eitaa logo
از تبار رئیسعلی
536 دنبال‌کننده
427 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از عمليات والفجر۱، در منطقه فكه در كانالی نشسته بوديم. غروب بود. وضو گرفتيم و آماده شديم برای نماز مغرب و عشا. پنج نفر پشت سر جهانگير ايستاديم و نماز را به او اقتدا كرديم. نماز را شروع كرده بوديم كه صدای سوت خمپاره ۱۲۰ آمد. چند لحظه بعد خمپاره درست كنارمان منفجر شد. همه خيز رفته بوديم. يكی از بچه ها به نام آقای شبيری ازبچه های جهرم تركش خورد و مجروح شد. _ البته ايشان بعدها شربت شهادت را نوشيد _ گرد و خاك كه فرو نشست، ديديم يك نفر ايستاده و آنچنان غرق در نماز است و آنچنان حمد و سوره می خواند كه... و مثل باران بهاری اشك می‌ريزد، كی بود؟ جهانگير. السلام عليكم و رحمه الله و بركاته. سر را چرخاند. ديد بچه ها نماز نمی خوانند. پرسيد: چيزی شده؟ خمپاره ۱۲۰ كنارش منفجر شده بود، يكی از بچه ها هم مجروح شده بود اما او متوجه نشده بود. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 شهید احمد بازیار نهم آبان ۱۳۴۰ در روستای فاریاب از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت چهاردهم دی ۱۳۶۰ در گیلانغرب توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وقتی ما به اسارت در آمديم در حالى كه همه گرسنه و سرما خورده و زخمى بوديم شهيد در بين همه بلند شدند و گفتند: كه يك نفر از ما زخمى شده و در فلان جاست، و تقاضاى كمك كرد. عراقى‌ها هم يك برانكارد به ايشان دادند و به همراه يكى از بچه‌ها -كه چند روز بعد در اسارت بر اثر تصادف دار فانى را وداع گفت- رفتند و آن برادر زخمي را -كه دايی خودم مى‌باشد- آوردند. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بسيار فعال و پركار و پر جنب و جوش و پر تلاش بودند و هميشه سعی مى‌كردند كه كارهاى سخت تر را خود انجام دهند. اگر در خانواده حرفى يا بحثى پيش مى‌آمد، هميشه ايشان كوتاه مى‌آمدند، حتى در مقابل كوچكترها. و نسبت به مادر و پدرش علاقه و ارادتی خاص داشتند. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 بازسازی تصویر شهید اسماعیل برهان 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
موتورسیکلتی تازه خریده بود، هرموقع روستای اطراف کلاس داشت با وسیله نقلیه عمومی می‌رفت. وقتی جویا شدم چرا با موتورسیکلت خودت نمی روی؟ می گفت: مادر جان در روستای خودمان خیلی از اقوام و دوستان وسیله نقلیه ای ندارند، پس من سعی می کنم کمتر سوار وسیله نقلیه خودم شوم تا آنها حسرت بی وسیله ای را نخورند.        🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فكر كنم دومين روز عيد بعد از ازدواجمان بود. عيدی و حقوق را گرفته بود. وقتى مى‌خواستيم براى خريد به شهر برويم، ديديم مقدار ناچیزی از عيدی مانده است. وقتى سئوال كردم، متوجه شدم كه حدود چهار پنجم عيدی را بين فقرا و يتيم هاى روستا تقسيم كرده و مقدار خيلى كمى براى خودمان گذاشته و بعد با مهربانى خاصى گفتند: آن ها بيشتر از ما احتياج دارند. هميشه مى‌گفتند كه دنيا هيچ ارزشى ندارد و پايدار نيست 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد خيرانديش هنگام عزيمت به جبهه، در پاسخ به اصرار همسرش براى انصراف از رفتن به جبهه مى‌گويد: من در سپاهيان محمد ثبت نام كرده‌ام و هيچ‌كس نمى‌تواند مرا از رفتن بازدارد. لذا از دشتستان كه حركت كرديم شهيد خيرانديش سرور و شادمانی زایدالوصفی داشت و بيش از همه شوخى مى‌كرد و خنده و شادابی را به جمع ما مى‌آورد و براى خدمت به رزمندگان گوى سبقت را از همه ربوده بود و با تواضع و فروتنى مخصوص به خود به اصلاح موى سربچه ها مبادرت مى ‌ورزيد. 🔻راوی: سید قاسم موسوی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
از جبهه زياد صحبت می‌كرد و تمامى كارهايش در مورد جبهه بود هميشه با دوستانش با نرمی برخورد مى‌كرد. گوش به فرمان امام بود. مى‌گفت: اگر شهيد شدم به فرزندانم بياموز كه ادامه دهنده راهم و پشتيبان ولايت و رهبرى باشند. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بيشتر ايام با عطر خود را خوشبو می‌نمود و مى‌گفت: «چون بر كسى وارد شدى خوشبو باش و اين سنت پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.» 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت پدر شهید از پیکر سالم و خوشبوی شهید عبدالنبی یحیایی ۹ پس از شهادت 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بارها اين جملات را تكرار مى‌كرد: «از شروع جنگ تاكنون نيروهاى زيادى در قالب دسته، گروهان،‌ گردان، تيپ و به نام‌های مختلف به جبهه اعزام شده‌اند ولى هيچ‌كدام نتوانست مرا از خانه بيرون بياورد،‌ اما سپاهيان محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با جاذبه‌ عجيبی كه داشت مرا به ميدان جنگ كشاند و مى‌دانم كه تير يا تركش به من اصابت خواهد كرد. و به شوخى مى‌گفت:‌ «مو كه رفتُم!» 🔻راوی: سید قاسم موسوی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در خانه هم آرام و قرار نداشت و مدام شعار می‌نوشت و اعلاميه‌ها را جمع‌آورى و دور و اطراف محل پخش مى‌كرد. در اوخر دوم راهنمایى تظاهرات عليه شاه آشكار شد و نادر و صادق فعاليت‌هاى جدى‌ترى را شروع كردند. نوارهای سخنرانى امام را از بر و بچه‌هاى دانشجو مى‌گرفتند و بعد از گوش دادن پخش مى‌كردند و در همان سال بود كه انقلاب پيروز شد و بعد از پيروزى انقلاب و تشكيل بسيج نادر فعاليت‌هاى خود را آنجا ادامه داد و تعطيلات تابستانی سال سوم را در هنرستان آبادان ثبت نام كرد يك هفته بعد از جنگ در آبادان شروع شد و نادر در درست كردن سنگر و... كمك مى‌كرد. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
اخلاق ايشان با مردم بسيار خوب بود. نماز شب را ترک نمى‌كرد و خيلى به آن بهاء مى‌داد. رفت و آمد با سالخوردگان را سرلوحه كار خود قرار داده بود و به اين مسئله افتخار مى‌كرد. اكثر اوقات در مسجد و در بسيج بود. شهيد تقريبا ۳ ماه قبل از ازدواج و ۴ بار بعد از ازدواج به جبهه حق عليه باطل اعزام شد حدودا ۴۵ روز در قم دوره رانندگى لودر ديد. مى‌گفت تا جبهه هست، من هم هستم. عاقبت در شب سيزدهم ماه مبارك رمضان برابر با ۳ خرداد ۱۳۶۵ به فيض عظيم شهادت نائل گشت. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شب ها بيدار می‌شدم مى‌ديدم تا به نماز ايستاده و بعد از مدتی مى‌ديدم كه روى سجاده خواب رفته او را صدا مى‌زدم بلند مى‌شد وضو مى‌ساخت و دوباره به نماز مى‌ايستاد. خلاصه تا اذان صبح كه همه را بيدار مى‌كرد. برادرانش با او شوخى مى‌كردند. كه اسماعيل شب نمى‌گذارد ما بخوابيم. جواب داد: اگر شما ناراحت مى‌شويد من به اتاق ديگر مى‌روم، و رختخوابش را برمى‌داشت و به اتاق ديگرى كه كسی مانع نمازش نبود مى‌رفت. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهيد در شب عمليات کربلای ۴ كه همه بچه ها مشغول خداحافظی با هم بودند و لباس مى پوشيدند، مشغول نماز خواندن شد و طورى چهره شهيد طوسی نورانى شده بود كه اصلاً وضعيت ظاهرى شهيد كاملاً متفاوت شده بود. طورى كه دوستانش به شهيد طوسی مى‌گفتند: مگر كِرِم به خودت ماليده اى؟ شهيد لبخندی زد و گفت مگر اين جا كرم پيدا مى‌شود؟ 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وقتی به جبهه رفت یک نامه برای من فرستاد که ۳ روز قبل از شهادت به دست من رسید. حتی پدرم ناراحت شد که چرا برای من نامه نفرستاده است که من به ایشان گفتم فرق نمی کند شما بفرمایید نامه مرا باز کنید و بخوانید که در نامه نوشته بود: مواظب بچه هایت باش و به پدر هم سلام برسانید و به ایشان بگویید تا کشاورزی کند و دنبال مال دنیا نگردد. 🔻راوی: خواهر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در عيد فطر سال ۱۳۶۵ به اتفاق هم، به رفته بوديم. در مدت سه ماهی كه آنجا حضور داشتيم، عبدالرضا با رفتار و گفتار صحيح خود به نوجوانان و جوانان درباره امام و جبهه و ساير مسايل معنوى صحبت مى‌كرد و باعث شد تا عده زيادى به رفتن جبهه ترغيب شوند. در بين آنها مى‌نشست و با آنها سرودهای انقلابى تمرين مى‌كرد و آنها را به اسلام و انقلاب بيشتر آشنا مى‌كرد. از آنها مى‌خواست خانواده‌هايشان را تشويق كنند تا كمك‌هاى بيشترى به جبهه داشته باشند. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
از نظر شخصيت آن‌قدر بلند پرواز بودند که چند دقيقه قبل از شهادت به تمام همرزمانش که ۱۰ نفر در سنگر بودند، گفتند: شماها به داخل سنگر برويد، من خودم جلو گلوله‌ها را مى‌گيرم. 🔻راوی: احمد آقایی (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این انگشتر همه چیز من بود برای من خیلی با ارزش بود. یادگاری شهید بود که می‌خواستم به دست عروسم بدهم. برای من هیچ چیزی ارزشش بالاتر از این نبود و تقدیم پویش ایران همدل کردم. رهبرم سلامت باشه و زیر سایه‌اش زندگی کنم. جانم فدایت. من یک بار امام را از دور دیدم. دوست دارم رهبرم را هم ببینم. 🔻همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
از چيزى غير از خدا نمى‌ترسيد. هر کجا که سخت تر بود مى‌رفت. يادم هست که روزى در آبادان يک دکل ديده‌بانی بر پا بود، ايشان گفتند: به خدا قسم اگر فرمانده لشکر دستور بدهد به بالاى آن مى‌روم! حتى اگر زير باران گلوله باشد. اين نمونه‌اى از اطاعت ايشان بود 🔻راوی: احمد آقایی (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
موقعى كه از جايى برمى‌گشت تمام بچه‌ها به دورش جمع مى‌شدند. او بچه‌ها را روى دوش خود سوار مى‌كرد و با آنها بازى مى‌كرد. اگر در درس ضعيف بودند آنها را در همان درس تقويت مى‌كرد، به كمك همه مى‌شتابيد، حتى به بعضى از بچه‌هاى فقير يك تومان و يا پنج قِرانی مى‌داد و مى‌گفت بچه‌ها من به شما پول مى‌دهم شما با من بيائيد مسجد تا من تنها نباشم بعد از اينكه نماز خوانديم بعد برمى‌گرديم. بسيارى از بچه‌هاى محله‌ى ما بوسيله ابراهيم نمازخوان، مسجد رو و بسيجی شدند، بچه‌ها را به مسجد محمد حسن، پايگاه ابا عبدالله الحسين(علیه‌السلام) مى‌برد. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 شهید حسین تنگستانی سوم اردیبهشت ۱۳۲۸ در روستای درودگاه از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۳ در آبادان بر اثر اصابت ترکش به کتف شهید شد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خدايا پذيرا باش توبه ام را كه درمانده ز شرمندگی اجابتم را نگهدار از خطر رهبر هميشه بيدارم را كه باشد او را پيشوایی با ايمان را اى رهبر جانم من باشم هميشه جان فدايت اى تو در گوش من باشد هويدا جان ما از بهر تو باشد رويدا اى دريغا اى دريغا جانم فدای رهبرم جانم فدای قرآنم و مكتبم انقلاب از بود تو باشد مقاوم در جوار مملكت اى كرده عازم انقلابيونی از تبار حسينی رهسپار جبهه هاى حق و باطل همگى رفتند و جنگيدند و كشتند همگى رفتند عاشقانه سوى خداوند عادل اى خدا توفيق به ما ده كه در راه تو يك دل و يك جان رويم سوى شهادت 🔻 دست‌نوشته‌ شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 بازسازی تصویر شهید کرم بحرانی 🌴 کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir