#امنیت_عصر_ظهور
🤔#پرسش
❔در روایتی از پیامبر اکرم دیدم که در زمان ظهور امنیت همه جا را فرا میگیرد حتی شیر با شتر و گرگ با گوسفند می چرند.
سؤال اینه که مگه در زمان ظهور حیوانات گوشت خوار علف خوار میشن ؟
یا قراره انسانا رو بخورن ؟از کجا سیر میشن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌از ویژگی های ظهور امام عصر علیه السلام امنیت فراگیر است که همه جای عالم ، حتی عالم حیوانات را در بر می گیرد و #خوی درندگی از میان رفته و صلح و صفا همه جا را در بر می گیرد و با توجه به گسترش برکات در عصر ظهور ، حیوانات به جای درندگی از سایر برکات زمینی و آسمانی استفاده می کنند .
🔸امنیت مطلق #عصر ظهور مورد تاکید قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛
« خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، وعده داده است كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيانِ آنها خلافت روى زمين را بخشيد، و دينى را كه براى آنان پسنديده، پابرجا خواهد ساخت و ترسشان را به امنيت مبدّل خواهد كرد، [آن چنان كه] تنها مرا مىپرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت و هر كس پس از آن به كفر گرايد، آنان اند كه نافرمان اند.». ( نور 55)
❕امام صادق عليه السلام مى فرمايد ؛
«خداوند متعال، در اين امّت، مردى را پديد مى آورد كه از من است و من از اويم. خداوند متعال، بركات آسمانها و زمين را به دست او روان مى كند و آسمان، بارانش را فرو مى فرستد و زمين، بذرش را بيرون مى دهد و حيوانات وحشى و درندگان، ايمن و آسوده مى شوند و زمين، از عدل و داد پر مى شود، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است».
📚الغیبه طوسی ص 188، بحار الانوار ج 51 ص 146
❕امير مؤمنان عليه السلام در يك مجلس، چهارصد نكته به يارانش آموخت كه به صلاح دين و دنياى مسلمان است. فرمود: «... و اگر قائمِ ما قيام كند، آسمان، بارانش را فرو مى فرستد و زمين، گياهش را بيرون مى آورد و دشمنى، از دلهاى بندگان مى رود و درندگان و #چارپايان با هم در صلح و صفايند، تا آن جا كه زن از عراق تا شام مى رود و پايش را جز روى سبزه نمى نهد و زينتش بر سرشاست و نه درنده اى او را مى ترساند و نه او از آن مى ترسد»
📚تحف العقول ص 115_ بحار الانوار ج 52 ص 316
❕در نقل دیگری پیامبر اکرم فرمود ؛
«هنگامى كه عيسى بن مريم فرود مى آيد و دجّال را مى كُشد، از زندگى بهره مى بريد تا شبى برسد كه خورشيد مى خواهد از غرب طلوع كند، و پس از بيرون آمدن جنبنده. چهل سال بهره مى بريد، نه كسى مى ميرد و نه كسى بيمار مى شود و مرد به گوسفندان و چارپايانش مى گويد:" برويد و در فلان مكان بچريد و فلان ساعت بياييد" و گاو و گوسفند، ميان دو كشتزار مى روند و يك خوشه گندم و جوى آن را نمى خورند و يك #شاخه آن را با سُمشان نمى شكنند، و مارها و عقربها آشكارند، [ولى] نه كسى را مى آزارند و نه كسى آنها را مى آزارد، و درندگان بر درِ خانه ها غذا مى خواهند، بى آن كه كسى را بيازارند ، و انسان، يك مَن يا يك مُد گندم يا جو را به روى زمين مى پاشد و بى آن كه شخمى بزند و راه آبى بكشد. هر تخم، هفتصد تخم مى شود»
📚الفتن ج 2 ص 579
🔸#ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕و در نقل دیگر فرمود ؛
« دشمنى، رخت بر مى بندند و زهر هر زهردارى گرفته مى شود، تا آن جا كه پسر بچّه، دستش را در كام مار مى کند و به او زيانى نمى رسد و دختر بچّه، شير را مى راند؛ امّا آن، آسيبى به او نمى زند، و #گرگ در كنار گوسفندان، مانند سگ گلّه است و زمين مانند ظرف پر از آب، از صلح و دوستى موج مى زند و همه يكپارچه مى شوند و كسى جز خداوند، عبادت و اطاعت نمى شود و جنگ، فروكش مى كند و فرمانروايى قريش به پايان مى رسد و زمين به سان تشت نقره، درخشان و به سرسبزى روزگار آدم عليه السلام مى شود، تا آن جا كه گروهى بر يك خوشه انگور گرد مى آيند و سيرشان مى كند و گروهى بر يك انار فراهم مى آيند و سيرشان مى كند و يك گاو نر به فلان مقدار [اندك] و يك اسب با چند درهمِ كم ارزش معامله مى شود»
📚سنن ابن ماجه ج 2 ص 1359_ کنزالعمال ج 14 ص 295
❔اكنون سؤالى به ذهن #خطور مى كند كه چگونه در حال صلح درندگان با يكديگر به سر مى برند با اينكه غريزه و سرشت آنها درنده خويى است؟!
👌پاسخ روشن است . آن خدايى كه هنگام سرازيرى قهرمان توحيد حضرت ابراهيم عليه السّلام به سوى آتش با يك فرمان يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ ( انبیاء 69)« اى آتش! سرد و سالم باش براى ابراهيم » خاصيت سوزندگى را از آتش گرفت، خو و سرشت حيوانات موذى را نيز با يك فرمان از آنها مى گيرد.
❕از سوی دیگر ، اين صفات در اين گفتارها يا در واقع حقيقت پيدا خواهد كرد و يا در اثر بركت وجود امام عليه السّلام درنده خويى از بين رفته و به اين حالت درمى آيند. اين احاديث و امثال آن در مقام بيان شدّت امنيت كه با ظهور «مهدى موعود عليه السّلام» در جهان حكم فرما خواهد شد را ارايه مى دهد.
در هردو صورت، آن زمان جامعه در امنيت قرار مىگيرد و گرگصفتان خون خوار نخواهند توانست از وجود مستضعفان جامعه بهره كشى نمايند و در اينگونه احاديث اشاره به برقرارى عدالت كامل در جهان و تغيير روش گرگ صفتان خون خوار است كه در طول تاريخ در سايه سازش با حكومتهاى جبّار، قرنها به خوردن خون قشرهاى مستضعف #جامعه انسانى ادامه داده اند.
❕ لحن روايات و تصريحات آن، گوياى به حقيقت پيوستن اين تغييرات خواهد بود كه حيوانات وحشى و درنده اهلى شده و خواص طبع آنها دگرگون خواهد شد و حيوانات گوشتخوار سبزه خوار خواهند شد و از نعمتهاى ديگر خداوند استفاده خواهند نمود. بچه ها با مارهاى سمّى بازى مى كنند و مارها به آنها ضرر نمى رساند.
📚سیمای جهان در عصر امام زمان ، ج 2 ص 317
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#پاسخ_به_معاند_جریان_ذوالقرنین
🤔#پرسش
❔نكته جالبي كه در ايات ٩٣ و ٩٤ سوره كهف در ادامه داستان ذوالقرنين اورده شده ميبينيم كه ايشان به يك قومي ميرسد كه هيچ زباني را نميفهميدند (طبعا حرف زدن با اين قوم امكان پذير نيست )
توجه بفرماييد :
سوره كهف ايات ٩٣-٩٤
حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لّا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلا(٩٣)
قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا(٩٤)
ترجمه :
تا وقتي بين دو سد رسيد و در بين ان دو سد قومي را ديد كه هيچ زباني را نميفهميدند !
آنان گفتند: ای ذو القرنین ، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد بسیار می کنند ، آیا چنانچه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آنها می بندی ( که ما از شر آنان آسوده شویم ) ؟
خوب ، در ايه ٩٣ تاكيد شده كه اين قوم هيچ زباني را نميفهميدند (نمي شود با انها ارتباط كلامي پيدا كرد ) ولي در ايه ٩٤ ميگويد : انان گفتند كه قوم ياجوج و ماجوج فلا ن كرده اند و بهمان !!!!!
چطور و با چه زباني انها به ذوالقرنين گفتند ،
مگر نه اينكه انها هيچ زباني را نميفهميدند ؟؟؟
جدا از احمقانه بودن اين داستان ، نويسنده داستان مردم را آنقدر نادان فرض كرده كه اين جملات را به اسم خدا بخورد انها داده !
💠#پاسخ💠
👌از قرآن مجيد به خوبى استفاده مى شود كه ذو القرنين داراى صفات ممتازى بود ، از جمله ؛
1⃣ خداوند اسباب پيروزيها را در اختيار او قرار داد.
2⃣ او سه لشگركشى مهم داشت: نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام به منطقه اى كه در آنجا يك تنگه كوهستانى وجود داشته، و در هر يك از اين سفرها با اقوامى برخورد كرد .
3⃣او مرد مؤمن و موحد و مهربانى بود، و از طريق عدل و داد منحرف نمى شد، و به همين جهت #مشمول لطف خاص پروردگار بود. او يار نيكوكاران و دشمن ظالمان و ستمگران بود، و به مال و ثروت دنيا علاقه اى نداشت.
4⃣ او هم به خدا ايمان داشت و هم به روز رستاخيز.
5⃣ او سازنده يكى از مهمترين و نيرومندترين سدها است، سدى كه در آن بجاى آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح ديگر در ساختمان آن نيز به كار رفته باشد تحت الشعاع اين فلزات بود) و #هدف او از ساختن اين سد كمك به گروهى مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم ياجوج و ماجوج بوده است.
📚تفسیر نمونه ج 12 ص 545
❕پیامبر #گرامی فرمود ؛
« ذو القرنین بنده ای صالح بود که خدا او را حجت بر بندگانش قرار داد و او قومش را به سوی خدا خواند ، و آنان را به تقوا داشتن از او فرمان داد , اما آنان بر گیجگاه او ردند و او هم مدتی از آنها غایب شد تا آنجا که گفته شد مرده است یا هلاک شده است و معلوم نیست که #کجا رفته است ، سپس به سوی قومش بازگشت ...خدا به او قدرت بخشید و او را به غرب و شرق زمین رساند ، خداوند همان را در قائم از فرزندانم جاری می سازد و او را به #شرق و غرب زمین می رساند ...»
📚اعلام الوری ج2 ص249 _ کمال الدین ص394
🔸آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این آیات است که می فرماید ؛
« (باز) از اسباب مهمى (كه در اختيار داشت) استفاده كرد.- (و هم چنان به راه خود ادامه داد) تا به ميان دو كوه رسيد، و در آنجا گروهى غير از آن دو را يافت كه #هيچ سخنى را نمى فهميدند! - (آن گروه به او) گفتند اى ذو القرنين ياجوج و ماجوج در اين سرزمين فساد مى كنند آيا ممكن است ما هزينه اى براى تو قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدى ايجاد كنى؟ » ( کهف 92_94)
❔معاند می گوید که اگر آنان زبانی را نمی فهمیدند ، چگونه با ذو القرنین ارتباط برقرار کردند و مقصود خود را به او رساندند ❗️
👌پاسخ روشن است . آنان از طریق ایماء و اشاره و استفاده از الفاظ مبهم و نامفهوم ، سعی داشتند که #مقصود خود را به ذو القرنین برسانند ، ذو القرنین به تعلیم الهی متوجه مقصود آنان شد و با همین عنایت الهی ،هم مقصود آنان را متوجه می شد و هم مقصود خود را به آنان تفهیم می کرد .
❕همان گونه که پیامبران و امامان علیهم السلام ، به تعلیم الهی می توانستند با #حیوانات ارتباط برقرار کنند و کلام مبهم و نامفهوم آنان را متوجه شوند و مقصود خود را به آنان برسانند ، چنان که در گذشته در این رابطه بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9083
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9040
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7242
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9099
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7710
👌چه #مانعی دارد که ذوالقرنین هم به تعلیم الهی ، کلام مبهم و نامفهوم آن قوم را که مطابق هیچ لغتی نبوده ، متوجه شود و بتواند مقصود خود را به آنان برساند ❗️❗️
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#معنای_کلمه_نکاح
💥 #نكاح يعنى چه و چرا به عقد ازدواج اسلامى, نكاح ميگويند؟
آیا معنی #خطبه_عقد را به زبان فارسی میدانید؟
آخوند (با عمامه و بدون عمامه) از عروس میپرسد:
آیا وکیلم شما را به عقد آقای ..... در بیاورم؟؟
هنگامی که عروس پاسخ مثبت داد رو به داماد میکند و همین پرسش را از او میکند.
حالا ببینیم پس از شنیدن پاسخ مثبت داماد آخوند از طرف عروس پاسخ چیست؟
برای این قسمت #متن_عربی رو هم مینویسم: انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم
واژه انکحتک از ریشه -ن ک ح- میاد که کلمه نکاح هم از همین ریشه میاد.
#معنی این جمله که از طرف عروس به داماد گفته ميشود اين هست:
من در برابر پول معینی که به من میدهی خود را در مقابل تو به ... میدهم.
البته پوزش میخواهیم که ناچار شدیم این کلمه را ذکر کنیم وهدف آگاهی دادن می باشد، و عروس در برابر شنیدن جمله بالا که از طرف وکیلش (عاقد)بیان میشود میگوید:
قبول میکنم!
در #فرهنگ_دهخدا(جلد نه صفحه ۷۲۱) (#نکاح) دارای دو معنی (#جماع_کردن) میباشد.
همچنین در فرهنگ عربی به عربی((التوقیف علی مهمات التعاریف))
نکاح به این صورت توضیح داده شده: ((ایلاج ذکر فی الفرج لیصر بذالک کالشی الواحد)) که معنی کلمه به کلمه آن میشود:
وارد کردن آلت تناسلی مرد در آلت تناسلی زن برای اینکه یک جسم واحد بشود.
💠پاسخ💠
👌واژه نکاح درلغت عرب به دو معنا استعمال می شود ؛
1⃣عقد ازدواج 2⃣جماع کردن و نزدیکی کردن
❕راغب در مفردات می نویسد ؛
« اصل معنای نکاح ، برای عقد ازدواج است ، سپس در مورد جماع کردن هم استعمال شده است »
📚مفردات راغب ، ص 505
🔸جوهری نیز در صحاح می نویسد ؛
« نکاح به معنای جماع و به معنای عقد ازدواج است »
📚صحاح اللغه ج 1 ص 413
🔸فیومی نیز در مصباح المنیر ، و ابن منظور در لسان العرب هم تصریح کرده اند که نکاح هم به معنای عقد ازدواج به کار می رود و هم به معنای جماع کردن .
📚لسان العرب ج 2 ص 625 _ مصباح المنیر ص 624
🔸فخر رازی می نویسد ؛
« هنگامی که گفته می شود نکح فلان فلانه به معنای عقد بستن است ، اما هر گاه گفته شود ، نکح زوجته به معنای انجام آمیزش جنسی است »
📚تفسیر کبیر ج 6 ص 104
❕بنابراین اگر در خطبه عقد ، مثلا عاقد می خواند « انکحت موکلتی مرضیه ، لموکلی سعید علی الصداق المعلوم » یعنی « به عقد ازدواج در آوردم موکله خود مرضیه را به همسری موکل خود سعید به مهری معین شده » یا اگر خود زوجین عقد ازدواج را بخوانند ، وقتی عروس می گوید ؛ « انکحتک نفسی علی الصداق المعلوم » یعنی « خود را به عقد ازدواج و همسری تو در آوردم به مهری که معین شده است ».
👌این مفاهیم از بدیهیات لغت عرب است که کسی که اندک آشنایی با ادبیات عرب داشته باشد ، آن را درک می کند ، دهخدا هم ، طبق همان آدرسی که معاند داد می گوید نکاح به معنای عقد ازدواج و جماع کردن است ، اما معاند تنها معنای جماع کردن را نقل می کند .
❕معاند مورد خطاب ما به قدری جاهل است که می گوید آخوند از طرف عروس می گوید « انکحتک و زوجتک نفسی علی صداق المعلوم » در حالی که این جمله را خود عروس می گوید در صورتی که خود زوجین ، خطبه عقد را بخوانند ، اگر عاقد بخواند ، چنان که گذشت مثلا می گوید « انکحت و زوجت موکلتی مرضیه لموکلی سعید علی صداق المعلوم »
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند ، در مورد ازدواج پیامبر گرامی اسلام ، با زینب بنت جحش را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/894
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1937
#شهادت_زنان
🤔#پرسش
#ترجمه: و دو شاهد از مردانتان را شاهد بگیرید، و اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن را از میان شاهدانی که می پسندید، شاهد بگیرید تا اگر یکی از آن دو زن [واقعیت را] فراموش کرد، آن دیگری او را یادآوری کند.
⚡️به این آیه خوب توجه کنید، بر طبق این آیه شهادت یک زن برابر یک مرد نیست، بلکه شهادت دو زن برابر یک مرد است.
⚡️چرا در اسلام ارزش شهادت زن کمتر از مرد در نظر گرفته شده است؟ این تبعیض زن ستیزانه چه علتی دارد؟ نقش جنسیت در امر مهمِ شهادت دادن چیست؟
💠#پاسخ💠
👌خلاصه پاسخ آن است که اگر شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است به خاطر آن است که عواطف بر زنان غلبه دارد و ای بسا تحت تاثیر عواطف واقع شوند و به نفع کسی و به زیان دیگری شهادت دهند .
📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 291
🔸اینک تفصیل پاسخ ؛
👌بايد دانست شهادت پيش از آنكه يك حق و امتياز باشد، يك تكليف اجتماعى است كه سود و ضرر آن به ديگران برمى گردد. طرح دعوى و اثبات آن سه دسته است ؛ 1 ادعا،. 2 اقرار،. 3 شهادت و گواهى.
❕گاهى كسى ادعا مى كند فلان چيز مال من است و گاهى ادعا مى كند فلان كار ناروا را انجام داده ام و مسئول خسارت هستم و گاهى نه به سود خود و نه به ضرر خود، بلكه به سود كسى عليه كسى ديگر شهادت مى دهد.
🔸در مسئله ادّعا كه بازگشت سود آن به خود مدّعى است زن و مرد مساوى اند و در مسئله اقرار نيز كه بازگشت ضرر آن به خود اقراركننده است، تفاوتى وجود ندارد. پس تفاوت در جايى است كه يك تكليف اجتماعى مبنى بر عدالت ورزى و احياى حق متوجّه او است و سود و زيان گفتار و شهادت او مربوط به ديگران است و براى جلوگيرى از تضييع حقوق ديگران به لحاظ ساختار عاطفى و احساساتى زنان كه مانع ضبط جزئيات و نيز احتمال تأثير قلبى در مقام اداء گردد، شهادت زنان به شكل محدودتر پذيرفته مى شود.
🔹درباره راز و حكمت تفاوت هاى حقوقى زن و مرد در مسأله شهادت و گواهى شايان توجه است كه ؛
1⃣شهادت زن در مواردى به طور فردى نيز پذيرفته است، در حالى كه در مردان هيچ موردى نداريم كه شهادت يك مرد پذيرفته شود بلكه حداقل بايد دو نفر باشند يعنى، حكم «تساوى دو زن با يك مرد» مطلق نيست. به طور مثال در مورد اثبات زنده متولّد شدن طفل، شهادت مرد چيزى از ارث را براى طفل ثابت نمى كند ولى با شهادت هر زن «يك چهارم» از ارث ثابت مى شود و در اين مورد فقط شهادت زنان مسموع است. شهادت بر بكارت و يا عيوب جنسى نيز موارد ديگرى است كه در آن تنها شهادت زنان پذيرفته است.
2⃣در مواردى شهادت دو زن برابر يك مرد دانسته شده كه نوعاً در مورد حدود و حقوق است. حكمت هاى اين تفاوت حقوقى زن و مرد، از زوايايى قابل توجه است ؛
🔸الف ؛ زن موجودى است كه احساسات و عواطفش جنبه غالب شخصيتى او را تشكيل مى دهد. لازم به ذكر است كه اين موضوع هيچ نقصى براى زن نيست بلكه اگر چنين نبود آن گاه نظام خلقت دچار اشكال بود، چرا كه زن و مرد مكمّل يكديگرند و جنبه هاى شخصيتى يكديگر را تكميل مى كنند. به دليل همين ويژگى و واقعيت ، زن بيشتر از مرد تحت تأثير احساسات قرار مى گيرد و لذا ممكن است تحت تأثير احساسات و عواطف مختلف، شهادتى بدهد كه تنها موافق احساسات او باشد. اجتماع دو زن براى شهادت بر چيزى، ضريب اطمينان را در شهادت بالا مى برد.
🔸ب ؛ از سوى ديگر از آسيب پذيرى يك زن نيز در جريان شهادت و خصومت ها و درگيرى هاى پس از آن نيز تا حدودى مى كاهد.
❕پس در آيين دادرسى اسلام، شهادت زن همچون شهادت مرد، به عنوان يك اصل پذيرفته شده است، اگر چه در برخى موارد قدرت اثبات شهادت مرد و زن متفاوت است.
🔸ج ؛ در اداى شهادت نيز زنان هم به دليل ويژگى درونى و هم به لحاظ آسيب پذيرى از تهديدات خارجى بيشتر تحت تأثير فشار عاطفه مثبت و يا منفى و يا ارعاب خارجى قرار گرفته، آن گونه كه بايد شهادت ندهد و يا شهادت برخلاف دهد .
👌بنابراين، شهادت زن در موضوعات مختلف متفاوت مى باشد. حكمت امر، در مورد اشکال مطرح شده ، دور نگاه داشتن زنان از مخاطرات اجتماعى و حفظ حقوق ديگران بوده است. زيرا شهادت در نظام اسلامى يك تكليف است. شخصى كه شهادت او پذيرفتنى است و شاهد قضيه اى بوده است مكلّف به حضور در دادگاه جهت اداى شهادت مى باشد. از اين رو، اگر شهادت یک زن در موارد حادى نظير قتل پذيرفته بود، نبايد از آمدن به دادگاه و دادن شهادت امتناع ورزد. اسلام با نپذيرفتن شهادت زن در اين موارد، اين تكليف را از زن برداشته است، چرا كه شخصى كه عليه او شهادت داده مى شود، امكان دارد براساس آن شهادت، به اعدام، يا تحمّل ضربات شلاق محكوم گردد و لذا امكان اعمال تهديداتى از سوى محكوم و يا اطرافيانش نسبت به شاهد وجود دارد.
📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه شهادت زنان .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht