امام جواد ع پر برکت ترین مولود در میان شیعه !!!!
🤔#پرسش
❓عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي يَحْيَى الصَّنْعَانِيِّ قَالَ : كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا فَجِيءَ بِابْنِهِ أَبِي جَعْفَرٍ وَهُوَ صَغِيرٌ فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ.
✍🏻 ابویحیی صنعاني میگوید : امام هشتم درباره امام نهم گفت : برای شیعیان، هیچ فرزندی با برکتتر از امام تقی متولد نشده است.
📚 اصول کافی 321/1
بزرگترین برکت امامها برای مذهب، احادیث و ارشادات و بیان شریعت الهی است.
⁉️ برکتِ امام نهم برای شیعه، چقدر بوده؟
⬅️ حدود 2 دهم درصد از روایات.
آری.
ارشادات امام محمد تقی در مذهب شیعه، به اعتراف خود شیعیان، حدود «دو دهمِ درصد» است.
تازه او، با برکتترین إمام برای اهل تشیع است.
پس برکات و روایات امام باقر و امام صادق، چه میشود؟ فقه جعفری چه میشود؟
دو حالت دارد :
1⃣ یا امام رضا از اینکه امام باقر و صادق، هزار برابرِ امام تقی، برکت بر شیعه داشتند؛ بیخبر بوده.
2⃣ يا اينکه روایات شیعه از امام باقر و صادق، جعلی است. و برکتی از جانب این دو امام بزرگوار، نصیب شیعیان نیست.
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆 ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3347
❕ائمه گرامی ما در فضل و منزلت برابر هستند , چرا که همه آن بزرگواران " نور واحدند " " کلهم نور واحد " , چنان که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم :
" أشْهَدُ أَنَّ هذَا سابِقٌ لَكُمْ فيما مَضى وَ جارٍ لَكُمْ فيما بَقِىَ، وَ أنّ أرْواحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طينَتَكُمْ واحِدَةٌ، طابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُها مِنْبَعض. "
"گواهى مىدهم كه اين [مقام و منزلت]، براى شما در گذشته بوده است و در آينده نيز جريان دارد و بىگمان، ارواحتان و نورتان و سرشتِ شما، يكى است. همگى پاك و پاكيزه است و برخى از برخى ديگر است .... "
📚الفقیه ج ٢ ص ٦١٣
❕در حديث قدسى آمده كه خداوند به پيامبرش فرمود:
" یا مُحَمَّدُ! إنِّي خَلَقْتُ عَلِيَّا وَ فاطِمَة وَ الحَسَنَ وَ الحُسَينَ وَ الأئِمَّةَ مِن نُورٍ واحِدٍ."
" اى محمّد! بى گمان من، على، فاطمه، حسن و حسين و [ديگر] امامان را از نور يكسانى آفريدم. "
📚الغيبة، نعمانى، ص 93، ح 24.
2⃣بنابراین آن بزرگواران سعی و تلاش برابر در انجام وظائف امامتی صورت می دادند , اما گاه شرایط جامعه به گونه ای رقم می خورد که مثلا یکی از امامان , ظرفیت و فرصت و آزادی بیشتری برای نشر معارف پیدا می کرد و از این فرصت و آزادی نهایت استفاده را می نمود , در حالی که اگر آن فرصت و آزادی برای سایر امامان هم ایجاد می شد , آنان نیز به همان گونه عمل می کردند .
❕بر این اساس گفتنی است که اگر بیشتر روایات ما از امام باقر و امام صادق علیهما السلام است , چون آن بزرگواران فرصت و آزادی بیشتری برای نشر معارف پیدا کردند , چرا که زمان زندگی آن دو امام بزرگوار , مصادف بود با درگیری بنی امیه و بنی العباس و سعی و تلاش بنی العباس برای استقرار حکومتش , آنان مشغول به مسائل حکومتی بودند و فشار کمتری بر آن دو امام بزرگوار ع بود و امام باقر ع و امام صادق ع هم از این آزادی ایجاد شده به نحو احسن استفاده کردند , اما این ظرفیت و آزادی برای امامان پس از امام صادق ع نبود و آنان همواره تحت فشار و اذیت و آزار حکام زمان خود بودند .
3⃣وهابی به روایتی استناد کرد که امام رضا ع می فرمود , مولودی با برکت تر از امام جواد ع برای شیعیان متولد نشده است .
❕وهابی توجه ندارد حصری که در بیان امام رضا ع آمده است , حصر نسبی و اضافی است , یعنی در آن زمان , نوزادی پربرکت تر از امام جواد ع برای شیعیان و در اسلام زاییده نشد , یعنی حصر مذکور , حصر مطلق نیست که شامل زمان تمام ائمه ع شود , چرا که گفتیم آن بزرگواران در فضل و خدمت و برکت رسانی برابر بوده اند , این نکته که حصر مذکور , حصر اضافی و نسبت به همان زمان خاص بوده است , مورد اشاره علامه مجلسی نیز واقع شده است :
"قوله عليه السلام:" الذي لم يولد" أي في هذا الزمان "
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج22، ص: 202
💠#ادامه 👇
خبر دادن یزگرد پادشاه ایران از ظهور امام مهدی ع !!!!
🤔#پرسش
❓ آیا میدانستید که یکۍ از القاب امام زمان شیعه؛ #خســرو_مجــوس است!؟
📗النجم الثاقــب 185
♦️ خســرو مجــوس: پادساه مجوسیان !
🔚 راز این لقب؛ به بشارت #یــزدجــرد برمیگردد .
از آنجا که مجلسی در عهد حکومت صفویان زندگۍ مۍڪرد؛ یک نقلۍ دارد:
←يزدجرد هنگامی که مسلمین او را از مدائن فراری دادند؛ خطابی بیان ڪرد: ای ایوان؛ یا من ویا یڪی از فرزندان من به این شهر برمیگردد !
از امام صادق سؤال شد ڪه منظور از فرزند ڪيست!؟ گفت: امام زمان !
♻️ اشاره ای هست که دین جدید تشیع( رافضه)؛ از دستاورد همین فرزندان مجوسیان هست🕸
♻️ پدرشان یزدجرد؛ با فرزند ( امام زمان )؛ در یک چیز بسیار شباهت دارند وآن هم #فرارۍ بودن ! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌نقلی است که در برخی از نقلهای شیعی از فردی به نام بودمردان آمده است که می گوید :
" زمانى كه فارس (لشكر ايران) از قادسيّه عقبنشينى كرد و اين خبر به يزدجرد بن شهريار رسيد، گمان كرد رستم فرّخزاد سردار ايران و ارتش فارس همگى كشته شدهاند. قاصد آمد و قتل عام پنجاه هزار نفر را در جريان قادسيه و عقبنشينى ارتش از آن به شاه گزارش داد. يزدگرد (سوّم، آخرين پادشاه ساسانى) با افراد خانوادهاش آماده فرار شدند، (شاه) هنگام ترك كاخ با شكوه و مجلّل ايوان مداين، برابر ايوان ايستاد (و اين جملات را بر زبان راند) «سلام بر تو باد اى ايوان! من هماكنون از تو رو برمىتابم (و مىروم!، ولى به زودى يا) خودم برمىگردم، يا مردى از فرزندانم كه هنوز زمان آمدنش نزديك نشده و وقت ظهور او نرسيده است، به سوى تو بر مىگردد.»
❕سليمان ديلمى گويد: من بر امام صادق عليه السّلام وارد شدم و مقصود يزدگرد از اين گفتار «يا يكى از فرزندان خود» را سؤال نمودم؟! فرمود: «او صاحب شما است كه به فرمان خداوند در آخر الزّمان ظهور مىكند، او ششمين فرزند من و فرزند دختر يزدگرد است و يزدگرد نيز پدر او مىباشد.» "
" لَمَّا جَلَى الْفُرْسُ عَنِ الْقَادِسِيَّةِ؛ وَ بَلَغَ يَزْدَجَرْدَ بْنَ شَهْرِيَارَ مَا كَانَ مِنْ رُسْتُمَ وَ إِدَالَةِ الْعَرَبِ عَلَيْهِ، وَ ظَنَّ أَنَّ رُسْتُمَ قَدْ هَلَكَ وَ الْفُرْسَ جَمِيعاً، وَ جَاءَ مَنَاذِرُ فَأَخْبَرَهُ بِيَوْمِ الْقَادِسِيَّةِ وَ انْجِلَائِهَا عَنْ خَمْسِينَ أَلْفَ قَتِيلٍ مِنَ الْفُرْسِ، خَرَجَ يَزْدَجَرْدُ هَارِباً فى أَهْلِ بَيْتِهِ، فَوَقَفَ بِبَابِ الْإِيوَانِ فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِيوَانُ هَا أَنَا ذَا مُنْصَرِفٌ عَنْكَ وَ أَرْجِعُ إِلَيْكَ أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي، لَمْ يَدْنُ زَمَانُهُ وَ لَا آنَ أَوَانُهُ؛ قَالَ سُلَيْمَانُ الدَّيْلَمِيُّ: فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِكَ؟ وَ قُلْتُ لَهُ: مَا قَوْلُهُ أَوْ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي؟ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: ذَلِكَ صَاحِبِكُمْ الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ السَّادِسُ مِنْ وُلْدِي، قَدْ وَلَدَهُ يَزْدَجَرْد "
📚مقتضب الاثر ص ٤٠ _ التشریف بالمنن ص ٣٧٢ _ اثباه الهداه ج ٥ ص ٢٤١ _ ریاض الابرار ج ٣ ص ٥٢ _ بحار الانوار ج ٥١ ص ١٦٤
👌در رابطه با این نقل و اشکالاتی که وهابی مطرح کرده است , توجه به نکاتی لازم است :
1⃣مطابق تصریح دانشمندان و مورخین شیعه و اهلسنت , شهربانو دختر یزگرد , در جنگ با ایران به اسارت در می آید که در ادامه , علی ع او را آزاد کرده و به همسری امام حسین ع در می آورد , شهربانو از امام حسین ع صاحب فرزند می شود و امام سجاد ع را به دنیا می آورد , در ذیل در این رابطه توضیحات مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2799
👌امام مهدی ع نیز از نسل امام سجاد ع است و این یعنی امام مهدی ع به واسطه شهربانو , منتسب به یزگرد پادشاه ایران است , لذا برخی در رابطه با روایت مذکور که امام مهدی ع را فرزند یزگرد می شمارد , می نویسند :
" البتّه روشن است كه مادر امام سجّاد عليه السّلام «شاه زنان» يا «شهربانو» دختر يزدگرد بن شهريار آخرين پادشاه ساسانى است كه واقعا از طرف مادر، پدر بزرگ امام قائم روحى و أرواح العالمين- له الفداء- است. "
📚سيماى جهان در عصر امام زمان(عليه السلام)، ج1، ص: 43
2⃣نقل مذکور در کتاب شریف بحار الانوار تحت عنوان اخبار کاهنان و پیشگویان از ظهور امام مهدی ع بیان شده است : " نادر فيما أخبر به الكهنة ... "
📚بحار الانوار ج ٥١ ص ١٦٤
❕یعنی یزگرد پادشاه ایران از طریق اخبار کاهنان مطلع شده بود که دخترش به اسارت در می آید و از نوادگان دخترش , فردی ظهور می کند که مالک ملک و سرزمینش می شود یعنی امام مهدی ع .
💠#ادامه 👇
آیا پیامبر اسلام به یهودیان بنی قریظه فحاشی کرده است !!!!!
🤔#پرسش :
❓آیا میدانستید پیامبر اسلام جواب فحش را با فحش میداد؟!
برخلاف دروغهای آخوندها، در کتاب «تاریخ طبری جلد ۳ صفحه ۱۰۸۲» میخوانیم که در جریان غزوه بنی قریظه، وقتی یهودیان به محمد فحش میدهند واکنش پیامبر اسلام چیزی نیست جز:
۱- فحاشی متقابل (یهودیان را بوزینه خطاب میکند!)
۲- تهدید یهودیان به عذابی خوارکننده (خودش و سپاهش را عذابی توصیف میکند که قرار است بر سر یهودیان خراب شود!)
۳- کشتن تمام مردان بالغ یهود بنی قریظه (در حالی که خون مسلمانی را نریخته بودند!)
۴- به بردگی گرفتن زنان و کودکان بنی قریظه (در حالی که اصلا در جنگ شرکت نکرده بودند!)
از چنین پیامبری انتظار چه اخلاقیاتی را دارید؟!
🖋پینوشت ۱: این نقل تاریخ طبری در کتب معتبر شیعیان نیز آمده است. به عنوان نمونه:
زندگانی چهارده معصوم ٫ تألیف فضل بن حسن طبرسی ٫ صفحات ۱۳۶ ٫ ۱۳۵ ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌نقلی که معاند به آن استناد کرده است , در تاریخ طبری آمده است که می گوید :
" پرچم خويش را با على بن- ابى طالب سوى بنى قريظه فرستاد و مردم روان شدند و چون على نزديك قلعههاى يهود رسيد شنيد كه درباره پيمبر سخن زشت مىگفتند و بازگشت و پيمبر را در راه ديد و گفت: «اى پيمبر، به اين مردم نابكار نزديك مشو.» پيمبر گفت: «چرا؟ شايد شنيدهاى كه به من ناسزا گفتهاند؟»
گفت: «آرى.» گفت: «اگر مرا ببينند چيزى نمىگويند؟» و چون پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم به قلعهها نزديك شد گفت: «اى همسنگان بوزينه، خدا خوارتان كرد و عذاب خويش بر شما فرود آورد.» گفتند: «اى ابو القاسم، تو كه ناسزا گوى نبودى». "
📚تاريخطبري , ترجمه پاینده ج ٣ ص ١٠٨٢
👌شبیه این نقل در منابع شیعی نیز آمده است , چنان که علامه مجلسی به نقل از کتاب اعلام الوری , مرحوم طبرسی , نقل می کند :
" تا آنكه حضرت نزديك شد و بر درازگوشى سوار شده بود، پس امير المؤمنين عليه السّلام به استقبال آن حضرت شتافت و گفت: پدر و مادرم فداى تو باد يا رسول اللّه نزديك قلعه ميا؛ حضرت دانست كه براى اين مىگويد كه مبادا حرف سخيفى از ايشان به سمع شريف آن حضرت برسد؛ پس حضرت فرمود: يا على! چون مرا ببينند خدا ايشان را ذليل مىگرداند و آنچه مىگويند نخواهند گفت، و چنانكه حق تعالى تو را بر كشتن عمرو متمكن ساخت، بر كشتن ايشان نيز متمكن خواهد ساخت و بشارت باد تو را به يارى خدا، و حق تعالى مرا به رعب نصرت داده است كه ترس من يك ماه راه در دل دشمن اثر مىكند.
❕و چون حضرت به نزديك قلعه ايشان رسيد فرمود: اى برادران ميمون و خوك! و اى عبادت كنندگان طاغوت! آيا مرا دشنام مىدهيد؟ ما به ساحت هر گروهى كه نازل شويم براى انتقام بد روزى است روز ايشان. پس كعب از قلعه مشرف شد و گفت: و اللّه اى ابو القاسم تو هرگز جهول و دشنام دهنده نبودى.
❕حضرت صادق عليه السّلام گفت: چون حضرت اين سخن را شنيد از غايت حيا عصا از دستش و ردا از دوشش افتاد و چند قدم به عقب برگشت "
📚حياة القلوب، ج ٤ ص: ١٠٦١ _ اعلام الوری ج ١ ص ١٩٥
💠#ادامه 👇
آیا کافر ذمی حق ندارد ساختمانی بلند تر از ساختمان مسلمان بسازد ?!!!!!
🤔#پرسش
❓عقدهگشایی اسلام علیه مسیحیان و یهودیان:
مسیحیان و یهودیان ساکن در جامعه اسلامی حق ندارند ساختمانی بلندتر از ساختمان های مسلمین بسازند!
📚منبع: مباحث حقوقى تحرير الوسيلة ٫ سید محمد موسوى بجنوردى ٫ جلد ۲ ٫ صفحه ۶۳۵
به نظر شما دینی که حتی تحمل نمیکند ارتفاع ساختمان غیرمسلمانان بلندتر از مال خودشان باشد میتواند دین صلح و دوستی باشد؟! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌استناد معاند به فتوایی از مرحوم امام خمینی است که می فرماید :
" هر ساختمانى را كه ذمّى تجديد و احداث مىكند جايز نيست كه آن را بر مسلمانانى كه همسايه او هستند بالاتر قرار دهد "
📚تحرير الوسيلة(ترجمه فارسى)، ج2، ص: 537
❕این فتوا مورد تایید صاحب جواهر نیز قرار گرفته است و ایشان دو دلیل در این رابطه ارائه می کند :
1⃣پیامبر اسلام فرموده است که اسلام برتر است و چیزی بالاتر از آن قرار نمی گیرد .
2⃣خداوند فرموده است که عزت برای خدا و رسول و مومنین است .
❕از این ادله استفاده می شود که مسلمان عزیز و رفیع است و در مقابل کافر فرو دست و فرومایه است , که یک مصداق این حکم آن است که کافر ذمی نمی تواند منزلش را بلند تر از مسلمان قرار دهد :
"و هو الحجة بعد إمكان استفادته من قوله عليه السلام «الإسلام يعلو و لا يعلى عليه» و من قوله تعالى «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» و غير ذلك مما دل على رجحان رفعة المؤمن و ضعة الكافر في جميع الأحوال. "
📚جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج21، ص: 284
👌اما ما معتقدیم که این ادله برای اثبات حکم مذکور کافی نیست و دلالتی بر مقصود ندارد به این بیان :
1⃣اهل ذمه که در مملکت اسلامی زندگی می کنند ، می توانند آزادانه به آیین خودشان باشند و در معابد و کلیساهای خود ، عبادات خود را به جای آورند ، اما موظفند که تظاهر به فسق و فجور نکنند و پیامبر در معاهده خود با کفار ذمی , شروطی را لحاظ می کرد , اما هیچ نقلی نیست که شرط کرده باشند که کافر ذمی حق ندارد ساختمانی بلند تر از مسلمان بسازد !!!!
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« رسول خدا از اهل ذمّه ماليات را پذيرفتند مشروط به اين كه ربا نخورده و گوشت خوك تناول نكرده و با خواهران و دختران برادر و خواهر ازدواج نكنند و اگر كسى مبادرت به اين افعال نمود از امان خدا و رسولش خارج مى باشد و سپس فرمودندو امروز براى ايشان هيچ امانى نيست » " إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَبِل الْجِزْيَةَ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ عَلَى أَنْ لَا يَأْكُلُوا الرِّبَا وَ لَا يَأْكُلُوا لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ لَا يَنْكِحُوا الْأَخَوَاتِ وَ لَا بَنَاتَ الْأَخِ وَ لَا بَنَاتَ الْأُخْتِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ مِنْهُمْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللَّهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ ص قَالَ وَ لَيْسَتْ لَهُمُ الْيَوْمَ ذِمَّةٌ. "
📚التهذیب ج 6 ص 158
👌شیخ حر عالمی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است پیرامون شرائط ذمه و در آن باب هیچ روایتی مبنی بر ممنوعیت احداث ساختمان توسط ذمی , فراتر از خانه مسلمان نقل نمی کند و در هیچ جای وسائل الشیعه که دائره المعارف فقه شیعه است ، اثری از مضمون فوق وجود ندارد ؛
📚وسائل الشیعه ج 15 ص 124 باب 48 " بَابُ شَرَائِطِ الذِّمَّة "
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
2⃣در آیات و روایات تصریح شده که با اهل ذمه که با مسلمین زندگی مسالمت آمیز دارند , باید با نیکی و رفق و مدارا و احترام و خضوع رفتار کرد و این رفتار منافاتی با برتری و عزت مسلمان ندارد , بلکه نشانه بزرگواری و رفعت مقامی مسلمان هم است .
❕خداوند می فرماید :
"«خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمىكند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد " " لايَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لمْ يُقاتِلُوكُمْ فِى الدّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ انْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا الَيْهِمْ انَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطين " ( ممتحنه ٨ )
❕ در حديثی از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه:
«على عليه السلام با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد:" شما عازم كجا هستيد؟" فرمود:" كوفه"، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على عليه السلام جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت:" مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟!" فرمود:" آرى چنين است"، عرض كرد:" پس چرا راه كوفه را رها كردى؟" فرمود:" دانسته اين كار را كردم!"، عرض كرد:" پس چرا با اين كه مىدانستى چنين كردى؟" فرمود:" هذا مِنْ تَمامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ انْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صاحِبَهُ هُنَيْئَةً اذا فارَقَهُ، وَ كَذلِكَ امَرنا نَبيُّنا!" " اين از كمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر ما به ما دستور داده است". مرد ذمّى ازروى تعجّب پرسيد:" راستى چنين است؟!" امام فرمود:" آرى، مرد ذمّى گفت: " بنابراين كسانى كه از او پيروى مىكنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانه اوست، و من گواهى مىدهم كه به دين توام!"
📚الکافی ج ٢ ص ٦٧٠
👌می بینیم امیر مومنان با خضوع و خشوع و احترام با کافر ذمی رفتار می کند نه رفتار تحقیرانه که ذمی باید پست و فرومایه باشد و من باید از جایگاه بالا و برتر با او رفتار کنم !!!
❗️ خداوند نیز در آیه فوق الذکر دستور به نیکی و عدالت و رفتاری محترمانه با کافر ذمی را می دهد نه آنکه بگوید کافر ذمی فرومایه و پست مقام است و باید با او برخورد متکبرانه و تحقیر آمیز داشته باشیم !!!
❕یا در فرمان معروف به مالك اشتر مىفرمايد:
«وَ اشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعيَّةِ وَالَمحَبَّةَ لَهُمْ وَاللَّطْفَ بِهِمْ وَلا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضارياً تَغْتَنِمُ اكْلَهُمْ، فَانَّهُمْ صِنْفانِ، امّا اخٌ لَكَ فِى الدِّينَ اوْ نَظيرٌ لَكَ فِى الْخَلْقِ» «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّندهاى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروهاند: یا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»!
📚نهج البلاغه نامه ٥٣
❕در اینجا نیز امیر مومنان ع دستور می دهد که با کافر ذمی باید با رحمت و محبت و لطف رفتار کرد , نه رفتاری متکبرانه و تحقیر آمیز !!!
❕در نهج البلاغه تعبير جالب ديگرى در خطبه جهاد آمده است:
"هنگامى كه به امام اميرالمؤمنين عليه السلام خبر داند كه غارت گران سپاه معاويه به شهر مرزى انبار ريخته و نماينده آن حضرت، حسّان بن حسان را كشته و اموال مسلمانان و غير مسلمانان را غارت كردهاند، مردم را به جهاد دعوت فرمود، و خطبه معروف جهاد را خواند، و در اثناء اين خطبه چنين بيان كرد- «به من خبر دادهاند كه بعضى از مردان آنها به خانه زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه معاهَد بوده- و بايد جان و مال و ناموسش در پناه اسلام محفوظ بماند- وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههاى آنان را از تنشان بيرون آورده، در حالى كه هيچ وسيلهاى براى دفاع از خود، جز گريه و التماس كردن نداشتهاند ... اگر به خاطر اين حادثه دردناك، مسلمانى از روى تأسف دق كند و بميرد ملامت نخواهد شد، بلكه از نظر من شايسته سزاوار است».
📚نهج البلاغه خطبه ٢٧
❕ در اينجا امام عليه السلام زنان معاهد غير مسلمان را همطراز زنان مسلمان در لزوم دفاع و احترام قرارداده، و از غارت اموال آنان و هتک حرمت و شانشان آن چنان ناراحت شده كه مىفرمايد: «اگر كسى اين خبر را بشنود و از اندوه و غصّه بميرد، جاى سرزنش ندارد!»
❕بنابراین ما موظفیم که با اهل کتاب رفتار محترمانه و از روی خشوع و تکریم داشته باشیم , نه رفتار تحقیر آمیز و تکبر مابانه با این استدلال که چون مسلمان عزیز است و اسلام برتر , لذا غیر مسلمان باید خوار و فرومایه باشد !!!
💠#ادامه 👇
توضیحی در مورد تحقق بداء در امامت امام عسکری علیه السلام !!!!
🤔#پرسش
❓مطابق روایت اصول کافی , امامتِ امام عسکری، در سال 254 تصویب شد. نه قبل از آن ‼️
📚 اصول کافی 326/1
⚠️ این در حالی است که شیعیان مدّعی هستند که امامتِ امامها از زمان پیغمبر ﷺ و بلکه انبیاء قبل از او، تعیین و تصویب شده بود.
طبیعتاً باید لااقل امامهای معصوم، ترتیبِ ائمه و اسامی و اشخاصاش را میدانستند ❗️❗️❗️ در حدیث دیگر آمده است که خدا وقتی دید که فرزند بزرگتر امام هادی یعنی محمد از دنیا رفت؛ تصمیماش را عوض کرد و امامت را به امام عسکری [فرزند بعدی امام هادی] داد ‼️
#بداء
📚 اصول کافی 1 /327
💠#پاسخ💠
👌امامت دوازده امام علیهم السلام با نصوص و تصریحات پیامبر گرامی اسلام و نصوص ائمه قبلی بر ائمه بعدی , تثبیت و استوار شده است و این مساله ای قطعی و متواتر است که در ذیل پیرامون آن بحثهای مفصلی داشته ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5429
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11595
❕پیامبر گرامی اسلام قبل از تولد امامان ع بر امامت آنان و امامت امام عسکری علیهم السلام تصریح می کرد .
👌پیامبر گرامی ص در شرح واقعه معراج می فرمود :
" من سر بالا كردم. به ناگاه نورهاى على، فاطمه و حسن و حسين و على بن حسين و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و علىّ بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد و 👈 حسن بن على 👉 (و م ح م د) بن حسن قائم را در وسط آنان ديدم كه به مانند ستارهاى درخشان مىتابيد، گفتم پروردگارا اينها چه كسانى هستند؟ خداوند متعال فرمود: اينها امامان و پيشوايان هستند و اين همان قائمى است كه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام مىكند و به واسطه او از دشمنان خود انتقام مىجويم. او مايه راحتى اولياى من است و او همان كسى است كه دل شيعيان تو را از ظالمان و منكران و كافران شفا مىبخشد ...»
📚كمال الدّين ج 1 ص 252 ح 2 _ عيون الاخبار ج 1 ص 58
❕یا در مقام بیان امامان پس از امام باقر ع فرمود :
" پس از او صادق، جعفر بن محمّد، سپس كاظم، موسى بن جعفر، سپس رضا، على بن موسى، سپس تقى، محمّد بن على، سپس نقى، على بن محمّد 👈و پس از او زكىّ، حسن بن على 👉 و پس از او فرزندش كه قائم به حق، مهدى امت من است. همان كه زمين را چنانكه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد خواهد كرد.
اى جابر، اينان خلفا، اوصيا، اولاد و عترت من مىباشند. هركس از آنان اطاعت و پيروى كند از من اطاعت نموده و هركس ايشان را نافرمانى نمايد مرا نافرمانى كرده است، هر كس آنان را يا يكى از آنان را انكار كند هر آينه مرا انكار نموده است، اينان همان كسانى هستند كه خداوند عزّ و جلّ به واسطه آنان آسمان را از افتادن بر روى زمين جز به فرمانش حفظ مىكند، و همانانند كه خداوند متعال به واسطه وجودشان زمين را از بلعيدن اهلش جلوگيرى مىنمايد "
📚كمال الدّين ج 1 ص 258
❕یا فرمود :
" ائمّه بعد از من نيز دوازده تن خواهند بود، اوّل آنها علىّ بن ابى طالب و پس از او دو سبط من حسن و حسين، و هنگامى كه حسين دار فانى را وداع گويد فرزندش على و پس از على پسرش محمّد و پس از محمّد پسرش جعفر و پس از جعفر پسرش موسى و پس از موسى پسرش على و پس از على پسرش محمّد و پس از محمّد پسرش على و 👈پس از على پسرش حسن👉 و پس از حسن پسرش كه حجّت است. "
📚كفاية الاثر فى النّص على الائمّة الاثنى عشر ص 16
❕یا امام سجاد ع خطاب به یکی از اصحاب در مورد لوحی که در نزدش بود , فرمود :
" اين نسخه لوح است كه خداوند متعال آن را به رسول خدا اهدا نموده و در آن اسم خداوند متعال و رسول خدا و امير المؤمنين على و عمويم حسن بن على و پدرم و اسم من در آن نوشته شده است همچنين اسم فرزندم محمّد باقر و فرزندش جعفر صادق و فرزندش موسى كاظم و فرزندش على الرّضا و پسرش محمّد تقى و پسرش على نقى و👉 پسرش حسن عسكرى 👉و پسرش حجّت قائم به امر خدا و انتقام كشنده از دشمنان خدا كه غيبتى طولانى خواهد داشت و سپس ظاهر خواهد شد و زمين را همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد خواهد نمود "
📚اثبات الهداة ج 1 ص 651
❕روایات در این زمینه فراوان است که می توانید جهت آگاهی , به نمایه های آدرس داده شده در ابتدای کلام مراجعه فرمائید .
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌در رابطه با امامت امام عسکری ع نیز گفتنی است که ایشان برادری به نام محمد داشتند که از امام عسکری ع بزرگتر بود و برخی از شیعیان که توجه کافی به نصوص نداشتند , گمان می کردند که چون محمد فرزند بزرگتر امام هادی ع است , پس او امام است , خداوند در زمان حیات امام هادی ع , محمد را میراند , تا نشان دهد که محمد امام نیست , بلکه امام عسکری ع امام است .
❕چنان که این مساله در مورد فرزند امام صادق ع نیز مطرح شده بود که عده ای گمان می کردند که اسماعیل پس از امام صادق ع امام است , چون از امام کاظم ع بزرگتر است , خداوند اسماعیل را در زمان حیات پدر میراند , تا نشان دهد که اسماعیل امام نیست و امامت برای امام کاظم ع است , در ذیل بیشتر بخوانید :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12645
👌امام هادی ع نیز در زمان حیات فرزندش محمد , تصریح می کرد که محمد امام نیست , بلکه امام عسکری ع امام است تا شبهات در این رابطه را برطرف کند .
❕راوی می گوید :
"من به همراه حضرت امام هادى در حيات خانه آن حضرت بودم كه فرزندش محمّد از كنار ما گذشت. من به آن حضرت عرض كردم: خداوند مرا فداى شما كند، آيا اين امام ما بعد از شماست؟ آن حضرت پاسخ دادند: نه، امام شما بعد از من حسن مىباشد. " " كُنْتُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي صَحْنِ دَارِهِ فَمَرَّ بِنَا مُحَمَّدٌ ابْنُه فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا صَاحِبُنَا بَعْدَكَ فَقَالَ لَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِيَ الْحَسَنُ. "
📚الکافی ج ١ ص ٣٢٥ _ الارشاد ج ٢ ص ٣١٤ _ اعلام الوری ص ٣٦٨ _ کشف الغمه ج ٢ ص ٤٠٤
❕در نقل دیگر آمده است که احمد بن عيسى علوى كه از فرزندان على بن جعفر است می گوید :
" روزى بر حضرت امام هادى عليه السّلام در شهر صريا داخل شده و بر آن حضرت سلام كرد. ناگاه ابو جعفر (محمد ) و ابو محمد ( امام عسکری ) هر دو باهم داخل شدند. شيعيان برخاسته به سمت ابو جعفر رفتند تا بر وى سلام كنند. در اينجا حضرت امام هادى عليه السّلام به آنان فرمود: اين امام شما نيست، بر شما باد به امامتان، و به سوى حضرت ابو محمّد امام حسن عسكرى عليه السّلام اشاره كرد "
" دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ ع بِصَرْيَا فَسَلَّمْنَا عَلَيْهِ فَإِذَا نَحْنُ بِأَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي مُحَمَّدٍ قَدْ دَخَلَا فَقُمْنَا إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ لِنُسَلِّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع لَيْسَ هَذَا صَاحِبَكُمْ عَلَيْكُمْ بِصَاحِبِكُمْ وَ أَشَارَ إِلَى أَبِي مُحَمَّد "
📚الغیبه طوسی , ص ١٩٩ _ اثباه الهداه ج ٥ ص ٧ _ بحار الانوار ج ٥٠ ص ٢٤٢
👌وهابی دو نقل از کتاب کافی شریف را مورد استناد قرار داد که ذیلا بررسی می شود :
1⃣عبد اللّه بن مروان انبارى گويد:
" من در هنگام وفات ابو جعفر محمّد بن على ( برادر امام عسکری ع ) حاضر بودم. حضرت امام هادى عليه السّلام وارد شدند و براى آن حضرت صندلى گذاشته، آن حضرت بر آن جلوس فرمودند. اهل بيت آن حضرت در اطراف ايشان بوده و ابو محمّد در گوشهاى ايستاده بود. هنگامى كه حضرت امام هادى عليه السّلام از كار ابو جعفر فارغ شدند رو به ابو محمّد عليه السّلام نموده و به او فرمودند:
"پسرم، شكر خداوند متعال را به جاى آور كه درباره تو امر بزرگى ايجاد كرده است."
❕كسانى كه اينروايت را از آن حضرت شنيدند از آن فهميدند كه آن حضرت اشاره به امر امامت حضرت امام عسكرى عليه السّلام نموده است.... حضرت امام حسن عسكرى پس از اين سخنان گريسته، سپس شكر خدا را به جاى آورده و آيه استرجاع بر زبان جارى نموده و فرمودند: ... من از خداوند متعال مىخوانم تا نعمت خود را درباره تو بر ما تمام نمايد و انّا للّه و انّا اليه راجعون، در اين هنگام مردم [كه آن حضرت را تا آن روز نمىشناختند] درباره آن حضرت سؤال نمودند. گفته شد: اين پسر امام هادى، حسن است، و مردم در آن روز عمر آن حضرت را حدود بيست سال يا بيشتر تخمين مىزدند، راوى گويد: ما در آن روز او را شناخته و دانستيم كه امام هادى عليه السّلام به امامت او اشاره كرده و وى را به جاى خود نشانده است. "
📚الکافی ج ١ ص ٣٢٦
👌وهابی از تعبیر : " "پسرم، شكر خداوند متعال را به جاى آور كه درباره تو امر بزرگى ايجاد كرده است." "يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شُكْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيكَ أَمْراً "
❕نتیجه گیری کرده است که تازه در آن زمان امام عسکری امام شد , در حالی که این سخن صحیح نیست و ما روشن کردیم که امام هادی ع حتی در زمان حیات فرزندش محمد , امامت امام عسکری ع را بیان می نمود .
👌این که امام هادی ع فرمود که خداوند در مورد تو امری را ایجاد نمود , یعنی برادرت را میراند و به مردم نشان داد که او امام نیست , بلکه تو امامی , و این امر را در رابطه با تو ایجاد نمود , پس شکر خداوند را به جا آور , بنابراین این فراز روایت , ارتباطی با ادعای وهابی ندارد .
💠#ادامه 👇
بررسی ادعای وهابی تحت عنوان " گردن کلفتی امام زمان ع "
🤔#پرسش :
❓شيخ کلینی : امام زمان، یک شخص گردنکلفت بود ‼️
📝 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمْدَانَ الْقَلَانِسِيِّ قَالَ : قُلْتُ لِلْعَمْرِيِّ قَدْ مَضَى أَبُومُحَمَّدٍ فَقَالَ لِي قَدْ مَضَى وَلَكِنْ قَدْ خَلَّفَ فِيكُمْ مَنْ رَقَبَتُهُ مِثْلُ هَذِهِ وَأَشَارَ بِيَدِهِ.
✍🏻 حمدان قلانسى میگويد : به اولين نايب امام زمان گفتم : آيا امام عسگری درگذشت؟
گفت : قطعا بله. ولى براى شما جانشينى گذاشت كه گردنش به اين كلفتى است، و با دست خود اشاره كرد.
📚 اصول کافی 329/1
🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆
در {ختم کتاب کافی} با ما همراه باشید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مطابق روایات ما , امام مهدی علیه السلام بر ذمه و گردن خود , بیعت هیچ یک از حکام جور را نخواهد داشت و یکی از فلسفه های غیبت امام عصر ع هم در همین نکته است , چرا که اگر امام مهدی ع غائب نمی شد , به خاطر نداشتن یاور و نیرو , مجبور به بیعت با حکام ظالم زمان خود می شد , چنان که سایر امامان به خاطر نداشتن نیروی کافی و از روی تقیه و ناچاری , تن به بیعت با حکام جور می دادند , اما امام مهدی ع مامور به کنار گذاشتن تقیه و قیام در برابر حکام جور است و ایشان بیعت هیچ حاکم ظالمی را بر ذمه و گردن خویش نخواهد پذیرفت .
❕بر این اساس , امام مهدی علیه السلام زمانی ظهور می کند که تمام عالم دستشان از همه جا کوتاه و برای اصلاح ظلم و فساد جهان ، دست به دامان یک منجی الهی بزنند و از همه چیز و همه کس دل بکنند ، و قدر وجود امام ع را بدانند ، آن موقع است که ظهور واقع می شود ، لذا می بینیم که در روایات ما به این نکته اشاره شده که زمان ظهور ، زمانی است که ناامیدی سراسری تمام عالم را فرا گیرد و همگان برای اصلاح عالم جز به یک منجی الهی ، امید نداشته باشند در این هنگام است که امام مهدی ع ظهور می کند و با کمک همه مردم طاغیان عالم را از بین می برد , چنان که در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3767
👌امیر مومنان ع فرمود :
"«قائم ما، هنگامى كه قيام مىكند، بيعت هيچ كس را به گردن ندارد و به اين خاطر است كه ولادتش پنهان و وجودش غايب مىماند»." إنَّ القائِمَ مِنّا إذا قامَ لَم يَكُن لِأَحَدٍ في عُنُقِهِ بَيعَةٌ؛ فَلِذلِكَ تَخفى وِلادَتُهُ ويَغيبُ شَخصُهُ. "
📚كمال الدين یک جلدی , ص 303 ح 14 ، إعلام الورى: ج 2 ص 229، بحار الأنوار: ج 51 ص 109 ح 1.
👌سعيد بن جبير می گوید :
" امام زين العابدين عليه السلام فرمود: «قائم ما، ولادتش بر مردم، پنهان مىماند، تا آن جا كه مردم مىگويند:" هنوز متولّد نشده است"، براى اين كه هنگامى كه قيام مىكند، بيعت هيچ كس را بر گردن نداشته باشد». " القائِمُ مِنّا، تَخفى وِلادَتُهُ عَلَى النّاسِ حَتّى يَقولوا: لَم يولَد بَعدُ؛ لِيَخرُجَ حينَ يَخرُجُ ولَيسَ لِأَحَدٍ في عُنُقِهِ بَيعَةٌ. "
📚كمال الدين: ص 322 ح 6 ، إعلام الورى: ج 2 ص 231، بحار الأنوار: ج 51 ص 135 ح 2.
❕امام مجتبى عليه السّلام آن هنگام كه به جهت مصالح اسلام و مسلمين تن به مصالحه با معاويه داد و مردم زبان به ملامت حضرتش گشودند- چنين فرمود:
" آيا ندانستيد كه هيچ يك از ما ائمه نيست، مگر اينكه بيعت با ستمگرى بر گردن او قرار مىگيرد؛ جز قائم كه عيسى بن مريم پشت سرش نماز مىگزارد. پس به درستى كه خداوند- تبارك و تعالى- ولادتش را پنهان و شخصش را مخفى مىسازد، تا آنگاه كه قيام مىكند، بيعت هيچكس بر گردنش نباشد. " " أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ عج الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ ع فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ "
📚الاحتجاج ج ٢ ص ٢٩٠
❕حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف در توقيعى در پاسخ به برخى پرسشها مىفرمايد:
" بدانيد كه هركدام از پدران من، بيعت يكى از طاغوتهاى زمان خويش را بر گردن داشتند؛ ولى من هنگامى قيام مىكنم، بيعت هيچ يك از گردنكشان و طاغوتهاى زمان را بر گردن ندارم. " " إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي "
📚الغیبه طوسی ص ٢٩٢
💠#ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخی به احمدی نژاد که مدعی شده است : " خسرو پرویز نه تنها نامه پیامبر را پاره نکرد , بلکه پیامبر
پاسخی به احمدی نژاد پیرامون نامه پیامبر اسلام به خسرو پرویز پادشاه ایران !!!!
🤔پرسش
❓ دکتر احمدی نژاد:
به نظرم برخی خود شیطان هستند و برخی هم جهالت دارند. اما اصل آن شیطان است که می خواهد هویت تاریخی ملت ایران را از صحنه حذف کند! چرا می خواهند حذف کنند؟
ما یک روایت درست و حقیقی و قطعی داریم که نامه پیامبر خاتم(ص) که به خسرو پرویز رسید، نه تنها پاره نکرد، بلکه احترام کرد و برای پیامبر هدایایی مانند ابریشم و مشک و ... فرستاد اما چرا در گوش ما چنین خواندند که او نامه را پاره کرد؟ قرار بود بیایند به نام اسلام، ایران را اشغال و آن را ویران کنند. پس باید بهانه ای بسازند والّا ایرانی ها خودشان مسلمان می شدند و به استقبال پیامبر(ص) و حضرت مسیح(ع) میرفتند. ایرانی ها آن زمان همه دیندار، پیشرفته و متمدن بودند. البته اواخر، حکومتشان خراب و فاسد شده بود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه رئیس جمهور سابق و مفلوک و ورشکسته امروز , جناب احمدی نژاد , بدون توجه به نصوص مسلم تاریخی , دست به جعل و دروغگویی زده است تا جایی که مدعی می شود : خسرو پرویز نه تنها نامه پیامبر را پاره نکرد , بلکه پیامبر را احترام کرد و برای ایشان هدایایی را نیز فرستاد ❗️
❗️ما برای اثبات کذب گویی جناب احمدی نژاد , به برخی از نصوص تاریخی اشاره می کنیم که خسرو پرویز پس از آنکه نامه پیامبر ص به او رسید , نامه پیامبر را پاره کرد و افرادی را مامور کرد تا پیامبر را دستگیر کرده و به سویش بفرستند ❗️❗️❗️
1⃣جناب راوندی , مورخ معروف ایرانی می نویسد :
" ( پیامبر اسلام ) نامهاى براى خسروپرويز، پادشاه ايران، فرستاد:
«بسم اللّه الرحمن الرحيم. از رسول خدا به خسرو بزرگ ايران. درود بر كسى باد كه از راه راست و حق پيروى كند و به خدا و رسول او ايمان آورد و گواهى دهد كه خدايى جز خداى يگانه نيست و من پيامبر او به سوى همه مردم هستم تا هر زندهاى را بيم و اميد دهم. پس ايمان بياور تا سالم بمانى و هرگاه نپذيرى گناه مجوس بر تو باد.»
❕چون در اين نامه اسم پيغمبر مقدم بر نام خسرو درج شده بود، خسرو در غضب شد و بدون اينكه نامه را بخواند پاره كرد و روى زمين ريخت و گفت: «اين غلام را ببينيد كه اسم خود را جلو اسم من مىنويسد. سپس فرمان داد حاكم يمن اين شخص (پيغمبر) را تحت الحفظ نزد او بفرستد، ولى قبل از آنكه اين دستور اجرا شود، خسرو به دست پسرش كشته شد "
📚تاريخ اجتماعى ايران، ج 2، ص: 28
2⃣مورخ نامی دیگری نیز می نویسد :
" اما خسرو پرويز از آن جهت كه حضرت رسالت اسم همايون خود را بر نام او مقدم نوشته بود غضبناك شده آن نامه نامى را پاره كرد مثنوى
بدست ستم خسرو بدنهاد بدريد مكتوب خير العباد
نشد محو از صفحه روزگار رقمهاى آن نامه نامدار
ولى طى شدش نامه زندگى نبردند نامش بفرخندگى
و پرويز بارتكاب آن سوء ادب قانع نگشته نشانى بباذان كه از قبل او حاكم يمن بود ارسال نمود مضمون آنكه چنان معلوم شد كه شخصى در ديار حجاز دعوى نبوت ميكند بايد كه دو كس را بدان جانب فرستى تا او را گرفته نزد من آورند "
📚تاريخ حبيب السير، ج1، ص: 374
3⃣مورخ دیگری نیز چنین می نویسد :
" اما اگرچه خسرو در تجمل اوضاع پادشاهى از جميع سلاطين كه نامشان در دفاتر ثبت است، پيش بود، و در اجراى لذات و استيفاى شهوات از همگنان بيش، ولى هم او مثلى است نيكو به جهت بىثباتى زمانه و ناپايدارى بخت انسانى. مؤلفين اسلام نكبات اواخر عمر خسرو را به جهت دريدن كاغذ پيغمبر خدا مىدانند، و هنوز اين خيال در اهالى ايران باقى است.
❕چنانچه در سنه هزار و هشتصد عيسوى، در كنار قراسو بودم به شخصى ايرانى گفتم: كناره رود خيلى بلند است و مشكل است كه آبش به كار زراعت استعمال شود، گفت: وقتى اين رودخانه جميع اين ملك را آب مىداد، لاكن چون خسرو ديوانه كاغذ پيغمبر را پاره كرده، در اين آب انداخت، آب فرورفت و قهر الهى بر آن رسيده بىفايده ماند. "
📚تاريخ كامل ايران، ج1، ص: 102
4⃣مورخ دیگری نیز می نویسد :
" چون خسرو پرويز قبول دين مبين حضرت سيد المرسلين و خاتم النبيين ننمود، دولت روى از عجم برتافته، ملك از اولاد او به عرب انتقال يافته و كسر به اولاد كسرى واقع شد. "
📚احياء الملوك، تاريخ سيستان تا عصر صفوى، ص: 55
💠#ادامه 👇
چرا به غلام و کنیز , حیوان می گویند ?!!!!
🤔#پرسش :
❓اكثر ائمه شيعه توسط حيوانات متولد شده اند و نيمه انسان، نيمه حيوان هستند!
با استناد به فتواهاى فقهى مؤسسين مذهب شيعه، اكثر ائمه دوازده گانه شيعه در شكم حيوانات پرورش يافته و متولد شده اند.
در ص ٣٦٣ از جلد دوم كتاب الغاية القصوى كه توسط علامه طباطبائى يزدى نوشته و توسط شيخ عباس قمى(استاد خمينى) ترجمه شده است، در احكام مربوط به خريد و فروش حيوانات ميخوانيم؛
در اقسام حيوان تفاوتى وجود ندارد، و غلام و كنيز نيز حكم حيوان را دارند
خوب با استناد به اين حكم فقهى كه كنيز در زمره حيوانات محسوب ميشود . همانطور كه ميدانيد اكثر ائمه شيعه از امام سجاد تا امام زمان همه توسط كنيزها بدنيا آمده اند، يعنى توسط موجوداتى كه در حكم حيوانات بوده اند.
چطور موجودى كه نيم حيوان و نيم انسان است براى تربيت و راهنمائى بشر انتخاب شده است؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌باز شاهدیم ملحدین مدعی علم و دانش و روشنفکری , بیسوادی و جهالت خود را به ما نمایانده اند و اشکالاتی که ناشی از جهل و بیسوادی می شود را مطرح کرده اند .
❕کلمه " حیوان " در اصل به معنای " حیات و زندگانی " است , چنان که برخی می نویسند :
" «حيوان» (بر وزن ضربان) به اعتقاد جمعى از مفسران و ارباب لغت، به معناى حيات است (معناى مصدرى دارد). اين كلمه در اصل از «حى» گرفته شده و «حييان» بوده كه ياء دوم تبديل به «واو» گشته و «حيوان» شده است. "
📚لغات در تفسير نمونه، ص: 198
👌بر این اساس , این کلمه بر هر موجود زنده و دارای حیاتی اطلاق می شود , چه انسان باشد یا غیر انسان , چنان که لغت شناس بزرگ , فراهیدی می گوید :
" مقصود از حیوان هر موجود زنده ای است " "و الحَيَوان: كل ذي روح. "
📚كتاب العين، ج 3، ص: 317
❕ابن منظور , لغت شناس نامی نیز به همین نکته تصریح می کند که معنای حیوان : " هر موجود زنده ای است " " الحَيَوانُ: اسم يقع على كل شيء حي "
📚لسان العرب، ج 14، ص: 214
💠#ادامه 👇
پاسخی به هتاکی وهابی ملعون نسبت به امام کاظم علیه السلام !!!!
🤔#پرسش :
❓شیخ کلینی : امام کاظم از همسرِ پدرش، صاحب فرزند بود ‼️ [والعياذ بالله]
⚠️ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عِيسَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ : إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِي أَدْيَانِكُمْ.. قَالَ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي مَنِ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ؟ فَقَالَ يَا بُنَيَّ عُقُولُكُمْ تَصْغُرُ عَنْ هَذَا..
✍🏻 على بن جعفر [معروف به علي عُریضي] از امام کاظم نقل میكند كه ایشان فرمود : هر گاه پنجمين فرزند از هفتمين [امام]، ناپديد شود؛ خدا را، خدا را، نسبت به دينتان مواظب باشيد.
علیعریضی میگوید : عرض كردم : سرور من! پنجمين فرزند از هفتمين، كيست؟ 👈🏻 امام فرمود : ای پسر کوچک من! عقل شما کوچکتر از آن است که این را درک کند.
📚 اصول کافی، شيخ کلینی 336/1
📚 علل الشرائع، شيخ صدوق 244/1
📚 الغيبة، شيخ طوسی 166/1
📚 بحارالأنوار، علامه مجلسی 150/51
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
🔥 در حدیث فوق، امام کاظم صراحتاً بیان میدارد که برادرش [علی عُریضی] درحقیقت، پسر خود اوست.
لذا از واژهی «بُنَيَّ» استفاده کرده. که به معنای «پسر کوچک من» است.
و اگر برادرش میبود، قطعاً باید کلمهی «أُخَيَّ» به معنای «برادر کوچکم» را بهکار میبُرد.
👨🏻🦳 ممکن است یک پیرمردی به پسری بگوید : پسرم!
این یعنی تو را مانند فرزند خودم میدانم.
🚫 ولی هرگز یک برادر جوان، به برادر خودش نمیگوید : تو درحقیقت، پسر من هستی.
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
علی عريضي، دو سال قبل از وفات امام صادق [یعنی در سال 146] به دنیا آمد.
📚 مستدرك الوسائل 626/3
📚 تاريخ قم /244
و امام کاظم، در ابتدای سال 128 هجری متولد شده.
📚 کافی 476/1
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
يعنی : ایشان در حدود 18 سالگی، از همسرِ پدرش صاحب فرزند شده. و پدرش نیز در قید حیات بوده است. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابی هتاک و بی تربیت در بیان مطلب فوق , از چهار نکته غافل شده است :
1⃣مطابق روایات شیعه و سنی , برادر بزرگتر به مانند پدر است و همان نقش پدر را برای برادر کوچک بازی می کند .
❕علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود :
"حقّ كبير الإخوة على صغيرهم كحقّ الوالد على ولده " حق برادر بزرگ بر برادرهاى كوچك مانند حق پدر بر فرزند است. "
📚شعب الایمان , بیهقی , ج ٦ ص ٢١٠ _ الجامع الصغیر , سیوطی , ج ١ ص ٥٧٨ _ ربیع الابرار , زمخشری , ج ٤ ص ٢٩٢
❕یا نقل می کنند که فرمود :
" الأكبر من الاخوة بمنزلة الأب " برادر بزرگتر به مانند پدر است "
📚مجمع الزوائد , هیثمی , ج ٨ ص ١٤٩ _ المعجم الکبیر ج ١٩ ص ٢٠٠ _ کنزالعمال ج ١٦ ص ٤٦٦
❕همین سخن در روایت امام رضا ع هم مورد تاکید قرار گرفته است که فرمود :
" الْأَخُ الْأَكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الْأَبِ. " " برادر بزرگتر به منزله پدر است "
📚تحف العقول ص ٤٤٢ _ تهذیب الاحکام ج ٧ ص ٢٩٣
👌قرآن از کسانی یاد می کند که گره ازدواج به دست آنان است : " الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاح " ( بقره ٢٣٧ )
❕در روایات ما بیان شده است که مقصود از تعبیر فوق , پدر و برادر بزرگتر است که فرزندان کوچکتر باید با اجازه آنان ازدواج کنند , چرا که برادر بزرگتر همچون پدر است : " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ قَالَ هُوَ الْأَبُ وَ الْأَخ ... "
📚التهذیب ج ٧ ص ٣٩٣ _ وسائل الشیعه ج ٢٠ ص ٢٨٣
👌امام کاظم ع هم برادر بزرگتر علی بن جعفر بوده است و برای او چون پدر محسوب می شده است که فرزندش را مورد لطف و مهربانی و حمایت خود قرار می دهد , لذا امام ع از برادر کوچکترش با عنوان فرزندم یاد می کند , این تعبیر مطابق روایات شیعه و سنی است که وهابی بیسواد و هتاک بدون توجه به این نکته لجن پراکنی می کند !!!!
❕لذا می بینیم علامه مجلسی در شرح روایت می نویسد :
" امام کاظم ع از برادرش علی بن جعفر با عنوان پسرم یاد می کند چرا که این تعبیر برای بیان لطف و شفقت و مهربانی نسبت به او بود و برادر کوچکتر به مانند فرزند است " سماه ابنا على وجه اللطف و الشفقة، و الأخ الصغير كالابن "
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج4، ص: 34
💠#ادامه 👇
برتری مردمان آخر الزمان بر اصحاب پیامبر اسلام !!!!!
🤔#پرسش :
❓الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مِرْدَاسٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَالْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ... جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَ اللَّهِ رَغَّبْتَنِي فِي الْعَمَلِ وَحَثَثْتَنِي عَلَيْهِ وَلَكِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْيَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْكُمْ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ وَنَحْنُ عَلَى دِينٍ وَاحِدٍ فَقَالَ إِنَّكُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَإِلَى الصَّلَاةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَإِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَفِقْهٍ...
✍🏻 عمار ساباطى میگويد : به امام صادق عرض كردم : قربانت گردم، بخدا كه شما مرا ب عمل تشويق فرمودى. ولى من دوست دارم بدانم دليلش چيست كه اعمال ما از اعمال اصحاب امام آشكار و دولت حى [یعنی امام زمان] بهتر است؟! با وجود اينكه همگی، يک دين [ومذهب] داريم!
👈🏻 امام فرمود : زيرا شما در وارد شدن به دين خدا، و انجام دادن نماز و روزه و حج و هر كار خير و دانشى، بر آنها سبقت داريد.
📚 اصول کافی 333/1
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
⁉️ سؤال :
یاران امام صادق، برتر از یاران امام زمان اند. زیرا آنها در اسلام آوردن، سبقت داشتند.
پس تکلیف یاران پیغمبر خدا ﷺ چه میشود؟ که از هرکسی، حتی از امامهای شیعه، در اسلام آوردنشان سبقت گرفتند ⁉️
♻️ همانان که خداوند درباره آنها فرمود :
﴿وَٱلسَّـٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَـٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَـٰنࣲ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُوا۟ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّـٰتࣲ تَجۡرِی تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَـٰرُ خَـٰلِدِینَ فِیهَاۤ أَبَدࣰاۚ ذَ ٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ﴾
✍🏻 و سبقتگیرانِ نخستین، یعنی از مهاجرین وانصار، و هرکس بهخوبی از آنها تبعیت کند؛ خدا از همهشان خشنود است و آنها نیز از خدا خشنود اند. و برای آنان، بهشتهایی را آماده ساخته که زیر (درختانش) نهرها جاریست. که تا ابد، در آن جاویدان بمانند. این، رستگاری بزرگ وعظیم است.
{سوره توبه/ آیه ١٠٠}
🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆
در {ختم کتاب کافی} با ما همراه باشید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه وهابی در بیان روایت مذکور تقطیع کرده است و تمام سخن امام صادق ع را نقل نکرده است , چرا که امام ع تنها سبقت در ایمان را دلیل بر برتری اصحابش بر اصحاب امام مهدی ع نمی داند , بلکه موارد دیگری را بیان می دارد و می فرماید :
"«شما در پذيرفتن دين خداى عز و جل و گزاردن نماز و روزه و حج و در هر گونه نيكىاى كه خدا توفيقتان داده، و در عبادت خداوندِ متعال به دور از چشم دشمنتان و همراه با پيشواى پنهانتان، بر آنان پيشى گرفتهايد، در حالى كه فرمانبردار پيشوايتان هستيد و پا به پاى او شكيب مىورزيد و چشم به راه دولت حق هستيد و از شاهان ستمگر در باره پيشوايتان و خودتان، بيمناك هستيد و شاهد آنيد كه ستمگران حق پيشوايتان و حقوق خودتان را گرفتهاند و شما را از آن محروم ساختهاند و به كشت و كار در دنيا و طلب معاش، ناچارتان كردهاند، به علاوه صبر در دين و عبادتتان و فرمانبردارى از پيشوايتان و تحمّلترس و نگرانى از دشمنتان. به اين دلايل است كه خداوند عز و جل اعمال شما را چند برابر قرار داده است. گوارايتان باد!». " " إنَّكُم سَبَقتُموهُم إلَى الدُّخولِ في دينِ اللَّهِ عَزَّ وجَلَّ، وإلَى الصَّلاةِ وَالصَّومِ وَالحَجِّ وإلى كُلِّ خَيرٍ وَفَّقَهُ، وإلى عِبادَةِ اللَّهِ عَزَّ ذِكرُهُ سِرّاً مِن عَدُوِّكُم مَعَ إمامِكُمُ المُستَتِرِ، مُطيعينَ لَهُ، صابِرينَ مَعَهُ، مُنتَظِرينَ لِدَولَةِ الحَقِّ، خائِفينَ عَلى إمامِكُم وأَنفُسِكُم مِنَ المُلوكِ الظَّلَمَةِ، تَنظُرونَ إلى حَقِّ إمامِكُم وحُقوقِكُم في أيدِي الظَّلَمَةِ، قَد مَنَعوكُم ذلِكَ، وَاضطَرّوكُم إلى حَرثِ الدُّنيا وطَلَبِ المَعاشِ، مَعَ الصَّبرِ عَلى دينِكُم وعِبادَتِكُم وطاعَةِ إمامِكُم وَالخَوفِ مَعَ عَدُوِّكُم، فَبِذلِكَ ضاعَفَ اللَّهُ عَزَّ وجَلَّ لَكُمُ الأَعمالَ، فَهَنيئاً لَكُم. "
📚الکافی ج ١ ص ٣٣٤
👌می بینیم امام ع ویژگی های دیگری نیز در بیان چرایی برتری یارانش بر یاران امام مهدی ع در دوران ظهور بیان می دارد که مهمترین آنها ایمان یارانش در جو فشار و خفقانی است که حکام ظالم به وجود آورده اند , اینان از اصحاب مهدی ع در دوران ظهور برترند چرا که اصحاب مهدی ع در دوران ظهور تحت این فشارها نیستند , چنان که یاران پیامبر ص پس از هجرت هم تحت چنین فشارهایی نبودند و آزادانه اعمال عبادی خود را انجام می دادند !!!!!
💠#ادامه 👇
بیشتر بودن میل جنسی زنان نسبت به مردان !!!!
🤔#پرسش :
❓آیا طبق دیدگاه اسلام , میل جنسی زنان بیشتر از میل جنسی در مردان است ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که تمایلات جنسی در مردان بسیار بیشتر از زنان است , لذا یکی از مشکلاتی که همواره در مورد زنان مطرح می شود , مساله سرد مزاجی آنان است , چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم :
"(بر خلاف آنچه در ميان عوام معروف است) ميل جنسى در مردان به- مراتب بيش از زنان است و از جمله ناراحتيهايى كه در كتب علمى مربوط به مسائل جنسى در باره غالب زنان ذكر مىكنند مسئله" سرد مزاجى" است در حالى كه در مردان، موضوع بر عكس است، و حتى در ميان جانداران ديگر نيز همواره ديده مىشود كه تظاهرات جنسى، معمولا از جنس نر شروع مىشود. "
📚تفسير نمونه، ج 3، ص: 261
❕این نکته مورد تصریح پژوهشگران این عرصه نیز واقع شده است , یکی از متخصصین می گوید :
"رایج ترین اختلال جنسی خانمها، سردمزاجی است که در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد. اغلب سردمزاجی زنان بدون هیچ دلیلی شروع می شود و ممکن است برای مدت طولانی ادامه پیدا کند. با ادامه و عدم درمان سردمزاجی زنان، مشکلات جدی در روابط زناشویی ایجاد می شود. متاسفانه این اختلال در نهایت منجر به جدایی زوجین می شود. علل زیادی برای بی میلی زنان وجود دارد.... "
🌐https://b2n.ir/m73269
👌و متخصص دیگری نیز می گوید :
"سرد مزاجی در روانشناسی به معنای لذت نبردن از رابطه جنسی و عدم تمایل به داشتن رابطه جنسی گفته می شود و یکی از شایع ترین اختلالات جنسی زنان است. برچسب ” سرد مزاجی ” به دلیل القا احساس حقارت به زنان، توسط متخصصان سکسولوژیست به واژه ” هیپو جینیسموس Hypogyneismus ” تغییر یافته است. "
🌐https://b2n.ir/z49428
👌و متخصص دیگری نیز می گوید :
"به طور کلی سرد مزاجی زنان به مفهوم به ارگاسم نرسیدن یا عدم ارضای آنها در رابطه جنسی است. این مفهوم شامل بازه وسیعی از مسائل مختلف است. از جمله میتوان ناتوانی زنان در پاسخ به محرک های جنسی و انزجار زن از رابطه جنسی را نام برد. به عبارت دیگر سرد مزاجی به معنای لذت نبردن از رابطه جنسی و عدم تمایل به رابطه است و از شایعترین اختلالات جنسی در زنان است. امروزه واژه سرد مزاجی به دلیل ایجاد احساس حقارت در زنان، توسط متخصصین با واژه هیپوجینیسموس (Hypogyneismus) جایگزین شده است. دلایل این عارضه می تواند بازه متنوعی از عوامل روحی و روانی تا عوامل فیزیکی را شامل شود. "
🌐https://doctoreto.com/blog/frigidity-in-women
👌و متخصص دیگری نیز می گوید :
"در بیشتر موارد به طور طبیعی زن مزاج سردتری نسبت به رابطه جنسی دارد. سرد مزاجی زنان در صورتی که طولانی مدت باشد و به مشکل تبدیل شود روابط عاطفی زن و مرد را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث افزایش اضطراب و پریشانی می شود. در این شرایط ضرورت آگاهی از جنبه های مختلف مشکل و مراجعه به مشاوره جنسی بیشتر می شود. "
🌐https://honarehzendegi.com/fa/Cold-tempered-women
💠#ادامه 👇
عصمت امامان علیهم السلام و کذب گویی مدرسی طباطبائی !!!!
🤔#پرسش :
❓ادعاى عصمت براى ائمه، ادعائى جعلى كه در زمان امام ششم و هفتم ظهور كرد
آيا قرآن عصمت ائمه را بيان كرده يا ساخته ذهن پيروان آنهاست؟
▪️علامه مدرسى طباطبائى كه از بزرگترين علماى قرن اخير شيعه است در ص ١٧ از كتاب تطور المبانى الفكرية للتشيع كه در مورد اتفاقات ٣ قرن اول تاسيس اين مذهب ميباشد، در مورد چگونگى بوجود آمدن اعتقاد به عصمت ائمه شيعه مينويسد:
در زمان حيات امام صادق، ايده عصمت ائمه توسط هشام بن حكم كوفى كه از متكلمين بزرگ شيعه هم عصر امام صادق و كاظم بوده، ميباشد بوجود آمد و جزو عقايد اصولى شيعيان شد.
▪️معناى اين ادعاى علامه مدرسى اين است كه ادعاى عصمت ائمه نه در قرآن بلكه ساخته ذهن هشام بن حكم بوده است ولى در اين مذهب جعلى با تحريف ترجمه يك آيه آنرا به يكى از اعتقادات اصولى آنها تبديل كرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌شیعه معتقد است که امامان علیهم السلام از تمام گناهان پاک و معصوم اند , چنان که شیخ صدوق می گوید :
"اعتقاد ما این است که انبياء و پيامبران و ائمه عليهم السّلام معصوم و پاك از هر نوع آلودگى هستند , هرگز گناهى چه كوچك و چه بزرگ از آنها سر نميزند مخالفت با خدا نمىكنند و مطيع فرمان اويند هر كس آنها را در هر يك از حالات غير معصوم بداند ايشان را نشناخته است , ما معتقديم كه آنها متصف به مرتبه كمال و تمام و علم از ابتداى امر تا آخر هستند در هيچ يك از احوال خود نميتوان به ايشان نسبت نقص و خطا و جهل داد. "
" اعْتِقَادُنَا فِي الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْأَئِمَّةِ ع أَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ مِنْ كُلِّ دَنَسٍ وَ أَنَّهُمْ لَا يُذْنِبُونَ ذَنْباً صَغِيراً وَ لَا كَبِيراً وَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ وَ مَنْ نَفَى الْعِصْمَةَ عَنْهُمْ فِي شَيْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ فَقَدْ جَهِلَهُمْ وَ اعْتِقَادُنَا فِيهِمْ أَنَّهُمُ الْمَوْصُوفُونَ بِالْكَمَالِ وَ التَّمَامِ وَ الْعِلْمِ مِنْ أَوَائِلِ أُمُورِهِمْ إِلَى آخِرِهَا لَا يُوصَفُونَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ بِنَقْصٍ وَ لَا عِصْيَانٍ وَ لَا جَهْلٍ "
📚اعتقادات الامامیه ص ٩٦
❕این اعتقاد شیعه بر گرفته از آیات قرآن است , چرا که خداوند در سه آیه " ابتلاء " و آیه " تطهیر " و آیه " اولی الامر " با صراحت تمام , عصمت امامان علیهم السلام را بیان می دارد , در ذیل پیرامون این سه آیه توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2994
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4097
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3450
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3814
👌پیامبر گرامی و امیر مومنان و سایر امامان علیهم السلام هم با صراحت تمام تصریح بر عصمت خود می کردند , چنان که پيامبر گرامی فرمود :
" هر كسى خوشش مىآيد تماشا كند شاخه ياقوت قرمز را كه خداوند بدست خويش كاشته و مايل است چنگ به آن بزند علي و ائمه بعد از او را دوست بدارد آنها برگزيدگان خدا و برجستگان هستند و از هر گناه و خطائى معصوم و پاكند. "
"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْقَضِيبِ الْيَاقُوتِ الْأَحْمَرِ الَّذِي غَرَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِيَدِهِ وَ يَكُونَ مُتَمَسِّكاً بِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ فَإِنَّهُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَفْوَتُهُ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَة "
📚امالی صدوق ص ٥٨٣ _ عیون الاخبار ج ٢ ص ٥٧
👌و باز فرمود :
" جبرئيل به من گفت دو ملك و فرشتهاى كه بر علي موكلند گفتند كه تاكنون از موقعى كه همراه آن جناب بودهاند گناهى بر او ننوشتهاند. "
"أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ كَاتِبَي عَلِيٍّ أَنَّهُمَا لَمْ يَكْتُبَا عَلَى عَلِيٍّ ذَنْباً مُذْ صَحِبَاه "
📚کنز الفوائد ج ١ ص ٣٤٨
👌و باز فرمود :
" دو ملك نگهبان علي بر ساير فرشتگان موكل بر مردم افتخار ميكنند كه موكل بر علي هستند زيرا آن دو به جانب خدا نرفتهاند با گناهى از علي كه موجب خشم خدا گردد. " "إِنَّ حَافِظَيْ عَلِيٍّ لَيَفْخَرَانِ عَلَى سَائِرِ الْحَفَظَةِ بِكَوْنِهِمَا مَعَ عَلِيٍّ ع وَ ذَلِكَ أَنَّهُمَا لَمْ يَصْعَدَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ مِنْهُ فَيُسْخِطَهُ "
📚کنزالفوائد ج ١ ص ٣٤٨ _ اثباه الهداه ج ٣ ص ٢٦٩
💠#ادامه 👇
استغفار پیامبر اسلام از گناهش !!!!
🤔#پرسش :
❓در آيه ٥٥ از سوره غافر، خطاب به پيامبر اسلام توصيه به توبه و تقاضاى بخشش گناهانش شده است! متن آيه و ترجمه اش چنين است:
سوره غافر - آیه ٥٥
#متن_عربى: فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ
#ترجمه: پس صبر کن(خطاب به محمد) که البته وعده الله حق است و بر گناه خود آمرزش طلب کن و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود بپرداز
به این آیه دقت کنید در این آیه خطاب به پیامبر اسلام گفته شده كه از گناه خود توبه کند
یعنی از نظر نويسندگان قرآن حتی پیامبر اسلام هم عصمت نداشته است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌شما اگر در رابطه با عصمت پیامبر گرامی اسلام قرآن برایت ملاک و معیار است , همین قرآن با صراحت تمام در آیه ابتلاء و تطهیر و اولی الامر , عصمت پیامبر گرامی اسلام ص و امامان ع را به اثبات می رساند که ما در ذیل از این آیات بحث کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2994
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4097
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3450
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3814
❕اگر بخواهیم به آیات دیگری نیز در عصمت پیامبر گرامی اسلام استدلال کنیم , می توان به آیاتی استدلال کرد که دستور به اطاعت از پیامبر گرامی اسلام به صورت مطلق می دهد . خداوند می فرماید :
" وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُواْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ انَّ اللَّهَ شَدِيدُ العِقَاب " " آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيرد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نماييد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است. " ( حشر ٧ )
❕و می فرماید : " مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَمَا ارْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظا " " كسى كه از پيامبر اطاعت كند اطاعت خدا كرده و كسى كه سرباز زند، تو در برابر او مسئول نيستى. " ( نساء ٨٠ )
👌و می فرماید : "فَلَا وَ رَبِّكَ لَايُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَينَهُم ثُمَّ لَايَجِدوُا فِى أَنَفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسلِيما " " به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود مگر اينكه تو را در اختلافات خود به داورى مىطلبند، و سپس در دل خود از داورى تو احساس ناراحتى نكنند، و كاملًا تسليم باشند. " ( نساء ٦٥ )
❕طبق اين آيه بايد در برابر اوامر و نواهى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم تسليم مطلق بود تسليم و اطاعت بىقيد و شرط، جز در برابر معصوم ممكن نيست؛ زيرا در صورت خطايا ارتكاب گناه يا معصيت نه تنها نبايد تسليم بود، بلكه بايد تذكر داد، يا نهى كرد.
👌بنابراین در مجموع آيات سه گانه فوق يك حقيقت را با عبارات مختلف و متنوع بيان مىكند؛ و آن اينكه بايد در برابر دستورها، برنامهها و داورىهاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به طور كامل تسليم بود، و اين جز با قبول مقام «عصمت» او ممكن نيست.
❕قابل توجه اينكه فخر رازى در تفسير خود پیرامون آیه دوم مورد اشاره مىگويد:
«اين آيه از قوىترين دلايل عصمت پيغمبر اسلام در جميع اوامر و نواهى، و در جميع ابلاغهاى او از سوى خدا است؛ زيرا اگر او در چيزى خطا كند اطاعت او اطاعت خدا نخواهد بود، و نيز واجب است در افعالش نيز معصوم باشد؛ چرا كه خداوند امر به متابعت او- به طور مطلق- كرده است».
📚تفسیر کبیر ج ١٠ ص ١٩٣
❕همینطور خداوند می فرماید :
" براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مىكنند. " " لَقَد كَانَ لَكُم فِى رَسُولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَومَ الآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً " ( احزاب ٢١ )
❓آيا اقتداى كامل و بىقيد و شرط نسبت به كسى بدون داشتن مقام عصمت امكانپذير است؛ پس اين دستور، گواه روشنى بر اين حقيقت است كه او بايد معصوم باشد والّا ممكن نبود در همه چيز و براى هر كس و در هر زمان و مكان سرمشق باشد. روى اين جهت آيه فوق از يك نظر هماهنگ با آياتى كه مؤمنان را امر به اطاعت از پيغمبر اكرم بدون قيد و شرط مىكند است .
❕باز خداوند می فرماید :
" وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى _ انَ هُوَ الَّا وَحْىٌ يُوحى " " او ( پیامبر اسلام ) هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد- آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است. " ( نجم ٣ و ٤ )
👌از اين تعبير به خوبى به دست مىآيد كه پیامبر اسلام هرگز دروغ و خلافى نمىگويد، و هيچگاه در سخنش مرتكب خطا نمىشود، و گمراهى و انحراف در مورد او وجود ندارد مَا ضَلِّ صَاحِبُكُم وَ مَا غَوى.
📚پیام قرآن ج ٧ ص ٧٥ به بعد
💠#ادامه 👇
پاسخی به معاند پیرامون پیرامون فاصله انسان با خدوند !!!!
🤔#پرسش :
❓آیا خداوند جسم نیست و زمان مند و دارای مکان نیست؟ قرآن خلاف این را بیان میکند ❗️❗️
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۵﴾
كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مى كند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمى شماريد هزار سال است به سوى او بالا مى رود (۵)
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾
و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و "عرش او بر آب بود" تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست (۷)
توضیح: آیه ی پنجم سوره ی سجده به ما میگوید فاصله ی خدا از انسان به مقدار هزار سال با محاسبات انسان است. بسوی او بالا میرود. سو و سمت دارد و هزار سال طول میکشد تا به او برسد
آیه ی هفتم سوره هود میگوید خدا تخت دارد و این تخت بر آب بوده است. پس خداوند اسلام جسم است. و چنانکه متکلمین و فلاسفه ی مسلمان می گویند
که خدا مکان مند و زمان مند نیست و بسیط است ، خلاف نص صریح قرآن است و ارزش معرفتی ندارد. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید :
" يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون " " امور اين جهان را از آسمان به سوى زمين تدبير مىكند سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشمريد به سوى او باز مىگردد (و دنيا پايان مىيابد). " ( سجده ٥ )
❕بر اساس آیه شریفه , خداوند تمام عالم هستى را از آسمان گرفته تا زمين، زير پوشش تدبير خود قرار داده است، و جز او مدبرى در اين جهان وجود ندارد و سپس مىافزايد:" تدبير امور در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشماريد به سوى او باز مىگردد"
👌توضیح اینکه :
❕خداوند اين جهان را آفريده، و آسمان و زمين را با تدبير خاصى نظم بخشيده، و به انسانها و ديگر موجودات زنده لباس حيات پوشانده، ولى در پايان جهان اين تدبير را بر مىچيند، خورشيد تاريك و ستارگان بى فروغ مىشوند و به گفته قرآن، آسمانها را همچون طومارى در مىنوردد، تا به حالت قبل از گسترش اين جهان در مىآيند:" يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ":" آن روز كه آسمان را همچون طومارى در هم مىپيچيم، سپس همانگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آن را باز مىگردانيم" ( انبیاء ١٠٤ )
👌 و به دنبال در هم پيچيده شدن اين جهان طرحى نوين و جهانى وسيعتر ابداع مىگردد، يعنى پس از پايان اين دنيا جهان ديگر آغاز مىشود.
❕اين معنى در آيات ديگر قرآن نيز آمده است از جمله در آيه 156 سوره بقره مىخوانيم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ:" ما از آن خدا و از سوى او هستيم،و به سوى او باز مىگرديم"
❕و در سوره روم آيه 27 چنين آمده است: وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ اليه" او كسى است كه آفرينش را آغاز مىكند و سپس باز مىگرداند و اين بر او آسانتر است".
👌و در آيه 34 يونس مىخوانيم: قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ:
" بگو خداوند آفرينش را آغاز كرده سپس آن را باز مىگرداند، با اينحال چرا از حق رويگردان مىشويد"؟
❕با توجه به اين تعبيرات و تعبيرات ديگرى كه مىگويد تمام امور سرانجام به خدا باز مىگردند وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ (سوره هود آيه 123) :
👌 روشن مىشود كه آيه مورد بحث نيز از آغاز و ختم جهان و بر پا شدن روز قيامت سخن مىگويد .
💠#ادامه 👇
عقل و درایت علی علیه السلام در کودکی !!!!!
🤔#پرسش :
❓حضرت علی خودش میگوید من بچه بودم عقل نداشتم.
📃قال علي : فقلت، فداك أبي و أمّي إنّك لتعلم أنّك أخذتني من عمّك أبي طالب و من فاطمة بنت أسد و أنا صبي لا عقل لي.
◼️ترجمه:علی گفت پدر ومادرم فدایت شوند خودت میدانی من را از عمویت ابوطالب واز فاطمه بنت اسد گرفتی در حالی که بچه بودم وعقلی نداشتم.
📕نام کتاب : كشف الغمة في معرفة الأئمة نویسنده : المحدث الإربلي جلد : 1 صفحه : 346 ❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌ما معتقدیم که امامان ما علیهم السلام از همان ابتدای تولد تحت عنایت الهی بودند و در عین کودکی , رشد یافته و آگاه و برگزیده الهی بودند , چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13251
❕خود امیر مومنان علیه السلام هم در نهج البلاغه تصریح می کند که در کودکی رشد یافته و عقل محض بوده و حقائق را دریافت کرده و هیچ خطا و اشتباهی از ایشان صادر نمی شد , چنان که می فرماید :
" او ( پیامبر ) مرا در دامان خويش در حالى كه كودك (خردسالى) بودم مىنشاند و (همانند فرزندش) مرا به سينه خود مىفشرد و در بستر خويش در كنار خود مىخوابانيد، به گونهاى كه بدن خود را (همچون يك پدر مهربان) به بدن من مىچسبانيد و بوى خوش خود را به مشام من مىرساند و (چون بسيار كوچك بودم و توان جويدن غذاى سخت را نداشتم) غذا را مىجويد و در دهان من مىگذاشت.
👉او هرگز دروغى در گفتار من نيافت و در كردارم خطا و اشتباهى نديد.👉
❕از همان زمان كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وى را به راههاى فضيلت و محاسن اخلاق جهانيان وادارد و من هم مانند كودكى كه به دنبال مادرش حركت مىكند از او پيروى مىكردم. هرروز نكته تازهاى از اخلاق برجسته خود براى من آشكار مىساخت و مرا فرمان مىداد كه به او اقتدا كنم.
👌او در هرسال مدتى را در مجاورت غار حرا به سر مىبرد (و به عبادت خدا مىپرداخت) من او را مىديدم و كسى ديگر او را نمىديد (و از برنامه عبادت او خبر نداشت و هنگامى كه آن حضرت به نبوت مبعوث شد) در آن روز خانهاى كه اسلام در آن راه يافته باشد، جز خانه پيامبر نبود تنها او و خديجه در آن بودند و من نفر سوم بودم. 👉من نور وحى و رسالت را مىديدم و بوى نبوّت را استشمام مىكردم. 👉 من صداى ناله شيطان را در آغاز نزول وحى بر آن حضرت شنيدم و گفتم اى رسول خدا اين ناله (از كيست و براى) چيست؟ فرمود: اين ناله شيطان است، زيرا از اينكه پيرويش كنند مأيوس شده است.
❕ (سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به من فرمود:)👉 تو آنچه را من مىشنوم مىشنوى و آنچه من مىبينم مىبينى (و چشم و گوش تو حقايق عالم غيب را درك مىكند) جز اينكه تو پيامبر نيستى؛ ولى وزير منى و در مسير خير و سعادت قرار دارى! 👉 " " وضعني في حجره و أنا ولد يضمّني إلى صدره، و يكنفني في فراشه، و يمسّني جسده، و يشمّني عرفه. و كان يمضغ الشّيء ثمّ يلقمنيه، و ما وجد لي كذبة في قول، و لا خطلة في فعل. و لقد قرن اللّه به- صلّى اللّه عليه و آله- من لدن أن كان فطيما أعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم، و محاسن أخلاق العالم، ليله و نهاره. و لقد كنت أتّبعه اتّباع الفصيل أثر أمّه، يرفع لي في كلّ يوم من أخلاقه علما، و يأمرني بالاقتداء به. و لقد كان يجاور في كلّ سنة بحراء فأراه، و لا يراه غيري. و لم يجمع بيت واحد يومئذ في الإسلام غير رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله- و خديجة و أنا ثالثهما. أرى نور الوحي و الرّسالة، و أشمّ ريح النّبوّة. و لقد سمعت رنّة الشّيطان حين نزل الوحي عليه- صلّى اللّه عليه و آله- فقلت: يا رسول اللّه ما هذه الرّنّة؟ فقال: «هذا الشّيطان قد أيس من عبادته. إنّك تسمع ما أسمع، و ترى ما أرى، إلّا أنّك لست بنبيّ، و لكنّك لوزير و إنّك لعلى خير».
📚نهج البلاغه خطبه ١٩٢
💠#ادامه 👇
آیا ابوبکر با تقواترین مردم است یا علی علیه السلام !!!
🤔#پرسش :
❓افضل بودن براساس تقوا إن اكرمكم عند الله أتقاكم
الحجرات: 13
فأما من أعطى وأتقى وصدق بالحسنى، يعني ابن الدحداح
نام کتاب : تفسير القمي نویسنده : القمي، علي بن ابراهيم جلد : 2 صفحه : 426
شیعه میگوید ابوالدحداح باتقوا تر بوده در حالی که پیامبر ص هیچ وقت در قید حیاتش او را خلیفه و امیر نکردند
اما ما اهل سنت میگویم ان شخص ابوبکر بوده
قَالَ الْوَاحِدِيُّ: الْأَتْقَى أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ فِي قَوْلِ جَمِيع ِالْمُفَسِّرِينَ،
نام کتاب : فتح القدير للشوكاني نویسنده : الشوكاني جلد : 5 صفحه : 552 ❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌خداوند می فرماید :
" اما آن كس كه (در راه خدا) انفاق كند و پرهيزگارى پيش گيرد - و جزاى نيك (الهى) را تصديق كند - ما او را در مسير آسانى قرار مىدهيم - اما كسى كه بخلورزد و از اين طريق بى نيازى طلبد - و پاداش نيك (الهى) را تكذيب كند - ما به زودى او را در مسير دشوارى قرار مىدهيم - و در آن هنگام كه (در جهنم يا قبر) سقوط مىكند اموالش به حال او سودى نخواهد داشت . مسلما هدايت كردن بر ما است - و دنيا و آخرت از آن ما است - و من شما را از آتشى كه زبانه مىكشد بيم مىدهم - كسى جز بدبختترين مردم وارد آن نمىشود - همان كس كه آيات (خدا را) تكذيب كرد و به آن پشت نمود - و به زودى با تقواترين مردم از آن دور داشته مىشود - همان كس كه مال خود را (در راه خدا) مىبخشد تا تزكيه نفس كند - و هيچكس را نزد او حق نعمتى نيست تا بخواهد (به وسيله اين انفاق) او را جزا دهد - بلكه تنها هدفش جلب رضاى پروردگار بزرگ او است - و به زودى راضى و خشنود مىشود. "
" فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى فسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى لا يَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَى الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى " ( لیل ٥ تا ٢١ )
👌شیعه به حسب روایاتی که در توضیح آیات فوق دارد , معتقد است که مخاطب آیات فوق در درجه اول پیامبر گرامی ص و امیر مومنان ع هستند , آنان اند که اهل انفاق و بخشش بوده و با تقواترین مردم اند و به تبع پیامبر و امیر مومنان علیهما السلام , شیعیان و اصحاب راستین آن دو با تقواترین مردم اند , چرا که این اصحاب و شیعیان اقتدا می کنند به پیامبر گرامی و امیر مومنان , بنابراین آنچه در روایات ما از امام صادق ع آمده است , آن است که با تقواترین مردم که در آیات فوق از آنان یاد شده است که اهل انفاق و بخشش اند , پیامبر اسلام و امیر مومنان و شیعیان آنان هستند :
" وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى قال: ذاك أمير المؤمنين (عليه السلام) و شيعته» _ و أما قوله: وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى قال: «رسول الله (صلى الله عليه و آله) و من تبعه»، و الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى قال: «ذاك أمير المؤمنين (عليه السلام) "
📚تاویل الآیات ج ٢ ص ٨٠٧ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ٥ ص ٦٧٩ _ حلیه الابرار ج ٦ ص ٤٠٧ _بحار الانوار ج ٢٤ ص ٣٩٨ _ کنز الدقائق ج ١٤ ص ٣١٢ _ الزام الناصب ج ١ ص ١٠٢
👌بنابراین مقصود از با تقواترین مردم " اتقی " که در آیات فوق از آنان یاد شده است , رسول الله و امیر مومنان علیهما السلام و شیعیان و اصحاب راستین آنان هستند , که یکی از این اصحاب و شیعیان راستین , ابو الدحداح است که مصداقی برای آیات فوق است , چنان که نقل می کنند :
"در خانه شخصى ثروتمند درختى بود كه كودكان همسايه هنگامى كه ميوه آن درخت به زمين مىريخت، آن را برگرفته و مىخوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مىگرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد. حضرت نزد صاحب خانه رفته و پيشنهاد كردند درخت را در برابر درختى در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پيامبر داد و گفت: دنياى نقد را به آخرت نسيه نمىفروشم. پيامبر برگشت. يكى از ياران یعنی ابو الدحداح پرسيد: آيا اگر من آن درخت را بگيرم و با من نيز چنين معاملهاى مىكنيد؟ حضرت فرمود: آرى. آن شخص توانست با بهايى چندين و چند برابر، درخت را خريدارى كند و در اختيار پيامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقير آمده و درخت را به آنها بخشيد و آیات این سوره به او تطبیق داده شد "
📚مجمع البيان جلد 10 صفحه 501
💠#ادامه 👇
دشنام دادن به اصحاب پیامبر اسلام !!!!!
🤔#پرسش :
✍حکم دشنام دادن به صحابی پیامبر چیست ؟
✍حکم دشنام دادن نزد اهل سنت واضع هست و تحریم سب به صحابه از پیامبر ص در کتب ما اهل سنت بیان شده اما اینبار از معصوم شیعه به نقل از پیامبر ص در کتب شیعه پاسخ میدهیم ❗️❗️
الفضل بن الحسن الطبرسي باسناده في (صحيفة الرضا) عليه السلام عن آبائه عن رسول الله صلى الله عليه وآله قال: من سب نبيا قتل، ومن سب صاحب نبي جلد. أقول ويأتي ما يدل على ذلك.
با اسناد نقل شده امام رضا(عليه السلام)فرموده از فرستادۀ خدا(صلى الله عليه و آله) فرموده: هر كس پيامبرى را دشنام دهد شايستۀ كشته شدن است و هر كس صحابى پيامبرى را دشنام دهد سزاوار تازيانه است.
نام کتاب : وسائل الشيعة - ط الإسلامية نویسنده : الشيخ حرّ العاملي جلد : 18 صفحه : 460 ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌چنان که وهابی بیان داشت , در روایتی آمده است که هرکسی نسبت به صحابی پیامبری , سب و ناسزا بگوید , تعزیر می شود و تازیانه می خورد :
"مَنْ سَبَّ صَاحِبَ نَبِيٍّ جُلِدَ _مَنْ سَبَّ أَصْحَابِي جُلِدَ "
📚صحيفة الإمام الرضا عليه السلام، ص: 43 _ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج76، ص: 222
❕در این که مقصود از صحابی که مورد بیان روایت فوق است , چه کسانی است , دو مفهوم مورد توجه است :
🔸 ١ _ در لسان روایات ما از اهلبیت علیهم السلام به عنوان اصحاب و صحابی پیامبر گرامی اسلام یاد شده است , چنان که وقتی پیامبر گرامی ص فرمود " مثل اصحاب من به مانند ستارگان اند که به سخنان هر یک از آنان اخذ کنید , هدایت می شوید " از پیامبر گرامی ص سوال کردند که مقصود از اصحابتان چه کسانی اند ? پیامبر گرامی ص پاسخ داد که مقصود اهل بیتم هستند "
" مَثَلُ أَصْحَابِي فِيكُمْ كَمَثَلِ النُّجُومِ فَبِأَيِّهَا أُخِذَ اهْتُدِيَ وَ بِأَيِّ أَقَاوِيلِ أَصْحَابِي أَخَذْتُمْ اهْتَدَيْتُم ... قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ أَصْحَابُكَ قَالَ أَهْلُ بَيْتِي. "
📚معانی الاخبار ص ١٥٧ _ بصائر الدرجات ج ١ ص ١١ _ الاحتجاج ج ٢ ص ٣٥٥
👌بنابراین اگر در روایت مورد استناد وهابی هم آمده است که هرکس به اصحاب پیامبر سب و ناسزا گوید , تازیانه می خورد , مقصود از اصحاب , اهل بیت پیامبر گرامی اسلام علیهم السلام هستند که به حسب سایر روایات , پس از آنکه سب کننده تازیانه خورد , باید اعدام شود :
📚وسائل الشیعه ج ٢٨ ص ٢١٥ باب ٢٧ " باب قتل من سب علیا او غیره من الائمه .... "
💠#ادامه 👇
تقیه امام کاظم علیه السلام از هارون الرشید !!!!!
🤔#پرسش :
❓رابطهی حسنه میان امام موسی کاظم {رحمهالله} و امیرالمؤمنین هارون الرشید {رحمهالله}
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
🕌 امام کاظم، امیرالمؤمنین هارون را «جانشین پیغمبر» میدانست و مردم را تشویق مینمود که مطیع فرامین امیرالمؤمنین هارونالرشید باشند. و نافرمانی ایشان را موجب عذاب دردناک الهی میشمارد.
🔷🔹 امام کاظم، هارون را فردی بسیار مهربان و دلسوز برای مؤمنان میدانست، و به درگاه پروردگار دعا میکرد که هارون را پایدار و زنده بدارد و سایهاش را مستدام گردانَد.
‼️ باور ندارید؟ اصول کافی را مطالعه کنید :
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
📝 فَكَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ : مِنْ مُوسَى بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرٍ وَعَلِيٍّ مُشْتَرِكَيْنِ فِي التَّذَلُّلِ لِلَّهِ وَطَاعَتِهِ إِلَى يَحْيَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَسَنٍ. أَمَّا بَعْدُ! فَإِنِّي أُحَذِّرُكَ اللَّهَ وَنَفْسِي وَ أُعْلِمُكَ أَلِيمَ عَذَابِهِ وَشَدِيدَ عِقَابِهِ وَتَكَامُلَ نَقِمَاتِهِ... وَأَنَا مُتَقَدِّمٌ إِلَيْكَ أُحَذِّرُكَ مَعْصِيَةَ الْخَلِيفَةِ وَ أَحُثُّكَ عَلَى بِرِّهِ وَ طَاعَتِهِ ... حَتَّى يَمُنَّ اللَّهُ عَلَيْكَ بِمَنِّهِ وَ فَضْلِهِ وَ رِقَّةِ الْخَلِيفَةِ أَبْقَاهُ اللَّهُ فَيُؤْمِنَكَ وَ يَرْحَمَكَ وَ يَحْفَظَ فِيكَ أَرْحَامَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ وَالسَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى. إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى.
🔶 عبدالله بن ابراهیم جعفری میگوید :
یحیی بن عبدالله کامل [از جمله کسانی که بر هارونالرشید شورش و قیام کرد] به امام موسی کاظم [عليه السلام] نامه نوشت.
🔸 امام کاظم در پاسخ او نوشت : از طرف موسى کاظم، پسر امام صادق و حضرت علی، [كه هر دو در بندگى و اطاعت خدا شريكند] بهسوى يحيى بن عبد اللّٰه بن حسن.
🔶 اما بعد! همانا من تو را و خودم را از خدا بيم ميدهم و تو را از عذاب دردناک و عِقاب سخت و كيفر كامل الهی، آگاه ميسازم..
🔸 من به تو سفارش ميكنم و تو را از اینکه نافرمانی خليفه [جانشین پیامبر، یعنی هارونالرشید] را کنی، برحذر ميدارم. و تو را به فرمانبردارى و اطاعت از ایشان تشویق میکنم..
🔶 تا خدا به احسان و فضل خود، و نیز دلسوزى خليفه، که خدا او را زنده و پاینده بدارَد [و سایهاش را مستدام گردانَد] بر تو منّت بگذارد. و خليفه، تو را امان دهد و بر تو مهربانى كند و خویشاوندی پيغمبر ﷺ را دربارهی تو حفظ كند. درود بر كسى كه از هدايت پيروى كند {به ما وحى رسيده كه عذاب براى كسى است كه تكذيب كند و رو بگرداند}.
📚 اصول کافی 366/1
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه وهابی به مانند همیشه روایت فوق را تقطیع کرده است و ذیل روایت را نقل نکرده است که راوى خبر یعنی عبد اللَّه بن ابراهيم جعفرى می گوید :
" نامه موسى بن جعفر ع به دست هارون الرشيد افتاد همين كه خواند، به اطرافيان خود گفت مرا وادار ميكنند كه موسى بن جعفر را شكنجه كنم و بيازارم با اينكه او مبرا و پاک است از آنچه به او نسبت ميدهند. "
" قَالَ الْجَعْفَرِيُّ فَبَلَغَنِي أَنَّ كِتَابَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع وَقَعَ فِي يَدَيْ هَارُونَ فَلَمَّا قَرَأَهُ قَالَ النَّاسُ يَحْمِلُونِّي عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ هُوَ بَرِيءٌ مِمَّا يُرْمَى بِهِ. "
📚الکافی ج ١ ص ٣٦٧
❕یعنی امام کاظم ع می دانست که نامه اش قرار است به دست هارون الرشید بیفتد و از آنجایی که اطرافیان , هارون را بر علیه امام کاظم ع تحریک می کردند , که مثلا امام کاظم ع دشمن تو است و باید او را از میان برداری , لذا امام کاظم ع از باب تقیه , توصیفاتی پسندیده در وصف هارون گفت و یحیی بن عبدالله را از قیام بر علیه هارون منع کرد تا بهانه به دست دستگاه خلافت ندهد که امام کاظم ع دیگران را بر قیام بر علیه هارون تحریک می کند و هارون را غاصب خلافت می داند و هارون نیز با دیدن نامه امام کاظم ع اطرافیان خود را مذمت کرد که به ناحق او را بر علیه امام کاظم ع تحریک می کنند !!!
❕بنابراین ذیل روایت روشن ترین قرینه است که امام کاظم ع نامه فوق را از روی تقیه نوشتند , چنان که علامه مجلسی می گوید :
" امام کاظم ع نامه را نوشتند زیرا می دانستند که این نامه به زودی به دست هارون ملعون می رسد , لذا توصیفات مذکور را از هارون در نامه آوردند تا ضرر هارون را از خود و قوم و عشیره خود و شیعیانشان دفع کنند "
"إنما كتب عليه السلام ذلك لعلمه بأنه سيقع في يد الملعون دفعا لضرره عن نفسه و عشيرته و شيعته. "
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج4، ص: 162
❕در ذیل پیرامون چرایی تقیه کردن امامان علیهم السلام از حکام جور , توضیحات مفصلی داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13856
🔸#ادامه 👇
راستگو بودن اصحاب پیامبر اسلام !!!!!
🤔#پرسش :
❓انتقاد آیت الله العظمی کمال حیدری از علمای شیعه چرا روایات را پنهان میکنند !؟
طبق روایت صحیح، صحابه راستگو بودند
استاد حوزه علمیه قم آیت الله حیدری از علمای شیعه انتقاد کرد که چرا روایات کتاب اصول کافی را پنهان میکنند و روی منابر برای شیعیان بازگو نمیکنند !! ایشان میگوید چون اینگونه روایات با تفکر مذهب مخالف است پس باید کتمان شود یا آن را حمل بر تقیه کرد
ایشان در ادامه افزود : متن این روایت شامل همه صحابه میشود و مجلسی بدون دلیل ادعا کرده که امام تقیه کرده ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌استناد وهابی و کمال حیدری جاهل به روایتی از کتاب کافی شریف است که راوی خطاب به امام صادق علیه السلام می گوید :
"به امام صادق (ع) عرضكردم: «چگونه است كه از شما مسئلهاى مىپرسم و شما پاسخمىدهيد؛ آنگاه كه ديگرى آن را سؤالمىكند، به او پاسخ ديگرى مىدهيد؟». امام فرمود: «ما به مردم، [گاه] كمو [گاه] بيش پاسخ مىگوييم». عرضكردم: «آيا اصحاب رسول خدا در نقل حدیث از رسول الله راست گفتند يا بر او دروغ بستند ؟». فرمود: «نه، راست گفتند ». عرضكردم: «پس چرا دچار اختلاف هستند؟» فرمود: «مگر نمىدانى كه فردى نزد رسول خدا مىآمد و سؤالمىكرد و پيامبر بدو جواب مىگفت، آنگاه پس از مدتى، ناسخِ پاسخ قبلى را بدو مىفرمود؟! بنابراين، برخى از احاديث، ناسخ برخى ديگرند».
" قُلْتُ لأبيعبدِاللهِ (ع): «ما بالي أسأَلُكَ عَنِ المَسأَلَةِ فَتُجيبُني فيها بِالجَوابِ، ثُمَّ يَجيئُكَ غَيرِي فَتُجيبُهُ فيها بِجَوابٍ آخَرَ؟ فَقالَ إنّا نُجيبُ النّاسَ عَلَى الزِّيادَةِ وَالنُّقْصانِ». قالَ قُلتُ: «فَأَخبِرني عن أصحابِ رَسُولِ اللهِ؛ صَدَقُوا عَلَى مُحَمَّدٍ أم كَذَبُوا؟» قالَ: «بَل صَدَقُوا». قالَ قُلتُ: «فَما بالُهُمُ اختَلَفُوا؟». فَقالَ: «أما تَعلَمُ أنَّ الرَّجُلَ كانَ يَأتي رَسُولَ اللهِ فَيَسأَلُهُ عَنِ المَسأَلَةِ فَيُجيبُهُ فيها بِالجَوابِ، ثُمَّ يُجيبُهُ بَعدَ ذَلِكَ ما يَنسَخُ ذَلِكَ الجَوابَ؟! فَنَسَخَتِ الأَحاديثُ بَعضُها بَعضاً».
📚الکافی ج ١ ص ٦٥
❕وهابی و کمال حیدری از تعبیر امام صادق علیه السلام که گفتند " اصحاب در نقل حدیث از پیامبر راستگو بودند " " بل صدقوا علی رسول الله " , می خواهند نتیجه گیری کنند که تمام کسانی که با پیامبر همنشین بودند , انسانهای پاک و راستگویی بودند , در حالی که روشن است که مقصود امام صادق ع همنشینان راستین پیامبر است نه منافقین از اصحاب که اعتقادی به پیامبر نداشتند , و در عین حال اطراف پیامبر را هم داشتند , حتی یک فرد عامی هم نمی گوید که منافقین انسان های پاک و راستگویی هستند تا چه برسد به امام صادق علیه السلام .
❗️خداوند در وصف اصحاب راستین پیامبر فرمود :
" " محمد فرستاده خدا است و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى، آنها همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است، اين توصيف آنها در تورات است، و توصيف آنها در انجيل همانند زراعتى است كه جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاى خود ايستاده است، و به قدرى نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وا مىدارد! اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد، خداوند كسانى از آنها را كه ايمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. " " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ ... وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً " ( فتح ٢٩ )
👌در تفسیر نمونه می خوانیم :
" اين نكته نيز قابل توجه است كه جمله" وَ الَّذِينَ مَعَهُ" (كسانى كه با او هستند) مفهومش همنشين بودن و مصاحبت جسمانى با پيامبر ص نيست، چرا كه منافقين هم داراى چنين مصاحبتى بودند، بلكه منظور از" معه" به طور قطع همراه بودن از نظر اصول ايمان و تقوى است. بنا بر اين ما هرگز نمىتوانيم از آيه فوق يك حكم كلى در باره همه معاصران و همنشينان پيامبر ( حتی منافقین ) استفاده كنيم. "
📚تفسير نمونه، ج 22، ص: 119
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕روشن است که مطلق همنشینان و اصحاب پیامبر انسانها پاک و وارسته ای نبودند و در میان آنان منافقینی هم بودند که به دروغ اظهار ایمان می کردند که خداوند در سوره های بقره و آل عمران و مائده و توبه و عنکبوت و احزاب و محمد و فتح و حدید و مجادله و حشر مفصلا در شرح حال آنان سخن می گوید تا جایی که یک سوره در مذمت آنان تحت عنوان : " سوره منافقون " نازل می کند , این گروه نام صحابی را یدک می کشیدند اما منافق بودند .
❕خداوند در مورد این همنشینان و اصحاب منافق پیامبر می فرماید :
" وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ "
" بعضى از اعراب اطراف مدينه و برخى از اهل شهر مدينه هم منافقاند و بر نفاق ثابتند شما از نفاقشان آگاه نيستيد و ما بر نيّت ناپاك آنان آگاهيم و آنان را دوبار عذاب مىكنيم و عاقبت هم به عذاب سخت ابدى دوزخ باز خواهند گشت. " ( توبه ١٠١ )
❕وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً؛" و نيز در آن هنگام منافقان و آنان كه در دلهايشان مرض بود با يكديگر مىگفتند آن وعدهاى كه خدا و رسول به ما دادند غرور و فريبى بيش نبود. " ( احزاب ١٢ )
👌 " وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ. " " و بعضى از آنان دائم پيغمبر را مىآزارند و مىگويند او شخصى ساده و زود باور است. بگو: زود باورى من به سوى شماست رسول به خدا ايمان آورده است و به مؤمنان هم ايمان دارد و براى مؤمنان حقيقى شما رحمت كامل الهى است. و براى آنان كه رسول را مىآزارند عذاب دردناك مهياست. " ( توبه ٦١ )
❕ " وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ "
"و برخى از مردم كاملًا به گفتارت گوش مىدهند تا وقتى كه از حضورت خارج مىشوند با اهل علم به تمسخر و اهانت مىگويند رسول باز از نو چه گفت؟ اينان هستند كه خدا بر دلهايشان مهرنهاده پيرو هواى خود گرديدهاند " ( محمد ١٦ )
❕" سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ "
"اعراب باديه كه از حضور در جنگها در سفر فتح مكه تخلف مىورزند براى عذر و تعلل خود خواهند گفت كه ما را محافظت اهل و اموالمان از آمدن در ركابت بازداشت اينك از خدا بر گناه ما آمرزش طلب، اين مردم منافق چيزى كه به دل هيچ عقيده ندارند به زبان مىآورند. " ( فتح ١١ )
❕در روایات اهلسنت هم آمده است که در میان اصحاب پیامبر منافقینی بودند که اهل دوزخ بوده تا جایی که حتی اکثر کسانی که اطراف پیامبر را گرفته بودند , همین اصحاب منافق جهنمی بودند , چنان که در صحیح مسلم می خوانیم که پیامبر گرامی فرمود :
" در ميان اصحابم دوازده نفر از منافقين وجود دارند كه هشت نفر از آن ها " به بهشت درنيايند تا آن كه شتر در چشم سوزن درآيد " . "في أصحابي إثنا عشر منافقاً ، منهم ثمانيةٌ لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط "
📚صحیح مسلم ج ٤ ص ٢١٤٣
👌مانند اين روايت در مسند احمد نقل شده است .
📚مسند احمد ج ٣٨ ص ٣٤٥
💠#ادامه 👇
شباهت قضاوت علی علیه السلام با داستانی از تورات !!!!
🤔#پرسش :
❓آيا ميدانستيد داستان قضاوتهاى على همه جعلى هستند؟
▪️حر عاملى از بزرگترين علماى شيعه در ص ٢١٢ از ج ١٨ كتاب معروف وسائل الشيعه داستانى از قضاوت على بين دو زن كه هر كدام ادعا ميكردند فرزند مال آنها كه على دستور قتل كودك را داد و مادر اصلى كودك ميگويد كودك را به او بده اما او را نكش و بدين وسيله على را بسيار دانا و فهميده معرفى ميكند! حر عاملى اين داستان را از كتاب ارشاد شيخ مفيد نقل كرده است اما،
نكته بسيار جالب توجه و مضحك اينجاست كه اين داستان را شيخ مفيد از روى داستانى در تورات كه در مورد قضاوت پادشاه نامدار يهود يعنى سليمان ميباشد را به نام على جعل كرده است.
در تورات 1 King 3:28 داستانى آمده در مورد عقل و دانش سليمان و قضاوتش بين دو فاحشه كه در يك خانه زندگى ميكنند هر كدام ادعا داشت فرزند ازوست ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌اشکال معاند به نقلی است که در کتاب ارشاد شیخ مفید آمده است که نقل می کند :
" در زمان خلافت عمر دو زن بر سر كودكى نزاع كردند و هر دوى آنان ادعا داشتند كه آن كودك از آن اوست و شاهد و گواهى هم براى ادعاى خود نداشتند و كس ديگر جز آن دو زن ادعاى فرزندى آن بچه را نداشت، عمر ندانست چه بكند و ناچار بأمير المؤمنين عليه السّلام پناهنده شد، پس على عليه السّلام آن دو زن را خواست و آنان را پند و اندرز داد و از عذاب خداوند ترساند ولى سودى نبخشيد و هر دو بر سخن خود ايستاده دست بردار نبودند آن حضرت عليه السّلام كه پافشارى آنان را در نزاع ديد فرمود: أرهاى براى من بياوريد، زنان گفتند: أره براى چه ميخواهى؟ فرمود: ميخواهم اين بچه را دو نيم كرده بهر كدام يك از شما نيمى از او بدهم، يكى از آن دو زن خاموش نشست ولى ديگرى گفت: ترا بخدا ... اى ابا الحسن اگر ناچار بايد اين كار را بكنى من از سهم خويش گذشتم و بآن زن بخشيدم (كه بچه را دو نيم نكنى)!.
❕امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: «اللَّه اكبر» اين فرزند پسر تو است نه پسر آن زن، و اگر پسر او بود (مانند تو) بحال اين كودك دلسوزى ميكرد و مىترسيد، پس آن زن ديگر اعتراف كرد كه حق با آن زن است و كودك از آن او است، پس اندوه عمر از اين جريان برطرف گرديد و در باره امير المؤمنين عليه السّلام كه با اين داورى (شگفت انگيز) گشايشى بكار عمر داده بود دعاى خير كرد. "
📚الإرشاد للمفيد , ترجمه رسولى محلاتى، ج1، ص: 196
❕معاند مدعی شده است که این داستان در مورد علی ع جعل شده و کپی شده از تورات است چرا که در تورات نیز شبیه این داستان در مورد سلیمان ع آمده است !!!!
👌در تورات در کتاب اول پادشاهان باب ٣ جمله های ١٦ تا ٢٨ جریانی به این شرح در مورد سلیمان ع که پادشاه بنی اسرائیل بود آمده است :
" دو زن بدکاره نزد پادشاه آمده به حضورش ایستادند , یکی از آنان گفت سرورم من و این زن در یک خانه ساکن هستیم و او در خانه با من بود که فرزندی زاییدم , سه روز پس از زایمانم این زن نیز زایید , ما در خانه تنها بودیم و جز ما دو تن دیگری در خانه نبود , ناگهان پسر این زن در گذشت , زیرا بر او خوابیده بود , نیمه های شب کنیز تو در خواب بود که این زن برخاسته پسرم را از کنارم بر گرفت بر سینه خود جای داد و پسر مرده خویش را بر سینه من نهاد , سحرگاهان برخاستم تا پسرم را شیر دهم اما او را مرده یافتم , چون در روشنایی صبح به دقت بر او نگریستم دیدم پسری نیست که من زاده بودم , زن دیگر گفت خیر پسر زنده از آن من است پسر مرده از آن تو ولی زن اول پاسخ داد خیر پسر مرده از آن تو است پسر زنده از آن من است و آنان این چنین نزد پادشاه میگفتند , آنگاه پادشاه گفت یکی میگوید پسر زنده از آن من است , پسر مرده از آن تو و دیگری می گوید خیر پسر مرده از آن تو است پسر زنده برای من , پادشاه گفت شمشیری نزد من بیاورید , شمشیری به حضورش آوردند آنگاه گفت کودک زنده را به دو نیم کنید و نیمی را به یک زن و نیمه دیگر را به زن دیگر بدهید اما زنی که پسر زنده برای او بود دلش بر فرزندش میسوخت به پادشاه گفت سرورم , کودک زنده را به آن زن بدهید و او را نکشید ولی زن دیگر گفت آن فرزند , نه از آن من باشد نه از آن او , پس او را به دو نیم کنید , آنگاه پادشاه پاسخ داد و گفت فرزند را به زن نخست دهید و او را به هیچ روی مکشید چون این زن مادر اوست , چون همه اسرائیل خبر حکمی را که پادشاه داده بود شنیدند , ترسان شدند در یافتند که حکمت خداوند در او است تا عدالت را برقرار کند "
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌حال معاند مدعی شده است که جریان منقول توسط شیخ مفید , جعل و کپی شده از داستان تورات است و واقعیت ندارد , در حالی که این ادعا از جهاتی مخدوش است :
🔸١ _ اگر بخواهیم طبق مبنای معاند پیش رویم و به او پاسخی نقضی دهیم , دقیقا می توانیم اشکالی را که مطرح کرد , به سوی خودش بازگشت دهیم و بگوییم :
❗️کتاب تورات بارها دچار تحریف قرار گرفته و یهودیان هر چه می خواستند بر آن افزودند یا کم کردند که این قضیه از مسائل مسلم تاریخی است .
👌برخی از محققین می نویسند :
"عهد عتیق یا قدیم که مورد توجه و احترام خاص یهود و حتی نصارا است مشتمل بر الواح بزرگی بود که در حویرب و طور سینا از عالم غیب بر حضرت موسی علیه السلام نازل گردید، و از جانب پروردگار دستور رسید که آن را در صندوق عهد پنهان گرداند و هر هفت سال یک بار در روز عید بیرون آورده و بر بنی اسرائیل قرائت کند.
❕ محلّ آن صندوق در بیت المقدس در مکان امن و محفوظی بود. ولی متأسّفانه به تصریح و اعتراف علمای بزرگ یهود، کتاب تورات موجود، همان کتاب اصلی نبوده، بلکه نوشته دست بعضی از مردم مجهول الحال است؛ زیرا نسخه اصلی آن که در بیت المقدس بوده، در شورشها و حملات پیاپی سلاطین و دشمنان بنی اسرائیل، از بین رفته و آثاری از آن باقی نمانده است.
👌بخت النصر در ابتدای حکومت خود حمله شدیدی به شامات و فلسطین داشته، بیت المقدس را خراب نمود و شهر را به ویرانه ای تبدیل کرد، و آنچه از نسخههای تورات باقی مانده بود را به آتش کشید. این شهر تا هفتاد سال به حالت ویرانی باقی ماند.
❕جانمل نرکاتلک میگوید: «دانشمندان اتفاق دارند که نسخه اصلی تورات و همچنین نسخههای دیگر کتابهای عهد عتیق به دست لشکر بخت النصر از بین رفت. »
📚صد مقاله سلطانی ص ۱۷ به نقل از او _ نگاهی به مسیحیت , رضوانی ص ٥٥
❕قرآن نیز تصریح می کند که یهودیان معاصر پیامبر اسلام و علی علیهما السلام , تورات را تحریف کرده و چیزهایی را به تورات اضافه کردند .
👌قرآن می فرماید :
" واى بر آنها كه مطالبى با دست خود مىنويسند سپس مىگويند: از طرف خدا است تا به بهاى كمى آن را بفروشند، واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واى بر آنها از آنچه از اين راه به دست مىآورند! " " فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ " ( بقره ٧٩ )
👌و می فرماید :
" در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مىگردانند كه گمان كنيد (آنچه را مىخوانند،) از كتاب (خدا) است، در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مىگويند:" آن از طرف خداست!" با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مىبندند در حالى كه مىدانند! " " وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُون " ( آل عمران ٧٨ )
❕بنابراین یهودیان هم عصر مسلمین و امیر مومنان ع عملا تورات را تحریف می کردند و چیزهایی را به تورات اضافی می کردند .
👌بر این اساس اگر پای جعل و کپی هم در کار باشد , باید بگوییم این یهودیان بودند که مرتکب جعل و کپی شدند , و مثلا قضاوت علی علیه السلام را به پای سلیمان ع نوشتند و به تورات اضافه کردند , یعنی چون شاهد قضاوت علی ع در جریان مذکور بودند , شبیه آن را برای سلیمان جعل کردند و به تورات اضافی کردند , شاهد این قضیه هم گواهی تاریخی و آیات قرآن بر اضافه شدن مطالبی به تورات توسط یهودیان است .
💠#ادامه 👇
سحر شدن پیامبر اسلام در روایات شیعه !!!!
🤔#پرسش :
❓سحر شدن پیامبر ص در مذهب شیعه
اخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِي مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيٍّ ع أَنَّ ابْنَ أَعْصَمَ سَحَرَ النَّبِيَّ ص فَقَتَلَهُ
نام کتاب : الجعفريات- الأشعثيات نویسنده : کوفي، محمد بن اشعث جلد : 1 صفحه : 129 ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه در کتاب جعلی صحیح بخاری , به پیامبر گرامی اسلام ص نسبت داده شده است که لبید بن اعصم پیامبر اسلام را سحر کرده بود تا جایی که پیامبر گرامی ص زمینگیر شد و نمی توانست کارهایش را انجام دهد !!!
❕بخاری نقل می کند که عایشه گفت :
" پیامبر را سحر کردند به طوری که در اثر سحر , ادراک معمولی خود را از دست داده بود و کاری را که نکرده بود خیال می کرد که انجام داده است , ( مثلا می پنداشت که غذا خورده است در صورتی که نخورده بود و خیال می کرد که نماز خوانده است اما نخوانده بود ) "
"عَائِشَةَ، قَالَتْ: «سُحِرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، حَتَّى كَانَ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ أَنَّهُ يَفْعَلُ الشَّيْءَ، وَ مَا يَفْعَلُه ... "
📚صحیح بخاری ج ٣ ص ١١٩٢ ح ٣٠٩٥
❕در روایت دیگری , مساله به صورت زشت تر و وقیح تر آمده است و می گوید :
" آن قدر سحر بر پیامبر تاثیر گذارده بود که گاه می پنداشت با یکی از همسرانش همبستر شده در حالی که چنین نبود " " كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ سُحِرَ، حَتَّى كَانَ يَرَى أَنَّهُ يَأْتِي النِّسَاءَ وَ لَا يَأْتِيهِنَّ "
📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢١٧٥ ح ٥٤٣٢
👌ما این روایات را جعلی می دانیم که متاسفانه برای کاستن از مقام پیامبر اسلام توسط دشمنان اسلام وضع شده است , چنان که جصاص , عالم بزرگ اهلسنت تصریح می کند که این روایات را ملحدین وضع کرده اند : " مثل هذه الأخبار من وضع الملحدين "
📚احکام القرآن ج ١ ص ٥٥
👌قول به سحر شدن پیامبر گرامی اسلام , با قرآن نیز همخوانی ندارد , چرا که قرآن تصریح دارد که خداوند سحر را باطل می کند و سحر نمی تواند پیامبران را مغلوب خود کند و تحت تاثیر قرار دهد , چنان که سحر نتوانست موسی ع را مغلوب کند . خداوند می فرماید :
" هنگامى كه ساحران آمدند موسى به آنها گفت آنچه (از وسايل سحر) مىتوانيد بيفكنيد، بيفكنيد!- هنگامى كه افكندند موسى گفت آنچه شما آورديد سحر است، كه 👉خداوند به زودى آن را ابطال مىكند، چرا كه خداوند عمل مفسدان را اصلاح نمىكند.👉_ و حق را به وعده خويش تحقق مىبخشد هر چند مجرمان اكراه داشته باشند. " " فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ _ وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُون " ( یونس ٨٠ _ ٨٢ )
❕همینطور قرآن مجيد اين معنى را نفى مىكند كه پيغمبر" مسحور" شده باشد و قول به سحر شدن پیامبر را قول ظالمین و منحرفین می داند و مىفرمايد: وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا " ظالمان گفتند شما از يك انسان سحره شدهاى پيروى مىكنيد، ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند؟ آن چنان كه نمىتوانند راه را پيدا كنند"! (فرقان 8 و 9)
👌و همینطور قرآن تصریح می کند که شیاطین هستند که سحر را ایجاد می کنند و به افرادی سحر را می آموزند و مردم را سحر می کنند : " وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ " ( بقره ١٠٢ )
❕در حالی که روشن است که شیاطین بر بندگان صالح خداوند که در راس آنان پیامبران هستند , تسلطی ندارند , یعنی نمی توانند پیامبران را تسخیر کرده و مثلا سحر کنند , چنان که خداوند به عدم تسلط شیطان بر بندگان صالح خداوند تصریح می کند : " إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى بِرَبِّكَ وَكِيلا " ( اسراء ٦٥ )
💠#ادامه 👇