eitaa logo
مُحیی: زندگی‌بخش
1.8هزار دنبال‌کننده
115 عکس
8 ویدیو
20 فایل
🔸🔶حیات بخشیِ جان در پرتو دین🔶🔸 🔴 نگاهی متفاوت به دانش "روان‌شناسی" 🔴 روان‌شناسی از منظر اسلام 🔴 تحول روان: رویکرد اسلامی- روان‌شناختی مدیر: دکتر رفیعی‌هنر روان‌شناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، عضو سازمان نظام. @RafieiHonar
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️؟ 🌿🌿🍃🌸 🔷 پدیده حجاب در جامعه ما موضوعی است که مورد توجه مجامع داخلی و خارجی قرار گرفته است. «کوتاهی نهادهای دینی»، «کم کاری مسوولین فرهنگی»، «بی‌تفاوتی دین‌مداران»، «عدم تبیین ارزش‌های حجاب»، «نفوذ فرهنگی»، «اعتراض خاموش»، «بی اطلاعی مردم» و ... شاید از جمله تبیین‌هایی باشد که در مورد پدیده بی‌حجابی، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. امّا در این نوشتار می‌خواهیم یک تحلیل روان‌شناختی از بی‌حجابیِ برخی افراد در جامعه کنونی ارائه دهیم. 🔶 جدای از موضوع " تبرّج" و زیبایی نمایی که به عنوان یک تحلیل عمومی قابل طرح است امّا با یک «رویکرد شناختی» به موضوع تقید بر حجاب زنان و دختران ایرانی، می‌توان از یک باور عمیق و هسته‌ای به نام ، «طرح واره»، «سازه واره»، و یا هر ترجمه دیگری که شما از عنوان علمی «Schema: اسکیما» دارید، سخن به میان آورد. به تعبیر خیلی ساده، اسکیماها همان ذهنیتهای نهادینه شده‌ای هستند که در طی زمان به یک باور عمیق تبدیل شده‌اند. این باورهای عمیق مبنای شکل‌گیری قواعد و افکار سطحی‌تر می‌شوند و در زندگی روزمره بدون اینکه که به آن‌ها توجه داشته باشیم فعال شده و ما رفتارهای خود را بر اساس آنها شکل می‌دهیم. ♦️این ذهنیت‌های نهادینه شده در سیستم روانی ما بر اساس خیلی مسائل شکل می‌گیرند؛ از مسائل ارثی و ژنتیک گرفته تا نحوه تعامل والدین با ما، رویدادهای تلخ و شیرینی که در زندگی ما رخ داده، و شرایط حاکم بر محیطی که در آن رشد کرده‌ایم. بعد از این مقدمه، می‌خواهم از روان‌بُنه‌های بی‌حجابی سخن بگویم. به نظر بنده برخی بانوان ایرانی بیش از آن‌که نسبت به «بی حجاب شدن» روان‌بنه مثبت داشته باشند، نسبت به «باحجاب شدن» روان بنه منفی دارند! به عبارت دیگر آنچه امروزه به عنوان پوشش‌های نامناسب در جامعه ایرانی می‌بینیم، نشانه نیست بلکه است. ✋بگذارید ساده تر بگویم: اینکه خانمی با پوشش غیراسلامی در جامعه اسلامی ظاهر می‌شود چه معنایی دارد؟ در حالی‌که او می‌داند قانون کشورش حفظ حجاب در مجامع عمومی است، و از دوران دبستان تا دانشگاه پوشش اسلامی را از او خواسته‌اند، و احکام فقهی که او به بخش معظم آن پایبند است، حجاب را از یک زن خواسته است! و البته این خانم خود مزایای پوشیده بودن را می‌داند؛ و متقابلاً معایب و دردسرهای بی‌حجابی را هم درک کرده است. با این اوصاف، آیا رفتار بی‌حجابی می‌تواند ناشی از یک انتخاب باشد؟ خیلی بعید است! به نظر من افراد بر اساس یکسری از روان‌بنه‌ها و باورهای عمیق، آن هم نه نسبت به «بی‌حجابی» که نسبت به «باحجابی»، این رفتارها را از خود بروز می‌دهند. این افراد بیش از آنکه روان‌بنه مثبتی نسبت به بی‌حجابی داشته باشند، از با حجاب شدن دارند، نیستند بلکه شدنند. 💥برخی از روان‌بنه هایی که می‌تواند در زمینه با حجاب شدن این افراد مطرح باشد را بر می‌شمارم: . 😴زبان حال افراد برخوردار از روان‌بنه انتظار جامعه و روان‌بنه مسوولیت، چیزی شبیه این است:«اگر بخوام حجابم رو حفظ کنم، جامعه کلی ازم انتظار خواهد داشت، یا، «ای بابا اگه بخوای حجاب داشته باشی کلی مسوولیت به گردنت می افته من که اهلش نیستم!» یا در روان‌بنه انگ، این افکار فعالند:«من دوست ندارم برچسب انقلابی، حزب اللهی، متدین بهم بخوره! » یا «نمی‌خوام بهم بگن عقب مانده!»، و در روان بنه فوکوس: «من نمی‌خوام جایی که وارد می‌شم انگشت نما بشم، همه یه جوری بهم نگاه کنند!» 🤔به نظر شما اگر این افکار یا شبیه این‌ها در لایه‌های پنهان روان ما جا خوش کرده و آن‌قدر عمیق شده باشند که به یک باور تبدیل شده باشند، چقدر می‌توانیم پایبند حجاب باشیم؟ و آیا برای رهایی از این افکار به حالت مقابل آن یعنی بی‌حجابی پناه نخواهیم برد؟ البته من انکار نمی‌کنم که وقتی فرد به سمت رفتارهای بی ‌جابی سوق پیدا کرد از آن لذت خواهد برد، به‌خصوص در فضایی که بی‌حجابی تشویق شود، این حالت در افراد تقویت خواهد شد. با این حال شروع ماجرا از جای دیگر است. ✅ به نظر می‌رسد باید فکری به حال این روان‌بنه‌ها کرد. جلوی شکل‌گیری آن‌را در خانواده گرفت، و به مادرانِ با حجاب آموخت که در حضور فرزندان چه واکنشی به حجاب خود نشان دهند، و اگر برنامه‌ریزی فرهنگی و عمومی در حال انجام است، بیش از همه بر موضوع شکل‌گیری روان‌بنه‌های مثبت و منفی نسبت به حجاب متمرکز شود. 🔺تا نظر شما چه باشد؟ 🍀🍀🌺🍀🍀 eitaa.com/Mohyiee
✍️ 💥دوباره شادترین و غمگین ترین استان‌های کشور معرفی شدند! ♦️چند سال پیش در میزگردی، در معیت یکی از صاحبان اندیشه، تحلیلی با عنوان ارائه دادم. آن تحلیل ناظر به گزارش موسسه آمریکایی گالوپ راجع کشورهای با سطح پایین هیجانات مثبت بود. در آن گزارش، ایران بعد از عراق به‌عنوان دومین کشور معرفی شده بود! البته آن ایام برخی از رسانه های داخلی نتیجه گزارش مذکور را با این عنوان منتشر کرده بودند: ایران دومین کشور غمگین دنیا! 🔹اخیرا یک اینفوگرافی توسط یکی از رسانه‌ها منتشر شده، و در پیام رسان‌ها در حال دست به دست شدن است: : قم شادترین، سمنان غمگین ترین!" 🔸منبع خبری مذکور، یک پژوهش کشوری است که در سال 1398 توسط برخی از پژوهشگران سازمان جهاد دانشگاهی انجام شده است که البته هنوز نتایج رسمی آن منتشر نشده است. 🔴 امّا از شما می‌خواهم در ادامه؛ نتایج تحقیقات تیم مذکور در سال‌های 91، 96، و 98 را در همین زمینه مشاهده بفرمایید: 1. نتایج سال 91: استان‌های زنجان و گلستان شادترین؛ و یزد و کرمانشاه غمگین‌ترین. 2. سال 96: بوشهر و گیلان شادترین؛ کردستان و آذربایجان شرقی غمگین‌ترین. 3. سال 98: قم و سیستان شادترین؛ سمنان و زنجان غمگین‌ترین. 🧐🤔 🔵 از این اطلاعات چه چیزی برداشت می‌کنید؟ 1️⃣ (Replication Crisis)؛ همان که استرنبرگ؛ مؤلف کتاب خاطر نشان کرد: «ژورنال‌های بزرگ، مقالاتی را درباره تحقیقاتی منتشر کرده‌اند که جالب، غافلگیر کننده، و خبرساز بوده‌اند؛ امّا تلاش‌های بعدی برای تکرار این نتایج بی‌حاصل مانده‌ است!» چگونه است که در تکرار تحقیقات در بار دوم، سوم، و چهارم، و... نتایج شادکامی ایرانیان این قدر تغییر می‌کند و چرا نتایج تکرار نمی‌شود؟! گو اینکه قرار است به نوبت، استان‌های مختلف در سطر جدول شادکامی قرار بگیرند! 2️⃣ بر فرض که از بحث پژوهش عبور کنیم؛ دریابید را! برای مثال در تحقیق سال 96، به تصریح خود پژوهشگران، اساسا رابطه معناداری بین محل سکونت و شادکامی یافت نشده است! یعنی اینکه اگر شما شاد بوده‌اید یا نه، ارتباطی به اینکه در کدام استان زندگی می‌کرده‌اید، نداشته! اما رسانه‌ها تیتر کردند: شادترین و غمگین‌ترین استان‌ها را بشناسید! 3️⃣ اگرچه میانگین شادی در استان‌ها متفاوت بوده، اما این تفاوت آن قدر کم است که به تعبیر متخصصان فن آمار: . برای مثال در تحقیق سال 98 میانگین شادکامی کل کشور ۴.۱۱ اعلام شده؛ و وضعیت تمام استانها در اطراف همین نمره بوده؛ پس بالاتر بودن قم یا پایین تر بودن سمنان موضوعیتی نخواهد داشت. 4️⃣ طبق یافته‌های مذکور، افراد شاغل در مقایسه با افراد بیکار شادمان‌تر بوده‌اند( موضوعی که کاملا قابل تصدیق است) اما خبر اینفوگرافی رسانه‌ها، استان‌های سیستان و هرمزگان را ( علی رغم نرخ بالای بیکاری آن‌ها) به ترتیب دومین و سومین استان شاد معرفی کرده‌اند! ✅ پ.ن - سازه شادکامی بر اساس فرهنگ ایرانی-اسلامی باید بازتعریف و بازسازی شود. - ؛ گالوپ، و مواردی شبیه آن نمی‌توانند به‌طور کامل وضعیت شادکامی مردم ایران را بازنمایی کنند - طراحی ابزارهای مطابق با فهم ایرانی از شادکامی لازم است. - شیوه نمی‌تواند دانش ما در زمینه وضعیت شادی مردم ایران را کامل کند. - در فرهنگها و خرده فرهنگهای مختلف ایرانی را نیازمندیم. - شانتاژهای خبری را خیلی جدّی نگیرید . 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee 🍀🍀🍀🌺🍀🍀🍀 https://www.farsnews.ir/news/13940825001273 شادکامی زنان و مردان ایرانی 20 تا 40 ساله https://www.magiran.com/paper/1862732 میزان شادکامی مردم ایران https://www.magiran.com/paper/1019008
! 🌿🌿 🔹استاد ایرانی‌ دانشگاه جورج‌تاون واشینگتن دی سی (دکتر فتحعلی مقدم) در ضمن مقالاتی معتقد است روان‌شناسی موجود منعکس کننده ساختار قدرت حاکم در جهان بوده؛ و ایالات متحده به‌عنوان تنها صادر کننده این دانش؛ با ، روان‌شناسی را به نام خود ثبت کرده است! 🔸او صدور روان‌شناسی آمریکایی به بقیه جهان را مورد انتقاد قرار داده و نیاز به روان‌شناسیِ مناسب برای جهان غیر غربی را مطرح کرده است. ♦️او برای روان‌شناسی قائل است: 1️⃣ ایالات متحده آمریکا، اولین جهان روان‌شناسی، بر عرصه بین الملل مسلط است و تولید دانش روان‌شناسی را که به کشورهای دیگر دنیا صادر می‌کند، از طریق کنترل کتابها و مجلات، ساخت و توزیع آزمون‌ها، مراکز آموزشی و غیره در انحصار خود در آورده است. 2️⃣ کشورهای جهان دوم شامل کشورهای اروپای غربی و روسیه است. آن‌ها تأثیر بسیار کمتری در روان‌شناسیِ کشورهای دیگر داشته‌اند. گرچه از قضا، در این کشورها است که روان‌شناسی مدرن ریشه‌های فلسفی دارد. 3️⃣کشورهای جهان سوم - که اکنون کشورهای در حال توسعه نامیده می‌شوند – بیشتر، واردکنندگان دانش روان‌شناسی هستند. ❗️مقدم به روند تدریس و آموزش روان‌شناسی در هم خُرده می‌گیرد؛ و می‌گوید ایرانی‌ها به‌جای توجه به بوم و فرهنگ ؛ مثلا کتاب را ترجمه کرده و در دانشگاه‌های خود به دانشجویان آموزش می‌دهند! (در ایران این کتاب با عنوان روان‌شناسی اجتماعی ترجمه حسین شُکرکن به سیزدهمین چاپ رسیده است) 🔺مقدم معتقد است هند مهم‌ترین دانش روان‌شناسی در جهانِ در حال توسعه است، اما حتی در آنجا نیز بیشتر تحقیقات از خطوط ایجاد شده توسط آمریکا و تا حدودی اروپای غربی پیروی می‌کند. 💥هشدارهای دکتر مقدم در حالی است که جورج بِرت (1922)؛ تاریخ‌نگار معروف روان‌شناسی در کتاب خود نوشت: جهانِ غرب بخاطر حفظ اَسناد باستانیِ روان‌شناسی توسط باید از آن‌ها متشکر باشد! ❇️ جهان سومی نمانیم! 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 @Mohyiee
✍️ 🌺🌸🍃 🔸غیر از این بودن؛ غیر از این شدن؛ غیر از این ماندن علاقه ذاتی ما انسانهاست؛ ما ذاتاً تمایل به تغییر داریم؛ به صیرورت؛ به دیگر شدن؛ به دگرگون شدن؛ به بهتر شدن. 🔹 اصلی ترین مسأله در روان‌شناسی است؛ اینکه تغییر روانی چگونه رخ می‌دهد؟ وقتی ما تغییر می‌کنیم دقیقاً چه امور روانی تغییر می‌کند؟ آیا تغییرات همواره به سوی امور مثبت است؟ چه چیزی عامل تغییر است؟ مکانیزم‌های تغییر چیست؟ فرآیندهای آن کدام است؟ و سوال‌های دیگر. 🔸از منظر جریان روان‌درمانی موجود؛ کسی یا چیزی جز خود فرد این تغییرات روانی را ایجاد نمی‌کند؛ خواه هشیارانه و خواه ناهشیارانه؛ و از نگاه رویکردهایِ درمانی مسلط امروزی؛ مثل خانواده بزرگ درمان‌های شناختی، تغییر از افکار آغاز می‌شود. فکرهای ما تغییر می‌کند که جان‌ها تغییر می‌یابند؛ اگر فرد در زندگی نوع برداشت‌های خود را تغییر دهد؛ حال روانی او هم تغییر خواهد کرد؛ اگر عینک‌های بدبینی را از چشم خود بردارد؛ خواهد دید که زندگی آن قدر هم که او تصور می‌کرد، دشوار نیست و خودش می‌تواند شرایط را از به تغییر دهد. 🔹در نظام فکری اسلام امّا قبل از آنکه با کار داشته باشیم با و قلب سروکار داریم؛ تغییر فکر هرچند مهم؛ اما تغییر میل از آن مهم‌تر است. ذهن جایگاه افکار و شناخت‌ها است و دل پایگاه امیال و عواطف؛ از منظر اسلام امیال و شناخت‌ها همواره در مصاف هم‌اند تا کدام پیروز میدان درآید! ♦️تغییر با سه تغییر دهنده: از قرآن کریم درمی‌یابیم که خاستگاه تغییرات روانی انسان‌ها از سه ناحیه است: - (إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى... .)؛ - (حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)؛ - و (وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ...فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ) . 🔷 تغییرات می‌تواند هم مثبت باشد و هم منفی؛ اگر تغییرات به سمت تعالی باشد مثبت است و اگر به سمت تنزل باشد منفی است. اگر احساس کنیم با انسان‌ها مهربان‌تر شده‌ایم؛ خیر و خوبی آن‌ها را می‌خواهیم؛ نقش‌ها و وظایف خود را به‌خوبی انجام می‌دهیم؛ می‌دانیم برای چه زندگی می‌کنیم و حس خوش معنوی داریم؛ احتمالاً به سمت تعالی گام برداشته‌ایم؛ و اگر فقط خودمان و خواسته‌های خودمان مهم شده؛ حوصله اطرافیان را نداریم؛ دیگران هم حوصله ما را ندارند؛ وظایف و نقشهایمان را به درستی ایفا نمی‌کنیم؛ نمی‌دانیم برای چه زندگی می‌کنیم و احساسات معنوی را هم مدتهاست تجربه نکرده‌ایم؛ شاید از تغییرات مثبت باز ایستاده یا روند مقابل آن‌را آغاز کرده‌ایم. 🔸در؛ تغییرات تعالی بخش به‌دست خداوند است و ما پردازشگر این تغییرات هستیم؛ و شیطان زمینه‌ساز تغییرات منفی. اما چگونه؟ 🔺اصلی‌ترین کاری که از دست شیطان بر می‌آید؛ ایجاد است! بله همان ! کی دچار وسوسه‌ایم؟ زمانی که داریم با خودمان آهسته سخن می‌گوییم امّا به‌صورت منفی، وقتی طوری با خودمان حرف می‌زنیم که امید را از خودمان می‌گیریم؛ انگیزه حرکت را از خود می‌ستانیم؛ انگیزه‌ آسیب به دیگران در جانمان می‌افتد؛ انجام کاری که قبلاً می‌دانستیم ناسالم است در ذهنمان زیبا و جذاب می نمایاند و ... . 🔺وقتی این خودگویی‌ها فعال می‌شوند با چیزی به نام یا امیالِ معارض با هدف متعالی ترکیب می‌شوند و جریان تغییرات منفی آغاز می‌شود. تغییرات منفی گام به گام است همان‌طور که تغییرات مثبت نیز درجه به درجه است. همچنین تغییرات مثبت و منفی از تغییرات سطحی (مثل ایجاد غیظ و غضب) به تغییرات عمیق (مثل هدایت یا ضلالت) حرکت می‌کند. و اصلی‌ترین مکانیزم تغییر در اندیشه اسلامی (مهار خود) است. ✅ اگر دوستدار تغییرات مثبت هستید؛ بسم الله! خودگویی‌های منفی را بشناسید و امیال معارض با هدف متعالی را مدیریت کنید؛ با تغییرات منفی مبارزه کنید؛ زمینه تغییرات مثبت همراه شما هست! ! و «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ: خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند» (رعد، 11) 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 @Mohyiee
✍️ 🌺🌻 🔸تمایلات و آرزوها با راضی بودن و ناراضی بودن ما پیوند خورده است. 🔹آرزوها امیال خوشایندی هستند که در زمان حال، برای دستیابی به یک آینده خوش در روان ما فعال می شوند. 🔸آرزوی دستیابی به ثروت، شهرت، و موقعیت اجتماعی هستند و تمایل به خیررسانی به دیگران، رشد شخصی، سلامتی، و کار را برای دل خود انجام دادن، اند. 🔹در یک دوره طولانی در فرهنگهای اروپایی- آمریکایی تصور بر این بود که آرزوهای بیرونی هر چه بیشتر باشد حال آدمها بهتر خواهد بود و آنها را افزایش می دهد اما بعدها تحقیقات متعدد در همان فرهنگها نشان داد که نقش آرزوها در رضایت شبیه U برعکس است که بعد از مدتی افزایش، کاهش می یابد. 🔸آرزوهای بیرونی به معروف اند. 🤔 حالا نقش آرزوهای درونی چگونه است؟ 👈 برای یافتن پاسخ این سوالات و چندین سوال مهم دیگر، پیشنهاد می دهم دو مقاله ذیل را مطالعه فرمایید👇 http://psychology.riqh.ac.ir/article_12391.html http://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1777_0.html 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 @Mohyiee
در قرآن کریم واژه «وجه» و مشتقات آن 78 بار تکرار شده است و اکثر موارد آن به معنای صورت، چهره و ظاهر افراد است. 1️⃣ انتساب حالات روانی-هیجانی به چهره و ظاهر افراد در قرآن کریم امر روشنی است حدود 15 مورد (آیه). 2️⃣ انتساب حالات روانی به «چهره» نمایانگر آن است که چهره آدمی شاخص‌ترین عضو در نشان دادن این حالات است. 3️⃣ این حالات بیشتر در مورد رخدادهای روز قیامت بوده (شاید به این خاطر که تبلور حالات هیجانی در آن رخداد عظیم، در اوج است) 4️⃣ هیجانات بسیط و مرکب نسبت داده شده به چهره : 💥 😊: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ؛ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ؛ 💥؛ درهم کشیدگی 😠: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ 💥😔: فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ 💥 😌: وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ ؛ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ 💥😖: إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ 💥😣: وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ في‏ وُجُوهِ الَّذينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ 5️⃣ حالات صرفاً فیزیولوژیک (که یکی از مؤلفه‌های تظاهر هیجان است) نیز به چهره نسبت داده شده است که علامتی از وجود هیجانات یا حالات درون-روانی است: يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفي‏ رَحْمَتِ اللَّهِ وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‏ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا تَرَى الَّذينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ ✅ پ.ن: در قرآن، مشاهده‌پذیر بودن «بیّنات» یک اصل تلقی شده است و الّا قرآن کریم می‌توانست برای معرفی حالات روانی افراد فقط از حالات درونی و مافی الضمیر آنها خبر بدهد؛ بدون آن‌که واسطه حالات در چهره و بدن را منعکس نمایند. از این رو اولاً گزارش انتساب یک حالت روانی به چهره در قرآن همواره حکایت از یک واقعیت درونی دارد. ثانیاً قرآن کریم برای حکایت از یک واقعیت درونی به حالات منعکس شده در چهره استناد می‌کند؛ این شاید به‌خاطر: - اثبات‌پذیر بودن برای مشاهده‌کنندگان باشد؛ - شاید به‌دلیل انکارناپذیر بودن برای مشاهده‌کنندگان و برای عاملان و فاعلان کار باشد، - و البته برای کامل شدن استدلال و احتجاج بر انجام یک رفتار باشد. بر این اساس شاید پژوهشگران بتوانند بر اساس کریم را تبیین کرده؛ و تبیین‌هایی در روان‌شناسی چهره ارائه دهند. 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
✍️ 🌺منْ كانَ يُريدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُريدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً (الإسراء : 18) وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى‏ لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً(الإسراء : 19) 🌺 🔹این دو آیه شریفه عملاً منطق خودمهارگری اسلامی است: منطق ! البته آن بیشتری که مدنظر اسلام عزیز است تا گسترده شده است! 🔸تعویق یک رفتار، یک تصمیم، و یک واکنش عملاً جنبه مثبت دارد و جنبه منفی: تعویق کار خیر و تعویق کار شر. تعویق عمل خیر، نقصان مهارگری است و تعویق کار شر خودمهارگری است. 🔹برخی افراد در زندگی‌شان و برخی ، و تاخیری شدن و تاخیری ماندن نیاز به تلاش دارد و صرف اراده کفایت نمی‌کند.باید باوری به آینده داشت و دشواری‌هایی را تحمل کرد. 🔸گویی برای شقاوتمند شدن کافی است فرد در گرفتار شود؛ مابقی فرایند در پی آن گسترده خواهد شد. امّا سعادت، گو اینکه روند دیگری دارد. 💥در منطق اسلامی فرمول خودمهارگری این است: + + . ⚡️ایمان (به خدا، به پیامبر، به معاد) پیش زمینه همه مهارهای مقدس است! ایمان یافتنی است؛ دانستنی نیست! یکبار دیگر به دو آیه بالا نظر اندازید. 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
📋 🤔برخی معتقدند که اولین مورد اختلال ( معروف به OCD) توسط رابرت برتون در کتاب آناتومی مالیخولیا (1621) گزارش شده است و تنها در قرن نوزدهم میلادی مفاهیم مدرن OCD تکامل یافته و از دیگر اختلال‌های روانی متمایز شده است. امّا 💥جدا از اینکه در متون اسلامی در چهارده قرن پیش به آسیب وسواس توجه شده؛دو روان‌شناس مسلمان آمریکایی ثابت کرده‌اند که تمایز OCD از سایر اشکال اختلال‌های روانی را باید در هزار سال پیش؛ و در یک نسخه خطی از یک دانشمند مسلمان شیعی به نام ردیابی کرد؛ در کتابی به نام . ♦️این دو روان‌شناس آمریکایی در این مقاله به طبقه‌بندی، علائم، عوامل مستعدکننده و روش‌های درمان اختلالات وسواسی از منظر بلخی پرداخته؛ و آن‌را با نشانه‌شناسی DSM-5 (نسخه پنجم طبقه‌بندی اختلالات روانی) مقایسه کرده‌اند. 🔸مقاله مذکور در در سال 2015 در آمریکا منتشر شده است.👇 https://www.researchgate.net/publication/275367202_Obsessional_Disorders_in_al_Balkhi's_9th_century_treatise_Sustenance_of_the_Body_and_Soul 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 کانال دکتر حمید رفیعی هنر eitaa.com/Mohyiee
📚 🔹این کتاب در 7 فصل در تلاش است تا از منظر ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی(هندوئیسم، بودیسم، تائویسم، یهودیت، مسیحیت، اسلام) بر وزان واحد نظریه شخصیت، آسیب و درمان را ارئه دهد. 🔸فصل 6 است که توسط خانم زهرا انصاری تالیف شده است. ایشان بعد از معرفی دین اسلام وارد بحثهای روان‌شناختی از منظر اسلام شده است. تمرکز نویسنده در شخصیت، بحث‌های عقل و قلب است و در درمان، بحث‌های اعتماد و توکل به خدا، نیایش، ذکر، تعهد به خانواده، و مراقبت از قلب. 🔹این کتاب در سال 2002 توسط انتشارات راتلیج منتشر شده است. 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
🌺 فی لَیلَةٍ مُبارَکةٍ...فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ(دخان، ۴) 🌺 در آن ، هر امر مهمی تفصیل می‌یابد. 🔸 و زنده نگه داشتن شب قدر یعنی خود را در معرض دید خدا قرار دادن. و این حاصل نمیشود مگر با خود و برای این توسعه باید از فرا رفته، را ببینی: وقتی برای دیگران دعا میکنی! وقتی از دیگران میگذری! وقتی از اعمال دیگر، توبه میکنی! وقتی کینه دیگران را از دل میشویی! وقتی تصمیمهای دیگر میگیری! وقتی دیگران را شفیع خود میکنی! وقتی... . 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
1_980414504.pdf
326.8K
💥گفتاری کوتاه 👈بخشی از متن: ...به نظرم یک نظریه پرداز یا روانشناس قبل از آنکه لازم باشد داعیه جهانی شدن را در سر بپروراند؛ باید در اندیشه و خود بوده؛ نظریه های مبتنی بر فرهنگ دینی را تولید و به اجرا بگذارد؛ این کار، علاقمندان "دانش" را از سراسر جهان بدانجا خواهد کشاند! 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
مُحیی: زندگی‌بخش
🔹 #تبلیغ_تجربه‌های_شخصی به بهانه پخش برنامه تلویزیونی #زندگی_پس_از_زندگی #خطاپذیری_تجربه(اکسپرینس
🔹بین تجربه به معنای آزمایش تجربی( با حواس پنجگانه: experiment) با تجربه به معنای اکسپرینس( درکهای شخصی و پدیدارها:experience) خلط نشود، 🔸برخی تاکید دارند که نمیشود پای تجربه(حواس) را به اثبات غیب کشاند، این کلام درستی است، امّا منظور از تجربه در کلام ، اکسپرینس است. 🔹 اولی از امور آبجکتیو (عینی) است و دومی از امور سابجکتیو(ذهنی)، اولی ابزار تحقیقات کمّی است و دومی مواد تحقیقات کیفی، اولی ادعای تعمیم پذیری دارد و دومی ادعای انتقال پذیری... . حال نکته من در یادداشت پیشین این است که آیا میخواهیم با تجمیع سابجکتیوها( که میتواند برای خودِ تجربه گران اثبات پذیر باشد)، عالم غیب را برای دیگران ثابت کنیم؟ دین اسلام بر حجیتها استوار است! 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
✍️ __ 🔹اگر بخواهیم با ادبیات دینی راجع سخن بگوییم آنچه از آیات قرآن کریم متوجه می‌شویم این است؛ آگاهی از عالَم غیب فقط مخصوص خدای متعال است (فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیبُ للهِ) پس کار دیگران فقط «شهود» است. حال یا با ابزار حسی، یا عقل و یا قلب (شهود قلبی)، امّا گستره این سه یکسان نبوده؛ و وزن دهی اسلام به آنها هم یکسان نیست. 🔸اینکه بخشی از آگاهی‌ها از طریق شهود قلبی می‌تواند به دست بیاید محل انکار نیست؛ صحبت در گستره پذیرش آن است. به نظرم دو موضوع را باید از هم تفکیک کنیم: 1. آگاهی‌هایی که یک درک کننده به شیوه قلبی آن را یافته و بر آن باور می‌یابد. 2. انتقال آن آگاهی‌ها به دیگران؛ و اصرار بر باور یافتن به آن. 🔹موضوع اول جای بحث نیست؛ و درجات پایین این نوع شهودها، در قالب به خود و حالات خود قابل دریافت است، و نه از تجربه نزدیک مرگ که حتی ممکن است با دیدن یک رؤیا به یکسری آگاهی ها دست یابیم که برای خودمان باورپذیر و قابل اعتماد باشد. صحبت در موضوع دوم است که دارای چند مولفه است: محتوای آگاهی، نحوه انتقال آگاهی‌ها، درستی انتقال، کامل بودن انتقال، و اصرار بر باورمند کردن شنونده. 🔸طبق آیات قرآن کریم (برای نمونه در مورد پیامبر اسلام: مَا كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌/ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ/...) آن شهود قلبی که مولفه‌های فوق‌الذکر آن تامین است مخصوص اَوحدی مِن الناس است نه همه افراد، و آن هم بعد از تلاش و کوشش و تهذیب نفس، نه تحت هر شرایطی . آن وقت ما محتوای شهود قلبیِ چنین افرادی را (آن هم با ادله از پیش پذیرفته در مورد جایگاه آن پیامبران و اولیای الهی) می‌توانیم بپذیریم و الا بنای دین اسلام این نیست که پذیرش دنیای پس از مرگ را به شهود قلبی افراد گره بزند بلکه اتفاقاً از طریق مقایسه با شهودهای حسی و بیشتر با ابزار تعقل در پی اثبات حقانیت آن است. ⚡️⚡️از سوی دیگر، اینکه شنیدن چنین آگاهی‌هایی چه خاصیتی دارد به نظرم موضوع دیگری است. در این زمینه افراد شنونده چند دسته هستند: دسته‌ای که از قبل با دلائل عقلی و نقلی جهان پس از مرگ را پذیرفته‌اند(مانند بسیاری از مسلمانان) و شنیدن آن سخنان (در صورت تطبیق آن با باورهای پیشین آن‌ها)، می‌تواند تأیید و یا تلنگری باشد بر آنچه از قبل بر آن باور داشته‌اند. دسته دیگر کسانی هستند که دنیای پس از مرگ را نپذیرفته‌اند که صرف در اختیار قرار دادن این آگاهی‌ها نمی‌تواند راه‌گشای آنها باشد چرا که به نظرم به همان سرعتی که چنین واقعه‌ای را از کسی می‌پذیرند به همان طریق با شنیدن یک آگاهیِ مخالف آن؛ دوباره به انکار روی خواهند آورد چرا که پا را بر روی امر مستحکمی بنا نکرده‌اند. 💥پ.ن: اسلام با شدن چنین سبک‌هایی برای اثبات حقانیت موافق نیست و این رویه شاید مناسب دنیای مسیحیت باشد که بعد از دچار تحریف شدن متون مقدسشان؛ به چنین رویکردهای سابجکتیویته روی آورده اند. 💥از سوی دیگر، باب شدن چنین رویه هایی پای عرفانهای نوظهور را به میان خواهد کشاند و آن وقت باید در آینده شاهد تفسیرهای متکثر از دنیای پس از مرگ توسط افراد مختلف باشیم! 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
✍️ 🔹این روزها خبر ناگوار یکی از کارگردانان (بابک خرمدین) به دست پدر خود در صدر اخبار داغ حوادث قرار گرفته است. روشن است که موضوع مذکور از زوایای مختلف از جمله منظر روان‌شناسی قابل بررسی است. 🔸 علی رغم اینکه توجیه قاتل و همدست او در علت قتل، فساد اخلاقی فرزند بوده؛ امّا اتفاقات ضمن قتل و اعمال بعد از آن با بدن مقتول( یا مقتولین: داماد خانواده، بعد دختر خانواده، و بعد پسر خانواده)، تقریباً بیشتر روان‌شناسان را مجاب کرده است که موضوع، فرهنگی یا دینی نبوده؛ بلکه قاتل؛ مبتلا به یک جدّی بوده است. 🔹امّا از آنجا که امروزه مبنای تشخیص نوع اختلالات روانی؛ مجموعه DSM-5 است، در تشخیص نوع اختلال قاتل مذکور در میان روان‌شناسان تفاوت نگاه‌هایی ایجاد شده و نام اختلال‌های شخصیت ضد اجتماعی، اسکیزوفرنی، شخصیت پارانوئید، و اختلال هذیانی به میان آمده است. 🔸با این حال،تحلیل و بازبینی رویداد مذکور به همراه توجه به اعترافات قاتل و هم دست او، در کنار گزارش برخی از افرادی که پیش از این با خانواده مذکور و مقتولین، تعامل داشته و به سبک زندگی آنها اشاره کرده‌اند؛ باعث می‌شود که نتوان بر اساس نشانه شناسی دی. اس. ام. کار را به درستی پیش برد، چرا که عمل مذکور چندان با ضوابط تشخیصی فوق قابل تشخیص نیست. 💥به نظر من احتمال ( یا / : Psychopath) و نه اختلال «ضداجتماعی» قابل بررسی است. 🔹مفهوم جامعه ستیزی، قدیمی‌تر از اختلال شخصیت ضداجتماعیِ DSM است و برخلاف ملاک‌های تشخیصی DSM برای APD که بر علایم قابل مشاهده تأکید می‌کند، ملاک‌های جامعه‌ستیزی بر افکار و احساسات شخص تمرکز دارند. تشخیص این اختلال توسط وینی‌کات (1959)؛ روان تحلیل‌گر اروپایی بوده؛ هرچند برخی آن را به کِلِک‌لی(1976) روانپزشک آمریکایی در کتاب نسبت داده‌اند. 🔸به استناد تکست‌های آسیب شناسی، فقر هیجان‌ها، هم مثبت و هم منفی، یکی از ویژگی‌های اصلی جامعه ستیزی است: اشخاص جامعه‌ستیز احساس شرم ندارند و احساسات به ظاهر مثبت آن‌ها به دیگران فقط تظاهر است. ممکن است درس گرفتن از اشتباهات را برای آنها ناممکن سازد، و موجب می‌شود که با دیگران به طور و اغلب رفتار کنند. رفتار که فرد سایکوپات دارد به‌صورت انجام می‌شود. علی رغم همپوشی شخصیت سایکوپات و شخصیت ضداجتماعی؛ امّا به استناد تکستها دو تفاوت عمده بین این دو وجود دارد: 1️⃣ وجود عاطفه سطحی و نبود همدلی 2️⃣ عدم نیاز به وجود علائم قبل از 15 سالگی 🔹درد و رنج فرد سایکوپات (روان-دردمند) در این است که دیگران، جامعه، یا اطرافیان بدهکار اویند؛ و او باید حق خود را از آنها بستاند! حال اینکه چه حقی از او ضایع شده نیاز به بررسی دارد. آیا در مورد کیس مورد بحث؛ موضوع جنگ قدرت بین پدر و پسر مطرح بوده؟ و یا اموری از این دست؛ چیزهایی است که در میان اخبار ضد و نقیض نمی‌توان به درستی تصمیم گرفت. 🔸به هر حال برای تبیین این اختلال باید فراتر از علت شناسی بیماری‌شناسانه حرکت کرده؛ و به شناسایی مکانیزم‌های دفاعی همچون (Isolation) رو آورد؛ مکانیزمی که را از جدا می‌کند؛ عمل را در سطح هشیار باقی گذاشته؛ و عاطفه را در دنیای ناهشیار سرکوب می‌کند و به تعبیر استاد ما مرحوم دکتر دادستان؛ گاه فرد را به انجام عمل جنسی با فردی مجبور می‌کند که از او نفرت دارد، و یا به قتل کسی وامی‌دارد که او را دوست دارد! 🌺 پ.ن: هرچه که باشد به‌نظر می‌رسد: اولاً نظام تشخیص و طبقه‌بندی اختلالات روانی باید فراتر از DSM-5 برود ثانیاً نظام حقوقی-جزایی نیز بر اساس تشخیص‌های دقیق علمی-فرهنگی بازبینی و اصلاح شود. ثالثاً ایرانی-اسلامی (مشتمل بر حفظ حرمت و حریم والد-فرزند از کودکی تا بزرگسالی، تعامل سازنده اعضای خانواده با یکدیگر، صله رحم خویشاوندان و کسب اطلاع دائم از وضعیت یکدیگر، اجتناب از زمینه‌سازی شکل‌گیری روابط ناسالم بین افراد، و بالاتر از همه، ) باید در میان افراد ترویج شود. دکتر رفیعی هنر؛ روان‌شناس و عضو هیئت علمی 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee
وضعیت رشد روانشناسی در ایران-دکتر دادستان-مجله روانشناسی تحولی ش20-1388.pdf
75.4K
! «روان‌شناسی کشورِ ما نه‌تنها همگام با عصر پرشتاب کنونی حرکت نمی‌کند، بلکه در معرض سقوط به یک پرتگاه عمیق قرار گرفته است!»😦 🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿 eitaa.com/Mohyiee