eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
219 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
❔آیا حضرت ابراهیم در مورد زنده شدن مردگان یقین نداشت که از خداوند خواست این زنده شدن را به او دهد ❕آیا چنین چیزی با عصمت ایشان منافات ندارد ❕❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت خدايا ، به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى كنى؟ فرمود: مگر ايمان نياورده اى؟ عرض كرد:" آرى، ولى مى خواهم قلبم آرامش يابد....» 🔰بقره 260 ❕روزى ابراهيم علیه السلام از كنار دريايى مى گذشت مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده، در حالى كه مقدارى از آن داخل آب و مقدارى ديگر در خشكى قرار داشت و پرندگان و حيوانات دريا و خشكى از دو سو آن را خود قرار داده اند حتى گاهى بر سر آن با يكديگر نزاع مى كنند ديدن اين منظره ابراهيم را به فكر مساله اى انداخت او فكر مى كرد كه اگر نظير اين حادثه براى جسد انسانى رخ دهد و بدن او جزء بدن جانداران ديگر شود مساله رستاخيز كه بايد با همين بدن جسمانى صورت گيرد چگونه خواهد شد؟! ابراهيم گفت پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى كنى؟ خداوند فرمود مگر ايمان به اين مطلب ندارى؟ او پاسخ داد: ايمان دارم لكن مى خواهم آرامش قلبى پيدا كنم.خداوند به او دستور داد كه چهار پرنده را بگيرد و آنها را ذبح نمايد و گوشتهاى آنها را در هم بياميزد، سپس آنها را چند قسمت كند و هر قسمتى را بر سر كوهى بگذارد بعد آنها را بخواند تا صحنه رستاخيز را مشاهده كند او چنين كرد و با نهايت تعجب ديد اجزاى مرغان از نقاط مختلف جمع شده نزد او آمدند و حيات و زندگى را از سر گرفتند. 📚تفسیر القمی ج 1 ص 91 👌ابراهيم تقاضاى مشاهده صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنه اى را مجسم مى سازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مى خواست از طريق احساس و نيز آن را دريابد. 🔷او مى خواست با رؤيت و شهود، ايمان خود را قوى تر كند آن هم در باره چگونگى رستاخيز نه در باره آن لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ابراهیم در مورد کیفیت احیاء مردگان از خداوند سوال کرد ( در حالی که معتقد به اصل رستاخیز بود ) ، کیفیت از فعل خداوند محسوب می شود ، و در که عالمی آگاه به آن نباشد ،عیبی بر او نیست و در توحیدش نقضی وارد نیست » 📚الخصال ج 1 ص 308 ❕گويى خدا مى خواست اين تقاضاى ابراهيم در نظر مردم به عنوان تزلزل ايمان محسوب نشود، لذا از او سؤال شد مگر ايمان نياورده اى؟ تا او در اين زمينه توضيح دهد و سوء تفاهمى براى به وجود نيايد. 👌ضمنا از اين جمله استفاده مى شود كه استدلال و برهان علمى و منطقى ممكن است يقين بياورد، اما آرامش خاطر نياورد، زيرا استدلال عقل انسان را راضى مىكند، و چه بسا در اعماق دل و عواطف او نفوذ نكند (درست مثل اينكه استدلال به انسان مى گويد كارى از مرده ساخته نيست ولى با اين حال بعضى از افراد از مرده مى ترسند مخصوصا هنگام شب و تنهايى نمى توانند در كنار مرده بمانند، زيرا استدلال فوق در اعماق وجودشان نفوذ نكرده اما كسانى كه دائما با مردگان سر و كار دارند و به غسل و كفن و دفن مشغول اند هرگز چنين ترسى را ندارند). ❕به هر حال آنچه عقل و دل را سيراب مى كند، شهود عينى است، و تعبير به اطمينان و آرامش نشان مى دهد كه افكار انسانى قبل از به مرحله شهود دائما در حركت و جولان و فراز و نشيب است، اما به مرحله شهود كه رسيد آرام مىگيرد و تثبيت مى شود. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 304 ❕بنابراین جریان فوق کوچکترین به مقام عصمت ابراهیم علیه السلام وارد نمی کند ، آنچه با عصمت مخالفت دارد شک است ، اما ابراهیم شک نداشت بلکه یقین داشت و تنها برای افزایش خودش ، آن درخواست را از خداوند کرد . 👌صفوان بن یحیی می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا در قلب ابراهیم نبی بود که آن درخواست را از خداوند کرد ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « خیر ابراهیم دارای یقین بود ، اما می خواست بر افزوده شود ، لذا آن درخواست را از خداوند کرد » 📚المحاسن ص 247 👌آری تنها از يگانه تاريخ پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» اگر پرده ها كنار روند، بر يقين من نمى شود.» 📚مناقب آل ابی طالب ج 2 ص 38 _ بحار الانوار ج 40 ص 153 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸 👇 👌مثلًا اگر گفته شود كسى كه از مقررات رانندگى تخلف كند و با سرعت غير مجاز و سبقت بى دليل و عبور از مناطق ممنوع كند ممكن است به خاطر همين چند لحظه تخلف چنان تصادفى كند كه دست و پاى او بشكند و يك عمر زمين گير شود، در اينجا كسى نمى گويد، اين نتيجه تلخ براى آن تخلف كوچك عادلانه نيست، زيرا مسلم است كه اين از قبيل جريمه هاى قراردادى اداره راهنمايى نيست كه در آن مسأله تناسب و هماهنگى جرم و جريمه در نظر گرفته شود، اين اثر طبيعى عمل است كه انسان به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن كرده است. 🔸همچنين اگر گفته شود سراغ مشروبات الكلى يا مواد مخدر نرويد، چرا كه در مدت كوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى كند، حال اگر كسى رفت و گرفتار ضعف شديد اعصاب، و بيمارى قلب و عروق و زخم معده شده، در برابر چند روز هوسبازى تا پايان در عذاب اليم و رنج شديد بود، هيچكس ايراد عدم تناسب جرم و جريمه را در اينجا مطرح نمى كند. ❕حال فرض كنيد چنين انسانى به جاى يكصد سال، هزار سال عمر كند و يا يك ميليون سال در دنيا بماند، مسلماً بايد تحمل آن و عذاب را در اين مدت طولانى به خاطر مثلًا چند روزى هوسبازى بنمايد. 👌در مورد عذابها و كيفرهاى اخروى مسأله از اين فراتر است، آثار تكوينى اعمال و نتائج مرگبار آن ممكن است براى هميشه دامان انسان را بگيرد، بلكه خود اعمال، در برابر انسان مجسم مى شود، و چون آن جهان جاويدان است اعمال نيك و بد جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش يا مى دهد. 🔸مجازاتها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد، همانگونه كه قرآن مجيد مى گويد «اعمال بدشان در برابر آنان آشكار مى شود و آنچه را به باد مسخره مى گرفتند بر آنها وارد مى گردد»! (جاثيه 33). 🔸و در آيه 54 سوره يس مى خوانيم ؛ «جز اعمال خود شما براى شما نيست». ❕با اين حال، جايى براى اين سؤال باقى نمى ماند كه چرا تناسب ميان «جريمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟. 👌انسان بايد با دو بال «ايمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز كند و از نعمتهاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در يك لحظه با يك عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشكند بايد براى هميشه در ذلّت و بدبختى بماند، اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علّت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدّتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائماً مزاحم انسان باشد، همانگونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطّرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطّر و ديده و دل را نوازش دهد. 👌حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مىتواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه. ❕اعمال نيك و بد ما نيز همينگونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گسترده اى از خود به يادگار بگذارند (دقت كنيد). 👌مسأله مهم اينجاست كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنها اين هشدار را پى در پى به ما دادند كه نتيجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتيجه چنين اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اينكه باغبان آگاه و بيدارى اثر وسيع آن بذر خار و گل را براى ما قبلًا بيان كرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در اين مسير انتخاب كنيم. در اينجا به چه مى توانيم ايراد كنيم، و بر چه چيز خرده بگيريم و به كدام قانون اعتراض نماييم، جز به خودمان . 📚پیام قرآن ج 6 ص 379 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸 👇 👌اما پاسخ به اشکال دوم نیز پاسخ روشنی دارد . علمای شیعه و اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « مَثَل على در بين اين امّت، مَثَل كعبه است. » 📚العمدة: ص 285 و ص 302 ح 506 وخصائص الأئمّة عليهم السلام: ص 77. 👌و فرمود ؛ «مَثَل على بين شما (يا گفت: بين اين امّت)، همچون مَثَل كعبه است. نگاه كردن بر آن، عبادت است و آهنگ او نمودن، واجب است». 📚تاريخ دمشق: ج 42 ص 356 ح 8948، المناقب لابن المغازلي: ص 107 ح 149، كفاية الطالب: ص 161؛ المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 202. ❕ یا خطاب به على عليه السلام فرمود ؛ « مَثَل تو در بين امّت، همچون كعبه است كه خداوند، آن را نشان قرار داده كه از هر راه دور و وادىِ دور افتاده اى به سوى تو آيند، و تو نشانه اى كه نشان هدايت است و آن نور دينى كه همان نور خداست. » 📚خصائص الائمه ص 73 ❕یا فرمود ؛ « مثل امام مانند کعبه است که به نزد او می آیند و او به نزد نمی رود » 📚بحار الانوار ج 36 ص 358 ❕این مضمون در مورد علی و امامان علیهم السلام مفهوم روشنی دارد و آن این که آنان اگر چه مسوولیت هدایت شما را بر عهده دارند و صاحبان امر و حکومتند ، اما هیچ گاه به زور خود را بر شما تحمیل نمی کنند تا به هر قیمتی حکومت را به دست گیرند ، تنها زمانی اقدام به گرفتن می کنند که شما به نزد آنان بروید و زمینه حکومت آن بزرگواران را فراهم کنید ، چنان که خود پیامبر گرامی تا زمانی که در مکه بودند ، به دلیل عدم همراهی مردم ، موفق به تشکیل حکومت نشدند ، اما زمانی که وارد شدند و مردم به نزدشان آمده و گرداگردشان را فرا گرفتند و زمینه لازم را مهیا کردند ، اقدام به برقراری حکومت کردند ، لذا پیامبر گرامی در تفسیر روایات فوق به علی علیهما السلام فرمود ؛ « تو همچون كعبه اى كه به سويش مى روند؛ ولى او [نزد كسى] نمى رود. پس اگر اين مردم به نزدت آمدند و خلافت را تقديمت كردند، از آنان بپذير، و اگر نزدت نيامدند، به سراغ آنان مرو تا هنگامى كه نزد تو آيند.» 📚اسد الغابة: ج 4 ص 106 الرقم 3789؛ المسترشد: ص 387 ح 130 ، المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 242 👌و فرمود ؛ « اى على! تو همچون كعبه اى كه به سويش مى روند؛ ولى او [نزد كسى] نمى رود. اگر اين مردم به نزدت آمدند و را به تو دادند، از آنان بپذير، و اگر نزدت نيامدند، نزد آنان مرو تا در محضر خدا حاضر شوند.» 📚بشاره المصطفی ص 277 ❕« محمود بن لبيد، در جريان گفتمانى كه با فاطمه عليها السلام دختر پيامبر خدا درباره امامت على عليه السلام داشت می گوید از او پرسيدم: اى بانوى من! چرا او (على عليه السلام) از گرفتن حقّش دست كشيد؟ 🔸فرمود: «اى ابو عمر! پيامبر خدا فرمود: مَثَل امام (يا گفت: مَثَل على عليه السلام)، مَثَل كعبه است كه به مى آيند، ولى او به سراغ كسى نمى رود». 📚کفایه الاثر ص 199 _ بحار الانوار ج 36 ص 353 👌بنابراین هم پیامبر و هم امام در جهت هدایت مردم می کنند و به نزد مردم می روند اما برای برقراری حکومت الهی ، این مردم هستند که باید به نزد پیامبر و امام بیایند و زمینه را برای برقراری حکومت الهی مهیا کنند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این که میگویند شیعه عقیده دارد امام زمان در پنهان شده است و از آن چاه هم ظهور می کند چقدر واقعیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌اهل سنّت به جهت استهزاى عقايد شيعه مى گويند ؛ « شيعه قائل است كه مهدى موعود بعد از تولّدش در مخفى شد و غيبت خود را از آنجا شروع كرده و تاكنون نيز در آن سرداب به سر مى برد، و ظهورش نيز از همان سرداب خواهد بود.و لذا شيعيان هرروز از صبح تا غروب در آن سرداب به انتظار ظهورش مى نشينند و اشك ماتم مى ريزند. » 📚سير اعلام النبلاء، ج 13، ص 119؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 199، فصل 27؛ المهدّية فى الاسلام، ص 129 و 130؛ الصراع بين الاسلام و الوثنية، ص 42. ❕اینان گویی نمی دانند که عبارت است از طبقه پايين ساختمان خانه كه در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماى شديد مى سازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانه هاى عراق مشاهده مى شود، و سامرّا نيز از آن مستثنى نبوده است. امام هادى عليه السّلام در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما، چنين سردابى را ساخته بودند كه بعد از شهادتش به ارث، به امام عسكرى عليه السّلام شد. 📚مجمع البحرین ج 1 ص 467 👌مطابق تاريخ، حضرت مهدى عليه السّلام از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حكّام مخفى بود. و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا كه حضرت و ساير اعضاى خانواده در آن سرداب بوده است، لذا مكان غيبت را به آن سرداب مقدّس نسبت مى دهند. ❕ اين سرداب براى شيعيان اهل بيت عليهم السّلام از آن جهت مقدّس شمرده شده است كه امام زمان و پدر و جدّش عليهم السّلام در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاى آورده اند و از همان نيز حضرت مهدى عليه السّلام غايب شده است . 📚بحار الانوار ج 99 ص 81 👌اين نهايت جهل و نادانى است كه كسى به نسبت دهد كه آنان معتقدند كه امام زمان عليه السّلام در سرداب خانه خود غايب شده و تا هنگام خروج در آن باقى است . زيرا مطابق روايات فراوان، امام زمان عليه السّلام در سرزمينهاى مختلف بر مواليان خود وارد مى شوند و در مناطق مختلف گردش مى كنند. حضرت در موسمهاى دينى همچون حجّ حاضر شده و اقامه شعائر دينى مى نمايند و گواه بر زنده ها و مرده ها خواهند بود. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5320 ❕ لذا بهترين تعبيرى كه مى توان درباره مقدس و زيارت مردم از آنجا داشت اين است كه حضرت مكان خاصّى ندارند، لذا شيعيان در محلهاى اختصاصى آن حضرت همچون مسجد سهله و مسجد جمكران و ... دور هم جمع مىشوند و به ياد آن حضرت ندبه كرده و از او درخواست ظهورش را مى نمايند. و در حقيقت، سرداب مقدس از آن جهت كه شروع غيبت از آنجا بوده جنبه رمزى داشته، در آنجا شيعيان گرد هم جمع مى شوند و از خداوند طلب خروج او را مى نمايند. 👌علامه امينى رحمه اللّه مى فرمايد: «... شيعه اعتقاد ندارد كه غيبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى كرده اند و از همانجا نيز ظهور خواهد كرد، بلكه اعتقاد شيعه كه با احاديث تأييد شده آن است كه او از مكه معظمه، مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد. هرگز قائل نشده كه سرداب مقدّس، آن نور را در خود مخفى كرده است. بلكه آن سرداب، خانه امامان در سامرّا بوده است. و اين مسأله اى همگانى در خانه هاى عراق است كه به جهت حفاظت از گرما مى سازند. اين سرداب به طور خصوص از آن جهت شرف پيدا نموده كه به سه نفر از امامان دين منسوب است، خانه اى كه خداوند متعال اذن داده كه ارتفاع يافته و در آن اسم و ذكر خدا برده شود». 📚الغدیر ج 3 ص 308 ❕با این بیان پاسخ این مطلب هم روشن می شود که از جمله نسبتهاى ناروايى كه به شيعه داده شده اين است كه آنان معتقدند امام مهدى عليه السّلام در آخر الزمان از سرداب سامرّا خواهد كرد ، ولى با مراجعه به كتابهاى حديثى و كلامى شيعه پى خواهيم برد كه اين نسبت كذب و دروغ است ، بلكه شيعه معتقد است كه آن حضرت همانند جدش رسول خدا از مكه مكرّمه ظهور خواهند نمود که در گذشته مفصلا حول آن توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7413 @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman