❣ #سلام_امام_زمانم ❣
سلام بر تو♥️
ای مولایی که بیرق #هدایت
به یمن وجود #تو برافراشته است
و سینه ات 💗
مالامال از #علم_الهی است ...
💕السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ💕
#اللهـم_عجـل_لولیک_الفـرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•🍃♥️🍃•
تمام #خنده هایم را نذر کرده ام
تا تــ🌷ــو همان باشی
که صبـ☀️ـح یکی از روزهای خدا
عطر #دستهایت
#دلتنگی ام رابه باد🍃می سپارد ...
#شهید_میثم_علیجانی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#دلتنگ_شهدا💔 بالی دهید🕊 به وسعتِ #آسمان مرا من هر چه میدَوم به #شهیدان نمی رسم😔 #شهید_احمد_مشلب
🔻مادرشهیدمشلب
🔸احمد رابطه فوق العاده ای👌 با برادر و خواهرانش داشت ومهر برادرانهی💖 خاصی به آنها ابراز میکرد. به کوچکترین نکات در مورد انها #اهمیت میداد.
🔹مخصوصا به #حنین توجه ویژه ای داشت☺️ حتی به لباس پوشیدن، مدل مو و #کوچکترین کارهای او اهمیت میداد. در کارها به خواهران و برادرش کمک میکرد و برای همه پشتیبان💪 و کمک حال بود..
↜منبع: کتاب ملاقات در ملکوت
#شهید_احمد_مشلب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥فرماندهای که سرانجام گره از کارش باز شد... 💢برشی از مستند #فقط_زیبایی، روایتی از #شهید_مرتضی_عطای
🔻پدر است دیگر
در #سکوتش دنیایی حرف نهفته است و یک شبه #پیر می شود ...😔
🔸پدر #شهید_مرتضی_عطایی در آرامگاه پسر🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 لباس شهادت ...
#روایتی_از_یک_شهید
بیش از دو سال هست
که با این روایت مأنوسم ...
و هر بار که گوش می دهمش ...
برایم #تازگی دارد ...
#بی_نهایت_زیبا👌
#استاد_پناهیان
✅گوش بدهید و آسمان را حس کنید!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰شهید فریدونی🌷 بعد از چهارمین دوره شرکت در ماموریتهای نبرد علیه داعشیهای ملعون، در منطقه #البوکمال، جنوب شرقی سوریه در اثر اصابت خمپاره💥 در ساعت 18 روز 13 خرداد ماه مصادف با شب شهادت حضرت علی (ع) به #شهادت رسید.
🔰خیلی #شجاع بود و در عین سادگی بسیار پرکار و فعال بود و هدفش رضایت دل حضرت آقا♥️ بود. در سوریه فعالیت چشمگیری داشت به حدی که او را به اسم✔️ میشناختند. مدت دو سال با آقا #مهدی بودم و او را میشناختم و آن موردی که طی این مدت با همدیگر بودیم و دیدم، روحیه جهد و تلاش💪 بیش از حد این آدم بود که دست بچهها را میگرفت.
🔰مثلا در دوره #آموزش اگر بچهها آسیب میدیدند، کم میآوردند یا خسته😓 میشدند سریع میرفت و دست بچهها را میگرفت و یا بار آنها را میگرفت و #کمک میکرد. آقا مهدی، هر کاری در گردان بود را انجام میداد👌 و برای او نوع کار فرقی نمیکرد و یک روحیه #مناعت_طبع خاصی داشت.
🔰وقتی بچهها ثبت نام کردند📝 و قرعه کشی کردند برای #سوریه، با توجه به روحیه مهدی☺️ میدانستیم که طبیعتا یکی از کسانی که پیگیری و #مداومت میکند به سوریه برود مهدی است. "روحیه مهدی" سبب شد که شهید شود🕊 و ما متعجب نیستیم.
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
°• ▏🍃♥️🍃 ▏•°
#چفیه
•نمیدانم شھادت
•شرط #زیبا_دیدن است
•یا دل بہ دریازدن⁉️
•ولے هرچہ هست
•جز #دریادلان
•دل بہ دریا نمیزنند ❌
•عـشق شـهادتـ🌷✋🏻
#شهادتیعنے
#صافبرےتوبغــلخـدا💞
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#طنز_جبهه 🔰در منطقه #المهدے درهمان روزهاے اول جنگ، پنج جوان👥 به گروه ماملحق شدند. آنها از یک روستا
🔰مهدي حسن قمي یکی از دوستان #شهید_ابراهيم_هادی مي گفت:
🔸يادم هست #ابراهيم به ساندويچ الويه🌭 علاقه داشت. اما هر جايي براي ساندويچ نمي رفت🚷 يك ساندويچ فروشي در١٧ شهريور بود كه به فروشنده اش #آقاشيخ مي گفتند. يعني آدم موجه و مسجدي بود. ابراهيم هميشه پيش او مي رفت. حساب دفتري📖 پيش او داشت.
🔹مي دانست توي الويه؛ كالباس🥓 نمي ريزد وفقط از مرغ استفاده مي كند. ابراهيم #سوسيس و همبرگر و ...هرگز استفاده نمي كرد❌ اينگونه به ما درس #تربيتي مي داد كه هرچيزي نخوريم و هرجايي براي غذا نرويم.
🔸مي دانست كه اين فروشنده به #حلال و حرام خيلي دقت دارد، براي همين آنجا مي رفت. چرا كه #قرآن دستور مي دهد: انسان به غذايي كه ميخورد توجه داشته باشد👌
📚 كتاب سلام بر ابراهيم ٢
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰تهران که بود، با ماشین🚗 خیلی این طرف و آن طرف میرفت؛ بقول #همسر معززش، بیشتر عمرش توی ماشینش گذشته
می گفت:
خواب بود، ولی همه چیز واضح و روشن و طولانی .... می گفت: رزمایش بود
محمودرضا هم بود
با لباس رزم؛
کلی باهم حرف زدیم،
کلی ....
آخرش محمود گفت چیزی میخوای ازم؟
گفتم محمودرضا هیچی... فقط... تو رو خدا بهش زیاد سر بزن....
نگاهم کرد و صورتمو بوسید و گفت بلند شو بریم پیشش
اومدیم تو یه خونه متروکه.،
اومد ...
بدو همدیگرو بغل کردن
بغلش کرد و بوسیدش
ما سه تا کنارهم بودیم.....
زود بلندشد ؛
رو زانوهاش نشسته بود....
گفت : بچه ها!
بخدا #من_زنده_ام... پیش شما هستم... شما چرا نمیدونین که من کنارتونم....؟ می گفت:
هم نوازشمون کرد،
هم غفلتمون رو به رومون آورد...
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
Page237.mp3
1.02M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه یوسف✨
#قرائت_صفحه_دویست_وسی_وهفت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گزیده ای از بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده #شهید_علی_امرایی🌷 #مقام شهید شما خیلی بالاست. از
🍃🌺🍃🌺🍃
🍃از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس میرفت و در و دیوار مدارس را رنگ میکردند و نقاشی میکشید و از این راه درآمد خوبی هم داشت اما حتی یک هزاری از درآمد این سالهای علی را ندیدیم.
🍂لباس تنش راهم خودم برایش میخریدم. بعد از شهادتش از طریق کمیته امداد فهمیدیم که او دو خانواده و سه یتیم را تحت پوشش مالی خود داشت و تمام درآمدهایش را خرج آنها میکرد.
#شهید_علی_امرایی
#شهید_مدافع_حرم
#کمک_مومنانه
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🍃از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس میرفت و در و دیوار مدارس را رنگ میکرد
2⃣6⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠شهیدی که به جای حاج قاسم ترور شد.
🔹علی از نیروهای مستشاری سپاه در سوریه بود که در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۹۴ مصادف با پنجم ماه مبارک رمضان بر اثر اصابت موشک به خودرو در شهر درعا با زبان روزه در سن ۳۰ سالگی به شهادت رسید.
🔹دشمنان به جای حاج قاسم ماشین علی را زدند، علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت.
🔸علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند.
🔹علی آقا مرتباٌ به دوستانش میگفت: «من امروز به شهادت میرسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند، ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاحهای انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور میکنند و مورد هدف موشک قرار میگیرند.
🔸پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچهها میرسد، خیلی متأثر میشود و به گفته همرزمان شهید خیلی گریه میکند.
🔹حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند.
🔸بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد، ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد
#شهید_علی_امرایی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید🌷 🌴شهادت نوع #مرگ را عوض میکند #وقت مرگ را عوض نمیکند❌ 🌴از مرگ نترسید؛ جوری در زندگی ح
🍃🌸🍃🌸🍃
🌹🍃خیلی زیاد و به طور عجیبی فاطمه را دوست داشت و به همین نسبت فاطمه پدرش را
🌹🍃آقاجواد با توجه به اینکه زیاد ماموریت میرفت، کمتر در خانه بود!
اما هیچگاه این موضوع از محبتش به فاطمه کم نکرد!
همیشه سعیاش بر این بود که نبودنهایش را جبران کند....
🌹🍃 از لقمه دهان فاطمه گذاشتن تا بیرون بردن و شبها موقع خواب برایش قصه خواندن...
هرطوری که میتوانست برای او وقت صرف میکرد.
🌹🍃پدرش قبل رفتن، اول قصه حضرت رقیه(س) را برایش گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد. ..
🌹🍃آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود که برخی اوقات در اوج بیتابیاش به من میگفت:
«مامان حضرت رقیه(س) هم مثل من اینقدر گریه میکرد؟»...
(راوی همسر شهید)
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
می گفت: خواب بود، ولی همه چیز واضح و روشن و طولانی .... می گفت: رزمایش بود محمودرضا هم بود با لباس ر
آنان که خاک را به نظر #کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند⁉️
#یک_نظر...
📎کاش که میشد که #ما هم یه روزی رو سفید شیم 😔
ان شاءالله...🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دنیا اگر گذاشت که #پیدا_کنم تو را
فرصت بده به من که تماشا کنم تو را😍
پیچیدهای شبیهِ #معما ... شبیهِ شعر
هی فکر💭میکنم
که چه معنا کنم #تو را⁉️
#حاج_احمد_متوسلیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
دنیــ🌎ـا رو
کسی میتونه #آباد کنه
که هیـچ #دلبسـتگی به دنیا
نداره❌
#مثلِحاجقاسمعزیزما
#شهید_قاسم_سلیمانی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
♨️فیلم منتشر نشده از مراسم اعطای درجه سرتیپی به #شهید_قاسم_سلیمانی توسط رهبر معظم انقلاب♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم #مكه. خنديد😄 و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم #فكه
🔹ببينيم كدوممون #زودتر به خدا ميرسه🕊 آب زمزم و تسبيح📿 آورده بودم براش با كلى #خاطره واسه تعريف كردن.
🔸پيچيدم تو كوچشون🏘 پارچه سر در #خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار😔
#شهيد_سعيد_شاهدی
شادی روحش #صلوات🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلمهواے .. #شلمچہ کردہ سرزمین #عشق سنگرهاےنــ✨ـور لالہهاے🥀خونین خاک #مقدسجبهه ڪه..↓ بوے #بهش
#تلنگـــر🔔🔔
💢بِهش گُفته بودَم چِرا اومَدی #راهیان⁉️ گفت: همینطوری اومدم خوش بگذرونم. اومدم تا راحت #هرکاری دلم میخواد انجام بدم. هر خلافی رو که میخوام اینجا راحت انجام بدم😕 ولی نمیدونست که #خودش نیومده🚷 و دعوتش کردن.
💢 #دعوتش کردن تا بگن رفیق♥️ خلاف کیلو چنده اینجا !؟ دعوتش کردن که بیاد #مقتل شهدا رو ببینه و بشنوه که بخاطرش چند هزار👥 جوون هم سن سال خودش جون دادن😔
💢دعوتش کردن تا بیاد ببینه و بشنوه که تو سرمای استخون سوز بهمن ماه❄️ #شب_عملیات والفجر ۸ تو اون رودخانه وحشی بر سر بچه های لشکر ۲۵، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر فجر بر سر #غواص ها و ... چه ها گذشت😭
💢دعوتش کردن تا ببینه و بشنوه چه محشری بود کربلای ۵ تو #شلمچه، بشنوه از اون نفس زدن های اخر بچه رزمنده بر اثر گازهای شیمیایی☠ از تنگی نفس، از پاهای رفته بر زیر شنی #تانک و بال بال زدن بچه ها، بشنونه که کربلای ۵. سر یه طرف افتاده بود دست یه طرف و پا یه طرف😭 که اون صحنه #روضه ای بود برای خودش ...
✍پ ن: #رفیق یادمان باشد که هزاران شهید "خرج من و تو" شده اند و تا ابد بهشون مدیونیم ..😔✋
📆فروردین۹۸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh