بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم
#نقد_ترجمههای_قرآن
مراحل نقد ترجمههای فارسی (56 ترجمه) در مورد آیهی دوم سوره حمد (الحمد لله رب العالمين):
1- تمام ترجمهها استخراج و بازنویسی شد.
2- معیارهای ارزیابی در نظر گرفته شد (أ. ترجمهی حمد به ستایش. ب. ترجمهی الحمد به هر ستایش. ج. ویژهی خدا بودن ستایش. د. ترجمهی رب، به سوق دهنده به سوی کمال. ه. ترجمهی عالمین به [حد اقل] جهانها).
3- ترجمههای حائز معیارها در جدول آن معیارها گنجانده شد.
4- ترجمهای که واجد اکثر معیارهاست مشخص شد.
بنا بر مراحل بالا به نظر حقير، بهترینْ ترجمه از بین این 56 ترجمه در مورد آیهی دوم سورهی حمد، ترجمهی «روشن» است که عین ترجمه (بدون ویرایش) تقدیم میگردد:
«مطلق ستایش و ثناء مخصوص است به پروردگار عالمها و همه موجودات و جهانیان».
ترجمهی بیان السعادة، فاقد ترجمه این آیه است.
ترجمههای فیض الإسلام، حجة التفاسير، خسروی و مخزن العرفان طولانی بودند و شاید نشه به آنها «ترجمه» گفت بلکه میتوان «ترجمه و شرح» نام نهاد.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
زيان آورترين تحريف تاريخ
در تورات ، تحريفي واقع شده است كه خيال نميكنم در جهان تحريفي به اندازه اين تحريف به بشريت زيان وارد كرده باشد. در قرآن و تورات داستان آدم و بهشت به اين صورت است كه آدم و همسرش در بهشت حق دارند از ثمرات آن استفاده كنند و يك درخت هست كه نبايد از ميوه آن بخورند. آدم از ميوه آن درخت خورد و از بهشت رانده شد. از مسلمات روايات اسلامي بر ميآيد كه آن ميوه ممنوع، به جنبه حيوانيت انسان مربوط ميشود نه به جنبه انسانيت انسان. به درخت طمع، حرص و حسد نزديك مشو. ولي آدم به آنها نزديك شد. به او گفتند بايد بروي بيرون . [چه موقعي به او گفتند؟] بعد از آنكه «علم ادم الاسماء كلها»( بقره 31) همه حقايق به او آموخته شده است. [ گفتند اينجا ] جاي تو نيست ، در تورات دست جنايتكاران تحريف، آمده است قضيه را به اين شكل جلوه داده است كه آن درختي كه خدا به آدم دستور داد كه نزديك آن نشو، مربوط است به جنبه انسانيت آدم، به جنبه اعتلاي آدم. دو كمال براي آدم وجود داشت و خدا ميخواست از او دريغ كند: معرفت و جاودانه بودن. آدم از درخت شناخت چشيد و چشمش باز شد و [ با خود گفت ] تا به حال كور بوديم، تازه چشممان باز شد، تازه ميفهميم خوب يعني چه، بد يعني چه. خدا به فرشتگان گفت : ديديد! ما نميخواستيم او از شجره معرفت و شناخت بهرهمند شود اما خورد و چشمش باز شد، حالا كه چشمهايش باز شد خطر اينكه از درخت جاودانگي هم بخورد و جاودانه نيز بماند هست ، پس بهتر است او را از بهشت بيرون كنيم .
اين فكر و اين تحريف براي دين و مذهب به طور عموم بسيار گران تمام شد. گفتند : پس معلوم ميشود ميان دين و معرفت تضاد است : يا آدم بايد دين داشته باشد امر خدا را بپذيرد ، يا بايد از درخت معرفت بخورد چشمهايش باز شود ، يا بايد دين و مذهب داشت ، امر خدا را پذيرفت و كور بود و نشناخت ، يا بايد شناخت، عصيان كرد، زير امر خدا زد، دين را كنار گذاشت و رفت اين معصيت را مرتكب شد تا چشمها باز شود. كم كم مثلهايي در اروپا رايج شد كه ميگفت : «من يك روز زندگي كنم چشمهايم باز باشد بهتر است از اينكه يك عمر چشمهايم بسته باشد و كور باشم كه بعد ميخواهم در بهشت زندگي كنم». اين است كه شما ميبينيد كه در اروپا يك مسئله فوق العاده مهم، مسئله تضاد علم و دين است. ريشه آن در عقايد مذهبي مسيحيت و يهوديت كه هر دو، تورات را به عنوان «عهد عتيق» كتاب آسماني ميدانند وجود دارد.
اما قرآن داستان نزديك شدن آدم به آن درخت را بعد از داستان «و علم ادم الاسماء كلها ثم عرضهم علي الملائكه فقال انبئوني باسماء هؤلاء ان كنتم صادقين» ذكر كرده است، يعني آدم پيش از آن كه به بهشت برود و به او بگويند اينجا بمان، چشمش باز شده بود و همه حقايق عالم را آموخته بود، آدم بود و در بهشت بود نه يك حيوان چشم بستهاي در بهشت بود كه با خوردن آن ميوه چشمش باز شد. آدم بود كه رفت به بهشت. چون آدم بود، عارف بود، شناخت داشت، شناسايي داشت و حقايق را ميدانست. آدم را از اين جهت بيرون كردند كه از آدميت خارج شد، با آنهمه علم و معرفت اسير هوي و هوسش شد، اسير يك حرص شد، اسير يك وسوسه و طمع شد. آدم به لوازم شناخت خود عمل نكرد. شناخت، جهانبيني ميدهد، جهانبيني ايدئولوژي ميدهد و ايدئولوژي عمل ميخواهد. من آدم هستم، همه حقايق را ميدانم، اين "ميدانم" به من جهان را به شكل خاص نشان ميدهد، و چون جهان را اينگونه ميبينم پس " بايد و نبايد " دارم. اين است كه در منطق اسلام آدم به اين دليل از بهشت رانده شد كه به آن درجه چهارم شناخت خود عمل نكرد ، يعني شناخت ، بعد جهانبيني پيدا كرد ، بعد ايدئولوژي پيدا كرد ، و بعد ايدئولوژي ، او را به عمل ملتزم كرد ، به اينجا كه رسيد ، پايش لغزيد ، گفتند : برو بيرون . ولي تورات ميگويد از اول به او گفتند شناخت پيدا نكن ، چون شناخت پيدا كرد و چشمهايش باز شد به او گفتند برو بيرون ، و آن درخت ، درخت معرفت بود .
اين است كه عرض ميكنم كمتر انديشهاي ، فكري ، نظريه تحريف شدهاي ، به اندازه اين تحريفي كه در تورات وارد شده است به بشريت و به عالم دين ضرر زده است. هنوز كه هنوز است ، در دنيا اين موج مطرح است كه يا علم يا دين، يكي از اينها.
از کتاب «مسأله شناخت» شهید علامه مطهری رضوان الله علیه با تلخیص
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
2.02M
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#چند_احتمال
از «اضافه فاعلی و اضافه مفعولی» صحبت میکنیم با این مثالها:
«انتخاب ابراهیم»
«لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا». (نور 63)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
1.69M
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تلفظ_صحیح
به نظر شما تلفظ صحیح این کلِمات چطوره؟
شفا، شفاعت، جهاد، شورا، روم، موجب، تجارب، أموی، عمامه و خلل.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
ملکوت امامت حسيني(عليهالسلام) وقتي متبلور ميشود كه كژراهه سلطنت اَمَوی به خوبي تحليل شود. آنچه از سالار شهيدان درباره معارف توحيدي و شركزدايي و صنمشكني از يك سو و آيين سير و صيرورت معنوي از سوي ديگرْ بازگو شد، با آنچه معاويه درباره نشر سيّآت وَثَني و مقابح صَنَمي از... .
از کتاب سرچشمه انديشه علامه جوادی آملی جلد 2، صفحه 186
اَلْحَسَنُ بْنُ اَلْفَضْلِ اَلطَّبْرِسِيُّ فِي مَكَارِمِ اَلْأَخْلاَقِ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: رَكْعَتَانِ مَعَ اَلْعِمَامَةِ خَيْرٌ مِنْ أَرْبَعِ رَكَعَاتٍ بِغَيْرِ عِمَامَةٍ.
تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ج ۴، ص ۴۶۴.
خلل
[خَ لَ] (ع اِ) گشادگي ميان دو چيز رخنه. فرهنگ لغت دهخدا
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
۱۳. چرا وقتي در نماز، تير از پاي حضرت علي(عليهالسلام) بيرون مي كشيدند، ايشان متوجه نشدند؛ ولي وقتي در همين حال، فقير از ايشان درخواست كمك كرد، انگشتر مباركشان را به فقير بخشيدند؟
اولياي خدا مقامات مختلف و حالات گوناگوني دارند. در حال فنا، از همه چيز، حتي بدن خود غافل هستند و در حال بقاي بعد فنا تمام آثار كثرت را ادراك مي كنند. اميرمؤمنان(عليهالسلام) هنگام بيرون كشيدن تير در «حال نخست» و هنگام اعطاي انگشتر در «حال دوم» بوده اند.
از کتاب «نسيم انديشه» علامه جوادی آملی، دفتر اول، صفحه 98
فرمایش شهید علامه مطهری در این مورد:
مطلب ديگري كه عرفاني است اينست كه آنها كه روي مذاقهاي عرفاني سخن ميگويند معتقدند كه اگر انجذاب خيلي كامل شد ، در آن ، حالت برگشت است يعني شخص در عين اينكه مشغول به خدا هست ، مشغول به ماوراء هم هست . آنها اين طور ميگويند و من هم اين حرف را قبول دارم ولي در اين جلسه شايد خيلي قابل قبول نيست كه ما بخواهيم عرض بكنيم . مثل مسئله خلع بدن است . افرادي كه تازه به اين مرحله ميرسند ، يك لحظهاي ، دو لحظهاي ، يك ساعتي خلع بدن ميكنند . بعضي افراد در همه احوال در حال خلع بدنند . ( البته من معتقد هستم و ديدهام ) مثلا الان با ما و شما نشستهاند و در حال خلع بدن هستند . به نظر آنها آن حالتي كه در وقت نماز تير را از بدنش بيرون بكشند و متوجه نشود ، ناقصتر از آن حالتي است كه در حال نماز توجه به حال فقير دارد ، نه اينكه در اينجا از خدا غافل است و به فقير توجه كرده ، بلكه آنچنان توجه به خدايش كامل است كه در آن حال تمام عالم را ميبيند.
از کتاب امامت و رهبری شهید علامه مطهری.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ بسیار مهم
مدیریت اعلای آقا سید علی خامنهای عزیز حفظه الله. لزوم اتحاد سنی و شیعه در کل جهان، برای حفظ اسلام و قرآن.
#استاد_حسن_عباسی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عليكم #تلفظ_صحیح به نظر شما تلفظ صحیح این کلِمات چطوره؟ شفا، شفاعت،
کتاب صرف ساده (الفصل 3 المنسوب) ص 170. سطر اول این تصویر: أُمَیّة > أَمَویّ.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
تسلیت سالروز رحلت جانگداز رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سبط اکبرش امام مجتبی علیه السلام
و ما محمّد إلاّ رسول قد خلت من قبله الرّسل أفإیْن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرّ الله شیئاً و سیجزی الله الشّاکرین (آل عمران 144)
در جنگ اُحد، با انتشار شایعه کشته شدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، در جزم علمی و عزم عملی مسلمانان راستین و ثابت قدم کمترین خللی پدید نیامد؛ امّا منافقان گفتند: اگر او پیامبر بود کشته نمی شد. مسلمانان سست ایمان نیز با احتمال حاکمیت شرک و متأسف از اینکه با پذیرش اسلام رابطه خود را با سران شرک تیره کرده بودند، برای مصونیّت از خشم آنان گریختند.
این آیه با بیانی آمیخته با عتاب و توبیخ متمردان و فراریان می فرماید: اگر پیامبر خدا از دنیا برود (به مرگ طبیعی یا شهادت) شما باید از دین خدا برگردید؟ اگر برای پیامبر می جنگید او نیز از دنیا خواهد رفت؛ امّا اگر برای خدا و برقراری دین وی پیکار می کنید، خدا و دین او همواره خواهند ماند.
این بیان، مسلمانان را مهیا می کند تا ارتحال رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به ایمان آنان گزندی نرساند و به ارتداد گرفتارشان نسازد.
آنان که با شنیدن آن شایعه از دین دست برداشتند، به عقب بازگشتند؛ مانند کسی که روی پاشنه پایش به پشت بازگشته است و دیگر راهی را که پیش روی او بود نمی بیند و سرانجام نیز سقوط خواهد کرد.
تعبیر «انقلاب علی عقبیه» در این آیه، کنایه از ارتداد از اصل اسلام است؛ نه فرار از جنگ که گناهی بزرگ است.
هیچ فردی از افراد انقلاب و ارتداد، به هیچ وجهی، به خداوند و دین حق او آسیب نمی رساند. اگر همه مردم نیز کافر شوند هیچ زیانی به دین خدا نخواهد رسید و هیچ عاملی نمی تواند نور دین خدا را خاموش کند؛ نه سلاح دشمنان خارجی و نه ارتداد و ارتجاع منافقان.
پاسخ شبهه منافقان این است که شخصیت حقیقی و وجود عنصری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همچون دیگر افراد بشر محکوم به زوال است و سرانجام رحلت می فرماید؛ امّا شخصیت حقوقی ایشان، یعنی مقام والای رسالت و نبوّت، هرگز نمی میرد و از آسیب زوال محفوظ است، همان گونه که اصل مکتب و خطوط کل رسالت انبیای پیشین(علیهم السلام) که بسیاری از آنان به شهادت رسیدند نزد موحدان و مؤمنان به وحی و نبوّت محفوظ است و دین هیچ پیامبری با ارتحال وی از بین نرفته و تنها فروع آن که در ظرف خاص خود حق بود با آمدن پیامبر جدید و آوردن شرعه و منهاج تازه متحول شده است.
خلاصه آنکه زوال حیات ظاهری پیامبر خداصلی الله علیه و آله و سلم در زوال دین سهمی ندارد و دین حق با موت پیام آور آن و نیز با هیچ رخداد تلخ دیگری زوال نمی پذیرد و آسیب نمی بیند، زیرا حق از زوال مصون است.
تقابل «شاکران» و «منقلبان» در این آیه بیانگر آن است که ثبات محصول شکر است، چنان که تثبیت موقعیت ایمانی هر فرد زمینه ارتقای درجه شکر او را فراهم می کند و تصریح به اسم ظاهر «الله» نیز به لحاظ همین اهمیت شکر و برای اهتمام به آن است.
شاکران که همان مخلصان اند، در هنگامه خطر تا پایان می ایستند؛ آنان حامیان دین و از گزند شیطان در امان اند؛ شاکر بودن ملکه آن ها شده و آنان بدون هرگونه نسیان و غفلت، نعمت های الهی را بجا و حکیمانه صرف می کنند.
از کتاب تفسیر تسنیم ج 15 صص 657 تا 659 گزیدهی تفسیر
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
حديث سؤال و جواب مرد شامي با حضرت امام مجتبي در حضور اميرمؤمنان(عليهماالسلام)، كه مرد شامي پرسيد: كم بين السماء و الأرض؟ و امام مجتبي(عليهالسلام) فرمود: «دعوة المظلوم و مدّ البصر»[1]، شاهد تعدد آسمان ظاهر و غيب است، زيرا جواب اول، يعني مدّ البصر، ناظر به آسمان ظاهر است و جواب دوم، يعني دعاي مظلوم، ناظر به آسمان غيب است.
===========
[1]ـ الاحتجاج، ج 2، ص 15 و....
از تفسیر تسنيم، ج 12، ص 663
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
2.19M
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
آیا وقتی یعقوب عليه السلام به مصر رفت، یوسف علیه السلام به او کماحترامی کرد و برای همین، نبوت در نسل يوسف عليه السلام ادامه نیافت؟👇
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بررسی روایات سلب نور نبوت از صلب یوسف ( علیه السلام )
عن أبی عبدالله ( علیه السلام ) قال : إنّ یوسف ( علیه السلام ) لمّا قدِم علیه الشیخ یعقوب ( علیه السلام ) دخله عزّ الملک فلم ینزل إلیه فهبط جبرئیل ( علیه السلام ) فقال : یا یوسف! ابسط راحتک فخرج منها نور ساطع فصار فی جوّ السماء . فقال یوسف ( علیه السلام ) : یا جبرئیل! ما هذا النور الذی خرج من راحتی؟ فقال : نزعت النبوّة من عقبک عقوبة لما لم تنزل إلی الشیخ یعقوب فلا یکون من عقبک نبی . 1
______________________
[ 1 ] . الکافی ، ج2 ، ص311 ـ 312.
اشاره : أ . بر پایه مباحث علوم قرآن درباره کیفیتِ تفسیر و توجیه آیات ، پس از تحلیل مفهومی هر آیه ، مصداق آن مراتبی دارد که اگر بخواهد بر پیامبر یا امام معصومی تطبیق شود ، شایسته است که به عالی ترین مرتبه اش حمل گردد . امیر مؤمنان ( علیه السلام ) در این باره فرمود که هرگاه درباره اهل بیت ( علیهم السلام ) سخن می گویید ، بهترین منازل قرآن را بر ایشان تطبیق کنید : « فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن » . 3
براین اساس ، چنانچه در روایتی، کوتاهی ای درباره معصوم ( امام یا پیامبر ) مشاهده شد ، باید آن را توجیه کرد. این یک اصل قرآنی در کیفیت تفسیر است و میان اهل بیت و پیامبران الهی ( علیهم السلام ) از این جهت تفاوتی نیست .
بر پایه این اصل ، قصوری که در برخی روایات به یوسف ( علیه السلام ) اسناد داده شده که آن حضرت ( علیه السلام ) هنگام استقبال از پدر ، تکریم لازم را به
______________________
[ 3 ] . نهج البلاغه ، خطبهٔ 87 .
عمل نیاورد و بدین سبب نور نبوت از صلب او گرفته شد ، پذیرفتنی نیست .
این گونه روایت ها اگر سند محکمی ندارند باید آن ها را طرح؛ وگرنه آن ها را توجیه کرد؛ یا علم آن ها را به اهلش وانهاد ، زیرا با وصفی که ذات اقدس الهی در آیات گذشته از یوسف ( علیه السلام ) کرده و او را از بندگان مخلَص خود خوانده ، ناسازگار هستند : « کَذ ٰلکَ لِنَصرِفَ عَنهُ السّوءَ و الفَحشاءَ اِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُخلَصینَ » . 1 « مخلَصین » بر پایه قرآن ، دارای عالی ترین کمالات انسانی اند و شیطان در حریم آنان هرگز راه ندارد : « و لَاُغوِیَنَّـهُم اَجمَعینَ * اِلّا عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصینَ » . 2 رعایت نکردن ادب درباره پدر ، بر اثر وسوسه و اغوای شیطان است ، درحالی که بنده مخلَص از تیررس شیطان دور است .
ب . در توجیه و تعلیل انقطاع نبوت از نسل یوسف ( علیه السلام ) می توان چنین گفت : علت این انقطاع ، به شخص او برنمی گردد و شرط تولد پیامبر ، تنها خوب بودنِ پدر نیست ، بلکه مادر نیز باید اهل صلاح و تقوا باشد ، چنان که خدای سبحان برای صاحب فرزند شدن زکریا ( علیه السلام ) می فرماید : « و اَصلَحنا لَهُ زَوجَهُ » 3 و مراد از صلاح ، تنها صلاح مادی ( شرایط بدنی ) نبوده و صلاح معنوی ( صلاحیت اخلاقی و تقوایی ) نیز مراد است؛ یعنی همسر پیامبر نیز باید شایستگی لازم برای حامل شدن فرزندی چون
______________________
[ 1 ] . سورهٔ یوسف ، آیهٔ 24 .
[ 2 ] . سورهٔ حجر ، آیات 39 ـ 40 .
[ 3 ] . سورهٔ انبیاء ، آیهٔ 90 .
یحیی ( علیه السلام ) را داشته باشد؛ وگرنه نوح ( علیه السلام ) با اینکه پیامبر اولوا العزم خداست ، فرزندی نامبارک و نااهل دارد : « اِنَّهُ لَیسَ مِن اَهلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صـٰلِحٍ » 1 چون از مادری ناصالح به دنیا آمده : « ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ کَفَر ُوا امرَاَتَ نوحٍ و امرَاَتَ لوطٍ کانَتا تَحتَ عَبدَینِ مِن عِبادِنا صـٰلِحَینِ » 2 و روشن است که از زنی ناموحّد و ناصالح ، پیامبر زاییده نمی شود . البته هر زنی به مقام شامخ مادری برای ولیّ خدا نمی رسد ، پس روایت های یادشده درباره خروج نور نبوت از صلب یوسف ( علیه السلام ) ـ بر فرض صحّت سند ـ به شخص آن حضرت برنمی گردند و طعنی بر او نیستند .
ج . ادامه یافتن یا نیافتن نبوت و امامت از نسل یک پیامبر یا امام ، به مصالح الهی فراتر از فهم و تشخیص عقل نیز برمی گردد؛ نه به خصوص صلاح و شایستگی ولیّ خدا و عدم آن ، چنان که موسای کلیم و برادرش هارون ( علیهما السلام ) هر دو پیامبر بودند؛ امّا با اینکه از این دو ، تنها حضرت موسی ( علیه السلام ) پیامبر اولوا العزم بود ، نبوت در نسل هارون ( علیه السلام ) ادامه یافت؛
[کرامتی: ادامه مطلب، در پیام بعد آمده است.]
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
همچنین امام حسن و امام حسین ( علیهما السلام ) هر دو امام اند : « الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا » 3 اما ادامه امامت از نسل سید الشهداست و این به معنای کوتاهی کردن امام مجتبی ( علیه السلام ) نیست .ادامه یافتن نبوت و امامت در نسلی خاص ، همچون قرار دادن نبوت و امامت در شخص خاص ، از قلمرو فهم و تشخیص عقل بیرون است .
__________________
[ 1 ] . سورهٔ هود ، آیهٔ 46 .
[ 2 ] . سورهٔ تحریم ، آیهٔ 10 .
[ 3 ] . علل الشرایع ، ج1 ، ص211؛ مناقب آل ابی طالب ، ابن شهرآشوب ، ج3 ، ص394 .
توضیح : اثبات اصل نبوت عام ، رسالت عام ، ولایت ، خلافت و امامت عام و ضرورت آن ها بر عهده عقل است و عقل در حد خود ، کلّیات این گونه مسائل را می فهمد و ثابت کرده و ضروری هم می داند؛ اما تطبیق آن ها بر اشخاص را ادراک نمی کند و از فهم مصداق ، که چه کسی پیامبر و امام می شود، ناتوان است. خدا می داند که رسالتش را در کجا و در نسل چه کسی بگذارد : « اللهُ اَعلَمُ حَیثُ یَجعَلُ رِسالَـتَـهُ » . 1 عقل تنها می فهمد که پیامبر باید معجزه داشته باشد ، چنان که تفاوت معجزه با علوم غریبه ای مانند سحر و شعبده و . . . را ادراک می کند .
براین اساس ، چنانچه در روایات معتبری ثابت شود که نبوت از نسل حضرت یوسف ( علیه السلام ) با همه اوصاف کمالش ، قطع و خارج شد و در نسل برادرش « لاوی » ادامه یافت ، عقل از فهم این موضوع درمانده است. همچنین عقل درنمی یابد که چرا پیامبر اعظم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) نباید پس از خود ، پسر داشته باشد و امامت باید به امیر مؤمنان ، علی بن ابی طالب ( علیهما السلام ) برسد و از فرزندان دختر رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) ادامه یابد . این امور برهانپذیر نیستند و هیچ عقلی به آن ها دسترسی ندارد .
گفتنی است که گاهی خدا در مورد کسی که استحقاق داشته باشد ، از راه دیگری ترمیم می کند ، چنان که درباره اسماعیل ( علیه السلام ) ترمیم کرد : اسماعیل و اسحاق ( علیهما السلام ) دو فرزند حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) بودند؛ اما نبوت در
__________________
[ 1 ] . سورهٔ انعام ، آیهٔ 124 .
خاندان اسحاق ادامه یافت و اسماعیل ( علیه السلام ) با وجود همه آمادگی هایش ، پس از گذشت مدتی صاحب این فضیلت شد و پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) از نسل اوست . درباره امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) نیز در ادامه نسل امامت چنین جبران شد که دختر آن حضرت ، همسر امام سجاد ( علیه السلام ) و مادر امام باقر ( علیه السلام ) است و ادامه امامت در نسل اوست .
کوتاه سخن : بر اساس مصالحی که عقل از فهم آن ها ناتوان است ، نبوت در نسل بعضی از پیامبران الهی ( علیهم السلام ) نبود؛ یا تا مدتی نبود . شاید درباره یوسف ( علیه السلام ) نیز همین گونه باشد .
به هر روی ، راز این امور را عقل تشخیص نمی دهد و پرده برداری از این راز و مثلاً اشاره به نقش مادر در این موضوع ، فقط از وحی برمی آید؛ نه عقل .
از تسنیم ج 41 صص 405 تا 410.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
با تسلیت سالروز شهادت عالم آل محمّد صلی الله علیه و آله علی بن موسی الرضا علیه السلام، ورقی از کتاب علوم ایشان رو میخونیم:
در روايتي كه فضل بن شاذان از علي بن موسي الرضا (عليه السلام) دربارهي فلسفهي جعل اولي الامر و وجوب اطاعت از آنان سؤال مي كند، آن حضرت، ضرورت وجود امام و حاكم اسلامي را از زواياي مختلف بيان مي دارند. در اين بيان، امام (عليه السلام) حكومت را تنها براي حفاظت از خون و ناموس مردم و يا جلوگيري از هرج و مرج معرفي نمي كنند؛ زيرا اين گونه از امور، در كشورهاي غير ديني نيز كاملا ً مطرح است. محور اصلي استدلال امام (عليه السلام) در اين بيان، همان ضرورت حفظ دين از تحريف و پاسداري از معارف و عقايد و اخلاق و احكام الهي است؛ اگر چه دامنهي وظايف حاكم اسلامي، تا محافظت از جان و مال مردم نيز ادامه مي يابد. آن حضرت در اين بخش مي فرمايد: اگر خداوند براي مردم، امام و قيّم[2]
و حافظ اميني قرار نمي داد، دين از ميان مي رفت و سنن و احكام الهي تغيير مي يافت و بدعت گذاران، دين را تحريف مي كردند و ايمان مردم متبدّل مي گشت و همهي خلق به فساد كشيده مي شدند (بحار الأنوار ج 6 ص 60 ح 1)
===========
[2] «قيّم» در اصطلاح قرآن و روايات؛ به معناي چيزي يا كسي است كه خود قيام دارد و ديگران را به قيام سوق مي دهد و لذا امام و رهبر و رئيس، به اين معنا، قيّم مردمند. بنابراين، نبايد قيّم به اين معنا را با قيّم در فقه، در ابواب مربوط به محجورين خلط نمود.
ولایت فقیه علامه جوادی آملی صص 410 و 411
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تشخیص_اشتباه
در این قراءت «متن زیارت امام رضا علیه السلام» 👇که خیلی هم این قراءت، رایج شده، کدوم کلمه اشتباه خونده شده و درستش چیه؟
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#نهج_البلاغه
حکمت 1 - روش برخورد با فتنه ها
قَالَ عليهالسلام: كُنْ فِي اَلْفِتْنَةِ كَابْنِ اَللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ
فرمود: در فتنهها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند.
تسنيم، جلد 22، صفحه 332:
تبيين مسئله اين است كه در فتنه براي بسياري حق از باطل شناخته نمي شود و چنان غبار بر جامعه چيره شده كه معلوم نيست حق كدام است و باطل كدام؛ يا احياناً هر دو دسته از جهتي حق و از جهتي باطل اند. در اين صورت براي كساني كه واقعاً مطلب براي آنان مشوب است و راهي براي برطرف كردن آن ندارند، وظيفه است كه خود را بي جهت درگير نكنند تا حق از باطل آشكار گردد؛ البته اين مطلب فقط براي راه نيافتگان است؛ امّا آنان كه حق را شناخته و يافته اند، حتي سكوت و عدم اقدام آنان به ياري حق، تقويت و تأييد باطل است.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#نه_افراط_نه_تفریط
سخن نادرست ابن سيرين و اشتباه غزالي
" ابن سيرين " يكي از علماي ايراني است بعد از اينكه حجاج خونريزي كه در دنياي اسلام نمونه است، به درك رفته است ، مردي ميآيد در حضور او بدي حجاج را ميگويد ابن سيرين مقدس ميگويد : " غيبت نكن ، الان غيبت تو گناهش بيشتر از گناه حجاج است من حاضر نيستم غيبت حجاج را بشنوم " .
حرف مفت است عجيب اين است كه غزالي به اين بزرگي و عظمت ، اين داستان را نقل و تأييد كرده اين اشتباه است با اينكه ما غزالي را مرد بسيار بزرگي ميدانيم يعني مرد مفكر فوق العاده اي است ، اما آدمهاي بزرگ اشتباههاي بزرگ هم دارند مثل همين جا كه ميگويد : " راست گفته ابن سيرين ، آن مرد حق نداشته غيبت حجاج را بكند ، حجاج مسلمان بوده "
اگر حجاج را نميشود غيبت كرد پس غيبت كي جايز است در دنيا ؟ ! پس ما هم شبانه روز بالاي منبر داريم غيبت يزيد بن معاويه را ميكنيم چون مظالمش را بازگو ميكنيم خدا خودش از فرعون غيبت كرده ، از نمرود غيبت كرده ، از قارون غيبت كرده ، از بلعم باعوراء غيبت كرده ، و از صدها نفر ديگر ، و از اقوامي غيبت كرده ، از همه قوم بني اسرائيل يكجا غيبت كرده است نه ، اينها غيبت نيست ديگر از آن طرف هم نيفتد.
[کرامتی: این، غیبت است اما غیبتِ جایز]
از کتاب فلسفه اخلاق شهید علامه مطهری رضوان الله علیه
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خیلی نامردید
🔹 خاطرهای از یک جوان حاضر در اغتشاشات ۱۴۰۱ که مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت
🎴به کانال #اخبار2020 بپیوندید 👇
@bisto20_irib @bisto20_irib
@bisto20_irib @bisto20_irib
756.8K
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
#تلفظ_صحیح
به نظر شما تلفظ صحیح این عبارات چطوره؟
اناث، تلاوت، عناصر، کرامت، مرجع، مفاتيح الجنان، نقاط، نکات، یوسف و یونس.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عليكم #تلفظ_صحیح به نظر شما تلفظ صحیح این عبارات چطوره؟ اناث، تلاوت
الشورى
يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ
(٤٩)
البقرة
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ(١٢١)
آل عمران
ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
(٥٥)
يوسف
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ
(٤)
النساء
وَعِيسَىٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا
(١٦٣)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
1.13M
یکی از اشتباهات رایج، نفی و اثباتها و امر و نهیهای نادرست و بیدلیل است. از جمله، «می بخور؛ منبر بسوزان؛ مردمآزاری نکن» و «شبهای قدر، شبهای خوب نگریستن است نه شبهای خوب گریستن».
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليكم
هفته دفاع مقدس و بازگشایی حوزه علمیه، مدرسه و دانشگاه را به مدافعان «حرم» (أعنی «جمهوری اسلامی ایران» عزیز)، طلاب، دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و استادان تبریک عرض میکنم.
مشهوره که میگن هشت سال دفاع مقدس اما علامه جوادی آملی میگفت ده سال دفاع مقدس چون دو سال قبل از جنگ تحمیلی (سال 57 تا 59) هم مدافعان انقلاب اسلامی مشغول دفاع از انقلاب بودند. إن شاء الله همه، دوستدار و مدافع دانش و ارزش باشیم. محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
در ترجمهی آیهی 40 سورهی هود عليه السلام (حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ) عبارت «أَهْلَکَ» در ترجمهی طبری، «هلاک شد» معنا شده. شما این ترجمه رو درست میدونید يا نادرست؟ چرا؟
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
چند ماه قبل، متن زیر رو یکی از همکارانم برام فرستاد. نوشته بود این مناجات فلانی است [اسم شخصیتی رو نوشته بود که خیلی محبوب دل ماست]
يا متن زیر را نخوانید یا نقد آن را هم که بعد از متن خواهد آمد بخوانید.
به نظر شما چه نقد مهمی بر این متن وارد است؟
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤️دوستت دارم ، خدای خوبمن
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
چند ماه قبل، متن زیر رو یکی از همکارانم برام فرستاد. نوشته بود این مناجات فلانی است [اسم شخصیتی رو ن
عيب مهم این متن اینه که گفته: «بدی رو خلق کردی» در حالی که خدا بدی خلق نمیکنه. چون هیچ مخلوقی از جهت مخلوق بودن، بد نیست و هیچ بدی و شَرّی هم از جهت بد بودن و شرّ بودن، مخلوق نیست. به آیهی ۷ سورهی سجده (الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ) و تفسیر المیزان (عربی) ج 16 ص ۲۶۲ نگاه کنید.
مخلوق خدا شر داره اما خدا شرّآفرین نیست (قل أعوذ برب الفلق / من شر ما خلق)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402