حديث سؤال و جواب مرد شامي با حضرت امام مجتبي در حضور اميرمؤمنان(عليهماالسلام)، كه مرد شامي پرسيد: كم بين السماء و الأرض؟ و امام مجتبي(عليهالسلام) فرمود: «دعوة المظلوم و مدّ البصر»[1]، شاهد تعدد آسمان ظاهر و غيب است، زيرا جواب اول، يعني مدّ البصر، ناظر به آسمان ظاهر است و جواب دوم، يعني دعاي مظلوم، ناظر به آسمان غيب است.
===========
[1]ـ الاحتجاج، ج 2، ص 15 و....
از تفسیر تسنيم، ج 12، ص 663
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
2.19M
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
آیا وقتی یعقوب عليه السلام به مصر رفت، یوسف علیه السلام به او کماحترامی کرد و برای همین، نبوت در نسل يوسف عليه السلام ادامه نیافت؟👇
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بررسی روایات سلب نور نبوت از صلب یوسف ( علیه السلام )
عن أبی عبدالله ( علیه السلام ) قال : إنّ یوسف ( علیه السلام ) لمّا قدِم علیه الشیخ یعقوب ( علیه السلام ) دخله عزّ الملک فلم ینزل إلیه فهبط جبرئیل ( علیه السلام ) فقال : یا یوسف! ابسط راحتک فخرج منها نور ساطع فصار فی جوّ السماء . فقال یوسف ( علیه السلام ) : یا جبرئیل! ما هذا النور الذی خرج من راحتی؟ فقال : نزعت النبوّة من عقبک عقوبة لما لم تنزل إلی الشیخ یعقوب فلا یکون من عقبک نبی . 1
______________________
[ 1 ] . الکافی ، ج2 ، ص311 ـ 312.
اشاره : أ . بر پایه مباحث علوم قرآن درباره کیفیتِ تفسیر و توجیه آیات ، پس از تحلیل مفهومی هر آیه ، مصداق آن مراتبی دارد که اگر بخواهد بر پیامبر یا امام معصومی تطبیق شود ، شایسته است که به عالی ترین مرتبه اش حمل گردد . امیر مؤمنان ( علیه السلام ) در این باره فرمود که هرگاه درباره اهل بیت ( علیهم السلام ) سخن می گویید ، بهترین منازل قرآن را بر ایشان تطبیق کنید : « فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن » . 3
براین اساس ، چنانچه در روایتی، کوتاهی ای درباره معصوم ( امام یا پیامبر ) مشاهده شد ، باید آن را توجیه کرد. این یک اصل قرآنی در کیفیت تفسیر است و میان اهل بیت و پیامبران الهی ( علیهم السلام ) از این جهت تفاوتی نیست .
بر پایه این اصل ، قصوری که در برخی روایات به یوسف ( علیه السلام ) اسناد داده شده که آن حضرت ( علیه السلام ) هنگام استقبال از پدر ، تکریم لازم را به
______________________
[ 3 ] . نهج البلاغه ، خطبهٔ 87 .
عمل نیاورد و بدین سبب نور نبوت از صلب او گرفته شد ، پذیرفتنی نیست .
این گونه روایت ها اگر سند محکمی ندارند باید آن ها را طرح؛ وگرنه آن ها را توجیه کرد؛ یا علم آن ها را به اهلش وانهاد ، زیرا با وصفی که ذات اقدس الهی در آیات گذشته از یوسف ( علیه السلام ) کرده و او را از بندگان مخلَص خود خوانده ، ناسازگار هستند : « کَذ ٰلکَ لِنَصرِفَ عَنهُ السّوءَ و الفَحشاءَ اِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُخلَصینَ » . 1 « مخلَصین » بر پایه قرآن ، دارای عالی ترین کمالات انسانی اند و شیطان در حریم آنان هرگز راه ندارد : « و لَاُغوِیَنَّـهُم اَجمَعینَ * اِلّا عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصینَ » . 2 رعایت نکردن ادب درباره پدر ، بر اثر وسوسه و اغوای شیطان است ، درحالی که بنده مخلَص از تیررس شیطان دور است .
ب . در توجیه و تعلیل انقطاع نبوت از نسل یوسف ( علیه السلام ) می توان چنین گفت : علت این انقطاع ، به شخص او برنمی گردد و شرط تولد پیامبر ، تنها خوب بودنِ پدر نیست ، بلکه مادر نیز باید اهل صلاح و تقوا باشد ، چنان که خدای سبحان برای صاحب فرزند شدن زکریا ( علیه السلام ) می فرماید : « و اَصلَحنا لَهُ زَوجَهُ » 3 و مراد از صلاح ، تنها صلاح مادی ( شرایط بدنی ) نبوده و صلاح معنوی ( صلاحیت اخلاقی و تقوایی ) نیز مراد است؛ یعنی همسر پیامبر نیز باید شایستگی لازم برای حامل شدن فرزندی چون
______________________
[ 1 ] . سورهٔ یوسف ، آیهٔ 24 .
[ 2 ] . سورهٔ حجر ، آیات 39 ـ 40 .
[ 3 ] . سورهٔ انبیاء ، آیهٔ 90 .
یحیی ( علیه السلام ) را داشته باشد؛ وگرنه نوح ( علیه السلام ) با اینکه پیامبر اولوا العزم خداست ، فرزندی نامبارک و نااهل دارد : « اِنَّهُ لَیسَ مِن اَهلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صـٰلِحٍ » 1 چون از مادری ناصالح به دنیا آمده : « ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ کَفَر ُوا امرَاَتَ نوحٍ و امرَاَتَ لوطٍ کانَتا تَحتَ عَبدَینِ مِن عِبادِنا صـٰلِحَینِ » 2 و روشن است که از زنی ناموحّد و ناصالح ، پیامبر زاییده نمی شود . البته هر زنی به مقام شامخ مادری برای ولیّ خدا نمی رسد ، پس روایت های یادشده درباره خروج نور نبوت از صلب یوسف ( علیه السلام ) ـ بر فرض صحّت سند ـ به شخص آن حضرت برنمی گردند و طعنی بر او نیستند .
ج . ادامه یافتن یا نیافتن نبوت و امامت از نسل یک پیامبر یا امام ، به مصالح الهی فراتر از فهم و تشخیص عقل نیز برمی گردد؛ نه به خصوص صلاح و شایستگی ولیّ خدا و عدم آن ، چنان که موسای کلیم و برادرش هارون ( علیهما السلام ) هر دو پیامبر بودند؛ امّا با اینکه از این دو ، تنها حضرت موسی ( علیه السلام ) پیامبر اولوا العزم بود ، نبوت در نسل هارون ( علیه السلام ) ادامه یافت؛
[کرامتی: ادامه مطلب، در پیام بعد آمده است.]
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
همچنین امام حسن و امام حسین ( علیهما السلام ) هر دو امام اند : « الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا » 3 اما ادامه امامت از نسل سید الشهداست و این به معنای کوتاهی کردن امام مجتبی ( علیه السلام ) نیست .ادامه یافتن نبوت و امامت در نسلی خاص ، همچون قرار دادن نبوت و امامت در شخص خاص ، از قلمرو فهم و تشخیص عقل بیرون است .
__________________
[ 1 ] . سورهٔ هود ، آیهٔ 46 .
[ 2 ] . سورهٔ تحریم ، آیهٔ 10 .
[ 3 ] . علل الشرایع ، ج1 ، ص211؛ مناقب آل ابی طالب ، ابن شهرآشوب ، ج3 ، ص394 .
توضیح : اثبات اصل نبوت عام ، رسالت عام ، ولایت ، خلافت و امامت عام و ضرورت آن ها بر عهده عقل است و عقل در حد خود ، کلّیات این گونه مسائل را می فهمد و ثابت کرده و ضروری هم می داند؛ اما تطبیق آن ها بر اشخاص را ادراک نمی کند و از فهم مصداق ، که چه کسی پیامبر و امام می شود، ناتوان است. خدا می داند که رسالتش را در کجا و در نسل چه کسی بگذارد : « اللهُ اَعلَمُ حَیثُ یَجعَلُ رِسالَـتَـهُ » . 1 عقل تنها می فهمد که پیامبر باید معجزه داشته باشد ، چنان که تفاوت معجزه با علوم غریبه ای مانند سحر و شعبده و . . . را ادراک می کند .
براین اساس ، چنانچه در روایات معتبری ثابت شود که نبوت از نسل حضرت یوسف ( علیه السلام ) با همه اوصاف کمالش ، قطع و خارج شد و در نسل برادرش « لاوی » ادامه یافت ، عقل از فهم این موضوع درمانده است. همچنین عقل درنمی یابد که چرا پیامبر اعظم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) نباید پس از خود ، پسر داشته باشد و امامت باید به امیر مؤمنان ، علی بن ابی طالب ( علیهما السلام ) برسد و از فرزندان دختر رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) ادامه یابد . این امور برهانپذیر نیستند و هیچ عقلی به آن ها دسترسی ندارد .
گفتنی است که گاهی خدا در مورد کسی که استحقاق داشته باشد ، از راه دیگری ترمیم می کند ، چنان که درباره اسماعیل ( علیه السلام ) ترمیم کرد : اسماعیل و اسحاق ( علیهما السلام ) دو فرزند حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) بودند؛ اما نبوت در
__________________
[ 1 ] . سورهٔ انعام ، آیهٔ 124 .
خاندان اسحاق ادامه یافت و اسماعیل ( علیه السلام ) با وجود همه آمادگی هایش ، پس از گذشت مدتی صاحب این فضیلت شد و پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) از نسل اوست . درباره امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) نیز در ادامه نسل امامت چنین جبران شد که دختر آن حضرت ، همسر امام سجاد ( علیه السلام ) و مادر امام باقر ( علیه السلام ) است و ادامه امامت در نسل اوست .
کوتاه سخن : بر اساس مصالحی که عقل از فهم آن ها ناتوان است ، نبوت در نسل بعضی از پیامبران الهی ( علیهم السلام ) نبود؛ یا تا مدتی نبود . شاید درباره یوسف ( علیه السلام ) نیز همین گونه باشد .
به هر روی ، راز این امور را عقل تشخیص نمی دهد و پرده برداری از این راز و مثلاً اشاره به نقش مادر در این موضوع ، فقط از وحی برمی آید؛ نه عقل .
از تسنیم ج 41 صص 405 تا 410.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
با تسلیت سالروز شهادت عالم آل محمّد صلی الله علیه و آله علی بن موسی الرضا علیه السلام، ورقی از کتاب علوم ایشان رو میخونیم:
در روايتي كه فضل بن شاذان از علي بن موسي الرضا (عليه السلام) دربارهي فلسفهي جعل اولي الامر و وجوب اطاعت از آنان سؤال مي كند، آن حضرت، ضرورت وجود امام و حاكم اسلامي را از زواياي مختلف بيان مي دارند. در اين بيان، امام (عليه السلام) حكومت را تنها براي حفاظت از خون و ناموس مردم و يا جلوگيري از هرج و مرج معرفي نمي كنند؛ زيرا اين گونه از امور، در كشورهاي غير ديني نيز كاملا ً مطرح است. محور اصلي استدلال امام (عليه السلام) در اين بيان، همان ضرورت حفظ دين از تحريف و پاسداري از معارف و عقايد و اخلاق و احكام الهي است؛ اگر چه دامنهي وظايف حاكم اسلامي، تا محافظت از جان و مال مردم نيز ادامه مي يابد. آن حضرت در اين بخش مي فرمايد: اگر خداوند براي مردم، امام و قيّم[2]
و حافظ اميني قرار نمي داد، دين از ميان مي رفت و سنن و احكام الهي تغيير مي يافت و بدعت گذاران، دين را تحريف مي كردند و ايمان مردم متبدّل مي گشت و همهي خلق به فساد كشيده مي شدند (بحار الأنوار ج 6 ص 60 ح 1)
===========
[2] «قيّم» در اصطلاح قرآن و روايات؛ به معناي چيزي يا كسي است كه خود قيام دارد و ديگران را به قيام سوق مي دهد و لذا امام و رهبر و رئيس، به اين معنا، قيّم مردمند. بنابراين، نبايد قيّم به اين معنا را با قيّم در فقه، در ابواب مربوط به محجورين خلط نمود.
ولایت فقیه علامه جوادی آملی صص 410 و 411
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تشخیص_اشتباه
در این قراءت «متن زیارت امام رضا علیه السلام» 👇که خیلی هم این قراءت، رایج شده، کدوم کلمه اشتباه خونده شده و درستش چیه؟
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#نهج_البلاغه
حکمت 1 - روش برخورد با فتنه ها
قَالَ عليهالسلام: كُنْ فِي اَلْفِتْنَةِ كَابْنِ اَللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ
فرمود: در فتنهها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند.
تسنيم، جلد 22، صفحه 332:
تبيين مسئله اين است كه در فتنه براي بسياري حق از باطل شناخته نمي شود و چنان غبار بر جامعه چيره شده كه معلوم نيست حق كدام است و باطل كدام؛ يا احياناً هر دو دسته از جهتي حق و از جهتي باطل اند. در اين صورت براي كساني كه واقعاً مطلب براي آنان مشوب است و راهي براي برطرف كردن آن ندارند، وظيفه است كه خود را بي جهت درگير نكنند تا حق از باطل آشكار گردد؛ البته اين مطلب فقط براي راه نيافتگان است؛ امّا آنان كه حق را شناخته و يافته اند، حتي سكوت و عدم اقدام آنان به ياري حق، تقويت و تأييد باطل است.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#نه_افراط_نه_تفریط
سخن نادرست ابن سيرين و اشتباه غزالي
" ابن سيرين " يكي از علماي ايراني است بعد از اينكه حجاج خونريزي كه در دنياي اسلام نمونه است، به درك رفته است ، مردي ميآيد در حضور او بدي حجاج را ميگويد ابن سيرين مقدس ميگويد : " غيبت نكن ، الان غيبت تو گناهش بيشتر از گناه حجاج است من حاضر نيستم غيبت حجاج را بشنوم " .
حرف مفت است عجيب اين است كه غزالي به اين بزرگي و عظمت ، اين داستان را نقل و تأييد كرده اين اشتباه است با اينكه ما غزالي را مرد بسيار بزرگي ميدانيم يعني مرد مفكر فوق العاده اي است ، اما آدمهاي بزرگ اشتباههاي بزرگ هم دارند مثل همين جا كه ميگويد : " راست گفته ابن سيرين ، آن مرد حق نداشته غيبت حجاج را بكند ، حجاج مسلمان بوده "
اگر حجاج را نميشود غيبت كرد پس غيبت كي جايز است در دنيا ؟ ! پس ما هم شبانه روز بالاي منبر داريم غيبت يزيد بن معاويه را ميكنيم چون مظالمش را بازگو ميكنيم خدا خودش از فرعون غيبت كرده ، از نمرود غيبت كرده ، از قارون غيبت كرده ، از بلعم باعوراء غيبت كرده ، و از صدها نفر ديگر ، و از اقوامي غيبت كرده ، از همه قوم بني اسرائيل يكجا غيبت كرده است نه ، اينها غيبت نيست ديگر از آن طرف هم نيفتد.
[کرامتی: این، غیبت است اما غیبتِ جایز]
از کتاب فلسفه اخلاق شهید علامه مطهری رضوان الله علیه
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خیلی نامردید
🔹 خاطرهای از یک جوان حاضر در اغتشاشات ۱۴۰۱ که مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت
🎴به کانال #اخبار2020 بپیوندید 👇
@bisto20_irib @bisto20_irib
@bisto20_irib @bisto20_irib
756.8K
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تلفظ_صحیح
به نظر شما تلفظ صحیح این عبارات چطوره؟
اناث، تلاوت، عناصر، کرامت، مرجع، مفاتيح الجنان، نقاط، نکات، یوسف و یونس.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عليكم #تلفظ_صحیح به نظر شما تلفظ صحیح این عبارات چطوره؟ اناث، تلاوت
الشورى
يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ
(٤٩)
البقرة
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ(١٢١)
آل عمران
ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
(٥٥)
يوسف
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ
(٤)
النساء
وَعِيسَىٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا
(١٦٣)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
1.13M
یکی از اشتباهات رایج، نفی و اثباتها و امر و نهیهای نادرست و بیدلیل است. از جمله، «می بخور؛ منبر بسوزان؛ مردمآزاری نکن» و «شبهای قدر، شبهای خوب نگریستن است نه شبهای خوب گریستن».
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
هفته دفاع مقدس و بازگشایی حوزه علمیه، مدرسه و دانشگاه را به مدافعان «حرم» (أعنی «جمهوری اسلامی ایران» عزیز)، طلاب، دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و استادان تبریک عرض میکنم.
مشهوره که میگن هشت سال دفاع مقدس اما علامه جوادی آملی میگفت ده سال دفاع مقدس چون دو سال قبل از جنگ تحمیلی (سال 57 تا 59) هم مدافعان انقلاب اسلامی مشغول دفاع از انقلاب بودند. إن شاء الله همه، دوستدار و مدافع دانش و ارزش باشیم. محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
در ترجمهی آیهی 40 سورهی هود عليه السلام (حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ) عبارت «أَهْلَکَ» در ترجمهی طبری، «هلاک شد» معنا شده. شما این ترجمه رو درست میدونید يا نادرست؟ چرا؟
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
چند ماه قبل، متن زیر رو یکی از همکارانم برام فرستاد. نوشته بود این مناجات فلانی است [اسم شخصیتی رو نوشته بود که خیلی محبوب دل ماست]
يا متن زیر را نخوانید یا نقد آن را هم که بعد از متن خواهد آمد بخوانید.
به نظر شما چه نقد مهمی بر این متن وارد است؟
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤️دوستت دارم ، خدای خوبمن
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
چند ماه قبل، متن زیر رو یکی از همکارانم برام فرستاد. نوشته بود این مناجات فلانی است [اسم شخصیتی رو ن
عيب مهم این متن اینه که گفته: «بدی رو خلق کردی» در حالی که خدا بدی خلق نمیکنه. چون هیچ مخلوقی از جهت مخلوق بودن، بد نیست و هیچ بدی و شَرّی هم از جهت بد بودن و شرّ بودن، مخلوق نیست. به آیهی ۷ سورهی سجده (الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ) و تفسیر المیزان (عربی) ج 16 ص ۲۶۲ نگاه کنید.
مخلوق خدا شر داره اما خدا شرّآفرین نیست (قل أعوذ برب الفلق / من شر ما خلق)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
🔹پای درس جنگ
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
با تسلیت سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام دو مطلب تقدیم میگردد:
3. معناي صحيح تفويض
در برخي روايات سخن از تفويض است؛ بدين معنا كه خداي سبحان اهل بيت (عليهمالسلام) را مظهر اراده و اختيار خود قرار داده است [1]
، چنان كه در برخي روايات معناي صحيح تفويض برشمرده شده است؛ مثلاً در روايتي از ناحيه مقدّسه رسيده است كه در دوران زندگي امام عسكري (عليهالسلام) گروهي از معتقدان به تفويض نماينده اي برگزيدند تا به حضور آن حضرت برسد و در اين باره از آن امام همام (عليهالسلام) سؤال كند. هنگامي كه نماينده آنان به حضور امام عسكري (عليهالسلام) رسيد، آن حضرت (عليهالسلام) سرگرم جواب دادن به پرسش هاي ديگران بود؛ ناگاه بادي وزيد و پرده كنار رفت و كودك خردسالي نمايان شد. تا آن شخص چشمش به كودك افتاد، آن كودك فرمود كه تو آمده اي تا درباره اعتقاد مفوّضه سؤال كني؛ آنان دروغ مي گويند [خداي سبحان كاري را به ما واگذار نكرده است ]، بلكه قلوب ما ظرف اراده حق متعالي است: جئت تسأله عن مقالة المفوّضة؛ كذبوا بل قلوبنا أوعية لمشية الله فإذا شاء شئنا.[2]
لازم است عنايت شود كه ظرفْ صبغه قابلي دارد نه فاعلي؛ و جنبه مظهريت به معناي مَجلا بودن دارد نه مصدر بودن. از اين گونه احاديث استفاده مي شود كه مريد حقيقي خداست و مُراد كه حكم الهي باشد فقط به دست پروردگار ايجاد مي شود؛ خواه ايجاد تكويني و خواه ايجاد تشريعي. ظهور مراد و ظرف تحقّق آن در قلب انسان كامل معصوم (عليهالسلام) است، از اين رو وي معصومانه آن را ادراك مي كند اوّلاً و معصومانه نگهداري مي كند ثانياً و
===========
[1]ـ ر.ك: الكافي، ج 1، ص 265 ـ 268.
[2]ـ كتاب الغيبه، ص 247؛ بحار الانوار، ج 52، ص 51.
معصومانه ابلاغ مي كند ثالثاً و خودْ معصومانه عمل مي كند رابعاً.
تسنيم، جلد 19، صص 370 و 371
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
مطلب دوم در مورد میزان صحت انتساب «تفسیر منسوب به امام حسن عسكری علیه السلام» به ایشان
مرحوم بلاغي كه تفسير منسوب به امام حسن عسكري(عليهالسلام) را از آن حضرت نمي داند، مي فرمايد: اين مطلب را كه از انجيل برنابا به تفسير منسوب به امام حسن عسكري(عليهالسلام) راه يافته است و برخي مورّخان، مانند ابن جرير طبري و برخي راويان، نظير ابن منبّه نيز نقل كرده اند [1]
نمي توان پذيرفت، زيرا هم انجيل برنابا سند معتبري ندارد و هم تفسير منسوب به امام حسن عسكري(عليهالسلام) اتقان رجالي ندارد و هم ابن منبّه از رجال معتبر نيست.[2]
==========
[1]ـ الدر المنثور، ج2، ص729.
[2]ـ ر.ك: آلاء الرحمن، ج2، ص66: اَبْطَلنا نسبته للإمام العسكري(عليهالسلام).
تسنيم، جلد 14 صص 383 و 384
بايد توجه داشت تفسير منسوب به امام حسن عسكري (عليه السلام) كه اعتراض و پاسخ فوق در آن مطرح است از نظر سند چندان قوي نيست، چون احتجاج فوق بيشتر شبيه احتجاج عالم و اديب متعارف است و از طرف ديگر برخي از اديبانِ نامور، كلمه «ما» را بر عاقل هم اطلاق كرده اند، چنانكه از سيبويه نقل شده. در بسياري از كلمات اين تفسير، چنين شواهدي وجود دارد، لذا شايد حق با كساني باشد كه در صحت سند تفسير مزبور خدشه كرده اند.
سيره رسول اكرم(ص) در قرآن جلد 8، صفحه 118
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
1_6270064074.mp3
9.88M
نوحهای جالب و قابل استماع
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
در ترجمهی آیهی 40 سورهی هود عليه السلام (حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَ
عین جواب حافظ محترم برادر ابراهيم تیمورزاده:
باسلام وادب احترام محضراستادبزرگواروعزیزدلم درجواب سئوال آیه۴۰ سوره هود،به معنی هلاکت وهلاک شدن اشتباه است،چون مضمون ترجمه خودآیه نجات دادن جفت هرچیزی یاحیوانات است وهمچنین خاندان خودش جزهمسرخیانت کاروپسرش که سابقاََ حکم هلاکت آنها صادرشده بودوبعدازسبق علیه القول،من آمَنَ کسانیکه ایمان آوردندهستندگرچه که بسیارکم هستند،ودرخلاصه تفاسیرالمیزان ونمونه هم به معنی اهل خانواده بیان شده نه بعنوان هلاکت،لذا ترجمه طبری بعنوان هلاکت نادرست است🙏🙏
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
انتخاب از بین مشهور و «أَدَقّ»
معنای مشهور و أدقّ حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» چیست؟
از تفسیر تسنیم جواب این سؤال رو دریافت میکنیم (اگه احساس کردید متن زیر، سخته، أوّلاً عذرخواهم ثانیاً إن شاء الله یا با تلاش فکری آسان خواهد شد یا با مطالعه کتاب مرتبط یا با استمداد از متخصص):
تقدم خداشناسی بر خودشناسی
قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: من عرف نفسه فقد عرف ربّه.[2]
اشاره: أ. اگر کسی طبق براهین عقلی، درباره خود و شئونش چنین فکر کند که «من موجودِ ممکن هستم و هر ممکن به موجود واجب نیازمند است پس مبدأ واجب دارم؛ من موجود حادثم از این رو مبدأ قدیم دارم؛ من موجود فقیرم پس مبدأ غنی دارم؛ من موجود متحرکم بنابراین مبدأ محرک دارم؛ من از لحاظ روح موجود مجردم ازاین رو به عالم طبیعت وابسته نیستم»، همه این براهین حصولی، با تفاوتی که با هم دارند، صحیح هستند؛ اما در این نوع از استدلال ها و براهین از اثر به مؤثر پی برده شده است؛ یعنی همه آن ها به برهان «اِنّی» برمی گردند و حدّ وسطشان این است که «چون من هستم پس خداوند هست». در این برهان اِنّی از امکانِ ماهوی یا امکانِ فقری یا حدوث خود به خدا پی برده و در حقیقت از راه معرفت نفس، خداوند شناخته می شود. این
__________________________
[2] ـ مصباح الشریعه، ص 13؛ بحار الانوار، ج 2، ص 32.
راه را معمولاً حکیمان و متکلّمان بیان کرده و اهل سیر و سلوک و جز آن ها نیز همین را ادراک می کنند، چون مسئله ای علمی است و برای همه یکسان.
ب. استاد، علامه طباطبایی بر آن اند که حدیث یاد شده با آیه « نَسُوا اللهَ فَاَنسهُم اَنفُسَهُم » [1] ارتباط تام دارد و به تعبیر بعضی از بزرگان این دو در حکم عکس نقیض هم اند.[2] طبق بیان استاد، علامه(قدس سره) حدیث مزبور معنای لطیف تری دارد و آن این است که اگر کسی خود را شناخت، آن گونه که در آیه « یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا عَلَیکُم اَنفُسَکُم » آمده است، معلوم می شود که او خدای خود را قبلاً شناخته است: من عرف نفسه فقد عرف ربّه [3]، ازاین رو در روایتْ فعل ماضی آمده است نه مضارع (یعرف ربّه)[4] ، در نتیجه بیان استاد، علامه، کاری قرآنی است که با آنچه حکمت، فلسفه و کلام ارائه می دهند بسیار تفاوت و فاصله دارد: قرآن « یُعَلِّمُهُم » [5] را با « یُزَکّیهِم » [6] هماهنگ کرده است؛ اما حکمت و فلسفه و کلام فقط راه علمی اند.
توضیح سخن استاد، علامهِ که به برهان «لمّی» برمی گردد این است که اگر کسی به فکر هدف باشد، به فکر راه هم حتماً هست. گرچه وقت رفتن، راه مقدم است؛ اما هنگام عزم و تصمیم، هدف، ازاین رو هیچ انسان عاقلی بدون تعیین هدف راه نمی افتد، بلکه نخست هدف را نشان می کند و سپس می اندیشد از چه راهی برود که به آن هدف برسد؛ مثلاً کسی که هیچ علاقه و تصمیمی برای درس خواندن ندارد، هیچ گاه به فکر رفتن به حوزه یا دانشگاه
__________________________
[1] ـ سوره حشر، آیه 19.
[2] ـ المیزان، ج 6، ص 182.
[3] ـ مصباح الشریعه، ص 13؛ بحار الانوار، ج 2، ص 32.
[4] ـ ر.ک: المیزان، ج 6، ص 182.
[5] ـ سوره جمعه، آیه 2.
[6] ـ سوره جمعه، آیه 2.
نمی افتد؛ یا کسی که قصد تشرف به مکّه ندارد، هیچ به فکر استفاده از مسیر زمین یا هوا یا دریا نیست.
در سیر و سلوک، چون لقای خداوند هدف است، اگر کسی لقای خداوند را بپذیرد، فکر می کند که از چه راه صحیحی به آن هدف برسد.
در ضمن مطالب آیه مورد بحث دانسته شد که طریق اصلی برای رسیدن به هدف، همان راه نفس است، بدین جهت اگر کسی به فکر خویشتن خویش باشد، معلوم می شود که او پیش تر به فکر هدف یعنی لقاء الله بوده و آن را شناخته است: فقد عرف ربّه. کسی که به یاد هدف است، به یاد راه هم خواهد بود.
مؤیّد این سخن، آیه « نَسُوا اللهَ فَاَنسهُم اَنفُسَهُم » [1] است؛ یعنی کسی که هدف را فراموش کند، راه هم از یادش می رود. چون خداوند را که هدف است: « واَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی » [2] فراموش کرد، خداوند هم او را از یاد خودش می برد (آن خود عقلی که حقیقت انسان را تأمین می کند و همه شئون نفسانی با او در مبارزه هستند). کسی که اراده ندارد درس بخواند، راه مدرسه هم از یادش می رود. راه همیشه وسیله است و هرگز هدف نیست.
حدیث من عرف نفسه فقد عرفه ربّه، عکس نقیض آن «من لم یعرف ربّه لم یعرف نفسه» است که به صورت آیه « نَسُوا اللهَ فَاَنسهُم اَنفُسَهُم » ظهور پیدا کرده است. خدا را فراموش کردند، خداوند آن ها را از یاد خودشان برد؛ آن گاه ذات اقدس الهی می فرماید که اینان دیگر به فکر خودشان نیستند.
__________________________
[1] ـ سوره حشر، آیه 19.
[2] ـ سوره نجم، آیه 42.
تسنيم ج 24 صص 139 تا 141
کرامتی: برهان إنّی، از معلول به علت رسیدن است و برهان لِمّی، بر عکس. مقام لمّی بالاتره
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[کرامتی: چون امروز نهم ربيع اول است این مطلب رو که برادر حافظ تيمورزاده برام ارسال کردن، ارائه میکنم که فایده دفع یا رفع دارد:]
🔥 آیا عید الزهرا سند تاریخی دارد؟؟
از زبان حجت السلام مهدوی ارفع✅
حقیقت ماجرای عیدالزهرا...
و ابولولو چیست ؟
لطفاً فیلم را با دقت ببینید💥
#نشر_فوری🚨🚨🚨
✍لطفاََ ّباعضویت خود دراین کانال جزو مبلغین معصومین علیهم السلام اجمعین باشید🙏🙏
👇👇👇👇
@#moballeghinvelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[کرامتی: آقا سید... حسینی برام فرستادهاند:]
🌹سرزمین نینوا یادش بخیر
کربلای جبهه ها یادش بخیر🌹
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
دکتر محمدرضا کرامتی
[کرامتی: چون امروز نهم ربيع اول است این مطلب رو که برادر حافظ تيمورزاده برام ارسال کردن، ارائه میکن
آیتالله خامنهای در پاسخ به استفتای علمای شیعه منطقه احساء عربستان درباره اهانت به عایشه همسر پیامبر، در ۸ مهر ۱۳۸۹ش فتوا داد: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت، از جمله اتهامزنی به همسر پیامبر اسلام(ع)، عایشه حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و بهویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد(ص) میشود.»
از هر رفتار و گفتار جاهلانه یا مغرضانهای که موجب شکستن اتحاد سنی و شیعه میگردد بریء (بيزار) هستیم.