eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این جریان که میگویند پیامبر اسلام فرزندش ابراهیم را فدای امام حسین کرد تا حسین زنده بماند چقدر دارد ❗️ 💠💠 👌مرحوم ابن آشوب از ابن عباس نقل می کند که می گوید ؛ « من در حضور پيامبر بودم، ابراهيم فرزند آن حضرت روى ران چپ و امام حسين روى ران راست آن بزرگوار بودند. پيامبر خدا گاهى حسين و گاهى ابراهيم را مي بوسيد در همين اثناء نازل شد و براى آن حضرت وحى آورد. ❕هنگامى كه جبرئيل مراجعت نمود پيامبر اعظم فرمود ، جبرئيل نزد من آمد و گفت خدا ميفرمايد من اين دو فرزند را براى تو باقى نميگذارم ( مقدر است که یکی از این دو از دنیا برود ) يكى از ايشان را فداى بكن. 👌 پیامبر يك نظر به ابراهيم كرد و گريه نمود و يك نگاه به امام حسين كرد و گريه كرد آنگاه فرمود ... چنانچه ابراهيم بميرد غير از من كسى محزون نميشود. ولى مادر حسين فاطمه و پدرش على است كه پسر عموى من و گوشت وى گوشت من و خون او خون من است اگر بميرد فاطمه دخترم و پسر عمويم و من محزون خواهيم شد. لذا من محزون بودن‏ خود را به ايشان مقدم ميدارم. ❕ اى جبرئيل من ابراهيم را فداى حسينم مينمايم. راوى ميگويد بعد از سه روز بود كه ابراهيم عليه السّلام از دنيا رفت. هر وقت پيغمبر خدا امام حسين را ميديد كه نزد آن حضرت مى‏ آمد او را به سينه خود مى‏ چسبانيد و ميبوسيد و دندانهاى ثناياى آن حضرت را و می گفت فدای کسی شوم که ابراهیم را فدای او کردم » 📚مناقب آل ابی طالب ج 4 ص 81 _ بحار الانوار ج 43 ص 261 👌از علمای اهل سنت هم خطیب در ج 2 ص 204 از کتاب تاریخ بغداد ، این جریان را نقل می کند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔شنیده ام که اول کسانی که با امام زمان بیعت می کنند هستند آیا این واقعیت دارد ❗️این چگونه قابل قبول است که همه مردم امام زمان را ول کنند و فقط ایرانیان با او باشند ❕ 💠💠 👌مطابق روایات ،اولین کسی که با امام زمان علیه السلام بیعت می کند امین است و پس از او سیصد و سیزده تن از یاران خاص ایشان با امام علیه السلام می کنند . ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « جبرئيل ، نخستين كسى است كه با قائم بيعت مى‏ كند و سپس سيصد و سيزده نفر با او بيعت مى‏ كنند» 📚تفسیر قمی ج 2 ص 205_ الغیبه نعمانی ص 181_ بحار الانوار ج 52 ص 315 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عزّ و جلّ جبرئيل را مى‏ فرستد تا نزد قائم آمده و سؤال كند، به او مى‏ گويد به چه چيزى دعوت مى ‏كنى ، قائم او را از ماهيت دعوت خبر مى‏ دهد. جبرئيل مى ‏گويد پس من اوّل هستم كه با تو بيعت مى‏ كنم. 👌 آن‏گاه مى ‏گويد كف دستت را بده، و آن را بر دست خود مى‏ كند ... » 📚احتجاج ص 431 ❕روشن است فايده این دو چيز است ؛ 1⃣ توجه مردم به لزوم با حضرت برای یاری و یاوری او 2⃣تأييد و قيام الهی امام زمان عليه السّلام. 💠البته در گذشته در مورد نقش ایرانیان در خدمت رسانی به امام عصر علیه السلام توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2597 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این دحیه کلبی چه کسی بوده ❗️آیا راست است که جبرئیل به صورت او بر پیامبر نازل می شده است ❗️کانال های ملحد اشکال می کنند که چرا جبرئیل به صورت یک فرد کافر نازل می شده است ❕❕ 💠💠 👌از تواريخ استفاده مى ‏شود كه «دحيه»، برادر رضاعى پيغمبر اكرم و بسيار زيبا و صاحب جمال بود و معروف است جبرئيل امين هرگاه مى ‏خواست به صورت انسانى در برابر پيغمبر اكرم ظاهر شود به شكل «دحيه» ظاهر مى‏ شد. در جنگ احد و بعضى ديگر از غزوات اسلامى در ركاب پيغمبر شركت كرد؛ ولى بعد از رسول اللَّه به شام رفت و در آن‏جا ساكن شد و تا زمان معاويه آن‏جا بود . چنان که گفته شد او پس از جنگ بدر مسلمان شده بود و جبرئیل زمانی که او شده بود به صورتش نازل می شد . 📚الاستیعاب ج 2 ص 461 _ اسد الغابه ج 2 ص 6 _ الاصابه ج 2 ص 322 👌جبرئیل امین در غزوه بنی قریظه و موارد دیگری به صورت بر پیامبر گرامی نازل شد . 📚بحار الانوار ج 22 ص 332_ 400_ ج 28 ص 91 ❕پیامبر گرامی می فرمود هرگاه را نزد من دیدید ، بر من وارد نشوید ( چرا که او جبرئیل است ) 📚بحار الانوار ج 37 ص 326 💠از على عليه السلام نقل است که می گوید ؛ « بر پيامبر خدا وارد شدم. ديدم سرش در دامان دِحيه كَلْبى است. به او سلام كردم. دِحيه به من گفت: و بر تو سلام، اى امير مؤمنان و شه‏سوار مسلمانان و پيشواى روسِپيدان و كُشنده ناكِثان و مارِقان و قاسِطان ... و اى پيشواى پرهيزگاران! ... پسرعمويت را در دامان خود بگير كه تو به اين كار، سزاوارترى. چون نزديك پيامبر خدا شدم و سرش را در دامان خود نهادم، دِحيه را نديدم. پيامبر خدا ، چشمانش را گشود و فرمود: «اى على! با كه سخن مى ‏گفتى؟». گفتم: دِحيه كَلْبى. سپس ماجرا را براى ايشان گفتم. ايشان فرمود: «او دِحيه نبود؛ بلكه بود. نزد تو آمد تا به تو بفهمانَد كه خداوند متعال، اين نام‏ها را بر تو نهاده است». 📚اليقين: ص 314 عن الخلف، المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 54 عن ابن مخلّد؛ الصراط المستقيم: ج 1 ص 245 عن أنس نحوه، بحار الأنوار: ج 37 ص 322 ح 54. ❕چنان که گذشت دحیه بعد از رسول اللَّه به شام رفت و در آن‏جا ساكن شد و تا زمان معاويه آن‏جا بود. بعيد نيست روى سياست حيله‏ كارانه ‏اش «دحيه» را بسيار اكرام و احترام و محبت مى ‏نمود و به همين دليل «دحيه» تحت تأثير او واقع شد و سخنانى را در برابر اميرمؤمنان على عليه السلام بيان كرد که حاکی از این تاثیر گذاری است . 👌 نقل مى‏ کنند كه «دحيه كلبى» روزى خدمت اميرمؤمنان على عليه السلام رسيد و در حضور حضرت از معاويه ياد مى ‏كرد و او را مدح مى‏ نمود. امام عليه السلام اين دو شعر را براى او خواند ؛ صَديقُ عَدُوّي داخِلٌ في عَداوَتي وَإنّى لِمَنْ وَدَّ الصَّديقَ وَدُودٌ فَلا تَقْرَبَنْ مِنّي وَأنْتَ صَديقُهُ فَإنَّ الَّذي بَيْنَ الْقُلُوبِ بَعيدٌ ❕دوستِ دشمن من، داخل دشمنان من است- و من نسبت به كسى كه دوستم را دوست دارد، دوستى مى‏ كنم. بنابراين به من نزديك نشو با اين‏كه تو دوست آن دشمنى زيرا دل‏هاى ما بسيار از هم دور است. با شنيدن اين دو شعر پرمعنا بسيار شرمنده شد . 📚مصادر نهج البلاغه ج 4 ص 234 👌شارحین نهج البلاغه می گویند بعيد نيست كه وى پس از تذكر از خواب غفلت بيدار شده باشد. 📚پیام امام امیر المومنین علیه السلام ج 14 ص 445 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman