مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد کتاب "رابطه دین و تمدن در اندیشه متفکران مسلمان"
@MohsenAlviri
🔸 انتشار مقاله "الحوار؛ الخطوة الاولی و الاکثر ضرورة للحضارة الاسلامیة الحدیثة"
در شماره سوم (دسامبر ۲۰۲۱ م.) مجله الفیروز، مجله بخش فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تونس با عنوان فرعی "مجلة ثقافیة تعنی بالحضارات و الثقافات"، مقاله "الحوار؛ الخطوة الاولی و الاکثر ضرورة للحضارة الاسلامیة الحدیثة" منتشر شده است (صفحات ۲۲ تا ۲۸).
این مقاله پس از اشاره به گستردگی و گستره حرکتهای اصلاح دینی در جهان اسلام و برشمردن مشترکات آنها به توضیح در باره پیوند بین این جنبشهای اصلاحی با مسأله نوپدید تمدن نوین اسلامی پرداخته است و سپس با تبیین ابعاد ضعف آگاهی دغدغهمندان تمدن نوین اسلامی به عنوان یک مسأله، "تعارف" به معنی شناخت یکدیگر را به عنوان یکی از آموزههای اسلامی، با استناد به آیه ۱۳ سوره مبارکه حجرات برجسته ساخته است. بخش دیگر مقاله به برشمردن ویژگیهای گفتوگو (هفت ویژگی) به مثابه یک روش برای شناخت یگدیگر اختصاص دارد و پس از آن ضرورت گفتوگو بین نخبگان جهان اسلام در شرایط کنونی مورد تأکید قرار گرفته است. بخش پایانی مقاله را دعوت به تشکیل گروههای متنوع در شبکههای اجتماعی با حضور متفکران جهان اسلام برای گفتگو در باره انواع مسائل علمی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی و جز آن تشکیل میدهد.
متن کامل مقاله به پیوست در دسترس است.
۶ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
الحوار و الحضارة ـ مجله الفیروز.pdf
حجم:
3.01M
مربوط به یادداشت بالا
تصویر روی جلد مجله الفیروز و متن مقاله "الحوار؛ الخطوة الاولی ..."
@MohsenAlviri
🔹 بازنشر مقاله "تاریخ در سپهر روایات اهل بیت علیهم السلام؛ رویکرد روششناختی"
در یادداشتهای مورخ ۱۳۹۷/۸/۵ گزارشی با تأخیر در باره "کنگره بینالمللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی" و به ویژه کمیته تاریخ و تمدن آن ارائه شد.
این کنگره روزهای ۲۰ و ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ در قم برگزار شد و همزمان با برگزاری کنگره، چکیده مقالات و جزوهای در معرفی منشورات در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت، ولی مجموعه مقالات آن در ۵۳ جلد که به تعداد بسیار کمی منتشر شده بود، به صورت عمومی توزیع نشد. جلدهای ۲۱ و ۲۲ آن مجموعه به ترتیب با عنوان "نقش شیعیان در تاریخپژوهی و تمدن" و "نقش شیعیان در شاخههای تاریخنگاری" به مقالات ارائه شده از سوی کمیته تاریخ و تمدن کنگره اختصاص داشت.
امسال ویرایشی تازه از مجموعه مقالات کنگره در هفده جلد به کوشش آقایان محمدتقی سبحانی و محمدعلی رضایی اصفهانی منتشر و در مراسمی عمومی از آن رونمایی شد. جلد نهم این مجموعه با عنوان "نقش شیعه در گسترش علم تاریخ (۱)" و جلد دهم با عنوان "نقش شیعه در گسترش علم تاریخ (۲)" دربردارنده ۲۴ مقاله از مقالات تدوین شده در کمیته تاریخ و تمدن کنگره است. نخستین مقاله در صفحات ۲۳ تا ۴۹ جلد نهم، مقاله "تاریخ در سپهر روایات اهل بیت علیهم السلام؛ رویکرد روششناختی" است که متن کامل آن در قالب پیدیاف به پیوست در دسترس است.
۱۰ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
تاریخ در سپهر روایات اهل بیت علیهم السلام.pdf
حجم:
3.15M
مربوط به یادداشت بالا
مقاله "تاریخ در سپهر روایات اهل بیت علیهم السلام؛ رویکرد روششناختی" در قالب پیدیاف
@MohsenAlviri
یاد آن سردار دلها
که دین قیّم داشت و مخلصانه همه زندگیش به رنگ عبادت بود (بینه، ۵) و از نمونههای آشکار مخاطبان مژده قدم صدق مؤمنان نزد پروردگار (یونس، ۲) به شمار میرفت،
همچنان پرسوز در دلها شعله میکشد.
رَوح و ریحان و رحمت و رضوان الهی بر او باد.
۱۲ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔸 دانشگاهها و مکتب شهید سلیمانی
روز دوشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۰، در اولین میزگرد علمی بینالمللی به مناسبت دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، با عنوان: الگوگیری دانشگاههای جهان اسلام از مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی؛ عقلانیت، معنویت، عملگرایی، بحثی کوتاه با عنوان "دانشگاه و مکتب شهید سلیمانی" ارائه شد. گزارش این گفتار چنین است:
با درود به روان پاک سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، از دوستان عزیزی که با حسن ابتکار زمینه این گفتوگو را فراهم آوردند به ویژه از دوست عزیز جناب آقای دکتر محمدحسن احمدی تشکر میکنم.
چگونگی الگوگیری دانشگاههای جهان اسلام از مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در گروی پاسخ به این پرسش است که ما اصولا رسالت دانشگاه را چه چیزی میدانیم؟ الگوگیری دانشگاه از یک پدیده به معنای بازتولید رسالت خود در پرتو درکی است که از آن پدیده دارد. لازمه این کار از یک سو خودآگاهی دانشگاهها نسبت به رسالت خود و از سوی دیگر چگونگی شناخت آن پدیده است.
با توجه به تحولاتی که نهاد دانشگاه در دهههای اخیر به خود دیده است، اکنون شاید بسیاری بر این باورند که رسالت اصلی دانشگاه تنها آموزش و پژوهش علمی نیست و بلکه باید این رسالت را در خدمت به رشد و بالندگی جامعه جستجو کرد. بر این اساس الگوگیری دانشگاهها از مکتب شهید سلیمانی یعنی بازتولید رسالت دانشگاهها برای خدمت به جامعه در پرتو شناختی که از شهید سلیمانی به دست میآورند و به عبارت دیگر یعنی این که شناخت مکتب شهید سلیمانی چه تأثیری بر خدمت دانشگاه و دانشگاهیان به رشد و توسعه جامعه دارد؟
اگر همانگونه که ذکر شد، اکنون تردید زیادی در باره رسالت دانشگاهها وجود نداشته باشد و ما شاهد یک وفاق نسبی در این زمینه باشیم، در باره شناخت شهید سلیمانی و مکتب او چنین نیست و تا این شناخت ایجاد نشود، نمیتوان به الگوپذیری دانشگاهها از این مکتب امید بست.
شناخت، مقدمه تغییر رفتار و الگوگیری است و نگاهی واقعبینانه ما را به این نتیجه میرساند که دانشگاههای ما راهی دراز تا رسیدن به مرحله الگوگیری از شهید پیش رو دارند.
در فضاهای دانشگاهی شناخت حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک شخصیت اسطورهای جهان اسلام معاصر، از ابعاد مختلف میتواند صورت بندد. افزون بر ضرورت تدوین یک اثر علمی روشمند در باره شرح حال او بر پایه دانش تاریخ میتوان از تحلیل رمز و راز محبوبیت کمنظیر او از منظر الهیات، تحلیل سلوک فردی و اجتماعی او از منظر علم اخلاق، تحلیل وارستگی او از منظر دانش عرفان، تحلیل شخصیت او از منظر دانش روانشناسی، تحلیل چگونگی برآمدن او از منظر جامعهشناسی، تحلیل سیاستگذاریها و برنامهریزیها و اقدامات نظامی او از منظر دانش نظامی و نیز دانش روابط بینالملل، و تحلیل ذهنیات و روحیات و رفتارهای ایرانیان نسبت به او از منظر دانش مردمشناسی، و دیگر بررسیها و تحلیلهای فرهنگی و سیاسی و ارتباطاتی در باره فعالیتهای او و واکنش مردم نسبت به او به عنوان نمونههایی دیگر از فعالیتهای دانشگاهی بایسته در این زمینه نام برد.
باید صادقانه بپذیریم که هنوز دانشگاههای ما نمیدانند حاج قاسم که بود؟ چه کرد؟ و در ذهن مردم ما در باره او چه میگذرد؟ فرصت بسیار استثنائی ایام تشییع جنازه مطهر او که برای بررسیهای میدانی بسیار بینظیر بود از دست رفت و اکنون وظیفه ماست که فرصت تحلیل مکتب این شهید امت اسلامی را در دانشگاهها از دست ندهیم.
البته باید در اینجا به یک نکته مهم اشاره کرد و آن این که دانشگاهها باید آزادانه به پژوهش در باره حماسه شهید سلیمانی بپردازند و باید از القای نگاه جانبدارانه نسبت به او و واداشتن دانشگاهها به پژوهشهایی که نتیجه آن از قبل تعیین شده است، پرهیز کرد. چهرهای که از او در صحنه تبلیغاتی سیاسی و رسانهای داخل ایران ترسیم میشود گاه با واقعیت فراجناحی او فاصله زیاد دارد. دانشگاهها باید فراتر از این نگاه تبلیغی به شناخت و تحلیل این شهید گرانقدر بپردازند.
پژوهشهای ژرف و کارآمد و دارای نتیجة شایسته اعتناء، تنها در پرتو گفتگو و فعالیت مشترک و همافزایی بین دانشگاهیان در مقیاس ملی و در مقیاس امت اسلامی صورت میبندد. نصب نمادها و یادمانهای شهید در دانشگاهها، اقدامی بسیار پسندیده است، ولی برای یک دانشگاه این نقطه آغاز است نه نقطه پایان؛ دانشگاه باید کار علمی خود را انجام دهد.
امید است در آینده نزدیک، شاهد گفتوگوهای سازنده، همافزا و مستمر بین دانشگاههای امت اسلامی برای شناخت هر چه بیشتر ابعاد مکتب شهید سلیمانی باشیم.
۱۳ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
◾️ دو شب برنامه به مناسبت ایام فاطمیه (سلام الله علیها)
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا با همکاری مجمع انجمنهای اسلامی دانشجویان منطقه بریتانیا و مجمع انجمنهای اسلامی دانشجویان منطقه فدراسیون روسیه برگزار می کند:
◾️مراسم شب اول
🎙با حضور:
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری
🎤با مداحی:
- برادر مهدی بهرامی
🎤با قرائت قرآن کریم:
- استاد محسن فصیحیان
🗒تاریخ برنامه:
چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰
5th January 2022
🕖ساعت برگزاری برنامه:
ساعت ۱۹ (لندن)
۲۰ (اروپا)
۲۲ (مسکو)
۲۲:۳۰ (تهران)
🔗لینک شرکت در برنامه:
https://us02web.zoom.us/j/3131103333
Meeting ID: 313 110 3333
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
@uisae_official
@MohsenAlviri
🔹 نگاه فاطمی به مشترکات شیعی ـ سنی؛ بررسی موردی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ـ #بخش_نخست از سه قسمت
چهارشنبه، ۱۵ دی ۱۴۰۰ و در شب شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها، در مراسمی که به صورت مجازی از سوی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا با همکاری مجمع انجمنهای اسلامی منطقه بریتانیا و مجمع انجمنهای اسلامی دانشجویان منطقه فدراسیون روسیه برگزار شد، بحثی با عنوان "نگاه فاطمی به مشترکات شیعی ـ سنی؛ بررسی موردی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله" ارائه شد که گزارش آن چنین است:
مقدمه
با توجه به تغییر گفتمانی تدریجی فرهنگ عزاداری فاطمی و غیرفاطمی در کشور ما و به حاشیه رانده شدن تدریجی گفتمان معرفتافزا و چیرگی گفتمان مناسکگرا، ما اکنون دو گزینه پیش روی داریم: تن سپردن به این تغییر گفتمان و دست کشیدن از ادامه گفتنها و نوشتنها و ابراز نگرانیها از این تغییر و یا ادامه دادن گفتنها و نوشتنها با انگیزه جلوگیری از خاموشی کامل گفتمانمعرفتافزا با وجود نومیدی از هوشیار شدن بزرگان دین نسبت به پیامدهای این گفتمان جدید. بی هیچ سخنی، روشن است که اقتداء و اهتداء به پیشوایان دینی، ما را به سوی گزینه دوم میکشاند. بر این پایه، هر چند در دوران کنونی و در یک نگاه کلی، فضای مجالس فاطمی ما اغلب به فضای عاطفی و احساسی و اقناعی نزدیک شده است و در نتیجه، با تغییر ذائقه مخاطبان، مباحث علمی در مجالس عزاداری نه رونقی دارد و نه بهایی، باز این وظیفه بر دوش مبلغان دینی سنگینی میکند که این مناسبتها را مغتنم شمرند تا نَمی از یَم معارف قرآنی و نبوی و علوی و فاطمی برگرفته شود.
تاریخ مضاف و تحول در سیرهپژوهی
یکی از تحولات مهم در نگاه به تاریخ اهل بیت علیهم السلام در دهههای اخیر، تحول سیرهپژوهی از سیرهپژوهی فردمحور به سیرهپژوهی جامعهگرا و از سیرهپژوهی جامعهگرا به سیرهپژوهی تمدنگراست. این مهم را در فرصتی دیگر باید با حوصله و دقتی بیشتر بررسید ولی یکی از گونههای تاریخنگاری همسو با این تحول در سیرهپژوهی، تاریخ مضاف یا همان مطالعات تاریخی بینرشتهای است. در چنین نگاهی به تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام، قرار نیست کشفی تازه در عرصه گزارش رویدادها صورت بندد، ولی همواره با نگاههایی تازه به رویداد و تحلیلهایی نو در چارچوب و از منظرهای مختلف روبرو خواهیم بود.
تقلیلگرایی در مجالس فاطمی
در مجالس فاطمی کنونی ما نوعی نگاه تقلیل گرایانه به شخصیت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها دیده میشود، بدین معنی که از انبوه مسائل مربوط به تاریخ، سیره، معارف، اندیشهها و فضائل دریاوش آن بانوی بزرگ دو عالم، تنها به بخشی از رویدادهای پس از رحلت پیامبر بسنده میشود و دیگر موارد کأن "لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا" وانهاده شده است.
نمونهای از این مسائل، نگاه حضرت زهراء سلام الله علیها به مشترکات شیعی و سنی مانند پیامبران پیشین، قرآن، پیامبر و امت پیامبر، باورهای دینی، اخلاق و احکام شرعی است.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در خطبة لُمّه
نمونهای که در این گفتار کوتاه بدان اشاره میشود، تحلیل حضرت زهرا سلام الله علیها در بخش نخست خطبة لُمّه ـ که ما از آن، بیشتر با عنوان خطبه فدکیه یاد میکنیم ـ در باره پیامبر است که میتوان آن را به شش بخش تقسیم کرد. این گفتار، تنها در پی برجسته ساختن این عبارات و جلب نگاه پژوهشگران و باورمندان حضرت صدیقه کبری به آن برای واکاوی و تبیین است.
یک. پیوند پیامبر با عالم پیش از خلقت
وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّـهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.
و گواهى میدهم که پدرم محمّد بنده خدا و فرستاده اوست، او را پیش از آن که پیامبر کند برگزیده بود، و پیش از آن که برگزیند نامبردار ساخته بود و پیش از آن که او را برانگیزاند برتر نهاده بود، این، وقتی بود که آفریدهها در پرده غیب نهان بودند، و پوشیده در تاریکیها بودند و با مرز نیستی همنشینی داشتند، خداوند چنین کرد چون به انجام کارها آگاهی داشت و به رویدادهای زمانهها احاطه داشت و به زمان و مکان پدیدهها شناخت داشت.
(ادامه دارد.)
۱۷ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔹 نگاه فاطمی به مشترکات شیعی ـ سنی؛ بررسی موردی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ـ #بخش_دوم از سه قسمت
با این پیشفرض که کلمه "إذ" در این عبارات، زمانیه باشد و علت نصب واژههای "علماً" و "احاطه" و "معرفه"، مفعول لأجله باشد، این تحلیل در باره پیامبر صلی الله علیه و آله در پیوند با مجموعهای گسترده از روایات مربوط به خلقت نوری پیامبر و اهل بیت علیهم السلام پیش از آفرینش هر پدیده دیگری است. این تحلیل حضرت زهراء سلام الله علیها از این منظر که نگاهی به چرایی خلقت نوری پیامبر دارد، متمایز از دیگر روایات مربوط به این موضوع، بدیع و گرهگشاست. شگفت اینجاست که در همایشی که سال گذشته ویژه این دسته از روایات برگزار شد و در مجموعه مقالات این همایش و نیز در کتابی مستقل که در این باره نگاشته شده است، در حد آگاهی صاحب این قلم، به این سخن حضرت زهرا سلام الله اشاره نشده است و مراد بنده از در حاشیه ماندن معارف فاطمی همین شواهد است. در این عبارات، تأکید حضرت زهراء سلام الله علیها بر پیوند فرزندی خود با پیامبر و نیز بنده خدا بودن پیامبر، خود در بردارنده نکات شایسته تأمل دیگری است که اکنون فرصت پرداختن به آن نیست.
تحلیل این روایات و بررسی دیدگاههای گوناگون در چگونگی روبرو شدن با مسأله خلقت نوری، موضوعی بس گسترده و درازدامن است و صادقانه باید پذیرفت هنوز گستره تاریخنگاری بومی ما آماده پرداختن به این مباحث نیست.
دو. چرایی پیامبری پیامبر
اِبْتَعَثَهُ اللَّـهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَةً عَلی اِمْضاءِ حُكْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ
او را برای پایان بخشیدن به کار مهم خویش و با آهنگِ رساندن حکم خود و اجرای مقدر شدههای رحمت خود برانگیخت.
این سخن حضرت زهرا سلام الله علیها که حتی ترجمه آن به فارسی دشوار است، به فلسفه پیامبری پیامبر و چرایی فرستادن او به سوی انسانها و نقش محول ایشان پرداخته است و برای ما دانشپژوهان تاریخ، میتواند روزنهای به سوی جایگاه پیامبری از منظر فلسفه تاریخ بگشاید.
سه. چشمانداز دینی جهان در عصر پیامبر
فَرَأَی الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها، عُكَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْكِرَةً للَّـهِ مَعَ عِرْفانِها
پس پیامبر دید امتها در پیروی دینهای گوناگون چند دستهاند، در برابر آتشها به عبادت نشسته و بتهای خود را پرستندهاند، با این که خدای را میشناسند، او را انکار میکنند.
این بند از سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها به تحلیل دینی جهان در آستانه و در هنگامه پیامبری پیامبر و از نگاه ایشان، اختصاص دارد و به نوبه خود نگاهی نو از منظر دینشناختی و شایسته تبیین و تحلیل به شمار میرود.
چهار. کارکردها و نقشآفرینیهای پیامبر
فَاَنارَ اللَّـهُ بِاَبی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلی عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایةِ، وَ هَداهُمْ اِلَی الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَی الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ.
پس خداوند به وسیله پدرم محمد ـ درود خدا بر او و دودمانش باد ـ تاریکیهای آن دوره را روشن ساخت، و ابهامها را از دلها زدود و پردهها را از برابر دیدگان کنار زد، پیامبر در بین مردم به راهنمایی برخاست، پس آنان را از گمراهی رهانید و کورچشمیشان را بینایی کرد و آنها را به سوی دین استوار راه نمود و به راه راست فراخواند.
این فراز از سخنان حضرت زهراء سلام الله علیها، نقش محقق پیامبر و کارکردهای پیامبری آن حضرت را برشمرده است. این فراز نیز با نگاهی تاریخی به دستاوردهای عصر نبوی نیازمند تبیین و تحلیلی دقیق برای فهمپذیری است.
(ادامه دارد.)
۱۷ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri
🔹 نگاه فاطمی به مشترکات شیعی سنی؛ بررسی موردی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ـ #بخش_سوم از سه قسمت
پنج. چگونگی رحلت پیامبر
ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِیارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ایثارٍ
سپس خداوند جان پیامبر را گرفت و او را با "رأفت" و "اختیار" و "رغبت" و "ایثار" به سوی خویش خواند.
دوستان اهل دانش کلام باید ما را آگاه سازند که در کدام متون کلامی این عبارت و نیز عبارت بعدی در باره پیامبر، شرح و زوایای آن نشان داده شده است؟
شش. جایگاه پیامبر پس از رحلت
فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فی راحَةٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِکَةِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلی أَبی نَبِیِّهِ وَ اَمینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
پس اکنون، محمد ـ درود خدا بر او و دودمانش باد ـ از رنج این جهان در آسایش است، فرشتگان نیکوکار و خشنودی پروردگار آمرزنده و همجواری پادشاه توانمند جبرانکننده پیرامون او را گرفتهاند، درود خداوند بر پدرم باد که پیامبر او و امانتدار او و برترین آفریده و برگزیدهاش بود، درود و رحمت و برکات الهی بر او باد.
سخن آخر
پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از مشترکات شیعی و سنی است. نگاه حضرت زهراء سلام الله علیها به پیامبر که تنها بخشی از آن در خطبه لُمّه بازتاب یافته است، دربردارنده نکاتی بسیار بدیع و شایسته تأمل و نیازمند تبیین است و سزاست بخشهایی از مجالس فاطمی و پژوهشهای فاطمی به بررسی آنها اختصاص یابد.
۱۷ دی ۱۴۰۰
@MohsenAlviri