eitaa logo
از تبار رئیسعلی
536 دنبال‌کننده
427 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
يك روز در مجلسى نشسته بود كه پول براى فقرا مى‌خواستن شهيد در جيبش نگاه مى‌كند وقتى متوجه مى‌شود كه پول ندارد ساعتش را از دستش باز مى‌كند و براى فقراء مى‌دهد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وقتى دخترش كوچك بوده است هنگامى كه وضو گرفته بود و آماده رفتن به مسجد بود مى‌آيد دخترش را بلند مى‌كند و می‌گويد و مى‌خواهم راه رفتن دخترم را ببينم چون ممكن است راه رفتن دخترم را نبينم چون شهيد مى‌شوم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
معلمين عزيز! به شغل شريفشان كه متعلق به انبياء است توجه وافر داشته باشند. درست عمل كنندتا از امتحانات الهى سربلند بيرون بيايند، كه فرهنگ سايه‌اى از نبوت است. به قول امام رحمةالله‌‌علیه: «فرهنگى‌ها سايه‌اى از نبى‌اند». و اين سايه بهترين عمل و الگورا براى نسل آينده در بر دارد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
روزی در باغ مشغول آبیارى بودم ، شهيد ابراهيمی با چهره اى شاد و لبی خندان به نزد من آمد. گفتم: خير باشد. گفت: وقت جهاد و جبهه فرا رسيده است، بايد اعزام شويد. گفتم: من به تنهايى؟ گفت: خير، من هم همراه تو مى‌آيم. گفتم: دست بده، دست درازكرد. بيل را در زمين فرو كردم و دست همديگر را به گرمى فشرديم. سوار بر موتور به خانه برگشتيم. ساعت دو بعد از ظهر به بوشهر رفتيم. در آن جا با او درباره انگيزه اش از رفتن به مصاحبه كردند، او در جواب گفت: «وظيفه هر مسلمان است كه در برابر دشمن غاصب بجنگد، من هم براى دفاع از دين و انفلاب و ميهن به جبهه مى‌روم». 🔻راوی: راشد حسينی، همرزم شهيد 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يك روز هنگام گشت زنی در منطقه ايستگاه ۷ آبادان به يك باغ و خانه برخورديم. باغ و خانه خالی از سكنه و پر از خرما و رطب بود. من به شهيد گفتم بيا چند حصير برداريم براى زير پای بچه‌های رزمنده ببريم. ايشان قبول نكردند و گفتند: ما آمده‌ايم از مردم و زندگی شان دفاع كنيم نه اين كه وسايل‌شان را برداريم. 🔻راوی: محمد معمار (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
همیشه به من می‌گفت: پدر! نمازت را در مسجد بخوان. موقعی که  مشغول کار در مزرعه بودم و وقت نماز بود به مزرعه می‌آمد و کار را از من تحویل می‌گرفت و می‌گفت: برو نمازت را بخوان سپس بیا تا من بروم نمازم را بخوانم. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
تير ماه سال ۶۷ كه ايشان از بسيج اهرم به جبهه اعزام شدند، گفتند: برادر عزيزم اين بار كه به جبهه می روم خيلی زود خبر شهادت من را دريافت می كنيد. پرسيدم از كجا میفهمی؟ ايشان گفتند: اين يك راز است فقط هر چه دلم می خواهد انجام بده. پرسيدم: چه كار بايد انجام دهم؟ گفتند: برادر، روستای سميل علی قبرستان ندارد هر وقت من را آوردند در زمينی كه دارم، يك قبرستان افتتاح كنيد تا مردم اين روستا و روستای همجوار از آن استفاده كنند. الله يار در مورخه ۱۱ تیر ۶۷ در فاصله چند روز به شهادت رسيد و در همان قطعه زمين به خاك سپرده شد كه هم اكنون بهشت الله يار اسماعيلی نام دارد. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
اوايل جنگ بود، مهاجرين زيادى به روستاى ما آمده بودند ما هم از تامين معاش زندگى در مضيقه بوديم. روزى متوجه شديم شهيد مقدار زيادى مواد غذایى از قبيل آرد، برنج و قابلمه، بشقاب و ديگر مايحتاج جمع كرده و مى‌خواهد برود. گفتيم كجا؟ ما به اين ها احتياج داريم. گفت: مهاجرين واجب‌تر از ما هستند. 🔻راوی: همسر برادر شهید (در دفن هستند) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سکوت در برابر این همه خیانت‌ها و جنایت‌ها در شأن یک مسلمان نیست و مسلمان پیوسته در حال مبارزه با کفر جهانی است و نمی‌تواند ساکت بنشیند ما شعار داده ایم و باید عمل هم بکنیم پس به گفته امام بزرگوارمان امام خمینی که فرمودند: "مسلمانان به پا خیزید و بر علیه کفر جهانی قیام کنید" ما هم طبق گفته امام قیام کرده‌ایم و عمل خواهیم کرد و همیشه در راه خدا بر علیه کفر جهانی مبارزه خواهیم کرد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خانمش وارد حیاط پدر شهید شد، پدر شهید حاج کرم توپال گفتند: مشهدی محمد خودش را روی کف سیمانی جلو درب خانه داخل حیاط انداخته و داره غلت میزنه... این کار انجام داده بخاطر آن که ناخواسته نماز صبحش قضا شده. همیشه هم در کنار پدر مشغول کار بود، کشورهای قطر و بحرین هم سفر کرده بود برای کمک به خانواده جهت تامین معاش. شخصیت دوست داشتنی داشت، و اقوام دوست بود و به بچه‌ها خیلی محبت می‌کرد. 🔻راوی: رضا شاکری (دوست شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید در رفاقت بسيار كم نظير بود به طورى كه محضر سادات بزرگ بردخون همچون حاج سيد محمد حسينی مى‌رفت و هر فرمانی كه مى‌دادند به نحو احسن انجام می‌داد. ايشان به همين خاطر بود كه خونش را حاضر بود براى امام حسين عليه‌السلام فدا كند زيرا به سخنان سادات گوش فرا مى‌داد و ارزش زيادى هم قائل بود. شهید هیچ وقت از کار و تلاش خسته نمی‌شد و همیشه می‌گفت خدا انسان را برای کار و زحمت آفریده، پس من هم به همین خاطر تا لحظه مرگ کار می‌کنم. 🔻راوی: دوست شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وصیت‌نامه شهید بلال زنگباری.mp3
1.47M
🔊وصیت‌نامه شهید بلال زنگباری 🔻گوینده: آقای قاسم بردستانی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید ابراهیم بردستانی.mp3
3.19M
🔊وصیت‌نامه شهید ابراهیم بردستانی 🔻گوینده: آقای سید کمیل روحی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وصیتنامه شهید حسین سلیمانی راد.mp3
2.29M
🔊وصیت‌نامه شهید حسین سلیمانی راد 🔻گوینده: خانم جباری 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید-جواد-حاجیانی.mp3
2.04M
🔊 مصاحبه با برادر شهید جواد حاجیانی 🎙مصاحبه کننده: خانم اسماء محمدی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
لحظه خداحافظی گفت: مى‌خواهم به جبهه بروم. اجازه مى‌دهی؟ در چشمانش خواهش و التماس موج مى‌زد. مى‌دانستم که تصميم خود را گرفته و راه و هدف خود را انتخاب نموده است. پس مزاحم او نشدم. لبخند زيبا و خوشحال کننده‌اى بر لب داشت، اما بغض سنگينی گلويش را چنگ مى‌زد. هرگز اين لحظه وداع آخر را فراموش نمى‌کنم. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
اى ملت ايران! خداى ناكرده نكند دست از مبارزه برداريد كه تازه انقلاب در آستانه پيروزى بزرگ قرار گرفته است و نياز به فداكارى و سرمايه گذاری بيشترى دارد. از خدا بخواهيد انشاءالله روزى نيايد كه زرق و برق و مال اندك دنيا و يا همسر و فرزند و راحتى دنيا، شما را فريب دهد، كه پشت آن عذاب خداست. دفاع از اسلام را بر هر چيزی كه برايتان عزيز است، مقدم شماريد. با هم قدر دفاع را بدانيد كه اگر اسلام برود و يا شكست بخورد، ناموس همه ما و شما تا قيامت از خطر كفار در امان نخواهد بود. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید بردستانی به خانه ما آمده بود و روی سکو گوشه ای روی خاک نشست. اعضای خانواده اصرار کردند که بلند شود و روی پتو بنشیند ولی او مانع شد و گفت: ‹‹ما از خاکیم و بسوی خاک بر می گردیم››. او به جبهه رفت و دیگر او را ندیدم. 🔻راوی: دوست شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
برای چهارمين بار كه به جبهه می رفت اين دفعه با دفعات قبل خيلی فرق می كرد. حرف هايش و حركاتش بو و رنگ خاصی داشت كه باور نکردنی بود. می گفت: خواب ديده‌ام كه مولايم علی (علیه‌السلام) آمده به من گفتند: بايد بيایی. مادرم هر كاری كرد كه فرصتی ديگر به جبهه برود فايده ای نداشت. او حتی جای مزارش را تعیين كرده بود و علامت زده بود كه مرا اينجا دفن كنيد. بر سر دفنش خيلی مشكلات به وجود آمد. عمويم می گفت: او را در شوركی دفن كنيد. برادرم گفت: اصلا امكان ندارد خودش وصيت كرده كه مزارش همين جا باشد. 🔻راوی: خواهر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید خیلی دوست می داشت به جبهه برود؛ ولی چون آن زمان در بردخون اعزام نیرو کمتر صورت می گرفت بنابراین بهترین فرصت را در برازجان پیدا کردند. احساس بسیار خوبی داتش؛ حتی چندین بار با شوخی به مادرمان می گفت:« به محض این که جبهه رفتم شهید خواهم شد.» شهید به نماز و روزه اهمیت بسیاری می داد. حتی در زمان کودکی هم به مجالس مذهبی می رفت و شرکت می کرد. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 شهید محمدرضا اسپرغم سیزدهم اردیبهشت ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان به دنیا آمد. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت هفدهم اسفند ۱۳۶۳ در بمباران هوایی زادگاهش بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در شهرستان بوشهر به خاک سپردند. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
دوربین عکاسی شهید غلامی هنگامی که ما کوچک بودیم. شهید احمد غلامی به همراه پدر، عمو و برادرانش علی و غلامحسین به خانه ما می آمدند. در آن سال ما کلاس اول دبستان بودیم و تاکنون دوربین عکاسی ندیده بودیم. او پیشنهاد داد: «بچه ها بیایید تا عکستان را بگیرم.» او با علاقه از تک تک ما عکس گرفت. بعدها به بحیری آمدیم . او به روی دیوار حیاط یکی از همسایگان ما کار می کرد. من کارگرش بودم. او به تازگی با همسرش آشنا شده بود. صبح ساعت ده به سرکار می رفتیم. او به من گفت: «اینجا بشور. اگر صاحب خانه آمد به او بگو کار داشت.» و سوار بر موتور مل گاودان رفت. او همچنین به جوشکاری نیز علاقه داشت. یک در حیاط درست کرد که اوایل انقلاب به روی آن نوشت «جمهوری اسلامی». این در هنوز موجود است. او در خانه حسین صمدیان پدر همسر غلامرضا سعیدی مشغول به کار بود. او چندل ها را ستون خانه کرد به روی آنها گچ زد. بعد از اتمام کار از وسط خانه به دور چندل به پایین آمد. صاحبخانه خیلی با او داد و بیداد کرد و گفت: «دست و پات می شکنی». اما او فقط می‌خندید. 🔻 راوی: احمد قائدی. از کتاب «نزدیک به آسمان» 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
از خبر شهادت ایشان قبل از اینکه ما مطلع شویم، اهالی روستا آگاهی داشتند. یک روز علت ناراحتی زن همسایه را جویا شدم که ایشان مریض بودن دخترش را بهانه کرد. در صورتی که خبر شهادت فرزندم را فهمیده بودند، ولی ما نمی دانستیم. شهید در انجام کارها خیلی مسئولیت پذیر بودند و کاری را که به عهده اش می گذاشتند به نحو احسن انجام می داد. اراده بسیار خوبی داشت و هر کاری را طبق برنامه انجام می داد. برای پاکیزگی و نظافت و نظم و انضباط هم اهمیت بسیاری قائل بود. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 شهید حسین تنگستانی سوم اردیبهشت ۱۳۲۸ در روستای درودگاه از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۳ در آبادان بر اثر اصابت ترکش به کتف شهید شد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir