eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht سایت : shiapasokh.com shiapasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔چرا حضرت علی از خود حضرت فاطمه دفاع نکرد اما پس از شهادت او وقتی خلفا قصد نیش قبر و نماز خواندن بر جنازه ایشان را داشتند با از او دفاع کرد ❗️آیا این یکی از بزرگترین تناقض های شیعه نیست ❕ 💠💠 👌در رابطه با فلسفه عدم دفاع علی علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها و تعرض دستگاه خلافت به ایشان به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 ❕حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادتشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❕در نقلی در کتاب دلائل امامه آمده است ؛ 👌صبح آن شبى كه فاطمه عليها السّلام را دفن نمودند اثر چهل قبر جديد در قبرستان بقيع مشاهده مى‏ شد ،هنگامى كه مسلمانان از درگذشت حضرت فاطمه آگاه و متوجه بقيع شدند با قبر جديد مواجه گرديدند، نتوانستند قبر حضرت زهرا را از ميان آن چهل قبر تشخيص دهند... زعماى قوم گفتند: گروهى از زنان مسلمان را احضار كنيد كه اين قبرها را بشكافند تا جنازه فاطمه را به دست بياوريم و بر بدن او نماز بخوانيم و قبرش را زيارت كنيم. 👌هنگامى كه خبر اين توطئه به گوش حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام رسيد، در حالى آمد كه خشمناك، چشمان مباركش سرخ، رگهاى گردنش بيرون زده، قباى زرد رنگى پوشيده بود كه آن را به هنگام غضب و ناراحتى مى‏پوشيد و دست بر ذو الفقار گرفته بود، آمد تا وارد بقيع شد. شخصى به ميان مردم رفت و گفت: اين على بن ابى طالب است كه با اين حالت آمده و سوگند مى‏خورد كه اگر يك سنگ از اين قبور شود شمشير را در ميان همه شما بگذارد و تا آخرين نفر شما را نابود نمايد. ❕عمر در حالى كه با يارانش بود، با حضرت امير عليه السّلام ملاقات كرد و گفت: اى ابو الحسن! چه منظور دارى؟ به خداوند سوگند ما قبر فاطمه را مى‏شكافيم و بر جنازه ‏اش نماز مى‏گزاريم.حضرت امير لباسهاى وى را گرفت و او را از جاى بر كند و بر زمين زد و فرمود:اى ابو السوداء! ...به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد. عمر! از اين خيال در گذر! پس از عمر ابو بكر با حضرت امير ملاقات نمود و گفت:اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند مى‏دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمى‏پسندى خوددارى مى‏كنيم راوى مى‏گويد: على عليه السّلام را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند. 📚دلائل الامامه ص136 👌این نقل به صورت و بدون سند از فردی به نام محمد بن همام که او نیز است نقل شده است ، بنابراین روایت از حیث سندی ضعیف است و نمی توان آن را دلیلی بر تناقض و تضاد در رفتار علی علیه السلام کرد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اخیرا کلیپی در کانال های ضد دین منتشر می شود که یک می گوید در بهشت آدم و حوا با هم دعوا کردند و خداوند فاطمه را به آنها نشان داد و آدم با دیدن فاطمه حوا را فراموش کرد ❗️این حرفا دارد ❕ 💠💠 👌روایتی است که علامه مجلسی از کتابی به نام کتاب آلال از ابن خالویه می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « وقتى خداوند آدم و حوا را آفريد در بهشت از روى تبختر و راه رفتند آدم بحوا گفت خداوند موجودى از ما نيكوتر نيافريد خداوند بجبرئيل دستور داد كه آدم را بفردوس اعلى ببرد همين كه وارد فردوس اعلى شدند چشم آنها به دخترى افتاد كه بر فرشى مرصع از فرشهاى بهشت نشسته است و بر سر تاجى از نور و بر گوش دو گوشواره از نور دارد از زيبائى او بهشت درخشان شده ، آدم به جبرئيل گفت اين دخترك كيست كه از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت اين فاطمه دختر محمّد يكى از فرزندان تو است كه پيامبر آخر الزمان است گفت اين تاج چيست كه بر سر دارد گفت شوهرش علي بن ابى طالب است پرسيد اين دو گوشواره گفت دو فرزندش حسن و حسين هستند. 👌گفت آيا قبل از من آفريده شده‏ اند جبرئيل پاسخ داد كه آنها در علم غامض خدا چهار هزار سال پيش از خلقت تو وجود داشتند. 📚بحار الانوار ج25 ص5 ❕حال توجه به لازم است ؛ 1⃣این روایت بدون سند و به صورت و مرفوع از امام عسکری و ایشان از پیامبر گرامی نقل شده است . 2⃣دعوایی در کار نبوده است ، بلکه آدم و حوا به توجه ویژه خداوند به آنها احساس می کردند که برترین خداوند هستند . 3⃣این که گفته می شود آدم با دیدن فاطمه مرضیه سلام الله علیهما ، حوا را فراموش کرد ، کذب است و در روایت نیامده است . 4⃣این جریان اشاره به خلقت نورانی اهل بیت و فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد که قبل از بنی بشر بوده و در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7893 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6799 5⃣تعابیر و داشتن حضرت فاطمه سلام الله علیها ، تعابیر مجازی و غیر حقیقی هستند و در روایت مذکور آمده که تاج و دو گوشواره تعابیری کنایه ای بوده که اشاره به خلقت نورانی علی و حسنین علیهم السلام می باشد که چون تاج و گوشواره مایه پشت گرمی و زینت فاطمه سلام الله علیها بودند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شبهه ای را کانال ضد دین کرده که تمام حسین ناقص الخلقه بوده است و حضرت زهرا از تولد امام حسین داشت و امام حسین هم وقتی به دنیا آمد از حضرت زهرا شیر نمی خورد ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود ؛ « جبرئيل بر حضرت محمّد نازل شد و گفت: يا محمّد! خدا بر تو سلام ميرساند و بتو بشارت ميدهد به مولودى كه از فاطمه متولد مى‏شود و امت تو او را بعد از تو خواهند كشت. پيغمبر اكرم فرمود: سلام بر خداى سبحان باد. اى جبرئيل من به اين گونه فرزندى كه از فاطمه متولد گردد و بعد از من بدست امتم كشته شود احتياجى ندارم (زيرا تحمل يك چنين مصيبتى خيلى ناگوار است) جبرئيل بالا رفت و برگشت و همان مقاله اول را گفت. رسول خدا فرمود: بر پروردگار من سلام باد، من به چنين مولودى احتياج ندارم كه امتم او را بعد از من شهيد نمايند. جبرئيل عروج و هبوط كرد و گفت: 🔸يا محمّد! خداى مهربان تو را سلام ميرساند و بتو مژده ميدهد كه مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان امام حسين عليه السّلام عطا خواهد كرد. پيغمبر معظم اسلام فرمود راضى شدم. 🔸پس از اين جريان پيامبر خدا نزد فاطمه اطهر فرستاد و فرمود: خدا بمن بشارت داده به مولودى كه از تو متولد مى‏شود و امت من وى را بعد از من خواهند كشت. ❕فاطمه اطهر جواب داد: من به اين گونه مولودى كه امت تو او را بعد از تو شهيد كنند احتياج ندارم. پيغمبر اكرم در جوابش فرمود: خدا در عوض اين مصيبت مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان حسينم عطا خواهد كرد. فاطمه زهراء گفت: راضى شدم. آنگاه (آيه- 15- سوره احقاف در شأن وى نازل شد كه ميفرمايد:) در حالى كه مشقت داشت به وى حامله شد و او را زائيد، مدت حمل و شيرخوارگى او سى ماه شد، تا اينكه قوى و چهل ساله شد و گفت: پروردگارا! بمن توفيق بده كه در مقابل آن نعمت‏هائى كه بمن و والدين من عطا كردى سپاسگزار باشم و عمل نيكوئى انجام دهم كه نزد تو پسنديده باشد فرزندان مرا نيز صالح و نيكوكار قرار بده. 🔸 امام حسين عليه السّلام از فاطمه و زن ديگرى شير نخورد. بلكه آن حضرت را نزد پيامبر خدا مياوردند و آن بزرگوار شست مبارك خود را در دهان امام حسين ميگذاشت و حسين عليه السّلام بقدرى انگشت آن حضرت را ميمكيد كه غذاى دو الى سه روز خود را تأمين ميكرد و گوشت و خون امام حسين بدين وسيله از گوشت پيامبر اكرم اسلام صلّى اللَّه عليه و آله پرورش مييافت. هيچ مولودى شش ماهه بدنيا نيامد كه زنده بماند غير از عيسى بن مريم و امام حسين عليهما السّلام. 📚الکافی ج 1 ص 464 👌حال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣این روایت سندا است ، تعبیر « عن رجل » در سند حدیث و مجهول بودن راوی آن « محمد بن عمرو الزیات » نشانه ضعف سندی آن است . 2⃣این که پیامبر گرامی و حضرت زهرا سلام الله علیهما عرضه داشتند که ما به کودکی که کشته می شود احتیاج نداریم ، از این جهت بوده است که صبر بر این مصیبت کار آسانی نیست اما پس از بشارت خداوند به ظهور نسل امامت از حسین علیه السلام به ولادت او شدند . 3⃣خداوند در قرآن در رابطه با سختی حمل بر مادر می فرماید ؛ « وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ » 🔸« ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى ‏كند، و با ناراحتى بر زمين مى‏ گذارد » ( احقاف 15) ❕آیه فوق اشاره دارد به سختی ها و مشقت هایی که مادر در هنگام حمل و وضع حمل کودک می شود . همین آیه در روایت فوق مورد استناد قرار گرفته است که فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسین را با مشقت و سختی حمل کردند و به دنیا آوردند و تعبیر « کرها » در روایت اشاره به همین سختی ها است ، نه آنکه معاذ الله حضرت زهرا از امام حسین بدش می آمده است ، گذشته از آنکه وقتی حضرت زهرا می دانست که این کودک قرار است کشته شود ، مشقت و سختی بیشتری بر حضرت وارد می شد و با این مشقت و سختی خارق العاده روحی ، امام حسین را حمل و به دنیا آوردند . 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اخیرا در فضای مجازی این پیام مطرح میشود که یاران امام زمان و شمارشان این تعداد است و بقیه به فکر یاری ایشان نباشد آیا دارد ❕ ❗️طالقان ۲۴ نفر قم ۱۸ نفر جرجان ۱۲ نفر نیشابور ۸نفر ری ۷ نفر توس ۵ نفر همدان ۴ نفر سبزوار ۲ نفر اصفهان 1 نفر کرمان ۱ نفر قزوین 1 نفر حومه قم ۱ نفر❔❔ 💠💠 👌یاران امام زمان علیه السلام به دو دسته یاران و یاران تقسیم می شوند . ❕یاران خاص امام عصر علیه السلام که نقش پرچم داری و را برای حضرت ایفا می کنند ، سیصد و سیزده تن به عدد یاران پیامبر گرامی در جنگ بدر می باشد . 🔶امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « آنان که در بسترهایشان یافت نمی شوند و در مکه حضور می یابند سیصد و سیزده مرد به تعداد جنگاوران بدرند ، و آنان یاوران قائم اند » 📚الغیبه نعمانی ص313 📚بحار الانوار ج52 ص323 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « گویی قائم را بر منبر کوفه می بینم که سیصد و سیزده یاورش به تعداد جنگاوران بدر دورش را گرفته اند و اینان پرچمداران و حاکمان خداوند بر آفریدگانش در زمین هستند » 📚کمال الدین ج2 ص673 ❕اما تعداد یاران امام زمان علیه السلام بسیار بیشتر از این تعداد است . ❕از امام صادق علیه السلام سوال شد که چه تعداد با قائم خروج می کنند ، آنان می گویند همراه او به تعداد بدر خروج می کنند یعنی سیصد و سیزده مرد ؟ 👌امام پاسخ داد که او جز با جمعیتی نیرومند خروج نمی کند و جمعیت نیرومند کمتر از ده هزار تن نیستند » 📚کمال الدین ج2 ص654 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هنگامی که قائم ظهور کند و به درون کوفه بیاید خداوند هفتاد هزار انسان راستین را از پشت کوفه بر می انگیزد تا از همراهان و یاوران او باشند » 📚بحار الانوار ج52 ص390 👌در نقل های دیگر آمده است که تمام شیعیان و ارادتمندان امام عصر علیه السلام از یاران ایشان می باشند ؛ 📚تفسیر عیاشی ج1 ص66 📚بحار الانوار ج52 ص291 ❕با این وجود برخی روایات سیصد و سیزده تن از یاران خاص امام زمان را چنین معرفی کرده است که مثلا از دیلم 2 تن ، از بیروت 9 تن ، از طوس 5 تن ، از سیستان 2 تن ، از طالقان 24 تن ، از نیشابور 18 تن ، از ری 7 تن ، از طبرستان 9 تن ، از قم 18 تن ، از فلسطین یک تن و ...می باشند و در پایان آمده است که این ها نام سیصد و سیزده تن از یاران امام زمان می باشد . 📚دلائل الامامه ص554 و ... ❕این احادیث به صورت و بدون سند و یا با نقل از افراد صورت گرفته است و اعتباری سندی ندارند . 📚دانشنامه امام مهدی ج8 ص372 ❕لذا استدلال به روایات مذکوره برای تعیین یاران خاص امام عصر و و وطن هایشان صحیح نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔طبق تفکر شیعه مادر امام زمان از پهلو حامله شد و امام زمان هم از مادرش خارج شد. إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَوْصِیَاءِ لَا نُحْمَلُ فِی الْبُطُونِ وَ إِنَّمَا نُحْمَلُ فِی الْجُیُوبِ وَ لَا نُخْرَجُ مِنَ الْأَرْحَامِ وَ إِنَّمَا نُخْرَجُ مِنَ الْفَخِذِ الْأَیْمَنِ مِنْ أُمَّهَاتِنَا لِأَنَّنَا نُورُ اللَّهِ الَّذِی لَا تَنَالُهُ الدَّنَاسَاتُ 📗 نام کتاب : الهداية الكبرى نویسنده : حسين بن حمدان الخصيبي جلد : 1 صفحه : 355 📝علامه مجلسی هم در کتاب حق الیقین این روایت را به زبان فارسی می آورد 👇👇👇 حمل ما اوصياى پيغمبران در شكم نميباشد 👈در پهلو ميباشد 👉و از رحم بيرون نميآييم بلكه👈👈 از ران مادران فرود مى‌آييم 👉👉زيرا كه ما نورهاى حق‌تعالى‌ايم و چرك و كثافت و نجاست را از ما دور گردانيده است.  📘نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى جلد : 1 صفحه : 313 💠💠 👌روایتی است که در کتاب الهدایه الکبری به نقل از امام علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « حمل ما اوصیای پیغمبران در شکم نمی باشد بلکه در پهلو می باشد و ما از رحم بیرون نمی آییم بلکه از ران مادران متولد می شویم زیرا که ما نور حق تعالی هستیم و چرک و کثافت و نجاست را از ما دور گردانیده است » 📚الهدایه الکبری ص355 ❕مولف کتاب الهدایه الکبری ، حسین بن حمدان می باشد که نجاشی می گوید او فاسد المذهب بوده و روایاتش مردود است . 📚رجال نجاشی ص67 👌مولف کتاب مذکور روایت را به صورت آن هم از دو تن به نام های غیان الکلابی و موسی بن محمد الرازی نقل می کند که هر دو مجهول و ضعیف هستند . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج6 ص189 👌علامه مجلسی نیز در دو کتاب خود روایت مذکور را بدون سند و مرسل نقل می کند که این ارسال سبب روایت می گردد. 📚جلاء العیون ص1008 📚حق الیقین ص313 ❕از ضعف سند هم بگذریم در روایت مذکور مطلبی خلاف نمی باشد . ❔چه مانعی دارد که امام علیه السلام جهت دوری از نجاست و کثافت ، حملش در مادر باشد و از ران مادر متولد شود و از متولد نشود ❗️آیا در قدرت خدا شک است که نمی تواند چنین کاری را کند یا در قرب و منزلت امامان علیهم السلام تردیدی است ❕ 👌بنابراین روایت مذکور دلالت عظمت و مقام امامان می کند و تلقی نمی شود اگر چه سند ضعیفی دارد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔸 👇 👌اگر این پاسخ مورد قبول نباشد باز هم گفتنی است که نقل کتاب کافی به سبب وجود زياد بن منذر ابو الجارود که در ابتدا امامي بوده امّا بعدها زيدي مذهب و سرکرده قبيله گشته و در مذمت او و پيروانش رواياتي صادر شده است ضعيف مي‌باشد . 📚نقد الرجال ج 2 ص 279 ❕از این گذشته تعبیر « واثنا عشر من ولدي » منظور پیامبر گرامی دوازده تن از فرزندان من به اضافه حضرت سلام الله عليها مي‌باشد . 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 381 👌اضافه بر اين که از باب تغليب صحيح مي‌باشد که به مجموع امير المؤمنين و ساير ائمه عليهم السلام تعبير فرزندان رسول خدا شود و عطف «أنت» بر حضرت امير از قبيل عطف خاص بر عام از باب تأكيد و تشريف باشد، چنان که جبرائيل را بر ملائكه عطف مي‌کنند با این که جزء است . 📚مراه العقول ج 6 ص 232 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی از جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل می کند که گويد؛ « خدمت فاطمه عليها السلام رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء از او در آن بود، من شمردم، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على. 📚الکافی ج 1 ص 532 👌اين روايت نیز به سبب ضعف ابوالجارود كه قبلاً نيز آن را بيان نموده بوديم ضعيف مي‌باشد ،گذشته از آنکه این نقل هم از روی تصحیف می باشد و کتاب های دیگری روایت مذکور را بدون تصحیف نقل کرده اند مانند آنچه شیخ صدوق نقل کرده است که جابر می گوید ؛ « خدمت فاطمه سلام الله عليها رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء در آن بود، من ، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على » 📚الخصال ج 2 ص 478 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی نقل می کند و کانال ملحد به آن استدلال کرده است زیر است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از ابوسعيد، به شکل مرفوعه از امام باقر روايت کرده است که رسول خدا فرمود: از فرزندان من دوازده نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الکافی ج1 ص 534 👌اين روايت نيز ضعيف است؛ زيرا روايت، مرفوعه و مبهم است و يکي از واسطه‌ها در سلسله سند افتاده است، از اين‌رو روايت در حکم روايت است. 🔸از ضعف سند هم بگذریم مرحوم مازندرانی در شرح روایت می گوید ؛ «من ولدي اثنا عشر نقيباً» (دوازده تن از فرزندان من نقيب هستند.) تعبير دوازده تن که شامل امير المؤمنين عليه السلام نيز مي‌شود را از باب تغليب آورده است و يا اين که به صورت مجازي بر امير المؤمنين عليه السلام نيز اطلاق فرزند نموده است (زیرا او نیز تربیت یافته و بزرگ شده پیامبر بوده است) » 📚شرح الکافی ج 7 ص 381 👌و پاسخ سوم نیز همان است که در مورد دو روایت قبلی گفتیم که در روایت تصحیف صورت گرفته است و این روایت بدون تصحیف در کتاب الاصول السته عشر چنین نقل شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از فرزندان من نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الاصول السته عشر ص 15_ اثباه الهداه ج 2 ص 259 👌پاسخ چهارم هم آن است که احتمال دارد تعبیر دوازده نقیب از فرزندان پیامبر اشاره است به یازده امام و حضرت زهرا سلام الله علیهم چرا که آنها با سخنان و رفتارشان سرپرست مردم در هدایت الهی بوده اند . 📚مراه العقول ج 6 ص 233 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که ابن را زدند و دروغ می گویند که علی گفته است که با او رفتار کنید چیست❕❕ 💠💠 👌این که حضرت علی علیه السلام دستور به حسن معاشرت با ابن که به اسارت در آمده بود دادند مساله ای مسلم در است و قابل انکار نمی باشد . 🔷در کتاب الاسناد چنین نقل شده است ؛ « علی علیه السلام زمانی که مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت فرمود که این را حبس کنید و به او غذا بدهید و با او خوب رفتار کنید . اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم که چگونه با او برخورد کنم اگر بخواهم قصاص می کنم و اگر بخواهم می بخشم و اگر از رفتم امر دست شما است .اگر تصمیم بر قصاص گرقتید او را مثله نکنید » 📚 الاسناد ص67 📚 الشیعه ج29 ص127 📚 ابن شهر آشوب ج3 ص312 👌در دیگری آمده است ؛ « علی علیه السلام به فرزندش حسن روی کرد و فرمود با اسیرت ( ابن ) خوب کن و به او احسان کن ...زمانی که حسن علیه السلام برایش مقداری بردند تا بخورد حضرت کمی از آن را خوردند و فرمودند بقیه را به اسیرتان ابن بدهید و به حسن علیه السلام فرمودند بحقی که بر ذمه تو دارم به او غذا و نوشیدنی بده و تا زمان موتم با رفق و مدارا با او رفتار کن و از آن چه و می آشامی به او هم بده » 📚 الانوار ج42 ص287 📚 الوسائل ج11 ص79 ❕و در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚 البلاغه نامه 47 بخش چهارم 📚 الشیعه ج29 ص128 🔷شیخ نیز نقل می کند که حضرت به امام حسن فرمودند : « ای فرزندم ( اگر خواستی قصاص کنی ) یک به او بزن در برابر ضربه ای که به من زد و از این تعدی نکن » 📚 ج1 ص237 👌امام علیه السلام نیز فرمود : « وصیت علی به حسن علیهما السلام این بود که ای فرزندم تو ولی امر و ولی دم من هستی اگر خواستی عفو بکن و اگر خواستی قصاص کنی پس یک به او بزن در قبال یک ضربه ای که به من زده است » 📚 طوسی ص117 ❕شیخ مفید نیز نقل می کند که حضرت به امام فرمود : « از کردن قاتلم بپرهیز زیرا رسول خدا آن را مکروه می دانست حتی نسبت به یک سگ گزنده » 📚 ص150 ❕امام حسن علیه السلام نیز مطابق امام علی علیهما السلام عمل کردند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « چون ابن را به نزد امام حسن آوردند آن گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، و به عهد خودم وفا کردم اگر خواهی مرا بکش و اگر عفو کنی می روم به نزد و او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .حضرت فرمود تو را به زودی به جهنم می فرستم پس او را بطلبید و به دست مبارک خود( با ضربتی) او را زد » 📚 الاسناد ص144 📚 الشیعه ج29 ص128 👌امام علیه السلام نیز طبق نقلی فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت بر او می زنم تا بمیرد » 📚 الانوار ج42 ص297 🔷در نقل دیگر آمده است ؛ « استخوانهای ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن گودال صدای ناله و فریاد می شنیدند » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص387 📚جلاء العیون ص375 ❕البته در برخی روایات ضعیف آمده است که برخی افراد آمدند به نزد امام حسن علیه السلام و درخواست کردند که قصاص را آنها انجام دهند و آنها ابن ملجم را مثله کردند و پس از آن جنازه اش را آتش زدند یا پس از قصاص ابن ملجم توسط امام حسن علیه السلام افراد دیگری جنازه ابن ملجم را آتش زدند . ❕این مضمون روایات از حیث سند و هستند و قابل اعتنا نمی باشند و خلاف مشهور روایاتی است که ما آوردیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔کلیپی دست به دست می شود که در آن کارشناس برنامه سمت خدا می گوید زیاد بخورید زیرا اولین میوه ای است که اقرار به ولایت کرده است ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌در روایتی آمده است که پیامبر گرامی می فرماید ؛ « بادمجان نخستین است که به خداوند ایمان آورد ، آن را در آب بجوشانید و بپزید و به روغن بیاموزید و نرم کنید چرا که بر حکمت می افزاید » 📚الدعوات ص158 📚مکارم الاخلاق ج1 ص398 👌و یا در دیگر آمده است که فرمود ؛ « بادمجان بخورید زیرا درختی است که من آن را در جنه الماوی دیده ام ، او به اولوهیت خداوند به حق شهادت داد و همینطور به نبوت من و علی شهادت داد» 📚بحار الانوار ج63 ص223 ❕این دو روایت بدون و به صورت به پیامبر گرامی نسبت داده شده است ، بنابراین از حیث سندی تلقی می شود . 👌بنابر پذیرش ، در گذشته مفصلا در مورد اقرار جمادات و به ولایت اهل بیت علیهم السلام و آیین حق توضیح داده ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2822 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔به متن زیر از کانال ضد دین پاسخ دهید ❕ ❔ گريه و زارى و عدم رضايت از ازدواج با روايت اول: « عن أبي عبد الله قال: إن فاطمة قالت لرسول الله: زوجتني بالمهر الخسيس ، فقال لها رسول الله ما أنا زوجتك ولكن الله زوجك من السماء » ترجمه: رسول الله به فاطمه فرمود: دخترم چه چيزى باعث گريه‏ ات شده است؟ فاطمه گفت: مرا با مهريه اى بسيار ناچيز به ازدواج داروردى!(اشاره به فقر على) محمد گفت: تزويج تو به على تزويج الهى است و به فرمان خدا اين ازدواج صورت گرفته منابع: الكافي ٥ / ٣٧٨ - وسایل ج12ص241 روایت دوم : لما زوج رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عليا عليه السلام فاطمة عليها السلام دخل عليها وهي تبكي فقال ما يبكيك ؟ فو الله لو كان في أهلي خير منه ما زوجتكه ولكن الله زوجك وأصدق عنك الخمس ما دامت السماوات والأرض. : از يعقوب بن شعيب موضوع گريه و زارى فاطمه و نارضايتى اش از ازدواج با را بيان ميكند. : روضة المتقین للمجلسی الاول ج ٨ ص۱۷۷ روایت سوم : فزوجه رسول الله ص فاطمة فلما بلغ ذلك فاطمة بكت ، قال : فدخل عليها رسول الله ص فقال : مايبكيك يافاطمة؟ فوالله لقد أنكحت أكثرهم علما وأفضلهم حلما وأولهم سلما. خلاصه : محمد از فاطمه ميپرسد چرا گریه میکنی فاطمه؟! به خدا قسم تو رو به ازدواج عالم ترین و فاضل ترین و بردبار ترین و اولینشون که مسلمان شد در آوردم!! : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث المؤلف : العلامة المجلسي الجزء : ٤٣ صفحة : ١٣٦ 💠💠 👌فقیه بزرگوار مکارم شیرازی در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔶️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 🔰حال ما بر اساس همین ملاکی که ایشان ارائه دادند روایات مطرح شده توسط ضد دین را بررسی می کنیم . 1⃣منبع اصلی روایت اول کتاب کافی کلینی است و سایر منابع هم به نقل از کافی روایت را آورده اند . 💠روایت کافی است و تمام افرادی که در سند هستند ذکر نشده است و تعبیر « عمن حدثه » در سند حدیث نشان دهنده مرسل بودن روایت می باشد ، روشن است روایتی که مرسل و بدون سند کامل باشد قابل استدلال نمی باشد . ❕علامه مجلسی در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « روایت ضعیف و ٫مجهول است » 📚مراه العقول ج20 ص104 2⃣سند اصلی روایت دوم هم کتاب کافی کلینی است و روایت مذکور به نقل از کتاب کافی در کتاب روضه المتقین نقل شده است . این روایت هم مرسل و بدون سند کامل است و تعبیر « عده من اصحابنا » نشان دهنده این امر است . 💠علامه مجلسی نیز در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این روایت است » 📚مراه العقول ج20 ص104 3⃣روایت سوم هم بدون سند و به صورت مرسل نقل شده است و علامه آن روایت را به نقل از کتاب کشف الغمه بدون سند متصل از علی علیه السلام نقل می کند که روشن است چنین روایتی می باشد . ❕در گذشته ثابت کرده ایم که پیوند علی و فاطمه علیهما السلام به دستور و امر خداوند با رضایت کامل طرفین صورت گرفته است ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4037 ❕از سند روایات طرح شده هم که بگذریم و بنا را بر صحت آنها بگذاریم باز هم گفتنی است ؛ 👌منافقین مدینه که از ازدواج فاطمه با علی ناراحت بودند به نزد فاطمه می رفتند و از علی بد گویی می کردند که فردی تنگدست و است و پیامبر هم تو را با مهریه ای کم دارد به عقد او در می آورد ، فاطمه سلام الله علیها از سخنان آنان شده و به گریه افتاده و به نزد پیامبر گرامی می رود و سخنان آنان را برای پیامبر نقل می کند تا پاسخ پیامبر به آنها سبب بسته شدن شود و از سوی دیگر متذکر فضل و برتری علی علیه السلام نیز بشوند ، لذا با حالت گریه به نزد پیامبر رفت و سخن آنان را نقل کرد که آیا مرا با ای کم به عقد علی در می آوری ، پیامبر نیز در پاسخ متذکر فضل و مقام علی علیه السلام و الهی بودن این پیوند می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا پیامبر هم می شود یا خیر ❗️اگر سحر نمی شود چگونه در شان نزول سوره فلق آمده است که یهودیان پیامبر را سحر کردند و خداوند نیز برای دفع آن سوره را بر پیامبر نازل کرد ❕❕ 💠💠 👌 درباره شان نزول سوره فلق روایاتی در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم به وسیله بعضی از مورد سحر قرار گرفته، و بیمار شده بود، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهی پنهان کرده بودند نشان داد، آن را بیرون آوردند، سپس این سوره را خواندند، و حال پیغمبر اکرم بهبود یافت . ❕ولی مرحوم و بعضی دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهی می شود زیرا سؤال قرار دادند، ؛ زیرا : 1⃣سوره فلق طبق مکی است و لحن آن نیز لحن سوره های مکی را دارد، در حالی که درگیری پیامبر با یهود در بوده است و این خود دلیلی است بر عدم اصالت اینگونه روایات . 2⃣از سوی دیگر اگر پیغمبر اکرم به این آسانی مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد، به آسانی ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند، مسلما خداوندی که او را برای چنان ماموریت و رسالت عظیمی فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد، تا مقام نبوت بازیچه دست آنها نشود . 3⃣از سوی سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤثر است، و ممکن است افکارش سحر ساحران گردد، و این معنی اصل اعتماد به پیامبر را در افکار عمومی متزلزل می سازد . 👌و لذا قرآن مجید این معنی را نفی می کند که پیغمبر شده باشد می فرماید : «ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شده ای پیروی می کنید، ببین چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند ؟ آنچنانکه نمی توانند راه را پیدا کنند » « ان تتبعون الا رجلا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا» 🔶فرقان 8 و 9 ❕مسحور در اینجا خواه به معنی کسی باشد که از نظر عقلی سحر شده یا در جسمش، در هر صورت گواه بر مقصود ما است . 👌به هر حال با چنین روایات مشکوکی که از حیث سندی و است ، نمی توان قداست مقام نبوت را زیر سؤال برد، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد . 📚تفسیر نمونه ج27 ص454 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ شما در کانال خود خواستید رد کنید سر به کوبیدن حضرت زینب رو در حالی که علما تایید کردن❗️نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️ 💠💠 👌منبع اصلی و مورد استناد جریان مذکور ، کتاب شریف بحار الانوار می باشد . ❕ علامه مجلسی چنین نقل می‌کند که در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است: ⚫️ «ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى می‌کردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا دچار زاری و فغان گشت؟ گفت: همین حالا سر یکى از خارجی‌هایی که بر یزید خروج کرده را آورده‌اند. ❕گفتم: آن خارجى کیست ؟ گفت حسین بن على .من صبر کردم تا کارگر رفت؛ ‌چنان به صورتم زدم که ترسیدم چشمم کور شود. دست خود را شسته، دست از کار کشیدم و وارد میدان کوفه شدم؛ جایی که مردم منتظر ورود اسیران و بریده بودند. در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت حضرت سیدالشهداء و اولاد فاطمه بودند؛ دیدم که على بن الحسین بر شترى برهنه سوار است و غل و زنجیر به او آسیب رسانده و خون از رگ‌هاى گردنش جارى است. او گریه می‌کرد و اشعاری با این مضامین می‌خواند: «اى امت بد رفتار خدا شما را از باران رحمتش سیراب نکند، اى امتى که احترام جدّ ما را درباره ما مراعات نکردید. اگر روز قیامت پیغمبر خدا ما را جمع کند، شما در جواب چه خواهید گفت. شما ما را بر پشت شتران بی‌جهاز می‌گردانید. گویا ما آن افرادى نیستیم که پایه دین را براى شما محکم کرده باشیم» ❕در همین زمان، مردم کوفه از روی دلسوزی به بچه‌ها نان، گردو و خرما می‌دادند. ام آنها را از دست و دهان کودکان می‌ربود و دور می‌افکند و فریاد می‌زد: «اى مردم کوفه صدقه بر ما حرام است...». زنان کوفه با مشاهده این وضعیت براى مصیبت اهل‌بیت گریه می‌کردند. 👌ام‌کلثوم سر خود را از خارج کرد و گفت: اى اهل کوفه آرام باشید. مردانتان ما را می‌کشند و زنانتان براى ما گریه می‌کنند. خدا در روز قیامت بین ما و شما داورى خواهد کرد. در همان هنگام بود که ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین پیشاپیش آنان بود را آوردند. 👌زینب با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی زد و خون از زیر مقنعه‌اش فرو ریخت، سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین اشاره کرده و اشعارى را خواند: ❕اى ماهی که چون بسر حدّ کمال رسید، به ناگاه خسوف او را ربوده و غروبش را مقدّر کرد.پاره قلبم گمان نمی‌کردم که چنین مصیبتی در انتظارت باشد. برادرم با فاطمه کوچکت سخنی بگو؛ زیرا نزدیک است که قلبش آب شود. برادرم! قلب مهربانت چه شد که اکنون سفت و سخت شده است...» 📚بحار الانوار ج45 ص115 👌ما در گذشته این روایت را چون نقل شده بود ، از حیث سندی تضعیف کرده و رد کردیم ، اما با بیشتری که حول مساله داشته ایم و این که جریان مذکور در کتاب شریف و معتبر الانوار نقل شده است و علامه مجلسی نیز تصریح می کند که این جریان را از کتب نقل می کند ، و از سوی دیگر در گذشته نیز ثابت کرده ایم که تمام روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است مورد است جز موارد اندکی از آنها که خلاف سنت قطعی می باشد ؛ ❕ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 👌و از سوی دیگر جزع و فزع و بی تابی کردن و زنی در محدوده شرع که ضرر قابل توجهی بر آن مترتب نشود ، در مصیبت امام حسین استحباب روایی دارد ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2553 ⚫️با توجه به تمام این به این نتیجه رسیدیم که روایت مذکور صحیح است و حضرت زینب سلام الله علیها بی اختیار با دیدن سر مبارک امام حسین ، سر خودش را به عنوان حزن و اندوه و مصیبت بر محمل می کوبد که به ناگاه سر خونین می شود ، ما نیز وقتی عزیزی از خود را از دست می دهیم ممکن است بی اختیار چنین رفتاری از ما صادر شود . ❕البته این نکته را متذکر می شویم که جریان مذکور نمی تواند مستند برای زنی قرار گیرد زیرا اساسا قمه زنی در نزد عرف مصداق عزاداری نمی باشد و هیچ کس در فراق عزیزانش شمشیر به سر نمی زند ، اما به سر و صورت زدن و حتی زدن سر به درب منزل و مانند آن در فراق عزایزان امری مرسوم در نزد عرف است و نوعی جزع و فزع کردن تلقی می شود و تا زمانی که ضرر خاصی بر آن مترتب نشود ، بی اشکال است و این نوع جزع و بی تابی کردن در فراق امام حسین هم مصداق عزاداری و حزن می شود . ❕بنابراین از جریان حضرت زینب می توان استحباب به سر و صورت زدن و مانند آن را در مصیبت امام حسین استنباط کرد نه زنی را . 🔶 توضیح بیشتر در رابطه با حرمت قمه زنی: 🔸 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1275 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که در معراج ابتدا نمازهای واجب پنجاه عدد بود ، پیامبر با حضرت موسی مواجه می شود و او می گوید پنجاه نماز زیاد است برو از خدا تخفیف بگیر که امتت نمی توانند آن ها انجام دهد و به قدری این تخفیف گرفتن تکرار میشود که تعدادش به نماز می رسد ❕آیا به راستی این جریان قابل قبول است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « زمانی که پیامبر به معراج رفت ، خداوند پنجاه نماز را واجب کرد ، پیامبر پس از گرفتن این دستور از پیامبران عبور می کرد و هیچ کس به او چیزی نگفت تا آنکه به موسی بن عمران رسید و او سوال کرد که خداوند چه چیزی را به تو امر کرد ؟ پیامبر پاسخ داد خواندن پنجاه نماز ، موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان خواندن این تعداد نماز را ندارند ، پیامبر از خداوند خواست و خداوند ده نماز را کم کرد ...باز موسی گفت از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز خواست و خداوند ده نماز دیگر کم کرد ، ...باز با موسی ملاقات کرد و موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز چنین کرد و خداوند ده نماز دیگر کم کرد و مجوعا نماز واجب شد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان بجا آوردن ندارند ، پیامبر نیز تخفیف خواست و خداوند ده نماز کم کرد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه ، خداوند پس از آن پنج نماز کم کرد و تنها خواندن پنج نماز در روز را واجب کرد ...موسی باز گفت برو از خدایت تخفیف بخواه . 👌پیامبر در این مرحله پاسخ داد که من دیگر از خداوند حیا می کنم که از او این درخواست را کنم و این شد که پیامبر با وجوب خواندن پنج نماز بازگشت ...» 📚الفقیه ج1 ص197 ❕این روایت را شیخ در کتاب من لا یحضره الفقیه به صورت کاملا و بدون سند نقل می کند ، روشن است روایتی که سند ندارد و مویدی هم برای تصحیح ندارد ضعیف و غیر قابل استدلال است . 💠شیخ صدوق در نقل دیگری از زید بن علی نقل می کند که از امام علیه السلام سوال کرد ؛ « چرا زمانی که خداوند پنجاه نماز را واجب کرده بود خود پیامبر از خدا تخفیف نخواست تا موسی او را دعوت به خواستن کرد ؟ ❕امام پاسخ داد که پیامبر قصد نداشت در برابر دستور خداوند پیشنهادی مطرح کند تا آنکه موسی را دید و موسی شفیع امت شد و برای پیامبر جایز نبود که برادرش موسی را رد کند ...» 📚امالی ص176 📚التوحید ص 176 📚علل الشرایع ج1 ص132 📚الفقیه ج1 ص198 ❕این روایت نیز که در چهار کتاب شیخ صدوق نقل شده است نمی باشد زیرا ؛ 💠از جمله راویان آن علی بن محمد بن سلیمان است که مجهول است و توثیقی ندارد . 📚زبده المقال ج2 ص79 💠راوی دیگر اسماعیل بن ابراهیم است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج1 ص186 💠راوی دیگر جعفر بن محمد التمیمی است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج1 ص261 💠راوی دیگر نیز عمرو بن خالد می باشد که او نیز مجهول است و توثیقی ندارد . 📚زبده المقال ج2 ص113 ❕بنا براین استدلال به روایات مذکور نمی باشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA