روزنگار کاشان l نقد و نظر
خسارتی برای کاشان و فرهنگ و تمدن بر باد رفتهاش 🔹حامیان🔹 بخش پانزدهم 🔸امروز ویدیوی مراسم یک خیر
40 دانشگاه 40 دانشجو
🔹دانشگاه کاشان🔹
بخش شانزدهم
🔸این روزها جامعه آمریکا با اعتراضات دانشجویی در مخالفت با نسلکشی اسرائیل در غزه مواجه است. گفته میشود دامنۀ اعتراضات دانشجویی که از هفتههای پیش شروع شده روز به روز گستردهتر شده و تاکنون بیش از 40 دانشگاه این کشور را در بر گرفته است.
🔸دانشجویان آمریکایی با وجود حمله پلیس، تعلیق و برکناری برخی دانشجویان و اساتید همچنان بر خواستههای خود پافشاری کرده و از دولت آمریکا میخواهند دست از حمایت اسرائیل برداشته و جلوی جنایتهای این رژیم را بگیرد.
🔸دانشگاه کاشان در حمایت از اعتراضات دانشجویی دانشگاههای آمریکا تجمعی برگزار کرده که متأسفانه در عکسهای منتشر شده اثری از 40 دانشجو و استاد دیده نمیشود. دانشگاهی که برای خود شهری است و چندین هزار استاد، دانشجو و کادر اداری در خود جای داده است. آیا از این نشانهها میتوان نتیجه گرفت حقطلبی و ظلمستیزی دانشجویی در کاشان به خواب رفته است؟!
ادامۀ این یادداشت را در روزنگار بخوایند
⬅️ تاریخ انتشار: چهاردهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
40 دانشگاه 40 دانشجو 🔹دانشگاه کاشان🔹 بخش شانزدهم 🔸این روزها جامعه آمریکا با اعتراضات دانشجویی در
48.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تذکر یک استاد
🔸یکی از اساتید دانشگاه کاشان ضمن ارسال این ویدیو به مواردی اشاره کرده و یادآوری کردهاند تحلیلهای غیرواقعی روزنگار در خصوص دانشگاه کاشان ذهنیت منفی نسبت به این رسانه و دانشگاه به دنبال خواهد داشت.
🔸این تذکر را در پست بعدی بخوایند
روزنگار کاشان l نقد و نظر
تذکر یک استاد 🔸یکی از اساتید دانشگاه کاشان ضمن ارسال این ویدیو به مواردی اشاره کرده و یادآوری کرده
تذکر یک استاد
🔹🔹یکی از اساتید دانشگاه کاشان ضمن ارسال این ویدیو به مواردی اشاره کرده و یادآوری کردهاند:
🔸🔸در کلیپ منتشر شده حداقل ۱۵۰ نفر از اساتید و دانشجویان حضور دارند ولی در متن گفته شده حتی 40 نفر از اساتید و دانشجویان به این مراسم نیامدهاند. بنده در این ویدیو حدود ۷۰ استاد و بیش از ۶۰ دانشجو میبینم. حدود ۳۰ کارمند نیز اساتید و دانشجویان را همراهی کردهاند.
🔸🔸بررسی تعداد شرکتکنندگان در مراسم نسبت به تعداد کل اساتید و دانشجویان آن دانشگاه یک روش مناسب برای تحلیل نیست. همۀ اساتید و دانشجویان در زمان برگزاری راهپیمایی و تحصن در دانشگاه حضور ندارند و افزون بر این تعداد زیادی از دانشجویان در این زمان در کلاسهای درس حاضر شدهاند. برگزاری کلاس درس اینجانب در زمان برگزاری مراسم یک نمونۀ از آن است.
🔸🔸اگر این روش تحلیل را بپذیریم پس باید نمازگزاران یک مسجد را شمارش کرده و درصد آن را نسبت به محله و شهر محاسبه کنیم. آن موقع نتیجه خواهیم گرفت که درصد ناچیزی از مردم در نماز جماعت شرکت میکنند.
🔸🔸باور دارم حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه کاشان به ویژه در این برنامه که تبلیغ زیادی برای آن نشده بود و صرفاً ۲ ساعت قبل از برگزاری مراسم اعلام و اطلاعرسانی شد؛ خوب و قابل قبول است. فکر میکنم در سایر دانشگاههای کشور که از جمعیت دانشجویی و اساتید بیشتری برخوردار است، حضور در اینگونه مراسم شاید کمتر از این باشد.
🔸🔸به نظر میرسد تحلیلهای غیرواقعی «روزنگار» در خصوص دانشگاه کاشان ذهنیت منفی نسبت به این رسانه و دانشگاه به دنبال خواهد داشت. در هر صورت برای جنابعالی نیکی و زیبایی طلب مینمایم.
⬅️ تاریخ انتشار: پانزدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
تذکر یک استاد 🔹🔹یکی از اساتید دانشگاه کاشان ضمن ارسال این ویدیو به مواردی اشاره کرده و یادآوری کرد
سیاستهای قهری رئیس دانشگاه
🔹🔹یکی از کارکنان دانشگاه کاشان نظری متفاوت دارد و معتقد است بعضی از سیاستهای قهری رئیس دانشگاه یکی از دلایل عدم استقبال دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه کاشان در این مراسم است:
🔸🔸سلام و عرض ادب
🔸🔸دانشگاه کاشان تعداد 1135 نفر پرسنل اعم از کارکنان و هیات علمی دارد. افزون بر این تعداد دانشجویان این دانشگاه بالغ بر 8000 نفر است که در روز ذکر شده تقریباً همه در دانشگاه حضور داشتند. برنامه یاد شده در تمام گروهها اطلاعرسانی شده بود.
🔸🔸به نظر میرسد سیاستهای بعضاً قهری رئیس فعلی دانشگاه یکی از دلایل عدم استقبال دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه کاشان در مراسم مذکور است.
⬅️ تاریخ انتشار: پانزدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
سیاستهای قهری رئیس دانشگاه 🔹🔹یکی از کارکنان دانشگاه کاشان نظری متفاوت دارد و معتقد است بعضی از سیا
انفعال دانشجویی
🔹یکی از مدیران فرهنگی با کولهباری از دانش و تجربه ناشی از سالهای مدیریت فرهنگی و اجرایی در شهرستان در تحلیل کم و کیف مراسم حمایت از اعتراضات دانشجویان و اساتید آمریکا که در دانشگاه کاشان برگزار شد معتقد است:
🔸یکی از دوستان استاد یکی از دانشگاههای آمریکاست. چهل سال است که در آنجاست. مرتب با ایشان در تماس هستم. میگوید شما در ایران قدر کشور، نظام و رهبری را نمیدانید.
🔸دیروز میگفت مهمترین دانشگاههای آمریکا به هم ریخته و پلیس مستاصل شده است. پلیس با تهدید، ارعاب و کتک تعدادی از دانشجویان را بازداشت کرده ولی نتوانسته از پس تجمع دانشجویان برآید.
🔸حرکت دانشجویان موج بیداری است. اصلا بحث شیعه وسنی و مسائل دیگر نیست بلکه جنبش بیداری و عدالتخواهی و ظلم ستیزی است که دانشجو را بیدار کرده و به جنبش درآورده است.
🔸اما در ایران وضعیت به گونه دیگری است. گویا مانند ماهی در آب هستیم که قدر آب را نمیدانیم. ما در ایران اکسیژن و هوا داریم، امنیت کامل داریم و شب و روز به راحتی مشغول کار و استراحت هستیم. در جاده ها با فراغت بال سفر کرده و داخل پارکها چادر میزنیم و .....
🔸شرایط ایران در طول این چند دهه تغییر کرده است. یاد دارم در سال 57 برای کمک به طبس رفته بودیم. فوج فوج دانشجو برای کمک میآمد ولی آیا الان چنین است؟!
⬅️ تاریخ انتشار: پانزدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آزادی و مسئولیت 🔸بیشتر مردم واقعاً آزادی را نمی خواهند، زیرا آزادی شامل مسئولیت است و بیشتر مردم از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگیزه و نیاز
🔸معلمها عاشق کارشان هستند. عاشق این که با بچهها باشند و آموزش بدهند. خدا لطف کرده وجودشان را سرشار از مهربانی قرار داده و عشقی که لبریز میشود؛ کجا بهتر از کلاس درس و جمع دانشآموزان که صرف آن شود؟!
🔸نه این که حقوق و پول و مزایا برایشان اهمیت نداشته باشد؛ دارد! ولی نیازشان برای نثار مهر و محبت بیشتر از انگیزهشان برای دریافت پول و حقوق است!
🔸بازم روز معلم بر همۀ معلمها که هدیه خدا روزی زمین هستند مبارک باد.
⬅️ تاریخ انتشار: شانزدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
انفعال دانشجویی 🔹یکی از مدیران فرهنگی با کولهباری از دانش و تجربه ناشی از سالهای مدیریت فرهنگی و
دانشگاه بیحال و در خود فرورفته
🔹نگران نباشیم و صورت مسئله را پاک نکنیم. نخست بپذیریم که مسئلهای وجود دارد؛ آن وقت برای حل آن اقدام کنیم. از اتفاقات برای مچگیریهای سیاسی استفاده نکنیم. تمرین کنیم همان چه هستم ببینیم نه آنچه دوست داریم. تمرین کنیم آنچه هست بپذیریم نه آنچه که میخواهیم. رئیس دانشگاه ابتکار عمل به خرج داده و برای حمایت از اعتراضات دانشجویی آمریکا فراخوان راهپیمایی داده است ولی به نظر میرسد دانشجویان استقبال نکردهاند! علت چیست؟!
🔹یکی دیگر از اساتید دانشگاه کاشان معتقد است:
🔸به نظر من دانشگاه دیروز و امروز بسیار متفاوت شده است
🔸دانشگاه در دهه ی قبل و قبلتر از آن نقش بسیار مهمی در تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه ما ایفا کرده است ولی امروز دانشگاه ما بی حال و دچار یک در خود فرورفتگی شده که حتی مقام معظم رهبری اخیرا در جمع دانشجویان و فعالین دانشجویی فرمودند که من از دانشگاه و فعالین دانشگاهی راضی نیستم.
🔸به نظرم باید با اساتید و حتی دانشجویان سابق و امروز فعال در این خصوص به بحث و گفتوگو نشست.
🔸این مسائل علل مختلفی دارد
🔸به نظرم بخشی از آن سیاستزدگی و نیز دلزدگی دانشگاه از سیاست است. بخشی مربوط به تغییر اولویت دانشگاهیان از مسایل سیاسی و اجتماعی به اقتصادی است. جامعه دانشگاهی از آینده ی خود نگران است.
🔸اینها مواردی است که قابل بحث است.
🔸امروز بیشتر توجه دانشجو به فضای مجازی است به معنای رهایی در یک دریای بیکران اطلاعات خوب و بد که صرفا جنبه سرگرمی پیدا کرده و دانشجو را اسیر خود کرده است. از اینرو به فضای بیرون توجه کمتری دارد!
🔸امروز دل نگرانی دانشجو بیشتر معطوف به آینده مبهم خود بوده و به موضوعات پیرامونی بیتوجه شده است! اصولاً وقت گذاشتن برای این موضوعات در اولویتهای جوان دانشجوی امروز قرار ندارد!
🔸شایسته است مسئولین دانشگاهی راهکاری برای این آسیب پیدا کرده و سیاستگذاریها دانشگاه معطوف به آن باشد.
⬅️ تاریخ انتشار: شانزدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
انگیزه و نیاز 🔸معلمها عاشق کارشان هستند. عاشق این که با بچهها باشند و آموزش بدهند. خدا لطف کرده و
معصومۀ اخوان
🔸سرکار خانم معصومۀ اخوان بانوی نیکوکاری که هر از چند گاه از آمریکا به ایران آمده تا از بچههای بیسرپرست دیدن کند، چند روزی است که درآستانهی بهار و میلاد حضرت رسول (ص) و به عادت هر سال در زادگاه خود در کنار بچههای بیسرپرست این دو شهر از امید و بهار و آینده و عشق به بچهها سخن میگوید.
🔸...خوشبختانه در کاشان و آران و بیدگل کسانی که روح بزرگ و اندیشهی سترگ خانم اخوان را درک میکنند و میل همکاری با او را در خود دارند، کم نیستند. ولی فراموش نشود که خانم اخوان یک «فرهنگ» است که باید نهادینه شود. یک «ارزش» است که باید تقویت شود. یک «انرژی» است که نباید از دست برود.
🔸این گزارش را در روزنگار بخوانید.
⬅️ بازنشر: شانزدهم اردیبهشت ماه 1403
⬅️ تاریخ انتشار: ماهنامه بهشت پنهان / فروردین ماه 1389
روزنگار کاشان l نقد و نظر
معصومۀ اخوان 🔸سرکار خانم معصومۀ اخوان بانوی نیکوکاری که هر از چند گاه از آمریکا به ایران آمده تا از
نگین کاشان/معصومه اخوان
🔸سرکار خانم معصومۀ اخوان بانوی نیکوکاری که هر از چند گاه از آمریکا به ایران آمده تا از بچههای بیسرپرست دیدن کند، چند روزی است که درآستانهی بهار و میلاد حضرت رسول (ص) و به عادت هر سال در زادگاه خود در کنار بچههای بیسرپرست این دو شهر از امید و بهار و آینده و عشق به بچهها سخن میگوید.
🔸خانم اخوان انسان استواری است. سنیّ از او گذشته است. از ناراحتی قلبی نیز در امان نیست. اما فکر بچههای محروم مملکتش مشغلهی شبانهروزی اوست. در چند سال اخیر من از نزدیک شاهد دوندگیهای خستگی ناپذیر او برای تأسیس خانههایی در جهت نگهداری و سامان دادن به کودکانِ به حاشیه رانده شدهی جامعهی ایرانی بودهام. او فعّالیتهایش را از اقدام به راهاندازی دفتری برای کمک به کودکان باقی مانده از زلزله (در سراسر دنیا) در آغاز دههی هفتاد، شروع کرد و بعد (در ایران) رسیدگی به کودکان آسیب دیده از طلاق و ضربه خورده از پریشانیهای خانوادگی را در مسیر فعالیّتهای انسان دوستانهاش قرار داد.
🔸خوشبختانه در کاشان و آران و بیدگل کسانی که روح بزرگ و اندیشهی سترگ خانم اخوان را درک میکنند و میل همکاری با او را در خود دارند، کم نیستند. ولی فراموش نشود که خانم اخوان یک «فرهنگ» است که باید نهادینه شود. یک «ارزش» است که باید تقویت شود. یک «انرژی» است که نباید از دست برود.
🔸خانم اخوان برای دهها فرزند بینوای شهر ما یک «مادر» است که باید کاری کرد تا احساسات مادرانهاش زخمی نشود. او نه دروغ را میداند که چیست. نه از نیرنگها و دوز کلکهایی که در جامعهی امروز ایران رایج است، خبر دارد. همهی کسانی که با او سر و کار دارند این وظیفه را دارند که فرصت های اورا دستخوش تهدید قرار ندهند.
🔸بانوی نامدار شهر ما ناز پرورده است و در خانوادهی اصیلی تربیت شده است. عقدهایی از کسی به دل ندارد. اگر وقت فراغی داشته باشد با غیبت و تهمت هرز نمیرود. گل پروری و آرایش باغ و گوش سپردن به موسیقی ایرانی و خواندن کتاب و تر و خشک کردن شوهری که در سن شصت سالگی هنوز یکی از پرکارترین اساتید دانشگاه هاروارد، به حساب می آید، از امور روز مرهّی اوست. همسر، بچهها وخانوادهاش در آمریکا از جایگاه معتبری برخوردارند. بنابراین آنچه را که این بانوی شایسته در کشور و در زادگاه خود هزینه می کند، همه برخاسته از اصالتهای ذاتی اوست. اقبال دنیا نیز به او اقبالی است که از رهگذر رنج و زحمت حاصل شده است نه از مسیر رانت و مفتخوری.
🔸جامعهی ما میتواند از او درس انسانیت یاد بگیرد. جامعهی ما امروز بیش از هر چیز به انسانیّت نیاز دارد.
🔸انسان بودن و انسانی زیستن نیز تکیه کلام خانم اخوان در فرهنگسرای مهر کاشان بود.
🔸ناگفته نماند که این جلسه بر خلاف جلسه های پیشین که توسط هیئت امنای خانههای بهار برگزار میشد، نتوانسته بود درست برنامهریزی داشته باشد. و اگر صحبتهای خانم اخوان در پایان نمیبود، نشست بسیار کماثری از کار در میآمد. در جلسهی مزبور تعداد زیادی ازچهرههای شاخص آران و بیدگل نیز حضور داشتند. آقایان مسلم مکارم نژاد، عباس غیرتی، خاتمی، تمسکی، صنعت پور، دکتر کبرایی، مسعود فرزانگان، حاجی مظفّری و آقای آیت سنجر ( وکیل دادگستری) از جمله کسانی بودند که به چشم من آمدند.
🔸در این شب که با عنوان «همایش هماندیشی مراکز شبه خانواده بهاران «در فرهنگسرای مهر کاشان برگزار شد، دختر چهارسالهای از یکی از خانههای بهار(خانه بهشت) کاشان، در پشت تریبون قرار گرفت و با صدای ظریف و کودکانه خود، سرود ای ایران را برای حاضرین اجرا کرد.
🔸در موقع اجرای این سرود شاید کمتر کسی با خود فکر میکرد که خانم اخوان صحبتهای خود را همراه با اشکهایی آغاز خواهد کرد که این دختر چهارساله برای او برانگیخت.
✍️حیدرعلی عنایتی بیدگلی
ماهنامه بهشت پنهان / فروردین ماه 1389
⬅️ بازنشر: هفدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
نگین کاشان/معصومه اخوان 🔸سرکار خانم معصومۀ اخوان بانوی نیکوکاری که هر از چند گاه از آمریکا به ایران
پلنگ خیال من
🔸15 سال پیش به توصیه یکی از دوستان رسانهای نسخهای از ماهنامهای که مسئولیت آن را به عهده داشتم دست گرفته و از پلههای دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان بالا رفتم. بالاخره یکی از اساتید فرهنگی را یافتم. نشریه را تقدیم کرده و درخواست همکاری کردم. میدانستیم دستی به قلم دارد و میتواند کمک کند.
🔹نگاهی به من کرد. نگاهی به نشریه انداخت. صفحات آن را ورق زد. شناسنامه آن را مرور کرد و گفت چشم. خبر میدهم.
🔹شاید آن روزها پلنگ خیال من در نقشۀ ماه بود که چنگ در آن اندازد. نمیدانم دنبال این بود که سری در سرها درآورد. رسانهای شده و همه شهر او را شناخته و با نگاه تحسین نگاه کنند. ولی هرچه فکر میکنم ردی از این چیزها نمیبینم. خیلی سادهتر از این حرفها بود. آنچه به یاد مانده است به درست یا نادرست تصور این بود نفس جامعهای که در آن زندگی میکنیم بند آمده و نیاز به تنفس فرهنگی و رسانهای دارد.
🔸کمکی از آن استاد نرسید. بالاخره نشریه اضافه بر این که مستلزم تأمین هزینه است که به سختی با کم گذاشتن از زندگی شخصی تأمین میشد، افزون بر این نیازمند همراهی و همکاری شخصیتهای دانشگاهی و فرهنگی و رسانهای است. هرچه بود آن استاد به هر دلیل متقاعد نشد همکاری کند و شاید اندیشید کلاس درس و تربیت دانشجویان برای جامعه لازمتر است.
🔸دیشب با دعوت بزرگواری در جلسهای حاضر شدم. مهمان جلسه که شخصیت اندیشمندی بود ضمن برشمردن اقدامات ارزشمند خود در حوزه اجتماعی در کاشان، کشور و جهان، از کار در کاشان گلایه کرد. از نامهربانیهای سازمانها گفت و گفت: «یک فارغالتحصیل دانشگاهی نیافته که در قبال حقوق پای کار بایستد و متعهد به آن بماند» و تصادفاً استادی که از شرایط سیاسی و فرهنگی جامعه گلایه کرد.
🔸اکنون نتایج اقداماتِ پیش و پس 15 سال گذشته پیش روی ماست. نه اندک کار فرهنگی ما سودی به جامعه رسانده نه -به نظر میرسد- تربیبیافتگان دانشگاهی!
🔹این روزها -خوب یا بد - می گذرد ولی آنچه مسلم است اگر نگرانی برای جامعه وجود دارد مستلزم اقدامات عمیق و کارشناسی است تا حداقل برای آینده به کار آید!
⬅️ بازنشر: هفدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
پلنگ خیال من 🔸15 سال پیش به توصیه یکی از دوستان رسانهای نسخهای از ماهنامهای که مسئولیت آن را به
توصیه فرهنگ
🔸فرهنگ چیزی نیست که توصیه کنید!
روزنگار کاشان l نقد و نظر
توصیه فرهنگ 🔸فرهنگ چیزی نیست که توصیه کنید!
پشیمانم
🔸معصومه اخوان پس از 22 سال کار داوطلبانه در حوزه اجتماعی شهرستانهای کاشان، آران و بیدگل گفت: «پشیمان است»
🔸این بانوی نیک اندیش که همراه همسرش دکتر محمد فریور -جراح و فوق تخصص گوارش شاغل در بوستون امریکا- مهمان جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه کاشان بود به تشریح اقدامات اجتماعی و داوطلبانه خود و همسرش طی سالیان گذشته در منطقۀ کاشان، کشور و جهان پرداخت و گفت:
🔹گزارش این جلسه را در روزنگار بخوانید.
⬅️ تاریخ انتشار: نوزدهم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
پشیمانم 🔸معصومه اخوان پس از 22 سال کار داوطلبانه در حوزه اجتماعی شهرستانهای کاشان، آران و بیدگل گف
بانوی کاشان
🔹پشیمانم/بخش اول🔹
🔹معصومه اخوان پس از 22 سال کار داوطلبانه در حوزه اجتماعی شهرستانهای کاشان، آران و بیدگل گفت: «پشیمان است»
🔹این بانوی نیکاندیش که همراه همسرش دکتر محمد فریور -جراح و فوق تخصص گوارش شاغل در بوستون امریکا- مهمان جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه کاشان بود به تشریح اقدامات اجتماعی و داوطلبانه خود و همسرش طی سالیان گذشته در منطقۀ کاشان، کشور و جهان پرداخت و گفت:
🔸این صحبتها تکرار مکررات است. مطمئن هستم که بارها شنیدهاید. ما از 22 سال پیش تصمیم گرفتیم برای نگهداری بچههای بیسرپرست کاری انجام بدهیم. برای این کار بایستی خانههایی با ویژگی خاص دایر کرد.
🔸متولیان این خانهها باید از بچههای بیسرپرست مثل بچههای خودشان نگهداری کنند. برای هر خانه دو سرپرست، 5-4 مربی، یک خدمه و یک آشپز به کار گرفته میشود. کسی که مسئولیت خانه را به عهده گرفته باید حقوق و بیمه افرادی را که به کار گرفته است پرداخت کرده و تمام مخارج زندگی بچهها را تأمین کند.
🔸من با خودم گفتم کاشان شهر من است. شهر مذهبی است. شهر متمولی است. یک دختر کاشی به خارج رفته و بازگشته و میخواهد به بچهها کمک کند. من با این خیال، کار را شروع کردم. یک خانه در کاشان و یک خانه در آران و بیدگل راهاندازی کردیم. ابتدا با دایر کردن این خانه در این منطقه مخالفت شد ولی من قبول نکردم و گفتم کاشان، آران و بیدگل شهر من است و باید خانه در اینجا راهاندازی شود.
🔸معمولاً دادستان بچههای بیسرپرست را در اختیار بهزیستی قرار داده و ادارۀ بهزیستی این بچهها را در اختیار افرادی قرار میدهد که صلاحیت داشته و مجوزهای لازم برای نگهداری بچههای بیسرپرست را دریافت کردهاند.
🔸این بچهها به مدرسه رفته و به خانه باز میگردند. ما 22 سال پیش این کار را شروع کردیم. بچههای 7 تا 11 ساله را تحت پوشش قرار دادیم. خانهای در گذر باباولی خریداری کرده و به این کار اختصاص دادیم. من ابتدا از این کار خیلی خوشحال بودم.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و یکم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
بانوی کاشان 🔹پشیمانم/بخش اول🔹 🔹معصومه اخوان پس از 22 سال کار داوطلبانه در حوزه اجتماعی شهرستانهای
درخواست از دانشگاه
🔹پشیمانم/معصومه اخوان/بخش دوم🔹
🔸ما 22 سال پیش این کار را شروع کردیم. بچههای 7 تا 11 ساله را تحت پوشش قرار دادیم. خانهای در گذر باباولی خریداری کرده و به این کار اختصاص دادیم. من ابتدا از این کار خیلی خوشحال بودم.
🔸بعد با خودمان گفتم وقتی بچهها بزرگ شدند باید به شهر دیگری بروند. این موضوع برای ما ناراحتکننده بود. به همین خاطر تصمیم گرفتیم مقاطع بعدی هم راهاندازی شود. پس از مدتی همۀ مقاطع در کاشان راهاندازی شد. یک مقطع برای دختران و پسران 2 ساله تا 7 ساله باهم و پس از آن یک مقطع دخترانه و پسرانه - جداگانه - از بچهها 7 سال تا 11 ساله و مقطع بعدی 11 ساله تا 15 ساله و پس از آن 15 ساله تا 18 ساله راهاندازی شد. پس از آن حدود 20 آپارتمان فراهم شد تا بچههایی که به مقاطع دانشگاهی و بالاتر رسیدند و راه درست را انتخاب کردند این واحدهای آپارتمانی را در اختیارشان قرار بدهیم.
🔸برای 22 سال تمام کارهای این مراکز انجام شد. ولی اجازه بدهید یک گلایه بکنم. نه تنها دست ما گرفته نشد بلکه بسیاری از جاها مانعتراشی کردند. کاشان شهر متمولی هست. هزینههای زیادی برای کارهای متفاوت انجام میشود که البته در جای خودش لازم است ولی گویی از سرنوشت این بچهها غافل شدهایم. این بچهها میتوانند ایران را بسازند و اگر توجه نشوند میتوانند ایران را خراب کنند. بنابراین مستلزم توجه، حمایت و همکاری هستند.
🔸متأسفانه باید بگویم از هر طرف لطمه خوردیم. از سازمانهای مسئول مانند بهزیستی، تأمین اجتماعی و اداره کار به ما لطمه وارد شد. از طرف افرادی که با ما همکاری میکردند، لطمه وارد شد.
🔸افرادی که در این خانهها به کار گرفته میشوند باید فارغالتحصیل رشته روانشناسی یا علوم تربیتی و اجتماعی بوده و از صلاحیت لازم برای این کار برخوردار باشند. مربی در این خانهها 24 ساعت حضور داشته و 48 ساعت استراحت میکند. برای هر خانه یک سرپرست و چند مربی لازم است. ما نتوانستیم هیچ کسی برای این کار پیدا کنیم.
🔸جوانان بیکار هستند! از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و گوشیهای همراه را به دست گرفته ولی انگیزه و علاقهای برای کار ندارند. در این خانهها با زحمت یک مربی به کار گرفته میشود ولی گویی فقط دنبال این است که ساعت بگذرد و آخر ماه حقوق بگیرد. اگر مقداری هم کم و زیاد شود سراغ ادارۀ کار رفته و شکایت میکند و متأسفانه برخورد سازمانهای متولی در کاشان از همه جای ایران بدتر است.
🔸از طرف دیگر یک کارشناس بهزیستی برای بازرسی از تهران میآید. گویی محل زندگیاش زعفرانیه تهران است و میگوید «باید برای هر بچه یک اتاق و امکانات مستقل زندگی اختصاص داده شود» ولی به این موضوع بیتوجه است که ما باید بچهها را به گونهای تربیت کنیم که زندگیکردن را بیاموزند.
🔸ما برای این که درآمد پایداری برای خانهها ایجاد کنیم درآمد خانۀ گردشگری نگین و درآمد آن را وقف این خانهها کردهایم ولی اطلاع دارم برخی به جاهای دیگر و رستورانها مراجعه میکنند ولی به اینجا نمیآیند در صورتی که میدانند درآمد اینجا صرف نگهداری بچههای بیسرپرست میشود.
🔸من واقعاً پشیمان شدهام ولی بدان معنی نیست که از این کار دست بکشیم. ولی دلخوریم. من با این سن، سالی دو بار از آمریکا برای سرکشی و رسیدگی به امور خانهها به ایران میآیم. از فرودگاه به اینجا آمده و از همینجا به فرودگاه بازمیگردم.
🔸میخواهم از اساتید دانشگاهی خواهش کنم فقط ده دقیقه از وقت کلاس را به صحبتهای غیر مطالب درسی اختصاص داده و به جوانان طریق کار و مشارکتهای اجتماعی را آموزش داده و یادآوری کنند.
⬅️ تاریخ انتشار: بیستودوم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
40 دانشگاه 40 دانشجو 🔹دانشگاه کاشان🔹 بخش شانزدهم 🔸این روزها جامعه آمریکا با اعتراضات دانشجویی در
همه خوبی
🔹دانشگاه🔹
بخش هفدهم
🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» در جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه کاشان که با حضور «معصومه اخوان» همراه همسرش دکتر محمد فریور -جراح و فوق تخصص گوارش شاغل در بوستون امریکا- در خانه نگین برگزار شد گفت:
🔸بنده بارها به ایشان عرض کردهام شما همه خوبی دارید ولی یک بدی دارید! کار و زندگیتان خوب است. فرزندانتان آراسته به تحصیلات عالیه هستند. درآمد بیش از 60 سوئیت را برای فرزندان آسیبدیده اختصاص دادهاید. همۀ اینها خوب است. ولی یک خوبی کم دارید؛ با مردم صحبت کنید. اجازه بدهید به عنوان الگو به جامعه معرفی شوید. اجازه بدهید شخصیت شما و نگاه شما در جامعه منتشر شود.
⬅️ این گزارش را در روزنگار بخوانید
⬅️ انتشار: بیست و سوم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
همه خوبی 🔹دانشگاه🔹 بخش هفدهم 🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» در جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه کاشان که با
درد انسانیت
🔹دانشگاه🔹
بخش هفدهم
🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» در جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه کاشان که با حضور «معصومه اخوان» همراه همسرش دکتر محمد فریور -جراح و فوق تخصص گوارش شاغل در بوستون امریکا- در خانه نگین برگزار شد گفت:
🔸پیامبر فرمود چهار حق بر گردن هر مسلمان است. یعنی هر مسلمان مکلف به انجام آن است. نخست حقی که یک گنهکار بر گردن یک مسلمان دارد. یک مسلمان باید برای گنهکار درخواست مغفرت کند. دوم اگر کسی یک گام برای خدا برداشت و پشیمان شد باید مورد محبت مسلمانان قرار گیرد. باید یک مسلمان از او دفاع کند. سومین حق توجه به ضعفا که بر گردن هر مسلمان است.
🔸چهارمین مورد، حقی است که جناب دکتر فریور و سرکار خانم اخوان برای هرکدام از ما ایجاد کرده است؛ مسلمان باید نیکوکار را یاری کند، نیکوکاران را کمک کند.
🔸در شهری که باید از افراد نیکوکار تشکر شود یک هفته خانۀشان را تعطیل میکنند. به خاطر این که چند خانم -علیالرغم میل باطنی این بزرگواران- در آن قدم زده و فیلم آن در شبکههای مجازی منتشر شده است!
🔸یا این که چند سال قبل دانشگاه علوم پزشکی از دکتر فریور برای سخنرانی تخصصی در جلسهای دعوت کرده ولی شب قبل از آن دعوت خود را پس میگیرند! آیا این رفتار پاسداشت علم است؟! در حالی که هر وقت دکتر به ایران و کاشان میآید پذیرای بیمارانی است که به ایشان مراجعه کرده و دکتر بدون تکلف به درمانشان میکوشد!
🔸آیا شایسته است به جای این که از این دو بزرگوار برای اقدامات و مشارکتهای داوطلبانه و اجتماعی تکریم و الگوسازی شود این گونه رفتار کنیم؟! یک بار به بهانهای خانهای که درآمد آن برای فرزندان بیسرپرست است تعطیل کنیم و یک بار دعوت خود را از یک شخصیت علمی و دانشگاهی پس بگیریم؟!
🔸دکتر فریور پس از 60-50 سال زندگی در آمریکا و کار و تحصیل و تدریس در رشته تخصصی کتابی در حوزه دین و قرآن به نام «صراط مستقیم» به رشته تحریر درآورده که نشان از علایق و دلبستگیهای ایشان به قرآن است و به انجمنی با حوزه فعالیت شاهنامهخوانی توصیه میکند از دین و قرآن برای مخاطبانتان بگویید.
🔸بنده بارها به ایشان عرض کردهام شما همه خوبی دارید ولی یک بدی دارید. کار و زندگیتان خوب است. فرزندانتان آراسته به تحصیلات عالیه هستند. درآمد بیش از 60 سوئیت را برای فرزندان آسیبدیده اختصاص دادهاید. همۀ اینها خوب است. ولی یک خوبی کم دارید؛ با مردم صحبت کنید. اجازه بدهید به عنوان الگو به جامعه معرفی شوید. اجازه بدهید شخصیت شما و نگاه شما در جامعه منتشر شود.
🔸من نمیگویم آقای «دکتر فریور» امامزاده است یا سرکار خانم اخوان «قدیس»اند ولی باید آنچه خوبی است برای مردم بگوییم. بگوییم که امکان دارد بهترین زندگی در آمریکا برای یک زوج خوشبخت و موفق فراهم شود ولی انسانیت را فراموش نکرد. درد انسانیت را فراموش نکرد و لذتبخشترین دردها، درد انسانیت است و امیدوارم خدا از ما نگیرد.
⬅️ انتشار: بیست و سوم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
درد انسانیت 🔹دانشگاه🔹 بخش هفدهم 🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» در جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه کاشان که
«غوغای درون/حمیدرضا فهیمیتبار»
🔹دانشگاه🔹
بخش هجدهم
🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» همچنان با خود در جنگ و ستیز است! از گفتههایش چنین بر میآید! به نظر میرسد تا زمانی که کسی غوغایی در درون دارد و با خود میجنگد علیالقاعده سخنان دیگران را نمیشنود! وقتی کسی سخن دیگران را نشنیده سخن گفته و سخنرانی میکند سخنش نافذ نیست و فایدهای در بر ندارد!
🔹شاید حضور متعدد در کلاس درس و جلسات سخنرانی و ایستادن پیدرپی در جایگاه متکلم وحده این مشکل را افزون کرده است! پیش از این -در مطلب جلسه خیرین با مشاور وزیر و دبیر ستاد خیرین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - اشارهای به آن شد ولی شنیدن صحبتهای ایشان در جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه در خانۀ نگین با حضور محمد فریور و معصومه اخوان این شک و شبهه را بیشتر کرد!
🔸 این مطلب را در روزنگار بخوانید.
⬅️ انتشار: بیست و چهارم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
«غوغای درون/حمیدرضا فهیمیتبار» 🔹دانشگاه🔹 بخش هجدهم 🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» همچنان با خود در جنگ و
غوغای درون و دغدغههایی که همچنان بیپاسخ مانده است
🔹دانشگاه🔹
بخش هجدهم
🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» همچنان با خود در جنگ و ستیز است! از گفتههایش چنین بر میآید! به نظر میرسد تا زمانی که کسی غوغایی در درون دارد و با خود میجنگد علیالقاعده سخنان دیگران را نمیشنود! وقتی کسی سخن دیگران را نشنیده سخن گفته و سخنرانی میکند سخنش نافذ نیست و فایدهای در بر ندارد!
🔹شاید حضور متعدد در کلاس درس و جلسات سخنرانی و ایستادن پیدرپی در جایگاه متکلم وحده این مشکل را افزون کرده است! پیش از این -در مطلب جلسه خیرین با مشاور وزیر و دبیر ستاد خیرین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - اشارهای به آن شد ولی شنیدن صحبتهای ایشان در جلسه قرائت قرآن کارکنان دانشگاه که در خانۀ نگین با حضور محمد فریور و معصومه اخوان این شک و شبه را بیشتر کرد؟!
🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» احساس تواضع و فروتنی دارد یا ندارد؟! فلسفه آشناییاش با «محمد فریور» چه بوده است؟! پس از اولین آشنایی تا منزل به چه اندیشیده و چگونه حال آشفتهاش را نتوانسته از خانواده پنهان کند؟! برای چه به کمک زوج خیّر شتافته و آیا در مقابل همکاری با «محمد فریور» و همسرش برای فعالیتهای داوطلبانه اجتماعی انتظار متقابل از این زوج کانادانشین برای اقامت خود و فرزندانش دارد یا ندارد؟!
🔹همۀ اینها و مواردی از این دست دغدغههای شخصی یک فرد است! شاید جنگ و ستیز درونی است که به زبان رانده میشود! هرچه هست بیان و مرور آن نه تنها ضرورتی ندارد بلکه در راستای حل مسئله نیست؛ مسئلهای که به وضوح توسط مهمانان جلسه -«محمد فریور» و «معصومه» اخوان- مطرح شده ولی پاسخ درخوری نیافته است!
🔹معصومه اخوان در جلسه به صراحت مسئلۀ خود را مطرح کرده و میگوید پس از 22 سال فعالیتهای داوطلبانه در فضای اجتماعی کاشان پشیمان است! برای چه پشیمان است؟!
🔸1-متأسفانه باید بگویم از هر طرف لطمه خوردیم. از سازمانهای مسئول مانند بهزیستی، تأمین اجتماعی و اداره کار به ما لطمه وارد شد. همچنین از طرف افرادی که با ما همکاری کردهاند، لطمه وارد شده است.
🔸2-جوانان که از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند گوشیهای همراه به دست گرفته ولی انگیزه و علاقهای برای کار ندارند. هنوز یک فارغالتحصیل دانشگاهی نیافتهایم که با عشق و انگیزه اجتماعی با مجموعه همکاری کند.
🔸3-مربی که با زحمت در این خانهها به کار گرفته میشود گویی فقط دنبال این است که ساعت و روزها بگذرد و آخر ماه حقوق بگیرد. اگر مقداری حقوق کم و زیاد شود سراغ ادارۀ کار رفته و شکایت میکند و متأسفانه برخورد سازمانهای متولی در کاشان از همه جای ایران بدتر است.
🔸4- رفتار بازرسین بهزیستی که از تهران به اینجا میآیند اصلاً مناسب نیست!
🔸5- درآمد خانۀ گردشگری نگین برای تأمین هزینۀ فرزندان بیسرپرست درنظر گرفته شده است ولی برخی باوجودی که از این موضوع اطلاع دارند به آن بیتوجه بوده و از اماکن دیگر استفاده میکنند!
🔹نظر و پاسخ «حمیدرضا فهیمیتبار» به عنوان یک صاحبنظر دانشگاهی در پیام قبلی آمده است ولی شاید بتوان گفت چکیده آن چنین است:
🔸آیا شایسته است به جای این که از این دو بزرگوار برای اقدامات و مشارکتهای داوطلبانه و اجتماعی تکریم و الگوسازی شود این گونه رفتار کنیم؟! یک بار به بهانهای خانهای که درآمد آن برای فرزندان بیسرپرست است تعطیل کنیم و یک بار دعوت خود را از یک شخصیت علمی و دانشگاهی پس بگیریم؟!
⬅️ انتشار: بیست و چهارم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
درخواست از دانشگاه 🔹پشیمانم/معصومه اخوان/بخش دوم🔹 🔸ما 22 سال پیش این کار را شروع کردیم. بچههای 7
تغییر فرکانس
🔸«آلبرت انیشتین» جملۀ معروفی دارد که میگوید: «ما نمیتوانیم مشکلاتمان را با همان سطح آگاهی حل کنیم که آن را به وجود آوردهایم.» انیشتین به یکی از بزرگترین اشتباهات بشر اشاره دارد؛ بشر وقتی با مشکلی روبرو می شود دنبال حل آن از همان جایگاه و فرکانسی است که مشکل رو ایجاد کرده است!!
روزنگار کاشان l نقد و نظر
غوغای درون و دغدغههایی که همچنان بیپاسخ مانده است 🔹دانشگاه🔹 بخش هجدهم 🔹«حمیدرضا فهیمیتبار» همچ
محسن نیازی
🔹دانشگاه کاشان🔹
بخش نوزدهم
🔸«محسن نیازیِ» شهر ما خوشبختانه پروفسور است و اخیراً در جایگاه یکی از 65 اساتید نمونه دانشگاهی کشور ایستاده است. شخصیت علمی که در فراز و نشیب زندگی طعم تلخ مسائل اجتماعی را چشیده و کشیده است. اکنون نیز با محوریت همسر در خط مقدم فعالیتهای داوطلبانه اجتماعی قرار گرفته است. افتخاری برای کاشان و مایۀ فخر و مباهات است ولی ...
⬅️ این یادداشت را در روزنگار بخوانید
⬅️ تاریخ انتشار: بیستوششم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
محسن نیازی 🔹دانشگاه کاشان🔹 بخش نوزدهم 🔸«محسن نیازیِ» شهر ما خوشبختانه پروفسور است و اخیراً در جای
مسائل اجتماعی و تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی
🔹دانشگاه کاشان🔹
بخش نوزدهم
🔸«محسن نیازیِ» شهر ما خوشبختانه پروفسور است و اخیراً در جایگاه یکی از 65 اساتید نمونه دانشگاهی کشور ایستاده است. شخصیت علمی که در فراز و نشیب زندگی طعم تلخ مسائل اجتماعی را چشیده و کشیده است. اکنون نیز با محوریت همسر در خط مقدم فعالیتهای داوطلبانه اجتماعی قرار گرفته است. افتخاری برای کاشان و مایۀ فخر و مباهات است.
🔸افزون بر این، آنچه در گزارشهای تصویری دانشگاه کاشان به چشم میآید «محسن نیازی» از معدود اساتیدی است که همراه جریان حاکم است و به تبع جریان حاکم همراه اوست بنابراین هزار و یک اشکال و ایرادی که اساتید دانشگاهی، مدعی هستند پیش روی اقدامات تحقیقی و پژوهشیشان قرار دارد برای ایشان نه تنها وجود ندارد بالتبع از حمایتهای لازم برخوردار است.
🔸اخیراً در همین کانال به دو «مسئله اجتماعی» اشاره شده که از اتفاق مورد تایید بسیاری قرار گرفت. نخست عدم همراهی دانشجویان دانشگاهی با اعتراضات حقطلبی و ظلمتیزی دانشجویان آمریکا بود که مفصل در خصوص آن صحبت شد و دوم ادعایی است که توسط بانوی خیّر کاشانی مطرح شد که پس از 22 سال فعالیت داوطلبانه در حوزه اجتماعی شهرستانهای کاشان، آران و بیدگل پشیمان است!
🔸نمیدانم اجازه دارم به عنوان یک شهروند گفتوگو پیرامون این مسائل را از ایشان به عنوان یک محقق و صاحبنظر دانشگاهی طلب کنم یا خیر؟! البته لازم به ذکر است پیش از این بارها بخت خود را آزموده و شوربختانه رخت خود را برکشیدهام ولی با این وجود اگر کسی با ایشان ارتباط داشته و مورد توجه است پادرمیانی کرده تا در گفتوگویی بررسی شود:
🔸 آیا تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی کاشان برای این گونه مسائل اجتماعی حرفی دارد یا خیر؟!
⬅️ تاریخ انتشار: بیستوششم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
علی هاشمی طاهری 🔹تصمیمسازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیستونهم 🔸گفتن از عملکرد «آقای هاشمی طاهری» باز
خط انقلاب / خط رهبری
🔹تصمیمسازان انتخاب دوازدهم🔹
بخش سیام
🔸سیدعلی ساداتینژاد - که این روزها بار پاسخگویی وزیر سابق و نماینده پیشین را بر دوش کشیده است- در واکنش به یکی از پیامهای منتشر شده در یکی از گروههای مجازی که اشاره دارد «سیدجواد ساداتینژاد» مانند «محمود احمدینژاد» از همان ابتدا مشخص بود که در خط انقلاب و رهبری قرار ندارد گفتهاند: «حرمت نگه داریم»!
🔸قبل از هر گفته و سخن باید برای «خط انقلاب و رهبری» به یک تعریف و مفهوم مشترک دست یافت تا پس از آن جنگ و دعوا کرد یا حرمت نگه داشت!
🔸در این یادداشت سعی شده نشانههای خط انقلاب و رهبری ارائه شود تا بهتر بتوان به نیت و عملکرد افراد قبل از آن که در محاکم قضایی روشن شود پیبرد و آن را پیش بینی و ارزیابی کرد.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و هفتم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
خط انقلاب / خط رهبری 🔹تصمیمسازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش سیام 🔸سیدعلی ساداتینژاد - که این روزها با
شال سبز / قسمت نخست
🔹تصمیمسازان انتخاب دوازدهم🔹
بخش سیام
🔹سیدعلی ساداتینژاد - که این روزها بار پاسخگویی وزیر سابق و نماینده پیشین را بر دوش کشیده است- در واکنش به یکی از پیامهای منتشر شده در یکی از گروههای مجازی که اشاره دارد «سیدجواد ساداتینژاد» مانند «محمود احمدینژاد» از همان ابتدا مشخص بود که در خط انقلاب و رهبری قرار ندارد گفتهاند: «حرمت نگه داریم»!
🔹قبل از هر گفته و سخن باید برای «خط انقلاب و رهبری» به یک تعریف و مفهوم مشترک دست یافت تا پس از آن جنگ و دعوا کرد یا حرمت نگه داشت!
🔹در این یادداشت سعی شده نشانههای خط انقلاب و رهبری ارائه شود تا بهتر بتوان به نیت و عملکرد افراد قبل از آن که در محاکم قضایی روشن شود پیبرد و آن را پیش بینی و ارزیابی کرد.
🔸اگر خط انقلاب و رهبری الزاماً به معنی بر دوش انداختن چفیه در مجامع و جلسات عمومی یا تزئین تکیه گاه صندلی یا نمایش آن روی جالباسی محل کار است؛ حرفی برای گفتن نمیماند!
🔸اگر خط انقلاب و رهبری الزاماً به معنی آن است که پروفایل شخصی در پیامرسانهای داخلی و خارجی از تصویر امام و رهبری و غزه و فلسطین و جبهه و جنگ استفاده شود؛ حرفی برای گفتن نمیماند!
🔸اگر خط انقلاب و رهبری الزاماً به معنی آن است که شالی سبز به عنوان نماد سیدی و سادات با طولی بیشتر از حد بر گردن انداخت و در محله و روستا برای جمعآوری آرای مردم، سیدی خود را به نمایش گذاشت؛ حرفی برای گفتن نمیماند!
🔸اگر خط انقلاب و رهبری الزاماً به معنی رسیدن به میز، پست و مقام به هر قیمت و حفظ آن است؛ حرفی برای گفتن نمیماند!
🔸اگر خط انقلاب و رهبری الزاماً به معنای آن است که در هر نطق و سخنرانی جملهای از امام و رهبری نقل کرده و حرف خود را باربط و بیربط بر آن گره بزنیم؛ حرفی برای گفتن نمیماند!
🔹ولی ....
🔹ادامه در قسمت بعدی
⬅️ انتشار: بیست و هفتم اردیبهشت ماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
مسائل اجتماعی و تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی 🔹دانشگاه کاشان🔹 بخش نوزدهم 🔸«محسن نیازیِ» شهر ما خوش
کارگاه آموزشی
🔹دانشگاه کاشان🔹
بخش بیستم
🔸کارگاه آموزشی «تشخیص؛ شناخت و آشنایی با مداخلات درمانی اختلال طیف اتیسم» پنجشنبه همین هفته سوم خرداد ماه به صورت حضوری و مجازی در سالن امام سجاد آموزش و پرورش آران و بیدگل برگزار میشود.
🔸این گونه کارگاههای و جلسات فراتر از یک جلسه و کارگاه آموزشی است و ریشه در خون دل خوردن و همت و پیگیری افرادی دارد که به صورت داوطلبانه و خودجوش در این مسیر گام نهادهاند.
🔸مریم خیامیپور مادر اتیسم و مدیر موسسه خیریه اتیسم کاشان یکی از این افراد است که سالها بار اقدامات آموزشی، فرهنگی و اجرایی را بر دوش کشیده تا به اینجا رسانده است.
🔸انشاءالله این کارگاه که محل تلاقی علم و عمل است مفید واقع گردد.
🔹تاریخ انتشار: سی ام اردیبهشتماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
تغییر فرکانس 🔸«آلبرت انیشتین» جملۀ معروفی دارد که میگوید: «ما نمیتوانیم مشکلاتمان را با همان سطح
لذتهای شرمآور
🔸ریچارد اسمیت در سال 2013 در کتاب «شادمانی از رنج: شادنفرویده و جنبه تاریک طبیعت انسان» به بررسی جنبههای مختلف شادمانی از رنج دیگران پرداخته است.
🔸او هر چند بیان میدارد که این نوع شادمانی، احساسی طبیعی در انسان است ولی معتقد است که امروزه شادمانی از رنج دیگران گسترش یافته است و از این رو نیازمند بررسیهای ریشهدارتری است.
🔸این تفسیر وجود دارد که گاهی شادنفرویده میتواند حالمان را خوب کند و موجب خُنک شدن دل و آسودگی خاطرمان شود.
🔸روانشناسانی مانند اسمیت این تفسیر را هم دارند که شادمانی ناشی از درد و رنج دیگران در موقعیتهایی میتواند موجب بالا رفتن اعتماد بنفس و خوشبینی به جهان شود به ویژه اگر «تازهدردمندان» حسودان بدخواه ما، و یا افراد صاحب قدرت، ثروت و شهرت باشند که همیشۀ روزگار در حال صعود و فتح بودهاند.
🔸بیتردید شادنفرویده جنبههای چندگانه و پیچیدهای دارد که پرداختن به آنها در این نوشته کوتاه ممکن نیست. شادمانی از رنج، درد، صدمه و یا سقوط دیگران موضوعی ساده نیست و بسته به نمونههای مختلف، تفاسیر متفاوتی میتوان از آن داشت.
✍️ فردین علیخواه-عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان
روزنگار کاشان l نقد و نظر
کارگاه آموزشی 🔹دانشگاه کاشان🔹 بخش بیستم 🔸کارگاه آموزشی «تشخیص؛ شناخت و آشنایی با مداخلات درمانی
ابراز یا انباشت احساسات
🔹دانشگاه🔹
بخش بیست و یکم
🔸بالگرد رئیس جمهور در برگشت از مأموریت سقوط کرد و همه سرنشینان آن با وضعیت دلخراش به رحمت خدا رفتند. «بالاترین مقام اجرایی»، «حادثه دلخراش» و «سفر و مأموریت کاری» بخشی از این تراژدی است. حتی یکی از اینها کافی است سوگواری جمعی و تأسف و تأثر قلبی جامعه را رقم زند ولی به نظر -اگر نگوییم بیتفاوتی یا شادی- حتی تأثر حداقلی در سطح جامعه به چشم نمیخورد؟! علت چیست؟!
🔸یکی از اساتید جامعهشناسی معتقد است: احساس ما نسبت به افراد ناشی از قضاوتهایی است که از این فرد یا گروه یا طبقه در گذشته شکل گرفته است؛ آیا عملکرد این فرد -یا افراد - در بد و خوب زندگی ما نقشی داشته است یا خیر؟!
🔹این گفتوگو را در روزنگار بخوانید.
🔹تاریخ انتشار: یکم خردادماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
ابراز یا انباشت احساسات 🔹دانشگاه🔹 بخش بیست و یکم 🔸بالگرد رئیس جمهور در برگشت از مأموریت سقوط کرد
حُسن بیان تنفر
🔹دانشگاه🔹
بخش بیست و یکم
🔸بالگرد رئیس جمهور در برگشت از مأموریت سقوط کرد و همه سرنشینان آن با وضعیت دلخراش به رحمت خدا رفتند. «بالاترین مقام اجرایی»، «حادثه دلخراش» و «سفر و مأموریت کاری» بخشی از این تراژدی است. حتی یکی از اینها کافی است سوگواری جمعی و تأسف و تأثر قلبی جامعه را رقم زند ولی به نظر -اگر نگوییم بیتفاوتی یا شادی- حتی تأثر حداقلی در سطح جامعه به چشم نمیخورد؟! علت چیست؟!
🔸احساس جامعه دست کسی نیست. نمیتوان برای آن قانون وضع کرد. مثلاً گفته شود مردم، روزهای شنبه و یکشنبه و دوشنبه این هفته شادی کنند و از روز چهارشنبه تا ظهر جمعه گریه و زاری کنند. احساس یک حس درونی است و «معلول» است. ولی میتوان «علت» آن را بررسی کرد و تصور میکنم رسالتی است که جامعه بر عهدۀ اساتید دانشگاهی قرار داده است. علیالقاعده اساتید روانشناسی و جامعهشناسی صاحبنظرند و نقش و رسالت دانشگاه در این گونه مسائل روشن میشود.
🔸یکی از اساتید جامعهشناسی معتقد است: احساس ما نسبت به افراد ناشی از قضاوتهایی است که از این فرد یا گروه یا طبقه در گذشته شکل گرفته است؛ آیا عملکرد این فرد -یا افراد - در بد و خوب زندگی ما نقشی داشته است یا خیر؟!
🔸این بدان معنی نیست که قضاوت ما درست است یا خیر و چه کسی در به وجود آمدن آن نقش داده است؟! آیا رسانهها و فضای مجازی نقش ایفا کردهاند یا تلویزیون و صدا و سیما بازیگر اصلی آن بودهاند؟! آیا وضعیت بازار و تورم و گرانی نقش داشتهاند یا هر چیز دیگر؛ اکنون قضاوتی راجع به «فرد» یا «گروه» یا طبقهای در ذهن اکثریت جامعه شکل گرفته و احساس به وجود آمده ناشی از آن است!
🔸قضاوتهای شکلگرفته ممکن است فرد را به نقطهای برساند که از مرگ همنوع خود حتی خوشحال شده و شادی کند! این در صورتی است که در همان زمان از مرگ همسایه یا فامیل دور خود متأثر گردد! بنابراین احساس از بین نرفته ولی در مقام گزینش برآمده و از مرگ یکی ناراحت شده و از دیگری -حتی در وضعیت ذکر شده- ناراحت نمیشود!
🔸گاهی احساس جامعه نسبت به فرد یا افراد یا طبقهای به «تنفر»میانجامد که «انباشت» آن برای هر سازمان یا جامعهای خطرناک است. در این شرایط اگر راهی سریع و فوری برای ریشههای شکلگیری تنفر وجود ندارد یا زمانبر است در این صورت بایستی منافذی برای تخلیه تنفر ایجاد کرد تا شرایط روانی جامعه تا اندازهای متعادل گردد.
🔸این استاد جامعه شناس تجربه خود را از دانشگاه خارجی محل تحصیل ذکر کرد و گفت: جلساتی در دانشگاه برگزار میشد تا دانشجو در مقابل جمع و آزادانه به اظهار نظر پرداخته و حس تنفر و انزجار درونی خود را بر زبان براند. مثلاً میگفت آقای فلانی! رئیس دانشگاه! آقای استاد! من از شخص شما متنفرم! یا من از روش تدریس یا مدیریت شما متنفرم! یا من از رفتار شما متنفرم! هرچند این ابراز تنفر برای اساتید گران تمام میشد ولی به این نتیجه رسیده بودند این ابراز آزادانۀ احساسات - که حتی ممکن است نادرست باشد- در نهایت به نفع سازمان و دانشگاه تمام میشود.
🔸وی در پاسخ به این سوال که آیا اعلام انزجار به حرمتشکنی و مخدوش کردن جایگاه افراد منجر نخواهد شد تصریح کرد: اکنون جامعه و مردم عادی به این درک و آگاهی رسیدهاند که نظرات خود را آزادنه و به صراحت اعلام نمایند و خود را از دام ملاحظات معمول جامعه سنتی برهانند. دانشگاه و بدنه اجرایی نیز نیازمند چنین ارادهای است و قطعاً نتایج آن برای دانشگاه و جامعه مفید خواهد بود.
🔹تاریخ انتشار: یکم خردادماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
حُسن بیان تنفر 🔹دانشگاه🔹 بخش بیست و یکم 🔸بالگرد رئیس جمهور در برگشت از مأموریت سقوط کرد و همه سر
معیاری برای مقبولیت
🔹دانشگاه🔹
بخش بیست و دوم
🔸امروز تشییع جنازه سیدابراهیم رئیسی و هیئت همراه که در یک حادثۀ دلخراش به رحمت خدا رفتند در تهران برگزار شد و بر اساس فیلم و تصاویری که منتشر شده به نظر میرسد جمع زیادی از مردم در این مراسم شرکت کردهاند!
🔸متأسفانه این روزها میزان «تأثر» و «شادی» مردم از این حادثه، معیار مقبولیت و عدم مقبولیت حاکمیت قرار گرفته و طرفداران ومخالفان را در فضای مجازی روبروی هم قرار داده است، تا جایی که کار دو طرف را به فُحش و ناسزاگویی کشانده است!
⬅️ این یادداشت را در روزنگار بخوانید.
🔹تاریخ انتشار: دوم خردادماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
معیاری برای مقبولیت 🔹دانشگاه🔹 بخش بیست و دوم 🔸امروز تشییع جنازه سیدابراهیم رئیسی و هیئت همراه که
عاقبت ظلم یا شربت شهادت
🔹دانشگاه🔹
بخش بیست و دوم
🔸کلاً مرگ چیزی خوبی نیست. چرا باید از مرگ کسی خوشحال شد وقتی بالبال زدن یک کبوتر یا سر بریدن یک مرغ نیز دل آدم را ریش کرده و میآزارد؟! شاید لازم است نگاه و قضاوتهای نسبی خود را کنار گذاشته یا آن را تعدیل کنیم. به خصوص قضاوت نسبت به «مرگ» که دیر و زود برای همۀ ما -دور از جان شما- اتفاق خواهد افتاد و باید همۀ تعلقات مادی و معنوی را رها کرده و سر و صورت بر خاکِ سرد قبر بساییم! اگر نگرشهای سلیقهای و نسبی را کنار نگذاریم آن وقت خدایناکرده رفتار و گفتار ما از اصول اولیه اسلامی، انسانی و اخلاقی فاصله گرفته و ما را به باتلاق تباهی سوق خواهد داد.
🔸بنابراین لازم است در گام نخست برای همۀ کسانی که دستشان از دنیا کوتاه شده طلب مغفرت کنیم. فرقی ندارد یکی پس از سالها مسئولیت و در دوران کهولت در بستر بمیرد یا در استخر به رحمت خدا برود یا بر اثر حادثهای با مرگی دلخراش مواجه گردد. ما خدا نیستیم که جایگاهش را غصب کرده و مرگ هرکدام را به گونهای تفسیر کنیم؛ مرگ یکی را عاقبت ظلم و ستم و دیگری را شربت شهادت و اجر الهی بپنداریم.
🔸مسئلۀ بعدی گفتار ماست. تصور نمیکنم آموزههای دینی و اخلاقی و انسانی به ما اجازه بدهد در برابر رفتار و گفتار حتی دشمنان و مخالفان پرده ادب و عفت را دریده و به تعابیر غیراخلاقی چنگ اندازیم. زبانی که خدا در دهان بشر قرارداده بسیار مقدستر و مغتنمتر از آن است که با تعابیر زشت و غیراخلاقی آلوده شود!
🔸از همۀ اینها گذشته صورت مسائل اجتماعی را پاک یا مخفی نسازیم. نادیده گرفتن مسائل اجتماعی نه تنها دردی دوا نمیکند بلکه برای حیثیت، حیات و بقای آن جامعه خطرناک است. رئیس جمهور یک مملکت در یک سانحۀ دلخراش به دیار باقی شتافته ولی به نظر میرسد این حادثۀ دردناک جامعه را متناسب با شدت حادثه تکان نداده یا متأثر نکرده است! علت چیست؟ باید علت را جست و اگر دغدغهای برای بقای جامعه وجود دارد برای حل آن کوشید. متوسل شدن به ساخت کلیپهای احساسی یا پردهدری، توهین و هتاکی در مواجهه با مخالفان پاسخ مناسبی برای این آسیب جدی و عمیق نیست!
🔹تاریخ انتشار: سوم خردادماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
عاقبت ظلم یا شربت شهادت 🔹دانشگاه🔹 بخش بیست و دوم 🔸کلاً مرگ چیزی خوبی نیست. چرا باید از مرگ کسی خو
نظر همراهان/موافق و مخالف
🔹🔹نوشتۀ «عاقبت ظلم یا شربت شهادت» واکنشهای مختلفی را برانگیخت. برخی با آن همراهی کرده و برخی دیگر جانبدارانه و سیاسی ارزیابی کردند. تعدادی از این واکنشها را با هم بخوانیم:
🔸برات سوال نبوده چرا امروز در شهرهای مختلف ایران مراسم تشییع جنازه برگزار شده است؟ دیروز حماسه تهران، حماسه قم و امروز حماسه تبریز، حماسه زنجان، حماسه بیرجند، حماسه مشهد، حماسه نجف آباد، شهر ری و ادامه دارد ... چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید🙏 / التماس تفکر عادلانه🙏
🔹تحلیل منصفانه و عادلانهای است.
🔸از کدوم جامعه صحبت میکنید؟ جامعه مجازی یا جامعه واقعی؟ من یک نمونه از توهین های رئیس جمهور پیشین رو براتون فرستادم/ البته اگه توهین بدونید / اونم به قشر شریف معلمی / مابقیش پیشکش / خواهشاً یک طرف به قاضی نرویم
🔹در قسمتی از یادداشت اشاره شده که این حادثه جامعه را تکان نداده است. فکر میکنم جامعه تا حدی تکان خورده ولی هتاکان و خناسان و خدای ناخواسته نفوذیهای صهیونیسم کاری به جامعه ندارند، سود آنها در آشفتگی جامعه و آشفتهحالی مردم هست.
🔸بسیار عالی نگاشته ای / و اینکه آیا لازم است رئیس جمهور برای کوچکترین امور مملکت مسافرت کند، آنوقت وزیر و استاندار و ..... هزاران نیروی انسانی اداری بنشینند و نگاه کنند و همه دلخوش پیگیری امور توسط عالیترین مقام اجرایی کشور باشند / و اینکه امور مهم دیگری به جز مراسم افتتاح در اقصی نقاط کشور نداریم؟ که نیاز به تدبیر داشته باشد؟!
🔹تاریخ انتشار: چهارم خردادماه 1403