🌷شهید نظرزاده 🌷
✍یکی از مهمترین ویژگیهای مجید #سخت کار کردن و دست و دل بازیاش بود. ❣خیلی کار میکرد و شب که به
🍃✨🍃✨🍃✨
تا پیش از #سفر_کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت.
وقتی از سفر کربلا برگشت مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از امام حسین ع خواستی؟! مجید گفته بود یه نگاه به گنبد امام حسین ع کردم و یه نگاه به گنبد حضرت عباس ع انداختم و گفتم #آدمم_کنید
سه چهار ماه قبل رفتن به سوریه به کلی #متحول شد، بعد از اون همیشه در حال دعا و گریه بود. نمازهایش را اول وقت میخواند
خودش همیشه میگفت نمیدانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و در حال عبادت باشم.
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
#حر_مدافعان_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃✨🍃✨🍃✨ تا پیش از #سفر_کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. وقتی از سفر
8⃣7⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠ماجرای خواب حضرت زهرای #شهید_مدافع_حرم_مجید_قربانخانی
🔰همه اینها بهانههای مجید بود و داشت دوران #آموزشی میگذراند. آنجا بهش گفته بودند باید سریع باشید👌 و خوب بتوانید بدوید🏃 چون تو #قلیان میکشی، نفس کم میآری.
🔰بعد از هشت روز به پدرش گفت: آقا دیدید #هشت_روز قلیان نکشیدم🚭 بابایش هم خوشحال شد. به #همسرم گفتم به خدا مجید کارهایی انجام میدهد که ما متوجه آن نشویم❌ پدرش هم گفت: نه، مجید میخواهد من #راضی باشم.
🔰کمکم دیدیم مجید شبها🌙 #قهوهخانه نمیرود، اما خانه🏡 هم نیست، فکر میکردیم با دوستهایش سولقان و کن میرود، اما مجید تمام آن شبها آموزشی برای #اعزام میرفت.
🔰دو👥 یا سه نفر به ما گفتند مجید میخواهد #سوریه برود، خیلی بهم ریختیم. چون آشنا داشتیم این پادگان و آن پادگان زنگ زدیم☎️ که راست است #مجید میخواهد سوریه برود؟! گفتند بله.
🔰به تک تک #گردانها زنگ زدیم که اگر مجید قرار شد برود تمام مسیرها به رویش بسته باشد⛔️ و ما اجازه ندادیم که #سوریه برود. ولی به ما گفتند که حالا ایرادی ندارد حالا که #قلیان را کنار گذاشته اجازه دهید در این دوره ها باشد✅
🔰ولی کم کم جدی شد و به همه اطرافیان گفت هوای #مادرم را داشته باشید من #امشب عازم هستم🚌 آن شب پای چپم گرفت و اصلا حرکت نکرد و خیلی جدی درد⚡️ گرفت و بیمارستان رفتیم. آنجا با هر آمپولی که به پای من زدند #رگهایش باز نمیشد🚫
🔰گفته بود خواب #حضرت_زهرا(س) را دیده است. به مجید گفتم، داداش بگو که نمیروم، اما نگفت که نگفت😔 هر شب یکی از #دوستانش به خانه میآمد تا من را راضی کند و برای رفتن مجید #رضایت بدهم.
🔰بعد از این ماجراها همه میدانستیم مجید شبها #آموزشی میرود، یک شب لباسهایش🛁 را خیس کردم و گفتم اگر خانه آمد🏘 میگویم لباسها #خیس است و بهت نمیدهم.
🔰یک روز آمد خانه و گفت: راحت شدید؛ همه #دوستانم رفتند. ما هم گفتیم خدا را شکر که #تو_نرفتی. 💥اما #تصمیم مجید چیز دیگری بود و مجید قرار بود با پرواز بعدی🛫 به سوریه اعزام شود.
🔰متوجه شد که چارهای نیست و هر بار که حرف از رفتن میزند من #مریض میشوم و #پدرش هم رضایت نمیدهد❌ گذشت تا زمانی که یک روز سرخاک⚰ یکی از آشناهایمان رفته بودیم. همه بهش گفته بودند #پدرت در بازار آهن تنهاست و تو تک پسر👱 خانه هستی، چه طوری دلت میآید بروی⁉️
🔰گفته بود: #خواب حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدم و بهم گفتند: یک #هفته بعد از اینکه بیای سوریه، میای پیش خودم💞 میدیدم #مجیدی که تا این اندازه شیطون و سرحال بود و میخندید، این هفتههای آخر خیلی اشک میریخت😭
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۱۴۶.attheme
171.3K
• #شهید_مجید_قربانخانی
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
📌سفارشی
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
🌷شهید نظرزاده 🌷
سردار رحیم صفوی درباره #شهید_همت چنین میگوید: «او انسانی بود كه برای خدا كار میكرد و #اخلاص در عمل
✍ #خاطرات_شهدا 🌷
از وقتي اين ظرفهاي #تفلون را خريده بوديم، چند بار گفته بود «يادتنره! فقط قاشق #چوبي بهش بزني.»
ديگر داشت بهِم بر ميخورد. با دلخوري گفتم :«ابراهيم! تو كه اينقدر #خسيس نبودي.»
براي اين كه سوء تفاهم نشود، زود گفت «نه! آدم تا اونجا كه ميتونه،بايد همه چيز رو حفظ كنه. بايد طوري زندگي كنه كه #كوچكترين_گناهي نكنه.»
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_65362675.mp3
5.97M
⏯ #مناجات با خدا
🍃اومدم یکم باهات حرف بزنم سبک بشم
🍃با زبون مناجات حرف بزنم سبک بشم
🎤 #محمدرضاطاهری
👌بسیار دلنشین #التماس_دعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠گزیده ای از کتاب #قصه_دلبری: ✍به روایت همسر شهید 💟وسط دفتر بسیج جیغ کشیدم، شانس آوردم کسی آن دور
#عاشقانه_شهدا❤️
❣زایمانم در بیمارستان خصوصی بود
لباس مخصوص پوشید آمد داخل اتاق
❣به نظرم پرنسل بیمارستان فکر می کردند الان گوشه ای می نشیند و لام تا کام حرف نمیزند
❣برعکس روی پایش بند نبود، هی قربان صدقه ام می رفت
❣برای کادر بیمارستان خیلی #جالب بود که آدم #مذهبی و اینقدر تقلا و جنب و جوش
❣با گوشی فیلم می گرفت؛
یکی از #پرستارا می گفت:
کاش می شد ازین صحنه ها فیلم بگیری به بقیه هم نشون بدی تا یاد بگیرن
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸 🌸شبیه قصه نویسی شدم که در همه عمرش 🌸پری ندیده و در دل نهاده عشق پری را 🌸برای دیدن تو سال هاست ر
🌷☘🌷☘
#دلنوشته
💓یا ابا صالح المهدی
☀️مولایم هرگاه نام زیبای ترا از ته دل صدا می زنم قلبم آرام می گیرد.
😔هرگاه یاد غربت تو می افتم سنگینی گناهانم بیشتر عذابم می دهد.
😔هر گاه علت ندیدنت را جویا می شوم به حجاب های خودساخته ام بر می خورم و به عقب رانده می شوم.
👌اما ....
💞اما تو چه مهربانی که من سراپا سیاهی را می بینی و مورد لطف قرار می دهی...
✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
🌺التماس دعای فرج🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5908857805011420141.mp3
8.15M
🌺🌺 "بسوی موعود"
🎤🎤 #علیرضا_بیرانوند
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
اذان گریہ بلند است
از منارہ ی چشم
بہ روزہ دارِ سڪوتت
بگو ڪہ افطار است . . .
#شهـید_مرتضی_بصیری_پور🌹
مشغول آمادہسازی سفرہ افطاری
#شهـادت_پایگاہ_تیفور_سوریه
#التماس_دعا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh