eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
7.4هزار ویدیو
296 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌹 رفیق‌شهیدمْ‌یه‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ حرفتو👇بزن https://harfeto.timefriend.net/17284088555460 جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر ✌️💛✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
 می‌گوید: «محمد در جریان ، 5 روز در قرار گرفت و در « » گیر کرد. وقتی نجات پیدا کرد، بعد از سه ماه حضور در به خانه آمد. در هم وقتی از بین هزار نفر نیاز به 300 نفر بود، او کرد و باز بعد از سه ماه جنگ، 5 روز به خانه آمد. وقتی برگشت، بود. در را که باز کردم، گفتم: آمدنت را نداشتم محمد! خندید. 😁 توقع چنین حرفی را از من نداشت. من هم خندیدم. گفتم: هر خونی ندارد. انگار بهش برخورد که وقتی می‌خواست برای به برود، هی می‌رفت جلوی در و می‌آمد تو. بود. را در می‌دیدم. جایی در خانه تنها شدیم. پرسیدم: چیزی می‌خواهی بگویی که این دست و آن دست می‌کنی. من مادرم و این چیزها را می‌فهمم. چشم‌هایش برقی زد و شد. دست انداخت گردنم و گفت: آره مادر حرف‌های زیادی دارم که با شما بزنم. گفتم: شب همه دور هم می‌نشینیم و حرف می‌زنیم. قبول نکرد و گفت: ندارد. فقط با خودت باید صحبت کنم. شب، همه خوابیدند و من و محمد، تنها شدیم. نشستیم به حرف زدن تا صبح.» .... http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
با آن شب می‌گوید:  «محمد گفت که من دیگر از برنمی‌گردم و این ماست. به زیاد من برنمی‌گردد و ممکن است اگر برگشت، سر نداشته باشم. فقط کن که از علیه‌السلام جلو نیفتم. اگر شدم و راضی بودی، آن کفنی را که از برای خودت آورده‌ای و با آب شست‌وشویش داده‌ای، به تنم بپوشان و را که از آورده‌ای به گردنم بیاویز. نکن و اگر گریه کردی جلوی چشم دیگران نباشد. در تنهایی هر چه خواستی گریه کن.» قرص و محکم، تمام حرف‌هایش را شنیدم. شده بود. خواندیم و رفتیم دنبال کار و بارمان.» http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
! نوجوان قمی از روزی که محمد برای آخرین بار خانه را ترک کرد، می‌گوید: «وقتی آماده شد که برود، نگاهی به من کرد و گفت: محمدت را خوب نگاه کن. چیزی نگفتم نگاهش کردم از نگاه قاطعم فهمید که اهل و نیستم رفت و در در خانه قرار گرفت. بلند گفت: دیدار ما به قیامت. محمدت را نگاه کن! گفتم: برو بچه‌جان! تو را به علیه‌السلام بخشیدم. رفت و کمی آن‌طرف‌تر ایستاد. باز گفت: رفتم‌ ها! نمی‌خواهی محمدت را برای بار آخر نگاه کنی؟ داد زدم: برو بچه! تو را به و بخشیدم. قرار نیست وقتی چیزی را دادم، پس‌اش بگیرم. رفت. 21 روز بعد، خبر را آوردند. در حالی که 16 سال و 3 ماه داشت. ❤️❤️❤️❤️ چنین مادرهایی ما داریم ک حتی برای کشور ناموس اهل بیت از جون خودشون فرزنداشون میگذرن ـعاشـ💖ـقتونم مادران عزیز😍😍 ❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
خودم پسرم را به سپردم ا می‌گوید: «وقتی را آوردند، سه روز در در مانده بود. سه روز هم در نگه داشته بودند تا پدرش از برگردد. یک روز هم طول کشید تا کارهای و انجام شود. یعنی جمعاً 7 روز از شهادتش می‌گذشت. سر محمد خالی بود و فقط داشت. توی کاسه خالی سرش، پر بود از که و لابه‌لای پنبه‌ها بود. جنازه را خودم توی گذاشتم و خودم تلقینش را خواندم. وقتی دستم را از زیر سرش برداشتم، تازه دستم را رنگین کرد. دستم را نشان جمعیت دادم و گفتم: ببینید بعد از هفت روز خون تازه از سر محمدم جاری است. اما نکردم. محکم و استوار همه کارهایش را انجام دادم و آمدم بیرون. بعد هم که شد، روی قبر ایستادم و با از سلام‌الله علیها، سخنرانی کردم. به این که در ساعات آخر عمر ما خانم از ما راضی باشد.» جالب اینجاست که خودش قبل از آخر به گفته بود که این من است و دقیقا در همان نقطه به خاک سپرده شد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
دو سال و نیم بعد از شهادت محمد در سال 68 (تقریباً 28 سال قبل) حاج خانم از ناحیه پا دچار آسیب‌دیدگی می‌شود. خودش مایل نیست پایش را برای به دست پزشکان بسپارد. می‌گوید که اولین کار آن‌ها برداشتن از سر مریض است. راضی نمی‌شود. پیش محلی و تجربی می‌رود، اما باز هم نتیجه نمی‌گیرد و همچنان درد می‌کشد. خودش این ماجرا را این‌گونه توضیح می‌دهد: «از اول که دچار شکستگی پا شده بودم، به هم رفت و آمد می‌کردم، اما نمی‌توانستم کار کنم. برنج‌ها و سبزی‌های ناهار روز مانده بود و متولی هیات می‌گفت: اینجا کار زیاد است، اما کارکن کم داریم. مشغول کار شدم و زن‌ها را جمع کردم. بالاخره برنج‌ها و سبزی‌ها را پاک کردیم و آماده عاشورا شدیم.»
خانم منتظری از صبح عاشورای سال 68 می‌گوید و یک که سروصدای در به پا کرد: «من بعد از 10 روز درد و ناراحتی، خوابیده بودم. در ، دیدم دسته عزاداری جوان‌های محل به نزدیک می‌شود. پیشاپیش دسته، داشت سینه می‌زد. .یک دفعه یادم افتاد که ، شهید شده است. بعد، خوب دقت کردم. دیدم تمام بچه‌های دسته عزاداری، شهدای محله هستند. محمد من هم در میانشان بود. آن‌ها سینه‌زنان وارد مسجد شدند. من با زن‌های محل یک گوشه ایستاده بودم. محمد، دسته دوستانش را دور زد و آمد پیش من. دست انداخت گردن من و مرا بوسید. بهش گفتم: چقدر بزرگ شدی؟ گفت: اینجا همه ما بزرگ شدیم. یکی از بچه‌های محل به نام شهید آزادیان هم آمد پیش ما و گفت: بد نده حاج خانوم! محمد با تعجب گفت: مادر من چیزیش نیست. بعد، شال سبزی را که در دست داشت، از صورتم تا پا کشید و بست دور پایی که آسیب دیده بود.» این رویای صادقه به عالم واقع هم سرایت می‌کند و یک اتفاق عجیب و غریب رقم می‌خورد: «از خواب بیدار شدم و با تعجب دیدم که همه باندهایی که به پایم بسته بودم، کنار افتاده‌اند و همان شال سبزی که محمد در عالم خواب به پایم بسته بود، همچنان روی پای من است. پایم درد نمی‌کرد و از آن درد خلاص شده بودم.» http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
خانه‌ای برای حالا بعد از این همه سال، همان در   قرار دارد و مردم با از ماجرای شهیدی که مادرش را شفا داد، به آن مراجعه می‌کنند. به جز این‌ها در محل است که و و از آن می‌شوند. این مادر شهید، با حمایت مختلف، 600 خانوار را زیر پوشش دارد.. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
شـ❤️ـهید ـنگـ👁ـاهمـ به شفاعت تو چشمانش را قاب گرفته است... تا با خاطری قرص دل از این دنیای فانی بکند و پـ🍃ـر پروازش🕊 را بگشاید و بال زند در آسمان بیکران عـ💖ـشق شما 😔😔😔 سلام عصر تون بخیرو شادی امروز با در خدمت شما عزیزان بودم امیدوارم که حتما مطالعه کنید ان شاءالله ک این شهید بزرگوار دست همه مارو در این بگیرن و در ما باشن برای روح شهید محمد معماریان فاتحه+صلوات+وعجل_فرجهم ❤️❤️❤️❤️❤️ لطفا با فروارد پیامهای در آشنایی بیشتر این عزیزان باشیم تا سهم کوچیکی از لطف این عزیزان داشته باشیم 🌺🌺🌺🌺 حضور گرم شما باعث دلگرمی حقیرِ ممنون که هستین ❤️❤️❤️🌺❤️❤️❤️ درصورت با آیدی زیر در ارتباط باشید @Zahra_mab_62
#حدیث #حدیث_روز #امام_عصر #حضرت_مهدی_علیه_السلام : إنّا یُحیطُ عِلمُنا بأنبائِکُم و لایعَزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن أخبارِکُم ما از همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از خبرهای شما از ما پنهان نیست... بحار الأنوار : ج 53 ، ص 175 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانــ🌺ـو! زیبــاترین پنجــره ی دنیا،                         قــاب چــــادر توست!  وقتی چـادرت را کمی روی صورتت می کشی و با غـرورتمــام از انبـــوه نــ👀ـــگاه نـامـ❌ـحرمان عبور میکنی آنگاه تو میمانی و ⭐️❤نورُ علے نور❤⭐️ و چه زیباست انعکاس ⇦حیـــــا⇨از پشتِ این سنگـرِ سادهٔ سیاه سنگین ... ⬅️ #محجبه_واقعی؛ حجــابش را در شبکــه های اجتمـــاعی محکـم می گیرد! وحجــاب "گفتــــارش"را محکــم تر! #بانو #دختر #دخترانه #چادر #چادرانه #ححاب #نامحرم #شبکه_اجتماعی #گفتار #کلام #کپی_مطالب_با_هدیه_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهادت_هنر_مردان_خداست. . 👈خاطره ای از سردار شهید مهدی باکری ⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘ یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.  وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر. #باران_تندی هم می آمد. من رفتم دم #چادر_فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو .  #آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»  صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت« برو #آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..  توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»  گفتم « چرا ؟» ... گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد... #شهید_جاوید_الاثر_آقا_مهدی_‌باکری‌ #سردار_عاشورایی #اخلاص_بی‌ادعا #باران #سیل #شهردار #ارومیه #آقامهدی‌چنین‌بود.... ♡شادی‌روحشون‌#صلوات❤️ #شهادت #شهیدانه #رفیق_شهیدم #مهدی_باکری #کپی_مطالب_با_هدیه_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#همسفرانه ـچادرَٺـ را بھ سـرٺـ😇 ڪرد؎ و خنــدانـ گفٺــم، همسـرمــ💍 ـسرـگــرم دفـ⚔ـا؏ از ـحرم زهـرا(ع) شد...😍💚 #همسنگر #همسفر #همسرانه #همسفرانه #عاشقانه #عاشقانه_مذهبی #کپی_مطالب_با_هدیه_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4 #حجاب 💚 #مدافــع_چادر_مادر😌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺::🌺🌺 ❤️❤️❤️ تیک تاک سـ⏰ـاعت دوان دوان به لحظه عاشـ💖ـقی نزدیک میشود وقتی که ساعت00:00 میشود دل من در این لحظه هم آرام میگیرد سلامم را به میکنم سلام بر تو ای عالم
YEKNET.IR - monajat - 98.04.24 - mirdamad.mp3
5.44M
با (عج) 🍃به سینه جلوه ی حُسن نگار دارم من 🍃هزار سلسله از زلف یار دارم من 🎤سیدمهدی 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 🌷 🌷شبتون_امام_زمانی 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به توکل نام اعظمت 🌹🌹بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم🌹🌹 🌅صبح خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صــبح زیبایتان بخیر طـ🌅ـلوع روز جدید بر شما مبارک... 🌺🌺🌺🌹🌺🌺🌺 قدمـ👣ـهایش پر برکت... حضورش نعمت... هر لحظه اش غنیمت... و روح و جسم تان سلامت باد   🌼🌼🌼🌻🌼🌼🌼 http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4