eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔این که در اسلام دروغ گفتن به دشمن یا اصلاح ذات البین یا دروغ به همسر جایز شمرده شده به نظرتون غیر نیست ❗️برخی مسخره میکنند که اگر اسلام آیینی الهی بود چنین احکامی در آن پیدا نمی شد ❕ 💠💠 👌در کتاب اخلاق در قرآن آمده است ؛ ❕با اين كه دروغ از مهمترين گناهان است و خطرات زيادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد، ولى باز هم مواردى دارد كه به صورت استثناء در روايات اسلامى و سخنان فقها و علماى اخلاق به پيروى از آن آمده است. 👌اين موارد عمدتاً عبارتند از؛ 1- دروغ براى اصلاح ذات البين؛ 2- دروغ براى اغفال دشمن در ميدان جنگ؛ 3- در مقام تقيّه؛ 4- براى دفع شرّ ظالمان؛ 5- در تمام مواردى كه جان و ناموس انسان به خطر مى افتد و براى نجات از خطر راهى جز توسل به دروغ نيست. 👌تمام موارد را مى توان در يك كلى خلاصه كرد و آن اين كه هدفهاى مهمترى به خطر بيفتد و براى دفع آن خطرات، توسل به دروغ ضرورت داشته باشد، و به تعبير ديگر تمام اين موارد مشمول قاعده اهم و مهم است فى المثل انسان در چنگال جمعى متعصّب و بى منطق و بى رحم گرفتار مى شوند و از مذهب او سؤال مى كنند اگر حقيقت بگويد فوراً خون او را مى ريزند عقل و شرع در اينجا اجازه مى دهند كه انسان با پاسخ دروغين جان خود را از شرّ آنها نجات دهد. ❕ يا در مواردى كه اختلاف در ميان دو نفر بروز كرده و انسان مى تواند با گفتن دروغى (مثلًا فلان كس به تو علاقه زياد دارد و بارها در پشت سر ذكر خير شما را مى گفت) صلح و صفا و آشتى در ميان آن دو برقرار سازد و امثال اين اهداف مهم، نه اين كه انسان به خاطر منافع شخصى و كارهاى جزئى متوسل به دروغ شود، و اين استثنائات ضرورى را دستاويزى براى توسل به دروغ سازد، و به بهانه استفاده از استثنائات دروغ براى هر موضوع جزئى دروغ بگويد. 👌در واقع دروغ در اين موارد مانند حلال بودن خوردن مردار (اكل ميته) در موارد ضرورت است كه بايد به مقدار ضرورت و تنها در مواردى كه راهى جز آن نيست اكتفا شود ، دليل اين استثنائات علاوه بر قاعده عقلى بالا (قاعده اهم و مهم) روايات متعددى است كه منابع مختلف اسلامى از معصومين عليهم السلام نقل شده است. 1⃣در حديث معروفى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «لَيْسَ شَىْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ الَّا وَقَدْ احَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ الَيْهِ؛ هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه شده است حلال فرموده». 📚بحار الانوار ج101 ص284 2⃣از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه مى گويد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «سوگند به نام خدا ياد كن و برادرت را از كشته شدن (به ناحق) نجات ده». 📚وسائل الشیعه ج16 ص134 3⃣ در حديث ديگرى از همان حضرت صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: « هر دروغى در نامه عمل انسان نوشته مىشود، مگر كسى كه دروغ در ميان دو نفر بگويد تا ميان آن دو برقرار گردد». 📚المحجه البیضاء ج5 ص245 4⃣در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است: «دروغ نكوهيده است مگر در دو چيز، دفع شر و اصلاح ذات البين». 📚بحار الانوار ج69 ص263 5⃣ در حديث ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است: « تمام دروغها حتماً دروغ نوشته مى شود، مگر اين كه انسان در جنگ دروغ بگويد، زيرا (يكى از طرق پيروزى در) جنگ فريب (دشمن) است، يا در ميان دو نفر كينه و عدواتى باشد و او (به وسيله دروغ) ميان آنها صلح و آشتى برقرار سازد، يا با سخن مى گويد (كه واقعيت ندارد) به خاطر اين كه او را راضى كند». 📚المحجه البیضاء ج5 ص245 👌منظور از جمله اخير اين نيست كه انسان هر چه بخواهد به همسرش دروغ بگويد بلكه ناظر به مواردى است كه همسر انسان توقّعات نابجايى دارد، كه در امكانات نمى گنجد، او با وعده دروغين، سر و صداى او را خاموش مى كند، و اى بسا با گذشت زمان فراموش مى شود، و درگيرى و منازعه اى پيش نخواهد آمد. 👌این معنى در مورد توقّعات غير منطقى شوهر نيز صادق است، و در بعضى از نيز به آن اشاره شده است. 📚بحار الانوار ج69 ص243 🔰برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن ، مکارم ،ج 3 ص 237 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔مرگ صد ساله و زنده شدن دوباره ؛ ✅سوره البقرة أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [259] ⚡️يا مانند آن كس كه به دهى رسيد. دهى كه سقفهاى بناهايش فروريخته بود. گفت: از كجا خدا اين مردگان را زنده كند؟ خدا او را به مدت صد سال ميراند. آنگاه زنده‌اش كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بوده‌اى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بوده‌اى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مى‌خواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مى‌پيونديم و گوشت بر آن مى‌پوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مى‌دانم كه خدا بر هر كارى تواناست. (259) 🍃باز هم قصه ای بی نام و بی تاریخ و بی ذکر محل و بی هیچ تایید تاریخی. 🌿جالب اینجاست در آیه گفته شده که تو را نشانه ای برای مردم قرار می دهیم. کجاست و کو این نشانه ؟؟ 🍃در کجای این جهان قرار دارد ؟؟ تا مردم آنرا ببینند و عبرت گیرند. 💠💠 👌داستان هایی که قرآن ذکر می کند از آنجایی که از جانب خداوند حکیم است ، بی هیچ شرط و اشکالی مورد قبول است چرا که گفتن يا از جهل و نادانى و بى‏ خبرى از واقعيت‏ها، سرچشمه مى‏ گيرد، يا از ضعف و ناتوانى و احتياج، و چون هيچ‏يك از اين صفات در ذات پاك خداوند راه ندارد او از همه‏ صادق‏تر است. دروغ گفتن حتّى درباره يك انسان عادى از زشت‏ ترين كارها محسوب مى‏ شود، بلكه سرچشمه غالب زشتى ‏ها است و نشانه بارزى از انحطاط شخصيت است، مسلماً چنين كارى در مورد خداوند از هر نظر قبيح است كه العياذ باللَّه سخنى به دروغ گويد، يا وعده‏ اى نادرست دهد ، لذا می فرماید ؛ «و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!». ( نساء 87 ) « و كيست كه در گفتار و وعده ه ايش، از خدا راستگوتر باشد؟!» ( نساء 122) 📚پیام قرآن ج 4 ص 442 ❕بنابراین لزومی ندارد که برای یقین به قصص قرآن به دنبال مبنای تاریخی باشیم ، چرا که این قصص از جانب خداوندی صادر شده است که احتمال کذب و دروغگویی در مورد او نمی رود ، و از سوی دیگر نقل های تاریخی همواره خالی از تحریفات و دگرگونی ها و زیاده و ها نمی باشد ، آنچه می تواند تکیه گاه اصلی در این رابطه قرار گیرد ، نقل کسانی است که از کذب و خطا در سخن مصون و معصوم هستند و آنان جز خداوند و معصومین ،کسان دیگری نیستند . 🔸 👇 🔸 👇 ❕با این وجود ، نقل های تاریخی قرآن همواره از جانب تاریخ نیز تایید شده است و در رابطه با قضیه مذکور مسلمان می نویسند ؛ « آيه اشاره به سرگذشت كسى مى‏ كند كه در اثناى سفر خود در حالى كه بر مركبى سوار بود و مقدارى آشاميدنى و خوراكى همراه داشت از كنار يك آبادى گذشت در حالى كه به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده بود و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مى ‏خورد هنگامى كه اين منظره وحشت ‏زا را ديد گفت چگونه خداوند اين را زنده مى ‏كند؟ در اين هنگام خداوند جان او را گرفت و يكصد سال بعد او را زنده كرد و از او سؤال نمود چقدر در اين بيابان بوده ‏اى؟ او كه خيال مى‏ كرد مقدار كمى بيشتر در آنجا درنگ نكرده فورا در جواب عرض كرد: يك روز يا كمتر! به او خطاب شد كه يكصد سال در اينجا بوده ‏اى اكنون به غذا و آشاميدنى خود نظرى بيفكن و ببين چگونه در طول اين مدت به فرمان خداوند هيچگونه تغييرى در آن پيدا نشده است ولى براى اينكه بدانى يكصد سال از مرگ تو گذشته است نگاهى به مركب سوارى خود كن و ببين از هم متلاشى و پراكنده شده و مشمول قوانين عادى گشته و مرگ آن را از هم متفرق ساخته است سپس نگاه كن و ببين چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع ‏آورى كرده و زنده مى‏ كنيم او هنگامى كه اين منظره را ديد گفت مى‏ دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است يعنى هم اكنون آرامش خاطر يافتم و مساله رستاخيز مردگان در نظر من شكل حسى به خود گرفت . آن «قريه»، طبق بسيارى از نقل ها ، «بيت المقدس» بوده و اين ماجرا بعد از ويرانى آن به «بخت النصر» واقع شد. و همینطور در بسیاری از نقل ها آمده است كه او «عُزَيْر» پيامبر معروف بنى ‏اسرائيل بود، در بعضى نيز آمده است كه او «ارْميا» يكى ديگر از پيامبران بنى ‏اسرائيل بود، بعضى هم نام او را «خِضْر» و بعضى «إشْعيا» ذكر كرده ‏اند.
🤔 ❔ سوالی که وجود داره اینه که بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت زهرا خیلی میکردند طوری که همسایه ها به حضرت علی گفتند فاطمه یا شب گریه کند تا ما استراحت کنیم در روز یاروز گریه کند وما شب استراحت کنیم. ایا این کار حضرت زهرا نبود❕ ❓حضرت زهرا معصوم بودند و حتی کار مباحی که برایش سودی نداشت ، انجام نمیداد حال برای ما سوال است که چرا انقدر گریه کرد که موجب در امدن صدای مردم شد که گفتند اذیت میشویم و حضرت امیر برایش بیت ساخت ❕❕ 💠💠 👌فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از شهادت پیامبر گرامی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بسیار بودند و همواره به خاطر این مصائب گریه و ناله می کردند تا آنجایی که در روایتی از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « پنج نفر در عالم هستند که بسیار گریه کردند ، آدم به خاطر خروج از بهشت و یعقوب به خاطر فراق یوسف و یوسف به خاطر فراق یعقوب و و امام سجاد ( به خاطر وقایع کربلا )» 📚 ص140 👌در نقل است ؛ « بزرگان به نزد علی علیه السلام آمدند و گفتند فاطمه روز و شب گریه می کند ، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم در حالی که روز ها به علت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداریم ، ما از تو تقاضا می کنیم که فاطمه یا شب کند و یا روز ، علی علیه السلام فرمود مانعی ندارد و این موضوع را با فاطمه در میان گذاشت و پس از آن اطاقی در خارج از شهر مدینه برای فاطمه ساخت که آن را بیت الاحزان مین گفتند ، به هنگام صبح ، فاطمه ، حسن و حسین را بر می داشت و به می رفت و همچنان تا شب گریه می کرد و چون شب فرا می رسید علی فاطمه را به منزل باز می گردانید » 📚 ج43 ص177 ❕حقیقت آن است که حضرت زهرا سلام الله علیها مایه اذیت و آزار هیچ کس نبود ؛ 🗯 اما از آنجایی که این گریه ها ،آمیخته ای از گریه های به خاطر از دست دادن پیامبر و گریه های به خاطر غصب خلافت و هتک حرمت بیت نبوت ، بود ، دستگاه حاکم و هم پیمانان آنان را به خطر می انداخت که شاید این گریه ها سبب بیداری وجدان خفته مردم شود ، لذا با و چنین وانمود می کردند که این گریه ها مایه اذیت و آزار ما شده است 🗯 حضرت علی نیز به سبب آنکه ای به دست آنان جهت تبلیغ بر علیه اهل بیت ندهد ، بیت الاحزانی برای حضرت زهرا فراهم ساختند . 👌با توجه به حضرت زهرا سلام الله علیها و بی غیرتی مردم مدینه در دفاع از اهل بیت ، این بیان و توجیه ، بیان در این قضیه می باشد که هم با عصمت حضرت زهرا منافاتی ندارد و هم شاهد دیگری بر بی وجدانی خلافت می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یک سنی می گفت که شیعیان لقب را از عایشه سرقت کردند و به حضرت فاطمه داده اند ❗️صدیقه عایشه است نه فاطمه ❕❕ 💠💠 👌به تصریح روایات شیعه و اهل سنت، از جمله القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « برای فاطمه نزد خداوند نه اسم است که عبارتند از فاطمه و ، مبارکه ،طاهره، زکیه ، راضیه ، مرضیه ، محدثه ، و زهرا سلام الله علیها » 📚بحار الانوار ج،43 ص10 ❕این مطلب در روایات اهل به نقل از خود عایشه نیز آمده است . 👌حاکم به سند خود از عایشه روایت می کند ؛ « معمول بود كه عایشه هرگاه از زهرا دختر ياد مى‏ كرد، مى‏ گفت هیچكس را از زهرا نديدم، مگر پيغمبر را كه زهرا از قلب او تولّد يافته بود » 📚مستدرک حاکم ج3 ص160 📚الاستیعاب ج2 ص751 📚حلیه الاولیاء ج2 ص41 ❔براستی چگونه می توان از عایشه به عنوان صدیقه و بسیار راستگو و درستکار یاد کرد در حالی که خداوند در او و حفصه آیه نازل کرد و فرمود ؛ « اگر شما از كار خود توبه كنيد، و دست از آزار پيامبر برداريد به سود شما است، زيرا دلهاى شما با اين عمل از حق منحرف گشته، و به گناه آلوده شده‏ است » ( تحریم 4) ❕درصحيح بخارى از" ابن عباس" نقل شده كه مى‏ گويد: « از عمر در مورد آیه ( مذکور ) پرسيدم که آن دو نفر از همسران پيامبر كه بر ضد او دست به دست داده بودند چه كسانى بودند؟ عمر گفت: حفصه و بودند . 📚صحیح بخاری ج8 ص181 ❔براستی چگونه عایشه مصداق صدیقه است در حالی که به تصریح روایات اهل سنت می گفته است و نسبت های ناروا به پیامبر گرامی و دیگران می داده است . 👌به پیامبر می گفت ؛ « تو کسی هستی که گمان می کند پیامبر است ، چرا نمی کنی » 📚فیض القدیر ج3 ص661 👌و می گفت پیامبر شده است . 📚صحیح بخاری ج4 ص91 ❕در دیگری آمده است ؛ « پیامبر با زنی از بنی عامر به نام « سنی » ازدواج کرد ، آن زن از زیباترین زنان زمان خودش بود ، عایشه و حفصه وقتی او را دیدند گفتند پیامبر حتما او را به خاطر جمالش بر ما می دهد لذا ( به دروغ ) به آن زن گفتند پیامبر میلی به تو ندارد ( و سبب جدایی آن زن از پیامبر شدند )» 📚الطبقات الکبری ج8 ص145 📚الاستیعاب ج4 ص1786 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در اسلام دروغ گفتن به دشمن یا اصلاح ذات البین یا دروغ به همسر جایز شمرده شده به نظرتون غیر نیست ❗️برخی مسخره میکنند که اگر اسلام آیینی الهی بود چنین احکامی در آن پیدا نمی شد ❕ 💠💠 👌در کتاب اخلاق در قرآن آمده است ؛ ❕با اين كه دروغ از مهمترين گناهان است و خطرات زيادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد، ولى باز هم مواردى دارد كه به صورت‏ استثناء در روايات اسلامى و سخنان فقها و علماى اخلاق به پيروى از آن آمده است. 👌اين موارد عمدتاً عبارتند از؛ 1- دروغ براى اصلاح ذات البين؛ 2- دروغ براى اغفال دشمن در ميدان جنگ؛ 3- در مقام تقيّه؛ 4- براى دفع شرّ ظالمان؛ 5- در تمام مواردى كه جان و ناموس انسان به خطر مى‏ افتد و براى نجات از خطر راهى جز توسل به دروغ نيست. 👌تمام موارد را مى ‏توان در يك كلى خلاصه كرد و آن اين كه هدف‏هاى مهمترى به خطر بيفتد و براى دفع آن خطرات، توسل به دروغ ضرورت داشته باشد، و به تعبير ديگر تمام اين موارد مشمول قاعده اهم و مهم است فى المثل انسان در چنگال جمعى متعصّب و بى‏ منطق و بى ‏رحم گرفتار مى‏ شوند و از مذهب او سؤال مى‏ كنند اگر حقيقت بگويد فوراً خون او را مى ‏ريزند عقل و شرع در اينجا اجازه مى‏ دهند كه انسان با پاسخ دروغين جان خود را از شرّ آنها نجات دهد. ❕ يا در مواردى كه اختلاف در ميان دو نفر بروز كرده و انسان مى ‏تواند با گفتن دروغى (مثلًا فلان كس به تو علاقه زياد دارد و بارها در پشت سر ذكر خير شما را مى‏ گفت) صلح و صفا و آشتى در ميان آن دو برقرار سازد و امثال اين اهداف مهم، نه اين كه انسان به خاطر منافع شخصى و كارهاى جزئى متوسل به دروغ شود، و اين استثنائات ضرورى را دستاويزى براى توسل به دروغ سازد، و به بهانه استفاده از استثنائات دروغ براى هر موضوع جزئى دروغ بگويد. 👌در واقع دروغ در اين موارد مانند حلال بودن خوردن مردار (اكل ميته) در موارد ضرورت است كه بايد به مقدار ضرورت و تنها در مواردى كه راهى جز آن نيست اكتفا شود ، دليل اين استثنائات علاوه بر قاعده عقلى بالا (قاعده اهم و مهم) روايات متعددى است كه منابع مختلف اسلامى از معصومين عليهم السلام نقل شده است. 1⃣در حديث معروفى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم: «لَيْسَ شَىْ‏ءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ الَّا وَقَدْ احَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ الَيْهِ؛ هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه شده است حلال فرموده». 📚بحار الانوار ج101 ص284 2⃣از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه مى ‏گويد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «سوگند به نام خدا ياد كن و برادرت را از كشته ‏شدن (به ناحق) نجات ده». 📚وسائل الشیعه ج16 ص134 3⃣ در حديث ديگرى از همان حضرت صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: « هر دروغى در نامه عمل انسان نوشته مى‏شود، مگر كسى كه دروغ در ميان دو نفر بگويد تا ميان آن دو برقرار گردد». 📚المحجه البیضاء ج5 ص245 4⃣در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است: «دروغ نكوهيده است مگر در دو چيز، دفع شر و اصلاح ذات البين». 📚بحار الانوار ج69 ص263 5⃣ در حديث ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است: « تمام دروغ‏ها حتماً دروغ نوشته مى‏ شود، مگر اين كه انسان در جنگ دروغ بگويد، زيرا (يكى از طرق پيروزى در) جنگ فريب (دشمن) است، يا در ميان دو نفر كينه و عدواتى باشد و او (به وسيله دروغ) ميان آنها صلح و آشتى برقرار سازد، يا با سخن مى‏ گويد (كه واقعيت ندارد) به خاطر اين كه او را راضى كند». 📚المحجه البیضاء ج5 ص245 👌منظور از جمله اخير اين نيست كه انسان هر چه بخواهد به همسرش دروغ بگويد بلكه ناظر به مواردى است كه همسر انسان توقّعات نابجايى دارد، كه در امكانات نمى ‏گنجد، او با وعده دروغين، سر و صداى او را خاموش مى‏ كند، و اى بسا با گذشت زمان فراموش مى‏ شود، و درگيرى و منازعه ‏اى پيش نخواهد آمد. 👌این معنى در مورد توقّعات غير منطقى شوهر نيز صادق است، و در بعضى از نيز به آن اشاره شده است. 📚بحار الانوار ج69 ص243 🔰برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن ، مکارم ،ج 3 ص 237 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔹 👇 👌وسوسه هاى واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدى بود که حتى پس از ولادت حضرت جواد(علیه السلام) که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهى از خویشان امام رضا(علیه السلام) طبعاً بر اساس حسدورزی ها و تنگ نظری ها گستاخى را به رساندند که ادعا کردند که حضرت جواد، فرزند على بن موسى نیست! 👌آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، براى مطرح کردن اندیشه هاى پنهانى خویش، جز شبهه عوام فریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره چیزى نیافتند و گندمگونى صورت حضرت جواد(علیه السلام) را بهانه قرار داده و گفتند: در میان ما، امامى که باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام با قیافه شناسى داورى کرده است ، باید بین ما و تو قیافه شناسان داورى کنند. حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پى آنان بفرستید ولى من این کار را نمى کنم، اما به آنان نگویید براى چه دعوتشان کرده اید... ❕( معتبر شناخته شدن قيافه شناسى از طرف پيامبر اسلام ادعائى بود كه صرفاً از طرف آنان مطرح شد و هرگز به معناى تأييد آن از طرف امام رضا(عليه السلام) نبود، و اگر حضرت به اين پيشنهاد تن در داد، از روى به اين دليل كه مى دانست اين كار در نهايت، به روشن شدن واقعيت، و اثبات پوچى ادعاى آنان تمام مى شود. قيافه شناسان كسانى بودند كه از روى شباهت اندام، نسب اشخاص را تعيين مى كردند.) ❕یک روز بر اساس قرار قبلى، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا(علیه السلام) در باغى نشستند و آن حضرت، در حالى که جامه اى گشاده و پشمین بر تن و کلاهى بر سر و بیلى بر دوش داشت، در میان به بیل زدن مشغول شد، گویى که باغبان است و ارتباطى با حاضران ندارد. 👌آنگاه حضرت جواد(علیه السلام) را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وى را از میان آن جمع شناسایى کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد، اما این شخص عموى پدرش، و این عموى خود او، و این هم عمه اوست، اگر پدرش نیز در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده است؛ زیرا پاهاى این دو، به یک گونه است! در این هنگام امام رضا(علیه السلام) به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است. ❕در این هنگام على بن جعفر، عموى حضرت رضا(علیه السلام) از جا برخاست و بوسه برلب هاى حضرت جواد(علیه السلام) زد و عرض کرد: مى دهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستى. 📚الکافی ج 1 ص 322 _ سیره پیشوایان ص 563 👌بدین ترتیب بکبار دیگر توطئه و دسیسه مخالفان امامت براى خاموش ساختن نور خدا، با شکست روبرو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت و به همين جهت بود كه امام رضا(عليه السلام) خود را به رسول خدا، و جواد را به ابراهيم فرزند پيامبر تشبيه مى كرد، زيرا پس از تولد ابراهيم از ماريه قبطيه برخى از همسران رسول خدا از روى حسد، چنين تهمتى به وى زدند و گفتند: اين نوزاد از «جريح» خادم رسول اكرم است! ولى پس از تحقيق و كاوش روشن شد كه اصولاً «جريح» فاقد عضو تناسلى است! و به اين ترتيب خداوند آنان را آشكار ساخت و ماريه را از اين تهمت تبرئه كرد . 📚 مناقب آل أبى طالب، ج 4، ص 387 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔹 👇 👌وسوسه هاى واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدى بود که حتى پس از ولادت حضرت جواد(علیه السلام) که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهى از خویشان امام رضا(علیه السلام) طبعاً بر اساس حسدورزی ها و تنگ نظری ها گستاخى را به رساندند که ادعا کردند که حضرت جواد، فرزند على بن موسى نیست! 👌آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، براى مطرح کردن اندیشه هاى پنهانى خویش، جز شبهه عوام فریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره چیزى نیافتند و گندمگونى صورت حضرت جواد(علیه السلام) را بهانه قرار داده و گفتند: در میان ما، امامى که باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام با قیافه شناسى داورى کرده است ، باید بین ما و تو قیافه شناسان داورى کنند. حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پى آنان بفرستید ولى من این کار را نمى کنم، اما به آنان نگویید براى چه دعوتشان کرده اید... ❕( معتبر شناخته شدن قيافه شناسى از طرف پيامبر اسلام ادعائى بود كه صرفاً از طرف آنان مطرح شد و هرگز به معناى تأييد آن از طرف امام رضا(عليه السلام) نبود، و اگر حضرت به اين پيشنهاد تن در داد، از روى به اين دليل كه مى دانست اين كار در نهايت، به روشن شدن واقعيت، و اثبات پوچى ادعاى آنان تمام مى شود. قيافه شناسان كسانى بودند كه از روى شباهت اندام، نسب اشخاص را تعيين مى كردند.) ❕یک روز بر اساس قرار قبلى، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا(علیه السلام) در باغى نشستند و آن حضرت، در حالى که جامه اى گشاده و پشمین بر تن و کلاهى بر سر و بیلى بر دوش داشت، در میان به بیل زدن مشغول شد، گویى که باغبان است و ارتباطى با حاضران ندارد. 👌آنگاه حضرت جواد(علیه السلام) را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وى را از میان آن جمع شناسایى کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد، اما این شخص عموى پدرش، و این عموى خود او، و این هم عمه اوست، اگر پدرش نیز در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده است؛ زیرا پاهاى این دو، به یک گونه است! در این هنگام امام رضا(علیه السلام) به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است. ❕در این هنگام على بن جعفر، عموى حضرت رضا(علیه السلام) از جا برخاست و بوسه برلب هاى حضرت جواد(علیه السلام) زد و عرض کرد: مى دهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستى. 📚الکافی ج 1 ص 322 _ سیره پیشوایان ص 563 👌بدین ترتیب بکبار دیگر توطئه و دسیسه مخالفان امامت براى خاموش ساختن نور خدا، با شکست روبرو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت و به همين جهت بود كه امام رضا(عليه السلام) خود را به رسول خدا، و جواد را به ابراهيم فرزند پيامبر تشبيه مى كرد، زيرا پس از تولد ابراهيم از ماريه قبطيه برخى از همسران رسول خدا از روى حسد، چنين تهمتى به وى زدند و گفتند: اين نوزاد از «جريح» خادم رسول اكرم است! ولى پس از تحقيق و كاوش روشن شد كه اصولاً «جريح» فاقد عضو تناسلى است! و به اين ترتيب خداوند آنان را آشكار ساخت و ماريه را از اين تهمت تبرئه كرد . 📚 مناقب آل أبى طالب، ج 4، ص 387 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔افرادی را در عزاداری می بینم که به خود را به گریه کردن می زنند و وانمود می کنند که گریه می کنند اما گریه نمی کنند ❗️ برخی میگویند که این عمل ثواب دارد ❕این سخن سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌تباکی یعنی خود را به گريه زدن، خود را گريان نشان دادن، خود را شبيه گريه‏ كننده ساختن و حالت گريه به خود گرفتن است . 🔸در راه احياى عاشورا و بر عزاى حسين علیه السلام ، هم گريستن، هم گرياندن و هم حالت گريه داشتن ثواب دارد. حتّى اگر كسى نگريد يا گريه‏ اش نيايد، گرفتن اين حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسّر ايجاد مى‏ کند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم مى ‏بخشد. تباكى، همسويى با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گريستن و گرياندن است. 🔸در حديث امام علیه السلام است ؛ «من انشد فى الحسين شعرا فتباكى فله الجنّة» هر كه درباره حسين، بگويد و تباكى كند، بهشت براى اوست.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 282 👌در حديثى هم كه سيد بن طاووس نقل كرده، چنين است: «من تباكى فله الجنّة» « هر کس در حسین تباکی کند ، بهشت برای اوست » 📚همان مدرک 👌 و در حديث قدسى خداوند آمده است ؛ «اى موسى هر يك از بندگانم كه‏ در زمان شهادت فرزند مصطفى گريه كند يا حالت گريه به خود گيرد و بر سبط پيامبر تعزيت گويد، همواره در بهشت خواهد بود. » 📚مستدرک سفینه البحار ج 7 ص 235 👌البته غير از تباكى در مصيبت ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام ، حالت گريه به خود گرفتن در و دعا و از خوف خدا نيز مطلوب است و اين از نمونه‏ هاى روانى تأثير ظاهر در باطن است . 👌 امام صادق علیه السلام درباره گريه بر گناه خويش و از خوف خدا مى‏ فرمايد ؛ « اگر گريه‏ ات نمى‏ آید، خود را به حالت گريه در آور، پس اگر به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد، پس به تو.» 📚بحار الانوار ج 90 ص 344 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓خدا می‌فرماید دین حق فقط است. و از طرفی مردم در و جاهای عبادتی دیگر ؛ حاجت روا میشوند. با این عمل مردم باز به روی می آورند. آیا این عمل خلاف حکمت و یا حداقل خلاف لطف الهی نیست❕❕ 💠💠 👌توجه به نکاتی چند لازم است ؛ 1⃣ثابت نیست که تمام این حاجت روا شدن ها یا شفا یافتن ها واقعی باشد . ممکن است افرادی به این ادعا را داشته باشند بنابراین آنچه در اولین قدم لازم است آن است که حقیقت و واقعیت داشتن این امور اثبات شود . 2⃣افرادی که شفا می یابند و حاجت روا می شوند ممکن است از جمله افرادی باشند که عامدا با دین حق مقابله می کنند و تعصب می ورزند و پس از آن که حجت الهی بر آنها تمام شده است ، دست از باطل خود نمی کشند . 👌 یافتن و حاجت روا شدن این گونه افراد ، دلیل بر حقانیت راه و روششان نیست بلکه این شفا یافتن از باب و عذاب تدریجی است که خداوند در این دنیا چنین افرادی را گرفتار این نوع عذاب می کند که تا بیشتر از راه و طریق حق منحرف شوند و کوله بارشان سنگین تر شود . 👌جهت آگاهی از چگونگی و فلسفه استدراجی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5607 🔷امام رضا علیه السلام فرمود : « خداوند دعای مومن را تاخیر می اندازد زیرا دعا و مناجات کردن او را دوست دارد و می گوید من دوست دارم که دعای این بنده ام را بشنوم و دعای منافق و کافر را اجابت می کند و می گوید نمی خواهم صدا و دعای این فرد را بشنوم» 📚بحار الانوار ج90 ص370 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « خداوند دنیا و نیازهای دنیوی همه را بر آورده می کند چه کسانی را که دوست داشته باشد و چه کسانی را که دوست نداشته باشد اما آخرت را تنها به کسی می دهد که دوستش داشته باشد . مومن گاهی خواسته ای دنیوی دارد که خدا به او نمی دهد اما خواسته اخروی او را بر آورده می کند اما خواسته ها و دنیوی کافر را قبل از آن که کافر دعا و درخواست کند برآورده می کند اما او را از آخرت بی بهره می سازد» 📚مستدرک الوسائل ج5 ص194 3⃣گاهی نیز کسانی که حاجت روا می شوند فکری و فرهنگی هستند که از دین حق آگاهی پیدا نکرده اند و در این نا آگاهی هم مقصر نیستند و اگر نسبت به حق اطلاع پیدا می کردند بدون شک به آن دین ، متدین می شدند . 👌این گونه افراد الهی نیستند و خداوند بر حسب مهربانی و رحمانیتش در دنیا و برزخ و آخرت به آن ها با دیده رحمت نگاه می کند و احیانا حوائج و خواسته هایشان را نیز در دنیا بر آورده می کند که جهت آگاهی تفصیلی از وضعیت به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 ❕بنا براین شفا یافتن این گونه افراد هم دلیل بر صحت باطلشان نمی باشد . ‌ ❗️با توجه به این نکات و این که در زمان کنونی حجت الهی بر بشر با دین اسلام و مذهب تشیع خاتمه یافته است ، شفا و حاجت روا شدن پیروان آیین های غیر اسلام ، از دید تعالیم اسلامی به هیچ عنوان دلیل بر حقانیت آن آیین ها نمی باشد و هیچ انسان اندیشی نیز نمی تواند این امور را دلیل بر صحت های باطل و غیر الهی تلقی کند . 📝 اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا واقعا ما در حق پیامبر و امامان گرفتار نشدیم❗️آیا این غلو نیست که اونها را همتای خدا قرار داده ایم و می گوییم بستن به آنها سبب شدن می شود❕❕ 💠💠 👌 آن است که انسان در حق اهل بیت به چیزی باشد که ریشه در آیات و روایات نداشته باشد و فوق آن بزرگواران باشد که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2930 ❕این که بستن به پیامبر گرامی و اهل بیت پاکشان سبب شدن روزه می گردد ، ریشه در روایات متعددی دارد. 🔶امام علیه السلام فرمود: « دروغ گویی بر خدا و رسولش و سبب باطل شدن روزه می گردد» 📚 ج4 ص203 📚 الشیعه ج10 ص33 📚 ج2 ص340 📚 الاخبار ص165 📚 ج2 ص107 👌و : « پنج چیز است که سبب شدن روزه می گردد ؛ ؛ ؛ ؛ بردن سر در آب ؛ بستن بر خدا و رسولش و بر ائمه » 📚 ج1 ص286 📚 الشیعه ج10 ص34 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA