eitaa logo
روزنگار کاشان l نقد و نظر
620 دنبال‌کننده
248 عکس
18 ویدیو
0 فایل
کانال «روزنگار» برای پر کردن اوقات فراغت شما با نقل روایت، لطیفه و خاطره نیست، فرصتی برای تأمل‌ و تفکر پیرامون مسائل اجتماعی منطقه کاشان است. خبرنگار: عبدالمجید رفیعی برزکی کارت شناسایی صندوق هنر 19202723 09139992367 @MajidRafieeBarzoki
مشاهده در ایتا
دانلود
روزنگار کاشان l نقد و نظر
یک یادداشت و چند پرسش 🔹مدیریت و مسئولیت/91🔹 🔸در دل یادداشتی که امروز در رسانه «اهل کاشانم» با امضا
انفجار و آتش‌سوزی شرکت تولید منیزیم دودی که فعالیت واحدهای آلاینده را برملا کرد 🔹مدیریت و مسئولیت/91🔹 🔸فاز دوم شهرک صنعتی جعفرآباد یا همان شهرک صنعتی امیرکبیر فاز 2 تا چندی پیش در محدوده و حریم شهری به حساب آمده و راه بر هر گونه مجوز فعالیت برای واحدهای صنعتی به خصوص واحدهای صنعتی آلاینده مسدود بود. 🔸شاید کسانی که با اتکا به قانون قرار گرفتن بخشی از فاز دوم شهرک صنعتی جعفرآباد در محدود و حریم شهری کاشان مانع استقرار واحدهای صنعتی -به خصوص آلاینده- در این شهرک شده بودند به آینده‌ای نزدیک می‌اندیشیدند که تا چند سال دیگر با توسعۀ شهری فعالیتی که قرار است قاتق نان جامعۀ کارگری شود با انواع و اقسام دود و مواد مذاب و آلایندگی به قاتل جان تبدیل شود! 🔸دور زمانی است که کاشان و کاشانیان داعیه استان شدن دارند ولی باید از داعیه‌داران توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقۀ کاشان پرسید این بخش از فاز دوم شهرک بر اساس چه منطق و استدلالی از محدود و حریم شهر خارج شد تا به قلمرو صنایعی درآید که صدای دود و خاکستر و آلایندگی آن یکی یکی در آمده و بدین طریق زد و بندهای پشت و پرده را برای استقرار چنین صنایعی برملا می‌سازد. 🔸چه کسی یا کسانی در حل و فصل این به اصطلاح مشکل -خارج کردن بخشی از فاز دوم شهرک صنعتی جعفرآباد از محدوده و حریم شهری- برآمده و راه را بر تنفس کاشان تنگ کرده و شهر را به محاصرۀ آلودگی واحدهای ریز و درشت درآورده‌اند؟! آیا تحقق استان کاشان با چنین افرادی و با چنین تفکراتی میسر است؟! 🔸به نظر می‌رسد با خارج کردن بخشی از فاز دوم شهرک صنعتی جعفرآباد از محدوده و حریم شهری راه برای استقرار شرکت‌های دارای کورۀ ذوب همواره شده است. در صورتی که پیش از این سر و کله‌شان حتی در نزدیکی کاشان پیدا نمی‌شد و در فاصله‌ای بسیار دورتر از شهرک صنعتی جعفرآباد -در مسیر کاشان، بادرود- فعالیت داشتند. 🔸اکنون مردم کاشان ظرف کمتر از سه ماه شاهد دو حادثه وحشتناک و خطرناک در همین شهرک صنعتی کاشان بوده‌اند که آلایندگی انفجار آن نیز تا ساعت‌ها هوای اطراف شهر را تیره و تار کرده به گونه‌ای که آلایندگی ناشی از این آتش‌سوزی تا پاسی از شب به راحتی از حوالی راوند قابل مشاهده بود. 🔸دودی که از انفجار کارخانۀ چدن سازان در چند ماه قبل و تولید منیزیم در چند روز قبل به هوا خاست جدای از آن که آتش بر سرمایه‌های شهر و کشور زد واقعیتی را بر ملا ساخت که قابل تأمل است؛ واحدهایی بی‌سروصدا در شهرک‌های صنعتی اجازۀ فعالیت گرفته‌اند که فعالیت‌های مخرب زیست محیطی آن در هاله‌ای از ابهام است! 🔸آیا همچنان سازمان‌هایی چون ادارۀ صمت چون سابق سکوت پیشه خواهد کرد یا افکار عمومی را محترم شمرده و پاسخ خواهد داد چگونه بخشی از شهرک صنعتی فاز دوم از محدوده و حریم شهری خارج شده و چه واحدهای آلاینده‌ای در آن مستقر شده و در حالت فعالیت است و مجوزشان از سوی چه فرد، ارگان یا سازمانی صادر شده است؟ 🔸اگر امروز متولیان واحدهای صنعتی و سازمان‌ها مسئول به راحتی مشکل شهرک صنعتی راوند را گردن مردم و توسعه شهری انداخته و می‌گویند ما پیش از بافت شهری به اینجا پا گذاشته‌ایم و اکنون بایستی با آلایندگی ناشی از شرکت‌های لنت‌سازی و مفتول مسی و بخارات آلومینوم و .... به قیمت از دست رفتن سلامت شهروندان کنار بیایید ولی قطعاً برای پیشگیری از استقرار واحدهای آلاینده در شهرک‌های صنعتی جعفرآباد بهانه‌ای وجود ندارد؛ تا دیر نشده است باید جلو استقرار واحدهای آلاینده در شهرک‌های‌ صنعتی جعفرآباد را گرفت. 🌺 تاریخ انتشار در رسانۀ اهل کاشانم شانزدهم دی‌ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
قلم تیز و چشم مثبت‌اندیش ✍️به قلم مدیرمسئول 🔹دانشگاه /39🔹 🔸برای نگارنده که یک خبرنگار بیش نیست جا
37.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای خان و خانۀ کاج 🔹 فرهنگ و هنر/37🔹 🔸«نایب حسین» و «ماشاءالله‌خان کاشی» خوش‌مان بیاید یا نیاید، بیش و پیش از هر چیز به «کاشان» شناخته می‌شود و جفاست که برای تبری جستن از او و اقداماتش، رد او را گرفته و به این طرف و آن طرف کشور دست یازیم که اگر چنین باشد «سهراب سپهری» که همه بدان می‌بالیم و فخر می‌فروشیم می‌گوید: «نسبم شاید برسد. به گیاهی در هند ، به سفالینه‌ای از خاك «سیلك». نسبم شاید، به زنی ... در شهر بخارا برسد 🔸«نایب‌حسین» و «ماشاءالله‌خان» بخشی از تاریخ کاشان ماست که شایسته است محققان و تاریخ‌پژوهان فارغ از حب و بغض همان‌گونه که هست دریابند و برای دیگران نقل کرده و روایت کنند و مسیر او را با سلیقه و نظر شخصی به بیراهه نبرند! 🔸کتاب «آقای خان» در 131 بخش و 386 صفحه با محوریت «نصرالله‌خان نیکفرجام» به زبان قصه و داستان به بخشی از تاریخ صد ساله گذشته پرداخته و سه چهار فصل آن نایبی است ولی گویا حرف و حدیث آن کل محتوا را تحت تاثیر قرار داده است. ⬅️ تاریخ انتشار: هجدهم دیماه1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آقای خان و خانۀ کاج 🔹 فرهنگ و هنر/37🔹 🔸«نایب حسین» و «ماشاءالله‌خان کاشی» خوش‌مان بیاید یا نیاید،
ارائه سند و مدرک 🔹باسلام وعرض ارادت 🔸 باعنایت به اینکه جنابعالی وهمه پژوهشگران وتاریخ نویسان مستحضرند، معمولا مناطقی مورد هجوم طاغیان قرار می گیرد که آباد وغنی بوده و مردمانش با سختکوشی زندگی عزتمندانه وشرافتمندانه ای داشته اند و حتی نیازهای شهرها ی اطراف خود را تا حدودی برآورده می ساختند و در مقابل هجمه‌ی غارتگران می ایستادند و برزک نمونه بارز این گونه مناطق بوده و هست. 🔸 اما استاد مشهدی نوش‌آبادی درسخنان خود درمورد چگونگی امرار معاش مردم شریف برزک در آن زمان شیوه انصاف و حرمت را رعایت نکرده‌اند چه خوب است استاد عزیز برای اثبات این سخنان خود سند معتبری ارائه کرده یا چنانچه در خصوص ادعای مطرح شده سند و مدرکی وجود ندارد شایسته است از مردم برزک عذرخواهی نمایند. 🔹 باتشکر سیدمحمدرضا مصطفوی
روزنگار کاشان l نقد و نظر
شفاف‌تر از شیشه 🔹 فرهنگ و هنر/35🔹 🌸علی مصلحی را خیلی وقت است می شناسم. آدم، سالم تر از این بشر تا
سرنخ اتفاقات قطار گردشگری و چوب حراج بر آبروی شهر و اعتماد عمومی 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸اظهار نظر فرماندار کاشان در خصوص رفتار اعضای ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان در مواجهه با مهمانان قطار گردشگری و انتشار آن در «رسانۀ اهل کاشانم» با هجمه‌ای از انتقادات کاربران فضای مجازی مواجه شد. ▪️مرور نظرات کاربران در «کامنت»های صحبت‌های فرماندار به وضوح بیانگر متوسط افکار عمومی نسبت به متولیان امر است ولی واقعیت ماجرا چیست و مشکل کدام است؟! آیا آن طور که فرماندار می‌گوید لجاجتی در کار است؟ آیا اعضای تور قطار گردشگری، فرهنگ شهر میزبان را رعایت نکرده‌اند یا رفتار اعضای ستاد «امر به معروف و نهی از منکر» محل اشکال و خارج از عرف بوده است؟ یا هیچکدام از این‌ها نیست و موضوع چیز دیگری است؟! 🌺 این یادداشت را در رسانۀ اهل کاشانم بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
سرنخ اتفاقات قطار گردشگری و چوب حراج بر آبروی شهر و اعتماد عمومی 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸اظهار نظر فرما
سرنخ اتفاقات قطار گردشگری و چوب حراج بر آبروی شهر و اعتماد عمومی 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸اظهار نظر فرماندار کاشان در خصوص رفتار اعضای ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان در مواجهه با مهمانان قطار گردشگری و انتشار آن در «رسانۀ اهل کاشانم» با هجمه‌ای از انتقادات کاربران فضای مجازی مواجه شد. 🔸مرور نظرات کاربران در «کامنت»های صحبت‌های فرماندار به وضوح بیانگر متوسط افکار عمومی نسبت به متولیان امر است ولی واقعیت ماجرا چیست و مشکل کدام است؟! آیا آن طور که فرماندار می‌گوید لجاجتی در کار است؟ آیا اعضای تور قطار گردشگری، فرهنگ شهر میزبان را رعایت نکرده‌اند یا رفتار اعضای ستاد «امر به معروف و نهی از منکر» محل اشکال و خارج از عرف بوده است؟ یا هیچکدام از این‌ها نیست و موضوع چیز دیگری است؟! 🔸مواردی از این دست در کاشان برای نخستین بار نیست و شوربختانه تجربه نشان داده است آخرین بار نیز نخواهد بود و کاملاً مسبوق به سابقه است. همین چند وقت پیش «کاشان» در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری صدر اخبار ایران و جهان قرار گرفت؛ همان‌جا که محمد جواد ظریف در مواجهه با تعدادی محدود که قصد برهم زدن جلسه تبلیغاتی و انتخاباتی داشتند کُت از تن بیرون کرد و حرف‌های زد که دستاویز رسانه‌های داخلی و خارجی شد تا چهرۀ کاشان و مردم این شهر را در اخلال و قانون‌شکنی در منظر دوست و دشمن سیاه کرده و تیره و تار جلوه دهد. 🔸باز کمی قبل‌تر «منصور فرجی» مدیر وقت حوزه‌های علمیه کاشان بر سر منبر فریاد برآورد و «کاشان» را در صدر اخبار ایران و جهان نشاند که در برخی از خانه‌های سنتی کاشان -دور از جان شما- «شراب» سرو می‌شود و به همین سادگی آبروی دارالمومنین کاشان را بر باد داد. 🔸باز کمی قبل‌تر جنجال بر سر ویدیویی تبلیغاتی یک شرکت دارای مجوز در یکی از خانه‌های سنتی کاشان که درآمد آن در جهت نگهداری کودکان بی‌سرپرست صرف می‌شود کاشان را سر زبان‌ها انداخت که ایهاالناس چه نشسته‌اید که فسق و فجور -دور از جان شما- سراسر شهر دارالمومنین کاشان را فرا گرفته است. 🔸آیا بیان مصادیقی از این دست کفایت می‌کند یا باز با مثال‌های دیگر وضعیت آشفته شهر را مرور کنیم؟ حتماً به خاطر دارید نحوۀ مواجهه تعدادی محدود به حضور یک بازیگر خانم در کاشان چه قدر در داخل و خارج سر و صدا راه انداخت و هنرمندان را در دفاع از این خانم به موضع‌گیری واداشت و باز کاشان را سر خط خبرها کرد! 🔸ساده‌انگارانه است چنین اتفاقاتی را ناشی از اقدامات افرادی معدود بدانیم که صرفاً به واسطۀ اعتقادات مذهبی و داوطلبانه در مجموعه‌ای به نام «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» گرد آمده‌اند تا بر اساس مبانی اعتقادی خود ادای تکلیف نمایند؛ که البته در جای خود ضروری و زحمات ایشان قابل تقدیر است. 🔸بدون تردید سرنخ این دست از اقدامات به اتاق‌های فکری می‌رسد که شناسایی و توقف آن توسط مسئولین ارشد شهرستان کار سختی نیست ولی قطعاً مطالبۀ اصلی مردم شهر و شهرستان شناسایی این گونه افراد نیست؛ افرادی که آگاهانه یا از روی ناآگاهی به سادگی بر اعتبار مردم دارالمومنین کاشان در فضای رسانه‌ای و مجازی چوب حراج زده و آبروی شهر و مردم شهر را در منظر داخلی و خارجی به بازی گرفته و اعتبار و اعتماد عمومی را قربانی می‌کنند. 🔸مردم می‌پرسند چرا گره‌ای که به آسانی با سرانگشت تدبیر باز می‌شود بایستی با دندان لجاجت گشود ولی اگر لجاجتی اتفاق افتاده کجاست و در کدام سطح است؟! آیا بهتر نیست «اجرا» یا «عدم اجرای برنامه‌ای» و «حضور» یا «عدم حضور فرد یا افرادی» در شهرستان در همان سطح ارشد و مدیریتی شهرستان به جمع‌بندی و نتیجه رسیده تا ناچار نشوند این گونه مسائل را به کف جامعه برده و هزینه‌ای هنگفت بر جامعه تحمیل نمایند؟! 🌺تاریخ انتشار در رسانۀ اهل کاشانم 18 دی‌ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آقای خان و خانۀ کاج 🔹 فرهنگ و هنر/37🔹 🔸«نایب حسین» و «ماشاءالله‌خان کاشی» خوش‌مان بیاید یا نیاید،
باز کردن باب گفت‌وگو پیرامون نایبیان بر اساس مستندات با رعایت صداقت و بی‌طرفی ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان 🔹باسلام وارادت 🔹ظاهرا این رشته سر دراز دارد! 🔸شایسته است درباب تاریخ معاصر منطقه‌ی کاشان، باب گفتگو و تحقیق براساس مستندات تاریخی ونه الزاماً شفاهی، باز شود تا زوایا و ویژگی‌های تاریخی با رعایت صداقت و بی‌طرفی کامل مورد ارزیابی وکاوش قرار گیرد. 🔸دراین راستا و در بررسی تاریخ نایبیان کمتر به علت‌ها و زمینه‌های ظهور و بروزاین «واقعه» پرداخته شده است. 🌸این یادداشت را در ادامه بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
باز کردن باب گفت‌وگو پیرامون نایبیان بر اساس مستندات با رعایت صداقت و بی‌طرفی ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو ه
باب گفت‌وگو پیرامون نایبیان بر اساس مستندات با رعایت صداقت و بی‌طرفی ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان 🔹باسلام وارادت 🔹ظاهرا این رشته سر دراز دارد! 🔸شایسته است درباب تاریخ معاصر منطقه‌ی کاشان، باب گفتگو و تحقیق براساس مستندات تاریخی ونه الزاماً شفاهی، باز شود تا زوایا و ویژگی‌های تاریخی با رعایت صداقت و بی‌طرفی کامل مورد ارزیابی وکاوش قرار گیرد. 🔸دراین راستا و در بررسی تاریخ نایبیان کمتر به علت‌ها و زمینه‌های ظهور و بروزاین «واقعه» پرداخته شده است. 🔹چند زمینه‌ی اصلی پیدایش نایبیان: 🔸اولین و مهمترین زمینه، وقوع خشکسالی و قحطی بی‌سابقه از حدود اوایل مشروطیت یعنی سالهای ۱۲۸۵به بعد که دربسیاری از نقاط ایران آنچنان قحطی وخشکسالی گسترش می‌یابد که براساس نقل های تاریخی حدود نیمی از جمعیت ایران تلف می شوند و کاشان وبرزک هم مستثنا نیستند. 🔸دیگر وقوع جنگ فراگیر بین الملل اول دراین سال‌ها وهجوم دولت‌های مهاجم مثل انگلیس و المان و روسیه وعثمانی و قربانی شدن ایرانیان در این جنگ چنانکه بیشتر شورش‌ها وغارتگری‌های مضبوط درتاریخ در این دوره ناشی از رقابت و نوچه‌پروری‌های این دول متخاصم بوده است 🔸اتفاقاً «نایبیان کاشان تماما تحت حمایت المانها بوده اند». 🔸زمینه‌ی دیگر ضعف حکومت مرکزی و اختلاف سردمداران مشروطه و خوانین و متولیان سیاست و دین و ادامه‌ی «دعوای مشروطه ومشروعه» و نبود سازمان‌های نظامی متمرکز که خودبه خود عامل «هفت تیر کشی قورباغه‌ها» می‌شود. 🔸عامل دیگر گرسنگی و بیکاری تعداد زیادی از مردم کوچه و بازار و استخدام اراذل واوباش با مزد «یک لقمه نان» توسط شورشیان وطاغیان. 🔸عوامل دیگری هم چون ظلم وفشار خوانین وسرمایه‌داران و محتکران که شدت درد را مضاعف می‌کرد. 🔸ناگفته نماند یکی از ویژگی‌های تبلیغاتی نایبیان که مورد اقبال عمومی واقع می‌شود غارت و «چپو»ی انبارهای گندم محتکران و پختن نان مجانی برای مردم گرسنه بوده است. 🔸مجموعه‌ی این عوامل و زمینه‌های مبسوط دیگر باعث ظهور این طایفه درکاشان می شود و نوچه‌ها وتفنگچی‌های این طایفه هم هرجا سراغی از توشه و غله و غذا می یافتند بدان هجوم می‌بردند و البته جاسوسان گرسنه و راپورت‌چی‌های محلی هم در ازای مواجبی ناچیز شریک دزد و رفیق قافله بودند چنانکه هنوز هم در حافظه‌ی جمعی برزکی‌ها این افراد خاطره ساز هستند. 🔸اما درباب مطلبی که استاد مشهدی بیان داشته‌اند نقل قول درست است و معمران ما هم بارها تعریف می کردند، اما «خوردن گوشت جانوران وحتی مردگان و ریشه‌ی درختان و غیره» مربوط به سال‌های قحطی و لااقل چند سال پیش از ظهور نایبیان است اما زمان حمله و غارتگری چند باره‌ی نایبیان وضع مردم برز ک نسبت به روستاهای اطراف مناسب بوده است و دلیل حمله‌ها هم همین وضع خوب برزکی‌ها بوده است. 🌸 با پوزش از محضر بزرگواران فرهیخته 🌺 تاریخ انتشار بیست و یکم دی ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
باب گفت‌وگو پیرامون نایبیان بر اساس مستندات با رعایت صداقت و بی‌طرفی ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی
ستیز تحقیق و تولد اندیشه ✍️ به قلم مدیر مسئول 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸«محمد مشهدی نوش‌آبادی» به پیشوند «عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان» و پسوند «تحقیق و پژوهش» آراسته است و فرق او با مردم کوچه و بازار حتی به صرف همین «پیشوند» و «پسوند» زمین تا آسمان است و به همین جهت حق و حقوقی بر گردن او خواسته یا ناخواسته قرار گرفته که شایسته است نسبت به حفظ و نگهداشت آن تمرین و ممارست به خرج داده و برای تک تک کلمات و واژه‌هایی که در عام و خاص به کار می‌گیرد دقت به خرج داده و برای طرح هر گزاره به الزامات آن توجه نماید. 🌺 این یادداشت را در ادامه بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
ستیز تحقیق و تولد اندیشه ✍️ به قلم مدیر مسئول 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸«محمد مشهدی نوش‌آبادی» به پیشوند
ستیز تحقیق و تولد اندیشه ✍️ به قلم مدیر مسئول 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸«محمد مشهدی نوش‌آبادی» به پیشوند «عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان» و پسوند «تحقیق و پژوهش» آراسته است و فرق او با مردم کوچه و بازار حتی به صرف همین «پیشوند» و «پسوند» زمین تا آسمان است و به همین جهت حق و حقوقی بر گردن او خواسته یا ناخواسته قرار گرفته که شایسته است نسبت به حفظ و نگهداشت آن تمرین و ممارست به خرج داده و برای تک تک کلمات و واژه‌هایی که در عام و خاص به کار می‌گیرد دقت به خرج داده و برای طرح هر گزاره به الزامات آن توجه نماید. 🔸البته گفت و گو بر بستر تحقیق و پژوهش چه بسا ممکن است به جنگ و دعوا بین محققان و پژوهشگران کشیده شود ولی این بدان معنی نیست که ناشی از خصومتی شخصی است و همان‌طور که در پایان جلسه نقد و بررسی کتاب «آقای خان» در خانۀ کاج پس از همۀ جنگ و جدل‌هایی که پیش آمد به لبخند بر لب و عکس یادگاری منتهی شد. 🔸همان‌طور که بر اساس نقد و بررسی و جنگ و جدل‌های علمی دوستی‌ها برقرار مانده و لبخندها، زیبایی عکس‌های یادگاری را دو چندان کرده است ولی این بدان معنی نیست که باری که که بر کلمات و واژه‌ها نهاده شده رها کرده و به سادگی از کنار آن گذر کنیم. 🔸محمد مشهدی نوش‌آبادی معتقد است راهزنی و غارتگری نایبیان در برزک بلایی بر سر مردم آورده که به ناچار در پهن چهارپایان می‌گشتند تا برای سد جوع دانه‌ای جو یا گندم بیابند و بدین طریق از گرسنگی رهایی یابند. 🔸علی‌القاعده گزاره‌ای است که ایشان بر اساس تحقیق و پژوهش بدان دست یافته است نباید آن را از باب تحقیر و توهین روستا یا شهری تلقی کرد، چه بسا که «سعید خیرخواه» نیز در یادداشتی که پس از آن به رشتۀ تحریر درآورده است اشاره کرده در زمان قحطی که بر کل کشور حاکم شد مردم به مرده‌خواری روی آورده و بر اساس مستندات پیدا و پنهان نیمی از مردم کشور از گرسنگی جان باختند. 🔸ولی تفاوت این گزاره با آن گزاره در این است که محمد مشهدی نوش‌آبادی آن را به غارتگری نایبیان ربط داده و «سعید خیرخواه» آن را با ظرافت و احترام رد کرده و گفته است اگر گرسنگی و گشنگی بر مردم برزک حاکم شده مربوط به دوران قحطی است و حتی به خوردن مردار و حیوانات - البته حرام‌گوشت- کشیده شده است. 🔸«سعید خیرخواه» با وجودی که به آشکار و ضمنی بسیار بر نایبیان و عملکرد ایشان تاخته است ولی نتوانسته اقدامات مطلوب ایشان را در حمایت از مردم فقیر منکر شود و یادآور شده که اینان بر انبارهایی که سرمایه‌داران از متاع مورد نیاز مردم گرده آورده و احتکار کرده‌اند تاخته و آن را بین مردم فقیر توزیع کرده‌اند. کاری که اگر در هر حکومتی انجام شود رنگ و لعاب ارزش پیدا کرده ولی چون قرار است نایبیان را از پیش دزد و راهزن بدانیم بسیار نرم و نازک از کنار آن گذشته و مسیر تحقیق را به کوچۀ علی چپ هدایت کرده‌ایم. 🔸و از همه مهم‌تر هنوز محققان دانشگاهی که بر طبل عدل و انصاف کوفته‌اند هنوز به این پرسش پاسخ نگفته‌اند چگونه غارتگران و راهزنان نایبی خود را در اینجا و آن جا گرفتار زمین و کشاورزی کرده و سربازان خود را بر آباد کردن آن گمارده‌اند. نسبت دزد و راهزن با زمین و کشاورزی از چه روست که پس از آن اسناد قنات سرداری را جمع آوری و کتاب کرده تا به عنوان سند جنایت ایشان بر سر تاریخ بکوبیم؟! 🔸البته نکته‌ای که جناب «سعید خیرخواه» بدان اشاره کرده و به نظر می‌رسد بایستی مورد توجه دو چندان قرار گیرد بسترهای تاریخی بروز چنین اتفاقاتی است و چه بسا اگر ما آن را در نیابیم و از شرایط امروز ، دیروز را قضاوت کنیم چه بسا راه به خطا رفته و جور به تاریخ کرده‌ایم. البته آن را نیز چه بهتر است از گوشه و کنایه‌هایی برای تسکین قضاوت‌های قلبی در امان نگه داشته و بر مدار بی‌طرفی گام برداریم و جمعی را که بخش عظیمی از کشور را تحت تأثیر اقدامات درست یا غلط خود قرار داده‌اند از هفت‌تیرکشی قورباغه‌ها متمایز نماییم. 🔸همان طور که در یادداشت پیشین بدان اشاره شد حاکمان بر لغات و کلمات چنانچه جانب عدل و انصاف نگه ندارند از حاکمان عرصه سیاسی و اجتماعی برای بسترسازی استبداد و خفقان بس خطرناک‌تر بوده و چه بسا میدان را بر گفت‌وگو تنگ کرده و بدین طریق اندک سوسوی نوری که قرار است بر زوایای تاریک تاریخ تابیده شود خاموش نمایند. 🔸اکنون شایسته است «محمد مشهدی نوش‌آبادی» بر مدار تحقیق و پژوهش مستندات تاریخی خود را برای ادعای مطرح شده ارائه و در ضمن توضیح دهد چگونه راهزنان و غارتگران نایبی -به زعم ایشان- بخشی از وقت و انرژی خود را صرف کشاورزی در مناطق مختلف شهر و روستا کرده و برای آبادانی آن همت کرده‌اند؟! 🌺 تاریخ انتشار: بیست و دوم دی‌ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
باب گفت‌وگو پیرامون نایبیان بر اساس مستندات با رعایت صداقت و بی‌طرفی ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی
زبان راجی نشانه‌ای از تمدن در کوهستان پیش از کویر ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان 🔸زبان راجی یا به تعبیر عامیانه «رایجی» گویش‌ها و لهجه‌هایی است که در بعضی از نقاط مرکز ایران از زمان‌هایی نامعلوم رواج داشته است. در منطقه‌ی کاشان گویش روستاهای اطراف مانند منطقه‌ی برزک و قمصر و قهرود تا شهرهای دورتر مانند دلیجان و نراق و محلات و خوانسار و غیره و همچنین در آران و بیدگل با عنوان «دهی» متداول بوده است. 🌺 این مقاله را در کانال «روزنگار» بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
زبان راجی نشانه‌ای از تمدن در کوهستان پیش از کویر ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
زبان راجی نشانه‌ای از تمدن در کوهستان پیش از کویر ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان 🌸بخش نخست 🔸زبان راجی یا به تعبیر عامیانه «رایجی» گویش‌ها و لهجه‌هایی است که در بعضی از نقاط مرکز ایران از زمان‌هایی نامعلوم رواج داشته است. در منطقه‌ی کاشان گویش روستاهای اطراف مانند منطقه‌ی برزک و قمصر و قهرود تا شهرهای دورتر مانند دلیجان و نراق و محلات و خوانسار و غیره و همچنین در آران و بیدگل با عنوان «دهی» متداول بوده است. 🔸به هر جهت در باب وجه تسمیه‌ی این زبان، باور غلطی مطرح است که می‌گویند چون این لهجه و زبان میان مردم رواج داشته است آن را رایجی گفته‌اند. با اندکی تامل می‌توان به غلط بودن این برداشت رسید چرا که اصالتاً همه جا زبان «راجی» گفته می‌شده است نه رایجی و دیگر آن که وقتی بیشتر دقت می‌کنیم، خویشاوندی این زبان و لهجه‌هایش با زبان قدیم منطقه‌ی ری با عنوان «رازی» در می‌یابیم. 🔸بنابر این، زبان راجی منطقه‌ی کاشان و شهرهای یاد شده و حتما شهرهای دیگری در ایران یا همان زبان رازی در تهران، ری و مناطق اطراف یکی بوده است. چنانکه شهر ری را در اصل در قدیم راگ می‌گفته‌اند و بنا بر تحولات زبان شناسی به «راز» تبدیل شده و اکنون با عنوان زبان رازی مشهور است. 🔸نکته‌ی دیگر که به نظر نگارنده آمد آن که وجه تسمیه‌ی این نام‌گذاری در اصل چه بوده است؟ چرا زبان راجی بیشتر در مناطق کوهستانی به ویژه در روستاها و شهرهای اطراف کاشان یا ری رواج داشته است؟ چنانکه خود شهر کاشان با قدمت ده هزار ساله به استناد آثار سیلک هرگز از چنین زبان و گویشی استفاده نمی‌کردند و در هیچ یک از مناطق شهری کاشان آن را نمی شناسند؟ 🔸بنابر این دلایل و شواهد دیگر می‌توان یک نظریه یا گمانه‌ی جدید را در باب این زبان و گویش مطرح ساخت و آن این که بنابر تحقیقات باستان شناسی و زمین شناسی، مناطق مرکزی ایران یعنی کویرهای نمک و لوت در اصل، در تاریخی نامعلوم دریا بوده‌اند و محل سکونت آدمیان اجباراً در سواحل این دریا قرار داشته است. چنانکه هنوز هم آثار سواحل دریایی در مناطقی مانند قمصر و برزک و جاهای دیگر به لحاظ وجود لایه‌های شن و ماسه و فسیل‌های ماهیان قابل اثبات است، پس زیستگاه قدیمی ساکنان منطقه‌ی مرکزی ایران همین کوهستان ها و جاهای بلند بوده است. 🔸البته شاید این ایراد وارد باشد که چرا در بعضی مناطق کویری مانند آران و بیدگل و ابوزیدآباد هم زبان «راجی» وجود دارد و پاسخ این شبهه آن است که به هر حال امکان مهاجرت و سکونت مردمان کوهستان در دوره‌های خشکی دریا به جاهای مختلف وجود دارد و این معنا ناقض نظریه‌ی ما نخواهد بود. 🔸به هر جهت، می توان این «نظریه‌ی زبانی» یا سکونتی را مطرح ساخت که ساکنان قدیمی مناطق مرکزی و کویرهای لوت و نمک در کوهستان‌های ساحلی اقامت داشته‌اند و به لحاظ پیوستگی جغرافیایی از طریق خشکی و احتمالاً وسایل حمل و نقل دریایی باهم مراوده و رفت و آمد می‌کردند. بدین لحاظ ما امروزه یک خویشاوندی ریشه دار زبانی و گویشی را در این مناطق شاهد هستیم و اتفاقا زبان و گویش مرکزی راجی در همین ارتفاعات و ساحل‌های قدیمی رواج دارد. 🔸ویژگی دیگر این زبان، وجه تسمیه یا نام گذاری قدیمی آن می باشد که به نظر نگارنده واژه‌ی راگ یا راک در اصل لغت به معنی تخته سنگ و کوه می باشد، چنانکه در فرهنگ های بین المللی و زبان‌هایی مانند انگلیسی «rock» به معنی سنگ بزرگ می‌باشد. بنابر این زبان و گویش راجی، زبانی است که ویژه‌ی کوهیان و اهالی صخره‌های بلند و سواحل مرتفع بوده است. چنانکه پیشتر یادآور شدیم، پیوستگی و خویشاوندی زبان راجی مثلاً از روستاها و شهرهای اطراف کاشان تا شهر ری از طریق کوهستان‌های مرتبط میسر بوده است و از آنجا که در منطقه‌ی ری (=راگ_راز) شیوع و فراگیری گسترده‌تری داشته است، بدین نام معروف شده است. 🔸ناگفته نماند، تمام گویش‌ها و لهجه‌های رایج همه زیرشاخه‌های زبان اصلی مادر یعنی فارسی باستان و میانه و بخشی، فارسی عصر ساسانی می‌باشند و این گستره در تمام پهنه‌ی بزرگ فلات ایران و سرزمین‌های مجاور با عنوان «ایران فرهنگی» رواج داشته است. این گستره و پهنه از مرز‌های چین و هندوستان تا دورترین نقاط مغرب زمین و سرزمین روم وجود داشته است و هنوز هم ریشه‌ها و رشته‌های زبانی و فرهنگی عامل ماندگاری فرهنگ باستانی ایران و آیین و فرهنگ مهری می باشد. 🔸این گفتار ادامه خواهد داشت. 🌺 تاریخ انتشار: بیست و ششم دی‌ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
زبان راجی نشانه‌ای از تمدن در کوهستان پیش از کویر ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
زبان راجی زمان پیدایش و وابستگی نام گویش به واژۀ «راک» ✍️غلامرضا براتی 🌺عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران سلام و درود، ■ نامعلوم بودن زمان این گویش به جهت واژگان، دستور و واکه ها پذیرفته نیست. اسناد محققان زبان فارسی مانند ناتل خانلری، خلف تبریزی، سرکاراتی، یدالله منصوری، حیدری وادقانی، ریاحی و . . . واژگان این گویش را به جهت پیشینه تاریخی از ماد، هخامنشیان و اشکانیان، ساسانیان و دوره سلجوقی به این سو آورده اند. ■ وابستگی نام گویش به واژه راک در هیچیک از حدود ۱۸۰ مقاله تحقیقی ادبیات فارسی از تمامی مجلات معتبر در ایران که گردآوری و چند بار مطالعه کردم، مورد اشاره نیست بلکه در مقالات متعدد، به دگرش نام راژی از نام پایتخت ماد باستان استناد شده است: راگا >> راگی >> راژی>> راجی>> رایجی ☆ اطلاعات بیشتر را در دیباچه فرهنگنامه راژی آورده ام. ارادتمند- غلامرضا براتی