#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت پنجم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) #عزم خود را براى #فتح_مكه جزم مى كند.
راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #دستور داد تا مسلمانان براى #جنگ با مردم #مكه، مجهز و #آماده شوند، و آنگاه #عرضه داشت بارالها #چشم و #گوش قريش را از كار ما #بپوشان و از رسيدن #اخبار ما به ايشان جلوگيرى فرما تا #ناگهانى بر سرشان بتازيم و #قريش را در شهرشان مكه #غافلگير سازيم، در اين هنگام بود كه #حاطب بن ابى بلتعه #نامه اى به قريش نوشت و به دست آن #زن داد تا به #مكه برساند، ولى خبر اين #خيانتش از #آسمان به رسول الله رسيد، و #على (عليه السلام) و #زبير را فرستاد تا #نامه را از آن زن بگيرند.
🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در داستان فتح مكه #ابوذر غفارى را #جانشين خود در مدينه كرد و #ده روز از ماه #رمضان گذشته بود كه با #ده_هزار نفر لشكر از مدينه #بيرون آمد، و اين در سال #هشتم_هجرت بود، و از #مهاجر و #انصار حتى يك نفر #تخلف نكرد. از سوى ديگر #ابوسفيان #بن حارث بن عبدالمطلب (#پسر_عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و #عبدالله بن اميه بن مغيره، در بين راه در محلى به نام (#نيق_العقاب) رسول خدا (ص) را ديدند، و #اجازه ملاقات خواستند، ليكن آنجناب اجازه #نداد، #ام_سلمه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #وساطت و شفاعت آن دو عرضه داشت:
يا رسول الله (ص) #يكى از اين دو پسر عموى تو و ديگرى #پسر_عمه و #داماد تو است. فرمود مرا با ايشان كارى نيست، اما پسر عمويم #هتك_حرمتم كرده، و اما پسر عمه و دامادم همان كسى است كه درباره من در #مكه آن سخنان را گفته بود، وقتى خبر اين گفتگو به ايشان رسيد #ابوسفيان كه پسر خوانده اى همراهش بود گفت:
به خدا #سوگند اگر اجازه ملاقاتم ندهد دست اين #كودك را مى گيرم و سر به #بيابان مى گذارم، آنقدر مى روم تا از گرسنگى و تشنگى #بميريم، اين سخن به رسول خدا (ص) رسيد، حضرت #دلش سوخت و اجازه ملاقاتشان داد، هر دو به ديدار آن جناب شتافته #اسلام آوردند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و چون رسول خدا (ص) در #مرالظهران بار انداخت، و با اينكه اين محل #نزديك مكه است، مردم مكه از حركت آن جناب #بكلى بى خبر بودند، در آن شب #ابوسفيان بن حرب و #حكيم بن حزام و #بديل بن ورقاء از مكه بيرون آمدند تا خبرى كسب كنند.
⬅️#عباس عموى پيامبر (ص) با خود گفت: خدا به داد #قريش برسد كه #دشمنش تا پشت #كوههاى_مكه رسيده، و كسى نيست به او #خبرى بدهد، به خدا اگر رسول (ص) به #ناگهانى بر سر قريش بتازد و با #شمشير وارد مكه شود، قريش تا آخر #دهر نابود شده.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_قدر قسمت چهارم
#تفسیر_المیزان
🍁بحث روايتى سوره قدر از تفسیر شریف #المیزان🍁
✅در تفسير برهان از #شيخ طوسى از ابوذر روايت آورده كه گفت :
🔸به #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم يا رسول اللّه آيا #شب_قدر شبى است كه در #عهد انبياء بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند #نزول امر در آن شب #تعطيل مى شده است ؟
🔰 فرمود: نه بلكه #شب قدر تا #قيامت هست.
🔰مؤلف: در اين معنا روايات زيادى از طرق اهل سنت نيز آمده.
✅و در #مجمع البيان است كه از حماد بن عثمان از #حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت :
🔸 از امام #صادق (عليه السلام) از شب قدر پرسيدم، #فرمود در #نوزدهم رمضان و #بيست و يكم و #بيست و سوم #جستجويش كن.
🔰مؤلف: در معناى اين #روايات رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از #اخبار ترديد بين دو #شب شده، يكى #بيست و يكم و ديگرى #بيست و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام #باقر (عليه السلام) روايت كرده. و از #رواياتى ديگر استفاده مى شود كه شب #قدر خصوص بيست و سوم است، و اگر #معينش نكرده اند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا #بندگان خدا باگناهان خود به امر آن اهانت نكنند.
🔰مؤلف: حديث #جهنى كه نامش #عبد اللّه بن انيس انصارى بود، از طرق اهل #سنت نيز روايت شده، و #سيوطى آن را در الدر المنثور از مالك و #بيهقى نقل كرده.
✅و در كافى به سند خود از #زراره روايت كرده كه گفت :
🔸 امام صادق (عليه السلام) فرمود: #تقدير در نوزدهم و #ابرام در شب بيست و يكم و امضا در #شب بيست و سوم است .
🔰مؤلف: در اين #معنا هم روايات ديگرى هست.
✅پس #معلوم شد آنچه همه #روايات مختلفى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) وارد شده در آن #اتفاق دارند اين است كه :
🔸شب قدر تا روز #قيامت باقى است، و همه ساله #تكرار مى شود، و نيز ليله #القدر شبى از #شبهاى #رمضان، و نيز يكى از سه شب #نوزده و #بيست و يك و بيست و سه است.
✅و اما از طرق اهل #سنت روايات به طور #عجيبى اختلاف دارند كه به هيچ #وجه نمى شود بين آنها را جمع كرد، ولى #معروف بين اهل #سنت اين است كه #شب #بيست و هفتم است، و در آن شب بوده كه #قرآن نازل شده. از #خوانندگان محترم هر كه بخواهد آن روايات را ببيند بايد به تفسير الدر المنثور و ساير جوامع حديث مراجعه كند.
✅روايتى #دالّ بر اينكه سوره قدر براى #تسليت به رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) كه در رؤيا بنى اميه را بر منبر خود ديده بود #نازل شده و در #الدر المنثور است كه #خطيب از ابن #مسيب روايت كرده كه گفت #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود:
🔸در خواب به من نشان دادند كه بنى #اميه بر #منبرم بالا مى روند، و اين معنا بر من #سخت گران آمد و #خداى تعالى در اين مناسبت سوره (انا انزلناه فى ليله القدر) را نازل كرد.
🔰مؤلف: نظير اين #روايت را #خطيب هم در #تاريخ خود از ابن #عباس آورده. و #ترمذى و ابن جرير، #طبرانى، ابن #مردويه و #بيهقى هم روايتى در معناى آن از حسن بن على نقل كرده اند. و در اين ميان #روايات بسيارى در اين معنا از طرق #شيعه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) نقل شده، و در آنها آمده كه #خداى تعالى #ليله_القدر را كه بهتر از #هزار ماه #سلطنت #بنى اميه است به عنوان #تسليت به #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عطا فرمود.