میوه دل من
گلای تنهامسیریمون تخم مرغ 🥚 دوست دارند؟؟؟ تخم مرغ میخورند؟؟؟ منتظر نظرات گلای تنهامسیریمون راجع ت
نظر گلای تنهامسیری درمورد تخم مرغ 👇👇👇
🔹زینب خانم راهی ۶ سال و نیمه گفتند:
من تخممرغ و خیلی دوست دارم آب پز تخم مرغ خیلی خوشمزه است
┄┄┅═✧❁•••❋•••❁✧═┅┄┄
🔹فاطمه خانوم کاشف پنج ساله از مشهد مقدس گفتند:
من تخم مرغ آبپز دوست دارم میخورم سفیدش میخورم
┄┄┅═✧❁•••❋•••❁✧═┅┄┄
🔹آقا مهدی خانزاده پنج ساله از مشهد مقدس گفتند:
من تخم مرغ آب پز رو میخورم تخم مرغ خیلی خیلی مفیده
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#شعر_کودکانه
#مادربزرگ
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsaleghey
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۲۹۱🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#کارتون
#ماه_تی_تی
این قسمت:
تور ستاره گیری باباجون
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsaleghey
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۲۹۲🔜
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#لالایی
ادامه لالایی چهارده معصوم:
لالا لالا گل سوسن بخواب ای طفل ناز من
لالا لالا گل پونه چراغ روشن خونه
امام دومین ما بود ان رهبر تنها
ز زیبایی حسن نامش بود راه خدا راهش
لالا لالا گل لاله بریم تا دشت آلاله
لالا لالا لالا لالا بیا تا کربلا حالا
حسین جانم حسین جانم حسین ای جان جانانم
حسین ای اشک چشمانم حسین ای قوت جانم
لالا لالا گل رعنا بگو هر دم حسینم وا
لالا لالا گل مریم گل یاس و گل شبنم
امام چارمم سجاد درود حق به روحش باد
امام پنجمم باقر که هم یار است و هم ناظر
ببین باغ شقایق را امام پاک و صادق را
به شب نوری بود لازم که باشد حضرت کاظم
لالا لالا گل میخک گل سرخ و گل پیچک
امام هشتمین بنگر که باشد بهتر از بهتر
رضا جان نور ایمانی تو خورشید خراسانی
رضا جان ای رضا جانم تویی ماه شبستانم
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsaleghey
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۲۹۳🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#بازی
بفرمایید اینم یه بازی بامزه که میشه با برگهA4 و گوش پاک کن برای کوچولوها درست کرد😍
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsaleghey
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۲۹۴🔜
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#داستان_کودکانه
#مهندس_کوچولو
توپ کوچولوی قرمز از بین توپها با خوشحالی داد زد:
- بچهها ساکت باشید انگار چند نفر به این طرف میآیند.
بعد خودش را به جلو هل داد و گفت:
- کاش آن پسربچه از من خوشش بیاید. وای که چقدر بالا و پایین پریدن را دوست دارم.
لوگوی زرد و لاغر با صدای آرامی گفت:
- نکند منرا هم پرت کنند؟
لوگوی آبی رنگ گفت:
-نگران نباش ما که توپ نیستیم.
لوگوی نیلی کوچک خودش را در بغل مادرش قایم کرد و گفت:
- من میترسم...
در باز شد.
چند تا مشتری به داخل مغازه آمدند.
بچههای کوچک با ذوق به اسباببازیها نگاه میکردند.
یکی از پسربچهها دست پدرش را کشید و به طرف لوگوها برد.
پسربچه گفت:
-بابا من لوگو میخواهم.
لوگوی نیلی یواشکی به پسربچه و پدرش نگاه میکرد.
پسر بچه چشمهایش حسابی برق میزد، دستهایش را با خوشحالی به هم زد و گفت:
-وای بابا من خیلی دوست دارم ساختمانهای محکم و قوی درست کنم.
پدرش لبخندی زد و در گوش پسربچه گفت:
- إنشاءا.. یک روزی تو بهترین مهندس دنیا میشوی، و میتوانی خانههای خیلی خوبی در حکومت امام زمان درست کنی.
پسربچه خندید.
پدرش رفت تا پول لوگوها را حساب کند.
پسربچه کمی فکر کرد و با خودش گفت:
- حتما باید خیلی تمرین کنم...
آقای مغازهدار لوگوهارا برایشان پایین آورد و پسر بچه با خنده آنها را در دستش گرفت.
لوگوی نیلی گفت:
-مامان وقتی به خانهی جدید رسیدیم بیدارم کن خیلی دوست دارم با مهندسکوچولو بازی کنم.
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsaleghey
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۲۹۵🔜