eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 👇 👌علی علیه السلام در خود عرضه داشت ؛ « پيروزى و شكست اين امر (اسلام)، تاكنون بستگى به فزونى و كمى جمعيّت نداشته است، اين آيين خدا ( بوده )كه خداوند آن را پيروز ساخته، و سپاه اوست كه آن را آماده كرده و يارى نموده، تا بدان جا كه بايد برسد رسيد، و هر جا بايد طلوع كند طلوع كرد. خداوند به ما وعده پيروزى داده است، و او به وعده خودش عمل خواهد كرد، و سپاه خود را يارى مى كند. ❕(بدان) موقعيت زمامدار مانند رشته است كه ها را جمع مى كند و ارتباط مى بخشد، اگر رشته از هم بگسلد، مهره ها پراكنده مى شوند، و هر يك به جايى خواهد افتاد، به گونه اى كه هرگز نتوان همه را جمع كرد. عرب، گر چه امروز از نظر تعداد كم است، ولى با وجود اسلام بسيار است، و با اجتماع (و انسجامى كه در پرتو اين آيين پاك) به دست آورده است، قدرتمند و شكست ناپذيرست. حال كه چنين است تو همچون قطب آسياب باش، و آن را به وسيله عرب به گردش درآور و آتش جنگ را دور از خود شعله ور ساز؛ چرا كه اگر شخصا از اين سرزمين خارج شوى، ممكن است اعراب (كه در ميان آنها منافقان وجود دارند) از گوشه و كنار سر از فرمانت برتابند، تا آن جا كه نقاط آسيب پذيرى كه پشت سر نهاده اى از آنچه پيش رو دارى مهمتر خواهد بود .هر گاه عجمها فردا چشمشان به تو (عمر) افتد مى گويند: اساس و ريشه عرب اين است، و اگر آن را قطع كنيد راحت خواهيد شد. اين فكر آنها را در مبارزه با تو و طمع در نابودى و آزارت حريصتر و سرسخت تر مى كند. اما آنچه ياد آور شدى كه آنها به سوى جنگ با مسلمانان آمده اند، (و اين دليل قوت و قدرت آنهاست و تو را نگران ساخته) خداوند بيشتر از تو حركت آنها را ناپسند مى دارد، و او بر تغيير آنچه نمى پسندد تواناتر است، و آنچه درباره تعداد زياد سربازان دشمن ياد آور شدى، بدان كه ما، در گذشته در نبرد با دشمن بر اساس فزونى نفرات پيكار نمى كرديم، بلكه با يارى و كمك خداوند مى كرديم (و پيروز مى شديم).» 📚نهج البلاغه خطبه 146 👌سخنان امیر مومنان در این خطبه به آن معناست که همانطور که ما در صدر اسلام برای دفاع از اسلام و موجودیت اسلام با کمی سربازان نبرد می کردیم و پیروز می شدیم امروز نیز که اسلام و اسلام بر اساس سوء تدبیر تو در فتوحات خود سرانه در خطر است ، از کمی سربازان ناراحت نباش زیرا خداوند خودش از آیین دفاع می کند . ❕ بنابراین مشورت علی علیه السلام و تعابیر خطبه فوق برای تایید خلفا و فتوحات خود سرانه آنها است ، بلکه برای حفظ اسلام و موجودیت اسلام بوده است که یاری خداوند هم در این صورت شامل حال مسلمین می شود که برای دفاع از موجودیت اسلام دفاع کنند نه برای کشورگشایی و فتوحات خود سرانه لذا امام سجاد علیه السلام نیز برای مرز دارانی که برای دفاع از اسلام و مسلمین نه حکام جور مرزداری می کنند دعا می کردند و آرزوی موفقیت آنها را در برابر دشمنانی که قصد نابودی اسلام و مسلمین را داشتند می کردند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9278 ❕برای آگاهی بیشتر در مورد علی علیه السلام و اهل بیت در رابطه با فتوحات خود سرانه خلفا دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7250 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3773 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بنده پاسخ شما را در مورد برنامه اسلام برای آزادی تدریجی بردگان مطالعه کردم ❗️صحیح است که اسلام برای آزادی بردگان داشته اما چرا اجازه برده گیری را به مسلمین داد ❕چرا به اسارت گرفتن در اسلام جایز بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌بله آخرين ايرادى را كه ممكن است در موضوع بردگى بر اسلام بگيرند اين است كه درست است اسلام برنامه براى آزادى بردگان ترتيب داده؛ ولى معلوم نيست چرا اسلام وسيله اى براى ايجاد بردگى بدست مردم مى دهد، و اجازه مى دهد اسيران جنگى را سربازان مسلمان به عنوان «برده» خريد و فروش كنند؟! 👌اين آخرين چيزى است كه ممكن است به ما بگويند اما اگر در قضاوت عجله نكنيم و با دقت مطلب را مورد بررسى وتحليل قرار دهيم آن هم حل خواهد شد. ولى در هر حال بايد دانست كه اين ايراد را دول امروز و كسانى كه طرفدار و يا مقلد و پيرو آنها هستند حق ندارند بكنند؛ زيرا معامله اى كه فاتحين آنها با اسيران جنگى خود مى نمايند، و مطالبى كه عدّه اى از آنها پس از آزاد شدن از طرز رفتار دول فاتح نقل مى كنند روشن مى سازد كه اين اسارت بدترين نوع بردگى خشونت آميز است گو اينكه حاضر نيستند اين كلمه را در چنين مواردى بكار برند؛ از جمله اينكه دول فاتح پس از جنگ جهانى دوّم كارى بر سر ملل مغلوب آوردند كه راستى بردگى در برابر آن صد شرف داشت . ❕در هر حال در اينجا به دو نكته بايد توجه داشت ؛ 1⃣براى پى بردن به وضع اسراى جنگى در اسلام؛ بايد ديد اسلام با چه اشخاصى مى جنگد و حدود مقرّرات جهاد در اسلام چيست، بطور خلاصه بايد گفت: جهاد در اسلام افراد بى ايمانى است كه حاضر به هيچگونه سازش با قوانين الهى و حق و عدالت نيستند، و در برابر هيچ منطقى سر تسليم فرود نمى آورند و درصدد نابودی اسلام و مسلمین هستند ، زيرا روشن است كه اسلام به خاطر يك سلسله اغراض سياسى خاص يا منافع اقتصادى با كسى نمى جنگد، اختلافات نژادى و منطقه اى و تزاحم و اصطكاك منافع مادى ملتها در اسلام مجوز جنگ نيست، جهاد در اسلام به صورت «حق» و «باطل»، و «عدالت» و «ظلم» و در مسير آزادى انسانها است. 🔸اگر مقرّرات جهاد اسلامى درست و به دقت رعايت شود كسانى كه در جبهه مخالف قرار دارند طبعاً كسانى خواهند بود كه حاضر به هيچ گونه سازش با حق نيستند و اجراى اصول عدالت اسلامى را با منافع خود مى بينند، و از آشفتگى اجتماع و گمراهى مردم پشتيبانى مى كنند و خلاصه: يك موجود ضد بشرى و طرفدار جهل و فساد خواهند بود. ❕و اگر در زمان اين مقرّرات درست رعايت نمى شده و افرادى را به ظلم و ستم برده و بنده مى ساختند، مربوط به اسلام نيست، زيرا بحث ما درباره قوانين اسلامى و آثار اجتماعى آن است. 🔸تمام اشتباه مخالفين ما در همين جاست كه مجوز جنگ را در اسلام چيزى شبيه آنچه در ميان دول متخاصم از اغراض سياسى و اقتصادى است، دانسته اند. در حالى كه اين طور نيست و در اسلام بر اساس و پايه ديگرى استوارست كه با توجّه به آن، افراد مغلوب و اسير، اشخاص صالح و درست و صحيح العملى نخواهند بود. 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 2⃣موضوع مهم و قابل توجّه اينجاست كه بر خلاف آنچه بعضى خيال مى كنند، حكم بردگى درباره اسيران جنگى يك حكم اجبارى نيست، بلكه اين موضوع بسته به صلاحديد پيشواى مسلمانهاست. زيرا پس از آنكه جنگ خاتمه پيدا كرد سربازان موظّفند تمام اسيران را تحت الحفظ به نزد پيشواى اسلام بياورند (هيچكس حق كشتن آنها را ندارد!) او يكى از سه موضوع را، با در نظر گرفتن مصالح و شرايط زمان و مكان، درباره آنها اجرا مى كند يا دستور مى دهد آنها را بدون قيد و شرط آزاد كنند يا اگر صلاح دانست در مقابل پرداخت دستور آزادى آنها را صادر مىكند.و يا اگر مصلحت اقتضا كند حكم به «استرقاق» و بنده بودن آنها مىنمايد. همان طور كه ملاحظه مى شود حكم استرقاق يك حكم الزامى نيست و كاملًا «قابل انعطاف» است و در صورتى كه مقتضى باشد به كلى مى توان از آن چشم پوشيد. 📚مسالک ج 1 کتاب جهاد فصل مربوط به اسران جنگی 👌مطابق تصريح دانشمندان اسلامى، حكومت اسلامى حتماً بايد آنچه صلاح به حال مسلمانهاست از اين سه موضوع انتخاب كند. يعنى اگر در يك زمان اوضاع و احوال محيط ايجاب كند كه اسيران جنگى به صورت برده درآيند. يعنى مثلًا تربيت و اصلاح آنها جز به اين راه نشود و زندان و بازداشتگاه به صورت كنونى براى نگهدارى اسيران وجود نداشته باشد اين حكم اجرا خواهد شد. اما اگر با در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى ضرورتى احساس نگردد و زيان داشته باشد (همانند زمان ما) بطور الزام بايد از آن صرف نظر كرد و يكى از دو حكم ديگر كه اقرب به صلاح است اجرا شود).و با توجّه به اين معنا جاى ايرادى در مورد اسيران جنگى اسلامى باقى نخواهد ماند. 📚اسلام و آزادی بردگان ص 13 ❕خلاصه آنکه اسلام تنها د
🤔 ❔بنده پاسخ شما را در مورد برنامه اسلام برای آزادی تدریجی بردگان مطالعه کردم ❗️صحیح است که اسلام برای آزادی بردگان داشته اما چرا اجازه برده گیری را به مسلمین داد ❕چرا به اسارت گرفتن در اسلام جایز بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌بله آخرين ايرادى را كه ممكن است در موضوع بردگى بر اسلام بگيرند اين است كه درست است اسلام برنامه براى آزادى بردگان ترتيب داده؛ ولى معلوم نيست چرا اسلام وسيله ‏اى براى ايجاد بردگى بدست مردم مى‏ دهد، و اجازه مى ‏دهد اسيران جنگى را سربازان مسلمان به عنوان «برده» خريد و فروش كنند؟! 👌اين آخرين چيزى است كه ممكن است به ما بگويند اما اگر در قضاوت عجله نكنيم و با دقت مطلب را مورد بررسى وتحليل قرار دهيم آن هم حل خواهد شد. ولى در هر حال بايد دانست كه اين ايراد را دول امروز و كسانى كه طرفدار و يا مقلد و پيرو آنها هستند حق ندارند بكنند؛ زيرا معامله ‏اى كه فاتحين آنها با اسيران جنگى خود مى ‏نمايند، و مطالبى كه عدّه ‏اى از آنها پس از آزاد شدن از طرز رفتار دول فاتح نقل مى‏ كنند روشن مى‏ سازد كه اين اسارت بدترين نوع بردگى خشونت ‏آميز است گو اين‏كه حاضر نيستند اين كلمه را در چنين مواردى بكار برند؛ از جمله اين‏كه دول فاتح پس از جنگ جهانى دوّم كارى بر سر ملل مغلوب آوردند كه راستى بردگى در برابر آن صد شرف داشت . ❕در هر حال در اين‏جا به دو نكته بايد توجه داشت ؛ 1⃣براى پى بردن به وضع اسراى جنگى در اسلام؛ بايد ديد اسلام با چه اشخاصى مى ‏جنگد و حدود مقرّرات جهاد در اسلام چيست، بطور خلاصه بايد گفت: جهاد در اسلام افراد بى‏ ايمانى است كه حاضر به هيچ‏گونه سازش با قوانين الهى و حق و عدالت نيستند، و در برابر هيچ منطقى سر تسليم فرود نمى ‏آورند و درصدد نابودی اسلام و مسلمین هستند ، زيرا روشن است كه اسلام به خاطر يك سلسله اغراض سياسى خاص يا منافع اقتصادى با كسى نمى ‏جنگد، اختلافات نژادى و منطقه‏ اى و تزاحم و اصطكاك منافع مادى ملت‏ها در اسلام مجوز جنگ نيست، جهاد در اسلام به صورت «حق» و «باطل»، و «عدالت» و «ظلم» و در مسير آزادى انسانها است. 🔸اگر مقرّرات جهاد اسلامى درست و به دقت رعايت شود كسانى كه در جبهه مخالف قرار دارند طبعاً كسانى خواهند بود كه حاضر به هيچ گونه سازش با حق نيستند و اجراى اصول عدالت اسلامى را با منافع خود مى ‏بينند، و از آشفتگى اجتماع و گمراهى مردم پشتيبانى مى‏ كنند و خلاصه: يك موجود ضد بشرى و طرفدار جهل و فساد خواهند بود. ❕و اگر در زمان اين مقرّرات درست رعايت نمى‏ شده و افرادى را به ظلم و ستم برده و بنده مى‏ ساختند، مربوط به اسلام نيست، زيرا بحث ما درباره قوانين اسلامى و آثار اجتماعى آن است. 🔸تمام اشتباه مخالفين ما در همين جاست كه مجوز جنگ را در اسلام چيزى شبيه آنچه در ميان دول متخاصم از اغراض سياسى و اقتصادى است، دانسته‏ اند. در حالى كه اين طور نيست و در اسلام بر اساس و پايه ديگرى استوارست كه با توجّه به آن، افراد مغلوب و اسير، اشخاص صالح و درست و صحيح العملى نخواهند بود. 🔸ادامه 👇
🤔 ❔برخی در خصوص ظهور امام زمان عنوان میکنند که در احادیث آمده مادامی که دو سوم یا نه دهم اهل کره زمین به سرخ یا زرد کشته نشوند حضرت ظهور نمیکنند و منبع آن را کتاب شریف اصول کافی میدانند لطفا صحت و چگونگی این امر را توضیح بفرمایید ❗️ 💠پاسخ💠 👌با توجه به احاديث اهل بيت عليهم السّلام پى خواهيم برد كه جهان اندكى قبل از ظهور شاهد ‏هاى خونين خواهد بود. و لذا مى‏ توان گفت كه مردم با مشاهده و مواجهه با اين جنگ‏ها به استقبال مصلحى عالمى خواهند رفت، و حضرت نيز از اين موقعيت استفاده كرده و با كمترين استقامتى از طرف مخالفين خود و ظالمين، عالم را فتح خواهد كرد. 📚موعود شناسی ، ص 571 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پيش از قائم، دو مرگ است ، مرگ سرخ و مرگ سفيد، تا آن جا كه از هر هفت نفر، پنج نفر مى‏ ميرند. مرگ سرخ، يعنى كشته شدن با سلاح و مرگ سفيد، يعنى بيمارى طاعون‏ » 📚کمال الدین یک جلدی ص 655 📚بحار الانوار ج 52 ص 207 👌و فرمود ؛ «اين امر (قيام) روى نمى‏ دهد، تا آن كه دو سومِ مردم از ميان بروند». راوی سوال کرد : اگر دو سومِ مردم بروند، چه كسى باقى مى‏ ماند؟ فرمود: «آيا نمى‏ شويد كه در يك سومِ باقى‏ مانده باشيد؟» 📚الغیبه طوسی ص 339 👌و فرمود ؛ « اين امر محقّق نمى‏ شود تا اينكه نه‏ دهم مردم از ميان بروند.» 📚الغیبه نعمانی ص 274 👌از مجموع اين روایات به دست مى ‏آيد كه زيادى از انسان‏ها به سبب جنگ يا بيمارى ‏هاى مرگ‏بار و سرايت‏ كننده، جان خود را از دست مى‏ دهند و اين وضعيت، را بر جامعه تنگ مى‏ كند كه در اين شرايط ظهور امام نزديك خواهد بود. ❕با توجه به وجود سلاح‏هاى مدرن امروزى، كه قدرت تخريب و نابودى فراوانى دارند و مى‏ توانند در صورت به كارگيرى آنها بخش عمده‏ اى از انسان‏هاى روى زمين در مدت زمان نابود شوند، چنين پيش‏بينى‏ هايى، به واقع بسيار نزديك مى‏ باشد. ❕نكته ‏اى كه از برخى روايات بر می آید اين‏ است که تعداد باقى مانده را ياران و دوست‏داران حضرت مى‏ دهند و بنابراين، آنان از اين حوادث و وقايع مرگ‏بار به دور خواهند ماند. 📚بررسی تطبیقی مهدویت ص 139 ❕البته توجه به این نکته لازم است که ظهور امام زمان علیه السلام به دو قسم حتمی و غیر حتمی تقسیم می شود . ❕امور حتمی تحقق شدنی هستند اما امور غیر حتمی ممکن است محقق شود و ممکن است نشود . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ندای آسمانی از امور حتمی است و خروج سفیانی حتمی است و خروج یمانی هم حتمی است و کشته شدن نفس زکیه نیز حتمی است و پدیدار شدن کف دستی از آسمان نیز حتمی است و نیز آیه سهمگین ماه رمضان که خوابیده را بیدار می کند و بیدار را می ترساند و دخترکان را از پس پرده بیرون می کشد » 📚الغیبه نعمانی ص262 👌سایر علائم و نشانه های ذکر شده برای ظهور امام زمان علیه السلام از جمله که در روایات بالا به آن اشاره شد ، جزء نشانه های غیر حتمی بوده لذا امکان حصول در آن و عدم تحقق آن وجود دارد . 📚دانشنامه امام مهدی ج 7 ص 227 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔از برخی روحانیون شنیدم که می گویند امام زمان با قیام می کند ❗️به نظرتون آیا چنین چیزی ممکن است که امام زمان در برابر سلاح های پیشرفته دشمنان با شمشیر قیام کند ❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که در روایات ما از به عنوان سلاح امام زمان علیه السلام نام برده شده است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همه ما، قائم به امر خداوند هستيم، يكى پس از ديگرى، تا آن كه صاحب بيايد. چون او بيايد، به گونه ديگرى غير از آنچه بوده، رفتار مى‏ كند.» 📚الکافی ج 1 ص 536 👌برخى بر اين باورند كه كلمه «شمشير» در معناى حقيقى آن به كار رفته است و بنابراين مصداق آن، همان شمشير به عنوان ابزار جنگى خاصّ است. در اين گمانه، چيرگى حضرت مهدى عليه السّلام بر در فرض ‏هاى ذيل تصور مى ‏شود ؛ 1⃣ خداوند در آن شمشير قدرت و اعجازى قرار خواهد داد كه تمام سلاح‏هاى موجود را مقهور نيروى خود مى‏ سازد. 2⃣ تمام تسليحات پيشرفته از كار مى‏ افتند و غير استفاده مى ‏شوند و مردم به ناگزير، از سلاح‏هاى ابتدايى (يعنى شمشير و مانند آن) استفاده خواهند كرد. 3⃣در آستانه ظهور، جنگ‏هاى خونين فراوانى به وقوع مى‏ پيوندد و تمام سلاح‏هاى پيشرفته از بين خواهد رفت و از آن پس در ‏ها فقط از ابزارهاى ساده استفاده مى ‏شود. 📚پرسمان مهدویت ص 252 ❕اما عده ای دیگر از نظری بهتر ارائه داده و می گویند ؛ 👌بازگشت به عقب نه ممكن است و نه منطقى، و اين بر خلاف سنّت آفرينش و اصل تكامل در زندگى انسانها است؛ بنابراين، هيچ دليلى وجود ندارد كه با جهش جامعه انسانى به سوى حقّ و ، ترقّى و پيشرفت جامعه متوقّف گردد، و يا عقب‏ نشينى كند، عقب گرد و گذشته ‏گرائى با چنان پيشرفت و جهشى متناسب نيست. ❕بنابراين، قيام يك مصلح بزرگ براى استقرار عدل و آزادى در سراسر جهان هيچ‏گاه سبب نمى‏ شود كه جنبش صنعتى و ماشينى در شكل سالم و مفيدش بر چيده يا متوقّف شود. براى چنان حكومتى بايد حكومتهاى خودكامه و بيدادگر از صحنه جهان خارج شوند؛ و براى خارج كردن آنها، لااقل در شرايط كنونى يك «سلاح برتر» لازم است؛ سلاحى كه شايد حتّى تصوّرش امروز براى ما ممكن نيست. 👌روایات متعددی حاکی از پیشرفت چشم گیر علم و و تکنولوژی در زمان ظهور قائم علیه السلام است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هنگامى كه كارها به صاحب اصلى ولايت (مهدى عليه السلام) برسد خداوند هر نقطه فرو رفته ‏اى از زمين را براى او مرتفع، و هر نقطه مرتفعى را پايين مى‏ برد آنچنان كه تمام دنيا نزد او بمنزله كف دستش خواهد بود كداميك از شما اگر در كف موئى باشد آن را نمى‏ بيند » 📚بحار الانوار ج 52 ص 328 👌این که در روایاتی سخن از قیام مهدی علیه السلام با شمشیر به میان می آورد اشاره به این است كه «شمشير» هميشه از قدرت و نيروى نظامى بوده و هست همانگونه كه «قلم» كنايه از علم و فرهنگ است. 👌 حتّى در ميدان جنگهاى سنّتى پيشين سلاحهاى‏ مختلفى جز شمشير به كار مى‏ رفته، همچون تير و نيزه و خنجر، ولى همواره مى‏ گويند اگر در برابر فلان موضوع سر تسليم فرود نياريد «حواله شما با است» يا گفته مى ‏شد «به زور شمشير حقّ خود را مى ‏گيريم». ❕یا از قديم معروف بوده «كشور با دو چيز اداره مى‏ شود، قلم و شمشير» و همه اينها جنبه دارد و مفهوم آن تكيه بر قدرت و استفاده از نيروى نظامى است. 👌ضرب‏ المثلهاى زيادى امروز در اين زمينه در دست است؛ مى ‏گويند «فلان كس شمشير را از رو بسته!» ، آشكارا فدرت ‏نمائى مى‏ كند.» ❕ «شمشير ميان ما و شما حكومت خواهد كرد،» اشاره به اين كه جز از راه جنگ مسأله حل نمى‏ شود. 👌 «شمشيرها را نمى‏ كنيم تا به هدف برسيم!» كنايه از اينكه مبارزه را تا آخر ادامه خواهيم داد. ❕از اينجا روشن مى‏ شود كه منظور از قيام مهدى عليه السلام به سيف، همان اتّكاى بر قدرت است؛ براى اينكه چنين گمان نشود كه اين مصلح بزرگ آسمانى به شكل يك معلم، يا يك واعظ، و يا راهنماى اجتماعى ظاهر مى ‏شود و رسالت او تنها اندرز دادن مردم است. 👌بلكه او يك رهبر درونگر و دورانديشى است كه نخست از حربه منطق بهره ‏گيرى كافى مى‏ كند، و آنجا كه گفتار حق سودى نبخشد كه در مورد بسيارى از زورگويان و جبّاران سودى هم نخواهد داد، دست به شمشير مى ‏كند؛ يعنى، متوسّل به قدرت مى ‏شود و را بر سر جاى خودشان مى ‏نشاند؛ يا در صورت لزوم، وجود كثيفشان را از سر راه بر مى‏ دارد؛ و شك نيست كه براى اصلاح گروهى از مردم جز اين راه ى نيست . 📚حکومت جهانی مهدی ، مکارم شیرازی ، ص 253 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
ول خدا ، بويژه آنان كه در مكه معظمه تحت فشار بوده و اسلام خود را حفظ كردند و دعوت حق را لبيك گفتند، يا آنان كه پس از هجرت به مدينه با ريختن خون خود، درخت اسلام را در هاى بدر و احد و حنين آبيارى كرده اند، يا آنها كه پس از درگذشت پيامبر گرامى خانه و كاشانه خود را ترك گفته و به جهاد پرداخته اند. ❕همه اين گروه ها مورد تكريم و تعظيم مى باشند، زيرا آنان به سان شمع، سوخته و اطراف خود را روشن نموده اند و احدى درباره آنان سخنى ندارد. اصولًا پيامبر گرامى پانزده هزار صحابى شناخته شده و هشتاد و پنج هزار صحابى ناشناخته دارد، چگونه انسان- هر چه هم دور از حقيقت باشد- مى تواند به اين افراد كه شناسايى صحيحى از آنها ندارد،- نعوذ باللّه جسارت كند؟ 👌سخن در جاى ديگر است؛ اين كه هرگاه فردى از ياران پيامبر به حكم اين كه معصوم نيست گناهى را مرتكب شد و ملاك لعن در حق او تحقق يافت، ابراز انزجار از اين فرد چه حكمى دارد؟! طبعاً او با ديگر افراد كه با او همسو هستند، تفاوتى نخواهد داشت. ❕اگر شيعه از گروه بس انگشت شمارى از صحابه پيامبر بيزارى مى جويد، بايد در ملاك آن دقت و تحقيق كرد. آيا به خاطر اين است كه- نعوذ باللّه- آنان از صحابه پيامبر بودند؟ هرگز چنين نيست. مسلمانى كه قلبش براى اسلام مى تپد و روح و جان او از مهر نبوى مالامال است، چگونه مى تواند به چنين كارى دست زند كه نتيجه آن دشمنى با خدا و رسول او است؟ 📚راهنمای حقیقت ، سبحانی ، ص 659 ❕احتمال دوم اين كه شيعيان به خاطر اين برخى از آنها را لعن مى كنند كه آن فرد از مقام و خود غافل گرديده و با وجود درك مصاحبت پيامبر، بر خلاف دستور او رفتار كرده، به نحوى كه مستحق بيزارى گرديده است، چنان كه قرآن مجيد مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً». «آنان كه خدا و رسول او را آزار مى دهند، خدا از آنان در دو جهان بيزار بوده و براى آنان عذاب خوار كننده اى آماده ساخته است». ( احزاب 54) ❔حال اگر فردى از صحابه موجبات آزار پيامبر را فراهم ساخت مگر به دخت پیامبر جسارت کرد به حكم اين آيه خواهد بود چنان که پیامبر گرامی « فاطمه پاره تن من است، هركس او را به آورد مرا خشمگين ( و اذیت ) كرده است‏ » 📚صحیح بخاری ج6 ص491 👌از این گذشته ، در روایات فراوانی ، دین مساوی دانسته شده است با دوست داشتن دوستان خدا و دشمنی و بغض داشتن خداوند به گونه ای که اگر کسی به این اصل توجه نداشته باشد دین ندارد ؛ 📚بحار الانوار ج 66 ص 237 باب 36 👌لعن دشمنان اهل بیت و هتکان آنها از مصادیق بغض و دشمنی کردن با آنها است چنان که علمای اهل نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « شش دسته اند که من آنها را لعنت می کنم و خداوند و تمام انبیاء نیز آنها را لعنت می کنند که یک دسته از آنها کسانی هستند که هتک حرمت عترت و اهل بیتم را کنند » 📚سنن ترمذی ج 4 ص 207 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا امام علی در جنگ که بزرگترین لشکر کشی مسلمین بود شرکت نداشت ❗️آیا سخن برخی اهل سنت که می گویند پیامبر از علی ناراحت بود و او را به نبرد واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌يكى از افتخارهاى امير مؤمنان، اين است كه در تمام نبردها ملازم ركاب پيامبر و پرچم‏دار وى در ‏هاى اسلامى بوده است، جز در غزوه «تبوك» كه به دستور پيامبر در مدينه باقى ماند و در اين جهاد شركت نكرد، زيرا پيامبر به خوبى مى ‏دانست كه منافقان و برخى از افراد به دنبال فرصت مى‏ گردند تا در غياب پيامبر، وضع را دگرگون سازند و حكومت نو بنياد اسلامى را واژگون كنند و اين فرصت در صورتى امكان پذير است كه پيامبر و ياران وى به مقصد دورى بروند و ارتباط آنان با مركز قطع شود. 👌تبوك، دورترين ‏اى بود كه پيامبر در طى غزوات خود به آن‏جا مسافرت نمود. پيامبر كاملا احساس كرد كه در غياب او ممكن است گروه‏هاى ضد اسلامى، اوضاع را دگرگون سازند و هم‏فكران خود را از نقاط مختلف حجاز گردآورده، متشكل شوند. ❕او با اين‏كه «محمد بن » را جانشين خود در مدينه قرار داده بود، ولى به على عليه السّلام فرمود: «تو سرپرست اهل بيت و خويشاوندان من و گروه مهاجرى و براى اين كار جز من و تو، كسى ديگر شايستگى ندارد.» 💠اقامت امير مؤمنان در مدينه توطئه گران را بسيار ناراحت ساخت، زيرا فهميدند كه با وجود على و ‏هاى پى‏گير او، ديگر نمى‏ توانند نقشه ‏هاى خود را پياده كنند. از اين رو، براى بيرون رفتن على از مدينه نقشه‏ اى ريختند و شايع كردند كه با اين‏كه پيامبر با كمال ميل على را براى شركت در جهاد دعوت كرد، ولى او از جهت دورى راه و شدت گرما، از شرت در اين نبرد مقدس امتناع كرد. على عليه السّلام براى ابطال تهمت آنان به محضر پيامبر شرف‏ياب گرديد و جريان را با آن حضرت در ميان نهاد. پيامبر، كلمه تاريخى خود را كه از دلايل واضح و روشن امامت و جانشينى بلافصل او پس از پيامبر است؛ درباره او چنين فرمود: «برادرم به بازگرد، زيرا براى حفظ شئون و اوضاع مدينه جز من و تو كسى شايستگى ندارد. تو نماينده من در ميان اهل بيت و خويشاوندان من هستى ... أما ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لا نبيّ بعدي؟ آيا خشنود نمى‏شوى كه بگويم مثل تو نسبت به من، مثل هارون نسبت به موسى است، جز اين‏كه پس از من پيامبرى نيست. همان طورى كه او وصى و جانشين بلافصل موسى بود، تو نيز جانشين و خليفه پس از من هستى » 📚سیره ابن هشام ج2 ص520 📚بحار الانوار ج21 ص207 📚فروغ ابدیت ، ص864 ❕روشن می شود که آنچه در پرسش شما آمد واقع است و مستند تاریخی ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔منابعی که در آن ذکر شده که امام حسین و قاتلین آن حضرت در آخر زمان رجعت می نمایند و با قاتلین خود میکنند را ذکر نمایید . ❔یکی از اساتید می فرمود چنین سندی نداریم که در رجعت امام حسین ع با شخص قاتلینش جنگ کند درحالیکه تو سخنرانی ها و منابر خیلی شنیدیم که جنگ میکنند . منابع این مطلب را میخاستم ❗️ 💠💠 👌رجعت از عقائد معروف شیعه است و تفسیرش در یک عبارت کوتاه چنین است که بعد از ظهور حضرت مهدی علیه السلام و در آستانه رستاخیز گروهی از مؤمنان خالص و کفار و طاغیان بسیار شرور به این جهان باز می گردند، گروه اول مدارجی از کمال را طی می کنند، و گروه دوم کیفرهای می بینند. 🔸خداوند در آیه 83 نمل اصل مساله رجعت را ثابت کرده و می فرماید: « به خاطر بیاور روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند محشور می کنیم و آنها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند» ❗️این آیه اشاره به رجعت و بازگشت گروهی از بدکاران و نیکوکاران به همین دنیا در آستانه رستاخیز می باشد زیرا اگر اشاره به رستاخیز و قیامت باشد تعبیر به « من کل امه فوجا»« از هر جمعیتی گروهی بر انگیخته می شوند» صحیح نیست زیرا در قیامت محشور می شوند چنان که قرآن در آیه 47 کهف می گوید: « ما آنها را محشور می کنیم و احدی را ترک نخواهم گفت» 🔸مومنین و کفار خالص در هنگام رجعت به دنیا باز می گردند چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در هنگام رجعت جز مومن خالص و کافر ، کسی به دنیا باز گشت نمی کند » 📚مختصر البصائر ص 153 🔸امام حسین علیه السلام از جمله اولین افرادی است که در هنگام به دنیا باز می گردد . 🔹امام صادق عليه السلام به من فرمود: «نخستين كسى كه به دنيا باز مى‏ گردد، حسين بن على عليهما السلام است و آن قدر فرمان‏روايى مى‏كند كه از كهن‏سالى، ابروانش روى مى ‏ريزد». 📚مختصر البصائر ص 28_ بحار الانوار ج 53 ص 46 👌با توجه به این که کفار محض و خالص در هنگام رجعت به دنیا برای عذاب مضاعف باز می گردند و دشمنان و قاتلین امام حسین علیه السلام نیز از مصادیق اتم کافر و خالص هستند ، و از سوی دیگر امام حسین علیه السلام نیز خودشان در هنگام رجعت باز می گردند ، هیچ بعد عقلی ندارد که امام علیه السلام از قاتلین خود بگیرند . 🔸البته در برخی نقل ها امام زمان علیه السلام به عنوان فردی معرفی شده است که از قاتلین امام حسین علیه السلام انتقام می گیرد چنان که جبرئیل خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛ « برای شهادت حسین گریه مکن زیرا به زودی خداوند توسط و مهدی شما از قاتلین حسین انتقام می گیرد » 📚بحار الانوار ج 36 ص 349 ❕لذا در دعای ندبه خطاب به امام عصر علیه السلام می گوییم ؛ « ايْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلآءَ، ايْنَ الْمَنْصُورُ عَلى‏ مَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْهِ وَافْتَرى » « كجاست خون خواه‏ كربلا؟ كجاست يارى شده در برابر دشمنان و تهمت زنندگانش » 📚مفاتیح نوین ص 195 ❕با توجه به این نقل ها ، احتمال این که امام زمان علیه السلام خودشان مستقیما از قاتلین امام حسین علیه السلام در زمان رجعت انتقام بگیرند ، است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓آيا دريافت و امام حسن از معاويه در جريان صلحشون صحت دارد ❕❕ 💠💠 👌کتب تاریخی مواد امام حسن علیه السلام را چنین درج کرده اند ؛ 1⃣معاویه موظف است بر اساس کتاب و سنت رسول و سیره خلفاء خلافت کند. 📚 نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی ، ج4 ص8 📚 الحسن ، ص260 به نقل از فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ابن حجر 2⃣خلافت پس از برای امام و اگر امام حسن از دنیا رفته بودند برای امام علیهما السلام است. 📚 الخلفاء ، سیوطی ، ص194 3⃣معاویه دادن به علی را در منابر و قنوت نماز ترک کند و از علی جز خیر نگوید. 📚 الشیعه ج4 ص43 4⃣مبلغ میلیون درهم که در بیت المال کوفه است به معاویه داده نمی شود ، و معاویه موظف است که هر ساله یک در هم به امام حسین بدهد ‌. 📚 و السیاسه ، ص200 📚 طبری ، ج6 ص92 5⃣تمام خصوصا اصحاب و حضرت علی باید در امنیت باشند و معاویه حق تعرض به آنها و به حسن و حسین و اهل بیت آنها را ندارد. 📚 طبری ، ج6 ص97 📚 ابن اثیر، ج3 ص116 👌اما آنچه از در کتب شیعه آمده است ؛ 🔷 علامه در الانوار متن صلح نامه را چنین می آورند ؛ « صلح کرد حسن بن علی بن ابی طالب با معاویه بن ابی سفیان که او نگردد ، او کند در میان مردم به کتاب خدا و سنت رسول خدا و سیره خلفای شایسته ( مراد حضرت علی است ) و به شرط آنکه معاویه برای بعد از خود تعیین نکند ، و مردم در هر جای که باشند از شام و عراق و حجاز و یمن از شر او ایمن باشند ، و اصحاب علی و شیعیان او باشند بر جانها و مالها و زنان و اولاد خود از معاویه و به این شرط عهد و پیمان خدا گرفته شد ، و بر آن که برای حسن بن علی و برادرش حسین و سایر اهل بیت و خویشان رسول خدا نیندیشند ، و در آشکار و پنهان به ایشان نرسانند ، و احدی از ایشان را در افقی از آفاق نترسانند ، و آن که سب امیر المومنین نکنند ، و در نماز ناسزا به علی و شیعیان او نگویند» 📚 الانوار ج44 ص65 👌می بینیم که در این نامه سخنی از امتیازات مالی که تاریخ نگاران اهل نقل کرده اند نمی باشند و به ما آنچه درباره امتیازات مالی صلح نامه نقل شده است و و است که با این کار خود می خواسته اند چهره مقدس اهل بیت به خصوص امام علیه السلام را مخدوش کنند. ❗️بله شیخ نقل می کند که امام حسن علیه السلام این شرط را نیز لحاظ کردند که معاویه باید از خراج « » مبلغ یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای و که در رکاب امیر مومنان کشته شدند تقسیم کند. 📚علل الشرایع ج1 ص212 👌فلسفه این نیز روشن است ‌. 🔶دارابگرد یکی از پنج شهرستان ایالت در قدیم بوده است. 📚لغت نامه دهخدا ، لغت دارابجرد 🔷این شهر بدون تسلیم ارتش اسلام گردید ، و مردم آن دیار با مسلمانان پیمان صلح بستند ، خراج آن طبق اسلام اختصاص به پیامبر و خاندان آن حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگان داشت. 🔷 7 👌از این رو امام مجتبی علیه السلام شرط کرد که خراج این شهر به شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود ، زیرا در آمد آنجا چنان که گذشت به خود آن حضرت داشت ، و بازماندگان آن دو جنگ ، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می رفتند. 📚 پیشوایان ، پاورقی ، ص133 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA