بسيار متعهد و پايبند به اصول اخلاقی و انجام واجبات بود.
در شرايط بسيار سخت و هنگام درو و خرمنكوبی روزه مىگرفت.
كار سادهاى نيست. بايد حتماً ايمان و اراده پولادينی پشت قضيه باشد تا آدم بتواند دوام بياورد و كم نياورد. گاهی روزهدار بود، در حالى كه با بيل در گرمای تابستان كار مىكرد.
🔻راوی: فرزند شهید
#شهید_علی_نکیسا
#تلاشکی #بوشهر
#چزابه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
برای چهارمين بار كه به جبهه می رفت اين دفعه با دفعات قبل خيلی فرق می كرد.
حرف هايش و حركاتش بو و رنگ خاصی داشت كه باور نکردنی بود.
می گفت: خواب ديدهام كه مولايم علی (علیهالسلام) آمده به من گفتند: بايد بيایی.
مادرم هر كاری كرد كه فرصتی ديگر به جبهه برود فايده ای نداشت.
او حتی جای مزارش را تعیين كرده بود و علامت زده بود كه مرا اينجا دفن كنيد.
بر سر دفنش خيلی مشكلات به وجود آمد.
عمويم می گفت: او را در شوركی دفن كنيد.
برادرم گفت: اصلا امكان ندارد خودش وصيت كرده كه مزارش همين جا باشد.
🔻راوی: خواهر شهید
#شهید_الله_یار_اسماعیلی
#محمدطاهری #تنگستان
#آبادان
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
تلویزیون کوچک گوشه اتاق، برنامه روایت فتح را سیاه و سفید نشان میداد. مصاحبه ی خانواده شهدا با صدای شهید آوینی بود. محو تماشای برنامه بودم. حتی پلک هم نمیزدم. محمدجعفر من را در حال دیدن تلویزیون دید خنده ای بر روی لبانش نشست
و گفت:
مشهدی فاطمه یه روز این برنامه از تو هم مصاحبه میکنن.
تعجب کردم. دلم لرزید؛ اما نمیخواستم به آنچه در ذهن محمد جعفر بود فکر کنم. دست از دیدن برنامه برداشتم. نگاه به نگاهش دوختم
و گفتم:
این چه حرفیه میزنی؟
و جواب شنیدم بالاخره من هم یه روزی
شهید میشم!
ماه چشمهایم را بستم. دو سال بعد محمد جعفر در عملیات کربلای ۴ شهید شد و ۱۰ سال بعد پیکرش برگشت. یک سال بعد از بازگشت پیکرش
از برنامه ی شاهد با من و بچه ها مصاحبه کردند. بعد از ۱۱ سال به حرف محمد جعفر رسیدم!
🔻راوی: همسر شهید
#شهید_محمد_جعفر_سعیدی
#گناوه
#جزيره_سهيل
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
خط امام كه همان خط مستقيم الله است از آن جدا نشويد و در راه راست قدم برداريد و در اين راه بجنگيد كه جنگ كردن در راه اسلام شيرين است.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
يك روز به ما گفت: «كسی به من گفته كه به بچههايت بگو تا در راهپيمايی و تظاهرات عليه شاه شركت نكنند، زيرا افراد گارد آنها را مىكشند!»
من و برادرم منتظر بوديم تا بدانيم پاسخ پدرم به آن فرد چه بوده است. و او ادامه داد:
«من به او گفتم: اگر لازم شد، فرزند كوچكم رضا را بر دوش میگيرم و خودم هم به راهپيمايی مىروم.»
🔻راوی: فرزند شهید
#شهید_علی_نکیسا
#تلاشکی #بوشهر
#چزابه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
در این هنگام که ازیکطرف آمریکای جهانخوار تازیانه ستم خود را هرچه شدیدتر بر مسلمین بهوسیله صهیونیسم و صدامیان فرود میآورد و از طرف دیگر شوروی جنایتکار سرنیزه زور خود را در سینه مستضعفین فرو میکند. برای مسلمین ننگ است که در خانه بنشینند و این همه ظلم و جنایت را تماشا کنند.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_قاسم_مزیری_فرد
#برازجان #دشتستان
#فکه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
اين خاطره را هميشه بيان مىكرد:
روزى از خاکریزی بالا رفتيم و چند روحانى را ديديم كه از بس آنها را تيرباران كرده بودند تكه تكه شده بودند.
و اين صحنه براى اثبات حقانيت روحانيت شيعه برايم كافى است.
🔻راوی: پدر شهید
#شهید_مختار_دولت_جاوید
#آبدان #دیر
#خرمشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
محمدحسن بین مردم شناخته شده بود. وقتی بازار میرفتیم همه با وی احوالپرسی میکردند. اگر فقیری میدید حتماً پول یا میوه یا هر چیزی که خریده بودیم میداد و گاهی اوقات میشد وقتی به منزل میرسیدیم چیز زیادی برای خودمان نمانده بود. حتی لباسهایش را هم اهدا کرده بود
🔻راوی: همسر شهید
#شهید_محمد_حسن_ابراهیمی
#خورموج #دشتی
#گویان_آمریکای_جنوبی
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
از برادران حزبالله میخواهم که امام را تنها نگذارید و برای طول عمر امام دعا کنید.
و از خواهران حزبالله میخواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنند.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_محمد_آورند
#گناوه
#پاسگاه_بیرجند
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
از تبار رئیسعلی
🔊 وصیتنامه شهید اسدالله آهنجان 🔻گوینده: خانم مریم روایی #شهید_اسدالله_آهنجان #جم #جزیره_مجنون #
امروز سالروز شهادت شهید اسدالله آهنجان هست.
شادی روح این شهید عزیز و دیگر شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ناگفتههایی از معلم اخلاق شهید علیرضا ماهینی
🎙راوی: حاج نجف شاکردرگاه
#شهید_علیرضا_ماهینی
#بوشهر #روایتگری
#چزابه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
ایشان با اینکه مشغله ی زیادی داشتند و علاوه بر آن نظر به احترامی که مردم برای ایشان قائل بودند هیچ وقت به خود اجازه نمی دادند که از حقوق خود تخطی کند و به حقوق دیگران تجاوز نماید. وقتی که به تعاونی روستا جهت گرفتن کالایی می آمدند مثل بقیه می رفتند در صف هر چه به ایشان می گفتیم که شما مشغله زیادی دارید بیایید کالایتان را زود بگیرید تا بتوانید به کارهایتان نیز برسید، قبول نمی کرد. بعضی وقتها ایشان را می دیدیم که در صف نانوایی ایستاده و بعضی ها می آیند و توی صف می زنند اما ایشان با حوصله ی خاص صبر می کرد ند تا نوبتشان شود و نان بگیرند.
🔻راوی: آقای عبدالعلی نوبخت
#شهید_اسدالله_آهنجان
#جم
#جزیره_مجنون
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
من با ایشان سالهای زيادى در يك كلاس و در يك ميز درس خوانده ايم و در سال ۶۴ بعد از فارغ التحصيل شدن در كنكور سراسرى شركت كردم كه بعد از اعلام نتايج وى زودتر از من با خبر شده بود و به در منزل ما مراجعه و يك دفعه مرا در آغوش گرفت و زد زير گريه
گفتم على جان خير باشد
و بعد از چند لحظه گفت كه اسامى قبولين دانشگاه اعلام شده كه اسم من درست نفرات اصلى و تو در ليست ذخيره ها هستى و من چه جورى به تربيت معلم بروم گفتم برو دست خدا، خدا كريم است.
🔻راوی: احمد عاشوری (دوست شهید)
#شهید_علی_قاسم_پور
#اهرم #تنگستان
#جزیره_مینو
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
از خداوند شکرگزارم که به من لیاقت این داده که از جمله کسانی باشم که در راه او برای احیای دین او و در زمرۀ اصحاب امام حسین (علیهالسلام) باشم.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_اسدالله_آهنجان
#جم
#جزیره_مجنون
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
يك شب در پادگان آموزشی خوابيده بوديم. مسئولين آمدند و تير مشقی شليك كردند. عدهاى از بچهها ترسيدند و زير تخت افتادند. دو نفر از دوستان همراهش نيز از ناحيه پا مشكل اساسى پيدا كردند.
ولی او بلند شد و گفت:
اى بابا! چه خبر شده! اگه ما از صداى ترق تروق شما مىترسيديم كه اينجا نمىآمديم! مىخواهيد بچه بترسانيد!»
🔻راوی: همرزم شهید
#شهید_علی_نکیسا
#تلاشکی #بوشهر
#چزابه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
در سال ۱۳۵۲ با عباس به یکی از روستاهای همجوار میرفتیم.
به خاطر دور بودن راه هر روز مجبور بودم مسافتی را با موتور طی کنم از آنجایی که عباس علاقه زیادی به روستا و منظره های زیبای طبیعت داشت، یک روز هنگام رفتن به روستا با اصرار از من خواست تا او را نیز با خود ببرم؛ من هم پذیرفتم، سوار بر موتور شدیم و به راه افتادیم.
در حالی که نسیم سردی می وزید به چند کیلومتری روستای مورد نظر رسیدیم، پیرمردی با پای پیاده به سمت روستا در حال حرکت بود.
عباس از من خواست تا بایستیم لحظه ای با خود فکر کردم که شاید حادثه ای رخ داده؛ از این رو خیلی فوری توقف کردم، عباس پیاده شد و
گفت: این پیرمرد خسته شده شما او را سوار کنید من خودم پیاده می آیم.
چون جاده سربالایی بود و موتور هم بیش از دو نفر ظرفیت نداشت امکان سوار شدن عباس نبود، اتومبیل هم در آن جاده رفت و آمد نمی کرد و من مانده بودم که عباس را چگونه تنها در جاده رها کنم به عباس گفتم:
آهسته به دنبال ما بیا، من پیرمرد را به مقصد میرسانم و برمی گردم. پیرمرد را سوار بر موتور کردم و در حالی که نگران عباس بودم، به سرعت برگشتم تا او را بیاورم؛ ولی او برای این که به من زحمت بازگشت ندهد، آنقدر دویده بود که به نزدیکی های روستا رسیده بود.
🔻دوست شهید
#شهید_عباس_صفری
#محمد_عامری #تنگستان
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
براى اين كه ايرانی هميشه ايرانى باقى بماند و براى دفع متجاوز و براى رسيدن و براى گسترش اسلام عزيزمان به سوی جبهه بشتابيد و نگذاريد دشمن پيروز شود و بر ما تسلط گردد و جوانان در راه كسب علم و پيشرفت كشور از هيچ كوششی دريغ نورزید.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_بهرام_بهرامی
#ارغوان #دشتستان
#میمک
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
ما از شهادت فرزندم اطلاعی نداشتیم. البته دو برادرش می فهمیدند، ولی چیزی به ما نمی گفتند. تا این که «علی شموس» و «اسد یونسی» که از جبهه آمده بودند، به خانه ما آمدند.
من هم از آنها پذیرایی کردم، و احوال علیرضا را جویا شدم به آنها گفتم: چرا علیرضا نیامده؟ گفتند که او هم می آید. آنها پس از کمی گفت و گو رفتند.
با خودم گفتم «اسد» بی دلیل این جا نیامده بود. حتماً باید خبری باشد. ولی
با این حال نفهمیدم که علیرضا در جبهه، مسئول تقسیم غذا بوده، و به رزمنده ها داده است، که ناگهان خمپاره می آید و او و دوستش که تهرانی بود، شهید می شوند.
دلواپس و نگران بودم که مادر شهید «غلامرضا شریفی» آمد و خبر شهادت
علیرضا را به ما داد.
به اشتباه جسد علیرضا را به تهران، و جسد دوستش را که تهرانی بود به بوشهر آورده بودند بعداً که متوجه شدند آنها را انتقال دادند.شهید مقدار پول داشت که بر اساس وصیت خودش به امام جمعه دادیم تا به جبهه بفرستد.
🔻راوی: مادر شهید
#شهید_علیرضا_بحرینی
#بوشهر
#جزیره_مجنون
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
📸 | به عشق شهدا رأی میدهم
پ.ن: یادمان شهدای مسجد توحید بوشهر
#عکس
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
📸 مادر شهید محمد مهربانپور در حال رأی دادن به همراه تصویر شهید
#شهید_محمد_مهربان_پور
#لاور_شرقی #دشتی
#جزیره_مجنون
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
ای مردم شهیدپرور و مسلمان و انقلابی!
تا میتوانید انقلاب را یاری نمایید و پشتیبان امام امت باشید.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_مصطفی_احمدی
#برازجان #دشتستان
#پاسگاه_زید
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
شهید محمود با این که هنوز نوجوانی بیش نبود، برای همه ی ما الگویی کامل و به معنای واقعی کلمه، نمونه ی ایثار و از خود گذشتگی بود.
او دارای روحیه ای بسیار والا بود. جبهه او را از خود بی خود کرده بود. او انسان دیگری شده بود. چهره پر درخشش وی را وقتی به خط مقدم می رفت، هرگز فراموش نمی کنم در چشمانش نور شادی و ایمان به هدف برق میزد.
اگر کسی نمی دانست در جبهه چه خبر است و او را با این حال و هوا مشاهده می کرد، با خود میپنداشت که جبهه جای بسیار خوب و راحتی است. هرگاه در جبهه نبود، حیران و سرگردان به نظر میرسید گویی به دنبال گمشده ای می گشت.
🔻راوی: همرزم شهید «حسین ساقیان»
#شهید_محمود_بازگشا
#بوشهر
#زبیدات
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
در يكي از مناطق جنگي كه اينجانب با ايشان بودم چيزهاي فوق العاده اي از وي ديدم در يكي از شب ها كه نامبرده نگهبان بودند چون پست هاي نگهباني به طور دوساعته تقسيم بندي شده بود و مي بايست تا صبح به طور تقسيم بندي شده هر نفر دو ساعت نگهباني دهد ولي غلامحسين محمدي كه در همان شب كه نگهباني بودند تا صبح نگهباني دادند تا اين كه برادران ديگر از خواب بيدار نكند تا اين كه موقع اذان صبح همه را براي نماز صدا مي زند همگي تعجب ميكنند وقتي از نامبرده سوال مي كنند شما چرا اين كار را كرديد مي گويد هميشه اين موقعيت براي ايجانب پيش نمي آيد كه من سرباز امام زمان باشم چون يك شب نگهباني از هزار ركعت نماز ثواب آن بيشتر است .
🔻راوی: غلامرضا محمدی
#شهید_غلامحسین_محمدی
#شورکی #تنگستان
#نفت_شهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir