بسم الله
البته باید #برنامهسازی درخور و مناسب انجام گیرد
باید #بانک خوبی از بهترین کلیپها و مستندهای بصیرت افزا شکل بگیرد که متاسفانه نظام معرفی #توزیع محصولات جبهه انقلاب بویژه برای مخاطب نوجوان ضعیف است. اما فعلا آنچه علی الحساب کوتاه بذهن حقیر میرسد این است که با جمعبندی در کنار نظرات و ایدههای دیگران انشالله کامل گردد.
باید کلاس
به شکل #حلقه_کندوکاو با محوریت طرح یک #حکایت یا #رمان یا پخش یک #مستند و #کلیپ و #مشارکت بچهها در حول آن باشد...
یا بخشی از کلاس به خواندن یک رمان یا داستان جذاب روشنگر باشد. #رمان_تیک
شناسایی و انتخاب و مساله سازی و نوع طرح مهم است.
🔺سعی شود #تحلیلهای_خوبی که این روزها گذاشته میشود گوش کنید تا با #دست_پر و #زبان_باز و ذهن- آماده سر کلاس(خط_مقدم) بروید.
🔺سعی شود در نقشه بچه ها به بازی گرفته نشوید! بچه ها را به بازی بگیرید.
با طرح شبهه از طرف بچهها سعی کنید #اصالت و #استناد شبهه را جویا شوید یا رتبه پرداختن به شبهه را به بحث بگذارید.
سعی شود شیوه مواجهه با شبهه را آموزش دهید البته با مدیریت #نوع_مواجهه خودتان با شبهه
🔺سعی کنید مهمترین و #اولیترین ها را که گره گشای بقیه است انتخاب کنید برای هر جلسه یک مساله یا شبهه را با طرح بحث مشخص آماده داشته باشید. و خودتان با طرح یک پیش سازمانده مناسب و پخش کلیپ گفتگو را آغاز کنید.
🔺یک تحلیل پهبادی مانند تحلیل حضرت آقا یا ..را انتخاب کنید محور باشد.
🔺پیشنهاد:
ساختار و نقشهی بحث و تحلیل آقای رائفی برنامه ثریا یکشنبه تا حدودی مناسب بود محور باشد تکمیل شود ایشان تقسیم خوبی از گروههای موثر در فتنه گفتن.
🔺مجموعه ای از کلیپهای خوبی که این روزها پخش میشود و در راستای روشنگری است را جمع کنید. تشکیل و توزیع بانک تولیدات هنری موثر
🔺 کلاس را مجهز به ویدیو پرژکشن کنید کلیپ را پخش کنید و در رابطه با آن سوال طرح کنید و به بحث بذارید.
🔺اتفاقا این جریان اخیر برکاتی هم داشته مانند اینکه بچه های بی مساله و لش و بی انگیزه را مساله دار و زنده کرده است!
🔺نوجوان مساله داشته باشد میشود از باب همان مساله میتوان گیرش انداخت و فتحش کرد.
🔺بهترین روش کلاس تفکر هم راه اندازی #حلقه_کندوکاو است.
این حلقه با طرح مساله و درگیر کردن بچه ها آغاز و با مدیریت معلم بچه ها مشارکت میکنند.
و معلم با تسلط محتوایی و مهارتهای خود زمینه #قصاوت_درست را در بچه ها فراهم میکند تلاش میکنند هر دو طرف بحث روشن شود.
طرح درس میتواند در حول یکی از این عناوین باشد:
۱- فرق #نخبه با #پخمه
چند داستان از سادگیها و سواستفادهها آماده داشته باشید با یکی از آنها شروع کنید.
انواع دروغها و #فریبهایی که در شور دادن به اعتراضات بکار رفت را جمع کنید و در کانال یا گروه به اشتراک بذارید.
طرح سوال: در این ایام چه چیزهایی دیدید و شنیدید که بعد فهمیدید دروغ بوده؟ چند نمونه بگید...
هدف: شناخت راههای فریب
۲- شیوههای دشمنی دشمن در این اعتراضات را با کمک بچه ها جمع کنید؟
۳- موضگیری در این ایام با چه #عبرتهایی همراه بود؟
۴- لیست فوائد این اعتراضات چه میتواند باشد؟ و برای چه کسانی مفید بود و نفع داشت؟
۵- لیست هزینههای این اعتراضات؟
در کنار موارد خوبی که دیگران مطرح کردند
یک مستند خوب پیشنهادی
#شورش_درشهر 👇
https://www.aparat.com/v/BUY71
۲۰ تا پیام آخر از این کانالها 👇شاید مفید باشد:
@Roshdelmi
موفق و سربلند باشید.
هدایت شده از خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
✨«مرحوم #علی_صفایی_حائری به سال 1330 در شهر قم در خاندانی از عالمان دین تولد یافت. در نوجوانی به سوی حوزه آمد و در پانزده سالگی موفق به پایان سطح گردید. نوزده ساله بود که به تایید برخی استادان به درجه #اجتهاد نائل شده و به تدریس سطوح عالی پرداخت.
اولین نوشته¬ها و طرح¬های سلوکی¬اش را پیش از بیست¬سالگی در دو کتاب رشد و مسئولیت و سازندگی عرضه کرد. وسعت مطالعات به او این امکان را داده بود که در زمینه¬های متنوعی به تحقیق و تألیف در آموزه¬های دینی بپردازد. از آخرین کتب و مقالات در حوزه گسترده مطالعات دینی مطلع بود؛ حتی از کتاب¬هایی که در ممیزی گرفتار شده، توفیق چاپ نیافته بود.
سخنرانی متفاوت بود و معلمی گرم و #صمیمی؛ #اطلاع از شرایط اجتماعی و تکیه بر #منابع_وحیانی طراوتی خاص به سخنانش می داد که احساس سرشار و باور عمیق او، آن را به عمق جان مخاطبان می¬رساند. در تعلیم به همه نیازهای دور و نزدیک شاگردانش می اندیشید و این صمیمیت به ارتباطی #پدرانه میان او و شاگردان می انجامید. او در کنار #تدریس تفسیر و کفایه و مکاسب، به طلاب جوان صرف و نحو نیز می آموخت؛ چراکه آنان را در سن تصمیم و شکل-گیری می¬دانست و محتاج #همراهی و #راهنمایی.
نثری #ممتاز داشت؛ #عمیق و #اثرگذار. خود ریشه این نثر خاص را در ختمهای بسیار #قرآن، انس با #نهج_البلاغه و #مطالعه گسترده روایات می دانست که در کنار ذوق سرشار ادبی و آشنایی و مرور مستمر #ادبیات ایران و جهان به بلوغ و پختگی رسیده بود.
آدمی را در همه عرصه¬ها محتاج #دین می¬دانست و به پاسخگویی دین در همه حوزه¬ها باور داشت؛ اعتقاد او به کفایت دین همراه با حرمتی بود که برای آورده¬های فلسفه، عرفان و علم قائل بود. از نگاه او، دین و تفقه در دین محدود به حوزه احکام نبود و تمامی گستره معارف، عقاید، اخلاق و احکام را در خود جای می¬داد و حتی تمامی نظام¬های فردی و اجتماعی را در بر می¬گرفت. نظام¬های فکری، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، حقوقی و جزایی. دین برای تدمین همه این نیازها آماده شده و محتاج حمایت دیگران نبود.
باور به #جامعیت دین و #پرباری متون دینی در تمامی سخنرانی¬ها و درس¬های خارج فقه و اصول و تفسیرش موج می-زد. در پاسخگویی به سوالات اولین دغدغه¬اش #استناد بود و اتکاء به حجت. در عقلی ترین مباحث کلامی یا ذوقی ترین گفت¬و¬گوهای عرفانی یا عرفی ترین مباحث اجتماعی تلاش می¬کرد تا پاسخ¬هایش بر #نظام_پاسخگویی مبتنی باشد که دین به او داده بود.
زندگی فردی او جلوه¬ای عمیق از باورهای او بود؛ #زهد او فراتر از یک زندگی ساده با امکانات محقر بود؛ جلوه زهد و #عهده_داری او در دیون سنگینی نمودار می¬شد که برای حفظ و #حراست از زندگی #دیگران بر دوش می¬گرفت. #وسعت غریبی در معاشران او بود که از #ظرفیت و #ظرافت بسیار او خبر می¬داد و در شب¬های #بیدار، #زمزمه های بسیار و #زیارت های مکررش ریشه داشت؛ زیارت¬های ماهیانه¬ی مشهد رضوی که در همین راه به سال 1378 به دیدار محبوبش شتافت.» روحش شاد با ذکر یک صلوات🤲
📗سلوک اخلاقی – طرح¬های برگرفته از کتاب و سنت – #امیر_غنوی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ ص 199 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از تربیت بنیادی - نگاهی متفاوت
#با_من_حرف_بزن
📣 حرف اصلی
سوره شعراء، آیات ۱۰۷ تا ۱۰۹
🔰این سه جمله از 5 پیامبر تکرار می شود، #نوح، #هود، #صالح، #لوط و #شعیب
🔹فاصله زمانی بین این چند پیامبر نمی دانم چند هزار سال است.
هر کدام از این 5 نبی در کجای این کره خاکی ظهور کرده اند و با قومشان حرف زده اند نمی دانم. ❗️
معلوم نیست چه اقوامی در همه این سال ها آمده اند و رفته اند و بشر بدوی زمان حضرت نوح ع تا زمان حضرت شعیب ع که هم عصر موسی ع است چقدر #پیشرفت کرده است، ❓
👈اما آنچه از این آیات به وضوح فهمیده می شود یکسان بودن حرف اصلی این 5 نبی الهی است.💯
💢یعنی بشر هر چه هم پیشرفت کند، اهل هر عصر و دوره و منطقه ای که باشد با هر #فرهنگ و نژادی، اصول مشترکی بر زندگی او حاکم است. 👌
👈نیازهای مشترکی دارد و راه نجاتش یک چیز است. این آیات پاسخ آن هایی است که فکر می کنند دین هم #تاریخ_مصرف دارد. 💯
🔰این سه جمله چیست که همه آن را تکرار کرده اند؟؟
⚡️جمله اول: انی لکم رسول امین. ⚡️
من رسالت و پیامی دارم.👈 یعنی از خودم حرفی ندارم، من نیامده ام بافته های ذهن خودم یا تجربیات اندکم را به شما ارائه کنم. من از خودم حرف نمی زنم. من فقط و فقط یک #پیام_رسان هستم. 💯
👈و در ابلاغ این پیام امینم. به من امانتی سپرده شده است و من در آن خیانتی نکرده ام. پیامی که دریافت کرده ام با حرف های خودم مخلوط نکرده ام. بدون هیچ کم و کاست همان چیزی را که به امانت گرفته ام برای شما آورده ام. 💯
⛔ دقت کنید:
این جای داستان خیلی مهم است. اگر دغدغه تربیت داشته باشید آن هم از نوع #دینی حرفم را خوب می فهمید.✋
👈مربی از خودش چیزی در نمی آورد بافته های ذهن خودش را سرازیر ذهن متربی اش نمی کند. مربی دغدغه استناد حرف هایش را دارد. #رسول است آن هم امانت دار.
یعنی در خودش زمینه ای را با پاکی ایجاد می کند تا رسالتی به او سپرده شود و بعد از قبول این رسالت بدون کم و کاست بدون این که چیزی از خودش اضافه کند همان را که از متن دین بطور صحیح دریافت کرده است به متربی اش منتقل می کند.
📌چه می گویم؟
〽️ما در ارائه دین #سلیقه هایمان حاکم است. ما در #تربیت_دینی بر اساس عادت هایمان رفتار می کنیم. در این که چه حرفی را چطور و کی به کسی منتقل کنیم دغدغه #استناد نداریم، کمتر به این فکر می کنیم که نگاهی که به دین داریم چقدر درست است.
🔆اما نبی این طور نیست. پیامبر اولین حرفش با قومش این است که من از خودم حرفی ندارم.
👈چقدر من و شما رفته ایم پیام دین را بفهمیم تا در انتقال آن رسم امانت را حفظ کنیم؟
☑️ یادتان باشد به همان اندازه که امین هستیم #مربی هستیم.
🔰دوربین برمی گردد روی طرف دیگر داستان. همان که مقابل نبی ایستاده و مخاطب پیامبر است.
این جمله با او چه می کند؟ از چشمانش معلوم است. مخاطب این جمله برایش یک سوال مهم شکل می گیرد؟
👈اگر تو رسول و پیام آور هستی، این پیام از طرف کیست؟ مگر در عالم کسی هست که با من کار داشته باشد و برای من پیامی فرستاده باشد؟ حاصل این جمله یک #استفهام_بزرگ است.🔅
👈در کوچه و بازار مشغول زندگی خودتان هستید کسی که سال ها او را می شناسید و قبولش دارید با جدیت تمام پیش شما می آید و می گوید برای تو پیام دارم. این حرف سوال ایجاد می کند و این سوال #عطش می آفریند و این عطش آمادگی و #پذیرش همراه خودش می آورد. 🔅
🔰حالا زمینه آماده است تا #جمله_دوم به جان مخاطب بنشیند. 👌
⚡️فاتقوا الله و اطیعون⚡️
پس تقوا داشته باشید خودتان را حفظ کنید. از که؟ از #خدا. 💯
این جا مخاطب می فهمد این پیام از طرف چه کسی است؟
الله، همان که باید نسبت به او #تقوا داشته باشم.
و اطیعون راه را نشان می دهد.
اگر می خواهی تقوا داشته باشی از من #اطاعت کن چون من رسول و امینم.
فاتقوا الله و اطیعون یک ترکیب #قشنگ است. ⚡️این ترکیب این را می رساند که حاصل دعوت پیامبر حتی اگر اطاعت از او باشد سر و تهش خدا است.
👈پیامبر نمی آید که خودش را و حرفش را در دل مخاطب بزرگ کند. او نیامده که در قلب مخاطبش #بت بشود.
آمده تا خدا را زنده کند نسبت به خدا پرهیز و تقوا ایجاد کند و اگر هم به اطاعت از خودش دعوت می کند همه از باب رسالت است نه این که خودش را کسی بداند.
⛔حالا برگردیم راه و رسم خودمان را ببینیم متربی ها و فرزندانمان بعد از دوره ای که با ما هستند خدا در قلبشان بزرگ می شود یا ما؟
🌺🌺🌺🌺🌺
داستان دعوت پیامبران همین است:
👈ای بشر تو خودت خیلی چیزها را نمی فهمی، راه و چاه را تشخیص نمی دهی. باید از طرف الله برای تو رسول امینی بیاید و راه را نشانت بدهد تا با اطاعت از او خودت را حفظ کنی.
قصه تمام شد.
#محمد_مهدی_الهی_منش
@tarbiat_bonyadii
هدایت شده از خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
✨«مرحوم #علی_صفایی_حائری به سال 1330 در شهر قم در خاندانی از عالمان دین تولد یافت. در نوجوانی به سوی حوزه آمد و در پانزده سالگی موفق به پایان سطح گردید. نوزده ساله بود که به تایید برخی استادان به درجه #اجتهاد نائل شده و به تدریس سطوح عالی پرداخت.
اولین نوشته¬ها و طرح¬های سلوکی¬اش را پیش از بیست¬سالگی در دو کتاب رشد و مسئولیت و سازندگی عرضه کرد. وسعت مطالعات به او این امکان را داده بود که در زمینه¬های متنوعی به تحقیق و تألیف در آموزه¬های دینی بپردازد. از آخرین کتب و مقالات در حوزه گسترده مطالعات دینی مطلع بود؛ حتی از کتاب¬هایی که در ممیزی گرفتار شده، توفیق چاپ نیافته بود.
سخنرانی متفاوت بود و معلمی گرم و #صمیمی؛ #اطلاع از شرایط اجتماعی و تکیه بر #منابع_وحیانی طراوتی خاص به سخنانش می داد که احساس سرشار و باور عمیق او، آن را به عمق جان مخاطبان می¬رساند. در تعلیم به همه نیازهای دور و نزدیک شاگردانش می اندیشید و این صمیمیت به ارتباطی #پدرانه میان او و شاگردان می انجامید. او در کنار #تدریس تفسیر و کفایه و مکاسب، به طلاب جوان صرف و نحو نیز می آموخت؛ چراکه آنان را در سن تصمیم و شکل-گیری می¬دانست و محتاج #همراهی و #راهنمایی.
نثری #ممتاز داشت؛ #عمیق و #اثرگذار. خود ریشه این نثر خاص را در ختمهای بسیار #قرآن، انس با #نهج_البلاغه و #مطالعه گسترده روایات می دانست که در کنار ذوق سرشار ادبی و آشنایی و مرور مستمر #ادبیات ایران و جهان به بلوغ و پختگی رسیده بود.
آدمی را در همه عرصه¬ها محتاج #دین می¬دانست و به پاسخگویی دین در همه حوزه¬ها باور داشت؛ اعتقاد او به کفایت دین همراه با حرمتی بود که برای آورده¬های فلسفه، عرفان و علم قائل بود. از نگاه او، دین و تفقه در دین محدود به حوزه احکام نبود و تمامی گستره معارف، عقاید، اخلاق و احکام را در خود جای می¬داد و حتی تمامی نظام¬های فردی و اجتماعی را در بر می¬گرفت. نظام¬های فکری، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، حقوقی و جزایی. دین برای تدمین همه این نیازها آماده شده و محتاج حمایت دیگران نبود.
باور به #جامعیت دین و #پرباری متون دینی در تمامی سخنرانی¬ها و درس¬های خارج فقه و اصول و تفسیرش موج می-زد. در پاسخگویی به سوالات اولین دغدغه¬اش #استناد بود و اتکاء به حجت. در عقلی ترین مباحث کلامی یا ذوقی ترین گفت¬و¬گوهای عرفانی یا عرفی ترین مباحث اجتماعی تلاش می¬کرد تا پاسخ¬هایش بر #نظام_پاسخگویی مبتنی باشد که دین به او داده بود.
زندگی فردی او جلوه¬ای عمیق از باورهای او بود؛ #زهد او فراتر از یک زندگی ساده با امکانات محقر بود؛ جلوه زهد و #عهده_داری او در دیون سنگینی نمودار می¬شد که برای حفظ و #حراست از زندگی #دیگران بر دوش می¬گرفت. #وسعت غریبی در معاشران او بود که از #ظرفیت و #ظرافت بسیار او خبر می¬داد و در شب¬های #بیدار، #زمزمه های بسیار و #زیارت های مکررش ریشه داشت؛ زیارت¬های ماهیانه¬ی مشهد رضوی که در همین راه به سال 1378 به دیدار محبوبش شتافت.» روحش شاد با ذکر یک صلوات🤲
📗سلوک اخلاقی – طرح¬های برگرفته از کتاب و سنت – #امیر_غنوی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ ص 199 🌷🇮🇷🌷