eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔نزول آیه در شان اهل بیت چگونه دلالت بر عظمت و مقام آن بزرگواران دارد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده ( باز ) کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم ، شما نیز فرزندان خود را ، ما زنان خود را دعوت نماییم ، شما نیز زنان خود را و ما نفوس خود ( کسی که همچون جان ماست ) دعوت کتیم شما نیز از نفوس خود ، آنگاه مباهله ( و نفرین ) کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم » 🔶ال عمران 61 ❕در روايات اسلامي که و محدثان نقل کرده اند آمده است هنگامي که آيه فوق نازل شد، پيامبر به مسيحيان نجران پيشنهاد مباهله داد، بزرگان مسيحي از پيامبر يک روز مهلت خواستند، تا دراين باره با يکديگر مشورت کنند. اسقف اعظم به آنها گفت: نگاه کنيد اگر فردا محمد با فرزند و خانواده اش براي مباهله آمد از مباهله با او بپرهيزيد، و اگر و يارانش را همراه آورد و هياهو و سر و صدا به راه انداخت با او مباهله کنيد که ادعاي او بي پايه و اساس است. 👌فرداي آن روز، پيامبر در حالي آمد که دست علي عليه السلام را گرفته بود و حسن و حسين پيش روي او حرکت مي کردند، و فاطمه پشت سر او، مسيحيان و در پيشاپيش آنان، اسقف اعظم آنان بيرون آمدند هنگامي که پيامبر را با همراهان مشاهده کردند، اسقف آنان پرسيد: اينان کيانند؟ گفتند: اين يکي پسر عمو و داماد اوست، و اين دو دخترزاده هاي او هستند، و اين بانو، دختر اوست که از همه نزدش گرامي تر است. اسقف نگاهي کرد و گفت: من مردي را مي بينم که مصمم و باجرأت در مباهله است، و مي ترسم او راستگو باشد، و اگر راستگو باشد بلاي عظيمي بر ما وارد خواهد شد، سپس گفت: اي ابوالقاسم ما با تو مباهله نخواهيم کرد، بيا با هم صلح کنيم، و پس از آن، آنان حاضر شدند به شرايط ذمه تن در دهند. 📚تفسیر فخر رازی ج8 ص10 📚تفسیر قرطبی ج2 ص1346 📚روح البیان ج2 ص44 📚روح المعانی ج3 ص188 📚بحر المحیط ج2 ص472 🔰روایات در منابع معروف و دست اول اهل سنت و منابع اهل بیت علیهم السلام آمده است که با صراحت می گوید: آیه مباهله درباره علی علیه السلام و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است از جلمه: 👌 در صحیح مسلم در کتاب فضائل الصحابه در باب فضائل علی بن ابیطالب علیه السلام از سعد بن ابی وقاص نقل شده که معاویه به سعد گفت: چرا ابوتراب علی را سب و دشنام نمی دهی؟ گفت: من سه سخن از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به یاد دارم که به خاطر آنها نمی توانم علی علیه السلام را دشنام دهم! و اگر یکی از آنها برای من باشد بهتر از تعداد زیادی اشتران سرخ مو است- این حیوان از گرانبهاترین سرمایه های عرب محسوب می شد- سپس داستان حدیث منزلت (در جنگ تبوک) و داستان پرچم دادن به دست علی علیه السلام در جنگ خیبر را ذکر می کند، و بعد می افزاید: «هنگامی که آیه مباهله نازل شد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند. سپس عرض داشت: خداوندا اینها اهل بیت من هستند». (و مصداق این آیه اند) 📚صحیح مسلم ج4 ص1871 👌 این حدیث را گروه دیگری از بزرگان اهل سنت نقل کرده اند مانند: 📚ترمذی در صحیح خود ج5 ص638 📚 احمد حنبل در مسند ج1 ص185 📚 بیهقی در السنن الکبری ج1 ص291 📚سیوطی در دُرُّالمنثور ذیل آیه 61 ال عمران 📚حاکم در مستدرک ج3 ص150 🔰وجه دلالت آیه شریفه بر اهل بیت علیهم السلام ؛ 1⃣خداوند به پیامبر گرامی امر فرمود که در مباهله فرزندان و زنان و خود را طلب نماید ، همانطور که گذشت منظور از انفسنا شخص علی علیه السلام است .این که پیامبر گرامی علی را جان و نفس خود خطاب کرده آیا معنای آن مراد است یا تنزیل مقامی است ؟ بدون شک معنای حقیقی منظور نیست یعنی علی پیامبر نیست بلکه منظور این است که علی در فضائل و کمالات و مقامات مانند پیامبر است . 👌پیامبر گرامی افضل از نوع بشر می باشد ، علی علیه السلام نیز که تمام کمالات پیامبر را داراست نیز افضل از تمام بشر و می باشد و شایسته تر از همگان به خلافت و ولایت می باشد . 2⃣هدف از ، دعا و پیروزی حق و غلبه بر دشمن و اثبات قرب الهی می باشد ، پیامبر گرامی برای این غرض اهل بیت خود را با خود همراه کرد و این نشان دهنده قرب و منزلت و بلندی مقام آنان در نزد حق تعالی می باشد به گونه ای که هیچ کس از افراد امت این مقام را ندارند و الا پیامبر باید آنان را با خود می ساخت . ❕از اینجا روشن می شود که اصحاب مباهله نزدیکترین و دوست ترین دوستان خدا هستند و هیچ کس حق تقدم و امیری بر آنان را ندارد . 📚حدیقه الشیعه ج1 ص68 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این پیام که یک ضد دین به همراه کلیپ آقای برایم فرستاده صحیح است ❗️« آخوند قرائتی : 《غلمان هایی که در قرآن به آنها اشاره شده؛ پسر بچه های کفار هستند که در بهشت، محکوم به سرویس دادن اند؛ چون نه بهشتی اند و نه جهنمی!!!》 💠💠 👌خداوند نعمتها را بر اهل بهشت تمام كرده است، و همه چيز به آنها داده، و از جمله پذيرائى کنندگان خدمتكارانى است كه از آنها به عالىترين كيفيت پذيرائى مىكنند. ❕حسن ظاهر، و لطف باطن آنها، و خَلْق و خُلق نيكوى آنان، چنان بهشتيان را مجذوب خود مىسازد كه همه درد و رنجهايى را كه در دنيا در مسير اطاعت حق ديدند و كشيدند مىكنند. ❕در يك مورد از آنها تعبير به «غِلْمان» كرده است مىفرمايد: «وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَانَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ» «برگرداگرد آنها نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مىكنند كه همچون مرواريدهاى در صدفند» (طور 24). 👌و می فرماید ؛«يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ- بِاكْوابٍ وَابارِيقَ- وَ كَأسٍ مِنْ مَعينٍ»: «پيوسته در اطراف آنها نوجوانانى جاودانى در طراوت و شكوه باقدحها و كوزهها و جامهايى از نهرهاى جارى بهشتى مىگردند» (واقعه 17 و 18). 👌و می فرماید ؛ «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ اذا رَأَيْتَهُمْ حِسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً: «و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى (براى پذيرائى) مىگردند كه وقتى آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريد پراكنده اند» (انسان 19) ❕برخی از بر پایه روایتی می گویند که منظور از اين نوجوانان بهشتى ، اطفال مشركان و فاقد حسنات هستند كه خدا هرگز آنها را به خاطر پدرانشان مجازات نمى كند، بلكه به صورت خدمتگزارانى در بهشت از مؤمنان پذيرائى مىكنند، و از اين پذيرائى كردن غرق سرورند. 📚بحار الانوار ج5 ص291 ❕اما اين احتمال است و روايتى كه در اين زمينه نقل شده روايت مرسله و بدون سندی است که قابل استدلال نمی باشد . 📚پیام قرآن ج6 ص207 👌تفسیر بهتر آن است که بگوییم آنها هستند بهشتى كه خداوند مخصوصا آنان را براى اين هدف آفريده است. 📚تفسیر نمونه ج23 ص212 ❕اما در رابطه با این که تکلیف فرزندان نابالغ کفار در روز قیامت چه می شود در روایتی از عبد الله بن سلام نقل شده است که می گوید ؛ « از پيامبر خدا پرسيدم و گفتم: مرا آگاه ساز كه آيا خداوند عز و جل بى دليل، مردمى را كيفر مى دهد ، فرمود: «پناه بر خدا! [چنين نيست]». گفتم: پس فرزندان ، آيا در بهشت اند، يا دوزخ؟ ❕فرمود: «خداوند تبارك و تعالى [نسبت به مهربانى] به آنان سزاوارتر است. هر گاه روز رستاخيز شد و خداوند عز و جل مردمان را براى داورى گرد آورد، فرزندان مشركان را مىآورد و به آنان مىفرمايد: بندگان و كنيزان من! پروردگار شما كيست؟ و آيين و اعمال شما چيست؟ 👌مىگويند: خدايا! پروردگار ما! تو ما را آفريدى و ما چيزى را نيافريده ايم، و تو ما را ميراندى و ما چيزى را نميرانده ايم، و براى ما زبانى كه بِدان سخن بگوييم و گوشى كه بِدان بشنويم و كتابى كه آن را كنيم و فرستاده اى كه از او پيروى نماييم، قرار ندادى و البتّه ما، جز آنچه تو به ما آموخته اى، دانشى نداريم. 👌خداوند عز و جل به آنان مى فرمايد: بندگان و كنيزان من! آيا اگر شما را به كارى فرمان دهم، آن را انجام مى دهيد؟ مىگويند: گوش به فرمان توييم، اى پروردگار ما. ❕آن گاه خداوند عز و جل به آتشى كه به آن، فَلَق گفته مىشود و سختترين كيفر در جهنّم است، فرمان مىدهد و آن از جايگاه خود به صورت سياه و تاريك همراه با و زنجيرها بيرون مىآيد. 👌سپس خداوند تبارك و تعالى كودكان مشركان را فرمان مىدهد كه خودشان را در اين آتش بيفكنند. هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه نيكبختى داشته باشد، خود را در آن مى افكند؛ ولى آن آتش براى او سرد و سلامت مى شود، همچنان كه براى ابراهيم عليه السلام شد، و هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه تيره بختى داشته باشد، خوددارى مى كند و خود را در آن آتش نمى افكند. آن گاه خداوند تبارك و تعالى به آتش فرمان مى دهد و آتش، او را به خاطر اين كه فرمان خدا را ترك كرده و از وارد شدن در آن خوددارى نموده است، مى بلعد. پس به دنبال ، در جهنّم خواهد بود» 📚توحید صدوق ص390 📚بحار الانوار ج5 ص291 👌در نقل دیگری آمده است که خداوند می فرماید ؛ « من شما را رو در رو فرمان دادم و مرا اطاعت نكرديد. چه مىكرديد اگر فرستاده اى را از غيب برايتان مىفرستادم؟». 📚الکافی ج3 ص248 ❕در گذشته تر پیرامون این قضیه بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔مشکل ما این است که بی خدایان میگویند قرآن که گفته دریای شیرین و تلخ ما در دنیا دریای نداریم بنده هم که تحقیقات کردم به این نتیجه رسیدم که دریای شیرین نداریم پس چگونه قرآن سخن از مجاورت دو دریای شیرین و تلخ به میان می آورد که با هم مخلوط نمی شوند ❗️زئوس نیز در کلیپ های خیلی روی این مانور می دهد ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «و او كسى است كه دو ( مرج ) را در كنار هم قرار داد يكى گوارا و شيرين و ديگرى شور و تلخ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مى گويد) دور باش و نزديك نيا » ( فرقان 53) 👌و نیز می فرماید ؛ « دو مختلف ( مرج ) را در كنار هم قرار داد، در حالى كه با هم تماس دارند. اما در ميان آن دو برزخى است كه يكى بر ديگرى غلبه نمى كند» ( الرحمان 20_21) 👌 به آب زياد گفته مى شود، خواه دريا که معمولا آب شوری دارد باشد يا رودخانه که آب دارد . ( البَحْرُ: الماءُ الكثيرُ، مِلْحاً كان أَو عَذْبا) 📚لسان العرب ج4 ص 41 حجاب نامرئى که در آیات از آن سخن به میان آمده است ، همان" تفاوت درجه غلظت آب شور و شيرين" و به اصطلاح تفاوت" وزن مخصوص" آنها است كه سبب مى شود تا مدت مديدى به هم نياميزند. ❕گرچه جمعى از براى پيدا كردن چنين دو دريايى در روى كره زمين به زحمت افتاده اند كه در كجا درياى آب شيرين در كنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمى شود، ولى اين مشكل نيز براى ما حل شده است، زيرا مى دانيم تمام هاى عظيم آب شيرين كه به درياها مى ريزند در كنار ساحل، دريايى از آب شيرين تشكيل مى دهند و آبهاى شور را به عقب مى رانند و تا مدت زيادى اين وضع ادامه دارد، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها از آميخته شدن با يكديگر ابا دارند . ❕ جالب اينكه بر اثر جزر و مد آب درياها كه در روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت مى گيرد سطح آب دريا به مقدار زيادى بالا و پائين مى رود، اين آبهاى شيرين كه دريايى را تشكيل داده اند در مصب همان رودخانه ها و نقاط اطراف آن در خشكى پيش مى روند و انسانها از زمانهاى قديم از اين موضوع استفاده كرده، نهرهاى زيادى در اين گونه دريا كنده اند و زمينهاى فراوانى را زير كشت درختان برده اند كه وسيله آبيارى آنها همين آب شيرين است كه به وسيله جزر و مد بر مناطق وسيع گسترش مى يابد. ❕در مسافرت با هواپيما در كه اين رودخانه ها به دريا مى ريزند منظره درياهاى آب شيرين و شور كه در كنار هم قرار دارند و از هم جدا هستند به خوبى از بالا نمايان است، و هنگامى كه كناره اين آبها به يكديگر مخلوط شوند آبهاى شيرين تازه جاى آنها را مى گيرند، به طورى كه اين دو درياى جدا از هم دائما جلب توجه مى كند. 🔰از جمله مصادیق بارز این موضوع پدیده است . در سراسر اقيانوسهاى جهان رودهاى عظيمى در حركت است كه يكى از نيرومندترين آنها" گلف استريم" نام دارد. ❕اين رود عظيم از سواحل آمريكاى حركت مى كند و سراسر اقيانوس اطلس را مى پيمايد و به سواحل اروپاى شمالى مى رسد. اين آبها كه از مناطق نزديك به خط استوا حركت مى كنند گرم هستند، و حتى رنگ آنها گاه با رنگ آبهاى مجاور متفاوت است، و عجب اينكه عرض همين رود عظيم دريايى (گلف استريم) در حدود 150 كيلومتر، و عمق آن چند صد متر مى باشد .سرعت آن در بعضى از مناطق به قدرى است كه در يك روز 160 كيلومتر راه را طى مى كند.گلف استريم يكى از اين رودهاست، و در آبهاى پنج قاره جهان نظير اين جريان دريايى است. ❕اين رودهاى عظيم دريايى با آبهاى اطراف خود كمتر آميخته مى شوند و هزاران كيلومتر راه را به همان مى پيمايند و مصداق" مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ" را به وجود مى آورند. 📚دائرة المعارف" فرهنگنامه" جلد 12 صفحه 1228 و نشريه" بندر و دريا شماره 4 صفحه 100 و منابع ديگر. ❕بر گرفته از تفسیر ج15 ص 120 و ج 23 ص 123 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔لطفا در مورد بودن پیامبر توضیح دهید ❗️برخی می گویند پیامبر امی بوده یعنی اهل مکه که ام القری نامیده می شود بوده است ، نه بی سواد ،اضافه اینکه در روایات آمده پیامبر خواندن و نوشتن بلد بوده و اینکه امی به معنای بی نیست ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » «آنها كه از فرستاده (خدا) پيامبر" " پيروى مى‏ كنند كسى كه صفاتش را در تورات و انجيلى كه نزدشان است مى ‏يابند و آنها را به معروف دستور مى‏ دهد و از منكر باز مى‏ دارد، پاكيزه‏ ها را براى آنها حلال مى‏ شمرد، ناپاكها را تحريم مى‏ كند، و بارهاى سنگين و زنجيرهايى را كه بر آنها بود (از دوش و گردنشان) برمى ‏دارد آنها كه به او ايمان آوردند و حمايتش كردند و ياريش نمودند و از نورى كه با او نازل شده پيروى كردند آنان رستگارانند » ( اعراف 157) ❕درباره مفهوم" امى" كه از ماده" ام" بمعنى « مادر » يا « امت » به معنى جمعيت گرفته شده است در ميان گفتگو است، جمعى آن را به معنى درس نخوانده مى‏ دانند، يعنى به همان حالتى كه از مادر متولد شده باقى مانده و مكتب استادى را نديده است، و بعضى آن را به معنى كسى كه از ميان امت و توده مردم برخاسته، نه از ميان اشراف، و مترفين و جباران، و بعضى به مناسبت اينكه مكه را" ام القرى" مى ‏گويند اين كلمه را مرادف" مكى" دانسته‏ اند. ❕روايات اسلامى كه در منابع حديث وارد شده نيز بعضى آن را به معنى درس نخوانده و بعضى آن را به معنى مكى تفسير كرده‏ اند ( براى اطلاع از اين روايات به تفسير نور الثقلين جلد 2 صفحه 78 و 79 و تفسير روح المعانى جلد 9 صفحه 70 ذيل آيه مورد بحث مراجعه فرمائيد.) 👌 ولى هيچ مانعى ندارد كه كلمه" امى" اشاره به هر سه مفهوم بوده باشد چرا كه استعمال يك در چند معنى، هيچگونه مانعى ندارد، و در ادبيات عرب شواهد فراوانى براى اين موضوع وجود دارد. 💢 بیشتر ؛ ♻️در اينكه پيامبر اسلام به مكتب نرفت و خط ننوشت، در ميان مورخان بحثى نيست و قرآن نيز صريحا در آيه 48 سوره عنكبوت درباره وضع پيامبر ص قبل از بعثت مى ‏گويد «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ » پيش از اين نه كتابى مى‏ خواندى و نه با دست خود چيزى مى ‏نوشتى تا موجب ترديد دشمنانى كه مى‏ خواهند سخنان ترا ابطال كنند گردد » ❕اصولا در محيط حجاز به اندازه ‏اى باسواد بود كه افراد باسواد كاملا معروف و شناخته شده بودند، در مكه كه مركز حجاز محسوب مى‏ شد تعداد كسانى كه از مردان مى‏ توانستند بخوانند و بنويسند از 17 نفر تجاوز نمى ‏كرد و از زنان تنها يك زن بود كه سواد خواندن و نوشتن داشت . 📚فتوح البلدان ص459 👌 مسلما در چنين محيطى اگر نزد معلمى خواندن و نوشتن را آموخته بود كاملا معروف و مشهور مى‏ شد و به فرض اينكه نبوتش را نپذيريم او چگونه مى‏ توانست با صراحت در كتاب خويش اين موضوع را نفى كند؟ آيا مردم به او اعتراض نمى‏ كردند كه درس خواندن تو مسلم است، اين قرينه روشنى بر امى بودن او است. ❕و در هر حال وجود اين صفت در پيامبر در زمينه نبوت او بود تا هر گونه احتمالى جز ارتباط به خداوند و جهان ما وراء طبيعت در زمينه دعوت او منتفى گردد. 💠اين در مورد دوران قبل از نبوت و اما پس از بعثت نيز در هيچيك از تواريخ نقل نشده است كه او خواندن و نوشتن را از كسى فرا گرفته باشد، بنا بر اين به همان حال امى بودن تا پايان باقى ماند. ❕❕ولى اشتباه بزرگى كه بايد در اينجا از آن اجتناب كرد اين است كه درس نخواندن غير از بى‏ سواد بودن است و كسانى كه كلمه" امى" را به معنى" بى‏ سواد" مى‏ كنند، گويا توجه به اين تفاوت ندارند. 👌هيچ مانعى ندارد كه پيامبر به تعليم الهى خواندن يا خواندن و نوشتن را بداند، بى آنكه نزد انسانى فرا گرفته باشد، زيرا چنين اطلاعى بدون ترديد از كمالات انسانى است و مقام نبوت است. 👌شاهد اين سخن آن است كه در رواياتى كه از امامان اهل بيت نقل شده مى‏ خوانيم « پيامبر مى ‏توانست بخواند و يا هم توانايى خواندن داشت و هم توانايى . 📚 تفسير برهان جلد چهارم صفحه 332 ذيل آيات اول سوره جمعه. 👇 👌ادامه 👇 ❕اما برای اینکه جایی برای کوچکترین تردید برای د
🤔 ❔آیا این پیام که یک ضد دین به همراه کلیپ آقای برایم فرستاده صحیح است ❗️« آخوند قرائتی : 《غلمان هایی که در قرآن به آنها اشاره شده؛ پسر بچه های کفار هستند که در بهشت، محکوم به سرویس دادن اند؛ چون نه بهشتی اند و نه جهنمی!!!》 💠💠 👌خداوند نعمت‏ها را بر اهل بهشت تمام كرده است، و همه چيز به آنها داده، و از جمله پذيرائى‏ کنندگان خدمتكارانى است كه از آنها به عالى‏ترين كيفيت پذيرائى مى‏كنند. ❕حسن ظاهر، و لطف باطن آنها، و خَلْق و خُلق نيكوى آنان، چنان بهشتيان را مجذوب خود مى‏سازد كه همه درد و رنج‏هايى را كه در دنيا در مسير اطاعت حق ديدند و كشيدند مى‏كنند. ❕در يك مورد از آنها تعبير به «غِلْمان» كرده است مى‏فرمايد: «وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَانَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ» «برگرداگرد آنها نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مى‏كنند كه همچون مرواريدهاى در صدفند» (طور 24). 👌و می فرماید ؛«يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ- بِاكْوابٍ وَابارِيقَ- وَ كَأسٍ مِنْ مَعينٍ»: «پيوسته در اطراف آنها نوجوانانى جاودانى در طراوت و شكوه باقدحها و كوزه‏ها و جام‏هايى از نهرهاى جارى بهشتى مى‏گردند» (واقعه 17 و 18). 👌و می فرماید ؛ «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ اذا رَأَيْتَهُمْ حِسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً: «و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى (براى پذيرائى) مى‏گردند كه وقتى آنها را ببينى گمان مى‏كنى مرواريد پراكنده‏ اند» (انسان 19) ❕برخی از بر پایه روایتی می گویند که منظور از اين نوجوانان بهشتى ، اطفال مشركان و فاقد حسنات هستند كه خدا هرگز آنها را به خاطر پدرانشان مجازات نمى‏ كند، بلكه به صورت‏ خدمتگزارانى در بهشت از مؤمنان پذيرائى مى‏كنند، و از اين پذيرائى كردن غرق سرورند. 📚بحار الانوار ج5 ص291 ❕اما اين احتمال است و روايتى كه در اين زمينه نقل شده روايت مرسله ‏و بدون سندی است که قابل استدلال نمی باشد . 📚پیام قرآن ج6 ص207 👌تفسیر بهتر آن است که بگوییم آنها هستند بهشتى كه خداوند مخصوصا آنان را براى اين هدف آفريده است. 📚تفسیر نمونه ج23 ص212 ❕اما در رابطه با این که تکلیف فرزندان نابالغ کفار در روز قیامت چه می شود در روایتی از عبد الله بن سلام نقل شده است که می گوید ؛ « از پيامبر خدا پرسيدم و گفتم: مرا آگاه ساز كه آيا خداوند عز و جل بى‏ دليل، مردمى را كيفر مى‏ دهد ، فرمود: «پناه بر خدا! [چنين نيست‏]». گفتم: پس فرزندان ، آيا در بهشت‏ اند، يا دوزخ؟ ❕فرمود: «خداوند تبارك و تعالى [نسبت به مهربانى‏] به آنان سزاوارتر است. هر گاه روز رستاخيز شد و خداوند عز و جل مردمان را براى داورى گرد آورد، فرزندان مشركان را مى‏آورد و به آنان مى‏فرمايد: بندگان و كنيزان من! پروردگار شما كيست؟ و آيين و اعمال شما چيست؟ 👌مى‏گويند: خدايا! پروردگار ما! تو ما را آفريدى و ما چيزى را نيافريده‏ ايم، و تو ما را ميراندى و ما چيزى را نميرانده ‏ايم، و براى ما زبانى كه بِدان سخن بگوييم و گوشى كه بِدان بشنويم و كتابى كه آن را كنيم و فرستاده‏ اى كه از او پيروى نماييم، قرار ندادى و البتّه ما، جز آنچه تو به ما آموخته‏ اى، دانشى نداريم. 👌خداوند عز و جل به آنان مى ‏فرمايد: بندگان و كنيزان من! آيا اگر شما را به كارى فرمان دهم، آن را انجام مى‏ دهيد؟ مى‏گويند: گوش به فرمان توييم، اى پروردگار ما. ❕آن گاه خداوند عز و جل به آتشى كه به آن، فَلَق گفته مى‏شود و سخت‏ترين كيفر در جهنّم است، فرمان مى‏دهد و آن از جايگاه خود به صورت سياه و تاريك همراه با ‏ها و زنجيرها بيرون مى‏آيد. 👌سپس خداوند تبارك و تعالى كودكان مشركان را فرمان مى‏دهد كه خودشان را در اين آتش بيفكنند. هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه نيك‏بختى داشته باشد، خود را در آن مى‏ افكند؛ ولى آن آتش براى او سرد و سلامت مى ‏شود، همچنان كه براى ابراهيم عليه السلام شد، و هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه تيره‏ بختى داشته باشد، خوددارى مى‏ كند و خود را در آن آتش نمى‏ افكند. آن گاه خداوند تبارك و تعالى به آتش فرمان مى ‏دهد و آتش، او را به خاطر اين كه فرمان خدا را ترك كرده و از وارد شدن در آن خوددارى نموده است، مى ‏بلعد. پس به دنبال ، در جهنّم خواهد بود» 📚توحید صدوق ص390 📚بحار الانوار ج5 ص291 👌در نقل دیگری آمده است که خداوند می فرماید ؛ « من شما را رو در رو فرمان دادم و مرا اطاعت نكرديد. چه مى‏كرديد اگر فرستاده‏ اى را از غيب برايتان مى‏فرستادم؟». 📚الکافی ج3 ص248 ❕در گذشته تر پیرامون این قضیه بحث کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2112 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی از معاندان می گویند خداوند و پیامبر اسلام به همسران خودش بزرگترین را کرد و آنها را از ازدواج کردن پس از خودش نهی کرد ❕با این که برخی از آنان چون عایشه جوان بودند ❗️براستی حکم حرمت ازدواج با همسران پیامبر چه دارد ❕ 💠💠 👌حرمت ازدواج با همسران پیامبر گرامی اسلام پس از وفات ایشان ، مساله ای است که مورد قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به خود در آورید که این کار نزد خدا عظیم است » ( احزاب 53) ❕در شان نزول آیه نقل شده است ؛ « زمانی که ابو سلمه و خنیس بن حذاقه از دنیا رفتند و پیامبر اسلام با همسران آنها ، ام سلمه و حفصه ازدواج کرد ، طلحه و عثمان می گفتند آیا محمد با زنان ما پس از فوت ما ازدواج کند اما ما پس از فوت او با همسرانش ازدواج نکنیم ، به خدا سوگند می خوریم که پس از پیامبر با همسران او ازدواج می کنیم ، طلحه قصد ازدواج با و عثمان قصد ازدواج با ام سلمه را داشت که خداوند آیه فوق را نازل کرد » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 486 ❕این مضمون را علمای اهل هم نقل کرده اند ؛ 📚الدر المنثور ج 5 ص 214 ❔در اينجا سؤالى پيش مى‏ آيد كه چگونه خداوند همسران پيامبر را كه بعضى به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر ساخته است؟ 👌پاسخ اين سؤال با توجه به فلسفه اين تحريم روشن است زیرا ؛ 1⃣چنان كه از شان نزول آيه دانستيم، بعضى به عنوان انتقام‏ جويى و توهين به ساحت پيامبر چنين تصميمى را گرفته بودند و از اين راه مى‏ خواستند ضربه ‏اى بر حيثيت آن حضرت وارد كنند. 2⃣اگر اين مساله مجاز بود جمعى به عنوان اينكه همسر پيامبر را بعد از او در اختيار خود گرفته‏ اند ممكن بود اين كار را وسيله سوء استفاده قرار دهند، و به اين بهانه موقعيت اجتماعى براى خويش دست و پا كنند، و يا به عنوان اينكه آگاهى خاص از درون خانه پيامبر و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند، و يا مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد). ❕اين خطر هنگامى ملموس‏تر مى ‏شود كه بدانيم گروهى خود را براى اين كار آماده ساخته بودند بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شايد تنها در دل داشتند. از جمله كسانى را كه بعضى از اهل سنت در اينجا نام برده ‏اند طلحه است که اسناد آن بیان شد . ❕خداوندى كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است براى بر هم زدن اين توطئه زشت يك حكم قاطع صادر فرمود و جلو اين امور را به كلى گرفت، و براى تحكيم پايه ‏هاى آن به همسران پيامبر لقب ام المؤمنين داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خويش است ، با توجه به آنچه گفته شد روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر لازم بود از اين محروميت استقبال كنند؟ ❕در طول زندگى انسان گاه مسائل مهمى مطرح مى‏ شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان داد، و از بعضى از حقوق حقه خود چشم پوشيد، به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليتهاى سنگينى نيز همراه دارد، بدون شك همسران پيامبر افتخار عظيمى از طريق ازدواجشان با پيامبر كسب كردند، داشتن چنين نياز به چنين فداكارى هم دارد. 👌به همين دليل اغلب زنان پيامبر بعد از او در ميان امت اسلامى بسيار محترم مى‏ زيستند، و از وضع خود بسيار و خشنود بودند، و آن محروميت را در برابر اين افتخارات ناچيز مى‏ شمردند. 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 404 ❕ پاسخ به دیگری ؛ 🔰اوّلًا ؛ زنان پيامبر با آغوش باز از اين مسأله استقبال كرده و در بين مؤمنين عظمت خاصى پيدا كردند و به عنوان «امّهات المؤمنين» خوانده مى‏ شدند و در هيچ جا ديده نشده است كه از اين حكم الهى گلايه ‏اى داشته باشند، پس وقتى خود، افتخار بدانند و راضى باشند، نمى‏ توانيد از آنها دفاع كنيد. اين سخن را كسى مى ‏گويد كه زن را در مورد علايق جنسى بشناسد و شخصيّت او را در علايق جنسى بداند. 🔰ثانياً: بعضى انسانها در يك شرايط اجتماعى قرار مى ‏گيرند كه بايد از خود فداكارى نشان بدهند. اگر زنان پيامبر آزاد بودند كه ازدواج كنند، مورد بهره‏ بردارى سوء افراد ديگر قرار مى‏ گرفتند كه‏ مى‏ شد، احترام پيامبر از بين برود و مفسده ‏اى در درون جامعه اسلامى ايجاد گردد، و لذا بايد براى حفظ حرمت پيامبر و حفظ حريم جامعه اسلامى چنين فداكارى داشته باشند. در جائى كه شوهر مرحوم مى ‏شود و زن براى بزرگ كردن بچّه‏ هاى خود شوهر نمى‏ كند و فداكارى مى ‏كند، و عقلا او را مدح مى ‏كنند، پس در اينجا كه همسر پيامبر به خاطر حفظ فداكارى مى‏ كند، قطعاً پسنديده و مورد ستايش است. 📚کتاب النکاح ، ، ج 2 ص 107 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پس از آن که پیامبر علی را در غدیر به عنوان امام معرفی کرد کسی آمد به نزد پیامبر و به ان انتخاب اعتراض کرد و خداوند هم از آسمان فرو فرستاد که بر سرش خورد و مرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد ، این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند) .» 🗯معارج 1 تا 3 ❕بسیاری از و ارباب حدیث شان نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است : 🔷«هنگامی که رسول خدا علی علیه السلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد .نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم ، سپس ‍ به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است که از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ پیامبر فرمود : قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است . 🔷نعمان روی بر گرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء : «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » 🔶اینجا بود که سنگی از آسمان بر فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت . 👌آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در مجمع البیان از ابوالقاسم با سلسله سندش از امام صادق علیه السلام نقل شده است . 📚مجمع البیان ج10 ص 352 همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند . 📚تفسیر قرطبی ج10 ص6757 📚تفسیر ثعلبی ج29 ص52 ❕مرحوم علامه در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت نقل می کند (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله : 📚تفسیر غریب القرآن (حافظ ابوعبید هروی ) . 📚تفسیر شفاء الصدور (ابوبکر نقاش موصلی ) . 📚تفسیر الکشف و البیان (ابواسحاق ثعالبی ) . 📚تفسیر ابوبکر یحیی (القرطبی ) . 📚تذکره ابواسحاق (ثعلبی ) . 📚کتاب فرائد السمطین (حموینی ) . 📚کتاب (دررالسمطین )(شیخ محمد زرندی ) . 📚تفسیر سراج المنیر (شمس الذین شافعی ) . 📚کتاب (سیره حلبی ) 📚کتاب نور الابصار سید مؤمن شبلنجی. 📚و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از (شمس الدین الشافعی ) . 📚و ... الغدیر جلد 1 صفحه 239 تا 246 👌در بسیاری از این کتب شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ، البته درباره اینکه این شخص حارث بن نعمان بوده یا جابر بن نذر یا نعمان بن حارث فهری اختلاف است ، و می دانیم این امر تاثیری در اصل مطلب ندارد . 📚تفسیر نمونه ج25 ص7 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پس از آن که پیامبر علی را در غدیر به عنوان امام معرفی کرد کسی آمد به نزد پیامبر و به ان انتخاب اعتراض کرد و خداوند هم از آسمان فرو فرستاد که بر سرش خورد و مرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد ، این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند) .» 🗯معارج 1 تا 3 ❕بسیاری از و ارباب حدیث شان نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است : 🔷«هنگامی که رسول خدا علی علیه السلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد .نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم ، سپس ‍ به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است که از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ پیامبر فرمود : قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است . 🔷نعمان روی بر گرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء : «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » 🔶اینجا بود که سنگی از آسمان بر فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت . 👌آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در مجمع البیان از ابوالقاسم با سلسله سندش از امام صادق علیه السلام نقل شده است . 📚مجمع البیان ج10 ص 352 همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند . 📚تفسیر قرطبی ج10 ص6757 📚تفسیر ثعلبی ج29 ص52 ❕مرحوم علامه در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت نقل می کند (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله : 📚تفسیر غریب القرآن (حافظ ابوعبید هروی ) . 📚تفسیر شفاء الصدور (ابوبکر نقاش موصلی ) . 📚تفسیر الکشف و البیان (ابواسحاق ثعالبی ) . 📚تفسیر ابوبکر یحیی (القرطبی ) . 📚تذکره ابواسحاق (ثعلبی ) . 📚کتاب فرائد السمطین (حموینی ) . 📚کتاب (دررالسمطین )(شیخ محمد زرندی ) . 📚تفسیر سراج المنیر (شمس الذین شافعی ) . 📚کتاب (سیره حلبی ) 📚کتاب نور الابصار سید مؤمن شبلنجی. 📚و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از (شمس الدین الشافعی ) . 📚و ... الغدیر جلد 1 صفحه 239 تا 246 👌در بسیاری از این کتب شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ، البته درباره اینکه این شخص حارث بن نعمان بوده یا جابر بن نذر یا نعمان بن حارث فهری اختلاف است ، و می دانیم این امر تاثیری در اصل مطلب ندارد . 📚تفسیر نمونه ج25 ص7 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA