
📖 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید...
#علامه_حسن_زاده
#عکس_نگاشت
🆔 @iictchannel
🔹 سومین سالگرد ارتحال علامه ذوالفنون حضرت آیت الله حسن حسنزاده آملی(ره)
🎙 با سخنرانی آیت الله #علی_اکبر_رشاد
📆 چهارشنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۳
🏢 تهران، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
🆔 @iictchannel
هدایت شده از روایت ها و حکایت ها
علامه حسن زاده آملی می فرماید:
شگفت اینکه مرحوم ملا احمد کوزه کنانی در هدایه الموحدین (ط1،چاپ سنگی رحلی،ص567)گوید:گویا این
👈دو خلیفه👉 سبب شده اند که تا حال در کتابی و تاریخی ندیده ایم که از
👈قبر👉 مبارک حضرت رسول خدا معجزی ذکر کرده باشند، با وجود آن که آن بزرگوار صاحب معجزات بود ، و از قبور و روضات سائر انبیاء و ائمه ما (سلام الله علیهم اجمعین) چه قدر معجزه ها ذکر کرده اند و دیده ایم؛ این است که شاعر گفته:
هیچ دانی چرا شفا ندهد
کور و شل در مدینه پیغمبر
این که تا 👈سنیان 👉 دگر گویند
این ز 👈بوبکر👉 بوده یا ز 👈عمر👉.
📚هزار و یک کلمه
ج سوم ، ص 451
#حکایت_داستان
🔴آغاز سخنرانی مسعود پزشکیان
در مجمع عمومی سازمان ملل
زنده از شبکه ۱، خبر۱ و خبر۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌پزشکیان در آغاز سخنرانی خود، یاد و خاطره شهید #رئیسی را گرامی داشت
🌹🌹🌹🥺
◽️ او جامع معقول و منقول، و صاحب علوم درسی و نفسی بود
🔰 پیام تسلیت آیت الله رشاد بمناسبت ارتحال عارف سالک علامهی ذوفنون، آیتالله حسن حسنزاده آملی (قدّس الله نفسه الزکیّه)
🔻 این عالم ربانی تربیت یافتهی محضر اساطین معرفت و معنا در عصر حاضر بود و درک ساحت معرفتی حضرات امام خمینی، علامه الاهی قمشهای، علامه ابوالحسن شعرانی طهرانی، علامه محمدحسین طباطبائی (قدس الله اسرارهم) از او شخصیت بیبدیلی ساخته بود. او جامع معقول و منقول، و صاحب علوم درسی و نفسی، و مجمع مراتب عالی سلوکی بود. آن عالم عظیمالشان از سرمایههای معرفتی کشور و از پشتوانههای معنوی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بشمار میرفت، و فقدانش الحق مصداق بارز ثُلمه بر پیکرهی اسلام، کشور و نظام اسلامی قلمداد میشود.
🔰 دوشینه، شبی خوش بود و انجمن معاشران، گره از زلف یار باز کرده بودند و شیخ عارف ما، حضرت #علامه_حسن_زاده ـ دام ظلهالعرشی ـ در خماریِ انجمن، رازهای بیشماری افشا داشت و از رموز بسیاری پرده برداشت. این غزل، دُرد بادهی دوشین است، مصراع را نیز از معظمله وام کردهام. بعدها،استاد به من(رشاد) فرمودند:«غزل طرهی عشق را، من از برکردهام»...
📌برگرفته از یادداشت آیت الله #علی_اکبر_رشاد پس از سرودن و تقدیم غزل «طره عشق» به محضر علامه راحل
پیچ گیسویتو رأسالفِتَن است،
کفر هندوی توام راهزن است.
بیت ابروی تو در دفتر حسن
شاه بیتِ غزلِ ذوالمِنَن است .
مطلع شعر قدت را نازم !
گر چه هندوست ولی تُرک فن است.
دوش عرشی نفسی میفرمود:
«طرّهی عشق شکن در شکن است»
دل این بیدل واله، عمری است
که اسیر خم آ ن پر شکن است.
شیخ ما راز حیات افشا کرد
دوش، تا دید خمار انجمن است.
تو که هر لحظه دو صد جلوه کنی
از چه پس پاسخ دیدار «لَن»است؟
خود صلیب قلم از عهد صِغَر
چون رشاد آخته بر دوش من است.
💢 تهران، زمستان یکهزار وسیصدوشصت و سه
🆔 @Rashad_ir
علاقه بینظیر علامه حسنزاده آملی به مطالعه و پژوهش.mp3
4.55M
🎤احمدحسین شریفی
🔶بیان چند خاطره از علامه حسنزاده آملی درباره عشق و علاقه وافر ایشان به مطالعه و تحقیق.(پیش از بحث اصلی این نشست علمی که در موضوع امتداد اجتماعی حکمت متعالیه بود)
#علامه_حسنزاده
🔶مکان: مرکز تخصصی فلسفه اسلامی
🔷 مخاطبان: طلاب سطح چهار فلسفه
🔶زمان: ۴/ مهر/ ۱۴۰۰
Ahmadhoseinsharifi
🌹
سخنانی درباره ویژگیهای علمی علامه حسنزاده آملی.mp3
9.13M
🎤احمدحسین شریفی
🔴اشارهای کوتاه به برخی از ویژگیهای علمی علامه حسنزاده آملی(در آغاز درس تاریخ فلسفه)
🔷آيا سبک علمی و قلمی علامه حسنزاده آملی، سبکی ایدهآل و قابل توصیه است؟
🔶زمان: ۶/ ۷/ ۱۴۰۰
🔶مکان: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)
▪️در رثای عالم ربّانی و سالک توحیدی، علامۀ ذوفنون حضرت آیتالله حسنزادۀ آملی رضواناللهعلیه
🍃 طایر قدسی
علامۀ اندیشمند و ذوفنون رفت
محبوب نیکومنظر مهتابگون رفت
در عشق، پیری از تبار پاکبازان
در علم، مردی از شمار راسخون رفت
از معدن صدق و صفا یاقوت احمر
از خیمۀ اندیشه و دانش ستون رفت
آهی جگرسوز از زمین تا آسمانها
با نالۀ "إنّا إلیهِ راجعون" رفت
دیدم گریبان چاک کرد از هجر او عقل
پیوسته از چشمش بهجای اشک خون رفت
رفت از "اُولُوالألباب" نستوهی خردورز
مصداق "قومٌ یَعقِلون"، "هُمْ مُهتَدون" رفت
سرمستی از صهبای "لا خَوْفٌ عَلَيْهِم"
آبادی از جام "وَ لا هُمْ يَحْزَنُون" رفت
هم عارفی، هم شاعری، هم فیلسوفی
هم کاردانی در روایات و متون رفت
مصباح علم و نجم دین، شمس هدایت
در عقل و نقل و در ریاضی ذوشُجون رفت
آن عالم ربّانی اهل ولایت
آن سالک توحیدی آیینهگون رفت
با رفتنش از خیل سربازان رهبر
تنها نه یک سردار، گویی صد قشون رفت
آن طایر قدسی که رضوان بود جایش
از تنگنای تیرۀ دنیای دون رفت
سوی نیستان رفت آن نای الهی
صد ناله از داغش ز نای ارغنون رفت
از داغ آن شیریندهان نغزگفتار
فریاد فرهاد از نهاد بیستون رفت
تنها نه در این دوره نادر بود و فاخر
فخر زمان فخر زمین فخر قرون رفت
لَختی ز عمرش در پی الفاظ قرآن
باقی همه در فهم معنا و بطون رفت
آن مهر روزافروز تابانی که میشد
ما را بهسوی علم و تقوا رهنُمون رفت
خون شد دل ایرا و ایران از فراقش
آن زندۀ جاوید با "رَیبُالمَنون" رفت
✍️ #محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۰/۰۷/۰۶
🔅برخی از تعابیری که در شعر آمده، از پیام تسلیت حضرت امام خامنهای و نوشتۀ حضرت علامه شَعرانی رضواناللهعلیه خطاب به حضرت علامه حسنزادۀ آملی رضواناللهعلیه وام گرفته شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 فيلم از ديدار پدر موشكی ايران شهيد «طهرانیمقدم» با علامه «حسنزاده آملی»
❗️ بارک الله آقاجان! خدا شما را حفظ کند!
🔴ادبیات در خدمت فلسفه و عرفان
🖊احمدحسین شریفی
🔶یکی از ویژگیهای علمی #علامه_حسنزاده آملی تسلط بر ادبیات فارسی و عربی و علاقه به کشف و فهم ریشههای لغات (لغتشناسی) بود. این تسلط موجب میشد هم نکات اخلاقی و لطایف عرفانی خود را با بهرهگیری مناسب و بجا از اشعار عارفان و شاعرانی چون سنائی و سعدی و مولوی و حافظ به زیبایی منتقل کند و هم در پارهای از موارد از نکات ادبی و لغتشناسانه برای انتقال معانی و حقایق پیچیده و سنگین عرفانی و فلسفی استفادههای خوبی ببرد.
🔶فی المثل در نکته ۲۰۴ از هزار و یک نکته میگوید:
«جهان» اسم فاعل از «جهيدن» است سعدى گويد:
یکی پرسید از آن گمگشته فرزند
که ای روشن روان پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی
بگفت احوال ما برق جهان است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینیم
گهی تا پشت پای خود نبینیم
عالم را «جهان» گفتهاند چون پيوسته در جهش حياتى است و دمبدم جهنده است. از اين معنى عارف تعبير به «تجدد امثال»، در ما سوى الله مىكند؛ و حكيم به «حركت جوهرى» در عالم طبيعت.»
Ahmadhoseinsharifi
🔴دو خاطره اسطرلابی از علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔲مقدمه: اسطرلاب به معنای «ستارهیاب» است که دستگاهی قدیمی است که هزاران سال پیش توسط متخصصان علم هیأت برای رصد ستارگان ساخته شده بود، این دستگاه در زمان خودش به منجمان کمک میکرد که پارهای از محاسبات نجومی را با دقت قابل قبولی انجام دهند. البته ابزارهای ستارهیابی و دانش نجوم در دوران معاصر آنقدر پیشرفت کرده است که دستگاه اسطرلاب در برابر آنها شبیه اتومبیل پلاستیکی در برابر پیشرفتهترین اتومبیلهاست.
⭕️خاطره اول:
🔶شب چهاردهم شعبان سال ۱۳۷۳ به همراه سه نفر از دوستان توفیق شرفیابی به محضر #علامه_حسنزاده آملی را یافتیم. شبی بسیار خوش و به یادماندنی بود؛ درست مثل همه دیدارهای دیگر با ایشان پر از لطایف قرآنی و نکات عرفانی و علمی بود.
🔶از جمله خاطراتی که آن شب بیان کردند این بود که فرمودند زمانی که در مدرسه مروی بودم (ایشان در شهریور ۱۳۲۹ به تهران آمدند و تا مهر ۱۳۴۲ در تهران بودند)، کتابخانه مدرسه دستگاه اسطرلابی داشت که در اختیار من بود. میفرمودند حجره من در مدرسه به گونهای بود که درب آن رو به روی درب ورودی مدرسه بود. به همین دلیل اگر کسی وارد مدرسه میشد، متوجه میشدم.
🔸روز جمعهای بود که در حجره مشغول مطالعه بودم که دیدم یک روحانی جلیلالقدری وارد مدرسه شد و با خادم مدرسه گفتگوی مختصری داشت و او هم با انگشت اشاره، حجره من را به او نشان داد. بعد از چند لحظه آن روحانی نورانی وارد حجره من شد و من مبهوت عظمت و نورانیت و ادب و اخلاق او شدم. بعد از احوالپرسی مختصری که با من کرد، گفت قصد مزاحمت برای شما را ندارم. شنیدم که شما در اسطرلاب تخصص دارید و دستگاه اسطرلاب مدرسه هم در اختیار شما است. این روزها یهودیها به شدت در حال خریدن این دستگاهها، مخصوصاً دستگاههای قدیمی و عتیقه و ارسال آنها به خارج از کشور هستند. وظیفه خود دانستم که به شما اطلاع دهم و از شما بخواهم که مواظب دستگاهی که در اختیار دارید باشید.
من به او عرض کردم آقاجان من، همچون جانم از این دستگاه محافظت میکنم. خیالتان آسوده باشد.
سپس چند توصیه اخلاقی و معنوی به من کرد و قصد خداحافظی داشت. هنگام رفتن گفتند ما هم چند دستگاه داریم اگر زمانی فرصتی کردید نگاهی به آنها بیاندازید که نقصانی نداشته باشند یا اصالت آنها را بررسی کنید، لطف بزرگی در حق ما کردهاید.
🔶من هم که نمیخواستم محضر این روحانی نورانی را از دست بدهم و دوست داشتم در معیت او باشم، گفتم آقا هر زمانی که بفرمایید در خدمت شما هستم. همان ساعت به همراه او از مدرسه بیرون آمدم و وسیله نقلیهای کرایه کردیم (که البته پول کرایه را هم من دادم و اجازه ندادم آن روحانی نورانی دست در جیب بگذارد) و به سمت منزل ایشان حرکت کردیم. در بین راه هم دائماً نصحیتهای علمی و اخلاقی به من میکرد و فراوان هم از من تمجید میکرد. (به تعبیر خودشان دائماً از آن هندوانههای بزرگ جنوبی زیر بغل من میگذاشت)
به منزل ایشان وارد شدیم (خانهای بسیار مجلل و وسیع در شمال تهران) و چند دستگاه اسطرلاب را آماده کرده بودند و من آنها را دیدم و نقصهای آنها را گفتم و آنهایی که اصالتی داشتند و بینقص بودند را هم مشخص کردم. بعد از پذیرایی مختصری به خودم اجازه ندادم که بیش از این وقت این بزرگ را بگیرم.
🔶خدا حافظی کردم و از منزل ایشان خارج شدم. همین که خارج شدم یکی از طلبههای مدرسه مروی به صورت اتفاقی من را دید. مثل چوب خشکش زد و با تعجب از من پرسید «شما اینجا چکار میکنی؟!»
همینکه میخواستم بگویم در خدمت چه کسی بودم تازه متوجه شدم که جذبه ظاهری این عالم نورانی اجازه نداده بود که اصلاً اسمشان را سؤال کنم! به او گفتم منزل چنین عالمی بودم! او گفت اینجا یکی از مراکز یهودیان است و این فرد با این مشخصاتی که میگویی هم یکی از رؤسای آنهاست! کار اصلی آنها تهیه عتیقهجات و امور باارزش و ارسال آنها به اسرائیل است!
🔶 علامه میفرمود، بعد از شنیدن این قضیه خیلی ناراحت شدم، نه بابت خدمت علمی و مراعات ادبی که در برابر آن مرد کرده بودم! بلکه بابت آن کرایه ماشینی که از مدرسه مروی تا منزل ایشان داده بودم! چون در پرداخت این کرایه ماشین اخلاص نبود این کار را برای خدا انجام ندادم!
🔶سپس فرمودند: «آقاجان آن مرد از ارکان آیتاللهی هیچ چیز کم نداشت! چهره نورانی، ادب ظاهری، نعلین زرد، عبای نازک، دستانی نرم و ...؛ فقط دو رکن را نداشت: علم و تقوا!»
در ادامه فرمودند: این قضیه مربوط به حدود 40 سال قبل بود؛ گمان نکنید که دیگر دزدان و نفوذیهایی در لباس روحانیت نداریم! الان هم اگر بیشتر از قبل نشده باشد کمتر نیست! روحانی را نباید با عمامه و عبا و ظاهرش شناخت؛ روحانی را باید با علم و اخلاق و معنویت و انسانیتش شناخت. روحانی باید نماینده رسولالله(ص) باشد.
Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴دو خاطره اسطرلابی از علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
⭕️خاطره دوم:
🔶 علامه حسنزاده میفرمودند هنگامی که در محضر علامه شعرانی ریاضیات و هیأت میخواندم، مدرسه مروی دستگاه اسطرلابی داشت که به امانت در اختیار من بود و علامه شعرانی هم از روی آن تدریس میکرد. به دلیل شوق و علاقهای که به این موضوعات داشتم تصمیم گرفتم خودم یک دستگاه اسطرلاب تهیه کنم. در برخی از عتیقهفروشیها چند دستگاه اسطرلاب دیدم که رنگ ظاهری آنها نشان از قدمتشان میداد. حتی امضای برخی از علمای پیشین در پای برخی از آنها بود! اما هر کدام را که بررسی میکردم و اجزاء و اَشکال روی آن را مشاهده میکردم، با موازین ریاضی و قواعد اسطرلاب سازگار نبود! و اَشکال و اسامی زایدی بر روی برخی از آنها بود که هیچ ربطی به اسطرلاب نداشت.
#علامه_حسنزاده میفرمود بالاخره به گونهای متوجه شدم که شخصی به نام .... (نام آن شخص را ذکر نمیکرد) در یکی از خیابانهای تهران این اسطرلابها را درست میکند و با لطایف الحیلی آنها را به شکل دستگاههایی قدیمی درمیآورد! (در سرکه میاندازد و سپس مدتی زیر خاک میگذارد که رنگ برنج آن تغییر میکند و حالت کهنگی به خود میگیرد).
روزی به مغازه او رفتم و دیدم که به صورتی کاملاً ناشیانه و غیر علمی از روی برخی ابزارها و اَشکال، مشغول اسطرلابسازی است! با رعایت ادب و با ملاطفت و دلسوزی به او گفتم: «من چندین دستگاه ساخته شما را دیدهام و به فریبکاری و نیرنگ شما هم پی بردهام. شما پیرمرد شدهای، با این کار داری هم به خودت ظلم میکنی و هم به دیگران خیانت میکنی! شما که هم قلمزنی ماهر و هم هنرمندی حاذق هستید، چرا پی کار درستی را نمیگیرید؟! چرا به خودت و دیگران خیانت میکنی؟!»
🔸با او خداحافظی کردم و رفتم. هر چند بعدها هم در چندین نوبت دیدم که دست از کار خود نکشیده و همچنان مشغول تولید اسطرلابهای قلابی است!تعجبآورتر اینکه در جایی دیدم شخصی از روی همان اسطرلابهای قلابی آن مرد، مشغول تعیین جهت قبله یکی از مساجد است! و خدا میداند که همین سودجویی و بیتقوایی آن هنرمند غیر متعهد موجب چه انحرافات دیگری شده است!
🔴به یاد علامه حسنزاده
در روز بزرگداشت حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔷روز بیستم مهر به نام روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است. به همین مناسبت خاطرهای از علامه حسنزاده آملی(ره) در باره لزوم اهتمام به حافظ و آشنایی با مضامین عرفانی و معنوی آن عرض میکنم:
🔶شبی با یکی از دوستان در محضر علامه حسنزاده آملی بودیم. مصرعی از یکی از غزلیات حافظ را خواند. آن مصرع را درست به خاطر ندارم گویا این بود:
«عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده»
سپس به آن دوست عزیزم فرمود: مصرع بعدی آن چیست؟ دوست ما عذرخواهی کرد و گفت: «نمیدانم.»
ایشان پرسید: «چقدر با دیوان حافظ مأنوس هستید؟»
پاسخ دوست ما این بود که: «هیچ»
🔶#علامه_حسنزاده خیلی ناراحت شد. با اینکه دوست ما معمم بود. اما علامه حسنزاده با تعجب پرسید: «آقا شما مطمئن هستید که طلبهاید؟ مگر میشود یک طلبه با دیوان حافظ ارتباط نداشته باشد؟ شما باید آنقدر با اشعار حافظ مأنوس باشید که وقتی یک مصرع آن را میشنوید مصرع بعدی را بگویید. دیوان حافظ دریای از عرفان و اخلاق و معنویت است. دیوان حافظ تفسیری عرفانی و معنوی از قرآن است:
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
#حافظ
Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴نکتهای از «هزار و یک نکته»
🖊احمدحسین شریفی
🔶کتاب هزار و یک نکته از #علامه_حسنزاده آملی از کتابهای ارزشمندی است که میتوان نکات ظریف و ارزشمند ریاضی، نجومی، طبیعی، طبی، فلسفی، عرفانی، انسانشناسی (علمالنفس)، فقهی، اخلاقی و ادبی را در آن یافت. این کتاب به یک معنا معرف ذوفنون بودن علامه حسنزاده هم هست.
البته نثر کتاب، مخلوطی از عربی و فارسی است. نثر فارسی آن نیز مثل بقیه آثار علامه حسنزاده آملی، چندان روان و خوشخوان نیست، اما این دشواری متن، از ارزش علمی کتاب نمیکاهد. مطالعه آن را به همه کسانی که طالب نکات و آموزههای مختصر و البته ارزشمند در موضوعات مختلف علوم سنتی هستند، توصیه میکنم.
نکته ۶۱ کتاب،
درباره بازگشت به حضرت حق و توبه حقیقی است که چون با زبان شعر بیان شده است، از زیبایی و لطافت خاصی برخوردار است:
«بحقيقت برو و بگو آمدم، اگر گفتند اينجا چرا آمدى بگو بكجا روم و بكدام در رو كنم:
این ره است و دگر دوم ره نیست
این درست او دگر دوم در نیست
اگر گفتند به اذن كى آمدى بگو شنيدم:
بر ضیافتخانه فیض نوالت منع نیست
در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته
اگر گفتند تا بحال كجا بودى بگو راه گم كرده بودم اگر گفتند چى آوردى بگو اولا دل شكسته كه از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
و ثانيا:
جز نداری نبود مایه دارایی من
طمع بخششم از درگه سلطان من است
و ثالثا: الهى آفريدى رايگان روزى دادى رايگان بيامرز رايگان تو خدايى نه بازرگان اگر گفتند برونش كنيد بگو:
نمیروم ز دیار شما به کشور دیگر
برون کنید از این در درآیم از در دیگر
اگر گفتند اين جرئت را از كه آموختى بگو از حلم شما.
اگر گفتند قابليت استفاضه ندارى بگو قابليت را هم شما افاضه ميفرمائيد: باز اگر از تو اعراض نمودند بگو:
به والله و به بالله و به تالله
بحق آیه نصر من الله
که مو از دامنت دست بر ندیرم
اگر کشته شوم الحکم لله
اگر گفتند مذنبى بگو اولا شنيدم شما غفاريد و ثانيا من ملك نيستم آدم زادهام و ثالثا:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو
آن کس که گنه نکرده و زیست بگو
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو
اگر گفتند اينحرفها را از كجا ياد گرفتى بگو:
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
اگر گفتند چه ميخواهى بگو:
جز تو ما را هوای دیگر نیست
جز لقای تو هیچ در سر نیست
Ahmadhoseinsharifi
🌹
elm-din [ghasedoon.blog.ir].pdf
564.4K
📜رساله علم و دین
متن پرسشهای دکتر گلشنی و پاسخهای علامه حسن زاده آملی در باب رابطه #علم_و_دین
🔻در سال 1375ُ پروفسور مهدی #گلشنی طی نامه ای، هشت سوال در مورد ارتباط علم و دین از محضر علامه #حسن_زاده_آملی پرسیدند و ایشان به این هشت سوال مهم پاسخ دادند.
#علم_دینی
19.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سطح علمی علامه حسن زاده آملی
از زبان شاگردان ایشان
🌸🌸🌸🌸🌸
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سخنانی متفاوت و تکان دهنده
از عارف کبیر علامه حسن زاده ...
خاک بر سر شما...
خاک بر سر من...
🔺 مسجد روستای ایرا
سال ۱۳۷۹ .
حتما ببینید...
🌹🌹😭😭
🔴توصیههای سلوکی علامه حسنزاده آملی
🖊احمدحسین شریفی
🔶#علامه_حسنزاده آملی در کتاب «لقاء الله» پانزده توصیه به علاقمندان سلوک توحیدی بیان دارد. این رساله را در سال ۱۳۸۹ هجری قمری (۵۳ سال پیش) نوشتهاند:
1️⃣قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: «هر اندازه که به قرآن نزديک شوى، به انسان کامل نزديک شدهاى، به حظ و بهرهات از قرآن بنگر! حقايق آن، درجات ذات و مدارج عروجند.»
2️⃣دائم الوضو بودن: «اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد. و اين دستور عظيم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن.»
3️⃣قلت طعام: «اى دوست! طعام بسيار، قلب را میميراند و باعث طغيان و لجام گسيختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ خصال مومن است.»
4️⃣قلت کلام: «رسول خدا (ص) فرمود: «جز به ذکر خدا، زياده مگوييد، چه سخن بسيار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد.»
5️⃣محاسبه نفس: امام کاظم(ع): «کسى که هر روز به محاسبة نفس نمیپردازد، از ما نيست: اگر عمل نيکويى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زيادىاش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند.»
6️⃣مراقبه: «بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اينکه، بنده بداند خداوند بر او رقيب و به او نزديک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را میبيند و اقوالش را میشنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمیتواند خود را از خدا پوشيده نگه دارد و از سلطة او خارج شود.»
7️⃣رعایت ادب در محضر خداوند: «امام جواد(ع) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: «قرآن را همان گونه که نازل شده است قراءت کنيد و سخن ما را همانطور که گفتهايم، روايت کنيد و خداوند را به حالتى که محتاج و نيازمند اوييد بخوانيد».
8️⃣عزلت: «معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلايى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنيا و شيطان هوا و هوس منقطع میگردد»
9️⃣تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است:
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا (اسراء، ۷۹)
و علت بهرهمندی پارسایان از نعمتهای اخروی را شبزندهداری آنان معرفی میکند(ذاریات، ۱۵-۱۹)
🔟تفکر: الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار (آل عمران، ۱۹۱)
1️⃣1️⃣دائم الذکر بودن:
هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی
2️⃣1️⃣ریاضت علمی و عملی: «رياضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شريعت محمدى. از غير اين راه جز بعد و دورى حاصل نايد.»
3️⃣1️⃣همت عالی: «همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی. و الا هوای خود را عبادت کردهای»
4️⃣1️⃣توبه از کارهای بد و خوب! «استادم آیتالله الهی طباطبائی فرمود: «توبة حقيقى آن است که از خير و شرت انابه کنى». من اندکى انديشيدم و سپس گفتم: «اما توبه از شر، حاجتى به بيان ندارد، و ليکن توبه از خير چيست؟». فرمود: «آنچه که ما، آن را خير میپنداريم، مانند نماز و روزه و قراءت قرآن و درس گفتن و تحقيقات درسیمان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهيم، در خواهيم يافت که همگى ناقص و غير کاملند پس بر شخص بينا، واجب است که از اين اعمال ناقص نيز توبه کند، و قصد نمايد که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد.»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴علامه حسنزاده آملی و تفأل به حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔶علاقه #علامه_حسنزاده به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم میگیرد فردای آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمههای شب تفألی به دیوان حافظ میزند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم:
🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مىگويند و چه مىخوانند، آگاهى ندارم كه نورستهام، نه درسى آموختهام و نه سرى در سينه اندوختهام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مىكنم و ثواب آن را به روحت نثار مىنمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد:
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير
كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است
و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه:
كنون كه بر كف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش
كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير
كه صيت گوشهنشينان ز قاف تا قاف است
حديث مدعيان و خيال همكاران
همان حكايت زر دوز و بوريا باف است
غزل، بىتاب و بىخوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشهنشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ...
از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زدهام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقىنامه و غزليات و رباعياتش را از بر كردهام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آوردهام و يك دوره ديوانش را تخليص كردهام كه هر شعرى را بيتالغزل بود بر گزيدهام. اگر چه:
شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است
آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش
#حافظ
Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴خاطرهای از علامه حسنزاده آملی: بچه گربه «عزیز»
🖊احمدحسین شریفی
🔶شبی از شبهای بارانی زمستان سال ۱۳۷۳ همراه چهار نفر از دوستان (استاندار وقت مازندران، شهردار وقت آمل و یکی از مسؤولان تیپ امام جعفر صادق علیه السلام) به دیدار علامه حسنزاده آملی رفتیم. ساعت حدوداً ۷ غروب بود.
🔶زنگ درب خانه علامه را زدیم. بعد از لحظاتی لامپ سردر منزل روشن است و این یعنی تا لحظاتی دیگر چهره نورانی علامه را زیارت خواهیم کرد. اما به محض روشن شدن لامپ، بچه گربهای که در کوچه بود با سرعت خود را به درب منزل رساند و روی پله داخل کوچه و پشت به ما و رو به درب منزل ایستاد!
🔶من هم از خوف اینکه مبادا پس از باز شدن درب منزل توسط علامه، این گربه برای حضرت ایشان مزاحمتی ایجاد کند یا وارد خانه شود، سعی کردم با لطایف الحیلی آن را چند متری از درب منزل علامه دور کنم. همین که صدای باز شدن درب آمد با سرعت خودم را جلوی منزل رساندم. اما گربه سریعتر از من به درب منزل رسید!
🔶روی پله ایستاد و نگاهی به علامه انداخت و #علامه_حسنزاده هم، خیلی طبیعی، پاهای خود را باز کرد و این گربه از وسط پای ایشان وارد منزل شد!
بعد از لحظاتی گفتگو با علامه، ایشان اذن ورود به منزل را دادند. همینکه وارد راهروی خانه شدیم، دیدیم که بچه گربه در وسط هال نشسته است! گویا منتظر ما بود که جایگاه خودش را نزد علامه به رخ ما بکشد! یکی از دوستان خم شد و بچه گربه را به دست گرفت که داخل کوچه بیاندازد. اما علامه حسنزاده بلافاصله فرمودند: «آقا با این بچه گربه چکار دارید؟ چه مزاحمتی برای شما ایجاد کرده است؟ این را زمین بگذارید. با شما کاری ندارد. این توقع دارد. بیتوقع که اینجا نمیآید!»
🔶علامه ما را به اتاقی راهنمایی کرد و خودشان به آشپزخانه رفتند و حدوداً ۱۰ دقیقه بعد با مقداری میوه و چند فنجان چای برگشتند. مشغول صحبت و گفتگو شدند و لحظاتی بعد آن بچه گربه هم به اتاق آمد و چندین بار به سبک ورزشکاران پرش طول، از چپ و راست از روی میوهها و سینی چای پرید و در گوشه اتاق هم چند پشتکوارو و یک تکبر و غروری از اتاق بیرون رفت! یکی از دوستان آرام گفت این گربه داره به ما میگوید «زکی! شما میخواستید به من اجازه ندهید که به منزل علامه بیایم! حالا کی نزد ایشان عزیزتره!»
🔶بعد از آنکه از محضر علامه خداحافظی کردیم؛ همین که درب داخل کوچه را باز کردیم، بچه گربه زودتر از ما خارج شد! علامه حسنزاده فرمودند: «دیدید آقا! گفتم که این گربه برای کسی آزاری ندارد! او که بیتوقع اینجا نمیآید! نیاز به تغذیه داشت. نیازش را تأمین کردم و الان بدون هیچ آزاری خودش رفت!»
Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴تکفیر علامه حسنزاده آملی!
🖊احمدحسین شریفی
🔶اخیراً دیدم شخصی با ذکر کلماتی از علامه حسنزاده آملی درباب وحدت وجود میگوید او معتقد بوده است همه چیز خدا است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد و این کفر آشکار است! و سپس به مردم و علمای بزرگ اعتراض میکند که چرا در مرگ یک کافر و ملحد سوگوار شدهاید و پیام تسلیت میدهید؟!
🔶حقیقت این است که بحث «وحدت شخصیه وجود» صرف نظر از پذیرش یا عدم پذیرش آن، از دقیقترین و پیچیدهترین مباحث عرفان نظری است. شرح و توضیح آن در چنین فضایی ممکن نیست. حتی عارفان به کسانی که تعمق در فلسفه به ویژه حکمت متعالیه نداشته باشند، آموزش چنین بحثی را مجاز نمیدانند.
🔶در عین حال به این آقایانی که با تمسک به پارهای از آیات و روایات در نقد وحدت وجود و در تکفیر عارفان به ویژه امام خمینی(ره) و علامه حسنزاده آملی(ره) بیمحابا سخن میگویند عرض میکنم که مدعای این آقایان چیزی جز شرح عمیق و دقیق این آیات نیست:
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم (حدید، ۳)
وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم(بقره، ۱۱۵)
🔶به تعبیر #علامه_حسنزاده آملی در فصل دوم رساله لقاء الله:
«بيشتر کسانى که در سخن گفتن مبالاتى ندارند، اگر از عارفى بشنوند که بگويد: «وجود، واحد است و در آن تعدد نيست، و وجود همان خداوند متعال است»، او را به کفر و الحاد و زندقه متهم میسازد. زيرا نمیدانند که نفى «وجود حقيقى» از اشيا، معنايش اين نيست که همه چيز خداست و معنايش اتّحاد نيست.»
🔶سپس داستان شیرینی را از کتاب لقاء الله مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی درباره مواجهه یکی از عرفا با طلبهای که او را به دلیل قول به وحدت وجود کافر و نجس میدانسته است، نقل میکند و در پایان آن داستان از قول آن حکیم وحدت وجودی به آن طلبه تکفیری که علیرغم گرسنگی حاضر نیست از غذای حکیم تناول کند، میگوید:
«شما در اشتباه هستيد، بهتر است غذايتان را ميل نماييد؛ من به وحدت وجود معتقدم، ولى همه اشيا را خدا نمیدانم. زيرا جنابعالى نيز از جملة آنها هستيد؛ من شک ندارم که شما مانند الاغ و يا پايينتر از آن هستيد؛ حال، چگونه میتوانم شما را خدا بدانم؟ پس بهتر است احتياط را کنار بگذاريد و غذايتان را ميل نماييد.»
Ahmadhoseinsharifi
🌹
✅ پخش مجدّد برنامه ی#زندگی_پس_از_زندگی
در ماه رمضان ۱۴۴۶ ( اسفند ۱۴۰۲ و فروردین ۱۴۰۳ )
هر شب. حدود ساعت ۲۳.۱۵
شبکه قرآن سیما...
بمدت حدود ۸۰- ۹۰ دقیقه.
حتما ببینید...
نکات اعتقادی، اخلاقی و معنوی بسیار زیاد و عمیقی دارد...
🌺🌺🌺🌺🌺🌺