eitaa logo
عشق‌دیرینه💞
21.9هزار دنبال‌کننده
420 عکس
337 ویدیو
0 فایل
تو، شدی همون زیباترین تجربه♥️🖇️ تبلیغاتمون😍👇🍬 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074 #هر‌گونه‌کپی‌برداری‌حرام‌است‌‌وپیگرد‌‌قانونی‌و‌‌الهی‌دارد‌حتی‌با‌ذکر‌نام‌نویسنده❌
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌دیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #225 دستش رو به طرفم آورد یهو پیامکی به تلفنش اومد پوف کلافه ای کش
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 سرمو تکون دادم و زیر لب به آرومی گفتم : _باشه _آفرین دختر خوب حالا شد ..... ناخودآگاه سرم رو روی شونه اش گذاشتم و چشام رو بستم وجودم سراسر آرامش شد .... میخواستم این لحظه رو تو تک تک سلول هام حک کنم آرشام هم سرش رو تکیه داد به سرم .... و زیر لب آروم شروع به خوندن آهنگ کرد: _سوگیلیم سویرم گیزلتمیرم کی گئدیرم همیشلی گتمیرم کی چشام پر اشک شده بود آرشام چرا این آهنگ رو خوند؟ آهنگی که برام پر از غم بود ؟ عشقی که با این آهنگ شروع شد آخرش چی میشه؟ شاید آرشام بدون منظور این آهنگ رو خوند سعی کردم افکارم رو پس بزنم.... آرشام دستام رو گرفت..... رمان آنلاین میباشد❌ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨@Sekans_Eshgh ✨ ✨✨✨✨✨✨✨ 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت_وشش صندلی هارو یه جوری هماهنگ کرده بودم که صحرا کنار من
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 صحرا: باچشمای گرد شده فقط نگاهش کردم.. یعنی اونقدر دیونه اس که از رابطه ی خودش حرفی بزنه؟؟ امکان نداره! اما نه.. از این دیونه همه چی برمیاد! سکوت وتعجبمو که دید نگاهشو ازم گرفت و سرشو به صندلی تکیه داد و چشماشو بست! خب این یعنی چی؟ یعنی اونقدر جدی هست که تهدیدشو عملی کنه؟ اگه بگم تمام مدت توی سکوت وبهت حرفش بودم دروغ نگفتم... واسه چی این کارو بامن کرد؟ که ازم حق سکوت بگیره و خودش هرکاری دلش خواست بکنه؟ هم فرشته رو داشته باشه هم منو؟ به صورتش نگاه کردم.. میدونستم بیداره اما چشماشو بسته.. ازش بدم میومد.. آشغال عوضی حتی صبرنکرد چندساعت از باهم بودنمون بگذره بعد... با یادآوری صبح کله ام داغ کرد.. نگاهمو ازش گرفتم و محکم پلک هامو روی هم فشار دادم.. دست خودم نبود.. داشتم تو آتش عشقش میسوختم و خاطرات دیشب به شعله میکشید آتش لعنتی رو!! چرا این کارو بامن کرد؟ یعنی فرشته راست میگفت؟ یعنی مهراد من داره بابای بچه ای میشه که مادرش من نیستم.. یادم اومد چطوری جگرگوشه امو نابود کردم.. یادم اومد چطوری پاره ی تنشو ازش گرفتم و داغ به دلش گذاشتم.. پلک هامو بادرد وفشار بیشتری روی فشار دادم.. دست هام مشت شده بود وگرم شده بود.. اون حق نداره بابای بچه ی کس دیگه بشه.. نه خدایا خواهش میکنم نذار.. لبم لرزید.. ناخن هام داشتن گوشت دستمو پاره میکردن.. @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥
عشق‌دیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #226 سرمو تکون دادم و زیر لب به آرومی گفتم : _باشه _آفرین دختر خو
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 بوسه ای رو دستم زد ....... روی دستم خیس شده بود....... قطره اشک آرشام رو دستم گویی میرقصید آرشام با صدای دورگه ای گفت: _پریا مطمئن باش تا آخر عمرم دوستت خواهم داشت هیچ وقت تو زندگیت ازم متنفر نشو..... فقط بدون که تو اولین و آخرین عشق زندگیم هستی ... به فکر فرو رفتم چرا این حرف ها رو بهم میزد ؟ متعجب بهش نگاه میکردم ..... با چشمان اشکی گفتم: _من هیچوقت ازت متنفر نمیشم......... آرشام دیگه حرفی نزد .... انگار هر دو به فکر فرو رفته بودیم... با صدای در هر دو سریع از جامون بلند شدیم آرشام دستم رو گرفت و به طرف میزی که کنار دیوار بود رفت رمان آنلاین میباشد❌ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨@Sekans_Eshgh ✨ ✨✨✨✨✨✨✨ 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت_وهفت صحرا: باچشمای گرد شده فقط نگاهش کردم.. یعنی اونقد
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 صدای نگران مهراد باعث شد از جهنمی که توش بودم بیرون بیام.. _صحرا؟ صحراا بابغض چشم هامو باز کردم وبهش نگاه کردم.. _چی شده؟ چرا میلرزی؟ به بقیه نگاه کردم.. همه خواب بودن.. مگه چقدر مشغول فکرکردن بودم.. بازم صدای مهراد.. _صحرا باتوام.. دستشو زیر چونه ام گذاشت وصورتمو به طرف خودش چرخوند وبا نگرانی پرسید _چته قربونت برم؟ تا دهن باز کردم حرف بزنم بغضم شکست.. آروم گریه کردم و با گریه گفتم: _چرا این کارو کردی؟ بادیدن اشک هام عصبی شد و نگران تراز قبل پرسید: _چرا گریه میکنی؟ من چیکارکردم مگه؟ بخاطر صبحه؟ نذ‌اشتی واست توضیح بدم که.. بابا بخدا... نتونستم سکوت کنم.. دست خودم نبود.. من مهرادو دوستش داشتم.. نتونستم ازش نپرسم.. حرفشو قطع کردم وبا گریه وصدایی شبیه پچ پچ گفتم: _داری بابای بچه ی اون میشی؟ باشنیدن حرفم اخم هاش توهم رفت و با تعجب وچشمای گرد گفت: _چیییی؟؟؟؟ _میدونم داری بابا میشی.. میدونم فرشته ازت بار داره.. میدونم.. ناباور سرشو برگردوند وبه فرشته که غرق خواب بود نگاه کرد.. به طرف من برگشت وگفت: _چرت میگه.. باور نکن.. دروغه.. _باور نکنم؟ خودم تو ب.غ.لت دیدمش.. خودم دیدم لعنتی دستاشو دور طرف صورتم گذاشت و مجبورم کرد بهش نگاه کنم.. _منو ببین.. بخدا قسم همه چی سوتفاهم بوده.. بهت دروغ گفته.. قول دادی باورم کنی صحرا.. زیرحرفت نزن.. بهم اعتماد کن بهت قول میدم پشیمونت نمیکنم.. @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥
عشق‌دیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #227 بوسه ای رو دستم زد ....... روی دستم خیس شده بود....... قطره
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 پشت میز قایم شدیم..... انگار کسی داشت سعی میکرد در رو باز کنه بعد گذشت دقایق کوتاه در باز شد ..... و قامت مهران در لابه لای در نمایان شد ..... با خوشحالی از پشت میز بیرون اومدیم .... مهران با دیدنمون گفت: _زود باشید .... بعد از انبار بیرون اومد .... ما هم پشت سرش بیرون اومدیم مهران قفل در رو دوباره بست با قدم هایی بلند سالن تاریک رو پشت سر گذاشتیم و به سالن کارگاه رسیدیم هیچ کس نبود با تعجب روبه مهران گفتم: _پس بقیه کجان؟ مهران با چهره ای که معلوم بود به فکر فرو رفته گفت: _صمدی گفت یه جشن بزرگ قراره فردا برگزار بشه رمان آنلاین میباشد❌ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨@Sekans_Eshgh ✨ ✨✨✨✨✨✨✨ 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
❤️😍سلام سلام سورپراز داریم براتون بچه ها وی آی پی راه اندازی شد😍😍 تو وی آی پی ۲۰۰ پارت جلو تر هستیم و روزانه ۵ پارت براتون قرار میدیم تا ۱ ماه آینده هم تو وی آی پی تموم میکنیم رمان رو بدو تا دیر نشده🥹 برای دریافت وی آی پی مبلغ ۴۲ هزار تومن رو به شماره کارت زیر واریز کنید
6063731160771326
مهدی محمد علی زاده بزنید رو کارت کپی میشه فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت_وهفت #پارت۲ صدای نگران مهراد باعث شد از جهنمی که توش بو
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 _قسم بخور باهاش نبودی.. جون منو قسم بخور که هیچوقت...! _کلافه دندونشو روی لبش کشید وپلک هاشو روی هم فشار داد! _آخه این چه سوالیه که تو میکنی؟ دنبال چی میگردی صحرا؟ چرا دنبال بهونه میگردی که ازم دوری کنی؟ شکافتن قبر گذشته چه سودی به حال توداره؟؟؟ قلبم تیر کشید.. چه جوابی واضح ترازاین؟ پس...! _چطور تونستی؟ _صحرا! _خواهش میکنم هیچی نگو.. من حالم خوب نیست! _د آخه لعنتی حال منم خوب نیست! _حال تو با چندنفر خوب میشه؟ سحر؟ ترلان؟ فرشته؟ صحرا؟ کدومشون؟ اونقدر آروم حرف میزدیم که صدامونو کسی نمی شنید! بدون حرف فقط نگاهم کرد.. غم تو نگاهش بود.. اما غم روی دل من اونقدر زیاد بود که زیادی هاش از چشمم بریزه! دلم میخواست بهم اطمینان بده که فرشته باردار نیست اما انگارخودشم به این موضوع شک داشت! خدایا کجایی.. خواهش میکنم بیا ویه کاری کن @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥
رمان عشق دیرینه در وی آی پی تمام شد😍😍 دوستان عزیز کانال وی آی پی عشق دیرینه کامل بارگذاری شده زودتر بخرید تا افزایش قیمت نزدیم😍😍 کسانی که مایل به خرید وی آی پی هستن مبلغ ۴۰ هزار تومن رو به شماره کارت زیر بفرستن
6063731160771326
مهدی محمد علی زاده فیش واریزی رو هم به آیدی زیر بفرستید۰🙃💞 @admin_part پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشق‌دیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #228 پشت میز قایم شدیم..... انگار کسی داشت سعی میکرد در رو باز کن
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 کارکنان اینجا رو برد تا کمکشون کنه آرشام_به مناسبت چی ؟چرا یهو همچین تصمیمی گرفتن؟ مهران_میگفت قراره یک مهمون بیاد نمیدونم ولی این مهمون هر کی هست فرد مهمیه .... الان هر سه تامون به فکر فرو رفته بودیم یعنی این مهمون کی بود .... باید آماده هر اتفاقی بودیم مهران_فردا باید حواسمون خیلی جمع باشه نباید کوچکترین خطایی داشته باشیم .... حتما نقشه بزرگی دارن..... که اینطوری برای این جشن برنامه ریزی کردن _حالا نقشه ما چیه ؟ مهران_شنود و دوربین به خودتون وصل میکنید باید هر کدوم بی سیم مخفی تو گوشمون داشته باشیم تا تند تند به همدیگه گزارش بدیم رمان آنلاین میباشد❌ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨@Sekans_Eshgh ✨ ✨✨✨✨✨✨✨ 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀🌸🍀
❤️😍سلام سلام سورپراز داریم براتون بچه ها وی آی پی راه اندازی شد😍😍 تو وی آی پی ۲۰۰ پارت جلو تر هستیم و روزانه ۵ پارت براتون قرار میدیم تا ۱ ماه آینده هم تو وی آی پی تموم میکنیم رمان رو بدو تا دیر نشده🥹 برای دریافت وی آی پی مبلغ ۴۲ هزار تومن رو به شماره کارت زیر واریز کنید
6063731160771326
مهدی محمد علی زاده بزنید رو کارت کپی میشه فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023
عشق‌دیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت_وهشت _قسم بخور باهاش نبودی.. جون منو قسم بخور که هیچوقت
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 اگه یه ذره دوستم داشتی بهم فرصت میدادی که خودمو ثابت کنم! قطره اشکم روی دستش چکید.. _تمام عمرمو بخاطر بی اعتمادیت گریه کردم! به چشمم نگاه کرد و با غم توی صداش شبیه به پچ پچ گفت؛ _دوستم داری؟ فقط نگاهش کردم.. چقدر چشمای عشقم قشنگه.. مژه های بلند فر خورده اش دل هر سنگی رو آب میکرد.. چطور میتونه با داشتن این چشم ها به دوست داشتنم شک کنه؟؟؟ _داری؟ بی توجه به تمام بدی هاش.. به فرشته وهر زنی که تو زندگیم آورد پلکمو که پرازاشک بود روی هم گذاشتم و زیر لب گفتم: _خیلی! بهش نگاه کردم.. به لب هام خیره بود.. اومد خودشو نزدیک کنه که سریع عقب کشیدم.. دیگه بهش اجازه نمیدم.. پای زندگیم درمیان بود ! زیرلب لعنتی گفت و دست هاشو کلافه به صورتش کشید! _ازاینجا که رفتیم.. به مقصدمون که رسیدیم.. نمیخوام ببینم.... با نشستنش دستش روی لبم حرفم نیمه تموم موند! _هیششش! از ندیدن و دوری حرف نزن.. چطوری میتونم نبینمت وقتی قلبمو توی مشتت گرفتی _اما این ممکن نیست.. هرچقدرم دوستت داشته باشم تا تلکیف خودتو اون با اون زن معلوم نکنی حق نداری بهم نزدیک بشی.. _چه تکلیفی صحرا؟ از اینجا که بریم اون میره راه خودش منم راه خودم.. ازاولشم چیز مهمی بین ما نبوده! پوزخند زدم.. _اما خودش اینو نمیگه @Sekans_Eshgh 😌😘😍❤️‍🔥
رمان عشق دیرینه در وی آی پی تمام شد😍😍 دوستان عزیز کانال وی آی پی عشق دیرینه کامل بارگذاری شده زودتر بخرید تا افزایش قیمت نزدیم😍😍 کسانی که مایل به خرید وی آی پی هستن مبلغ ۴۰ هزار تومن رو به شماره کارت زیر بفرستن
6063731160771326
مهدی محمد علی زاده فیش واریزی رو هم به آیدی زیر بفرستید۰🙃💞 @admin_part پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718