eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
964 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
916 ویدیو
434 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿ سورة الناس - سورة ١١٤ -   تعداد آیات ٦ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾  مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾  🍃 آیات🍃 🔹به نام الله که بخشنده به همه و مهربان به خواص است🔹 بگو پناه می برم به مردم1⃣ مردم2⃣ مردم3⃣ از شر گر نهانی4⃣ که در مردم وسوسه می کند5⃣ چه آنها که از جنس هستند و چه آنها که از جنس انسانند6⃣ 🍁 در اين سوره رسول گرامى خود را دستور مى دهد به اينكه از شر خناس، به خدا پناه ببرد، و به طورى كه‌ از روايات وارده در شأن نزول آن استفاده مى شود: ✅ اين سوره در نازل شده ✅بلكه از آن روايات بر مى آيد كه اين سوره و سوره قبليش (فلق) هر دو با هم نازل شده اند. 🍁بیان آیات (۱ _۳) سوره ناس🍁 قل اعوذ برب الناس1⃣ ملك الناس2⃣ اله الناس3⃣ طبع آدمى چنين است كه وقتى به او متوجه مى شود و جان او را تهديد مى كند، و در خود نيروى آن را نمى بيند به كسى مى شود كه نيروى دفع آن را دارد، تا او وى را در رفع آن شر كفايت كند، و انسان در اينگونه موارد به يكى از پناه، پناهنده مى شود: یا ✅ به ربى پناه مى برد كه امر او و او است ، و در تمامى حوائجش از كوچك و بزرگ به او رجوع مى كند، در اين هنگام هم كه چنين شرى متوجه او شده و او را تهديد مى كند به وى پناهنده مى شود تا آن شر را دفع كرده بقايش را تضمين كند، و از ميان آن سه پناهگاه، اين يكى سببى است فى نفسه در سببيت. ✅ دومين پناه، كسى است كه داراى و قوتى كافى باشد، و حكمى داشته باشد، به طورى كه هر كس از هر شرى بدو پناهنده شود و او بتواند با اعمال قدرت و سلطنتش آن را كند، نظير پادشاهان (و امثال ايشان)، اين سبب هم سببى است و در سببيت. ✅ در اين ميان سبب است و آن عبارت است از الهى كه واقعى باشد، چون معبوديت اله و مخصوصا اگر الهى واحد و بى شريك باشد، اين است كه بنده خود را براى خود سازد، يعنى جز او كسى را نخواند و در هيچ يك از حوائجش جز به او مراجعه ننمايد، جز آنچه او اراده مى كند اراده نكند، و جز آنچه او مى خواهد عمل نكند. خدای سبحان مردم و مردم و ایشان است. همچنان كه در كلام خويش اين سه صفت خود را كرده فرموده :  🍁(ذلكم الله ربكم له الملك لا اله الا هو فانى تصرفون )🍁 ⬅️ خدای سبحان در آيه زير به علت و خود اشاره نموده، مى فرمايد: (رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وكيلا) و در اين آيه اى كه از نظرت مى گذرد به علت خود اشاره نموده میفرمايد:  (له ملك السموات و الارض و الى الله ترجع الامور) 🍁🍁🍁🍁🍁 پس اگر قرار است آدمى در هنگام خطرهايى كه او را تهديد میكند به ربى پناهنده شود، تعالى تنها رب آدمى است و به جز او ربى نيست، و نيز اگر قرار است آدمى در چنين مواقعى به پادشاهى نيرومند پناه ببرد، الله سبحانه، عالم است، چون ملك از آن او است و حكم هم حكم او است. و اگر قرار است بدين جهت به معبودى پناه ببرد، الله تعالى معبودى واقعى است و به جز او اگر معبودى باشد قلابى و ادعايى است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و بنابراين جمله: (قل اعوذ برب الناس )، است به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) به اينكه به خدا پناه ببرد، از اين جهت كه خداى تعالى همه انسانها است و آن جناب هم يكى از ايشان است، و نيز خداى تعالى ملك و اله همه انسانها است و آن جناب هم يكى از ايشان است. 🍃مفهوم ناب عبادت از دیدگاه علامه طباطبایی🍃 مرحله اى است كه در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت : ناشى از درونى است، نه طبيعت مادى.
🍁 بیان آیات (۱_۳) سوره ناس🍁 ⬅️ از آنچه گذشت روشن شد كه: 1⃣ چرا در ميان همه صفات خداى تعالى خصوص صفت:  ()و ()و () را نام برد؟ و نيز چرا اين سه صفت را به اين ترتيب ذكر كرد: اول ربوبيت، بعد مالكيت، و در آخر الوهيت؟ و گفتيم ربوبيت صفات خدا به انسان است و در آن است، زيرا عنايتى كه خداى تعالى در او دارد، از ساير مخلوقات است. 🍁🍁🍁🍁🍁 علاوه بر اين اصولا ولايت، امرى است مانند پدر كه فرزند را تحت پر و بال ولايت خود تربيت مى كنند. و ملك از ربوبيت و ولايت آن است، همچنان كه در مثل فرزندى كه دارد كارى به پادشاه ندارد، بله اگر سرپرست شد به اداره آن پادشاه مراجعه مى كند، تازه باز دستش به خود شاه نمى رسد، و ولايت هم در اين مرحله تر است. همچنان كه مى بينيم پادشاه ملت را زير پر و بال خود مى گيرد. 🍁🍁🍁🍁🍁 مرحله اى است كه در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت ناشى از درونى است، نه طبيعت مادى. به همين جهت در سوره مورد بحث از ربوبيت خداى سبحان و سپس از سلطنتش سخن مى گويد، و در آخر ترين رابطه بين انسان و خدا يعنى رابطه را بياد مى آورد. مى فرمايد:  (قل اعوذ برب الناس1⃣ ملك الناس2⃣ اله الناس3⃣ ). 🍁🍁🍁🍁🍁 2⃣ روشن گرديد كه: چرا جمله هاى (رب الناس)، (ملك الناس)، (اله الناس) را و بدون واو عاطفه آورد، خواست تا بفهماند هر يك از دو صفت و سببى در دفع شر است، پس خداى تعالى سبب مستقل شر است، بدين جهت كه است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه است، پس او از هر جهت كه اراده شود سبب است. 🍁🍁🍁🍁🍁 3⃣و نيز با اين بيان روشن گرديد كه چرا  (كلمه) ناس بار تكرار شد؟ با اينكه مى توانست بفرمايد: (قل اعوذ برب الناس و الههم و ملكهم )  چون خواست تا به اين وسيله اشاره كند به اينكه اين سه هر يك به تنهايى ممكن است پناهنده قرار گيرد، بدون اينكه پناهنده احتياج داشته باشد  به اينكه آن دو جمله ديگر را كه مشتمل بر دو صفت ديگر است به زبان آورد. 🍁🍁🍁🍁🍁 همچنان كه در قرآن فرموده: خداى تعالى دارد، به هر يك بخواهيد مى توانيد او را بخوانيد. اين بود ما درباره آيات اين سوره. ولى در توجيه هر يك از سوالهاى بالا وجوهى ذكر كرده اند كه دردى را دوا نمى كند.
قسمت هفتم 🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁 ⬅️ رسول خدا(ص) به عمويش فرمود فعلا برو او را داديم، فردا صبح او را نزد من آر. عباس مى گويد: صبح زود از هر كس ديگر او را نزد رسول خدا (ص) بردم، همينكه او را ديد فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا هنوز آن نشده كه بفهمى جز الله نيست؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فداى تو كه چقدر ، و چقدر كريم و رحيم و حليمى، به خدا قسم اگر مى دادم كه با خداى تعالى خداى ديگرى باشد، بايد آن خدا در جنگ و روز ياريم مى كرد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو اى اباسفيان آيا وقت آن نشده كه بفهمى من خداى تعالى هستم ؟ عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت شود، در اين مساله هنوز در دلم است. مى گويد: به او گفتم واى بر تو شهادت بده به حق قبل از اينكه گردنت را بزنند. ابوسفيان شهادت داد. 🍁🍁🍁🍁🍁 در اين هنگام رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى عباس و او را در دره نگه دار، تا لشكر خدا از روى او بگذرد، و او قدرت خداى تعالى را ، من او را نزديك كوه، نقطه دره نگه داشتم، لشكريان اسلام قبيله رد مى شدند و او مى پرسيد: اينها كيانند؟ و من پاسخ مى دادم، و مى گفتم مثلا اين قبيله است، اين است، اين فلان است، تا در آخر خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در كتيبه از و عبور كرد، در حالى كه نفرات كتيبه آنچنان آهن شده بودند كه جز چشم از ايشان پيدا نبود، ابوسفيان پرسيد اينها كيانند: اى اباالفضل؟ گفتم اين رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است كه با مهاجرين و انصار در است. ابوسفيان گفت: اى اباالفضل برادرزاده ات عظيم شده، گفتم واى بر تو سلطنت و پادشاهى نيست. بلكه است، گفت: بله حالا كه چنين است.
قسمت چهارم 🍁بحث روايتى سوره قدر از تفسیر شریف 🍁 ✅در تفسير برهان از طوسى از ابوذر روايت آورده كه گفت : 🔸به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم يا رسول اللّه آيا شبى است كه در انبياء بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند امر در آن شب مى شده است ؟ 🔰 فرمود: نه بلكه قدر تا هست. 🔰مؤلف: در اين معنا روايات زيادى از طرق اهل سنت نيز آمده. ✅و در البيان است كه از حماد بن عثمان از ابن ابى على نقل شده كه گفت : 🔸 از امام (عليه السلام) از شب قدر پرسيدم، در رمضان و و يكم و و سوم كن. 🔰مؤلف: در معناى اين رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از ترديد بين دو شده، يكى و يكم و ديگرى و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام (عليه السلام) روايت كرده. و از ديگر استفاده مى شود كه شب خصوص بيست و سوم است، و اگر نكرده اند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا خدا باگناهان خود به امر آن اهانت نكنند. 🔰مؤلف: حديث كه نامش اللّه بن انيس انصارى بود، از طرق اهل نيز روايت شده، و آن را در الدر المنثور از مالك و نقل كرده. ✅و در كافى به سند خود از روايت كرده كه گفت : 🔸 امام صادق (عليه السلام) فرمود: در نوزدهم و در شب بيست و يكم و امضا در بيست و سوم است . 🔰مؤلف: در اين هم روايات ديگرى هست. ✅پس شد آنچه همه مختلفى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) وارد شده در آن دارند اين است كه : 🔸شب قدر تا روز باقى است، و همه ساله مى شود، و نيز ليله شبى از ، و نيز يكى از سه شب و و يك و بيست و سه است. ✅و اما از طرق اهل روايات به طور اختلاف دارند كه به هيچ نمى شود بين آنها را جمع كرد، ولى بين اهل  اين است كه و هفتم است، و در آن شب بوده كه نازل شده. از محترم هر كه بخواهد آن روايات را ببيند بايد به تفسير الدر المنثور و ساير جوامع حديث مراجعه كند. ✅روايتى بر اينكه سوره قدر براى به رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) كه در رؤيا بنى اميه را بر منبر خود ديده بود شده و در المنثور است كه از ابن روايت كرده كه گفت خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: 🔸در خواب به من نشان دادند كه بنى بر بالا مى روند، و اين معنا بر من گران آمد و تعالى در اين مناسبت سوره (انا انزلناه فى ليله القدر) را نازل كرد. 🔰مؤلف: نظير اين را هم در خود از ابن آورده. و و ابن جرير، ، ابن و هم روايتى در معناى آن از حسن بن على نقل كرده اند. و در اين ميان بسيارى در اين معنا از طرق از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) نقل شده، و در آنها آمده كه تعالى را كه بهتر از ماه اميه است به عنوان به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عطا فرمود.