eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️| توی خواب امام حسین رو دیده بود به آقا عرض کرد : آقاجان #فدایتان بشوم، آیا زمان بریدن سرتان درد د
#الگو_برداری_از_شهدا همیشه می‌گفت: همه ما در #جاده زندگی در حال حرکت هستیم. این جاده #تاریک است. اطراف آن را هم #دره های عمیق گرفته. چراغی که راه را روشن می کند #اعمال ماست. گاهی مواقع این چراغ کم نور می‌شود. یعنی اعمال ما #مشکل دارد. گاهی مواقع در مسیر ما #طوفان برپا میشود آنقدر شدید میشود که راه را نمی‌بینیم! ممکن است از جاده خارج شویم و در دره ها #سقوط کنیم! این طوفان ها تاثیرات محیط است! بچه ها #مواظب باشید. اطراف شما چه خبر است؟! با چه کسانی شما #رفیق هستید!؟ #شهید_سیدعلیرضا_مصطفوی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_1249970598512165203.amr
124.8K
🎙صدای شهید مدافع حرم #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی😭 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اردوی #خادمین افتخاری #حرم، زیبـا و بـه یـاد ماندنـی شـد. یکـی از بچه هـا وقتــی نگاهــش به مهدی اف
گفتم آقای ایمانی تکون نخور روی یقه ات یه #پروانه نشسته، بذار عکس📷 بگیرم. خندید و گفت که ان شاالله نشانه #خوبی باشه.😄 چه نشانه های #قشنگی بودند... از همه دلنشین تر چشمان #بارانی نیمه های شبت و حال و هوای آسمانیت #دلتنگم کرده محبوب من... #هادی_دلم_باش_مهدی_جان❤️ #شهید_مهدی_ایمانی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گفتم آقای ایمانی تکون نخور روی یقه ات یه #پروانه نشسته، بذار عکس📷 بگیرم. خندید و گفت که ان شاالله ن
ای دلمـــ💔 گرفته... روحـــم پـــژمـــرد... صــــبـــر و طــاقـــتــم بــه ســرآمــــد... از گذشـتــــه ها و از آینـده ها بیمناکـــم...🍂 تنها تســلی ام آب دیــده اســت... اشـکـــی کـه تقـــدیم میکنــم...😭 آبی کـــه با آن دل خود را شستــشــو مــیدهــم... و بـــا ایـــن وسیلــه درونی خـــود را تسـکـین میبخـشـــم...😞 از آتش درونی خــود میکــاهــم و بـرای لحـظـه ای ضـمیــر می یابم... 🖐 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣ #در_محضر_شهید 🌹 بسیار به پدرومادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمند
یه تیکه کلام داشت؛ وقتی کسی می‌خواست غیبت کنه با #خنده می‌گفت: «کمتر بگو!» طرف می‌فهمید که دیگه نباید ادامه بده. #شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷 📔 #بابا_مهدی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
حلما؛ دختری که 17 روز پس از #شهادتـــــ پدر به دنیا آمد💕 حلما یعنی صبور؛ از صفات حضرت #زینب (س) است
💠عشق به فرزند یا شهادت؟ خیلی #مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟ » خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی #عشقش به حضرت زینب(س)بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول #صبر میکرد بچه اش به دنیا می آمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد و برای #دفاع از حرم حضرت زینب(س) رفت سوریه... حلما 17 روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه #زنگ زد و با هم صحبت کردیم. من اواخر دوره #بارداری_ام بود و روزهای سختی را میگذراندم. به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه » گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س)و از خانم خواسته ام به شما سر بزند... «میثم نجفی» مدافع حرم حضرت زینب(س)که در شهر حلب سوریه مجروح شده بود، پس از چند روز #کما در 13 آذر 93 به آرزویش که #شهادت بود رسید. #شهید_میثم_نجفی شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادر شهید خواب #امام_زمان(عج) رو میبیند آقا به او می فرمایند: چرا مانع میشوی که #فرمانده نیروهایم به
9⃣9⃣8⃣ ‌ 🌷 💠فرمانده امام زمان عجل الله فرجه 🇮🇷 🔮ما میدانستیم او ان قدر هست که درچهره کسی نگاه نمیکند❌ حتی درخیابان که مردم به ما می گفتند یک روزی این را ماشین نابود میکند چون به اطرافش توجه نداشت. اما داستان دیگرش این هست که او تازه از مجروحیت خلاص شده بود و داشت دیوار منزلمان🏚 تعمیر میکرد که ناگهان صدای مارش عملیات جبهه از رادیو شنیده شد. 🔮همانطورکه کارمیکرد باخوشحالی فریاد زد🗣 آماده باش که من هم آمدم. مادرم تا شنید بی تابی کرد وگفت عزیزم تو هنوز هستی امتحان دانشگاه هم داری خانه مان هم کار داره. نمیگذارم بری📛 او می گفت مادر من و مادر اصرار، که نمیگذارم.. 🔮 مادرم موقع خواب در حالیکه گوشه ای درسالن یا هال منزل تنها خوابیده بوده🛌 است میگوید ، چشمم بیدارشد ⚡️اما در حال بین خواب وبیداری بودم که ناگهان اتاق روشن شد✨ و پشت سر آن وارد شد. فهمیدم کسی جز وجود مبارک (عجل الله تعالی فرجه) نیست❌ 🔮به استقبالش وگفتم. ❣السلام علیک یابن رسول الله. حضرت جواب فرمودند اما هرچه اقا بفرمایید اقا جلوتر نیامدند🚫 فرمودند: چرا مانع میشوی فرمانده به جبهه برود⁉️گفتم: اقا قربون جدت این بچه هنوز مجروحه💔 دانشگاه هم دارد و خانه ما هم تعمیرداره. 🔮باز گفتم: اقا بفرمایید. باز حضرت فرمودند چرامانع نیروهای من میشوی؟؟ این مطلب بار تکرارشد. تا اینکه فرمودند: پس، فردای قیامت انتظار از مادر حضرت زهرا سلام الله علیها ، نداشته باش❌😢 🔮تا این را فرمود، گفتم: چشم آقا اگر دیگه گفتم نرو، چشم راستم👁 را در بیار بگذار کف دستم. باهمان زبان محلی تکرارکردم. آنوقت آقا با تبسمی تشریف اوردند و ومن هم روبروی ایشان👥 زانو زدم. 🔮یک لیوان چای☕️ یا نوشیدنی ریختند (بجای اینکه من پذیرایی کنم) و فرمودند گفتم نه آقا میل ندارم و حضرت شده بودم😍بازفرمودند: بخور.گفتم آقا . فرمودند: بسیارخوب. بعد کاغذی از جیبشان بیرون اوردند که به رنگ سبز📗 بسیار قشنگ و بود به اندازه کف دستی بیشتر نبود⭕️ 🔮روی آن چیزهایی نوشتند که من خواندنش را نداشتم ان کاغذ را به من دادند و من گرفتم.فرمودند: این کاغذ را به بده و سلامش برسان گفتم چشم اقا. و بلند شدند تادم در🚪 بدرقه کردم. وتشریف بردند. 🔮ناگهان با مسجد🕌ازجا پریدم چراغ💡خانه راروشن کردم. دیدم الله اکبر، نامه اقا💌 هست. سراسیمه به اطاق خانمیرزا رفتم گفت: چی شده چرا گریه میکنی⁉️گفتم: مادر دیگه نمیشم برو بسلامت! چرا مادر؟ تو که خیلی می گرفتی 🔮گفتم ببین (علیه السلام) برایت نامه نوشته💌 و کاغذ سبز را بهش دادم. از شادی پروازکرد🕊 گاهی می بوسید و می گذاشت وگاهی سجده میکرد وگاهی دست به اسمان میگرفت و . بعد که آرام شد😌 آماده شد📿 🔮آخر بار فقط دیدم که نامه آقا را در لباس سبز پاسداریش گذاشت وگفت این واقعه را حتی به پدرم هم نگو❌گفتم: چشم و اماده سفرشد. انگار دل مادر ازاین رو به ان روشده بود خوشحال بود. بستگان بدون اطلاع قبلی دسته دسته می امدند👥👥 وخداحافظیش👋 میکردند 🔮و میگفتند چی شده ساکتی چرا مانعش نمیشی⁉️ می گفت: سپردمش به برود به امیدخدا. و او رفت پانزده روز شد که 🌷 آوردند... ⚜فاعتبروا یا اولی الابصار. ❣ببینید آنان که ره صدساله رفته اند. 🌷 🔷راهشان پر رهرو🔷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برشےاز #ڪتاب ســــربلنــد❤️ هر وقت ڪارش جایی #گیر مےکرد☝️ و تیرش به سنگ می‌خورد😞، زنگ میزد که برایش
🚩 📚اکثر شب‌ها دورهم درست می‌کردیم. کم خوراک بود. بهش می‌گفتم: بابا نی‌قلیون یه چیزی بخور. خیلی دوست داشت. یک فلافلی بود توی راه . می‌گرفتیم همیشه. دست به اش خیلی خوب بود. هم که خیلی می‌شکست. گاهی فیلم می‌گرفتیم که دورهم ببینیم. به چقدر فحش داد و بدوبیراه گفت که این چه است که می بینی؟ گفتم: بابا این که دیگه مجوز ارشاد داره. تو بدتر از ارشادی؟ دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: اوج آرزوم اینه که پولدار باشم یه خونه تو بهترین نقطه اصفهان/سفرهای خارج/گشت و گذار... ازش پرسیدم: خب محسن تو چیه؟ نه گذاشت نه برداشت گفت: کله‌صبح بیدار میشد که سید پاشو برویم مسجدجامع! می‌گفتم: دیوانه! توی این سوز کجا می‌خوای بری؟ خب همین‌جا تو خونه بخون! نمازمغربش را هم کنار نزدیک خانه‌اش می‌خواند. 🌷 لینک خرید کتاب سربلند: https://forush.co/76/335692/ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️فیلم کامل سخنان در اردوی جهادی 🌹 درس هایی که شهید مدافع حرم "محسن حججی" با حضور در یادگرفت... 🔹 از جهادی تا جهاد و شهادت... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔴آیت الله هاشمی شاهرودی درگذشت! ➖ آیت‌الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی (زادهٔ ۲۴ مرداد ۱۳۲۷ نجف) عضو فقیه شورای نگهبان، رئیس اسبق قوه قضائیه، نائب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. روحش شاد و یادش گرامی درگذشت و فقدان این یار امام و رهبری رو به عموم مردم انقلابی و ولایت مدار تسلیت عرض می کنیم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh