eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
863 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
747 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿ سورة الناس - سورة ١١٤ -   تعداد آیات ٦ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾  مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾  🍃 آیات🍃 🔹به نام الله که بخشنده به همه و مهربان به خواص است🔹 بگو پناه می برم به مردم1⃣ مردم2⃣ مردم3⃣ از شر گر نهانی4⃣ که در مردم وسوسه می کند5⃣ چه آنها که از جنس هستند و چه آنها که از جنس انسانند6⃣ 🍁 در اين سوره رسول گرامى خود را دستور مى دهد به اينكه از شر خناس، به خدا پناه ببرد، و به طورى كه‌ از روايات وارده در شأن نزول آن استفاده مى شود: ✅ اين سوره در نازل شده ✅بلكه از آن روايات بر مى آيد كه اين سوره و سوره قبليش (فلق) هر دو با هم نازل شده اند. 🍁بیان آیات (۱ _۳) سوره ناس🍁 قل اعوذ برب الناس1⃣ ملك الناس2⃣ اله الناس3⃣ طبع آدمى چنين است كه وقتى به او متوجه مى شود و جان او را تهديد مى كند، و در خود نيروى آن را نمى بيند به كسى مى شود كه نيروى دفع آن را دارد، تا او وى را در رفع آن شر كفايت كند، و انسان در اينگونه موارد به يكى از پناه، پناهنده مى شود: یا ✅ به ربى پناه مى برد كه امر او و او است ، و در تمامى حوائجش از كوچك و بزرگ به او رجوع مى كند، در اين هنگام هم كه چنين شرى متوجه او شده و او را تهديد مى كند به وى پناهنده مى شود تا آن شر را دفع كرده بقايش را تضمين كند، و از ميان آن سه پناهگاه، اين يكى سببى است فى نفسه در سببيت. ✅ دومين پناه، كسى است كه داراى و قوتى كافى باشد، و حكمى داشته باشد، به طورى كه هر كس از هر شرى بدو پناهنده شود و او بتواند با اعمال قدرت و سلطنتش آن را كند، نظير پادشاهان (و امثال ايشان)، اين سبب هم سببى است و در سببيت. ✅ در اين ميان سبب است و آن عبارت است از الهى كه واقعى باشد، چون معبوديت اله و مخصوصا اگر الهى واحد و بى شريك باشد، اين است كه بنده خود را براى خود سازد، يعنى جز او كسى را نخواند و در هيچ يك از حوائجش جز به او مراجعه ننمايد، جز آنچه او اراده مى كند اراده نكند، و جز آنچه او مى خواهد عمل نكند. خدای سبحان مردم و مردم و ایشان است. همچنان كه در كلام خويش اين سه صفت خود را كرده فرموده :  🍁(ذلكم الله ربكم له الملك لا اله الا هو فانى تصرفون )🍁 ⬅️ خدای سبحان در آيه زير به علت و خود اشاره نموده، مى فرمايد: (رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وكيلا) و در اين آيه اى كه از نظرت مى گذرد به علت خود اشاره نموده میفرمايد:  (له ملك السموات و الارض و الى الله ترجع الامور) 🍁🍁🍁🍁🍁 پس اگر قرار است آدمى در هنگام خطرهايى كه او را تهديد میكند به ربى پناهنده شود، تعالى تنها رب آدمى است و به جز او ربى نيست، و نيز اگر قرار است آدمى در چنين مواقعى به پادشاهى نيرومند پناه ببرد، الله سبحانه، عالم است، چون ملك از آن او است و حكم هم حكم او است. و اگر قرار است بدين جهت به معبودى پناه ببرد، الله تعالى معبودى واقعى است و به جز او اگر معبودى باشد قلابى و ادعايى است. 🍁🍁🍁🍁🍁 و بنابراين جمله: (قل اعوذ برب الناس )، است به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) به اينكه به خدا پناه ببرد، از اين جهت كه خداى تعالى همه انسانها است و آن جناب هم يكى از ايشان است، و نيز خداى تعالى ملك و اله همه انسانها است و آن جناب هم يكى از ايشان است. 🍃مفهوم ناب عبادت از دیدگاه علامه طباطبایی🍃 مرحله اى است كه در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت : ناشى از درونى است، نه طبيعت مادى.
🍁 بیان آیات (۱_۳) سوره ناس🍁 ⬅️ از آنچه گذشت روشن شد كه: 1⃣ چرا در ميان همه صفات خداى تعالى خصوص صفت:  ()و ()و () را نام برد؟ و نيز چرا اين سه صفت را به اين ترتيب ذكر كرد: اول ربوبيت، بعد مالكيت، و در آخر الوهيت؟ و گفتيم ربوبيت صفات خدا به انسان است و در آن است، زيرا عنايتى كه خداى تعالى در او دارد، از ساير مخلوقات است. 🍁🍁🍁🍁🍁 علاوه بر اين اصولا ولايت، امرى است مانند پدر كه فرزند را تحت پر و بال ولايت خود تربيت مى كنند. و ملك از ربوبيت و ولايت آن است، همچنان كه در مثل فرزندى كه دارد كارى به پادشاه ندارد، بله اگر سرپرست شد به اداره آن پادشاه مراجعه مى كند، تازه باز دستش به خود شاه نمى رسد، و ولايت هم در اين مرحله تر است. همچنان كه مى بينيم پادشاه ملت را زير پر و بال خود مى گيرد. 🍁🍁🍁🍁🍁 مرحله اى است كه در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت ناشى از درونى است، نه طبيعت مادى. به همين جهت در سوره مورد بحث از ربوبيت خداى سبحان و سپس از سلطنتش سخن مى گويد، و در آخر ترين رابطه بين انسان و خدا يعنى رابطه را بياد مى آورد. مى فرمايد:  (قل اعوذ برب الناس1⃣ ملك الناس2⃣ اله الناس3⃣ ). 🍁🍁🍁🍁🍁 2⃣ روشن گرديد كه: چرا جمله هاى (رب الناس)، (ملك الناس)، (اله الناس) را و بدون واو عاطفه آورد، خواست تا بفهماند هر يك از دو صفت و سببى در دفع شر است، پس خداى تعالى سبب مستقل شر است، بدين جهت كه است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه است، و نيز سبب مستقل است بدين جهت كه است، پس او از هر جهت كه اراده شود سبب است. 🍁🍁🍁🍁🍁 3⃣و نيز با اين بيان روشن گرديد كه چرا  (كلمه) ناس بار تكرار شد؟ با اينكه مى توانست بفرمايد: (قل اعوذ برب الناس و الههم و ملكهم )  چون خواست تا به اين وسيله اشاره كند به اينكه اين سه هر يك به تنهايى ممكن است پناهنده قرار گيرد، بدون اينكه پناهنده احتياج داشته باشد  به اينكه آن دو جمله ديگر را كه مشتمل بر دو صفت ديگر است به زبان آورد. 🍁🍁🍁🍁🍁 همچنان كه در قرآن فرموده: خداى تعالى دارد، به هر يك بخواهيد مى توانيد او را بخوانيد. اين بود ما درباره آيات اين سوره. ولى در توجيه هر يك از سوالهاى بالا وجوهى ذكر كرده اند كه دردى را دوا نمى كند.
﴿ سورة الفلق - سورة ١١٣ -   تعداد آیات ٥ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾ 🍁 ترجمه آیات🍁 به نام الله که بخشنده به همه و مهربان به خواص از بندگان است. بگو پناه میبرم به پروردگار صبحدم1⃣ از شر هر چه که او خلق کرده و دارای شر است.2⃣ و از شر شب وقتی که با ظلمتش فرا می رسد3⃣ و از شر زنان جادوگر که به گره ها می دمند و افسون می کنند 4⃣ و از شر حسودی که بخواهد زهر حسد خود را بریزد (و علیه من دست بکار توطئه شود).5⃣ ✅ خداوند متعال در اين سوره : به رسول گرامى خود دستور مى دهد كه از هر و از خصوص بعضى شرور به او ببرد، و اين سوره به طورى كه از روايات وارده در شان نزولش بر مى آيد: ✳️ در نازل شده است. 🍁 بیان آیات (۱-۲) سوره فلق🍁 قل اعوذ برب الفلق1⃣ من شر ما خلق2⃣ 🔹معنى (فلق) در (قل اعوذ برب الفلق) و مفاد (و من شر ما خلق) 🔹مصدر () به معناى كردن خويش و دادن از شر از راه پناه بردن به كسى است كه مى تواند آن شر را كند، و كلمه (فلق) به معناى و كردن است، و اين كلمه نظير () به دو فتحه (چون قصص به كسره اول  و فتحه دوم جمع قصه است)، كه به معناى مقصوص يعنى شده، و يا نقل شده است، و غالبا اين كلمه بر هنگام اطلاق مى شود، و فلق يعنى آن لحظه اى كه گريبان ظلمت را مى شكافد و سر بر مى آورد. 🍁🍁🍁🍁🍁 و بنابراين، آيه چنين مى شود: بگو من مى برم به پروردگار ، پروردگارى كه آن را فلق مى كند و مى شكافد، و مناسب اين تعبير با مساله بردن از شر، كه خود ساتر خير و مانع آن است، بر كسى پوشيده نيست. ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از كلمه (فلق) هر چيزى است كه از عدم به وسيله خلقت سر بر آورد، براى اينكه خلقت و ايجاد در حقيقت شكافتن عدم، و بيرون آوردن موجود به عالم است، در نتيجه مساوى با رب مخلوق است. بعضى ديگر گفته اند: كلمه (فلق) نام است در . مؤيد اين قول بعضى از رواياتى است كه در تفسير اين سوره وارد شده. 🍁🍁🍁🍁🍁 من شر ما خلق2⃣ يعنى از هر مخلوقى، چه انسان و چه جن و چه حيوانات و چه هر مخلوق ديگرى كه شرى همراه خود دارد، پس، از عبارت (ما خلق) نبايد كرد كه تمامى مخلوقات شرند و يا شرى با خود  دارند، زيرا آمدن اين عبارت دليل بر استغراق و نيست. 🍁 بیان آیه (۳) سوره فلق🍁 و من شر غاسق اذا وقب3⃣ 🔹در مى گويد: كلمه () به معناى مرحله از شب است، وقتى گفته مى شود (قد غسق الليل ) معنايش اين است كه تاريكى شب فرا رسيد، و غاسق شب، آن ساعتى است كه  شفق سمت مغرب ناپديد شود. 🍁🍁🍁🍁🍁 و كلمه () كه مصدر فعل ماضى (وقب) است، به معناى شدن است. در معناى آيه اين مى شود: و از شر وقتى كه با داخل مى شود. و اگر در آيه شريفه شر را به شب داده، به خاطر اين بوده كه شب با تاريكيش شرير را در رساندن شر كمك مى كند، و به همين جهت مى بينيم كه در شب واقع مى شود از شرور واقع در روز  است. علاوه بر اين، انسان كه مورد حمله شرور است، در شب تر از روز است. 🍁🍁🍁🍁🍁 ولى بعضى گفته اند: مراد از كلمه (غاسق)  شب نيست، بلكه شرى است كه به آدمى  بياورد، هر چه مى خواهد باشد. ذكر خصوص شر ، شر و شر بعد از ذكر (من شر ما خلق) از باب به اين سه شرط است. در آيه شر را ذكر كرد، و در آيه دوم  (شر غاسق) را ياد آور شد، و اين خود از باب ذكر بعد از عام است، تا اهتمام بيشتر نسبت به را برساند، و در اين سوره بعد از ذكر شر عام، به خصوص سه شر اهتمام شده است: شر شب وقتى داخل مى شود. و شر ساحران. و شر حاسد، كه مشغول مى گردد. و اهتمام بيشتر نسبت به اين سه نوع شر بخاطر اين است كه انسان از اين سه شر است، يعنى اين سه نوع شر در حال آدمى حمله مى آورند.