4630-attachment-روضه-جانسوز-_-باب-الحوائج-حضرت-امام-موسی-ابن-جعفر-_-حاج-محمود-کریمی.mp3
1.98M
روضه جانسوز امام کاظم...
🌷 موسی شدی که معجزه ای دست وپا کنی
راهی برای رد شدن قوم ، وا کنی ...
حاج محمود کریمی
@Modafeaneharaam
اگه علائمی مثل (یبوست ،نفخ و ورم معده ،کیست ونازایی وبزرگی شکم دارید ایناعلائم سردی بدنه
واگه میخوایی بدونی مزاجت چیه این فرم روپرکنید👇👇
اگر میخوای کبدت رو پاکسازی کنی رو این لینک بزن
اگر تیروئید کمکار داری برای درمانش رو این لینک بزن
https://formafzar.com/form/y2f7j
https://formafzar.com/form/y2f7j
زیر نظر اداره بازرگانی واداره اصناف و وزارت صنعت ومعدن وتجارت
فوق تخصص طب سنتی و مزاج شناسی و رژیم درمانی
https://formafzar.com/form/y2f7j
https://formafzar.com/form/y2f7j
♦️فرمانده یگان امداد شیراز به شهادت رسید
🔹ساعت ۴ صبح امروز هفدهم بهمنماه واحدهای گشت انتظامی حین گشتزنی در حوزه استحفاظی (کمربندی) به یک دستگاه وانت نیسان حامل بار مشکوک و دستور ایست میدهند که راننده بدون توجه اقدام به فرار میکند.
🔹پس از طی مسافتی تعقیب و گریز ماموران انتظامی با رعایت قانون به کارگیری سلاح به سمت لاستیک خودرو شلیک و وانت نیسان را متوقف میکنند.
🔹در حین بازرسی از خودرو ناگهان یک سواری پژو پارس که اسکورت محموله بوده با سرعت زیاد و به صورت عمدی به سرتیپ دوم کوروش بازیار فرمانده یگانامداد شیراز برخورد و به شدت وی را مجروح میکند و متواری میشود.
🔹سرتیپ دوم بازیار سریعا به مرکز درمانی اعزام و اقدامات درمانی توسط کادر درمان انجام که به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان به شهادت میرسد.
@Modafeaneharaam
💠ابوذر تمام زندگی من بود ولی تنهایم گذاشت..
به من وصیت کرده بود شب اول قبر پیشم بمان وتنهایم نگذار منم قول داده بودم.
در سرمای بهمن ماه آمدم یک چادر مسافرتی آوردم با چند نفر ازدوستانم برایش قرآن میخواندیم
💠پس از شهادتش هر زمان که به وجودش احتیاج داشته باشم خوابش را میبینم هر اتفاقی که بخواهد بیفتد به من میگوید و راهنماییام میکند و تا الان من و محدثه را رها نکرده است...
💠ابوذر معتقد بود که ما مدافعان حرم اگر سرباز آقا امام زمان(عج) هستیم، نباید نایبش را تنها بگذاریم. باید به ندای ولی زمان لبیک بگوییم، همیشه تابع ولایت باشیم و هر چند بار لازم باشد، به سوریه برویم و از حرم آل الله(ع) محافظت کنیم....
💠نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمیافتاد، صدقه میداد، به نیازمندان کمک میکرد، به هیچ کس بیاحترامی نمیکرد و همین خوبیهایش مرا مطمئن میکرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست...
🌹شهید ابوذر داوودی
#شهدای_فارس
@Modafeaneharaam
بدون شرح ...
🔴شبکه اسرائیل فارسی: رای ندید
🔴شبکهصهیونیستیاینترنشنال:رای ندید
🔴شبکه بهایی منو تو: رای ندید
🔴شبکه رادیو فردای آمریکا: رای ندید
🔴شبکه سازمان مجاهدین: رای ندید
🔴شبکه سلطنت طلب خارج نشین: رای ندید
🔴شبکه تروریستی کوموله: رای ندید
🔴شبکه وهابی جدایی طلبان بلوچ: رای ندید
🔴شبکه جدایی طلب پان ترک: رای ندید
🔴شبکه پان کرد ها : رای ندید
🔴شبکه نفاق بی بی سی: رای ندید
🔴شبکه ووآ فارسی: رای ندید
👈 شهید همت: هر وقت در مناطق جنگی راه را گم کردید، به آتش دشمن نگاه کنید که کجا را می کوبد؛ همانجا جبهه ی خودیست!
@Modafeaneharaam
✔️ #استوری
📌 بشارت امام کاظم علیه السلام به منتظران #امام_زمان (عج)؛
📚 منبع: کتاب کمال الدین و تمام النعمه (شیخ صدوق)
@Modafeaneharaam
💠یک روز دیدم شهید باقری با سر و وضع خاکی و گلی داخل اتاق شد. گفتم فرمانده چه خبر؟ کجا بودید که اینطور خاکی و گلی شدید؟
لبخند ملیحی زد و نشست. میدانستم از گفتن موضوع خودداری می کند.
چند روزی این ماجرا تکرار شد تا اینکه یک شب که شیفت بودم گاه و بی گاه خوابم می برد و چرت می زدم که یک لحظه متوجه شدم سایه ای از جلوی چشمانم رد شد وسوسه شدم و سایه را تعقیب کردم تا بفهمم چه خبر است.
دنبالش رفتم دیدم حجت مشغول نظافت حیاط و سرویس های بهداشتی است.
خجالت کشیدم و دویدم سمتش، خواستم ادامه کار را به من بسپارد، گفتم شما فرماندهی این کارها وظیفه ماست که نیروی شما هستیم، جواب داد کاری که برای رضای خدا باشد جایگاه انسان را تغییر نمی دهد من این کار را دوست دارم، چون می دانستم بچه ها اجازه انجامش را نمی دهند قبل از نماز صبح و توی تاریکی انجام می دهم.
از خودم خجالت کشیدم، سرم را پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری...
#شهید حجت باقری
#شهدای_فارس
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز قیامت چجوری میخوای جواب بدی؟
داستان جالب امام کاظم و شخص گندمفروش
#شهادت_امام_کاظم
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی* #نویسنده_غلامرضا_کافی* #قسمت_
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_آخر
🎙️به روایت سید کمال الدین غازی
گفتم حالا که خدا
سر مویی ذوق در قلم موی من گذاشته، من هم کاری
خاصه بکنم که همه را در تکاپو میدیدم. هرکس به نحوی دستی میرساند و کاری میکرد و عزت یعنی همین که به گرمای نفست همگان را در یکجا جمع کنی ،جمعی را بشورانی. حرکت و تکاپویی در دلها بیندازی ، شعله ای باشی که برافروزی یا حرارتی باشی که گروهی را پیرامون آن گرد کنی .خورشید وجود شمس دگرباره شوری در خاندان غازی در افکنده بود که آدم را پس هشت نه سال به یاد روزهای گرم جنگ میانداخت.
چه شوری، چه شکوهی! آن همگرایی و همدلی و آن شورو شوق روزهای جنگ را می گویم. اگر امروز روزگار وجود داشت, ما خیلی از مصائب و مشکلات را نداشتیم.
بحران جنگ مدیریت شد ،این مشکلات هم میتواند در پرتو آن جور همراهی چشمگیری حل شود.
باری چه فایده که نیست !بگذریم خلاصه این که آن وجود نازنین ،یعنی برادرزاده ی عزیز و گرامی که در زمان حیات همه ی خانواده را دور هم جمع میکرد و فضایی سرشار از مهر و دوستی پدید میآورد این زمان بعد از شهادتش نیز چنین کرده بود و تلاشها بعد از
مراسم مختلف بر روی چهلم شمس شهید متمرکز بود .من هم به لطف حق و به عنایت خود شمس الدین مشغول نقاشی چهره شدم تا در مراسم چله
رونمایی شود.
فرصت زیاد نبود. دست به کار شدم و شبانه روزی طراحی کردم تا این که کار به انجام رسید و شاید یک روز به مراسم مانده بود که تمام شد. تابلو بر سه پایه استوار بود کمی عقب رفتم و نگاهی اجمالی انداختم .به نظرم اندکی لغزش قلم مو در کار بود ،ولی هر چه می جستم کمتر می یافتم و روشنم نبود که این ایراد کجاست .خسته و کلافه شدم صندلی را گذاشتم و نشستم دستهایم قلاب به پشت سر بود شب هم تقریباً فراگیر شده بود بلکه ساعاتی از آن گذشته بود. فضای آتلیه هم آرام و ساکت بود. در پاییز سایه ی شب سنگین تر است و ورقه ی سرمای آن کوچه و خیابان را زودتر از وجود آدمها جارو میکند. این بود که خستگی چند ساعته ی کار و کلافگی ایراد ،چهره پلکهای مرا همان طور که روی صندلی قلاب دست نشسته بودم به هم آورد.
چشمهایم که گرم شد ،شمس الدین از در وارد شد احساس خواب و رؤیا نداشتم گویی که شمس در حیات است و آمده به عمویش سری بزند. نگاهی به تابلو انداخت و زبانی به تشکر چرخاند. همانطور که چشمش روی نقاشی چهره ی خودش دور میزد خطاب به من کرد که چی شده چرا ناراحتی؟ بعد انگشتش را روی قسمتی از تابلو گذاشت که مشکل داشت و گفت: بیا اینجای گردنش را درست کنی مشکل حل میشود. در همین حال قلاب دستهایم از هم باز شد و بیدار شدم با آن که چرت کوتاهی زده بودم نمی دانستم چه ساعتی از شبانه روز است فقط جای انگشت سید شمس الدین را به خاطر داشتم. با عنایت شهید ایراد کار پیدا شد. قلم مو را برداشتم و آخرین اصلاح را با اشک و اشاره ی او به انجام رساندم.
#قسمت_آخر
@Modafeaneharaam
#حدیث_روز
🔹صدقه در ماه رجب
🖊 امام علے ؏ ؛
هر ڪس به خاطر خدا در ماه
رجب صدقه بدهد ، خداوند وے
را آنچنان اكرام کند كه نه چشمے
ديده و نه گوشى شنيده و نه بر
قلب انسانى خطور كرده باشد
📙فضائل الاشهر۳۸
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کودک فلسطینی به دلیل عدم وجود آب آشامیدنی سالم به دلیل محاصره مداوم نوار غزه مجبور به نوشیدن آب گل آلود باران می شود.
@Modafeaneharaam
پایانِ___________/___ دیابت🧨
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
ثَوبُ العافِیَةِ أهنأُ المَلابِسِ.
لباس عافیت و سلامتی برای تن انسان گواراترین لباسها است.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🟣لینک کانال👇
https://eitaa.com/joinchat/753795431C44d20eefb4
🟩برای دریافت ویزیت مشاوره فرم زیر راتکمیل کنید👇
https://app.epoll.pro/34791850
https://app.epoll.pro/34791850
🟢ادمین کانال👈@cliniicaghayanir
☎شماره تماس: 09908918921
💐دعوتید به معراج شهدا
💠وداع با پیکر مطهر شهید القدس سید عیسی علوی
💐شهید لشکر غیور فاطمیون که در جریان حمله شیطان بزرگ آمریکا به پایگاههای جبهه مقاومت به درجه رفیع شهادت نائل گردید
⏰چهارشنبه ۱۸ بهمن از ساعت ۱۳
📍ستاد معراج شهدای تهران
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
☘دوست نداشت هیچوقت بارَش بر دوش کسی باشد.
همیشه زنگ میزد به مادرش و با اصرار میگفت:((لباساتو بیار اینجا خودم میشورم...))
✨عاشق مهمانی دادن بود.
برایشان سنگ تمام میگذاشت، چه یک نفر مهمان چه صد نفر!
یک روز مادرش آمد خانه و گفت:(( تو که تازه کارتن قند خریده بودی، این چند وقت هم که مهمون نداشتی، چجوری اینقدر زود تموم شد؟! ))
🌱با دلسوزی گفت:((مادر، این بنده خدا که همیشه میاد درِ خونه، به دل امیدی اومده...گناه داره... من نمیخواستم دست خالی ردش کنم.))
🥀شهیده طاهره درستکار
@Modafeaneharaam
💠در منطقه ی شیخ نجار سوریه بچه های چند خانواده فقیر و نیازمند می آمدند و غذا می خواستند و محمد که با آنان دوست شده بود مقداری از غذاهای خودشان را جمع می کرد و ظهر و شب به آنان می داد و حتی یک صبح وقتی دید غذا هست، در هوای تاریک و بارانی و پر از خطر راه می افتاد و به خانه های آنان (که شناسایی کرده بود) می رفت و غذا را به آنان می داد.
#شهيد_محمد_مسرور
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡ_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
#ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ
@Modafeaneharaam
🔴تو دنیایی زندگی میکنیم که شکم سیرها به خدا شکایت میبرند و مردمانی با شکم گرسنه شکر خدا بجا میارن!👆
#غزه
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
کربلایی یاسین
🌿خیلی دلش میخواست برود کربلا ولی پول رفتن نداشت. نزدیک اربعین که میرسید، زنجیر هیئتش را بر میداشت و از کرمان پیاده میرفت جوپار.
هرسال با همسایهمان راهی میشد؛ خاله صدا میزدش. امسال که خالهاش نبود، خیلی نگران پیادهروی روز اربعین شد. بهش دلداری دادم و گفتم :«نگران نباش پسرم، از هرجا شده پول اسنپ رو جور میکنم که خودمون رو به جاده جوپار برسونیم.»
🌱یاسین هم در جواب گفته بود: « هر طور شده باید به پیادهروی جوپار برسیم.زیارت امام نمیتونیم بریم، زیارت امامزاده که میتونیم...»
📝راوی: سمیه سلطانی نژاد مادر شهید.
🥀شهید یاسین تشت زر
✍نویسنده: زهرا یعقوبی
@Modafeaneharaam
🛳 ناو شهید سلیمانی
🇮🇷 ساخت ایران
🎊 ورود به ناوگان: شهریور ۱۴۰۱
🛥 نوع شناور: کاتاماران چند منظوره
⬇️ وزن: ۶۰۰ تن
↔️ طول: ۶۷ متر
↕️ عرض: ۱۸ تا ۲۰ متر
☄ توپخانه:
✳️ ۱ توپ ۳۰ میلیمتر
✳️ ۴ توپ ۲۰ میلیمتر
⚡️ سرعت: ۳۲ نات
〰 بیشینه برد: ۵۰۰۰ مایل دریایی
⚙ موتور: ۴ عدد موتور بومی سازی شده
🚁 هواگرد قابل حمل: یک بالگرد بل ۴۱۲
🚤 قایق قابل حمل: ۳ قایق تندرو یا انتحاری
🚀 سیستم موشکی:
✳️ ۶ موشک کروز ضد کشی
✳️ ۶ موشک تهاجم زمینی
✳️ ۱۶ موشک پدافندی
🏷 #ایران_قوی #دستاوردهای_انقلاب #دهه_فجر
@Modafeaneharaam
❇️ لذّت از عبادت در دنیا و آخرت
☑️ بهجت العارفین (ره):
▫️ در حدیث قدسی آمده است:
📜 «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فِی الدُّنْیا، فَإِنَّکمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الْآخِرَهِ.»
📃 در دنیا از عبادت من لذّت ببرید، زیرا شما در آخرت از همان لذّت برده و بهرهمند خواهید بود. (۱)
▫️ یعنی از عبادت لذّت میبرید.
این حدیث از روایتی که شیخ رحمه اللّه نقل کرده که
📃 «نماز، گرسنگی و تشنگی را بر طرف میکند.»،
بالاتر است؛ زیرا دوام و استمرار را میرساند.
⬅ در محضر بهجت، جلد یک، نکته ۱۵۲
(۱). اصول کافی، ج ۲، ص ۸۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۵۵، ج ۶۷، ص ۲۵۳.
🏷 #عبادت #نماز #آیت_الله_بهجت (ره)
@Modafeaneharaam
مدیرکل زندانهای سمنان: یکی از بازیکنان تیم ملی فوتبال ۵ زندانی این استان را آزاد کرد تا بازی ایران و قطر را در کنار خانواده تماشا میکنند.👏
#ایران_قهرمان
@Modafeaneharaam
enc_16767198796840856309608.mp3
3.24M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
♥️ جان دلم
صلواتت مثل آب رو آتیشه ✨
کسی که بشناسه تو رو عاشق میشه❤️
🎤 نوشه ور
🎵استودیویی
عید مبعث مبارکباد 💐
@Modafeaneharaam
🌼یادگار انگشتر
وقت خاکسپاریاش تنها شخصی که میتوانست قلب اعضای خانواده را آرام کند خودش را بهموقع رساند. حاج قاسم را میگویم. بالاسر قبر ایستاده بود تا پیکر شهید محمد جمالی همراه با مشایعتکنندگان وارد مزار شهدای کرمان شود.
حاج قاسم، جیبهایش را وارسی کرد انگار به دنبال خاک تربت میگشت.کُتش را درآورد، کفشهایش را هم. وارد قبر شد. از همان پایین جمعیت را کنترل میکرد. تابوت شهید به قبر نزدیک شد.تابوت را کنار قبر روی زمین گذاشتند. جمعیت به سمت قبر هجوم میآورد. فرمانده اینجا هم فرمانده بود. یککلام فریاد زد: «عقب بایستید تا خانواده برای آخرین دیدار با عزیزشان جلو بیایند» حرفش تمام نشده بود که در آن جمعیت کوچهای باز شد تا دخترها، تنها پسر، همسر و مادر شهید جمالی برای آخرین وداع جلو بیایند. حاج قاسم اجازه نداد هیچ شخص دیگری وارد قبر شود در لحظههای آخر حاج قاسم و شهید برای چنددقیقهای تنها بودند. فارغ از همهمه بالای قبر انگشتر رهبری را بر انگشت شهید جمالی به یادگار گذاشت و خاک تیمم را بر دهانش ریخت. حالا همانطور که خواسته بود مراسم انجامشده بود و حاج قاسم با رفیق دیرین خود خداحافظی کرد.
▪️مراسمچهلموغریبیخانواده
علی جمالی از مراسم چهلم میگوید: «از شهادت تا چهلم یکعمر گذشت. مراسم چهلم در مسجد برگزار میشد. بیشتر از همه جای حاج قاسم خالی بود. توقع نداشتیم که در مراسم چهلم شهید هم حاضر شود.حاج قاسم فرمانده سپاه قدس بود و در شرایط بود که تحرکات دشمن در خارج از مرزها روزبهروز بیشتر میشد؛ نبودش را درک میکردیم؛ اما انگار صاحبعزا نبود که دلداری بدهد فرزندان شهید را و قربان صدقهشان برود. اواخر مجلس بود که دیدم حاج قاسم مثل همه مردم عادی گوشه مسجد نشسته است. حضورش مثل آب روی آتش بود قلبمان را آرام کرد. او همیشه مردمدار بود و تا آخر رفاقت کنار شهید جمالی ایستاد.»
▪️حاجاحمدکاظمی را هم او به خاک سپرد
شهید سردار محمد جمالی تنها شهیدی نبود که حاج قاسم سلیمانی به خاک سپرد. او پیشازاین رفیقش، همرزمش و یار غارش شهید «حاج احمد کاظمی» را نیز به خاک سپرده بود. «احمد کاظمی» سه ماهی بود که حکم فرماندهی «نیروی زمینی سپاه» را از مقام معظم رهبری دریافت کرده بود که وقت مأموریت نظامی، طی سانحه هوایی به شهادت رسید. حاج قاسم در برگزاری مراسم تدفین درون قبر حاج کاظم خوابید تا قبر و مرقد دوست قدیمی و همقطارش را برای پذیرش پیکر «حاج احمد کاظمی» آماده کند.
@Modafeaneharaam