eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران4⃣4⃣ 💠 یک نوع خورش 📌خاطره ای از #شهید_عباس_بابایی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzad
🌷 #یاد_یاران5⃣4⃣ 💠 ازدواج_آسان 📌خاطره ای از #شهید_ناصر_کاظمی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونه‌مون روعوض‌ کنیم، می‌خوام خونه‌مون رو بدیم به یکی از پ
9⃣3⃣2⃣ 🌷 🌷یادی از امیر سرلشکر خلبان🛩 (فرمانده‌ی عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران)🌷 🔸 همیشه علاقه داشت تا گمنام باقی بماند.او از تشویق،شهرت و مقام سخت بود.شاید اگر كسی با او برخورد می‌كرد،خیلی زود به این پی می‌برد.👌 🔹زمانی كه عباس فرمانده‌ی بود یك روز نامه‌ای📮 از ستاد فرماندهی تهران رسید. در نامه خواسته بودندتا اسامی 📝چند نفر از خلبانان نمونه را جهت تشویق و اعطای اتومبیل به تهران بفرستیم.📨 🔸در پایان نامه نیز قید شده بود كه «این هدیه از جانب است.»💌 عباس نامه را كه دید سكوت كرد🙂 و هیچ نگفت. 🔹ما هم اسامی را تهیه كردیم و چون با روحیه او آشنا بودم،با تردید نام را جزء اسامی در لیست گذاشتم📃 ,می‌دانستم كه او اعتراض خواهد كرد. 🔸از آنجا كه عباس پیوسته از جایی به جای دیگر می‌رفت و یا مشغول انجام پرواز✈️ بود. یك هفته طول كشید تا توانستم فهرست اسامی را جهت امضاء📝 به او عرضه كنم. 🔹ایشان با نگاه به لیست و دیدن نام خود قبل از اینكه صحبت من تمام شود،روی به من كرد و با گفت: ـ برادر عزیز! این حق دیگران است؛ نه من.😐 🔸گفتم: ـ مگر شما ساعت پروازی را ندارید؟ مگر شما شبانه روز به پرسنل این پایگاه خدمت نمی‌كنید؟ مگر شما... ⁉️ 🔹ولی می‌دانستم هر چه بگویم فایده‌ای نخواهد داشت.سكوت كردم 😶و بی آنكه چیزی بگویم، لیست اسامی را پیش رویش گذاشتم.📖 🔸روی اسم خود خط كشید❌ و نام یكی دیگر از خلبانان را نوشت و لیست را امضا كرد.✍ در حالی كه اتاق را ترك می‌كردم. با خود گفتم كه ای كاش همه فكر می كردیم.😔😔 🎤 راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنبال اینیم شهرت داشته باشیم😎 تومجلس همه به ما آقاااا بگن میایم پشت و میگیم دوست دارم شهید بشم😐 💥ولی غافل از اینکه فاطمه #گمنـامــ میخرد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهــادتـــــ🕊 ... بالاترین درجه‌ای است ڪہ یک انسان می‌تواند به آن برسد و با #خونش پیامی می‌دهد به بازمانـدگان راهش ... #التماس_دعای_شهـــــادت ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بارها گفته ام🔊🔊🔊 و باز می گویم: شبیه به کسی نبودند🚫 که خودشان بودند، خودِ خودشان... و هم آنان بودند که در عاشقــی، تقلید نکرده و همچون اصول دین، بر عملی که انجام می دادند، معتقد بودند...👌 عشــــق و خلـــــوص دو عنصر مکمل‌💞 و دو بال پروازند🕊 که هر کدام، بدون دیگری، ره به سرمنزل مقصود، نخواهد برد...❌ و این عشــ❤️ــق و خلوص در را، همهٔ ما کم و بیش، نسبت به خانواده و دوستانِ‌مان، داریم✅ اما میزانش به حدی نرسیده، تا دل از بِبَریم... به بندگان خدا، گزینشی محبت و خدمت نمود، و از روی دل بخواهی، که می بایست، هم‌چون ، به سانِ باران بود...🌧 تنها نقطهٔ بین همهٔ شهداست🌷 که با آن مواجه شده ام... و همین کلمهٔ به ظاهر پنج حرفی، حلقهٔ وصلی‌ست🔗 که موجب سماواتی شدن اهالیِ خاک شده است...😇 و البته، همان حلقهٔ گمشدهٔ ما، که تا یافته اش نکنیم، از آسمانی شدن، خبری نیست...😔😔 آری، ، تنها به ذکر و دعا نیست،⭕️ که اگر بود، تا به حالا، خیلی ها به این سعادت ابدی، دست می یافتند... شهادت است، کم که نیست، همان پایانی‌ست، که معصومین داشته اند، و حقیقتاً باید برای نیل به این مقصد، اهل بود، اهل عالم بالا...✅ به عمل صالحِ خالصِ عاشقانه است، و لا غیر... و آن عملِ صالحِ خالصِ عاشقانه ام، آرزوست...🙂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴حاج حسین یکتا : امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید #شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید. شما الان بالای دکل #دیده_بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، #وسط میدان هستید.! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهــــادت_میخوای؟؟؟🌷 زندگـــی را به #خدا بســـپار... وقتی زندگیت برای خــــــدا باشد #ســـریع بهش میرسی🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهــــادت_میخوای؟؟؟🌷 زندگـــی را به #خدا بســـپار... وقتی زندگیت برای خــــــدا باشد #ســـریع بهش
🔹 به مسلمان ... اینکه مواظب خود باشید (که این مهم ترین چیز است) 🔸در اجتماع ما کسی به فکر حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به فکر باشید و برخورد کنید 🕊 🔹سه چهارم دختران حال حاضر حجابشان حجاب و چیزهایی که می پوشند واقعا حجاب نیست 🔸ممکن است بپوشند اما دارای مد و زرق و برق است که من برای اولین بار است که همچین را می بینم اما این حجاب ها حجاب نیست❗️ 🔹چرا ما داریم به سمت ها می رویم ... برخی حجاب دارند ولی ... و یا حجاب دارند ولی به نگاه می کنند 🔸عده ای هم حجاب دارند ولی همراه با مدل های جدید، یا صورت ها را می کنند❗️ 🕊 🔹 باید خود را به زمین بدوزند و احترام را که برسر دارند نگه دارند. 🔸 ما باید از (سلام الله علیها) الگو بگیریم. حضرت به گونه ای بود که غیر از حضرت علی کسی او را نمی دید 🔹 حجاب شما مهم تر از شهداست و بی اهمیتی به مسئله حجاب در عصر حاضر به اسلام و خون پاک شهیدان است 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✨"یا امام رضا (ع)"✨ ذیقعده نَه یک دهه کرامت دارد یک عمر کرامت و زعامت دارد در سیصد و شصت و پنج روز از هر سال هر روز رضـــ❣ــا به ما امامت دارد،،، #میلاد_امام_رئوف_علیه_السلام 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
خاطره ای از👇 #خلبان_شهید #محمد_حسین_روزی_طلب❤️🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh ⬇️⬇️
⬆️⬆️ 0⃣4⃣2⃣ 🌷 ... 🌷تازه شهید شده بود. رفته بودم که شدیدی شروع به باریدن کرد. چتر با خودم نبرده بودم. خواستم برگردم خونه که دیدم جوانی به دست اومد. فرزند شهیدم بود! 🌷گفت: « مادر! بیا زیر چتر » رفتم زیر چتر. هر چه می خواستم با حرف بزنم نمى شد. زبانم گرفته بود. نتونستم. تا اینکه محمد حسین من رو به رساند و رفت.... روای: خانم کشاورز، مادر سردار شهید محمد حسين روزى طلب 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
گلــــــــــــــي گمـــ ڪرده امـــ میجویمــ او را به هـــــــــــر گــــــل میرســـــــمــ میبویمـــ او را 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#فوری #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی_ایران #خبری مبنی بر درگیری سنگین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مریوان با تروریست های پژاک مخابره شد #طی این درگیری سنگین ۱۱ پاسدار وطن به درجه رفیع شهادت رسیدند 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
علاقه محمد به #حضرت_مادر_سلام_الله_علیها 🌹 روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود. محمد علاقه ی زیادی به حضرت زهرا(س) داشت. مادرش میگفت سحرگاه سیزده شهریور، همان موقع #شهادت محمدم خواب دیدم سرش را برروی زانوهام گذاشته بعد گفت: یازهرا(س) و سرش از زانوهام افتاد...🕊 راوی:مادر بزرگوار شهید غفاری🌹 #شهید_محمد_غفاری #شهید_مظلوم_نیروی_صابرین #یادش_باصلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣4⃣2⃣ 🌷 (٣ / ١) 👇👇👇 🌷یک روز رفتم واحد لشکر و به مسئولش آقای «محمد‌اسماعیل کاخ» گفتم: «يه راننده می خوام شجاع، نترس، نماز شب خون و خلاصه؛ عاشق شهادت کپی بچه های تخریب». «اسماعیل کاخ» گفت: «اتفاقاً يه دونه راننده دارم که همه ویژگيها رو داره». خیلی خوشحال شدم. گفتم: «زود بگو بیاد». رفت از داخل اسکان یک بلندگوی دستی آورد و صدا زد: «آقای فلانی به دفتر موتوری» داشتم لحظه‌ شماری می کردم برای دیدن راننده ‌ای که به قول «اسماعیل کاخ» تمام ویژگی‌ های را داشت. 🌷خیلی طول نکشید. جوانی آمد با موهای بلند و فری. یک یزدی دور گردنش بسته بود، یکی هم دور دستش. دگمه ‌های یقه‌ اش باز بود و آستینهایش کوتاه. یک جفت دمپایی هم زیر پایش. لخ‌ لخ کنان آمد جلو، رفت پیش «اسماعیل کاخ». من اعتنایی نکردم. چون منتظر راننده‌ ای با آن ویژگیهای مذکور بودم. «اسماعیل کاخ» داشت با جوان تازه وارد پچ‌ پچ می‌ کرد. مرا نشان می‌ داد و آهسته در گوشش چیزهایی می‌ گفت. یک لحظه کردم. نکند راننده ‌ی مورد نظرش همین باشد؟! 🌷صدایم کرد: «آقا مرتضی!» _بله. _بفرما. این هم راننده ‌ای که می خواستى. _چی؟! به یک‌ باره جا خوردم. خیال کردم می‌ کند. چون آن بنده ‌ی خدا به همه چیز می‌ خورد، الا آن کسی که من گفته بودم. «اسماعیل کاخ» را کشیدم کنار، در گوشش گفتم: «مرد مؤمن! شوخیت گرفته؟» گفت: «نه والا. این همونه که تو می‌ خوای. تازه یه چیزی هم بالاتر. اصلاً نگران نباش. با خیال راحت برش دار، برو تا از دست ندادیش». گفتم: «آخه سر و وضعش ...» گفت: «اتفاقاً برای اینه که نشه. عمداً سر و تیپش رو اینطوری کرده». گفتم: «عجب!». خیلی تحت تأثیر حرف «اسماعیل کاخ» قرار گرفتم. اگر اینطور بود که او می‌ گفت، پس عجب نیروی گیرم آمده بود. 🌷یک ، تازه به ما داده بودند. سوئیچش را دادم به او و گفتم: «بفرما برادر. روشنش کن بریم گردان تخریب». نشست پشت فرمان. من هم نشستم کنار دستش. رفتیم . علاوه بر رفتار سؤال برانگیزش، مانده بودم سر و تیپش را چگونه برای بچه ‌های تخریب توجیه کنم. توکل بر خدا کرده، با اعتماد به حرف های «اسماعیل کاخ» تصمیم گرفتم نشان ندهم. سه ماهی از این ماجرا گذشت. یک روز به اتفاق همین راننده داشتیم از «کوشک» می‌ رفتیم «اهواز». در جاده «خرمشهر» بودیم که رو به من کرد و گفت: «برادر مرتضی!» گفتم: «بله». گفت: «اگر يه چیزی به شما بگم، از تخریب بیرونم نمی کنی؟!» 🌷تعجب کردم. یعنی چه می خواست بگوید؟! با این حال گفتم: «نه برادر. برای چی بیرونت کنم؟» گفت: «مردونه؟» گفتم: «مردونه». یکهو برگشت، گفت:.... 🎙راوی: سردار آزاده و جانباز مرتضی حاج باقری .... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
خون خود را بر زمین میريزم تا شاید کسےبہ هوش بیاید تا مگر وجدانے بیدار شود، ولےافسوس کہ منافع مادی و حب حیات همہ را بہ زنجیر ڪشیده است. ❤️🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💐بگسستہ‌ام از قید جهان بند علایق  تا دور ز هر دانہ و هر دام بمیرم 🌷بگذار ببارد بہ تنم تیر  ز هر سو بر دجلہ خون در ره اسلام بمیرم #شهید_روح_الله_قربانی🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدام درتلوزیون گفت: به هر #خلبان ایرانی که به 50مایلی نیروگاه #بصره برسد، حقوق1سال نیروی هوایی عراق را #جایزه میدهم! 150دقیقه بعد،شهید دوران،حیدریان ویاسینی نیروگاه بصره را بمباران کردند! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣7⃣ به یاد #شهید_عباس_دوران🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣7⃣ به یاد #شهید_عباس_دوران🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣4⃣2⃣ 🌷 🌷🌷((( ي است كه در ما به علقمه زد)))🌷🌷 🌷 ((٣٠ تير؛ سالروز شهادت)) 🔹بغداد ميزبان اجلاس سران عدم تعهد بود و اجراي آن، خدشه ناپذير اين شهر را نشان ميداد و به شدت روي آن تبليغ مي كرد 🔸ايران هرچه كرد تا با ها، محل اجلاس تغيير كند نتيجه اي نگرفت.تصميم براين شد كه بغداد ناامن شود. ارتش مامور اين كارشد 🔹صدام مي گفت: هیچ ایرانی جرات نزدیک شدن به آسمان بغداد را ندارد. هوايي بغداد با مسكو مقايسه ميشد. 🔸ساعت ٥:٣٠ صبح ۳۰ تیر ۱۳۶۱ شش خلبان با ٣ فروند فانتوم براي این عملیات آماده شدند. فرمانده آنها سرهنگ خلبان بود. 🔹طرح اين بود: ٣ فروند فانتوم مسلح به پرواز درآیند. هرسه تا مرز بروند. ٢فروند از مرز گذشته و به هدف شوند. فانتوم سوم بايد رزرو ميماند هدف فانتوم ها، «الدوره»، اتمی و ساختمان الرشید یا محل اجلاس در بغداد بود. 🔸هواپیماها در۳۰کیلومتری بغداد با ۳دیوار آتش مواجه می‌شوند. چند گلوله به هواپیماي 🕊 برخورد می‌کند و موتور سمت راست از کار می‌افتد، خلبان حاضر به لغو عمليات نيست. 🔹هواپیماها به‌سمت جنوب شرقی بغداد (پالایشگاه الدوره) ادامه مسیر داده و تمام را روی آن ميريزند. 🔸 بعداز تخلیه بمب‌ها، به مسیری ادامه می‌دهند كه به سالن محل اجلاس ختم می‌شد. درهمین زمان،عقب هواپیمای نیز مورد اصابت قرارمی‌گیرد. 🔹علائم و نشانگرهاي كابين از كار مي افتد و منصور کاظمیان (خلبان عقب) مي كند.عباس دوران بيرون نمي پرد و هواپيماي نيمه سوخته را به مكاني در نزديكي هتل محل اجلاس مي كوبد 🔸عمليات به نتيجه رسيد. با ناامن شدن بغداد، اجلاس سران عدم تعهد نيز به دهلي نو منتقل شد. 🔹بقاياي پيكر ٢٠ سال بعد در ٣٠تيرماه ٨١ به ميهن بازگشت و در زادگاهش به خاك سپرده شد. شادی روح این قهرمان وطن 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#کلام_شهید #دشمنان👊نمی‌دانند و نمی‌فهمند ما برای #شهادت💔مسابقه‌میدهیم✌️ 🌺اعتقاد ما این است✊ که ازسوی #خدا💚آمده‌ایم وبه سوی او بازمیگردیم🕊 #سردارشهیدحیدر_سهرابی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭐️🐚⭐️🐚⭐️🐚 در پی یڪ #معجزهـ بود تا زندگےاش را دگرگون سازد به #جبهہ رفت حالا سال هاستــ ڪه مردم ڪنار
❁﷽❁ چه زیبا گفت شهید آوینی: اگر در جست و جوی #امام_زمان(عج) هستی او را در میان یارانش بجوی... شهدای ما، در امتداد شهدای کربلا هستند... ❤️شهید محمدرضا تورجی زاده 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
... این روزها زیاد یاد آن می‌افتم که رفت پیش (علیه السلام) گفت: پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته، خیلی نگرانم 😢 حضرت فرمود :صبر کن پسرت برمی‌گردد رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت....😥 حضرت فرمود: مگر نگفتم صبر کن؟خب پسرت برمی‌گردد دیگر رفت اما از پسرش خبری نشد برگشت آقا فرمود: مگر نگفتم صبر کن؟دیگر طاقت نیاورد گفت: آقا خب چه قدر صبر کنم؟نمی‌توانم صبر کنم به خدا طاقتم تمام شده😞😔 حضرت فرمود :برو خانه پسرت برگشته رفت خانه🏡 دید واقعاً پسرش برگشته😃 آمد پیش امام صادق گفت: آقا جریان چیست؟ نکند مثل به شما هم وحی نازل می‌شود؟ آقا فرمود: به من وحی نازل نشده اما "عند فناءالصبر یأتی الفرج......" ....." این روزها ی هفته که می آید ویک به یک میرود یک بار هم به بگو هی فلانی چه طاقتی داری تو...😔😔😔 و دعا کن برای دل آن مادری که ... 😭   🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh