هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 197 - حجّ ماههائی است دانسته پس آنکه حجّ در آنها کند نه آمیزش نه نا
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
موسم حج ماههايى معيّن (شوّال، ذى القعده و ذى الحجّه) است. پس هركه در اين ماهها با بستن احرام، انجام حج را بر خود واجب كند، بداند كه در اثناى حج آميزش با زنان و دروغ گفتن و سوگند خوردن به نام خدا روا نيست، و هركار نيكى كه انجام مىدهيد خدا آن را مىداند. و بر شماست كه توشه برگيريد، و بهترين توشه پرهيزگارى است، و از من اى خردمندان پروا كنيد. (197)
بر شما گناهى نيست كه در دوران حج از راه داد و ستد در طلب رزقى كه آن بخششى از جانب پروردگار شماست برآييد؛ و چون از عرفات- پس از وقوف در آن- كوچ كرديد، در مشعر الحرام وقوف نماييد و خدا را ياد كنيد آنگونه كه او شما را راه نموده است يادش كنيد، كه قطعا شما پيش از اين از گمگشتگان بوديد. (198)
وانگهى شما ساكنان حرم نيز بايد از عرفات، از همانجا كه ساير مردم كوچ مىكنند كوچ كنيد و از خدا آمرزش گناهانتان را بخواهيد كه خدا آمرزنده و مهربان است. (199)
و هنگامى كه مناسك حج خود را به جاى آورديد، خدا را آنگونه كه پدرانتان را پس از انجام حج ياد مىكنيد، بلكه بيشتر و بهتر، ياد كنيد. برخى از مردم دنياطلبانى هستند كه مىگويند: پروردگارا، در دنيا به ما بهرهها عطا كن. آنان در آخرت هيچ بهرهاى ندارند. (200)
و برخى از مردم آخرتطلبانى هستند كه مىگويند: پروردگارا، در دنيا به ما بهرهاى نيكو كه خوشايند توست و در آخرت نيز بهرهاى نيكو كه خود مىپسندى عطا فرما و ما را از عذاب آتش دوزخ نگاه دار. (201)
اينانند كه از آنچه فراهم آوردهاند بهرهاى [وافر] خواهند داشت، و خدا كارها را به سرعت- همانگاه كه انجام مىشود- حسابرسى مىكند. (202)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 203 - و یاد کنید خدا را روزهائی چند پس آن کس که بشتابد در دو روز نیس
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
و بر شما حجگزاران است كه در روزهايى چند (روزهاى يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذى الحجّه) در سرزمين منى ذكر خدا گوييد. پس هركه حجگزارد، بر او هيچ گناهى باقى نمىماند، خواه تعجيل كند و در دو روز نخست (بعد از ظهر روز دوازدهم) از منى كوچ كند، و خواه كوچ خود را به تأخير اندازد و روز سوم منى را ترك نمايد. البته آمرزش گناهان براى كسى است كه از محرمات احرام پرهيز كرده باشد، امّا كسى كه آنها را مرتكب شده است بايد هرسه روز در منى بماند و به ذكر خدا بپردازد [تا بر او نيز گناهى باقى نماند]. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه به سوى او روانه خواهيد شد. (203)
از ميان مردم كسى است كه در زندگى دنيا سخنان او در وصف حق و رعايت عدل تو را به شعف مىآورد، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مىگيرد، در حالىكه سختترين دشمنان حق است. (204)
و چون به حكومت رسد، در زمين به تكاپو مىافتد تا در آن تباهى كند و كشت و نسل بشر را به نابودى كشاند، و خداوند تباهى را دوست نمىدارد. (205)
و چون به او گفته شود: از خدا بترس و از تبهكارى دورى گزين، عزّت و شكوه خيالى كه با گناه و نفاق به آن دست يافته است، او را فرامىگيرد [و پند نمىگيرد]. دوزخ او را بس است، و راستى كه آن بد جايگاهى است. (206)
و از ميان مردم كسى نيز هست كه خود را به خدا مىفروشد تا در همه كارها خشنودى او را طلب كند. وجود چنين كسى، لطفى از سوى خدا بر آدميان است، و خدا به بندگانش رئوف است. (207)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگى در برابر خدا تسليم شويد و از او دستور بگيريد و گامهاى شيطان را دنبال نكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است. (208)
و اگر پس از آنكه دلايل روشنگر براى شما آمد، بر اثر پيروى از شيطان دچار لغزش و انحراف شديد، بدانيد كه خدا مقتدرى شكستناپذير است و براساس حكمت خود با شما رفتار مىكند. (209)
آيا مشركان چيزى جز اين انتظار دارند كه خدا در سايبانهايى از ابرها به سراغشان آيد و نيز فرشتگان بيايند و كار پايان داده شود؟ و همه امور به خدا بازگردانده مىشود. (210)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 211 - بپرس بنیاسرائیل را چند آوردیمشان از آیتهای پدیدار و کسی که تب
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
از بنى اسرائيل بپرس چقدر نشانههاى روشن و روشنگر كه هركدام نعمتى به شمار مىرفت به آنان داديم، ولى آن نشانهها را ناديده انگاشتند و نعمتهاى الهى را دگرگون ساختند و دچار كيفر شدند. و هركس نعمت خدا را پس از آنكه در اختيارش قرار گيرد دگرگون كند (در مسيرى كه بايستهاست به كار نبندد) دچار كيفر الهى مى شود، و خدا سخت كيفر است. (211)
زندگى دنيا براى كافران آراسته شده و به همين سبب است كه چشم خود را بر هر حقيقتى مىبندند و كسانى را كه ايمان آوردهاند به مسخره مىگيرند؛ در حالىكه تقواپيشگان در روز قيامت از آنان برترند. و خداوند هر كه را بخواهد، بدون محاسبه عملش روزى مىدهد. (212)
مردم در آغاز، يك امّت بودند و اختلافى نداشتند؛ سپس تضاد منافع باعث اختلاف ميان آنان شد و براى رفع اختلاف به قوانين و مقرراتى نيازمند گشتند. پس خداوند پيامبران را به عنوان نويددهنده و هشدارگر برانگيخت و كتاب آسمانى را به حق در حالىكه گواه راستگويى آنان بود، فروفرستاد، تا ميان مردم درباره آنچه در آن اختلاف داشتند داورى كند. سپس در مورد كتاب آسمانى و آيين خدا نيز اختلاف پديد آمد، و تنها عالمان دينى كه به آنان كتاب آسمانى دادهشد در آن اختلاف كردند، آن هم پس از آنكه دلايل روشن و روشنگر برايشان آمدهبود، و اختلافشان نيز در اثر برترىجويى و ستمى بود كه ميان آنان پديد آمدهبود. در اين ميان، خداوند كسانى را كه ايمان داشتند، به اذن خود به همان حقى كه ديگران در آن اختلاف كردند هدايت نمود، و خدا هركه را بخواهد به راهى راست هدايت مىكند. (213)
آيا مىپنداريد به بهشت مىرويد و حال آنكه هنوز همانند داستان كسانى كه قبل از شما درگذشتند براى شما پيش نيامدهاست؟
محنتها و گزندها به آنان رسيد و پيوسته دچار ترس و اضطراب شدند تا آنجا كه پيامبر و كسانى كه ايمان آورده و با او بودند، گفتند: يارى خدا كى خواهد بود؟ هان، به يقين يارى خدا نزديك است. (214)
از تو مىپرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: هر مالى انفاق كنيد، براى پدر و مادر و خويشاوندان نزديكتر و يتيمان و بينوايان و درراهمانده است؛ و هركار نيكى انجام دهيد، قطعا خدا به آن آگاه است. (215)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 216 - نوشته شد بر شما جنگ و آن ناپسند شما است و چه بسا ناخوش دارید چ
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
جنگ بر شما واجب شدهاست با اينكه آن براى شما دشوار و ناخوشايند است. شايد چيزى را ناخوشايند بدانيد در حالى كه آن براى شما نيكوست، و شايد چيزى را دوست بداريد در حالىكه آن براى شما شرّ است. خداوند مىداند و شما نمىدانيد. (216)
از تو درباره ماه حرام مىپرسند كه پيكار در آن چه حكمى دارد؟ بگو: پيكار در آن [گناهى] بزرگ و باعث بازداشتن مردم از راه خدا و كفر ورزيدن به آن و جلوگيرى مردمان از [حضور در] مسجد الحرام است، ولى مشركان بايد بدانند كه بيرون راندن اهل آن از آنجا، نزد خدا از پيكار در ماه حرام بزرگتر است، و آنها پيامبر و پيروان او را از آنجا بيرون كردند؛ و شرك ورزيدن به خدا و شكنجه مؤمنان از كشتار در ماه حرام بزرگتر است و آنها مسلمانان را در مكه آزار فراوان كردند. آنها پيوسته با شما مىجنگند تا شما را از دينتان برگردانند اگر بر آن توانا باشند و كسانى از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند، آنان اعمالشان در دنيا و آخرت تباه مىگردد و آنان همدم آتشند و در آن جاودانه خواهند بود. (217)
كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه در راه خدا هجرت كرده و جهاد نمودهاند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، و خدا آمرزنده و مهربان است. (218)
از تو درباره شراب و قمار مىپرسند. بگو: در آن دو گناهى بزرگ و براى مردمان سودهايى است، و گناه آن دو از سودشان بزرگتر است. و از تو مىپرسند كه چه چيزى انفاق كنند؟ بگو: در انفاق ميانهرو باشيد، نه بخل ورزيد و نه همه اموالتان را ببخشيد. بدينسان خداوند آيات و نشانهها را براى شما بيان مىكند، باشد كه درباره سعادت دنيا و آخرت خود بينديشيد. (219)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 220 - در دنیا و آخرت و پرسندت از یتیمان بگو کارسازی ایشان بهتر است و
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
آرى باشد كه درباره سعادت دنيا و آخرت خود بينديشيد. و از تو درباره يتيمان مىپرسند. بگو: اصلاح امور آنان به گونهاى كه برايشان سودمند باشد نيكى است، و اگر با آنان همزيستى كنيد، آنها برادران شمايند، پس مانند ديگر مسلمانان با آنان رفتار كنيد؛ نه حقشان را تباه سازيد و نه خود را سخت به زحمت بيفكنيد، كه خداوند فسادگر و اصلاحگر را مىشناسد و آن دو را از هم مشخص مىسازد. و اگر خدا مىخواست، شما را در مورد يتيمان به زحمت مىانداخت [ولى چنين نكرد] چراكه خداوند مقتدرى حكيم است. (220)
و زنان مشرك را به همسرى نگيريد تا اينكه ايمان بياورند، و قطعا كنيزى كه با ايمان است، بهتر از زن آزادى است كه مشرك باشد، هرچند به زيبايىاش شما را به شگفت آورد. و زنان با ايمان را به همسرى مشركان درنياوريد تا اينكه ايمان بياورند. بىترديد، بردهاى كه مؤمن است، بهتر از مرد آزادى است كه مشرك باشد، هرچند به مال و ثروتش شما را به شگفت آورد. آنان با گفتار و كردارشان به شرك فرامىخوانند كه فرجام آن چيزى جز آتش نيست، و خداوند به اذن خود- بىآنكه كسى يا چيزى او را ناچار كرده باشد- به بهشت و آمرزش فرامىخواند و آياتش را براى مردم بيان مىكند، باشد كه حقايق را دريابند. (221)
از تو درباره عادت ماهانه زنان مىپرسند. بگو: اين براى آنان رنجى است. پس در روزهاى عادتشان از آنان كناره گيريد، و با آنها نزديكى نكنيد تا پاك شوند. پس هنگامى كه غسل كردند، از همانجا كه خدا به شما فرمان داده است با آنان آميزش كنيد، كه خداوند كسانى را كه بسيار توبه كنند و در پاكى و پاكيزگى كوشا باشند دوست مىدارد. (222)
همسرانتان كشتزار شمايند. پس هرگاه خواستيد، به كشتزار خود درآييد و براى خود كارهاى نيك پيش فرستيد و از روز ملاقات و حسابرسى خدا بترسيد و بدانيد كه شما او را ديدار خواهيد كرد، و تو- اى پيامبر- مؤمنان را [بدان] نويد ده. (223)
و خدا را دستاويز سوگندهاى خود قرار ندهيد (به نام او سوگند نخوريد) كه نيكى نكنيد و تقوا را پيشه خود نسازيد و ميان مردم صلح و آشتى برقرار نكنيد، كه خداوند شنوا و داناست. (224)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 225 - نگیرد شما را خدا به یاوهگویی در سوگندهای شما و لیکن بگیردتان
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
خداوند شما را به سبب سوگندهاى بيهودهاى كه بر زبانتان جارى مىشود بازخواست نمىكند، ولى بر آنچه دلهايتان فراهم آورده (گناهى كه بر اثر شكستن سوگندهاى جدى كسب كردهاست) شما را بازخواست مىكند، و خداوند آمرزنده و بردبار است. (225)
كسانى كه سوگند ياد مىكنند كه از همسران خود كنارهگيرى كنند، چهار ماه فرصت دارند و مىتوانند در اين مدت به سوگند خويش پاىبند باشند، ولى پس از آن يا بايد سوگند خود را بشكنند و كفّاره دهند و يا همسر خود را طلاق گويند. پس اگر به وى بازگشتند، خدا آنان را مىبخشايد و بر آنان رحمت مىآورد. (226)
و اگر آهنگ طلاق كردند و همسر خود را طلاق گفتند، [بدانند كه] خدا هرسخنى را مىشنود و از هرنيّتى باخبر است. (227)
و زنان طلاق داده شده سه پاكى را انتظار مىكشند و از ازدواج خوددارى مىكنند (عدّه نگه مىدارند). باردارى و عادت ماهانه زنان تعيين كننده دوران عدّه است؛ پس اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند، نبايد آنچه را خدا در رحم آنان آفريدهاست كتمان كنند. و شوهرانشان اگر خواهان اصلاح باشند، از ديگران سزاوارترند كه در اين مدّت آنان را به زندگى باز گردانند. و مانند همان وظايفى كه به سود مردان بر عهده زنان است، بهطور شايسته، به سود آنان بر عهده مردان نيز مىباشد، و مردان به درجهاى بر زنان برترى دارند، و خدا مقتدرى حكيم است. (228)
طلاقى كه شوهر در آن حق رجوع دارد، دو بار است كه در هربار يا او را پيش از پايان يافتن عدّه به شايستگى نگاه مىدارد و يا به خوبى رهايش مىسازد و براى شما حلال نيست كه از مهريهاى كه به آنان دادهايد چيزى بازپس گيريد، مگر اينكه زن و شوهر بترسند كه نتوانند مقرّرات الهى را برپا دارند. پس اگر بيم آن داريد كه آن دو تن مقرّرات الهى را برپا ندارند، بر آن دو، گناهى نيست كه توافق كنند و زن براى گرفتن طلاق چيزى از مهريه خود را به شوهر ببخشد.
اينها حدود و مقرّرات الهى است، به آنها تجاوز نكنيد. و كسانى كه به حدود الهى تجاوز كنند ستمكارند. (229)
و اگر بار سوم او را طلاق داد، ديگر آن زن براى او حلال نمىشود (نه حق رجوع دارد و نه با عقد مجدّد مىتواند او را به همسرى گيرد) تا اينكه زن، خود را به همسرى مردى ديگر درآورد. پس اگر همسر دوم او را طلاق داد، بر زن و همسر گذشتهاش- اگر مىپندارند كه حدود خدا را برپا مىدارند- گناهى نيست كه با عقد مجدد به يكديگر بازگردند. اينها مقرراتى است كه خدا آنها را بيان مىكند تا مردمى كه اهل دانشند از آن بهره برند. (230)